نام پژوهشگر: امید دیانی
بهنام صادقی رونیزی محسن افشارمنش
با توجه به آزمایش مقدماتی به منظور تعیین بهترین سطح استفاده از چای کامبوچا بر عملکرد و تعیین سطح 20 درصد به عنوان سطح مطلوب، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات چای کامبوچا به همراه آنتی بیوتیک، پروبیوتیک، پری بیوتیک و چای سبز بر عملکرد، فراسنجههای خونی، قابلیت هضم مواد مغذی، سیستم ایمنی، مرفولوژی روده، وزن و طول نسبی قسمتهای مختلف روده باریک و وزن نسبی ارگانهای جوجههای گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار و 10 جوجه در هر پن به اجرا در آمد. جیرههای آزمایشی شامل 1) جیره شاهد (فاقد هرگونه افزودنی)، 2) جیره شاهد+15 میلی گرم در کیلوگرم آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین، 3) جیره شاهد+1 گرم در کیلوگرم پروبیوتیک گالیپرو،4) جیره شاهد+1 گرم در کیلوگرم پری بیوتیک فرمکتو، 5) جیره شاهد+2/1 گرم محلول کامبوچا 20 درصد به ازاء هر گرم جیره و 6) جیره شاهد+10 گرم در کیلوگرم پودر چای سبز بودند. لازم به ذکر است که به گروههای شاهد، آنتی بیوتیک، پروبیوتیک، پری بیوتیک و چای سبز به ازاء هر گرم جیره 2/1 گرم آب اضافه گردید. نتایج این آزمایش نشان داد جوجههای تغذیه شده با آنتی بیوتیک و چای کامبوچا از افزایش وزن بالاتری در مقایسه با گروههای شاهد و چای سبز برخوردار بودند (p<0/01). همچنین در کل دوره استفاده از آنتی بیوتیک، کامبوچا و پری بیوتیک به طور معنی داری مصرف خوراک را افزایش داد (p<0/01). در این آزمایش جوجههای که چای سبز دریافت کرده بودند، به طور معنی داری سطوح کلسترول و تری گلیسیرید پایینتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند (p<0/01). هرچند که استفاده از آنتی بیوتیک سطوح کلسترول (p<0/01) و hdl (p<0/05) را بطور معنی داری افزایش داد. استفاده از آنتی بیوتیک در این آزمایش سبب بهبود در قابلیت هضم پروتئین شد (p<0/05). کاربرد پری بیوتیک در این آزمایش ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع به عمق کریپت دوازدهه را افزایش داد (p<0/05).
علی قاسم مرادی امید دیانی
چ ک هدی : ییاذغ شزرا قیقحت نیا رد یلآ هدام ،کشخ هدام یمضه بیارض ،ییایمیش هیزجت قیرط زا امرخ هلافت و هتسه ،درل شور هب کشخ هدام رد یلآ هدام و in vitro هب یلولس هراوید و نیئتورپ ،یلآ هدام ،کشخ هدام یریذپ هیزجت و شور in situ تفرگ رارق هعلاطم دروم . رازفا مرن زا هدافتسا اب اه هداد لیلحت و هیزجت sas اب یرامآ هسیاقم و دش ماجنا نکناد نومزآ . ولس هراوید ،زلولس یمه نودب یلولس هراوید ،ماخ نییتورپ ،کشخ هدام نازیم ماخ ربیف ،یل بیترت هب امرخ هتسه یارب ماخ رتسکاخ و 39 / 93 ، 16 / 8 ، 59 ، 80 ، 6 / 39 و 96 / 3 بیترت هب درل یارب ،دصرد 97 / 90 ، 76 / 14 ، 64 ، 97 / 52 ، 3 / 12 و 93 / 17 بیترت هب امرخ هلافت یارب و دصرد 94 / 92 ، 82 / 8 ، 43 / 49 ، 5 / 62 ، 67 / 34 و 53 / 3 دمآ تسد هب دصرد . اق نیگنایم لباق یژرنا و کشخ هدام رد یلآ هدام ،یلآ هدام ،کشخ هدام مضه تیلب اب ربارب بیترت هب امرخ درل یارب مسیلوباتم 41 / 12 ، 96 / 10 ، 29 / 9 و دصرد 45 / 1 ، ولیک رد لوژاگم ،کشخ هدام مرگ هتسه 39 / 23 ، 98 / 26 ، 47 / 25 و دصرد 4 ولیک رد لوژاگم کشخ هدام مرگ و هلافت 68 / 39 ، 9 / 39 ، 53 / 37 د و دصر 89 / 5 ولیک رد لوژاگم کشخ هدام مرگ دوب . مضه تیلباق یعرف ت?وصحم نیا نیب رد و یلآ هدام ،کشخ هدام کشخ هدام رد یلآ هدام درل زا شیب هلافت و هلافت زا شیب یراد ینعم روط هب هتسه ) 5 / 0 p< ( دوب . یریذپ هیزجت ) اب روبع تعرس 3 / 0 ( هدام ییاذغ شزرا و رثوم یریذپ هیزجت ، بیترت هب درل یارب کشخ 2 / 46 ، 29 / 19 ، 68 / 48 هتسه ،دصرد 2 / 50 ، 97 / 29 ، 14 / 58 امرخ هلافت و دصرد 58 / 32 ، 35 / 57 و 9 / 55 دمآ تسد هب دصرد . هیزجت نازیم رثوم یریذپ کشخ هدام رت نییاپ هلافت و هتسه اب هسیاقم رد یراد ینعم روط هب درل ) 5 / 0 p< ( دوب . یریذپ هیزجت ) روبع تعرس اب 3 / 0 ( بیترت هب درل یارب یلآ هدام ییاذغ شزرا و رثوم یریذپ هیزجت ، 6 / 43 ، 66 / 13 و 9 / 44 هتسه ،دصرد 9 / 52 ، 1 / 34 و 21 / 62 امرخ هلافت و دصرد 8 / 59 ، 52 / 39 و 73 / 59 دوب دصرد . یریذپ هیزجت نازیم هدام درل و هتسه زا رتشیب هیلوا تاعاس رد هلافت یارب یلآ ) 5 / 0 p< ( دمآ تسد هب . ازیم یریذپ هیزجت ن رثوم یلآ هدام یراد ینعم رایسب روط هب درل یارب ) 1 / 0 p< ( رت نییاپ هلافت و هتسه اب هسیاقم رد دوب . ییاذغ شزرا کشخ هدام و هدام هلافت زا رتشیب هتسه رد یلآ دوب ن راد ینعم توافت نیا اما دوب اب هسیاقم رد لوصحم ود نیا ییاذغ شزرا اما ، کشخ هدام ییاذغ شزرا رت?اب یراد ینعم روط هب درل یلآ هدام و ) 5 / 0 p< ( دیدرگ دروآرب . یریذپ هیزجت ) اب روبع تعرس 3 / 0 ( یئتورپ ییاذغ شزرا و رثوم یریذپ هیزجت ، ،بیترت هب درل یارب ن 7 / 62 ، 51 / 4 و 36 / 69 ،دصرد هتسه 4 / 68 ، 37 / 44 و 67 / 64 امرخ هلافت و دصرد 9 / 55 ، 67 / 33 و 96 / 64 دمآ تسد هب دصرد . یریذپ هیزجت نازیم رت نییاپ درل و هتسه اب هسیاقم رد یراد ینعم روط هب هلافت یارب ماخ نیئتورپ رثوم ) 5 / 0 p< ( دوب . ییاذغ شزرا تورپ ،رادقم نیرتشیب درل رد ماخ نیئ هباشم هلافت و هتسه رد اما دوب نیا اما توافت یرامآ ظاحل زا راد ینعم دوبن . یریذپ هیزجت ) روبع تعرس اب 3 / 0 ( ، لولس هراوید ییاذغ شزرا و رثوم یریذپ هیزجت ،بیترت هب درل یارب ی 7 / 25 ، 89 / 2 و 7 / 28 هتسه ،دصرد 5 / 54 ، 27 / 3 و 47 / 22 امرخ هلافت و دصرد 7 / 46 ، 66 / 30 و 3 / 51 دمآ تسد هب دصرد . ز یریذپ هیزجت نازیم اوید ًابیرقت هلافت و هتسه رد فلتخم تاعاس رد یلولس هر هباشم ) نامز یانثتسا هب 72 تعاس ( ، اما رت?اب یراد ینعم روط هب لوصحم ود نیا یلولس هراوید یریذپ هیزجت نازیم درل اب هسیاقم رد ) 5 / 0 p< ( دوب . نازیم یریذپ هیزجت رثوم روط هب درل رد یلولس هراوید یراد ینعم ) 1 / 0 p< ( رت نییاپ هلافت و هتسه اب هسیاقم رد دروآرب دیدرگ . هتسه و درل اب هسیاقم رد هلافت رد یلولس هراوید ییاذغ شزرا رت?اب یراد ینعم روط هب ) 1 / 0 p< ( دوب . عوضوم نیا رگناشن امرخ هلافت و هتسه یریذپ هیزجت و یلآ هدام و کشخ هدام یمضه بیارض و ییایمیش تابیکرت یم هک دشاب یم لوصحم ود نیا زا ناوت کی ناونع هب امرخ یعرف یژرنا ربیف و ب اه ماد یارب شزرا اب رد صوصخ ه یبونج قطانم درک هدافتسا روشک . هک ییاه هریج میظنت رد دوش یعس دیاب هتبلا یاراد امرخ یعرف ت?وصحم نیا دوب نیئتورپ رادقم دوبمک اهنآ ماخ ب اب ار بج ینیئتورپ عبانم یریگ راک ه درک نار .
