در سال های اخیر، بیش از هر زمان دیگری در بخش دولتی، دگرگونی ایجاد شده است. تغییر سریع در بخش خصوصی و درک این واقعیت که مدیریت و کارآیی بخش دولتی بر اقتصاد خصوصی و رقابت ملی اثر می گذارد، نیز ایجاد تغییر در بخش عمومی را الزام آور کرده است. مقتضای این دوران دولت هایی است که پاسخگوی مردم خویش باشند و انواع گزینه از خدمات گوناگون و یک شکل را بر آنان عرضه کنند. این در حالی است که بسیاری از دولت ها با وجود داشتن منابع کافی نمی توانند نیازهای مالی خود را تامین کنند، چرا که رویکرد کارآفرینانه ندارند. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد تئوری مفهوم سازی داده بنیادو با هدف بررسی و تبیین ابعاد دولت کارآفرین دانش بنیان و شناسایی مولفه های آن جهت طراحی مدل جامع دولت کارآفرین دانش بنیان صورت گرفته است. روش تحق?ق حاضر از نوع ترکیبی(کیفی ـ کمی) می باشد، بدین صورت که در ابتدا روش تحقیق کیفی (استراتژی تحلیل تئوری داده بنیاد) و در ادامه روش تحقیق کمی (همبستگی) مورد استفاده قرار گرفته است. مدل پژوهش حاضر از نوع مدل های سلسله مراتبی و از نوع وظیفه ای بوده و در 6 سطح عوامل زمینه ای، کار ویژه های دولت کارآفرین دانش بنیان، بنیان های اقتصاد دانش بنیان، عوامل مداخله گر، راهبردهای کلان و ره آوردهای مادی و معنوی، تبیین و پیاده سازی شده است. جهت تجزیه ¬و ¬تحلیل داده¬ها نیز از مدل های سلسله مراتبی، مدلسازی معادلات ساختاری (sem)، تحلیل عاملی تأییدی (cfa) استفاده شد. یافته¬ها نشان داد که بنیان¬های اقتصاد دانش بنیان بر کارویژه¬های دولت کارآفرین تأثیر معنی¬دار و عوامل زمینه¬ای بر راهبردهای کلان، کارویژه¬های دولت کارآفرین و بنیان¬های اقتصاد دانش بنیان تأثیر معنی¬داری دارد. همچنین کارویژه¬های دولت کارآفرین بر راهبردهای کلان تأثیر معنی¬داری داشته و ره¬آورهای مادی و معنوی دولت کارآفرین دانش بنیان به تأیید رسیده است.

از جدیدترین موضوعاتی که در عرصه کارآفرینی، در کنار کارآفرینی سازمانی و اقتصادی، در محافل علمی مورد توجه قرار گرفته ، کارآفرینی اجتماعی است. این مقوله در صورتی که در جامعه نهادینه شود می تواند نقش مهمی در رفع مشکلات اجتماعی ایفا کند. بر این اساس در این مقاله سعی شده است تا با ارائه تعاریفی از کارآفرینی اجتماعی و ویژگیهای کارآفرینان اجتماعی و رابطه آن با سرمایه اجتماعی و تبیین نقش هوش هیجانی گامی در جهت شناساندن بهتر این مقوله بردارد. این مقاله، ابتدا به بررسی تعاریف کارآفرینی اجتماعی (social entrepreneurship) از دیدگاه چندین نویسنده می پردازد،سپس به اهمیت کارآفرینی و شکل گیری آن و اهمیت و شکل گیری سرمایه اجتماعی می پردازد و تاثیر کارآفرینی اجتماعی و سرمایه اجتماعی را مورد بررسی قرار داده و درنهایت نقش هوش هیجانی را تبیین می کند.

کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است و در رقابتهای بین المللی، شرکت های کارآفرینانه هستند که لبه تیز رقابتی آنها معطوف به انعطاف سازمانی بیشتر و استراتژی تغییر مستمر در فرآیند، محصولات و طرح هاست. اولین گام در حوزه کارآفرینی، شناسایی و تعیین فرصت هاست. شناسایی فرصت، کانون حوزه تحقیقات کارآفرینی است (کوربت 2007: 99). فرصت های کارآفرینانه موقعیت هایی عینی هستند که وجودشان بر کشف آن ها مقدم است. درحقیقت عواملی همچون تحولات جمعیتی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می توانند زمینه های کشف یا از دست رفتن این فرصتهای عینی را فراهم آورند. تشخیص، کشف و خلق فرصت سه فرآیندی هستند که در شناسایی فرصت رخ می دهند. این سه فرآیند خود متاثر از عوامل فردی، محیطی و اقتصادی اند. پژوهش حاضر برآن است تا با رویکرد بررسی فرصت های کارافرینانه موجود در بیمارستان دکتر شریعتی، با توجه به نوع خدمات قابل ارائه وحجم بالای مراجعان، زمینه هایی را جهت بهبود واستفاده بهینه از شرایط موجود شناسایی وارزیابی نماید. با توجه به شرایط موجود، سه فرضیه مطرح شد و برای ارزیابی آنها، پرسشنامه ای سه گانه متشکل از سه مؤلفه ی رضایت، اهمیت، وفرصت بر اساس الگوی (الویک ، 2002 ) تدوین و طراحی شد که توسط آن میزان رضایت و سطح اهمیت خدمات ارائه شده از نظر مراجعان مورد سنجش قرار گرفت. سپس جهت تحلیل اطلاعات بدست آمده، از نرم افزارهای excel و spss استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از وجود فرصت های کارآفرینانه در معیارهای مرتبط با هر سه فرضیه بود که متغیر های این فرضیه ها عبارتند از: ایجادپرونده الکترونیک سلامت، ایجاد سیستم مکانیزه دفع زباله ها و استفاده از دستگاه های چند وظیفه ای در بیمارستان.