نام پژوهشگر: مصطفی عماد زاده
سارا طاعتی کریم آذربایجانی
در سال های اخیر بهبود وضعیت زنان در جوامع و ایجاد شرایط برابر و دور از تبعیض برای آن ها جهت تحقق عدالت اجتماعی اهمیت بسیاری یافته است. شکاف دستمزدی زن و مرد در بازار کار، یکی از مهم ترین تبعیض هایی است که علیه زنان رخ می دهد. لذا شناخت و تحلیل صحیح عوامل تعیین کننده و تأثیر گذار بر شکاف جنسیتی دستمزد می تواند به اقدامات دولت ها جهت کاهش آن یاری نماید. علاوه بر این، سیاست های تعدیل اقتصادی دولت ها بر بسیاری از متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر گذار و منشاء تغییرات بسیاری در بازارها بخصوص بازار کار بوده است. آزادسازی های اقتصادی می-توانند با افزایش رقابت شکاف جنسیتی دستمزد را تحت تأثیر قرار دهند، زیرا افزایش رقابت در بازار کار منجر به افزایش بهره وری، دستمزد و کاهش تبعیض علیه نیروی کار می گردد. در این خصوص، مطالعات بسیاری در زمینه ی اثرات این سیاست ها بر نابرابری های موجود در بازار کار، بخصوص اثرات جهانی شدن و آزادسازی های اقتصادی بر دستمزد و بهره وری نیروی کار زن و مرد، صورت گرفته است. بدین ترتیب با توجه به اهمیت آثار سیاست های آزادسازی اقتصادی بر وضعیت شغلی زنان در بازار کار، در این تحقیق سعی شده است به تأثیر گذاری سیاست های آزادسازی تجاری، آزاد سازی سرمایه، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و یکسان سازی نرخ ارز تحت عنوان سیاست های آزادسازی اقتصادی بر کاهش شکاف جنسیتی دستمزد در قالب یک الگوی اقتصاد سنجی پرداخته شود. پایه ی نظری این الگو بر اساس چارچوب شکاف جنسیتی دستمزد اوزاکا – بلیندر (1974) و دوره ی زمانی مورد نظر از سال 1374 تا 1386 تدوین شده است. نتایج تجربی با برآورد ضرایب الگو به روش داده های تابلویی و تابلویی پویا و با استفاده از نرم افزار stata 11 و eveiws 6 بدست آمده و سپس تحلیل شده اند. نتایج بدست آمده بر اثرات متفاوت سیاست های آزادسازی اقتصادی بر شکاف جنسیتی دستمزد دلالت دارد. بر اساس این نتایج، سیاست های آزادسازی تجاری و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی علاوه بر افزایش دستمزدهای زنان و مردان، شکاف جنسیتی دستمزد را نیز کاهش می دهد. در مقابل، سیاست آزادسازی سرمایه منجر به کاهش دستمزدهای زنان و مردان و افزایش شکاف جنسیتی دستمزد می گردد. همچنین سیاست یکسان سازی نرخ ارز علی رغم افزایش دستمزد زنان و مردان و بهبود دستمزدهای زنان در دوره ی مذکور، شکاف جنسیتی دستمزد را افزایش می دهد.