جلال مدرسی محمد حسن فتحی
به منظور بررسی تاثیر استفاده از تفاله دانه انار بر مصرف خوراک، تولید و ترکیبات شیر، افزایش وزن روزانه، غلظت برخی متابولیت های خون و سیمای اسیدهای چرب شیر، 27 راس بز شیرده آمیخته خراسان جنوبی (با میانگین روزهای شیردهی 5/12 ± 71، تولید شیر روزانه 13/0 ± 09/1 کیلوگرم، وزن 5/2 ± 28 کیلوگرم، زایش سوم) مورد استفاده قرار گرفتند. بزها به مدت 10 روز در دوره پیش آزمایش با جیره یکسانی تغذیه شدند و در طول این مدت داده های مربوط به مصرف خوراک، تولید شیر و ترکیبات شیر اندازه گیری شد. پس از این دوره، بزها بر اساس داده های جمع آوری شده در دوره پیش آزمایش به طور تصادفی به یکی از 3 جیره آزمایشی اختصاص یافته و در آغل های انفرادی مربوطه قرار گرفتند. جیره های آزمایشی که حاوی صفر، 6 و 12 درصد (بر اساس ماده خشک) تفاله دانه انار بودند بصورت آزاد و به شکل کاملا مخلوط به مدت 45 روز در اختیار بزها قرار گرفت. جیره ها طوری تنظیم شدند که حاوی انرژی قابل متابولیسم و پروتئین خام یکسانی بودند. نتایج نشان داد که استفاده از تفاله دانه انار تاثیر معنی داری بر مصرف ماده خشک بزها و همچنین میانگین افزایش وزن زنده آنها نداشت. میزان تولید شیر با افزایش مقدار تفاله دانه انار در جیره تمایل به کاهش نشان داد (055/0p< ). بزهای تغذیه شده با جیره های حاوی 6 و 12 درصد تفاله دانه انار به ترتیب افزایش 8 و 15 درصدی در غلظت چربی شیر نشان دادند اما تولید چربی شیر، غلظت و تولید پروتئین شیر، و غلظت و تولید مواد جامد شیر تحت تاثیر جیره های آزمایش قرار نگرفت. غلظت لاکتوز در شیر بزهایی که جیره حاوی 6 و 12 درصد تفاله دانه انار دریافت کردند به طور معنی داری (005/0p< ) بیشتر از بزهایی که جیره شاهد مصرف کردند بود. تفاله دانه انار هیچگونه تاثیر معنی داری بر غلظت گلوکز، کلسترول، نیتروژن اوره ای، تری گلیسرید، و لیپوپروتئین های خون نداشت. استفاده از تفاله دانه انار علاوه بر تاثیر بر سیمای اسیدهای چرب شیر، تاثیر معنی داری بر غلظت اسید لینولئیک مزدوج، اسید پونیسیک و اسید واکسنیک شیر داشت بطوری که مقدار این اسیدها در شیر با افزایش مقدار تفاله دانه انار در جیره افزایش یافت (05/0>p). نتایج این تحقیق نشان داد که می توان از تفاله دانه انار اولاً بعنوان یک منبع خوراکی ارزان قیمت بعنوان جایگزین بخشی از مواد خوراکی پر انرژی جیره در تغذیه بز استفاده نمود و ثانیاً با توجه به وجود غلظت زیاد اسید پونیسیک در روغن آن بدینوسیله غلظت این اسید چرب با ارزش و همچنین اسید لینولئیک مزدوج را در چربی شیر بزها افزایش داد.
جلال بیاتی زاده امید دیانی
به منظور بررسی تاثیر خرمای ضایعاتی بر تخمیر، سوخت و ساز نیتروژن و سنتز پروتئین میکروبی در شکمبه گوسفندان نژاد کرمانی، از چهار راس گوسفند دارای فیستولای شکمبه ای در قالب طرح مربع لاتین چرخشی 4*4 با چهار دوره 21 روزه استفاده شد. در این آزمایش خرمای ضایعاتی در 4 سطح صفر، 10، 20 و 30 درصد در جیره مورد مطالعه قرار گرفت. افزایش سطوح خرمای ضایعاتی در جیره کاملا مخلوط شده به طور معنی داری باعث کاهش ph و غلظت آمونیاک شکمبه شد (05/0>p). اما اثری بر ماده خشک مصرفی، قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین، ndf و adf جیره های آزمایشی نداشت. در این آزمایش استفاده از خرمای ضایعاتی به طور معنی داری سنتز پروتئین میکروبی شکمبه، تغییرات وزن بدن و تعادل نیتروژن را افزایش داد (05/0>p). استفاده از خرمای ضایعاتی در جیره گلوکز و انسولین خون را به طور معنی داری افزایش و نیتروژن اوره خون را کاهش داد (05/0>p). بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از خرمای ضایعاتی در جیره باعث بهبود در فراسنجه های تخمیری شکمبه، سوخت و ساز نیتروژن و در نتیجه افزایش سنتز پروتئین میکروبی در شکمبه گوسفندان کرمانی می شود.
اکبر جواندل کورعباسلو رضا طهماسبی
این پژوهش به منظور بررسی اثر استفاده از اوره گوگرددار به عنوان جایگزین بخشی از منابع نیتروژنی مانند کنجاله سویا و اوره بر قابلیت هضم، فراسنجه های شکمبه، خون، و سنتز پروتئین میکروبی بز کرکی راینی در قالب طرح آزمایشی مربع لاتین تکرار شده 4×4 در چهار دوره 17 روزه که شامل 12 روز عادت پذیری و 5 روز نمونه گیری انجام شد. جیره های آزمایشی شامل: 1) شاهد (بدون اوره) 2) دارای یک درصد اوره ساده، 3) دارای 4/1 درصد اوره گوگرد دار و 4) دارای 15/2 درصد اوره گوگرد دار بود. ماده خشک، ماده آلی و نیتروژن مدفوع در بز های تغذیه شده با جیره دارای اوره ساده بالاتر بود (05/0p<). همچنین قابلیت هضم ماده خشک، آلی و نیتروژن در جیره دارای اوره ساده کاهش یافت و اختلافی بین سایر جیره ها مشاهده نشد. دفع نیتروژن ادراری در بزهای تغذیه شده با جیره های آزمایشی متفاوت بود (05/0p<). غلظت آمونیاک شکمبه، گلوکز خون نیتروژن اوره ای خون با تغذیه جیره آزمایشی دارای اوره گوگرددار درسطح 15/2 درصد در بزها کاهش یافت (05/0p<). سنتز نیتروژن و پروتئین میکروبی بزها تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت (05/0p<) به طوریکی در جیره آزمایشی دارای اوره ساده نسبت به سایر جیره های آزمایشی کاهش یافت. میانگین کل مشتقات پورینی دفع شده، غلظت نیتروژن مشتقات پورینی و آلانتوئین دفع شده در جیره دارای اوره ساده کاهش یافت. همچنین شاخص نیتروژن پورینی و نسبت نیتروژن میکروبی به نیتروژن ادرار در جیره های دارای اوره گوگرددار و شاهد یکسان بودند ولی در جیره دارای اوره ساده کاهش یافت که نشان دهنده اتلاف بیشتر نیتروژن در جیره دارای اوره ساده است. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از اوره گوگرددار نسبت به اوره ساده سبب کاهش اتلاف نیتروژن و افزایش بازده سنتز پروتئین میکروبی می گردد. بنابراین می توان از اوره گوگرددار به عنوان جایگزینی برای منابع پروتئینی مثل اوره و کنجاله سویا استفاده کرد.
