نام پژوهشگر: عباس صارمی
ندا بیات عباس صارمی
در سراسر جهان شیوع چاقی به شدت در حال گسترش است. چاقی عامل خطر ساز بسیاری از بیماریهای شایع در جهان از جمله دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی، پر فشار خونی...می باشد. تصور بر این است که عوامل مربوط به تغیر شیوه ی زندگی همچون عدم فعالیت بدنی مناسب و رژیم غذایی بد مسئول افزایش شیوع چاقی در طی دهه های اخیر هستند. از سویی، مدت خواب نیز یک فاکتور مهم تاثیر گذار بر تنظیم وزن بدن و متابولیسم می باشد. در واقع مدت خواب کوتاه افزایش ریسک اضافه وزن و چاقی را بالا می برد و بهبود کیفیت خواب می تواند از طریق تغیر در سیگنالهای هورمونی گرلین و لپتین به تنظیم وزن بدن و کاهش وزن کمک کند. این هورمونها نقش بسیار مهمی را در تنظیم متابولیسم انرژی و وزن بدن ایفا میکند. طاهری و همکاران (2004) به بررسی ارتباط مدت خواب با سطوح هورمون های لپتین و گرلین و bmi پرداختند. در این مطالعه ارتباط بین مدت خواب و bmiبه صورت یک منحنی uشکل مشاهده شد، همچنین ارتباط معنی داری بین مدت خواب کوتاه با لپتین پایین و گرلین بالا مشاهده شد . اسپیگل و همکاران (2004) به بررسی ارتباط مدت خواب کوتاه با کاهش سطح لپتین و افزایش سطح گرلین و افزایش اشتها وگرسنگی در مردان جوان سالم پرداختند. در این تحقیق مشخص شد که مدت خواب کوتاه بر غلظت لپتین و گرلین پلاسما و گرسنگی اثر می گذارد و پیشنهاد کردند که کوتاه سازی مدت خواب یک ریسک فاکتور برای چاقی می باشد. چاپوت و همکاران (2007) به بررسی ارتباط مدت خواب کوتاه با کاهش سطح لپتین و افزایش چاقی پرداختند. در این تحقیق نشان داده شد که مدت خواب کوتاه با افزایش وزن بدن و چاقی مرتبط است که این افزایش وزن در اثر خواب کوتاه با کاهش لپتین مرتبط بود. سنجری و همکاران (2008) به بررسی ارتباط خواب کوتاه و افزایش وزن پرداختند. در این تحقیق مشخص شد که مدت خواب کوتاه با افزایش وزن به ویژه در افراد جوان مرتبط است. سیزا و همکاران (2010) به بررسی درمان چاقی از طریق افزایش مدت خواب پرداختند. در این تحقیق 109 شرکت کننده به صورت تصادفی انتخاب شدند. 64 نفر در گروه مداخله و45 نفر در گروه کنترل قرار داشتند. میانگین مدت خواب در این افراد از 6 ساعت در شب کمتر بود و bmi میانگین 38.5 کیلوگرم بر متر مربع بود. در این مطالعه مشخص شد بهبود خواب منجر به کاهش وزن می شود. در مجموع بر اساس مطالعات صورت گرفته مشاهده می شود که فرضیات جدید در مورد سازوکارهای منجر به چاقی به سوی کیفیت خواب سوق پیدا کرده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته به نظر می رسد مطالعه ای در مورد اثر فعالیت بدنی بر کیفیت خواب و تعامل آن با هورمون های تنظیمی اشتها در افراد چاق صورت نگرفته است. بنابراین در مطالعه حاضر فرض بر این است که 12 هفته تمرین هوازی از طریق بهبود کیفیت خواب منجر به تنظیم هورمون های اشتهایی (گرلین، لپتین) و در نهایت کاهش وزن در افراد چاق/اضافه وزن می شود.
فاطمه امیدعلی عباس صارمی
چکیده پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک دختران والیبالیست نوجوان ایران و ارائه الگو فیزیولوژیک و آنتروپومتریک با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (dea) انجام شد. برای این منظور172 دختر والیبالیست ایران (سن: 5/1 ± 34/15سال)، منتخب استان های کشور در مطالعه شرکت کردند. سپس متغیرهای فیزیولوژیک[ توان عضلات اندام تحتانی (پرش سارجنت)، سرعت (20 متر سرعت)، چابکی (آزمون 9×4 متر)، انعطاف پذیری (آزمون کشش تنه به جلو و دامنه حرکتی مفصل شانه) قدرت عضلانی (دینامومتر دستی) و توان هوازی (آزمون 20 متر شاتل ران) ]، و آنتروپومتریک [از جمله قد، وزن،طول دست، طول پا، دورشکم، دورباسن، شاخص توده بدنی ((bmi و اسکین فولد سه نقطه ای (سه سربازو، فوق خاصره،تحت کتفی)]، شرکت کنندگان اندازه گیری شد. با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) مقدار هر یک از شاخص ها مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس از طریق روش ریاضی تحلیل پوششی داده ها الگوی ویژگیهای بدنی و فیزیولوژیک آنها تعیین شد. .