نام پژوهشگر: اکبر زارع شاه آبادی
صدیقه اکبری قورتانی اکبر زارع شاه آبادی
پژوهش حاضر به یکی از حساس ترین موضوعات در جهان، یعنی پدیده ی کار کودکان می پردازد. اگرچه برای از بین بردن این پدیده تلاش های بسیار زیادی از سوی سازمان های بین المللی و غیر دولتی انجام گرفته، امّا هنوز هم تعداد زیادی از کودکان، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه مانند ایران به جای رفتن به مدرسه کار می کنند. بر پایه ی آمارهای رسمی در کشورهای درحال توسعه 250 میلیون و در ایران نیز 1800/000 کودک، کار می کنند. کار کردن، روی سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان تأثیر منفی می گذارد به گونه ای که به طور متوسط در هر سال 22000 کودک در اثر آسیب های کار می میرند. تحقیق حاضر به منظور بررسی وضعیت و عوامل موثر بر پدیده ی کار کودکان در شهر یزد انجام پذیرفته است. اطلاعات به روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کودکان کار شناسایی شده توسط مرکز کودکان خیابانی قائم استان یزد به تعداد 210 نفر می باشد. یافته ها در این تحقیق نشان داده است که مجموعه ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیّتی مانند درآمد و فقر خانواده، میزان تحصیلات والدین و کودک، وضعیت شغلی والدین، اعتیاد والدین، بعد خانوار و مهاجرت توأماً بر کار کودکان تأثیر می گذارند. جلوگیری از این ناهنجاری اجتماعی مخصوصاً در زمانی که که رشد جسمی، روحی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را به خطر می اندازد و آنان را از طی مسیر طبیعی خود باز می دارد، موضوعی است که باید با اتکاء به همکاری خانواده و همه سازمان های قانون گذاری و اجرایی با از بین بردن فقر، بی سوادی، بیکاری، اعتیاد در جامعه، کنترل موالید و کاهش سیل مهاجرت به شهرهای بزرگ به مرحله اجرا گذاشته شود.
اسما طالبی زاده سردری اکبر زارع شاه آبادی
توسعه و پیشرفت در هر کشوری به عوامل مختلف، از جمله اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بستگی دارد. به طور کلی نیروی انسانی یکی از عوامل مهم و اساسی برنامه های توسعه به شمار می آید که بدون آن، امکان توسعه مشکل به نظر می آید. با توجه به این که زنان نیمی از جمعیت هر کشوری را به خود اختصاص می دهند، حضورشان در عرصه اجتماع و نقش عظیم آن ها در رشد و توسعه اقتصادی همگام با اهداف توسعه و شاخصی از توسعه یافتگی است و محروم کردن آن ها از موقعیت های شغلی مرتبط با تخصص ایشان، تعطیل گذاشتن بخش عظیمی از سرمایه فکری و نیروی انسانی جامعه است. میزان مشارکت زنان در نیروی کار در سراسر جهان در حال افزایش است. سهم زنان از نیروی کار جهان از 38 درصد در سال 1970 میلادی به 41 درصد در سال 1996 افزایش یافته است. در حالی که سهم زنان از نیروی کار در ایران از 8/13 درصد در سال 1975 به 1/12 درصد در سال 1995 کاهش یافته است. سهم حدود 13 درصدی زنان فعال از نظر اقتصادی (طبق آمار سرشماری سال 1385) به خودی خود منعکس کننده ی میزان اندک مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در جامعه در حال توسعه ایران است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت زنان در شهر کرمان انجام گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی زنان واقع در سن فعالیت (15-64) شهر کرمان می باشند که در سال 1385 تعداد آن ها 22831 نفر بوده است و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 253 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شده و سپس با استفاده از نرم افزار spss15 تجزیه و تحلیل داده-ها صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایشی، روش نمونه گیری ترکیبی از روش خوشه ای و سیستماتیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق، نگرش نامناسب زنان به کارفرما، نگرش منفی مرد به کار خارج از خانه همسر، عدم استقلال اقتصادی زنان، عدم مشارکت مردان در فعالیت های خانه داری، جامعه پذیری نامناسب در دوران کودکی از عوامل موثر بر عدم تمایل زنان به اشتغال در خارج از خانه می با شند.
مهدی ابراهیمی ابراهیم مسعودنیا
زمینه: شناخت عوامل روانی و اجتماعی اثرگذار بر رفتارهای تندرستی افراد اهمیت چشمگیری در بهداشت و سلامت جامعه و پیشگیری از بروز انواع بیماری ها و برآیندهای منفی آن دارد. هدف: مطالعه ی حاضر با هدف تبیین رابطه بین عوامل روانی ـ اجتماعی و رفتارهای تندرستی انجام شده است. برای انجام این امر، از مدل باور تندرستی (hbm) بهره گرفته شده است. روش: این مطالعه با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. داده های مطالعه ی حاضر، در شهریور ماه سال 1388، از 85 نفر از بیماران با علائم فشار خون بالا (هیپرتانسیون) که جهت درمان به دو مرکز درمانی پلی کلینیک بیمارستان امام رضا (ع) و مرکز تحقیقات قلب و عروق بیمارستان شهید مدنی در تبریز مراجعه نموده بودند جمع آوری شده است. این نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. در این تحقیق، پاسخگویان به پرسشنامه ای شامل اطلاعات اجتماعی جمعیتی و بالینی، مدل باور تندرستی، خودکارآمدی، الگوهای کنش و رفتارهای تندرستی پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین برخی از مولفه های مدل باور تندرستی شامل: انگیزه/ اهمیت تندرستی عمومی (05/0 > p)، منافع ادراک شده ی مراقبت پزشکی (05/0 > p)، منافع ادراک شده ی خودیاری (01/0 > p)، خودکارآمدی (01/0 > p) و الگوهای کنش ((001/0 > p) با اتخاذ رفتارهای تندرستی شامل: بهداشت فردی، تغذیه، ایمنی، ورزش، خواب و استراحت، و کنترل استرس وجود داشت. هم چنین رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد که متغیر انگیزه/ اهمیت تندرستی عمومی 1/5 درصد، متغیر منافع ادراک شده ی خودیاری 2/21 درصد، خودکارآمدی 2/28 درصد و الگوهای کنش 4/45 درصد از واریانس رفتارهای تندرستی را تبیین کرده اند. بحث: اگرچه یافته های پژوهش های پیشین موید کارآمدی مدل باور تندرستی در تبیین برخی از رفتارهای بیماران و حتی افراد سالم (مانند استعمال دخانیات) می باشد، اما برخلاف یافته های مطالعات گذشته، مولفه های تهدید تندرستی عمومی، آسیب پذیری ادراک شده و شدت و جدیت ادراک شده نتوانستند رفتارهای تندرستی را در بیماران با علائم فشار خون بالا تبیین کنند. بنابراین، بهتر است کارآیی این مدل در میان مبتلایان به سایر بیماری ها نیز مورد سنجش قرار گیرد.