سمیرا جاویدان امین خضری
به منظور مطالعه تاثیر استفاده از سطوح مختلف تفاله خرما بر تخمیر، سوخت و ساز نیتروژن، فراسنجه های خونی و سنتز پروتئین میکروبی در شکمبه گوسفندان نژاد کرمانی، از چهار راس گوسفند با فیستولای شکمبه ای در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 4*4 با چهار دوره 21 روزه استفاده شد. در این آزمایش تفاله خرما در سطوح مختلف 0، 7، 14 و 21 درصد ماده خشک جیره مورد استفاده قرار گرفت. افزایش سطح تفاله خرما در جیره کاملا مخلوط شده به طور معنی داری باعث کاهش ماده آلی مصرفی، پروتئین خام مصرفی، قابلیت هضم ماده خشک و قابلیت هضم ماده آلی شد (05/0p<). اما اثری بر ماده خشک مصرفی، قابلیت هضم پروتئین خام، قابلیت هضم ndf و adf و افزایش وزن بدن نداشت (05/0<p). افزایش سطح تفاله خرما باعث کاهش معنی دار نیتروژن مصرفی شد (05/0p<) ولی اثری بر ابقا و قابلیت هضم نیتروژن نداشت. در آزمایش حاضر افزایش سطح تفاله خرما باعث کاهش معنی دار غلظت نیتروژن آمونیاکی و افزایش معنی دار ph مایع شکمبه شد (05/0p<). همچنین استفاده از تفاله خرما باعث کاهش معنی دار غلظت گلوکز و نیتروژن اوره ای خون شد (05/0p<) ولی اثری بر روی مقدار پروتئین خون نداشت (05/0<p). افزایش سطح تفاله خرما در جیره گوسفندان باعث افزایش معنی دار دفع مشتقات پورینی و در نتیجه سنتز پروتئین میکروبی شد (05/0p<). براساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از تفاله خرما در جیره گوسفندان به دلیل عدم تاثیر منفی بر فراسنجه های تخمیری شکمبه و عملکرد حیوان، قابلیت استفاده به صورت بخشی از جیره را دارد.
مسعود ذبیحی امین خضری
این مطالعه به منظور تعیین اثر عمل آوری تفاله زیتون با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا بر ترکیب شیمیایی، کل ترکیبات فنولی و تانن، خصوصیات فیزیکی قابلیت هضم و تجزیه پذیری مواد مغذی با استفاده از دو روش in vitro و in situ انجام گرفت.آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در مطالعه حاضر با عمل آوری تفاله زیتون با قارچ نوروسپوراسیتوفیلا غلظت پروتئین خام افزایش یافت (05/0p<). در حالی که مقدار ماده خشک، الیاف نامحلول در شوینده خنثی وکل ترکیبات فنولی و تاننی، کاهش یافت (05/0p<). ضرایب هضمی ماده آلی، انرژی متابولیسمی و حجم گاز تولیدی در پاسخ به عمل آوری تفاله زیتون با قارچ به طور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). علاوه بر این ظرفیت نگهداری آب و جرم حجمی توده ای به طور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). به طور کلی، عمل آوری تفاله زیتون با قارچ نوروسپورا سیتوفیلابه دلیل کاهش ترکیبات فنولی وتاننی، افزایش درصد پروتئین خام، تجزیه پذیری موثر و شاخص ارزش غذایی، آن را به یک خوراک مناسب تر برای دام تبدیل می کند.
معصومه تکلوزاده امید دیانی
در این تحقیق ترکیب شیمیایی، حجم گاز تولیدی، قابلیت هضم آزمایشگاهی، تجزیه پذیری موثر و شاخص ارزش غذایی ماده خشک، ماده آلی، پروتئین و الیاف نامحلول در شوینده خنثی پوست سبز گردوی فرآوری شده با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا بر روی سه رأس گوسفند نر بالغ کرمانی دارای فیستولا مورد مطالعه قرار گرفت. داده های جمع آوری شده در قالب طرح کاملا تصادفی آنالیز آماری شدند. با فرآوری پوست سبز گردو با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا ظرفیت نگهداری آب و مقدار کل ترکیبات تاننی و فنولی به طور معنی داری (05/0>p) کاهش یافت، در حالی که میزان خاکستر نا محلول افزایش پیدا کرد (05/0>p). فرآوری کردن هیچ تاثیری بر روی مولفه های تجزیه پذیری و شاخص ارزش غذایی نداشت. حجم گاز تولیدی در زمان های انکوباسیون 6، 12 و 24 ساعت پوست گردوی فرآوری نشده در مقایسه با پوست گردوی فرآوری شده با قارچ به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>p). میانگین قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی پوست گردوی فرآوری شده به طور معنی داری (05/0>p) کمتر از پوست گردوی فرآوری نشده بود. به طور کلی فرآوری پوست گردو با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا تاثیر معنی داری بر ارزش غذایی این محصول فرعی نداشت.