علیرضا جوکار کریم آذربایجانی
تحقیق حاضر پیرامون تعیین تاثیر آموزش بر بهره وری پرسنل فولاد مبارکه و محاسبه نرخ بازگست سرمایه می باشد. در کارخانه فولاد مبارکه از بدو تاسیس تا کنون همواره آموزش مورد توجه و تاکید خاصی قرار داشته است. لذا بررسی جایگاه آموزش در بهره وری نیروی انسانی و ارزیابی مالی آن بسیار ضروری ومهم میباشد و همچنین می توانددر سیاست گذاری های کلان و بودجه بندی آتی کارخانه نقش بسزایی را ایفا کند. در پژوهش پیش رو، ابتدا سعی شده است مجموعه عوامل موثر بر بهره وری پرسنل فولاد مبارکه تعیین شود؛ در این راستا با استفاده از تحقیقات پیشینی که در این کارخانه انجام گرفته است پنج عامل آموزش، سرمایه گذاری در تجهیزات و ماشین آلات، عوامل انگیزشی، میزان رضایت شغلی و تعداد پیشنهادات پرسنل به عنوان عوامل اصلی موثر در بهره وری پرسنل فولاد مبارکه تعیین شده است؛ در ابتدا با استفاده از روش معادلات ساختاری به تعیین سهم هر یک از این عوامل بر بهره وری نیروی انسانی پرداخته شده است و پس از آن میزان ضریب تعیین هر یک از این متغیر ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون به دست آورده شده است؛ همچنین با استفاده از روش رگرسیون مرکب به تجزیه و تحلیل ضرایب اثر گذاری هر یک از این متغیر ها بر بهره وری نیروی انسانی پرداخته شده و کشش پذیری پنج متغیر مدل تجزیه و تحلیل شده است. در قسمت بعدی این تحقیق با استفاده از نتایج به دست آمده در قسمت اول و با استخراج کامل و جامع هزینه های آموزش(هزینه های مستقیم و غیر مستقیم) نرخ بازگشت سرمایه در بازه ی زمانی پنج ساله به دست آمده است. در خاتمه نیز با استفاده از روش پیشنهادی کرک پاتریک و دکتر فیلیپس برای یک برنامه ی آموزشی منفرد مراحل اثر بخشی و ارزیابی اقتصادی برنامه، اجرا شده است. نتایج پژوهش حکایت از اثر گذاری 45 درصدی آموزش بر بهره وری پرسنل فولاد مبارکه دارد و همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که سرمایه گذاری بر روی آموزش در بازه ی پنج ساله بازده اقتصادی157 درصدرا به ارمغان آورده است.در مورد تک سیلابس آموزشی که برنامه ی آموزشی تعمیر و نگهداری بیرینگ ها انتخاب گردیده است که در آن در بازه ی زمانی نه ماه، بازده 45 درصدی به دست آمده است. البته لازم به ذکر است که فرایند ارزیابی اقتصادی آموزش باید در طول زمان به صورت مداوم صورت گیرد و نتایج به صورت مستمر اصلاح و تعدیل گردد
شهرام رییسی دهکردی مرتضی سامتی
فساد اقتصادی یکی از ابعاد سیاه و زشت اقتصاد کشورها بدون قید انحصار تعلق به کشور یا منطقه ی خاص جغرافیایی است، که باعث تداوم چرخه باطل فقر شده و قادر است تا به مثابه یک غده سرطانی در تمام بافت های مختلف اقتصادی،فرهنگی و سیاسی جامعه نفوذ نموده و کارکرد صحیح آنها را با اخلال مواجه نماید. از طرف دیگر ماهیت خود ایجادی والبته پنهان این پدیده، باعث می شود تا سیاست های مقابله و ریشه کن کردن آن در کشورها، باوجود پذیرش تمام آثارنامناسب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن چندان ساده و آسان نباشد؛ چراکه به نظر می رسد این جنگی است که بایستی با طبیعت نفع طلبی بشر آغاز نمود. زیرا فساد اقتصادی در ساده ترین حالت خود به صورت رشوه و پرداخت های غیرقانونی مشابه درشرایطی رخ می دهد که دو طرف یک مبادله غیرقانونی از سود و منافع سرشاری برخوردار می شوند و درچنین شرایطی از بین بردن آن بسیار مشکل خواهد بود.