لیلا پیوندی یزدی اکبر زارع شاه آبادی
اعتیاد عبارتست از مسمومیتی مزمن و متناوب که در اثر استعمال یک داروی طبیعی یا مصنوعی ایجاد شده و در نهایت باعث ایجاد یک سری ناراحتی جسمانی_روانی و یا وابستگی های روانی در فردمی شود که هم برای فرد وهم جامعه مضر است ،لذا لزوم درمان این بیماری یا بعبارتی مسئله اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد.با توجه به موقعیت ویژه استان یزد و از آنجا که در خصوص عوامل موثر در درمان اعتیاد در شهرستان یزد مطالعه ای انجام نشده در این تحقیق سعی شده با مقایسه دو شیوه درمان رایج که یکی بیشتر از طریق دارو درمانی و ترک فیزیکی و دیگری با روش روان درمانی است ، عوامل موثر در درمان و عدم عود افراد در هر دو شیوه شناسایی و بررسی گردد.روش انجام این تحقیق ازنوع پیمایشی وتکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه میباشد.جامعه آماری تحقیق افراد مراجعه کننده به مراکزکلینیکی ترک اعتیاد و اعضای انجمنهای تولد دوباره در شهر یزد درسال1388 می باشد که تعداد 6118 نفردرکلینیکها و 1600 نفر در انجمن تولد دوباره پذیرش شده اند.ازاین بین براساس فرمول کوکران283 نفربه روش تصادفی ساده انتخاب شدند،که ازکلینیکها 146 نفرو ازانجمن تولددوباره137نفرنمونه گیری شد.داده ها به کمک آزمون t وf و همچنین ضریب همبستگی ورگرسیون چندمتغیره تحلیل شده اند.یافته ها همبستگی مثبت ومعنا داری بین میزان رضایت از مرکز درمانی (متغیر وابسته)،بعنوان موثرترین عامل موفقیت درمان اعتیاد،با متغیرهای مستقل تحقیق نشان می دهد.از طرفی تفاوت میانگین تمامی متغیرهای مستقل در کلینیکها و انجمن ها ، معنادار بوده ودر همه موارد میانگین نمره انجمنها بیشترازکلینیکها بوده است.یعنی نه تنها اعضای انجمن هادرکل نسبت به اعضای کلینیکها احساس رضایت بیشتری را ابرازنموده اند،بلکه انجمنها در مابقی متغیرهای مستقل ازجمله ایجادمشارکت،القاء حس تعلق ، حمایت اجتماعی ، تقویت انگیزه،پرکردن خلاءعاطفی،تقویت اعتقادات مذهبی، پیگیری،توانبخشی واوقات فراغت نیز قویتراز کلینیکها عمل نموده اند.پنج متغیر:مشارکت،پرکردن خلاءعاطفی،حمایت اجتماعی ،امید به پاک ماندن واوقات فراغت در مدل رگرسیونی وارد شده اندکه 4/59 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند.براساس این مدل نقش مشارکت از همه پررنگ تر می باشد . کلمات کلیدی:ترک اعتیاد- معتاد- میزان رضایت- انجمن تولد دوباره-کلینیک ترک اعتیاد- شهریزد.
زکیه سلیمانی اکبر زارع شاه آبادی
ارتباط دختران و پسران پیش از ازدواج یکی از مسائل پیچیده و اساسی جامعه ماست که بدون شک آسیب ها و مخاطراتی در ابعاد مختلف این روابط را تهدید می کند. پیامدهایی همچون ناهنجاریهای رفتاری و جنسی، ناراحتی های روحی و روانی و مشکلات خانوادگی لزوم توجه به آن را در ارائه الگوهای ارتباطی می طلبد، چرا که مسلماً حفظ سلامت فردی و اجتماعی درپرتو ارتباطات سالم انسانی ممکن می گردد. این مطالعه با هدف شناخت عوامل موثر در روند شکل گیری این روابط به بررسی آن در بین دانشجویان دانشگاه یزد به روش پیمایشی پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد که در بین 240 نفر از دانشجویان مجرد توزیع و از طریق برنامه spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آنست که تنها حدود 10درصد از دانشجویان نسبت به این ارتباطات نگرش منفی دارند. 9/43درصد دانشجویان دارای حداقل یک دوست می باشد که 8/10 درصد از این دوستی ها با تماس فیزیکی و جنسی همراه بوده است. براساس آزمونهای انجام شده، دانشجویان درگیر ارتباط به لحاظ سرمایه اجتماعی، دینداری، ارتباط با والدین و وضعیت تحصیلی نمرات پایین تری را دریافت کرده اند لیکن این شرایط با توجه به تعداد دوستان و سطوح ارتباط، سن و میزان تحصیلات متفاوت است. نتیجه رگرسیون نیز نشان میدهد عامل عاطفی از مهمترین دلایل ارتباط و در کنار متغیرهای پذیرش احکام شرعی، رقابت با دوستان اطمینان به رابطه و اعتماد اجتماعی حدوداً 62 درصد از تغییرات ارتباط با جنس مخالف را تبیین میکند. با توجه به اینکه افراد درگیر روابط پیش از ازدواج به لحاظ روحی و یا جسمی و یا در سایر ابعاد زندگی خانوادگی، اجتماعی تحصیلی در معرض آسیب قرار دارند و از آنجاییکه نیاز عاطفی به عنوان مهمترین خلاء ارتباطات جوانان، غالبا با سائق های جنسی همراه است لزوم تقویت وآگاهی بخشی هرچه بیشتر به خانواده ها، سازمانهای قانونگذار در جهت تدوین مجراهای ارتباطی و موسسه های آموزشی جهت ارائه الگوهای ارتباطی سالم اهمیت زیادی می یابد.
زهرا یزدانی خوراسگانی مسعود حاجی زاده میمندی
کار و توجه به نیروی انسانی یکی از پایه های اساسی توسعه هر کشور به حساب می آیند. فرهنگ کار مقوله ای است که در آن به ارزش ها و باورهای نیروی انسانی در عرصه کار توجه می شود. این باورها و ارزش ها در واقع کیفیت و کمّیت کار را تحت تأثیر قرار می دهند. در دهه های اخیر در کشور ما فرهنگ کار به دلیل وجود ضعف ها و نواقصی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. شناخت این نواقص و ارائه راه حل هایی برای آن مستلزم تحقیقات دقیق در این زمینه است. هدف این پژوهش، بررسی برخی عوامل موثر بر فرهنگ کار، از قبیل سرمایه فرهنگی، سبک های مدیریت، رضایت شغلی و دینداری است. این تحقیق به شیوه پیمایشی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد صورت گرفته است بر روی 263 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهر یزد انجام شده است. برای سنجش فرهنگ کار از پرسشنامه جعفری و حبیبی، سنجش رضایت شغلی پرسشنامه استاندارد(jdi)، سنجش سبک های مدیریت پرسشنامه لیکرت، سنجش دینداری مدل گلاک و استارک و برای سنجش سرمایه فرهنگی از شاخص های پیر بوردیو استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد عواملی نظیر رضایت شغلی، سبک های مدیریت و دینداری و ابعاد آن رابطه معناداری با فرهنگ کار دارند. 7/43 درصد از واریانس متغیر فرهنگ کار توسط رضایت شغلی، بعد تجربی دینداری، سن، سبک های مدیریت مشارکتی و استبدادی تبیین شده است. یکی دیگر از نتایج تحقیق آن است که فرهنگ کار در میان کارکنان ادارات دولتی پائین ارزیابی شده است. با توجه به همسبتگی بالای این متغیر با متغیر رضایت شغلی به نظر می رسد با ارتقاء رضایت شغلی فرهنگ کار نیز به میزان بالائی ارتقاء می یابد. بنابراین نتایج تحقیق نشان می دهد کارکنانی از دستمزد، ماهیت و تنوع کار، نوع رابطه با همکاران و سیستم ارتقاء رضایت داشته باشند از فرهنگ کار بالاتری برخوردار هستند. از دیگر نتایج تحقیق آن است بین سبک مدیریت استبدادی و فرهنگ کار رابطه معکوس معنادار وجود دارد به این معنا که هر چه سبک مدیریت استبدادی تر باشد از میزان فرهنگ کار کارکنان کاسته می شود و بالعکس. علاوه بر این هرچه مدیریت به سمت مدیریت مشاوره ای و مشارکتی تمایل پیداکند فرهنگ کار کارکنان نیز ارتقاء می یابد. و در نهایت نتایج تحقیق نشان دادند که هر چه میزان دینداری افزایش یابد میزان فرهنگ کار کارکنان نیز افزایش می یابد. به منظور دقیق تر شدن سنجش دینداری رابطه ابعاد دینداری با فرهنگ کار نیز سنجیده شد که همین نتیجه در مورد همه ابعاد آن نیز صادق بود. این رابطه در مورد ابعاد تجربی و مناسکی دینداری قوی تر بوده است. واژگان کلیدی: فرهنگ کار، رضایت شغلی، سرمایه فرهنگی، دینداری، سبک های مدیریت
مهدی نیک عهد اکبر زارع شاه آبادی
رسانه ها به عنوان یکی از عوامل مهم جامعه پذیر کردن افراد به شمار می آیند و همواره بحث هایی پیرامون اثرات و یا نوع توجه مخاطبان یا محتوای رسانه ها مطرح بوده است، امروزه نسل رسانه ها پیشرفت های عظیمی در زمینه ی نحوه ی اثرگذاری، محتوا، نوع ارتباط با مخاطبان و ... داشته اند، یکی از دستاورد های این پیشرفت، بازی های رایانه ای می باشند. این بازی ها با ویژگی هایی مثل؛ غوطه ور سازی و تعاملی بودن، باعث جذب بیشتر مخاطبان شده اند. هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر گرایش به بازی های رایانه ای در بین مشتریان کلوب ها و گیم نت های شهر یزد می باشد، روش این تحقیق پیمایش و جامعه آماری آن مشتریان کلوب ها و گیم نت های شهر یزد که تقریبا 400 نفر می باشند، بوده است، که از این بین 195 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. از یافته های این بررسی؛ متغیرهای خشونت، آموزشی بودن، تکنیک ها و افکت ها، رقابت و مبارزه طلبی، گریز از محدودیت های زندگی واقعی، میزان ارضای انگیزه پیشرفت و انگیزه عزت نفس فرد، فشار گروه همسالان، تاثیر محیط کلوب ها و گیم نت ها، ارزیابی از اثرات بازی ها و منطقه سکونت پاسخگو با گرایش به بازی های رایانه ای رابطه ی معنی داری دارند، همچنین متغیرهای سن، تحصیلات، درآمد، فاصله مکانی تاکلوب ها، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، شغل پدر، شغل مادر، موقعیت اقتصادی، میزان دسترسی به امکانات تفریحی و ورزشی و میزان استفاده از سایر رسانه ها هیچگونه رابطه معنی داری با گرایش به بازی های رایانه ای نداشتند. نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای گریز از محدودیت های زندگی واقعی، آموزشی بودن ، رقابت و مبارزه طلبی و تاثیر محیط کلوب ها و گیم نت ها وارد معادله رگرسیون شدند و با میزان r square: 34/8 توانستند 33 درصد تغیرات متغیر گرایش به بازی های رایانه ای را تبیین کنند. به عنوان نتیجه این نکته مورد توجه است که در بررسی گرایش به این بازی ها مهمترین عوامل انگیزه های افراد از استفاده از بازی هاست که از بین این انگیزه ها یا نیازها مهمترین ها آنهایی هستند که بازی ها سعی در ارضا و یا تامین آنها دارند و این باز بستگی به میزان ترغیب موجود در بازی ها دارد.