زهره حاج علیزاده کوهپایه رضا طهماسبی
به منظور بررسی اثرات سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته بر قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیسم نیتروژن، خصوصیات تخمیری شکمبه و فراسنجه های خونی در گوسفند کرمانی، از 4 راس بره نر نژاد کرمانی با میانگین وزنی 5/2± 32 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین 4*4 در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. هچنین, تاثیر سیلو کردن بقایای حاصل از پوست گیری پسته بر ترکیب شیمیایی آن بررسی شد. جیره های آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد (بدون سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته)، 2) جیره دارای 7 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته، 3) جیره دارای 14 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته و 4) جیره دارای 21 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته بود. سیلو کردن تاثیری بر ترکیب شیمیایی بقایای پوست گیری پسته نداشت، اما به طور معنی داری تانن آن را کاهش داد )05/0 .(p<تغذیه سیلاژ بقایای پوست گیری پسته قابلیت هضم مواد مغذی را تحت تاثیر قرار نداد، لیکن سطح 14 درصد آن سبب افزایش معنی داری در مصرف ماده خشک، مصرف و تعادل نیتروژن، سنتز پروتئین میکروبی و دفع مشتقات پورینی شد )05/0.(p< افزایش مقدار سیلاژ بقایای پوست گیری پسته در جیره اسیدیته مایع شکمبه گوسفندان را به صورت خطی کاهش داد )05/0(p<، اما اثری بر آمونیاک مایع شکمبه نداشت. جمعیت گونه های هولوتریش با افزایش سطح سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته در جیره، به صورت خطی کاهش یافت )05/0.(p< کل جمعیت پروتوزوآ و همچنین گونه های انتودینیوم نیز به صورت درجه دو و سه تغییر یافتند. نیتروژن اوره ای خون با افزایش سیلاژ بقایای پوست گیری پسته به صورت خطی کاهش یافت )05/0.(p< کلسترول خون نیز با افزودن سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته تا سطح 14 درصد در جیره، افزایش و سپس کاهش یافت. به طور کلی سطح 14 درصد سیلاژ حاصل از پوست گیری پسته، بدون هیچ گونه اثر منفی در گوسفندان, می تواند در جیره آن ها استفاده شود
خدیجه کرمشاهی امجزی امید دیانی
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی و کیفیت سیلاژ مخلوط خارشتر با خرمای ضایعاتی و اثرات آن بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجه های شکمبه و خون در گوسفند نژاد کرمانی بود. برای انجام این آزمایش in-vivoاز 4 راس گوسفند نر نژاد کرمانی با میانگین وزنی 2±42 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. برایتهیهسیلاژ، 100 کیلوگرمخارشتربا 20 کیلوگرمخرمای ضایعاتی مضافتیبدونهستهباهممخلوطشدندوبهمدت 45 روزدرسطل هایی با گنجایش 100 لیترسیلوگردید. پسازتعیینترکیبشیمیایی،سیلاژخارشتردرجیرههایآزمایشیشامل: 1) جیرهشاهد (بدونسیلاژخارشترباخرمایضایعاتی)، 2) جیرهدارای 7 درصدسیلاژخارشترباخرمایضایعاتی، 3) جیرهدارای14درصدسیلاژخارشترباخرمایضایعاتیو 4) جیرهدارای 21 درصدسیلاژخارشترباخرمایضایعاتیاستفادهشد.نتایج این تحقیق نشان داد افزودن خرمای ضایعاتی به خارشتر هنگام سیلو کردن سبب بهبود کیفیت سیلاژ خارشتر، افزایش پروتئین خام و چربی خام آن شد (05/0>p).سطح 14 درصدسیلاژخارشترباخرمایضایعاتی،تاثیرمعنیداریبرقابلیتهضمظاهریمادهآلیوپروتئینخامجیرههایآزمایشیداشت. (05/0>p). میانگین ph مایع شکمبه گوسفندان چهار ساعت پس از تغذیه، تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت (05/0>p)، امّا میانگین کل غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه گوسفندان تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت.جمعیتگونههایهولوتریشدرمایعشکمبهباافزایشسیلاژخارشترباخرمایضایعاتیبهصورتدرجهدوتغییریافت (05/0>p). جیره دارای 21 درصد سیلاژ خارشتر با خرمای ضایعاتی سبب افزایش خطی نیتروژن و پروتئین میکروبی شد (05/0>p).با افزایش سطح سیلاژ در جیره، سطح گلوکز خون به صورت خطی افزایش پیدا کرد (05/0>p). و سطح تری گلیسیرید خون به صورت خطی تمایل به معنی داری داشت (06/0p=). به طور کلی سطح 21 درصد سیلاژ خارشتر با خرمای ضایعاتیسبب افزایشمصرف ماده خشک، بهبود ابقاء نیتروژن، افزایش سنتز پروتئین میکروبی شد و هیچ گونه تاثیر منفی بر فراسنجه های خون نداشت.
امید دیانی مسعود علیخانی
تغذیه پنبه دانه کامل باعث کاهش جمعیت پروتوزا و غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه شد اما این میزان کاهش در جمعیت پروتوزوآ نتوانست باعث صرفه جویی در مصرف پروتئین خام جیره شد: چون با کاهش درصد پروتیئن خام جیره از 16 به 13 درصد در جیره های دارای پنبه دانه کامل، تولید و ترکیبات شیر کاهش یافت. استفاده از پنبه دانه کامل باعث افزایش مصرف ماده خشک، تولید شیر، درصد و تولید چربی شیر، درصد اسیدهای چرب زنجیره بلند، اسیدهای چرب غیر اشباع و نسبت اسیدهای غیر اشباع به اشباع شد. آسیاب کردن پنبه دانه، غلظت و تولید اسید لینولئیک مزدوج چربی شیر را افزایش داد. در آزمایش مقایسه ای دانه سویا و آفتابگردان با تغذیه دانه آفتابگردان مصرف خشک کاهش یافت ولی تولید شیر و ترکیبات آن در مقایسه با تغذیه دانه سویا تغییری نکرد. مکمل دانه آفتابگران در مقایسه با دانه سویا، تولید اسید لینولئیک مزدوج شیر را افزایش داد ولی تولید آن در طی یک دوره 21 روزه کاهش پیدا کرد. این یافته ها نشان دادند که اگر هدف تولید شیر و چربی شیر است پنبه دانه را میتوان به صورت سالم در جیره گاوهای شیرده استفاده کرد و نیازی به آسیاب کردن نیست. با تغذیه دانه های روغنی میتوان تولید و ترکیب اسیدهای چرب شیر به ویژه اسید لینولئیک مزدوج را بهبود بخشید. از طرفی برای حفظ اسید لینولئیک مزدوج شیر در سطح بالا باید دانه های روغنی مختلف به صورت متناوب تغذیه شوند.
مهسا الماسی بختیاری محسن افشارمنش
در این تحقیق با استفاده از تابع مرزی پوششی رابطه نسبت شکاف تکنولوژی با جیره مصرفی برای مرغداران گوشتی استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام تحقیق از اطلاعات 120 مرغداری در سال 1391 که به صورت تصادفی طبقه بندی شده و مورد مصاحبه قرار گرفته اند، استفاده شده است. مرغداری های نمونه بر حسب نسبت انرژی به پروتئین جیره مصرفی به سه گروه کمتر از جیره استاندارد، نزدیک به جیره استاندارد و بیشتر از جیره استاندارد تقسیم گردیدند. در این پژوهش از سه رهیافت تابع تولید مرزی تصادفی ترکیبی، تابع تولید مرزی گروهی و تابع مرزی پوششی برای محاسبه شاخص های کارایی فنی و شکاف تکنولوژی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که متوسط کارایی فنی تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین کمتر از جیره استاندارد در سه روش مذکور به ترتیب حدود 83، 84 و 37 درصد، برای تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین نزدیک به جیره استاندارد 87، 88 و 47 درصد و تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین بیشتر از جیره استاندارد به ترتیب حدود 84، 85 و 25 درصد است. نسبت شکاف تکنولوژی در واحدهای با جیره کمتر، نزدیک و بیشتر از جیره استاندارد به ترتیب حدود 56، 70 و 48 درصد می باشد که بیانگر شکاف تکنولوژیکی در گروه های مختلف است.نتایج نشان داد که گروه دوم (نسبت انرژی به پروتئین نزدیک به جیره استاندارد) دارای کارایی بیشتر و شکاف تکنولوژی کمتری است.