ظهور پدیده فساد در اشکال مختلف خود قدمتی به عمر تمدن بشری داشته و بعضا به عنوان بیماری انکارناپذیر همه حکومت ها و معضلی در مسیر توسعه همه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه شناخته می شود. شاید بتوان تاریخ و پیشینه ی شکل گیری آن را به قدمت پیدایش جوامع انسانی و همزمان با شکل گیری مفاهیم مربوط به دولت پیوند زد و شواهدی تاریخی را بر شمرد که در آنها فساد باعث شکل گیری آشوبها، جنگ ها و سقوط حکومت ها شده است.هدف اصلی این تحقیق در مرحله ی اول، بهره گیری از ادبیات موجود در خصوص فساد و تدوین مجموعه ای جامع وکامل برای بررسی مفهومی آثار کلان فساد و شناخت تحلیلی ابعاد این پدیده در حوزه های مختلف است. در مرحله ی دوم با استفاده از توانمندی مدل های رشد و بسط یک مدل رشد درونزا، تاثیر فساد بر روی متغیرهای سطح ستاده، مصرف وموجودی سرمایه ی سرانه تحلیل شده است. برای تحلیل نظری و سپس مطالعه و مقایسه ی تجربی تاثیر فساد بر روی متغیرهای مذکور دو حالت دولت فاسد و دولت خیرخواه تعریف شد که هر کدام با درصدی از ناکارآیی در استفاده از سرمایه های عمومی روبرو هستند. دولت فاسد، دولتی تعریف شده که به دنبال حداکثرنمودن مابه التفاوت درآمدهای ناشی از فروش کالاها و خدمات عمومی با هزینه های ناشی از بکارگیری سرمایه عمومی است. دولت خیرخواه در مقابل دولتی است که به گونه ای عمل می کند که تولید نهایی سرمایه عمومی و سرمایه خصوصی برابر شود. توانایی هر کدام از دولت هادر استفاده و بکارگیری سرمایه های عمومی و تبدیل آنها به کالاها و خدمات عمومی مولد نیز به عنوان مولفه ی شاخص کارآیی و تعبیری برای میزان فساد خرد استفاده شده است.تحلیل های نظری نشان می دهد که سطح متغیرهای موجودی سرمایه و مصرف سرانه در وضعیت یکنواخت در دولت فاسد به مراتب پایین تر از مقادیر متناظر آن در دولت خیرخواه خواهدبود. در الگوی تجربی با استفاده از تکنیک شبیه سازی و کالیبراسیون پارامترهای مدل چهار حالت مختلف مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از ده حالت سناریوسازی برای مقدار کارآیی دولت در استفاده از سرمایه های عمومی و تبدیل آنها به کالا و خدمات عمومی، این امکان محقق شده است تا درقالب داده های اقتصاد ایران، چهار وضعیت دولت خیرخواه با حداکثر کارآیی، دولت رانت جو با حداکثر کارآیی، دولت خیرخواه با حداقل کارآیی و دولت رانت جو با حداقل کارآیی مقایسه شود. نتایج نشان می دهد که در دو حالت حدی وجود دولت خیرخواه کارآمد و دولت رانت جوی ناکارآمد که به ترتیب بالاترین و پایین ترین سطح موجودی سرمایه و مصرف سرانه را در وضعیت یکنواخت ایجاد می کنند، وضعیت متغیرهای موجودی سرمایه و مصرف سرانه در دولت فاسد و کارآمد بالاتر از دولت خیرخواه ناکارآمد است. در مقابل شواهد تجربی نشان داده اند که که بر اساس اطلاعات شبیه سازی شده، سطح متغیرهای موجودی سرمایه و مصرف سرانه در دولت فاسد که به صورتی کارآمد از سرمایه های عمومی استفاده می کند، بالاتر از دولت خیرخواهی است که با ناکارآمدی، منابع و سرمایه های عمومی را در مسیر تبدیل به کالاها و خدمات عمومی از بین برده و هدر می دهد.