رحمت اله ترکان اکبر زارع شاه آبادی
قانون مایه قوام و ثبات یک جامعه است و بدون رعایت آن، نظم و امنیت حاصل نخواهد شد. عوامل متنوع و متعددی در فرایند قانون گرایی افراد نقش دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی میزان قانون گرایی شهروندان شهر یزد و عوامل موثر بر آن است. برای تبیین قانون گرایی شهروندان از نظریه های فلسفی، روان شناسی و جامعه شناسی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، افراد متأهل 15 سال به بالای شهر یزد بوده اند (255687نفر) که 362 نفر از آنان با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و برای گرد آوری اطلاعات این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. سپس اطلاعات گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین سن، تحصیلات، طبقه اجتماعی و قانون گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین جنس، وضعیت شغلی افراد و قانون گرایی رابطه معنادار وجود ندارد. هم چنین ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای اساسی تحقیق نشان می دهد که بین دین داری، سرمایه اجتماعی، نگرش به قانون، نظارت اجتماعی، عدالت توزیعی و قانون گرایی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. اما بین آنومی و قانون گرایی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب متغیرهای دین داری، سرمایه اجتماعی، نظارت اجتماعی، سن و عدالت توزیعی در مجموع 7/31 درصد از واریانس متغیر وابسته (قانون گرایی) را تبیین می کنند. در مجموع می توان از یافته های این تحقیق چنین نتیجه گرفت که عوامل تأثیر گذار بر قانون گرایی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، در نهایت در برگیرنده مجموعه ای از متغیرهای فردی، اجتماعی و عوامل موقعیتی است؛ لذا لازم است با رویکرد چند وجهی همراه با مجموعه ای از متغیرها که در ارتباط متقابل با یکدیگرند، به پژوهش در سطحی فراگیرتر برای دست یابی به شناختی جامع تر در این زمینه پرداخت.
آریز خدادادی اکبر زارع شاه آبادی
آپارتمان نشینی مانند بسیاری از دیگر مظاهر شهرنشینی، بیش از آنکه از دل جامعه ما جوشیده باشد از غرب مورد اقتباس قرار گرفته است.گسترش روزافزون این پدیده می تواند پیامد های مثبت ومنفی زیادی به همراه داشته باشد.در جامعه ما چون زنان معمولا کمتر از مردان شاغلند وبیشتر در محیط خانه وآپارتمان هستند، بنابراین تجربه زندگی در این محیط ها باعث شکل گیری نگرش خاصی نسبت به آپارتمان نشینی در ذهن آنها میگردد. از آنجا که نگرش ها می توانند روی رفتار،سلامت روانی وذهنی افراد،روابط اجتماعی ،استحکام خانواده وسایر ابعاد زندگی تأثیر گذار باشند،لذا با توجه به این تأثیرات بررسی نگرش نسبت به آپارتمان نشینی از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد. این مطالعه با هدف سنجش نگرش زنان یزد نسبت به آپارتمان نشینی انجام گرفته، به لحاظ زمانی مقطعی وبه لحاظ روشی از نوع پیمایشی است.ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری وپایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است.جامعه آماری زنان متأهل وسرپرست خانوار شهر یزد و روش نمونه گیری هم خوشه ای بوده است.داده های بدست آمده که در بین 384 نفر وبه طور مساوی میان ویلایی نشینان وآپارتمان نشینان توزیع شده از طریق برنامه spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در کل نگرش زنان نسبت به آپارتمان نشینی با 94/50 درصد مثبت واز حد متوسط بالاتر است.در این میان نگرش زنان آپارتمان نشین با میانگین 69/ 54 درصد در مقایسه با نگرش ویلایی نشین ها با میانگین 5/47 درصد مثبت تر بوده است. بر اساس آزمون های انجام شده نگرش نسبت به آپارتمان نشینی با میزان آگاهی از فرهنگ آپارتمان نشینی،رضایتمندی از مجتمع های آپارتمانی ومیزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی رابطه معنی داری داشته ولی این رابطه به لحاظ سن،تحصیلات،مشارکت اجتماعی وپایگاه اقتصادی اجتماعی معنی دار نشده است.نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که نوع مسکن(ویلایی،آپارتمانی) ،میزان رضایتمندی وآگاهی از فرهنگ آپارتمانی با هم حدود 28 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. با توجه به اینکه آپارتمان نشینی در جامعه ما روبه گسترش است ونوع نگرش نسبت به این پدیده باتجربه زندگی دراین محیط ها رابطه مستقیم دارد، لیکن بنظر می رسد شناخت کافی وصحیح در مورد این نوع سکونت در جامعه ما وجود ندارد. بنابراین فرهنگ سازی ودادن آگاهی واطلاعات صحیح در مورد آپارتمان نشینی وهمچنین توجه به نیازها ومحدودیت های اقشار مختلف مردم در احداث واحد های آپارتمانی، می تواند نگرش نسبت به آپارتمان نشینی را تغیر دهد.