نتایج به دست آمده به صورت میانگین و انحراف استاندارد برای فاکتورهای مختلف از قبیل: توان هوازی (87 /4 ± 35/34میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، انعطاف پذیری (60/7 ± 40/38سانتی متر) ، قدرت پنجه دست (71/26 ± 44/41کیلوگرم)، چابکی (69/0 ± 11/10ثانیه)، 20 متر سرعت ( 027/0 ± 54/3ثانیه) ، توان پایین تنه ( 39/5 ± 38/34سانتی متر)، مجموع چربی سه نقطه (95/10 ± 24/36 میلی متر)، طول پا (68/6 ± 61/73 سانتی متر)، قد(63/7 ± 9/164سانتی متر)، وزن ( 6/8± 16/56کیلوگرم )، طول دست (88/4 ± 47/79 سانتی متر)، درازونشست (23/10 ± 95/40n ) بود. نتایج تحقیق ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک دختران نوجوان والیبالیست ایران را گزارش می کند و با توجه به الگوی ارایه شده، مربیان و متخصصان ورزش والیبال می توانند جهت طراحی برنامه های تمرین و شناخت افراد مستعد از آن استفاده کنند. واژه های کلیدی: والیبال، ویژگیهای آنتروپومتریک، ویژگیهای فیزیولوژیک، تحلیل پوششی داده ها
مهوش خنجری عالم عباس صارمی
چکیده: عنوان: اثر 2 هفته تمرین hit بر کینیتیک لاکتات دختران نوجوان 18تا14. مقدمه: hitیک روش مفید در بهبود عملکرد در دوره کوتاهی از زمان است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثر 2 هفته تمرین hit بر کینیتیک لاکتات دختران نوجوان 14 تا 18 سال بود. روش شناسی تحقیق: 14 دختر نوجوان غیر فعال به طور تصادفی به دو گروه تمرین(8 نفر) و کنترل(6 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی آزمون دویدن سرعتی بی هوازی ( 6 تا 35 متر دویدن در حداکثر سرعت با 10 ثانیه ریکاوری بین هر دویدن) را به عنوان یک پروتکل hit ، 4 جلسه در هفته را اجرا کردند. قبل و بعد از hit یک تست با شدت فزاینده (شاتل ران) برای تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی، نیمه عمر لاکتات، اوج لاکتات و زمان به اوج رسیدن لاکتات را اجرا کردند. نمونه های خونی آزمودنیها در حالت استراحت و در دقایق صفر(شروع ریکاوری)، 2 ،4 ،6 ، 9 ،12 و 15 اندازه گیری شد. برای فیت کردن داده ها ازمعادله دو نمایی زیر استفاده شد. [la](t)=[la](0)+ a1(1-e-y1.t)+a2(1-e-y2.t) برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیریهای مکرر، از تی زوجی و تی مستقل استفاده شد. نتایج: گروه تجربی بهبودهای معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی نشان دادند. بعلاوه برنامه تمرین گروه تجربی منجر به افزایش معنی دار اوج لاکتات و کاهش معنی دار زمان به اوج رسیدن لاکتات و نیمه عمر لاکتات شد(p<0/05 ). نتیجه گیری: یافته های حاضر پیشنهاد می کند تمرین اینتروال با شدت بالا باعث بهبود های معنی داری در شاخصهای کینتیک لاکتات می شود. کلمات کلیدی: تمرین اینتروال با شدت بالا، تست دویدن سرعتی بی هوازی، کینیتیک لاکتات.
زهرا دلوچیی علیرضا بهرامی
هدف از این تحقیق بررسی اثر برنامه تمرینی منتخب بر عناصر هماهنگی پایه زنان سالمند بود. بدین منظور 30 زن سالمند (میانگین سن: 25/3±2/67 سال، وزن: 1/6±7/63 کیلوگرم، قد: 19/3±7/158 سانتیمتر) که از سلامت عمومی برخوردار بودند، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و بصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. از آزمودنی ها یک هفته قبل از شروع تمرینات پیش آزمون توسط مجموعه آزمون هماهنگی پایه شامل: آزمون لک لک(تعادل)، آزمون راه رفتن به سمت هدف(آگاهی فضایی)، آزمون تنظیم زاویه دست برتر (تشخیص حس حرکت) و آزمون واکنش انگشتان دست(زمان عکس العمل) به عمل آمد. گروه تجربی به انجام یک دوره برنامه تمرینی منتخب چهار هفته ای (سه جلسه در هفته) پرداختند و گروه کنترل فعالیت های روزانه خود را انجام دادند. در پایان جلسه ششم و پس از اتمام تمرینات از دو گروه میان آزمون و پس آزمون به عمل آمد. به منظور تحلیل داده ها از روش های تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری(05/0>p) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سه مقطع زمانی در عناصر هماهنگی پایه گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین سه مقطع زمانی آزمون گروه تجربی در عناصر تعادل، آگاهی فضایی و زمان واکنش، اختلاف معنی دار وجود دارد(05/0>p)، در حالیکه در آزمون تشخیص حس حرکت پیشرفتی نشان داده نشد(p>0/05). با توجه به یافته های تحقیق می توان دریافت که برنامه تمرینی منتخب عناصر هماهنگی پایه سالمندان زن را بهبود می دهد، اما با توجه به کوتاهی دوره تمرینی (چهار هفته) مطالعات تکمیلی دراز مدت برای بررسی ماندگاری اثرات و پیامدهای بلند مدت این تمرینات ضروری است.