محمدرضا آذرزمزم امید دیانی
این مطالعه به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی، خصوصیات فیزیکی، قابلیت هضم، تجزیه پذیری و ارزش غذایی سرشاخه گل محمدی در مقایسه با علوفه یونجه با استفاده از دو روشin situ وin vitro انجام شد. داده های جمع آوری شده در قالب آزمون آماریt-test تجزیه آماری شدند. تفاوت معنی داری بین علوفه یونجه و سرشاخه گل محمدی از نظر ماده آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی و عصاره اتری مشاهده شد (0/05>p). میانگین تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک، ماده آلی و الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی برای علوفه یونجه اختلاف معنی داری با سرشاخه گل محمدی نداشت. قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی علوفه یونجه و سرشاخه گل محمدی به ترتیب 44/29، 48/86 درصد و 53/30، 52/36 درصد بود که اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. حجم گاز تولیدی علوفه یونجه تا 24 ساعت انکوباسیون در مقایسه با سرشاخه گل محمدی به طور معنی داری بیشتر بود (0/05>p). علاوه بر این میزان خاکستر محلول در علوفه یونجه و سرشاخه گل محمدی متفاوت بود (0/05>p). نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که سرشاخه گل محمدی با توجه به ترکیب شیمیایی و کینیتیک هضم و تجزیه پذیری شکمبه ای دارای ارزش غدایی مناسب برای جایگزینی با بخشی از علوفه یونجه جیره می باشد
مرضیه حاج محمدی رضا طهماسبی
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر جایگزینی علوفه خشک یونجه با گیاه مرتعی کما بر قابلیت هضم، فراسنجه های تخمیر و خون در گوسفند کرمانی در قالب طرح لاتین 4×4 در چهار دوره 21 روزه، شامل 16 روز عادت پذیری و 5 روز نمونه گیری، انجام شد. جیره های آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد (بدون کما)، 2- جیره دارای 10 درصد کما، 3- جیره دارای 20 درصد کما و 4- جیره دارای 30 درصد کما (به طور کامل جایگزین یونجه) بود. در این مطالعه ترکیب شیمیایی و انرژی متابولیسمی گیاه کما و یونجه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سطوح پروتئین خام و فیبرخام در کما کمتر، ولی غلظت چربی، انرژی قابل متابولیسم، خاکستر در کما بیشتر از یونجه بود (05/0>p). تغذیه گیاه مرتعی کما ماده خشک مصرفی را به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p)، اما اثری بر قابلیت هضم ماده آلی نداشت و روند تغییرات قابلیت هضم پروتئین خام به صورت درجه دو، ماده خشک،ndf و adf جیرههای آزمایشی به صورت خطی و درجه سه بود (05/0p<). در این آزمایش تغذیه گیاه کما نیتروژن مصرفی، ابقای نیتروژن، میزان نیتروژن آمونیاکی و جمعیت کل پروتوزوآ را به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p)، اما اثری بر ph مایع شکمبه نداشت. میزان آلانتوئین، کل مشتقات پورینی دفع و جذب شده، مقدار نیتروژن و سنتز پروتئین میکروبی در گوسفندان تغذیه شده با سطح 10 درصد گیاه کما بیشترین میزان بود و میزان کراتنین دفع شده در جیره 3 به طور معنیداری بیشتر جیره 4 بود (05/0p<). علاوه بر این استفاده از گیاه مرتعی کما در جیره، کلسترول و کراتینین سرم خون را به طور معنیدار افزایش و میزان گلوکز، تری گلیسرید، نیتروژن اوره ای سرم خون را کاهش داد (05/0>p)، اما بر پروتئین خون بی تاثیر بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از گیاه مرتعی کما در سطح 10 درصد بدون هیچ گونه اثر منفی در گوسفندان و به دلیل هزینه جایگزینی کمتر نسبت به علوفه های زراعی، می تواند سبب بهبود راندمان اقتصادی پرورش دام ها گردد.
بتول سلطانی نژاد امید دیانی
در این تحقیق تاثیر تغذیه سطوح مختلف سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی بر عملکرد و خصوصیات لاشه بره های پرواری بررسی شد. به این منظور از 20 راس بره نر کرمانی 6 ماه سن در یک دوره پرواربندی به مدت 104 روز، در چهار گروه 5 تایی استفاده شد و آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: ) شاهد (بدون سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی)، 2) جیره دارای 7 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی، 3) جیره دارای 14 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی و 4) جیره دارای 21 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی. ماده خشک مصرفی بره های تغذیه شده با جیره شاهد به طور معنی داری از بره های تغذیه شده با جیره دارای 14 و 21 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی کمتر بود (05/0>p). میانگین وزن نهایی، میانگین افزایش وزن کل دوره و میانگین افزایش وزن روزانه در کل دوره پروار تغییر معنی داری نشان نداد. استفاده از 14 درصد سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی سبب افزایش ضخامت چربی پشت (05/0>p) شد و وزن کمر با افزایش درصد سیلاژ به صورت خطی افزایش یافت (05/0>p). با تغذیه سیلاژ وزن اندام های تناسلی به صورت درجه سه تغییر نشان داد (05/0>p). با افزایش سطح تغذیه سیلاژ در بره های پرواری میزان کل پروتئین خون به صورت درجه دو کاهش (05/0>p)، مقدار آلبومین خون به صورت خطی افزایش (05/0>p) و تری گلیسرید خون به صورت خطی کاهش نشان داد (05/0>p). استفاده از سیلاژ سبب کاهش قیمت هر کیلوگرم جیره شد (05/0>p). نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از سیلاژ بقایای حاصل از پوست گیری پسته با خرمای ضایعاتی در جیره ی بره های پرواری بلامانع است و هیچ اثر منفی مشاهده نشد.
راحله رجبی رضا طهماسبی
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی و کیفیت سیلاژ مخلوط یونجه با خرمای ضایعاتی و اثرات آن بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجه های شکمبه و خون در گوسفند نژاد کرمانی بود. برای تهیه سیلاژ، 700 کیلوگرم یونجه با 100 کیلوگرم خرمای ضایعاتی با هم مخلوط شدند و به مدت 45 روز در سطل هایی با گنجایش 100 لیتر سیلو گردید. دراین آزمایش in-vivo از 8 راس گوسفند نر نژاد کرمانی با میانگین وزنی 2±50 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی در 2 دوره 21 روزه استفاده شد. پس از تعیین ترکیب شیمیایی، سیلاژیونجه در جیره های آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد ( سیلاژ یونجه بدون خرمای ضایعاتی) 2) جیره دارای سیلاژ یونجه با 5 خرمای ضایعاتی، 3) جیره دارای سیلاژ یونجه با 15 خرمای ضایعاتی و 4) جیره دارای سیلاژیونجه با 15 خرمای ضایعاتی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد افزودن خرمای ضایعاتی به یونجه هنگام سیلو کردن سبب بهبود کیفیت سیلاژ یونجه، افزایش ماده خشک و انرژی آن شد (0/05>p) و کاهشndf و خاکستر آن شد(0/05>p). افزودن خرمای ضایعاتی به سیلاژ یونجه ، تاثیر معنی داری بر قابلیت هضم ظاهری ماده خشک و ndf جیره های آزمایشی داشت (0/05>p). میانگین کل غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه گوسفندان نیز تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت(0/05>p) و میانگین ph مایع شکمبه گوسفندان دو و هشت ساعت پس از تغذیه، تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت (0/05>p) جمعیت گونه های هولوتریش، سلولیتیک، انتودینیوم در مایع شکمبه با افزودن خرمای ضایعاتی به سیلاژ یونجه به صورت معنی داری تغییر یافت (0/05>p). جیره دارای سیلاژیونجه با 15 درصد خرمای ضایعاتی سبب افزایش نیتروژن و پروتئین میکروبی شد (0/05>p). با افزایش سطح خرمای ضایعاتی به سیلاژ یونجه در جیره های آزمایشی، سطح کلسترول و نیتروژن اوره ای خون به صورت معنی داری تغییر پیدا کرد (0/05>p). و سطح تری گلیسیرید خون به صورت خطی تمایل به معنی داری داشت (0/05=p). به طور کلی افزودن 15درصد خرمای ضایعاتی به سیلاژ یونجه سبب افزایش مصرف ماده خشک، بهبود ابقاء نیتروژن، افزایش سنتز پروتئین میکروبی شد و هیچ گونه تاثیر منفی بر فراسنجه های خون نداشت.
سمیرا برزگر امین خضری
در این تحقیق ترکیب شیمیایی، حجم گاز تولیدی، قابلیت هضم آزمایشگاهی، تجزیه پذیری موثر و شاخص ارزش غذایی ماده خشک، ماده آلی، پروتئین و الیاف نامحلول در شوینده خنثی گیاه کمای فرآوری شده با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و پلوروتوس استراتوس بر روی سه راس گوساله نر سیستانی با استفاده از دو روش in vitro و in situ تعیین گردید. داده های جمع آوری شده در قالب طرح کاملا تصادفی آنالیز آماری شدند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد میزان پروتئین خام پس از فرآوری با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و پلوروتوس استراتوس افزایش و میزان الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی کاهش یافتp<0/05 . میانگین تجزیه پذیری، ضرایب تجزیه پذیری، و ضرایب تجزیه پذیری موثر و شاخص ارزش غذایی ماده خشک، پروتئین خام و ماده آلی با فرآوری کما با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و پلوروتوس استراتوس افزایش یافت، اما تاثیری بر الیاف نامحلول در شوینده خنثی نداشت ( p>0/05). فرآوری گیاه کما با قارچ پلوروتوس استراتوس و نوروسپورا سیتوفیلا میزان حجم گاز تولیدی را به طور معنی داری ( p<0/05). تحت تاثیر قرار داد به گونه ای که فرآوری با قارچ پلوروتوس استراتوس دارای بیشترین حجم گاز تولیدی و تیمار کما بدون فرآوری دارای کمترین مقدار حجم گاز تولیدی بود. قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک، وانرژی متابولیسمی گیاه کما با عمل آوری با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و پلوروتوس استراتوس افزایش یافت به طور کلی این پژوهش نتایج نشان داد که فرآوری کما با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و پلوروتوس استراتوس باعث بهبود ارزش تغذیه ای گیاه کما می شود.