فریدون یوسفی مسعود حاجی زاده میمندی
دانشگاه یزد دانشکده علوم اجتماعی گروه جامعه شناسی پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد جامعه شناسی بررسی عوامل موثر برمصرف گرایی در میان زنان شهر یزد استاد راهنما: دکتر مسعود حاجی زاده میمندی استاد مشاور: دکتر اکبر زارع شاه آبادی پژوهش ونگارش:فریدون یوسفی شهریورماه 1390 تقدیم به : روح پدر ومادر زحمتکش ومهربانم که میدانم همیشه وهمه جا دعای خیرشان روشنی بخش جاده های تاریک زندگی وچشم امیدشان به آینده ی من بوده ومرا لایق این همه خوبی دانسته اند. همسرم ؛ که در این راستا یار ویاورم بوده واز جان ودل برای موفقیتم گام برداشته است. فرزند م؛ گشین که در این دورانی که بیشتر به من نیاز مند بود کمتر به اورسیدم . هم او که با خنده هایش امید بخش دنیای من وآینده خود شد ومی دانم اونیز مرا نا امید نخواهد کرد. تقدیر وتشکر خداوند منان را شاکرم که امیدم داد تا ناکجا آباد ها را در فراسوی ذهنم باور کنم ودنیایی را که باخود آرزو داشتم مهیا نمایم .او که در همه ی اوان زندگی یار رسم بوده وهست ومیدانم اگر موفقیتی نصیبم می شود اوست که بر من منت نهاده وآسمان زندگیم را با حکمتش پر رونق کرده است. لازم میدانم با تمام وجودم از زحمات بی دریغ ودلسوزانه استاد محترم آقای دکتر مسعود حاجی زاده میمندی (استاد راهنما) و همچنین از استاد مشاور دلسوز ومهربانم جناب آقای دکتر اکبر زارع شاه آبادی(استاد مشاور) به پاس کمک و راهنمایی های ارزشمندشان ; تقدیر و تشکر نمایم، که در من این توان را بوجود آوردند که با موفقیت این مرحله ی تحصیلی از زندگیم را به پایان برسانم. همچنین برخود واجب می دانم از اساتید محترم دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد آقایان دکتر سعیدی ،دکتر پارسامهر،دکتر مسعود نیا ودکتر افشانی که دردوران تحصیل به عنوان اساتید اینجانب از محضرشان کسب فیض نموده ام، تشکر وقدر دانی نمایم. از آقای آریز خدادادی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی به پاس زحماتی که در انجام این پایان نامه متحمل شده اند، سپاسگزاری میکنم . در پایان از همسرم که در طول دوران تحصیل علاوه بر مساعدت های ویژه در مراحل تایپ و پرکردن پرسشنامه، محرومیت های رفاهی فراوانی متحمل گردیدند تا این پژوهش به پایان برسد، تشکر می نمایم . چکیده مصرف شامل عملی است نهایی که از طریق آن ، کالاها وخدمات حاصل شده ،در ارضای نیازها به کار می آیند وفرآیند اقتصادی را به سرانجام می رساند. مصرف مستلزم مخارجی است که یا به صورت پول،یا سرمایه ویا با استفاده از ذخیره موجودتحقق می پذیرد. با پیدایش نظام سرمایه داری در غرب، تحولی در مصرف به وجود آمد که به تدریج منتهی به شکل جدیدی از مصرف به نام مصرف گرایی مدرن گردید. همراه با گسترش و فراگیر شدن تفکر سرمایه داری، مصرف گرایی نیز به عنوان عنصر جدایی ناپذیر آن سطح وسیعی از کشورها را فراگرفت. در ایران زنان بیش از دیگر اقشار جامعه مخاطب مصرف گرایی واقع شده و آن را گسترش داده اند. این مطالعه که با هدف بررسی میزان وعوامل موثر بر مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد انجام گرفته، به لحاظ زمانی مقطعی وبه لحاظ روشی از نوع پیمایشی است.ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری وپایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است.جامعه آماری زنان 15-64سال شهر یزد و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است.داده های بدست آمده که در بین 400 نفر اززنان شهریزد که به صورت تصادفی توزیع شده، از طریق برنامه spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در کل میزان مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد 28/68 واز حد متوسط پایین تر است.براساس آزمون های انجام شده میزان مصرف گرایی با میزان دینداری ،سبک زندگی ،مدگرایی و میزان بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی رابطه معنی داری داشته ولی این رابطه با متغیرهای سن، تأهل، اشتغال، درآمد، تحصیلات ونگرش به جنسیت معنی دار نبوده است. نتیجه تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که سبک زندگی،دینداری ومدگرایی 48 درصد از واریانس میزان مصرف گرایی راتبیین می کنند، سبک زندگی با مقدار بتای برابر با 62/0و 06/10 t= بیشترین میزان واریانس مصرف گرایی را تبیین می کند. علیرغم گسترش مصرف گرایی در جامعه ما بنظر می رسدکه شناخت کافی وصحیح در این موردوجود ندارد. بنابراین آموزش واطلاع رسانی در مورد اصلاح الگوی مصرف افراد جامعه می تواند موثر واقع شود. کلید واژه مصرف گرایی،دینداری ،مدگرایی ،جامعه مصرفی،وسایل ارتباط جمعی ،سبک زندگی،الگوی مصرف yazd university college of social sciences department of sociology thesis submitted for the degree of m.ac. title: a survey of effective consumerism factors (ecf) among the women in yazd supervisor:dr. m. hadjizadehmeimandi advisor: dr. a. zareshahabadi september 2011 abstract consumption is an ultimate action in the result of which, goods and services are employed for promoting needs. it also finalizes the economic process. each consumption involves expenses that are provided either via money or investment or via the existing stock. after the appearance of capitalism in the west, there occurred a change in consumption that gradually led to new form of consumption i.e. modern consumerism. along with developing and universalizing of capitalistic thought, consumerism also pervaded in many countries as its inseparable element. this survey with the main purpose of investigating the effective factors on consumerism among yazd women is chronically cross sectional and methodologically survey. the applied questionnaire had proved that its validity has been calculated facely and its reliability via cronbachs alpha. the statistic community is 15-64 aged yazd women and the sampling method is the clustering method. the obtained data among random 400 yazd women were analyzed via spss program. on the whole, the findings showed that the consumerism rate among yazd women has been 68/28 which is lower than the average rate. according to the tests, there is a significant relationship between consumerism in one hand and religiosity, life style, fashioning and the access extent to media on the other hand. but this relationship has nothing to do with age, marital status, employment, income, education and gender. the results of regression analysis showed that the life style, religiosity and fashioning explained 48 percent of consumerism rate variance. in spite of the fact that, consumerism in our society is growing, it seems that there is no enough acknowledgment in this respect. accordingly, educating and disseminating real information related to saving pattern reform, also minding both necessary and unnecessary needs of society members can be much effective in this regard. key words: consumerism, religiosity, consumption pattern, media, life style.
ثریا رحیمی ساغند اکبر زارع شاه آبادی
امروزه آموزش و پرورش در دستان معلمانی است که نقش سازنده ای در تربیت نیروی انسانی آینده دارند. تقویت و بهبود کیفیت نیروی انسانی در گرو تأمین نیازهای این قشر جامعه در جهت رضایت شغلی و افزایش سرمایه های اجتماعی مثبت آنان است که به نوبه خود از جمله نیازهای اساسی جامعه و از وظایف نهاد آموزش و پرورش می باشد. دراین تحقیق به بررسی سطح و عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمان در ارتباط با سرمایه اجتماعی پرداخته شده است. جامعه آماری کلیه معلمین نواحی آموزش شهر یزد می باشند که تعداد 188نفر از آنان با استفاد ازروش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ سنجیده شده پاسخ دادند. داده های گرد آوری شده نیز از طریق نرم افزار spss و توسط آزمونهای استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج حاکی از وجود رضایت نسبی در بین معلمان است که رابطه معناداری با جنسیت و مقاطع آموزشی نشان داده است. به طوریکه میزان رضایت در زنان و مقاطع تحصیلی پایین تر و همچنین در سطح غیرآماری در بین مجردین، سطوح تحصیلی پایین و ناحیه یک، بیشتر مشاهده شده است و نیز با افزایش سابقه کاری و ثبات مکانی افزایش می یابد. رضایت شغلی در این پژوهش همبستگی قوی با سرمایه اجتماعی و به ویژه با بعد هنجاری آن دارد به طوریکه با افزایش آن میزان رضایت شغلی نیز بیشتر می شود. مدل رگرسیونی نیز نشان میدهد حمایت عاطفی، احساس اثربخشی، همکاری با مسئولین ، تفریحات گروهی و جنسیت حدود 46 درصد از تغییرات رضایت شغلی را تبیین می کنند. بنابراین با توجه به نتایج، تأمین رضایت شغلی بیش از هر چیز با تقویت زمینه روحی و بعد اخلاقی آن ضرورت می یابد. لذا در این راستا می توان با مشارکت بخشی هر چه بیشتر در کارکنان از طریق اختصاص وام هایی برای دایر کردن مدارس غیرانتفاعی، تقویت روابط معلمین با مسئولان و برگزاری جلساتی با حضور معلمان در جهت رفع مشکلات آموزشی و تقویت احساس اثربخشی آنان و نیز تأمین ثبات سکونتی کارکنان، توزیع عادلانه امکانات در نواحی مختلف کاری و جلوگیری از تبعیض ها، به توسعه هرچه بیشتر رضایت شغلی معلمان کمک نمود.