رضا سعیدی عباس صارمی
ارتباط بین سطوح تستوسترون و کورتیزول بزاقی با موفقیت ورزشی شطرنج بازان مقدمه : چالشهای اجتماعی در بسیاری از گونه های جانوری و از جمله انسان موجب پاسخهای هورمونی متعدد می گردد. رقابتهای ورزشی نیز به عنوان شکل خاصی از اینگونه چالشها و منازعات این پاسخهای هورمونی را فعال می نماید. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط موفقیت ورزشی شطرنج بازان با سطوح هورمونهای تستوسترون و کورتیزول بزاقی پرداختیم . روش تحقیق: در این تحقیق از 19 مرد شطرنجباز حاضر در مسابقات نهایی قهرمانی شطرنج کشور ، 10 دقیقه قبل و 10 دقیقه بعد از انجام مسابقه در سه دور متوالی نمونه گیری به عمل آمد . نمونه ها پس از جمع آوری و منجمد کردن در دمای منهای 20 درجه سانتیگراد ، سانتریفیوژ شده و سپس بصورت یکجا با استفاده از کیتهای تستوسترون و کورتیزول بزاقی و دستگاه الایزا مورد آزمایش قرار گرفت. یافته ها : نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در گروه برنده ها و مساوی کنندگان اختلاف معنی داری بین تغییرات تستوسترون و کورتیزول قبل و بعد از مسابقه وجود دارد . ولی در گروه بازنده ها چنین تغییرات معنی داری وجود ندارد. بین مدت زمان انجام هر مسابقه با تغییرات تستوسترون و تغییرات کورتیزول همبستگی معنی داری وجود دارد. در مورد تغییرات ریتینگ بین المللی فقط با تغییرات کورتیزول همبستگی معنی دار وجود دارد ولی با تغییرات تستوسترون همبستگی معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد که اگرچه در شطرنج همانند سایر رشته های ورزشی تلاش جسمانی وجود ندارد. اما از بعد رقابت پذیری ، شطرنج نیز مانند سایر رشته های ورزشی باعث تغییرات هورمونی مهمی در بازیکنان می شود که نشانگر رقابت شدید آنها برای کسب نتیجه بهتر و بدست آوردن جایگاه بالاتر در جدول مسابقات می باشد. کلمات کلیدی : موفقیت ورزشی، شطرنج ، تستوسترون ، کورتیزول
الهه ملکیان فینی نادر شوندی
اثر مکمل سازی کوتاه مدت رزوین بر ظرفیت ضد اکسایشی تام، سوپر اکساید دیسموتاز و کراتین کیناز در بازیکنان والیبال زن نخبه چکیده: هدف: تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر مکمل سازی کوتاه مدت رزوین بر ظرفیت ضد اکسایشی تام، سوپر اکساید دیسموتاز و کراتین کیناز در بازیکنان والیبال زن نخبه در مرحله آماده سازی اختصاصی انجام شد. مواد و روش: 20 نفر از والیبالیست نخبه زن از باشگاه ورزشی گروه صنعتی شادمان از تیم های والیبال دست یک باشگاه های جمهوری اسلامی ایران در دو گروه تصادفی مکمل سازی با رزوین و دارونما(لاکتوز) تقسیم شدند.مکمل سازی با رزوین در مرحله تمرین اختصاصی انجام شد. هدف های اصلی در این دوره بهبود و تکمیل عامل های تکنیکی و تاکتیکی است. تحقق این اهداف به تمرین های اختصاصی نیاز دارد که حرکت های اصلی تمرین را در بربگیرد، تمرین هایی که مشابه یا مانند الگوی تکنیکی مهارت باشند. تعداد جلسات تمرین در هفته 8-7 جلسه بود.مدت هر جلسه تمرین 3-2 ساعت و با شدت بالا بود. در این مرحله تمرین تکنیک ها و تاکتیک های زمان مسابقه در دستور کار سرمربی قرار گرفته بود. مصرف مکمل رزوین در گروه آزمایش به مدت 14 روز به صورت کپسول 400 میلی گرمی بود. مصرف دارونما(لاکتوز) در گروه کنترل نیز به مدت 14 روز به صورت کپسول 400 میلی گرمی بود. قبل از اجرای طرح از دو گروه کنترل و آزمایش در پیش آزمون نمونه خونی گرفته و سپس آزمودنی ها در گروه آزمایش به مدت 14 روز مکمل رزوین و گروه کنترل از دارونما استفاده کردند. نمونه گیری دوم پس از تکمیل دوره 14 روزه انجام شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرنف بررسی شد. اختلافات بین گروهی با استفاده از آزمون t مستقل تعیین شد. برای مقایسه میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته استفاده شد. همه عملیات ها و تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18 انجام شد. نتایج: نتایج حاکی است که مصرف کوتاه مدت مکمل رزوین می تواند شاخص های آنتی اکسیدانی نظیر سوپراکساید دیسموتاز و ظرفیت ضداکسایشی تام را افزایش دهد.از سویی دیگر مصرف این مکمل می تواند موجب کاهش کراتین کیناز به عنوان یک شاخص آسیب سلولی شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که به منظور افزایش شاخص های آنتی اکسیدانی نظیر سوپراکساید دیسموتاز و ظرفیت ضداکسایشی تام و نیز کاهش شاخص آسیب سلولی نظیر کراتین کیناز به هنگام و نیز بعد از فعالیت و عملکرد ورزشی و نیز کاهش عوارض ناشی از آن و ریکاوری سریعتر و بهتر بعد از فعالیت ورزشی از مکمل رزوین استفاده نمود.
وحید حبیبی کزج علیرضا بهرامی
چکیده: هدف و زمینه ی تحقیق: یادگیری حرکتی مجموعه ای از فرآیندهای همراه با تمرین و تجربه است که به تغییرات نسبتاً پایدار در قابلیت اجرای ماهرانه حرکات منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر شناخت اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارتهای حرکتی ظریف و درشت دانشجویان پسر می باشد. مواد و روش تحقیق: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، آزمون اکتساب و آزمون یادداری با گروه کنترل و دو گروه تجربی می باشد. بدین منظور 60 نفر به صورت تصادفی از بین نمونه های همگن شده از بین دانشجویان پسرکارشناسی غیر تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم تهران (واحد حصارک کرج) انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو دسته 30 نفری به طور تصادفی قرار گرفته که هر دسته شامل سه گروه 10 نفری در قالب گروه کنترل و دو آزمایش بودند. در دسته اول اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی ظریف و در دسته دوم همان اثر بر یادگیری مهارت حرکتی درشت مورد مطالعه قرار گرفت. در صبح روز اول بعد از پیش آزمون دو جلسه تمرین صبح و عصر (هر جلسه 2 بلوک 10 کوششی) برگزار شد. در شب اول گروه کنترل خواب طبیعی خود را دنبال کردند. گروه آزمایشی اول تا ساعت3 بامداد و گروه آزمایشی دوم تا ساعت 5 صبح بیدار بودند. روز و شب دوم به همان کیفیت روز و شب اول بود. در صبح روز سوم آزمون یادداری به عمل آمد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه کیفیت خواب پیتز بورگ برای انتخاب دانشجویانی که کیفیت خواب نرمال دارند؛آزمون پرتاب دارت برای مهارت ظریف وآزمون استاندارد شوت 3 امتیازی بسکتبال ایفرد برای مهارت درشت بود. روش آماری، از روشهای آماری تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و تی مستقل و آزمون تعقیبی بونفرونی و توکی در سطح معناداری ( =0/05?) جهت آزمودن فرضیه های تحقیق استفاده شد. یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان داد که 4 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی ظریف اثر ندارد. در صورتی که 6 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری این مهارت اثر دارد. همچنین 4 ساعت و6 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی درشت اثر ندارد. در مقایسه اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت ظریف و درشت پس از 4 و 6 ساعت محرومیت از خواب تفاوتی دیده نشد. کلید واژه ها: محرومیت از خواب، یادگیری حرکتی، مهارت حرکتی ظریف و درشت.