یوسف شیبانی تذرجی امید دیانی
در این مطالعه، به منظور محاسبه بهره وری کل عوامل تولید، از رهیافت تابع تولید استفاده شد. داده های این مطالعه، با استفاده از پرسشنامه و اطلاعات مربوط به 100 دامدار برای دو سیستم روستایی و عشایری جمع آوری گردید. به منظور محاسبه بهره وری، در هر سیستم به طور جداگانه تابع تولید برآورد گردید و فرم تابع کاب- داگلاس به عنوان فرم برتر انتخاب شد. متغییر مستقل در تابع تولید: نیروی کار (نفر در سال)، علوفه (کیلوگرم در سال)، مرتع (هزار تومان)، دارو و واکسن (هزار تومان) و متغییر وابسته میزان کل درآمد ناخالص (هزار تومان)می باشد. کشش جزیی عوامل تولید در سیستم روستایی برای نهاده های نیروی کار، مرتع، علوفه و دارو به ترتیب 12/0، 71/0، 14/0 و 29/0 بود، که این مقادیر برای سیستم عشایری به ترتیب 1/0، 72/0، 61/0 و 07/0- بود. همچنین، میانگین بهره وری نهایی نهاده های نیروی کار، مرتع و دارو در سیستم روستایی نسبت به سیستم عشایری بالاتر بود. اما بهره وری نهایی علوفه در سیستم عشایری بیشتر از سیستم روستایی بود. میانگین بهره وری کل عوامل تولید در سیستم روستایی و عشایری به ترتیب 78/1 و 52/2 بود. به عبارتی، سیستم عشایری مدیریت عوامل تولید مناسب تری را نسبت به سیستم روستایی دارد. نتایج آنالیز واریانس اختلاف میانگین های دو سیستم روستایی و عشایری نشان داد که میانگین های این دو سیستم اختلاف معنی داری از یکدیگر دارند. با توجه به کشش بالای مرتع در دو سیستم، اصلاح مراتع می تواند سودآوری واحدها را افزایش دهد. استفاده بهینه از نهاده ی دارو و تاکید بر پیشگیری تا درمان، می تواند کشش دارو و سود واحدها را افزایش دهد
محمد عباسی سرداری محمدعلی فرقانی
تغذیه مناسب یکی از مهمترین عواملی است که روی طول عمر زنبوران عسل تاثیر دارد. تا به امروز منابع پروتئینی مختلفی مانند انواع کنجاله دانه های روغنی، مخمرها، شیر خشک و غیره در تغذیه زنبور عسل استفاده شده اند. کنجاله سویا یک از موادی است که به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است. در بسیاری از تحقیقات مشخص شده است که مصرف این کنجاله نسبت به گرده باعث کاهش طول عمر زنبور عسل شده است. در یک آزمایش به منظور برسی راندمان مطلوب این کنجاله دو ویتامین نیاسین در سه سطح صفر، 100 و 125 میلی گرم و پیریدوکسین در سه سطح صفر، 5 و 5/7 میلی گرم در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با 9 تیمار و هر تیمار با 3 تکرار انجام شد. در ابتدا کلنی ها از نظر جمعیت، ملکه های خواهری و ذخیره غذایی یکسان سازی شده و جیره های غذایی هر دو روز یکبار بصورت تازه، آماده و تغذیه شدند و در پایان هر بار تغذیه میزان خوراک باقیمانده جمع آوری و وزن گردید. میزان پرورش نوزادان هر 13 روز یکبار بوسیله یک قاب سیم کشی شده با فواصل 2 سانتی متر اندازه گیری گردید. برای محاسبه طول عمر، 90 عدد از زنبوران یک روزه هر کندو بوسیله لاک علامت گذاری شدند و تا سن 30 روزگی هر 10 روز یکبار و بعد از آن هر هفته تعداد زنبوران باقی مانده شمارش و ثبت گردید. در پایان آزمایش از هر تیمار نمونه گیری انجام شد و میزان پروتئین لاشه زنبوران نیز اندازه گیری گردید. تجزیه آماری داده ها نشان داد که در مقدار مصرف خوراک اختلاف معنی داری بین تیمارهای غذایی وجود ندارد(05/0p>). با توجه به نتایج آماری مشخص گردید که اثر اصلی سطوح ویتامین های نیاسین و پیریدوکسین بر روی میزان پرورش نوزادان معنی دار نبوده است(05/0 p>) اما اثر متقابل آن ها معنی دار بوده است(01/0 p<). اثر اصلی سطوح ویتامین نیاسین و اثر متقابل آن ها روی طول عمر معنی دار بوده است(05/0p<) اما اثر اصلی سطوح ویتامین پیریدوکسین معنی دار نبوده است. نتایج کلی نشان دادند، که جیره های غذایی از نظر این دو ویتامین کمبود معنی داری نداشته اند و کلنی هایی که میزان مصرف خوراک در آن ها بیشتر بوده است عملکرد بهتری داشته اند.
نجمه قربانی فرسنگی محمد سالارمعینی
چکیده : مطالعه حاضر به منظور بررسی جایگزینی ذرت با ارزن با یا بدون آنزیم انجام شد. 6 جیره آزمایشی به صورت ارزن جوانه نزده با یا بدون آنزیم و ارزن جوانه زده با یا بدون آنزیم که در سطوح صفر و50 درصد جایگزین ذرت شدند و جیره شاهد که بر پایه ذرت وسویا بود . و تاثیر آنها بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی، مورفولوژی پرزهای روده وکیفیت گوشت جوجه های گوشتی مطالعه گردید. این آزمایش با 240 قطعه جوجه گوشتی در طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و چهار تکرار (10 قطعه جوجه در هر تکرار) انجام شد. داده های آزمایش به وسیله نرم افزار sas تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق حاضرنشان دادکه وزن بدن و اضافه وزن درکل دوره بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت اما به هرحال تیمار شاهد با تیمار ارزن جوانه زده با آنزیم اختلاف معنی داری داشت(05/0?(p. خوراک مصرفی و ضریب تبدیل نیز بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت اما در کل دوره، گروه شاهد با تیمار 50 درصدارزن اختلاف معنی داری داشت. فراسنجه های خونی وکیفیت گوشت تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما درصد افت خونابه بین تیمارشاهد با آنزیم وتیمار ارزن جوانه زده معنی دار شد. مورفولوژی پرزهای روده تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(05/0?(p. پارامترهای اندازه گیری شده مربوط به قلب، کبد، طحال، پانکراس و روده ی کوچک معنی دار نبود، درحالی که درصد لاشه ران و سینه وچربی محوطه شکمی بین تیمارها معنی دار شد(05/0?(p.به طور کلی نتیجه گیری می شود که ارزن می تواند در بازه سنی 21-0 روزگی به جای ذرت در تغذیه طیور استفاده شود.