لیلا بنیاد اکبر زارع شاه آبادی
چکیده: نابرابری یکی از مشکلات عمده جوامع بشری در طول تاریخ بوده است و این مسئله از ابتدای خلقت بشر وجود داشته و همواره بحث هایی پیرامون اثرات، علل و نتایج آن مطرح بوده است. از نظر بعضی از جامعه شناسان نابرابری مهمترین متغیری است که برروی شرایط و ساختار اجتماعی تاثیر می گذارد و باعث مسائل اجتماعی متعددی می گردد. هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی نابرابریهای اجتماعی در شهر کازرون در سال 1391 می باشد . روش این تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری آن افراد سرپرست خانوار در شهر کازرون که تقریبا 31078 نفردمی باشند بوده است که 275 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه و به روش چند مرحله ای ابتدا طبقه ای نسبی و بعد در داخل طبقات نمونه گیری سیستماتیک انجام شده است. ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته می باشد که روایی آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد.سپس اطلاعات گردآوری شده بااستفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. همچنین یافته ها نشان می دهند که متغیرهای سن، تعداد اعضای خانواده پدری، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده پدری، نوع مدرسه فرد در دوران تحصیل، دسترسی نابرابر به مسیرهای استخدامی، تجمل گرایی، سرمایه اجتماعی، دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی، وضعیت تحصیلی، معدل دوره ابتدایی و معدل دوره راهنمایی با نابرابری اجتماعی رابطه معنی داری دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان می دهد که تجمل گرایی، دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی و تحصیلات وارد معادله رگرسیونی شدند و توانستند51درصد از تغییرات متغیر وابسته نابرابری اجتماعی را تبیین کنند. به عنوان نتیجه این نکته مورد توجه است که در بررسی عوامل موثر بر نابرابری اجتماعی مهمترین عامل، تجمل گرایی است، چون دارای بیشترین میزان بتا می باشد. در مجموع می توان از یافته های این تحقیق چنین نتیجه گرفت که عوامل تاثیرگذار بر نابرابری اجتماعی در نهایت دربر گیرنده مجموعه ای از متغیرهای فردی و موقعیتی است. لذا لازم است با رویکردی چند وجهی همراه با مجموعه ای از متغیرها که در ارتباط متقابل با یکدیگرند، بر پژوهش در سطحی فراگیرتر برای دستیابی به شناختی جامع تر در این زمینه پرداخت. کلمات کلیدی: نابرابری اجتماعی ، نابرابری آموزشی ، نابرابری جنسیتی ، نابرابری طبقاتی ، نابرابری دیجیتالی
نسیم علی آبادی مسعود حاجی زاده میمندی
چکیده ict یا فناوری اطلاعات و ارتباطات، که اشاره به اینترنت، رایانه (کامپیوتر)، ماهواره، تلفن همراه و غیره دارد، بدون شک تحوّلات گسترده ای را در تمامی ارکان زندگی به دنبال داشته و تأثیر آن بر جوامع بشری به گونه ای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامع? اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاد? مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستر? کاربرد و تأثیر آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری، به یکی از مهم ترین مباحث روز جهان مبدّل شده و توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. و تمام رفتارهای بشری تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر بهره مندی شهروندان از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهر یزد انجام شده است. جامع? آماری، این پژوهش را جمعیّت 54-17 سال، شهر یزد تشکیل داده است که بر اساس سرشماری سال( 1385)، 267870 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تکنیک اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که اعتبار (روائی) آن به روش محتوایی سنجیده شد و برای سنجش پایائی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود، داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میزان بهره مندی اکثریت شهروندان یزدی (54-17 سال) از فناوری اطلاعات و ارتباطات در حدّ متوسط است. هم چنین متغیرهای آشنایی به زبان انگلیسی، سبک زندگی، میزان تحصیلات، درآمد ماهان? خانواده و نوع منزل مسکونی رابط? معناداری با میزان بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات ندارند؛ در حالی که متغیّرهای سن، جنس، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، مکان استفاده، نوع شغل، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، میزان سرمایه اجتماعی، نگرش به فناوری اطلاعات و ? ارتباطات، رضایتمندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و میزان نیاز به فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای رابط? معنادار با میزان بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که میزان نیاز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات، سن، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، جنس و سبک زندگی در مجموع 0/47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. کلید واژه ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ بهره مندی؛ نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ سرمای? اجتماعی؛ یزد. ?
خدیجه زارع بیدکی اکبر زارع شاه آبادی
در بستر افزایش توجهات بین المللی به محیط زیست ومسائل مربوط به کیفیت زندگی تلاش برای دستیابی پایداری اجتماعی در بین محلات اهمیت ویژه ای یافته است در این میان محله می تواند به عنوان مبنای فیزیکی –اجتماعی نقش بسیار مهمی در زمینه پایداری شهرها ایفا کندهدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر پایداری اجتماعی در بین محلات قدیم وجدید شهر یزد می باشد . روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع پیماشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه ی آماری پژوهش راشهروندان شهر یزد تشکیل می دهندو براساس فرمول کوکران تعداد 400نفر بعنوان نمونه، به روش نمونه گیری چند مرحله ای در مرحله اول از روش نمونه گیری خوشه ای در جهت انتخاب محلات ودر مرحله دوم نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده اند. پس ازجمع آوری اطلاعات همه ی داده ها توسط نرم افزار spssمورد پردازش قرار گرفت ومیزان روایی از طریق آلفای کرونباخ بدست آمده است.یافته هانشان می دهد بین پایداری اجتماعی به عنوان متغیر وابسته ومتغیرهای چون (نوع محلات ،نوع منزل مسکونی،مساحت خانه،تعداد اتاق ها،مدت زمان سکونت،مشارکت اجتماعی،روابط همسایگی،اعتماد اجتماعی،هویت اجتماعی،امنیت اجتماعی،رضایت از محله،رضایت اززندگی ،رضایت از مسکن،رضایت از میزان خدمات شهری به عنوان متغیر های مستقل ارتباط معنادار وجود دارد ولی بین پایداری اجتماعی ومتغیرهای چون(جنس ،وضعیت تاهل ،وضعیت اشتغال ،نوع خانواده ،نوع شغل ،میزان درآمد) ارتباط معنادار وجود ندارد.همچنین مقایسه محلات جدید ،قدیم ومجتمع های مسکونی حاکی از این می باشد که محلات قدیم ناپایدارتر از محلات جدید هستند ومحلات جدید پایداری بیشتری دارا هستند.
آیت الله قاسمی ده چشمه اکبر زارع شاه آبادی
منظور از «دینداری»1 التزام فرد به دین اسلام است که در مجموعه ای از اعتقادات، احساسات و اعمال فردی و جمعی که حول خداوند و رابط? ایمانی با اوست،سامان می پذیرد. هدف مهم این پژوهش بررسی وضعیت دینداری نوجوانان و جوانان شهری استان چهار محال و بختیاری می باشد که در این باره به سنجش وضعیت بعد اعتقادی تدین، بعد تجربی تدین، مناسکی تدین و... در میان نوجوانان و جوانان و همچنین به سنجش رابط? دینداری نوجوانان و جوانان با متغیرهایی مانند جنس، نوع خانواده و... پرداخته ایم. جامعه آماری کلیه نوجوانان و جوانان شهری استان چهارمحال و بختیاری در سال 1389 به تعداد 36847 نفرمی باشد.روش تحقیق « پیمایش»2 بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از «پرسشنامه» بهره جسته ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهند که میزان دینداری نوجوانان و جوانان شهری در استان چهارمحال و بختیاری در ابعاد اعتقادی و عاطفی قویتر و بر اساس طیف لیکرت بین زیاد و خیلی زیاد قرار دارد، اما در بعد پیامدی و مناسکی ضعیف تر بوده و نزدیک به متوسط قرار دارند و نمره کل دینداری نیز در حد بالاتر از متوسط و نزدیک به دست آمده است.
مریم طاهر اکبر زارع شاه آبادی
پیدایش ارزش ها و نگرش های جدید در جوامع کنونی به علت توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش های نسل فعلی از نسل قدیم و کاهش میزان بازتولید ارزش های اجتماعی در جامعه جدید می گردد و هر نسل ارزش های خاص خود را تولید می کند که متعاقباً در انتخاب سبک زندگی متفاوت آنها به وضوح مشاهده می شود. حال آنکه این تفاوت ها می تواند زمینه ساز بروز مسائل اجتماعی گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس) مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی موثر بر این ابعاد است. این تحقیق به صورت پیمایش مقطعی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه نیز از میان زنان 75-15 ساله شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری دومرحله ای، 200 مادر و 200 دختر مجرد آنها در پائیز 91 جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های بوردیو و اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری، با استفاده از آزمون های t، f، همبستگی و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد. یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران می باشد. همبستگی مثبت و معنادار بین تحصیلات با مصرف فرهنگی دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید مادران از دیگر مشاهدات در این تحقیق است. همچنین بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با ابعاد سبک زندگی نشان از همبستگی مثبت و معنادار آن با مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید لباس مادران دارد. از جمله دیگر یافته های این تحقیق می توان به همبستگی مثبت و معنادار سن با مصرف فرهنگی دختران و مادران و همبستگی منفی و معنادار آن با مدیریت بدن مادران و الگوی خرید لباس دختران و مادران اشاره نمود. نتایج به دست آمده در این تحقیق بیانگر آن است که در میان سبک زندگی دختران و مادران در شهر یزد تفاوت نسلی مشاهده می شود که ممکن است موجب بروز اختلافات در خانواده و مشکلات تربیتی برای دختران گردد.