مهدی بهمن زاده عباس صارمی
مطالعات زیادی در مورد اثرات تمرین استقامتی بر سیستم تولید مثل مردان وجود دارد. به هرحال، در مطالعات محدودی اثرات تمرین مقاومتی بر باروری و سیستم تولید مثلی مردان بررسی شده است. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی اثرات تمرین مقاومتی بر کارکرد تولید مثل مردان بود. مواد و روش ها: 20 سر رت نر نژاد اسپراگ دالیبه طور تصادفی به دو گروه 10 تایی کنترل و تمرین مقاومتی تقسیم شدند: گروه تمرین مجبور به انجام فعالیت مقاومتی بودند. برنامه ی تمرین مقاومتی بین 40-30 دقیقه در روز، 5 روز در هفته و به مدت 8 هفته بود. بعد از 8 هفته برنامه تمرینی رت ها در گروهای مجزا بیهوش شدند و نمونه گیری انجام شد. عملکرد هورمونی و منی شناسی تمام رت ها ارزیابی شد. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین، رت های تمرین کرده کاهش معنی داری را در نمرات اسپرماتوژنز در مقایسه با رت های گروه کنترل نشان دادند (05/0>p). همچنین، در پایان 8 هفته تمرین شدید در سطوح سرمی هورمون های تستوسترون، lh، fsh و پرولاکتین تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0>p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین مقاومتی شدید (حتی برای کوتاه مدت) ممکن است دارای اثرات تنظیمی منفی بر سیستم تولید مثلی جنس مذکر باشد که این تغییر مستقل از تغییر در عملکرد محور هیپوتالاموس/ هیپوفیز/ بیضه است.
امین ممبنی سعید چنگیزی آشتیانی
چکیده زمینه و هدف: مطالعات زیادی در مورد اثرات تمرین استقامتی برروی افراد چاق صورت گرفته است. به هرحال، اثر تمرین هوازی شدید بر باروری و سیستم تولید مثلی مردان چاق روشن نیست. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی اثرات تمرین هوازی شدید بر کارکرد تولید مثل رت های چاق نر بود. مواد و روش ها: 30 سر رت نر به طور تصادفی به سه گروه 10 تایی تمرین هوازی شدید، کنترل و شاهد تقسیم شدند: گروه تمرین مجبور به انجام فعالیت هوازی شدید بودند. برنامه تمرین هوازی شدید 150 دقیقه در روز، 5 روز در هفته و به مدت 8 هفته بود. بعد از 8 هفته برنامه تمرینی رت ها در گروهای مجزا بیهوش شدند و نمونه گیری انجام شد. نیمرخ هورمونی و منی شناسی تمام رت ها ارزیابی شد. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین، رت های تمرین کرده کاهش معنی داری را در کیفیت اسپرماتوژنز در مقایسه با رت های گروه کنترل و شاهد نشان دادند (05/0>p). همچنین، در پایان 8 هفته تمرین در سطوح سرمی هورمون تستوسترون و fsh تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0>p). در حالی که در هورمون هایlh، و پرولاکتین تغییر معناداری مشاهده نشد )05/0<p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین هوازی شدید (حتی برای کوتاه مدت) ممکن است دارای اثرات تنظیمی منفی بر سیستم تولید مثلی مردان باشد. واژگان کلیدی: اسپرماتوژنز، چاقی، ناباوری، تمرین هوازی شدید
سعیده طبیبی راد نادر شوندی
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر تمرین هوازی و مقاومتی بر نشانگرهای بیوشیمیایی اختلال آندوتلیال در افراد مبتلا به دیابت نوع 2و ارتباط آن ها با شاخص مقاومت انسولینی بود. روش : 27نفر زن مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی در 3گروه هوازی (11 نفر با دامنه ی سنی سال=50/81±7/87 و bmi=29.68±4.83) و گروه مقاومتی (11نفر با دامنه ی سنی سال=42/87±6.23 و bmi=28/93±4/83) و گروه کنترل (5 نفر با دامنه ی سنی سال=55/20±3/7 و bmi=31/03±5/04) قرار گرفتند . گروه هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 60-45 دقیقه باشدتhrr60% به فعالیت هوازی پرداختند.گروه مقاومتی به مدت ، 8 هفته ، 3 جلسه در هفته که با شدت %50-401rm8-12 تکرار و 6-3 ست به فعالیت پرداختند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی vcam-1، vwfو انسولین به ترتیب به روش الایزاو چرنیل منسنس در 2 مرحله ، پیش آزمون و 48 ساعت از فعالیت پس آزمون در حالت ناشتا تهیه شد. برای بررسی نتایج از آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد .یافته ها: نتایج نشان داد با کاهش معنادار وزن و bmi، در گروه هوازیکاهش معنی داری در سطوح سرمی vcam-1 و vwf در گروه هوازی(p<0/0)و(p<0/02 ) وهمچنین کاهش معنی دارvcamدر گروه مقاومتی مشاهده شد( p<0/00 ). و امادر سطوح سرمی vwf به دنبال تمرینات مقاومتی کاهش معنی داری مشاهده نشد (p<0/52 ). نتایج نشان داد که در گروه کنترل تا پس آزمون کاهش معنی داری در سطوح سرمی vcam-1 و vwf مشاهده نشده است.و همچنینبین سطوح سرمی vcam-1 و vwf با مقاومت انسولین بدنبال تمرینات هوازی ارتباط وجود دارد(r=0/729 )و(r=0/802 ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سطوح سرمی vcam-1 در پاسخ به تمرینات هوازی و مقاومتی کاهش یافت. و همچنین مقدار vwfدر پاسخ تمرینات هوازی کاهش یافت. مقدار سرمی vwfدر گروه تمرینات مقاومتی کاهش پیدا نکرد. و بین تغییرات سطوح سرمی vcam-1 ، بدنبال تمرینات مقاومتی و هوازی با شاخص مقاومت انسولین همبستگی وجود دارد.