سارا سعیدی امید دیانی
به منظور بررسی تأثیر افزودن پودر رازیانه در جیره استارتر بر عملکرد، سیستم ایمنی و فراسنجه های شکمبه گوساله های شیری هلشتاین از 30 رأس گوساله هلشتاین (15 رأس نر و 15 رأس ماده) با میانگین وزن تولد 5/0 ± 40 کیلوگرم استفاده شد. گوساله ها در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شدند. جیره های آزمایشی شامل: 1) استارتر بدون پودر رازیانه (شاهد)، 2) استارتر دارای 4/0 درصد پودر رازیانه و 3) استارتر دارای 8/0 درصد پودر رازیانه بود. میانگین مصرف استارتر و ماده خشک گوساله ها در دوره ی پیش از شیرگیری تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. اما در دوره پس از شیرگیری و کل دوره افزایش یافت (05/0 >p). در دوره های مختلف گوساله های تغذیه شده با جیره آزمایشی دو بیشترین میانگین افزایش وزن روزانه را نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0 >p). اثر جیره های آزمایشی بر میانگین ضریب تبدیل غذایی معنی دار بود (05/0 >p). بهگونه ایکه گوساله های تغذیه شده با جیره آزمایشی دو، ضریب تبدیل غذایی در آن ها بهبود یافت. گوساله های تغذیه شده با جیره های آزمایشی دو و سه میانگین سن از شیرگیری و مقدار شیر مصرفی کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0 >p). اثر جیره های آزمایشی بر میانگین قوام مدفوع در دوره ی پیش از شیرگیری، پس از شیرگیری و کل دوره معنی دار بود (05/0 >p). گوساله های تغذیه شده با جیره های آزمایشی دو و سه مدفوع شُل تری داشتند. گوساله های تغذیه شده با جیره سه کمترین ph مایع شکمبه را داشتند (05/0 >p). میانگین نیتروژن آمونیاکی در هفته سوم با تغذیه پودر رازیانه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 >p). از فراسنجه های خون گوساله ها تنها ائوزینوفیل ها در دو هفته پس از شیرگیری تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار گرفتند (05/0 >p). به طوری که گوساله های تغذیه شده با جیره های دارای پودر رازیانه در دو هفته پس از شیرگیری کمترین درصد ائوزینوفیل را داشتند. در نتیجه افزودن 4/0 درصد پودر رازیانه در جیره آغازین گوساله های شیری هلشتاین سبب بهبود عملکرد، کاهش سن از شیرگیری و بیماری های انگلی شد.
منوره قدوسی امید دیانی
هدف از این مطالعه بررسی ترکیب شیمیایی و کیفیت سیلاژ برگ و ساقه درخت موز با خرمای ضایعاتی و اثرات آن بر قابلیت هضم مواد مغذی، سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجه های شکمبه و خون در گوسفند نژاد کرمانی بود. برای انجام این آزمایش in-vivo از 4 راس گوسفند نر نژاد کرمانی با میانگین وزنی 2±42 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی در 4 دوره 21 روزه استفاده شد. برای تهیه سیلاژ، 100 کیلوگرم برگ و ساقه درخت موز با 15 کیلوگرم خرمای ضایعاتی بدون هسته با هم مخلوط شدند و به مدت 45 روز در سطل هایی با گنجایش 100 لیتر سیلو گردید. پس از تعیین ترکیب شیمیایی، سیلاژ برگ و ساقه درخت موز در جیره های آزمایشی شامل: 11) جیره شاهد (بدون سیلاژ برگ و ساقه درخت موز با خرمای ضایعاتی)، 2) جیره حاوی 7 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز، 3) جیره حاوی 14 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز و 4) جیره حاوی 21 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد افزودن خرمای ضایعاتی به برگ و ساقه درخت موز هنگام سیلو کردن سبب بهبود کیفیت سیلاژ برگ و ساقه درخت موز، افزایش ماده خشک و چربی خام آن شد (05/0>p). سطح 14 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز با خرمای ضایعاتی، تاثیر معنی داری بر قابلیت هضم ظاهری ماده آلی و ماده حشک جیره های آزمایشی داشت. (05/0>p). میانگین ph و میانگین کل غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه گوسفندان به صورت خطی تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت (05/0>p). جیره دارای 21 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز با خرمای ضایعاتی سبب افزایش خطی نیتروژن و پروتئین میکروبی شد (05/0>p). سطح تری گلیسیرید خون به صورت خطی افزایش یافت (05/0>p). به طور کلی سطح 14 و 21 درصد سیلاژ برگ و ساقه درخت موز با خرمای ضایعاتی سبب بهبود نیتروژن میکروبی و افزایش سنتز پروتئین میکروبی شد و هیچ گونه تاثیر منفی بر فراسنجه های خون نداشت.
سعید حبیبی محمد رضا زارع
علی رغم افزایش واحدهای مرغداری در سال های اخیر، این بخش رشد متناسب با پتانسیل موجود را نداشته است در این راستا عواملی همچون بهره وری پایین عوامل تولید، و ضعف مدیریت نقش داشته و تحقیق حاضر با هدف تجزیه و تحلیل بهره وری تولید در ارتباط با واحدهای مرغ گوشتی استان یزد در سال93-1392 انجام شد و بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس برخی عوامل مانند میزان تحصیلات مدیر، ظرفیت واحد، طول دوره پرورش و نوع سالن، ساختمان وتأسیسات و نحوه تهیه دان، برمیزان عملکرد و ضریب تبدیل واحدهای مورد مطالعه تأثیر داشت و نتایج حاصل از تحقیق با استفاده از تخمین تابع لگاریتمی تولید، نشان داد که پنج عامل دان، نیروی کار، انرژی، بهداشت و جوجه یکروزه تأثیر معنی داری بر تولید داشته و در بین این عوامل، دان طیور با داشتن بالاترین ضریب (60%) موثّرترین و بعد از آن جوجه یکروزه با ضریب(11%) و سایر عوامل در مراتب بعدی اهمیت قرار داشتند. تحلیل بهره وری جزئی عوامل تولید، از دیگر اهداف این تحقیق بود که در این رابطه مشخص گردید بهره وری متوسط و نهایی عامل دان، به ترتیب 455/0 و274/0واحد، نیروی کار، 7/5 و396/0 واحد، جوجه 35/2 و270/0 واحد، بهداشت 061/0و 002/0- واحد وعامل انرژی به ترتیب 071/0و005/0 بود. درمحاسبه ی میزان استفاده از نهاده ها (نحوه تخصیص بهینه ی عوامل تولید)، مشخص شد که میانگین این مقدار برای دان 85/0، نیروی کار45/1، جوجه 78/0، بهداشت 02/0- وانرژی 06/0 بود.
فائزه حسینی امین خضری
به منظور بررسی اثرات استفاده از جیره های دارای طول متفاوت کاه گندم و سطوح مختلف کنسانتره بر گوارش پذیری مواد مغذی، فعالیت جویدن و سنتز پروتئین میکروبی از چهار رأس گوسفند نر بالغ کرمانی با میانگین وزنی 2±39 کیلوگرم در قالب طرح چرخشی با آرایش فاکتوریل 2*2 در چهار دوره 21 روزه استفاده شد (14 روز عادت دهی و 7 روز نمونه گیری). جیره های آزمایشی شامل: جیره حاوی 60 درصد کنسانتره و کاه 3 سانتی متری، جیره حاوی 40 درصد کنسانتره و کاه 3 سانتی متری، جیره حاوی 60 درصد کنسانتره و کاه 1/5 سانتی متری و جیره حاوی 40 درصد کنسانتره و کاه 1/5 سانتی متری. نتایج این تحقیق نشان داد که قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی و پروتئین، مصرف خوراک، ph مایع شکمبه گوسفندان و مشتقات پورینی تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. اما کاهش سطح کنسانتره در جیره ها سببت غییر قابلیت هضم الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی و اسیدی شد (0/05>p). طول قطعات بلند کاه گندم و سطح بالای کنسانتره سبب افزایش سنتز پروتئین میکروبی گردید (0/05>p). کاهش طول قطعات کاه گندم و سطح پایین کنسانتره باعث کاهش الیاف موثر فیزیکی جیره های آزمایشی شد و طول قطعات بلند کاه گندم به همراه سطح پایین کنسانتره سبب افزایش زمان خوردن، نشخوار و کل فعالیت جویدن شد (0/05>p). تغییرات غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه در ساعت های مختلف تحت تاثیر اثرات متقابل کاه گندم و سطوح مختلف کنسانتره قرار گرفت (0/05>p). جمعیت گونه¬های سلولولیتیک مایع شکمبه گوسفندان با افزایش سطح کنسانتره در جیره افزایش یافت (0/05>p). سطح گلوکز و تری-گلیسرید خون تحت تاثیر سطوح کنسانتره و طول قطعات کاه گندم قرار گرفت (0/05>p). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از منابع علوفه ای با طول کافی و سطح مناسب کنسانتره (جیره 1) سبب بهبود عملکرد شکمبه و ساخت پروتئین میکروبی و قابلیت هضم مواد مغذی در گوسفندان می شود.