یاسر ندرپور اکبر زارع شاه آبادی
چکیده خشونت علیه زنان پدیده تاریخی است هر چند شکل و نوع آن در جوامع و فرهنگهای گوناگون متفاوت است ولی این نوع از خشونت که در ابعاد فیزیکی، روانی، مالی و جنسی بروز می-کند باعث آسیب های جدی به زنان می شود. چون این مسئله زمینه ساز بسیاری از انحرافات اجتماعی است و کانون خانواده را به عنوان مهم ترین نهاد به مخاطره می اندازد از اینرو هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان می باشد. روش این تحقیق از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن زنان متاهل شهر کوهدشت می باشد که 22819 نفر است و از طریق فرمول کوکران 194نفر بعنوان نمونه تعیین شد سپس به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای که ابتدا شهر را به 633 بلوک تقسیم نموده. و به شیوه تصادفی 25 بلوک انتخاب شد و بعد در داخل بلوکها به روش نمونه گیری سیستماتیک نمونه ها انتخاب شده-اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق اعتبار صوری و پایایی گویه ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ سنجیده شده است. سپس پرسشنامه ها از طریق مصاحبه با پاسخگویان تکمیل گردیدند. یافته ها نشان داد که متغیرهای شیوه انتخاب همسر، مردسالاری، اعتیاد، تجربه خشونت در دوران کودکی مرد رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان دارند. و درآمد، سواد، وضعیت اشتغال رابطه شان با خشونت علیه زنان معنادار نیست. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که تجربه خشونت در دوران کودکی مرد، شیوه انتخاب همسر، اعتیاد و مردسالاری که وارد معادله رگرسیون شدند توانستند 3/25 درصد از تغییرات متغیر وابسته خشونت خانگی علیه زنان را تبیین کنند. در مجموع می توان از یافته های این پژوهش چنین نتیجه گرفت که خشونت خانگی علیه زنان تحت تاثیر عوامل متعددی است. واژگان کلیدی: خشونت خانگی علیه زنان، مردسالاری، تجربه خشونت، شیوه انتخاب همسر.
علی محمد لطفعلیانی ابرندآبادی اکبر زارع شاه آبادی
دستیابی به توسعه پایدار مستلزم بهره برداری بهینه از منابع و سرمایه های طبیعی می باشد. منابع انرژی به عنوان یکی از مهمترین پیش نیاز توسعه اقتصادی و صنعتی هر کشور محسوب می گردد که در کشور ما اتلاف و بهره برداری نادرست از این منابع، باعث تحمیل خسارات جبران ناپذیری به سرمایه های طبیعی و هزینه های کلان به بخش دولت گردیده است. تحقیقات پیشین نشان می دهد که رویکردهای اصلاح مصرف انرژی بیشتر در چارچوب مطالعات فنی- اقتصادی شکل گرفته و معطوف به سمت عرضه انرژی بوده است و کمتر به نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی در مصرف انرژی توجه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر این عامل ها بر الگوی مصرف به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ای صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 383 خانوار شهر یزد می باشند که به روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمونهای تفاوت میانگین، همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج این تحقیق خانوارهای شهر یزد طی یکسال گذشته دارای الگوی مصرف انرژی نسبتاً مناسبی بوده اند. همچنین سطح مصرف انرژی بیش از آنکه تابعی از شکل و رفتار مصرفی باشد تحت تأثیر ترکیب مصرف خانوارها بوده است. تحصیلات و درآمد بالا، تجرد، اعتقادات دینی ضعیف، هنجارپذیری و استفاده بیشتر از رسانه ها از عواملی هستند که تأثیر منفی بر الگوی مصرف انرژی داشته اند. نتیجه تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که تحصیلات، رسانه خارجی، محل تولد، بعد عاطفی دینداری، تعداد اعضای خانوار، سبک زندگی، آگاهی از الگوهای درست مصرف و میزان سکونت در شهر یزد از جمله متغیرهایی هستند که 30 درصد از تغییرات الگوی مصرف را تبیین می کنند. ترویج سبک زندگی سنتی، در نظرگرفتن اهدافی همچون رشد اقتصادی و حفظ امنیت، مبارزه با تورم و نیز جرم و جنایت در بعد کلان ساختارها و نهادهای اجتماعی و سیاسی و تغییر روند رسانه های داخلی در حوزه تبلیغات می تواند بر الگوی مصرف انرژی خانوارها تأثیر مثبتی داشته باشد.
سیده سمانه شفیعی ماسوله عباس عسکری ندوشن
همسان همسری (یا ازدواج با افراد دارای ویژگیهای مشابه) از جمله یکی از ابعاد مهم الگوی انتخاب همسر است. مطالعات متعدد نشان داده اند که افراد نه به طور تصادفی بلکه بر اساس شباهت های جسمی و نیز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر ازدواج می کنند. مطالعه حاضر بر اساس یک پژوهش پیمایشی در شهر یزد، عوامل تعیین کننده همسان-همسری زوجین را بررسی می کند. داده ها از طریق یک پیمایش مقطعی، در بهمن 1391 در میان یک نمونه 419 نفری در شهر یزد، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که، اکثریت پاسخگویان بر این باورند که عدم تناسب (در ویژگیهایی نظیر سن، تحصیلات، و ....) از عوامل به وجودآورنده مشکلات بعدی در زندگی زناشویی است. همچنین، پاسخگویان ابراز داشتند که همسانی در تحصیلات، منزلت شغلی، ازدواج با همشهری و عدم همسانی در سن باعث تفاهم و درک بیشتر زوجین، تربیت بهتر فرزندان و ... می شود، علاوه براین، نتایج مبین آن است، که ازدواج با هم محلی در میان زوجین و خانواده هایشان با اندک نوساناتی در سطح بالایی بوده است؛ به گونه ای که همشهری و هم محلی بودن والدین بیشترین تأثیر را بر الگوی ازدواج همسان زوجین داشته است. در ارتباط با منزلت شغلی، بیشترین میزان همسانی زوجین در بین مشاغل سطح متوسط مشاهده شده است اما، این همسانی در بین زوجین نسبت به والدین شان کاهش آرامی را نشان می دهد. نتایج تحلیل دو متغیره نشان داد که، همسانی سنی با تحصیلات، سن ازدواج، نسبت خویشاوندی و نحوه انتخاب همسر، همسانی تحصیلی با محل تولد زوجین، سن ازدواج زن، نحوه انتخاب همسر، همسانی شغلی با منزلت شغلی و سن ازدواج زن نسبت، خویشاوندی زوجین، همسانی جغرافیایی با محل تولد زوجین، منزلت شغلی و سن ازدواج شوهر در ارتباط است. یافته های حاصل از تحلیل چند متغیره بیانگر آن است که، از بین عوامل مرتبط با همسان-همسری سنی، سن ازدواج زوجین و تحصیلات زن، همچنین، تحصیلات زن بر همسانی تحصیلی، مرتبه شغلی زوجین بر همسانی شغلی، محل تولد زن و سن ازدواج شوهر بر همسانی جغرافیایی موثر است. نهایتاً، شاهد افزایش در روند همسان همسری سنی، شغلی و به طور تقریبی جغرافیایی و کاهش اندک همسان همسری تحصیلی در شهر یزد بوده ایم.