محمد مهدی رفیعی نادر شوندی
هدف: هدف تحقیق حاضر مطالعه اثر 5 هفته تمرینات ترکیبی و مقاومتی بر توانهوازی، سطوح کورتیزولوهورمونرشددرکودکان بود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده که بصورت میدانی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از گروه شاهد اجرا شد.ازکلجامعهآماریکه 150 نفر بودند 30 نفر بصورت داوطلبانه و با رضایت ولی دانش آموزان انتخاب شدند.سپس آنها به 3 گروه بصورت تصادفی تقسیم شدند . گروه کنترل (10 نفر) به ترتیب با میانگین سن،قد و وزن 3/1±2/10،26±123 و 5/10±30وگروه مقاومتی (10 نفر) ) به ترتیب با میانگین سن،قد و وزن 1/1±9/9، 30±120 و 2/10±22و در آخر گروه تمرین ترکیبی (10 نفر) به ترتیب با میانگین سن،قد و وزن1/1±2/10 ، 25±130 و 9/10±20 تشکیل شدند. برنامه تمرینی به مدت 5 هفته و هفته ای 3 جلسه با فاصله های 2 روز استراحت و هر جلسه به مدت 45 دقیقه بود.تمرینات مقاومتیشاملپرتاب مدیسین بال 1 تا 3 کیلو گرمی, سپس پرش روی جعبه ها و موانع با ارتفاع 20 , 40 و 60 سانتیمتری هر پرش و پرتاب 3 بار تکرار با استراحت 1 دقیقه انجام شد.تمرینات ترکیبی شاملتمام مراحل تمرین مقاومتی همراه با نرم دوی با 60 درصد vo2max به مدت 15 دقیقه بود. برای اندازه گیری توان هوازی از آزمونrft 5 دقیقه قبل و بعد از 5 هفتهاستفاده شد. 1 روز قبلوبعد از تمرینات به صورت ناشتا در نوبت صبح برای اندازه گیری هورمون های رشد و کورتیزول خون گیری انجام شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون t مستقل و t وابسته برای مقایسه درون و بین گروهی استفاده گردید,تمامی داده ها را از طریق نرم افزار spss نسخه 18 مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنا داری داده ها (05/0>p) لحاظ گردید. یافته ها:.نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در سطوح کورتیزول و هورمون رشد و توان هوازی گروه تمرینات مقاومتی و ترکیبی در پیش آزمون نسبت به پس آزمون وجود دارد(05/0>p) در حالی که در گروه کنترل اختلاف معنی داری در سطوح کورتیزول و هورمون رشد و توان هوازی بین پیش آزمون و پس آزمون وجود نداشت (05/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ترکیبی و مقاومتی تاثیر مثبت در کاهش ترشح هورمون کورتیزول دارد و افزایش ترشح هورمون رشد و پیشرفت در توان هوازی دانش آموزان داشته است.
علی فروتن نیا عباس صارمی
چکیده اثر یک دوره تمرین ملایم هوازی بهمراه دریافت ویتامین e بر فرآیند اسپرماتوژنزرت های نر. هدف: هدف این تحقیق بررسی تأثیر 4 هفته تمرین ملایم هوازی و دریافت ویتامین e برفرآیند اسپرماتوژنزرتهای نر می با شد. روش پژوهش: تعداد40 رت نر نژاد اسپراگ دالی به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروه کنترل (c)، گروه شم (s)، گروه تمرین بدون دریافت ویتامین e (x) و گروه تمرین به همراه دریافت ویتامینe (e) تقسیم شدند. پروتکل تمرین عبارت بود از 4 جلسه تمرین شنا در هفته در آب 32 درجه سانتیگراد که هر جلسه 60 دقیقه به طول انجامید. در طول آزمایش، روزانه 50mg/kg ویتامین e به گروه (e) تزریق داخل صفاقی می شد. پس از اتمام دوره تمرین، بیضه رت ها جهت مطالعات بافت شناسی و بیوشیمیایی از بدن آنها خارج گردید. نتایج: داده های حاصل از تحقیق نشان داد که 4 هفته تمرین هوازی ملایم، تأثیر معناداری بر ظرفیت آنتی اکسیدانی بافت بیضه رت ها داشت (p<0.05) ولی بر شاخص استرس اکسیداتیو بافت بیضه و همچنین تعداد و مورفولوژی اسپرمهای رت ها تاثیر نداشت(p>0.05). از طرفی هنگامی که این تمرینات با دریافت ویتامینe همراه شد منجر به افزایش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش معنادار شاخص استرس اکسیداتیو بافت بیضه رت ها شد و به موازات آن تعداد مورفولوژی اسپرم های رت ها نیز بهبود یافت(p<0.05) بحث: یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که تمرین ملایم کوتاه مدت احتمالاً اثری بر شاخصهای اسپرماتوژنز موشهای نر ندارد و احتمالاً در یافت مکمل ویتامین e منجر به بهبود این شاخصها خواهد شد. کلمات کلیدی: رادیکال آزاد، آنتی اکسیدان، استرس اکسیداتیو، تمرین ملایم هوازی، اسپرماتوژنز.
