نام پژوهشگر: علی رضا جلالی
ولی الله نیکی ملکی علی رضا جلالی
فرقه نگاران کهن و معاصر در گزارشهای خود از تشیع به شاخها وانشعابات فراوانی اشاره کرده اند که کمتر مذهب اسلامی به این اندازه دستخوش انشعابات بوده است. بسیاری از فرقه هایی که برای تشیع برشمرده اند یا وجود خارجی نداشته ویا پیروان بسیار اندک،ویا عمر کوتاهی داشته اند. در نظر آنان گاهی نیز شاگردان ائمه بواسطه داشتن یک ایده مذهبی به عنوان فرقه ای مستقل(هشامیه،زراریه،یونسیه) شناخته می شدند. در پژوهش حاضر، دیدگاهها و گزارشهای ملل و نحل نگاران، مسلمان در باره شیعه امامیه مورد بررسی ونقد قرار گرفته است. با مطالعه کتابهای مخالفین شیعه به منابع وارجاعات مشترکی مواجه میشویم که از قرون چهارم به بعد (مانند اشعری ، عبدالقادربغدادی ، ابن حزم ،ملطی ، شهرستانی)نگاشته شده است. درمیان این منابع، آزاد اندیشی وبی طرفی بی غرضی گزارشها را کمتر می توان دید،وغالبا به نظر می رسد ریسمان تعصب به دست وپای اندیشه آنان پیچده شده و نویسندگان این کتابها را از نگارش حقایق باز داشته است. از آنجا که اکثر این منابع در دوران حکومت بنی عباس نوشته شده اند، چنان متناقض به نظر می رسند که کشف سیمای حقیقت از میان انبوه افسانه ها بسیار دشوار می نماید. این امر ضرورت تحقیق بیشتر درباره ویژگی این آثار را برای ما روشن می نماید. در این تحقیق مواردی از اتهامات موجود در این گونه کتابها استخراج شده و تلاش گردیده است که اعتقادات وباورهای مکتب تشیّع نیز ازکتابهای علماء شیعه هم عصر ایشان آورده شود تا از این رهگذر گوشه ای از سیمای حقیقت شیعه از محاق ملل و نحل نگاران بیرون آید . یافته های پژوهش حاکی از این است که برشمردن فرقه های متعدد برای شیعه تنها برای سلب اعتماد از آنان بوده است. ملل و نحل نگاران مخالف شیعه ازروی دشمنی سعی بر نشان دادن وجود فرق گوناگون داشته اند و به دلیل برداشت ناصواب بعضی نکات را نقل کرده اند.افزون بر این دیدگاهها و گزارشهای ملل و نحل نگاران به دلایل منابع غیر معتبر مورد استفاده ، تعصب عقیدتی و مذهبی نمی تواند واقعی و مستند باشد. متاسفانه ما ملاحظه میکنیم که بسیاری از آثار و پژوهشهای حاضر نیز گزارشهای خود را درباره شیعه و تشیع بر این منابع استوار ساخته اند. نوبختی واشعری قمی از نخستین کسانی هستند که برخلاف تعریفی که از تشیّع ارائه نمودند، فرقه هایی را در زمره این گروه آوردنده اند که عقایدی مغایربا شیعه دارند. ابوالحسن اشعری در مقالات اسلامیین نیز گزارش خود از فرق شیعه را،همسوبا کتاب نوبختی قرار داده است ، در این میان عبدالقادر بغدادی ،ابن حزم، ملطی وابن جوزی تعصب ودشمنی شدیدی به مذهب تشیّع داشتند.شهرستانی نیز در معرفی شیعه کتاب الفرق بین الفرق بغدادی را معیار خود قرار داده است .ازسوی دیگر پیروان فرقه شیعه، خود در اقلیت ومورد تعقیب وایذاء اکثریت بوده اند وآشکارا جرات بیان عقاید خود را نداشتند. این عوامل موجب گردید تا عقاید امامیه در کتابهای ملل ونحل نویسان غیر واقعی وآمیخته با اغراض تبیین شود.
زهرا طاهری پور سیداحمدرضا خضری
شهر حلّه در سده پنجم هجری به دست خاندان شیعی بنی مزید بنا شد. امیران این خاندان خود از دانش و فضیلت بی بهره نبودند. روحیه علم دوستی و دانش پروری آنان به همراه امنیت پایدار حلّه و موقعیت جغرافیایی مناسب آن باعث گردید، شیعیان، سادات و خاندان های علمی راهی حلّه شوند؛ به گونه ای که این شهر به یکی از پایگاه های رسمی شیعیان امامی و محل برگزاری محافل و حلقه های درسی آنان تبدیل شد. دانشوران شیعی با بهره مندی از فضای بحث و گفت وگوی علمی به گسترش و هم افزایی علوم اسلامی خاصّه در دانش هایی چون فقه، حدیث و کلام مدد رساندند. در این میان حضور فقیهان برجسته موجب پویایی و بالندگی دانش فقه گردید و این دانش در سایه کوشش آنان کامل تر و جامع تر شد و مبتنی بر ادله ای گردید که تا عصر حاضر مبنای استنباط فروع از اصول است. دستاوردهای دانشوران حلّی در دانش کلام نیز بسیار چشمگیر است به گونه ای که حوزه کلامی حلّه از پررونق ترین مدارس کلام امامیه به شمار می آید. مهم ترین رویداد کلامی یعنی شکل گیری کلام فلسفی از دستاوردهای این حوزه علمی است. افزون بر این، حضور پرشمار شاعران و سرایندگان در حلّه آن شهر را به رقیبی جدّی که توانایی هماوردی با بغداد را داشت، تبدیل ساخت. این پژوهش بر آن است تا بر اساس روش توصیفی تحلیلی نخست اوضاع سیاسی حلّه، در دوره مزیدیان را بررسی کرده و سپس نقش آن خاندان را در گسترش علم و ادب واکاوی نموده، آنگاه ویژگی ها و دستاوردهای حوزه علمی حلّه و نقش آن را در گسترش فرهنگ و تمدّن اسلامی از اواخر سده پنجم تا سده نهم هجری بیان نماید. در همین جهت پس از مطالعه و تحقیق در منابع، مأخذ و پژوهش های موجود به این نتیجه رسید که مزیدیان در ادامه راه آل بویه در پشتیبانی گسترده از شیعیان، فرصت و بستر لازم برای فعالیّت های علمی آنان مهیا ساختند. همچنان که حمایت آنان از اهل شعر و ادب با هدف جلب افکار فرهیختگان به سوی حلّه، به عنوان مرکز علمی و ادبی در مقابل بغداد که مرکز خلافت عباسیان و تحت نفوذ سلجوقیان بود، صورت گرفت. از این رو حلّه به رغم سقوط مزیدیان، به سبب مهاجرت گسترده خاندان های علمی وادبی به آنجا، نقشی مهم در استمرار حرکت علمی و تولید دانش و بالندگی و شکوفائی تمدّن اسلامی ایفا نمود.