سید اسعد حسینی علی نصر اصفهانی
گردشگری شهری جزیی از صنعت گردشگری است که از منابع نوپای ایجاد درآمد در شهرها به حساب می آید. روند پرشتاب توسعه شهرنشینی و تغییرات کیفی آن در دنیای معاصر و حاد شدن مسائل و مشکلات زیست محیطی و اجتماعی شهرها در چند دهه اخیر، نیازهای جدیدی را به وجود آورده که اساس گردشگری شهری را در معرض تحول بنیادی قرار داده است. در این میان، موضوع چگونگی نوع گردشگری، تأمین امکانات گردشگری و تفریح و سامان دهی فضایی آن به خصوص در شهر ها به یک محور اصلی در برنامه ریزی گردشگری شهری و شهرداری ها بدل گردیده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شهرداری ها در مدیریت و برنامه ریزی پایدار گردشگری شهری در استان کردستان تدوین شده است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و کتابخانه ای ، توصیفی، تحلیلی، علی و مطالعات میدانی است. جامعه آماری را کارشناسان شهرداری ها و کارشناسان گردشگری منطقه مورد مطالعه تشکیل داده است. روش نمونه برداری به شیوه روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است و برای تحلیل داده ها از روشهای ahp- topsis و همچنین تکنیک اهمیت- عملکرد(ipa) استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که تدوین راهبردهای توسعه گردشگری و برنامه ریزی و مدیریت محیط های اوقات فراغت شهری ، نیازمند آگاهی از قابلیت های تاریخی، طبیعی و زیست محیطی هر شهر است. یافته ها نشان می دهد که معیار های میزان طرحهای سرمایه گذاری و زیر ساختهای گردشگری نسبت به معیارهای دیگر از نظر کارشناسان شهرداری از اولویت بیشتری برای نقش آفرینی شهرداری ها در زمینه گردشگری برخوردار بوده اند و شهرداری های سقز، مریوان و بانه رتبه های اول تا سوم و شهرداری های سنندج و قروه رتبه های بعدی را در ارتباط با معیارهای شناسایی شده به دست آورده اند. در بحث اهمیت معیارها اکثر کارشناسان گردشگری اهمیت بالا را برای معیارهای شناسایی شده در نظر گرفته اند، اما در رابطه با عملکرد، اکثر شهرداریها در معیارهای نیروی انسانی متخصص، مشارکت جامعه محلی، میزان طرح های سرمایه گذاری، استفاده از فن آوری پیشرفته و رویه ها و سیاستهای شفاف در منطقه ضعف قرار دارند و در سایر موارد عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده اند. مقایسه تطبیقی نتایج نشان دهنده ی تفاوت در عملکرد شهرداری های مذکور می باشد.
راضیه فرهادی محمد زاهدی
هدف پژوهش حاضر شناسایی و معرفی توان های منحصر به فرد گردشگری شهرستان مرودشت به عنوان یکی از مهمترین مناطق گردشگری ایران و شناخت مشکلات و تنگناهای توسعه گردشگری در شهرستان مرودشت و ارائه راهبردهای کاربردی و برنامه ریزی شده در جهت رفع آن ها می باشد. از روش های متعددی برای برنامه ریزی راهبردی گردشگری استفاده می شود. روش برنامه ریزی در این پژوهش، منبع- محور و مدل مورد استفادهvrio می باشد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از شاخه میدانی می باشد. جامعه آماری موردبررسی پژوهش کارشناسان گردشگری شهرستان مرودشت و استان فارس و مدیران دفاتر خدمات مسافرتی می باشد. از 20 پرسشنامه توزیع شده تعداد 16 پرسشنامه جمع آوری شد. اطلاعات مورد نیاز به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته و با طیف لیکرت 5 گزینه ای گردآوری شد. نتایج نشان دهنده دارا بودن مزیت رقابتی پایدار در آثار و جاذبه های تاریخی- فرهنگی و آثار و جاذبه های طبیعی، برابری رقابتی در زمینه امکانات حمل و نقل، منابع انسانی و امکانات و تجهیزات ادارات و ضعف رقابتی در زمینه رستوران ها و خدمات پذیرایی، امکانات اقامتی، خدمات بین راهی و منابع مالی می باشد. برای هر وضعیت استراتژی مناسب آن پیشنهاد شده است
فاطمه پورقنبری زاده مجید محمد شفیعی
در دنیای سراسر رقابت امروز، موفقیت هر ملت در گرو درک و شناخت از امکانات موجود و بهره گیری بهینه از آن در جهت رشد و توسعه بیشتر در همه ابعاد و زمینه هاست. امروزه توسعه صادرات غیر نفتی تنها به افزایش درآمد ارزی از طریق توسعه صادرات کالاها و خدمات محدود نمی شود بلکه نقش مهمتری را به عنوان یک راهبرد رشد و توسعه اقتصادی به عهده دارد از سوی دیگر با گسترش تجارت جهانی، تغییرات سریع در الگوهای مصرف و تقاضا، انقلاب در فناوری اطلاعات و همچنین افزایش در تعداد و کیفیت رقبای محلی و بین المللی در هر دو دهه اخیر مفهوم رقابت پذیری از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است.