ابوالفضل کلانتری سعید چنگیزی آشتیانی
چکیده اثر یک دوره تمرین شدید هوازی بهمراه دریافت ویتامین e بر فرآیند اسپرماتوژنزرت های نر. هدف: هدف این تحقیق بررسی تأثیر 4 هفته تمرین شدید هوازی و دریافت ویتامین e برفرآیند اسپرماتوژنزرتهای نر می با شد. روش پژوهش: تعداد40 رت نر نژاد اسپراگ دالی به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی شامل گروه کنترل (c)، گروه شم (s)، گروه تمرین بدون دریافت ویتامین e (x) و گروه تمرین به همراه دریافت ویتامینe (e) تقسیم شدند. پروتکل تمرین عبارت بود از 6 جلسه تمرین شنا در هفته در آب 32 درجه سانتیگراد که هر جلسه 150 دقیقه به طول انجامید. در طول آزمایش، روزانه 50mg/kg ویتامین e به گروه (e) تزریق داخل صفاقی می شد. پس از اتمام دوره تمرین، بیضه رت ها جهت مطالعات بافت شناسی و بیوشیمیایی از بدن آنها خارج گردید. نتایج: داده های حاصل از تحقیق نشان داد که 4 هفته تمرین هوازی شدید تأثیر معناداری بر ظرفیت آنتی اکسیدانی بافت بیضه رت ها داشت (p<0.05) ولی بر شاخص استرس اکسیداتیو بافت بیضه و همچنین تعداد و مورفولوژی اسپرمهای رت ها تاثیر نداشت(p>0.05). از طرفی هنگامی که این تمرینات با دریافت ویتامینe همراه شد منجر به افزایش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش معنادار شاخص استرس اکسیداتیو بافت بیضه رت ها شد و به موازات آن تعداد مورفولوژی اسپرم های رت ها نیز بهبود یافت(p<0.05) بحث: یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که تمرین شدید کوتاه مدت احتمالاً اثر منفی بر شاخصهای اسپرماتوژنز رت های نر ندارد و احتمالاً دریافت مکمل ویتامین e منجر به بهبود این شاخصها خواهد شد.
مونا دزفولیان عباس صارمی
چکیده مقدمه: هورمون آنتی مولرین یک نشانگر معتبر برای ذخیره تخمدانی و ظرفیت باروری است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت های هورمون آنتی مولرین بین زنان فعال بدنی و غیر فعال بود. روش شناسی: هشتاد زن 30 تا 40 سال، در این مطالعه گذشته نگر مقطعی شرکت کردند (40 نفر فعال و 40 نفر غیر فعال). سطح فعالیت بدنی از طریق پرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی تخمین زده شد. اطلاعات درباره شاخص های باروری از ثبت های بالینی بدست آمد. هورمون آنتی مولرین سرمی با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج: اختلاف معنی داری بر حسب میانگین سن بین دو گروه وجود نداشت (05/0p>). اختلاف معنی داری میان زنان فعال بدنی و غیر فعال در ارتباط با غلظت سرمی هورمون آنتی مولرین وجود داشت (به ترتیب 75/0±86/3 در مقابل 53/0±27/1 نانوگرم/میلی لیتر) (05/0>p). اختلاف معنی داری میان زنان فعال بدنی و غیر فعال در ارتباط با شاخص های بهداشت باروری وجود نداشت. (05/0>p). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که فعالیت بدنی ممکن است ظرفیت باروری را در بین زنان سالم از طریق حفظ هورمون آنتی مولرین بهبود بخشد. واژگان کلیدی: هورمون آنتی مولرین، باروری، فعایت بدنی، زنان.
احمد حمیدی زاده نادر شوندی
در گذشته اعتقاد بر این بود که کودکان نمی توانند در تمرینات برنامه ریزی شده شرکت کنند اما در دو دهه اخیر مطالعات گسترده ایی در مورد کودکان و شرکت دادن آن ها در تمرینات منظم و برنامه ریزی شده صورت گرفته است که برخی از محققان اعتقاد بر موثر بودن شرکت کودکان در تمرین را دارند و برخی دیگر از محققان نظر عکس این نظریه را دارند (1). هدف کلی تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی و مقاومتی بر عملکرد و سطوح هورمون های تستوسترون و کورتیزول کودکان 12-9 ساله می باشد. جامعه آماری شامل 350 دانش آموزان مدرسه شهید صدوقی از مدارس ابتدائی ناحیه یک اراک می باشد که از بین 24 دانش آموزان 9 تا 12 ساله را که با شرط غیر ورزشکار بودن، سالم بودن و گرفتن رضایت نامه از والدین انتخاب و در سه گروه 8 نفره 1-تمرین مقاومتی،2-تمرین هوازی،3-کنترل تقسیم گردیدند. پروتکل تمرینی شامل 8 هفته تمرین و هر هفته شامل 2 جلسه و هر جلسه تمرین نیز شامل 60 تا 70 دقیقه تمرین با شدت 50% حداکثر قدرت (برای گروه مقاومتی) و 50% حداکثر ضربان قلب (برای گروه هوازی) بود. حرکات در تمرینات مقاومتی شامل پرس سینه، جلو بازو، خم کردن زانو و باز کردن زانو بود. تمرینات گروه هوازی نیز شامل دویدن در مسیر 100 متری با سرعت متوسط 32 تا 35 ثانیه سپس راه رفتن و در نهایت 60 تا 100 ثانیه استراحت بود (4).برای محاسبه عملکرد گروه مقاومتی و همچنین برای جلوگیری از آسیب دیدن کودکان از روش 10rm استفاده کردیم. در روش 10rm کودک به جای این که یک وزنه را با 100 درصد قدرت خود و فقط یک بار جابه جا کند، وزنه را با 50 درصد قدرت خود و 10 بار تکرار می کند. در این روش از آسیب به صفحات رشد کودکان جلوگیری می شود (6). برای محاسبه عملکرد گروه هوازی vo2max محاسبه گردید. یکی از ایمن ترین روش ها برای محاسبه vo2max کودکان، افراد مسن و بیماران، استفاده از آزمون های زیر بیشینه است.آزمونی که برای محاسبه vo2max دانش آموزان استفاده کردیم، آزمون 1 مایل دویدن نرم بود که پس از انجام این آزمون و محاسبه زمان، سن و bmi و قرار دادن این داده ها در فرمول زیر می توان میزان vo2max آزمودنی ها محاسبه کرد (6). vo2max41 /8 - 94/108 = (زمان به دقیقه) + 34/0(زمان به دقیقه) 2 + 21/0 (سن) – 84/0 (bmi) نمونه گیری نیز به صورت سرمی و اندازه گیری سطوح هورمونی توسط روش الایزا صورت گرفت، به این صورت که آزمودنی ها ساعت 8 صبح (بهترین زمان برای انجام تست هورمونی کورتیزول و تستوسترون) و به صورت ناشتا (صبحانه نخورده) در آزمایشگاه حضور پیدا کردند و توسط متصدی آزمایشگاه نمونه های جدیدی از آن ها گرفته شد (29).پس از 8 هفته تمرین، آزمودنی ها نمونه دوم را 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و با همان شرایط نمونه گیری اول در همان آزمایشگاه انجام دادند. پس از جمع آوری داده ها آن ها را با کمک نرم افزار spss نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. برای نشان دادن شاخص های گرایش به مرکز و شاخص های پراکندگی از آمار توصیفی استفاده شد. از آزمون نا پارامتریک کولموگروف-اسمیرنوف برای بررسی نوع پراکنش داده ها استفاده شد. برای مقایسه میانگین ها، داده هایی که توزیع نرمال داشتند و واریانس آن ها نیز همگن بود، از تست t وابسته استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که : - تمرین مقاومتی بر سطح تستوسترون کودکان 12-9 ساله اثر ندارد. - تمرین هوازی بر سطح تستوسترون کودکان 12-9 ساله اثر ندارد. - تمرین مقاومتی بر سطح کورتیزول کودکان 12-9 ساله اثر ندارد. - تمرین هوازی بر سطح کورتیزول کودکان 12-9 ساله اثر ندارد. - تمرین مقاومتی سبب افزایش قدرت عضلانی کودکان 12-9 ساله می شود. - تمرین هوازی نمی تواند سبب افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی کودکان 12-9 ساله شود .