گوهر ولی پور مرغملکی اکبر زارع شاه آبادی
یکی از مهم ترین مسایلی که جوامع با آن روبرو هستند موفقیت ازدواج یا به عبارتی کیفیت زندگی زناشویی است؛ جامعه ای که در آن خانواده ها از کیفیت زناشویی برخوردار باشند افرادش آرامش خواهند داشت، رشد فکری پیدا می کنند و از لحاظ روحی و جسمی سالم تر هستند. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مرتبط بر کیفیت زندگی زناشویی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری، افراد متاهل زیر 50 ساله ی شهرکرد می باشد، حجم نمونه شامل 265 زن و مرد است که از طریق روش نمونه گیری دومرحله ای انتخاب شدند؛ به این شکل که در مرحله ی اول از روش نمونه گیری خوشه ای و در مرحله ی دوم از روش نمونه گیری سیستماتیک استفاده گردید. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه ی تجدید نظر شده سازگاری زوجی (rdas)، پرسشنامه ی تفکیک خود (dsi-2) و پرسشنامه ی محقق ساخته است که اعتبار پرسشنامه ها از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد: بین متغیرهای دینداری، آموزش همسرداری، سبک ازدواج مدرن، خودتفکیکی، میزان استفاده از رسانه های جمعی، میزان تحصیلات، رضایت والدین از ازدواج فرزندان و همسان همسری سنی با کیفیت زناشویی همبستگی معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین بین متغیرهای میزان درآمد خانواده و سن مردان با کیفیت زناشویی همبستگی معنادار و معکوس دیده شد و در کیفیت زناشویی افراد با توجه به نوع شغل مردان تفاوت معنادار وجود داشت. اما بین جنسیت، اشتغال زنان، سن زنان، سن ازدواج زنان و مردان، مدت زمان ازدواج و همسان همسری تحصیلی با کیفیت زندگی زناشویی رابطه ی معنادار یافت نشد. به علاوه نتایج رگرسیون نشان داد، میزان رضایت والدین از ازدواج فرزندان، دینداری، تحصیلات مردان، سبک ازدواج و سن مردان 1/36 درصد از تغییرات کیفیت زناشویی را تبیین می کند.
مرجان احمدیان نایینی اکبر زارع شاه آبادی
امروزه کتابخوانی و مطالعه به عنوان یک رفتار فرهنگی شناخته شده است زیرا توجه به آن موجبات بالندگی، رشد و کاهش فقر فرهنگی در جامعه می شود. میزان مطالعه از شاخص های مهم توسعه اجتماعی و فرهنگی است که اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. پژوهش حاضر نیز با هدف شناخت عوامل موثر بر میزان مطالعه غیردرسی، در بین شهروندان باسواد 15-64 ساله شهر نایین است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش صورت گرفته است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده و در بین 194 نفر از شهروندان باسواد 15-64 ساله شهر نایین به روش نمونه گیری سیستماتیک توزیع و از طریق برنامه spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون های t، f، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان مطالعه غیردرسی در شهر نایین به طور متوسط20دقیقه در روز می باشد. در این میان پسران بیش از دختران، مجردین بیش از متأهلین و غیرشاغلین بیش از شاغلین مطالعه غیردرسی دارند. هم چنین متغیرهای مطالعه غیردرسی والدین، رضایت از کتابخانه، گرایش به مطالعه و فرهنگ شفاهی همبستگی مثبت و معناداری با مطالعه غیردرسی داشتند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای فرهنگ شفاهی وگرایش به مطالعه بیشترین اثر را در تبیین میزان واریانس متغیر مطالعه غیردرسی دارند که 13% از تغییرات مربوط به واریانس متغیر میزان مطالعه غیردرسی از طریق متغیرهای فوق تبیین شده است. با توجه به اینکه میزان مطالعه در هر جامعه نشانگر میزان رشد و بالندگی آن جامعه است، بنابراین لزوم توجه و آگاهی اعضای جامعه نسبت به فواید مطالعه و کتابخوانی برای نجات و پیشرفت فرهنگی جامعه اهمیت زیادی دارد.
حامد سیارخلج اکبر زارع شاه آبادی
تولید، یکی از مهمترین بخش های اقتصاد هر کشوری است. هر کشوری که بتواند سطح تولیدات خود را بالا ببرد، در عرصه جهانی موفق به کسب جایگاه بهتری می شود. تولید نیروی محرکه اقتصاد هر کشوری است و باعث رشد و شکوفایی و توسعه کشور می شود. بخش تعاون به عنوان یکی از بخش های سه گانه اقتصاد کشور براساس اصل 44 قانون اساسی است. تعاونیها با اولویت دادن انسان نسبت به سرمایه، بدنبال یک اقتصاد پایدار، انسانی و اجتماعی هستند. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر موفقیت تعاونیهای تولیدی شهر یزد است. جامعه آماری این تحقیق 437 نفر است که تعداد 196 نفر از اعضای تعاونیهای تولیدی شهر یزد شامل مدیران عامل، اعضای هیئت مدیره و اعضای عادی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع-آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که از نظر اعضا و عملکرد، تعاونیهای تولیدی شهر یزد دارای موفقیت بالاتر از متوسط هستند. همچنین ویژگی های کارآفرینی اعضا بالاتر از متوسط، آگاهی از اصول تعاون بالاتر از متوسط، سرمایه فرهنگی پایین تر از متوسط، مشارکت پایین تر از متوسط و آموزش متوسط است. بین جنس، نوع مسئولیت، تحصیلات، ویژگی های کارآفرینی، سرمایه فرهنگی، مشارکت و آموزش اعضاء با موفقیت تعاونیهای تولیدی رابطه معناداری وجود دارد. اما بین وضعیت تأهل، سن، سابقه عضویت، درآمد، تجربه و آگاهی از اصول تعاون با موفقیت تعاونیهای تولیدی رابطه معناداری وجود ندارد. متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند، 39 درصد از تغییرات متغیر موفقیت تعاونیهای تولیدی را تبیین کنند. بیشترین اثرات بر روی متغیر وابسته به ترتیب متعلق به آموزش، مشارکت، ویژگی های کارآفرینی و سرمایه فرهنگی بود.
حمید رضا سمیعی اکبر زارع شاه آبادی
توسعه پایدار بدون شک با نظام آموزشی به دست می آید که در تعلیم و تربیت و آموزش مهارتها به دانشآموزان از توانایی بالایی برخوردار باشد. مهارتهای اجتماعی نقشی اساسی در زندگی اجتماعی دانشآموزان، تکامل شخصیت و باروری استعدادهای آنان داشته و از آسیب پذیری آن ها در برابر انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری جلوگیری می¬کند. به جهت اهمیت این مهارتها در بین دانشآموزان، این مطالعه به مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش¬آموزان مدارس عادی و شبانهروزی پرداخته است. حجم نمونه 458 نفر از دانشآموزان پسر مدارس عادی و شبانهروزی شهر یزد می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. براساس یافته های تحقیق میانگین نمره مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان عادی48.7 و در دانش¬آموزان شبانه¬روزی 59.7 است که حاکی از مهارتهای اجتماعی بالاتر دانشآموزان شبانه¬روزی است. این دانشآموزان حمایت اجتماعی بیشتری دریافت می¬کنند، از امکانات مدرسه خود رضایت بیشتری دارند و از معدلهای بیشتری نیز برخوردارند. امکان شرکت در فعالیتهای اجتماعی مدرسه و برگزاری فعالیتهای فوق برنامه و عدم استفاده از تنبیه بدنی در مدارس شبانهروزی نیز بیشتر است. که همه این متغیرها با مهارتهای اجتماعی همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. تحلیل مدل رگرسیون نیز نشان داد نوع مدرسه 14 درصد و متغیرهای رضایت از امکانات مدرسه، معدل، نوع مدرسه، سن مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، روابط دانشآموزان و مسئولین، استفاده از رسانه های جمعی و حمایت اجتماعی خانواده حدود 86 درصد از تغییرات مهارتهای اجتماعی را تبیین می¬کنند. در این رابطه برخورد با مدراسی که تنبیه بدنی را اعمال می¬کنند، توجه به دانشآموزان مقاطع اول و رشته های کار و دانش، تهیه امکانات رسانه ای و نیز اجرای برنامه های فوق برنامه بخصوص در مدارس عادی میتواند به تقویت مهارتهای اجتماعی دانشآموزان کمک نماید.
عارفه مردانی اکبر زارع شاه آبادی
سلامت اجتماعی تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است. دانشجو پس از ورود به دانشگاه با محیط جدیدی روبه رو می شود که با زندگی قبلی و محیط اجتماعی گذشته وی متفاوت می باشد و در طی دوران تحصیل نیز با مسائل و مشکلات عدیده ای روبه رو خواهد شد که هر کدام می تواند به سلامت اجتماعی او خدشه وارد کند. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش عوامل تعیین کننده در سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه یزد است. روش بررسی، تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است که بدین منظور 384 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 93-1392 با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و اطلاعات تحقیق گردآوری شده است. نتایج نشان داد که بین جنسیت، درآمد خانواده، بعد خانوار، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات والدین، باورهای مذهبی، شغل والدین، وضعیت سکونت و محل سکونت، با سلامت اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی بین سن، پیشرفت تحصیلی، معدل، سلامت جامعه، گرایش به اعتیاد، شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره به ترتیب متغیرهای پیشرفت تحصیلی، سلامت جامعه، شبکه های اجتماعی، سن، حمایت اجتماعی و معدل و گرایش به اعتیاد در تبیین تغییرات و پیش بینی سلامت اجتماعی دانشجویان نقش داشته و در مجموع 38/8درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کند.