سلماز ایرجی محمد زاهدی
امروزه در بازار رقابتی کار، داشتن مهارت کافی در هر زمینه ای و در هر سازمانی جهت ایفای نقش موفق، موثر است. یکی از مهمترین مشکلاتی که در محیط کار با آن روبرو می شویم کمبود آموزش است. مجموعه ای گسترده از کارمندان در رویارویی با مسئولیت هایی که به آنها بدون درنظر گرفتن دانش و مهارت صحیح واگذار می شود اظهار نارضایتی می کنند. آموزش فرایندی است ضروری که بصورت کاملا حساب شده در تمامی زمینه ها طراحی و به اجرا در می آید. این پژوهش به بررسی اثر بخشی آموزش ضمن خدمت کارکنان در هتل های 4 و 5 ستاره شهرهای اصفهان و تهران پرداخته است. با توجه به اهداف تحقیق، برای کسب اطلاعات از کارکنان هتل در بخش های پذیرش، رستوران و... در قالب پرسشنامه ای (محقق ساخته) که براساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک در 4 سطح واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج سوال شده است. در این پژوهش با توجه به دو پرسشنامه (پرسشنامه مدیران، پرسشنامه کارکنان)، به نوعی روایی آن به طور ضمنی مورد تأیید بود. همچنین برای محاسبه ی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و طی مطالعه مقدماتی انجام شده، مورد بررسی قرار گرفته است. با کمک آزمون t تک نمونه ای، آزمون فرضیات پژوهش صورت گرفت. نتایج این آزمون در مورد تمام سوالات نشان دهنده این موضوع بود که هر کدام از سطوح واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج بالاتر از حد میانگین قرار دارند. بنابراین دوره های آموزش ضمن خدمت بر کارایی کارکنان براساس مدل کرک پاتریک از تاثیر بالایی برخوردار است. فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که دوره های آموزش ضمن خدمت در هتل ها اثربخش می باشد. همچنین با استفاده از آزمون فریدمن در بین مولفه های موثر بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت واکنش با میانگین 80/2 در بالاترین رتبه و نتایج دارای کمترین رتبه با میانگین 20/2 می باشد. در پایان با استفاده از الگوی کرک پاتریک نوع سطح آموزش دوره های ضمن خدمت با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از مدیران هتل ها، مشخص گردید. نتایج نشان داد، بیشتر مدیران هتل ها در مورد اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت به سطح رفتار و نتایج، تاکید دارند.
کمال صادقی مصطفی عماد زاده
چکیده ندارد.
مجید اکبری زحمتی اصغر مشکی
در این پایان نامه ابتدا به بررسی طرح تحقیق شامل تبیین موضوع ، سابقه علمی و انگیزه انتخاب ، اهمیت وضرورت موضوع پرداخته شده و سپس محدودیتهای مختلف بررسی شده است . در ادامه تاریخچه موضوع شامل کلیات و مبانی نظری و تحقیق د رعوامل موثر در ایجاد مناطق آزاد تجاری وسپس تاریخچه مناطق آزاد و نحوه شکل گیری آنها در ایران بیان گردیده است .