زینب رییسی امید دیانی
هدف از انجام این آزمایش بررسی تأثیر تغذیه علف جو آبکشت (هیدروپونیک) بر قابلیت هضم، فراسنجه های شکمبه ای، سنتز پروتیین میکروبی و فراسنجه های خون گوسفند بود. . نتایج نشان داد با افزایش سطح استفاده از علف جوی آبکشت در جیره، میزان مصرف ماده خشک، قابلیت هضم مواد مغذی و ابقای نیتروژن افزایش یافتند (05/0p < ). جمعیت پروتوزوآ و نیتروژن آمونیاکی تولید شده در شکمبه با افزایش سطح استفاده از علف جو آبکشت در جیره به ترتیب به صورت روند خطی و درجه سه تغییر کردند (05/0p < ). ph مایع شکمبه، سنتز پروتیین میکروبی و فراسنجه های خون تحت تأثیر تغذیه سطوح مختلف علف جو آبکشت قرار نگرفت. در نهایت جایگزینی دانه جو با علف جو آبکشت تا سطح 21 درصد بدون تأثیر بر سنتز پروتیین میکروبی، نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه و فراسنجه های خون، سبب افزایش میزان مصرف خوراک، قابلیت هضم مواد مغذی و ابقای نیتروژن گردید.
میترا ارجمندی امین خضری
چکیده در این پژوهش تاثیر تغذیه اندازه ذرات یونجه و سطوح مختلف کنسانتره بر فعالیت جویدن، فراسنجه های تخمیر شکمبه ای وگوارش پذیری در گوسفند نژاد کرمانی مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این آزمایش از چهار راس گوسفند نر در قالب طرح چرخشی با آرایش فاکتوریل 2×2 در چهار دوره 21 روزه استفاده شد. چهار جیره آزمایشی شامل: 1) جیره دارای 30 درصد علوفه یونجه با اندازه 5/1 سانتی متر و 60 درصد کنسانتره 2) جیره دارای 30 درصد علوفه یونجه با اندازه 3 سانتی متر و 60 درصد کنسانتره3) جیره دارای 50 درصد علوفه یونجه با اندازه 5/1 سانتی متر و 40درصد کنسانتره 4) جیره دارای 50درصد علوفه یونجه با اندازه 3 سانتی متر و 40درصد کنسانتره بود. در این مطالعه الیاف موثر در جیره با طول سه سانتی متر به طور معنی داری(05/0>p) در علوفه سه سانتی متر بیشترین مقدار بوده است. اثر متقابل کنسانتره و اندازه ذرات نشان داد که در جیره 5/1 سانتی متر و کنسانتره 60 درصد در الک 18/1 میلی متر کمترین مقدار بوده است. فعالیت خوردن در علوفه سه سانتی متر به طور معنی داری(05/0>p) کمترین مقدار بوده اما در کنسانتره با سطح 60 درصد بیشترین مقدار بوده است. فعالیت نشخوار کردن عکس این را نشان داده است. قابلیت هضم پروتئین، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و الیاف نامحلول در شوینده خنثی در جیره با علوفه سه سانتی متر و کنسانتره 60 درصد به طور معنی داری(05/0>p) بالاترین مقدار بوده است. در کنسانتره 40 درصد مقدار کل پورین ها و نیتروژن میکروبی به طور معنی داری(05/0>p) بالاتر بوده است. اما نشان داده شد بیشترین مقدار نیتروژن و پروتیئن میکروبی به طور معنی داری(05/0>p) در علوفه سه سانتی متر و سطح کنسانتره 60 درصد بیشترین مقدار بوده است. به طور کلی استفاده از اندازه علوفه یونجه سه سانتی متر و کنسانتره 60 درصد عملکرد شکمبه را بهبود داده و قابلیت هضم مواد را افزایش می دهد. کلمات کلیدی: اندازه ذرات یونجه، سطح کنسانتره، فعالیت خوردن، فعالیت نشخوار کردن، قابلیت هضم، نیتروژن و پروتیئن میکروبی، عملکرد شکمبه.
امید دیانی مسعود علیخانی
چکیده ندارد.
مهدی بارانی امید دیانی
چکیده ندارد.
سمیه شهسواری محمدسالار معینی
جهت تعیین ارزش تغذیه ای خرمای کامل ضایعاتی با و بدون آنزیم بر عملکرد جوجه های گوشتی از240 قطعه جوجه خروس گوشتی از سویه تجاری راس در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل استفاده شد. عوامل عبارت بودند از سطوح مختلف خرمای کامل ضایعاتی (صفر، 10 و20 درصد) و مولتی آنزیم ناتوزیم پلاس در دو سطح (صفر و 035/0 درصد). نتایج نشان داد که وزن بدن جوجه هایی که10 و20 درصد خرما در جیره دریافت کرده بودند تا سن 21 روزگی مشابه جوجه های جیره شاهد بود. وزن بدن جوجه هایی که از جیره دارای 10 درصد خرما تغذیه شده بودند تا سن 5 هفتگی با جوجه های تغذیه شده با جیره شاهد متفاوت نبود ولی در هفته ششم وزن بدن این جوجه ها به طور معنی داری کمتر (01/0>p) از جوجه های جیره شاهد بود. در فاصله 21 تا 42 روزگی وزن بدن جوجه هایی که با جیره دارای 20 درصد خرما تغذیه شده بودند بطور معنی داری کمتر (05/0>p) از جوجه های تغذیه شده با جیره شاهد و جیره دارای 10 درصد خرما بود. در فاصله صفر تا 21 روزگی ضریب تبدیل غذایی بدست آمده با جیره دارای 10 درصد خرما و جیره شاهد متفاوت نبود. در حالی که ضریب تبدیل غذایی بدست آمده با جیره دارای 20 درصد خرما به طور معنی داری بیشتر (01/0>p) از جیره شاهد و 10 درصد خرما بود. در فاصله 21 تا 42 روزگی و کل دوره (0 تا 42 روزگی) ضریب تبدیل غذایی بدست آمده با دو جیره دارای 10 درصد و 20 درصد خرما به طور معنی داری بیشتر (01/0>p) از جیره شاهد بود. در فاصله صفر تا 21 روزگی مصرف خوراک در همه تیمارها و در فاصله 21 تا 42 روزگی و در کل دوره (0 تا 42 روزگی) میزان مصرف خوراک جوجه های تغذیه شده با جیره دارای 10 درصد خرما و جیره شاهد دارای اختلاف معنی داری نبود در صورتی که در فاصله 21 تا 42 روزگی مصرف خوراک جوجه های تغذیه شده با جیره دارای 20 درصد خرما به طور معنی داری کمتر (01/0>p) از دو جیره دیگر بود. افزودن آنزیم سبب بهبود افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی در کل دوره به طور معنی داری (05/0>p) گردید. اثرات متقابل فقط در فاصله 21 تا 42 روزگی بر روی ضریب تبدیل غذایی بدست آمده در جیره های دارای خرما معنی دار بود (05/0>p). اثر سطوح مختلف خرما و اثر متقابل خرما و آنزیم بر وزن سنگدان معنی داری (05/0>p) بود و وزن سنگدان جوجه هایی که از جیره های دارای خرما استفاده کرده بودند بیشتر از جوجه هایی بود که با جیره شاهد تغذیه شده بودند. همچنین وزن رانها در جوجه های تغذیه شده با جیره دارای 20 درصد خرما به طور معنی داری کمتر (05/0>p) از دو جیره دیگر بود. پارامترهای خونی ( تری گلیسیرید، گلوکز، کلسترول و کل پروتئینهای خون) در جوجه های تغذیه شده با جیره های دارای خرما و جوجه های تغذیه شده با جیره شاهد متفاوت نبود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که می توان خرمای کامل ضایعاتی را در جیره آغازین جوجه های گوشتی به عنوان جایگزین کربوهیدراتی مناسب برای خوراکهایی همانند ذرت، گندم و جو بدون تأثیر نامناسب بر عملکرد گنجاند و استفاده از آنزیم نیز در این راستا بسیار مفید می باشد. همچنین برآورد اقتصادی نشان داد که استفاده از خرمای ضایعاتی می تواند مقرون به صرفه باشد.