وحیدرضا پرچمی نادر شوندی
مقدمه:هدف از این پژوهش،مطالعه اثر تمرین تناوبی شدید و مکملکافئینبراجرایبیهوازی و مقدارcrpسرمیبازیکنان نخبهبستکبال بود. روش شناسی:از بین بازیکنان نخبه بسکتبال تعداد 18 نفر با میانگین وزن 5.23±72.89کیلو گرم، قد 0.11±1.86 سانتیمتر و سن 3.37±20.11 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند.بازیکنان انتخاب شده پس از تکمیل رضایت نامه شرکت در تحقیقبه صورت تصادفی به دو گروه،شامل 9 نفر در گروه تجربی و 9 نفر در گروه کنترل تقسیم شدند. از آزمودنی ها خواسته شد دو هفته قبل ا ز اجرای پروتکل تمرینی از هیچ گونه مکمل و مواد دارویی استفاده نکنند.و با تکمیل فرم یاد آمد تغذیه ای 24 ساعته و وعده غذایی مشابه قبل از آزموناز روند کلی طرح و نحوه انجام تست آگاهی یافتند.یک ساعت پیش از انجام پیش آزمون،پس آزمون و کلیه جلسات تمرینی آزمودنی های گروه آزمایشی،6 میلی گرم کافئین به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن مکمل کافئین و گروه کنترل همزمان دارو نما(لاکتوز) که به صورت کپسول های همرنگ بود دریافت کردند.سپس آزمودنی ها به مدت 30 دقیقه استراحت کرده و در پایان 30 دقیقه به فعالیت تمرینی پرداختند.قبل از شروع پروتکل تمرینی تمام ورزشکاران به مدت 15 دقیقه گرم کردند ودر پایان هر جلسه تمرین عمل سرد کردن را انجام دادند. برنامه تمرین برای 2 هفته و 4 روز در هفته اجرا شد.هر جلسه در هفته اول تمرین شامل 3ست 6تکراری بود و هر تکرار در بر گیرنده 35 متر دویدن با تمام شدت بود(آزمون rast).استراحت بین تکرار ها 10 ثانیه و استراحت بین ست ها 3 دقیقه بود.هفته دوم یک ست دیگر به تعداد ست های تمرین اضافه شد(38) یافته های پژوهش:نتایج آزمون تی وابسته نشان داد که مقدار کل زمان آزمون رست کاهش یافت و حداکثر توان و میانگین تواندر آزمون رست افزایش یافت همچنین مقدار crpاز فاصله پیش آزمون تا پس آزمون کاهش یافت. بحث و نتیجه گیری:به نظر می رسد مصرف مکمل کافئین می تواند بر برون ده توانی در فعالیت های کوتاه مدت اثر گذار باشد همچنین می تواند مقدار التهاب ناشی از تمرینات را کاهش دهد. واژگان کلیدی:تمرین تناوبی شدید، کافئین، پروتئین واکنشگرc، اجرای بی هوازی
خالد محمدپور عباس صارمی
چکیده هدف از پژوهش حاضر مطالعه اثر مصرف مکمل امگا-3 در یک دوره تمرین هوازی فزاینده بر پاسخ سایتوکاین های پیش التهابی tnf-?،?1-ilو شاخص مقاومت انسولینی در مردان دیابتی نوع 2 بود. بدین منظور 30 مرد مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین سن8/7±75/51سال، به عنوان آزمودنی های پژوهش به سه گروه مصرف مکمل(10نفر)،گروه تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل(نفر10) وگروه کنترل(10 نفر) تقسیم شدند. گروهمصرف مکمل وگروه تمرین هوازی همراه با مصرف مکملبه مدت 8هفته،3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا 50 دقیقه به فعالیت هوازی که شامل دویدن بر روی نوارگردان با شدت های فزاینده بود،پرداختند. نمونه های خون جهت انداه گیری میزان سایتوکاین های tnf-?، ?1-il به روش الایزا در سه مرحله،هفته صفر،هفته چهارم(میان آزمون)و هفته هشتم(پس آزمون)از آزمودنی ها در حالت ناشتا، جمع آوری شد.تحلیل آماری دادهها از طریق آنالیز واریانس (anova) با اندازه گیری های مکررانجام شد. نتایج: نشان داد مصرف امگا-3 به مدت 8 هفته، باعث کاهش معنی دار درسطوح استراحتی tnf-?(001/0p<)و ?1-il می شود.در پاسخ به تمرین های هوازی فزاینده همراه با مصرف مکمل امگا-3 منجر به کاهش بیشتر در سطوح سرمی , و ?1-il tnf-? و مقاومت به انسولین شد.نتیجه گیری:در حالیکه مکمل امگا-3 باعث کاهش مقاومت به انسولین و شاخص های التهابی می شود، اما اضافه کردن تمرین هوازی به این مداخله تغذیه ای باعث مضاعف شدن این بهبودی می گردد.