اکرم میرمنگره مسعود حاجی زاده میمندی
سواد رسانه ای مجموعه آگاهی ها، مهارت ها و نگرش هایی است که به مخاطبان امکان می دهد ضمن دسترسی به رسانه ها و معناسازی، به درک انتقادی پیام های رسانه ای دست یابند. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان و عوامل مرتبط با سواد رسانه ای در بین دانشجویان دانشگاه های یزد و آزاد اسلامی واحد یزد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در سال تحصیلی 93 ـ 92 که جمعیت دانشگاه یزد 14327 نفر و نمونه انتخاب شده از آن 384 و جمعیت دانشگاه آزاد 10911 نفر و نمونه انتخاب شده از آن 320 نفر بوده است. تکنیک اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن به روش محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود. داده ها با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بیان یافته های توصیفی از آماره های میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر، فراوانی و فراوانی تجمعی استفاده شد و برای محاسبه رابطه ی متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شد. همچنین برای تبیین تأثیر متغیرها مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون خطی چند متغیره با روش گام به گام استفاده گردید. همچنین با استفاده از نرم افزار amos برای نشان دادن تأثیر های مستقیم و غیر مستقیم متغیرها تحلیل مسیر رسم شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان متوسط رو به بالا می باشد. میانگین سواد رسانه ای در دانشگاه یزد 33/180 و در دانشگاه آزاد 02/175 بوده است. همچنین متغیرهای گرایش به نوگرایی، نگرش به رسانه و انگیزه استفاده از رسانه در دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد و کل دانشجویان متوسط رو به بالا بودند. متغیر میزان استفاده از رسانه در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان در حد متوسط بود. متغیرهای اعتماد به رسانه و سرمایه فرهنگی در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان متوسط رو به پایین بودند. بین سن، مقطع تحصیلی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، میزان استفاده از رسانه، سرمایه فرهنگی، اعتماد به رسانه، گرایش به نوگرایی، نگرش به رسانه، انگیزه استفاده از رسانه و سواد رسانه ای در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان ارتباط معناداری وجود داشت. بین جنس و سواد رسانه ای در دانشگاه یزد و کل دانشجویان ارتباط معناداری وجود داشت، اما بین جنس و سواد رسانه ای در دانشگاه آزاد ارتباط معناداری وجود نداشت. همچنین بین متغیر رشته تحصیلی و سواد رسانه ای در دانشجویان دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد رابطه معناداری وجود داشت، اما بین رشته تحصیلی و سواد رسانه ای کل دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. در دانشجویان دانشگاه یزد متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند 1/38 درصد از تغییرات متغیر سواد رسانه ای را تبیین کنند.
قدسیه عبدالهی اکبر زارع شاه آبادی
چکیده شهروندی از مهم ترین ایده های اجتماعی محسوب می شود که از گذشته مورد توجه بوده اما در دوران معاصر دارای اهمیتی دو چندان شده است. شهروند فردی است در رابطه با یک جامعه ی سیاسی که از سویی برخوردار از حقوقی است و از سوی دیگر در برابر جامعه ی سیاسی تکلیف -هایی به عهده دارد، این رابطه را شهروندی گویند. آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی برای ایجاد فضای دموکراتیک قانونمند و مردمی، و پویایی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ضروری به نظر می رسد. بنابراین تحقق حقوق و تکالیف شهروندی در گرو شناخت موثر و مفید آنها می باشد. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانشجویان از حقوق و وظایف شهروندی و عوامل موثر بر آن، پرداخته است. برای انجام این پژوهش در بخش نظری از روش اسنادی و در بخش سنجش و تحلیل از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه سراسری یزد در سال 1393 می باشند و حجم نمونه 383 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از دیدگاه ها و نظریات سیاسی، دیدگاه ها و نظریات جامعه شناسی ( شامل نظریه های مارکس، وبر، مارشال، پاسونز، هابرماس، دارندورف، ژانوسکی و ترنر) و دیدگاه ها و نظریات پست مدرنیستی ( فالکس، یانگ، کیملیکا و فمنیسم) با رویکرد تلفیقی است. نتایج حاکی از آن است که میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی کمی بالاتر از سطح متوسط است اما در زمینه وظایف شهروندی پایین تر از سطح متوسط است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، تحصیلات مادر و سن، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی دارند و توانستند 8 درصد از تغییرات متغیر آگاهی از حقوق شهروندی را تبیین کنند. همچنین میزان استفاده از رسانه های جمعی و وضعیت تاهل نیز به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان آگاهی دانشجویان از وظایف شهروندی دارند که 28 درصد از تغییرات متغیر آگاهی از وظایف شهروندی را تبیین می کنند.
خدیجه خاتمی سروی مسعود حاجی زاده میمندی
در دو یا سه دهه گذشته، مفهوم سبک زندگی به طور عام و سبک زندگی سلامت محور به طور خاص توجه بسیاری از متفکران، پژوهشگران سلامت و جامعه شناسان پزشکی را به خود جلب کرده است. در یک نگاه دقیق، سبک زندگی سلامت محور به عنوان یک پدیده چند علتی، چندبعدی و چند دلالتی به الگوهای جمعی رفتار که می تواند برای جلوگیری از مشکلات مربوط به سلامت و تضمین کننده سلامتی برای فرد باشد، مربوط می شود. هدف کلی پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی سلامت محور دانشجویان دانشگاه یزد و طلاب شهر یزد است. جامعه آماری این پژوهش 14001 نفر است که تعداد 373 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد و 247 نفر از طلاب شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که سبک زندگی سلامت محور طلاب بهتر از دانشجویان است، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سرمایه فرهنگی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی دانشجویان بیشتر از طلاب است اما رضایت از تحصیل طلاب بیشتر از دانشجویان است. زنان نسبت به مردان، متأهلان نسبت به مجردان از سبک زندگی بیشتری برخوردارند. بین سن، رضایت از تحصیل، سرمایه فرهنگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی با سبک زندگی سلامت محور رابطه ی معناداری وجود دارد؛ که این رابطه برای سن مثبت و ضعیف، پایگاه اقتصادی-اجتماعی منفی و ضعیف، رضایت از تحصیل مثبت و قوی است اما بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی با سبک زندگی سلامت محور رابطه معناداری وجود ندارد. متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند، 6/42 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند. بیشترین اثرات بر روی متغیر وابسته به ترتیب رضایت از تحصیل، سرمایه فرهنگی، جنس، سن بود.
حسین بیل باز آرانی مسعود حاجی زاده میمندی
این تحقیق به بازنمایی مشکلات اجتماعی در روزنامه های یومیه می پردازد. با توجه به نقش موثری که روزنامه ها در بین وسایل ارتباط جمعی در بیان مشکلات جامعه دارد، تحلیل محتوای این مشکلات می تواند به درک بهتر مشکلات اجتماعی جامعه و اولویت بندی آن بپردازد. پژوهش حاضر از نوع اسنادی و روش آن تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری، روزنامه های یومیه ایران در سال 1391 شمسی بوده است که تعداد 10 عنوان روزنامه (ابتکار، اعتماد، ایران، آفرینش، جام جم، رسالت، شرق، کیهان، مردم سالاری و وطن امروز) به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده است که از هر روزنامه 48 شماره و در مجموع 480 نسخه از روزنامه های ده گاته تحلیل محتوا شده است. تکنیک کدبندی داده ها روش پرسشنامه معکوس بوده و بر اساس دستورالعمل کدبندی محتوای داده ها بوده است. پایایی این تکنیک با استفاده از آزمون و آزمون مجدد انجام شده است که برابر 86/. و مطلوب بوده است.
محمود لعل سجادی مسعود حاجی زاده میمندی
چکیده ندارد.
فاطمه ابراهیمی صدرآبادی اکبر زارع شاه آبادی
چکیده ندارد.
سمیه جسمانی مهربان پارسامهر
چکیده ندارد.