ایمان خاکرو آبکنار عباس صارمی
چکیده هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر وابسته به زمان تمرین تناوبی شدید بر پویایی جذب اکسیژن پسران بود. روش کار: در این تحقیق 40 دانشجوی سالم و فعال به صورت تصادفی به دو گروه، تمرین (30نفر) با دامنه سنی 4/0 ± 4/22 سال و کنترل(10نفر) با دامنه سنی 55/0 ± 8/22 سال تقسیم شدند. گروه تمرین به 3 گروه 10 نفره اختصاص داده شدند که به ترتیب 1، 2و 4 جلسه hiit انجام می دادند. گروه تمرین و کنترل در یک تست فزاینده (در ابتدا با 50 وات بار کار و بعد از هر 4 دقیقه 30 وات به مرحله قبل اضافه میشد به همراه 1 دقیقه استراحت فعال بین مراحل برای ریکاوری) بر روی دوچرخه کارسنج شرکت نمودند. بعد از 2 روز از اجرای تست گروههای تمرینی 1، 2و 4 جلسه hiit(با شدت 120درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 1 دقیقه و سپس 1 دقیقه استراحت فعال برای 8 ست) انجام دادند. پس از 3 روز از اتمام پروتکل تمرینی پس آزمون طبق پیش آزمون از گروه، تمرین و کنترل گرفته شد. نتایج توسط گاز آنالایزر به روش نفس به نفس اندازه گیری شد. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس و t وابسته برای تعیین تفاوت بین گروه ها و مقایسه قبل و بعد از آزمون در هر گروه استفاده شد.کلیه عملیات آماری تحقیق توسط نرم افزار spss نسخه شانزده انجام گردید و سطح معنی داری آزمونها (05/0p<) لحاظ گردید. نتایج نشان داد که یک جلسه تمرین اینتروال شدید تأثیری بر بهبود فاکتورهای پویایی اکسیژن( vo2 max ،کسر اکسیژن وثابت زمانی اول و دوم) نداشت. دو جلسه تمرین اینتروال شدید بربهبود فاکتورهای پویایی اکسیژن ( vo2 max،کسر اکسیژن و ثابت زمانی دوم) موثر بود اما بر کاهش ثابت زمانی اول بی تأثیر بود. چهار جلسه تمرین اینتروال شدید بر بهبود فاکتورهای پویایی اکسیژن ( vo2 max، کسر اکسیژن و ثابت زمانی اول و دوم) تأثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد 4 جلسه تمرین اینتروال شدید حداقل زمان لازم برای بهبودی فاکتورهای پویایی اکسیژن ( vo2 max، کسر اکسیژن و ثابت زمانی اول و دوم) پسران باشد. کلمات کلیدی: تمرین اینتروال شدید، پویایی جذب اکسیژن، آمادگی هوازی.
زینب محمودی دلفان عباس صارمی
مقدمه: نشان داده شده است ویتامین d نقش مهمی در درمان و پیشگیری از سندروم متابولیک دارد که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. هدف این مطالعه تعیین اثرات 8 هفته تمرین هوازی با و بدون مکمل سازی ویتامین d بر شاخص های سندروم متابولیک در زنان کم تحرک بود. روش ها: در این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، سی خانم میانسال چاق (4/5±25/44 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین هوازی، تمرین هوازی به همراه ویتامین d (50000 واحد در هفته) و کنترل اختصاص داده شدند. برنامه تمرین هوازی 60-50 دقیقه در روز، سه روز در هفته و برای 2 ماه بود. سطوح سرمی 25-هیدروکسی ویتامین d، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرینی ارزیابی شد. یافته ها: مکمل سازی با ویتامین d سطوح سرمی25- هیدروکسی ویتامین d را به طور معنی دار افزایش داد (05/0>p). تمرین هوازی موجب بهبود معنی دار در وزن بدن، دور کمر، hdl- کلسترول، گلوکز خون و شاخص مقاومت به انسولین شد (05/0>p). مکمل سازی با ویتامین d همراه با تمرین مقاومتی منجر به بهبود بیشتر در شاخص های آدیپوسیتی، hdl- کلسترول،ldl- کلسترول، کلسترول تام، تری گلیسرید، گلوکز خون و شاخص مقاومت به انسولین گردید (05/0>p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین هوازی برای بهبود سلامت قلبی-متابولیکی زنان میانسال یک روش ایمن و موثر است و ترکیب کردن ویتامین d می تواند برخی اثرات مفید تمرین را در یک دوره دو ماهه افزایش دهد.
مژگان کاظمی عباس صارمی
هدف: نقش مکمل ویتامین d بعنوان یک از عامل تاثیرگذار بر تولیدمثل و درمان دیس لیپیدمی و مقاومت به انسولین شناخته شده است که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرین هوازی به همراه ویتامین d بر سطح سرمی amh و شاخص های سندروم متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام شد. مواد و روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و یک سویه کور، 30 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (سن: 31/5 ± 93/27 سال و نمایه توده بدنی: 32/5 ± 70/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت در دسترس و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (20 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. یک گروه تجربی در برنامه تمرین هوازی 8 هفته ای به صورت سه جلسه در هفته و با شدت 65- 60% ضربان قلب بیشینه شرکت داده شدند و گروه تجربی دوم علاوه بر تمرین، دو بار در هفته مکمل ویتامین d را با دوز 50000 واحد و به مدت 8 هفته دریافت کردند. درحالی که در این مدت افراد گروه کنترل زندگی معمول خود را داشتند و هیچ مداخله ای در مورد آنها اعمال نشد. در هفته صفر و هشتم نمونه خون ناشتا و اندازه گیری های آنتروپومتریک جمع آوری شد. یافته ها: وزن بدن، دور کمر، نمایه توده بدنی، سطوح کلسترول تام و تری گلیسرید در گروه تمرین به طور معنی دار کاهش یافت (05/0p<)، درحالی که تغییرات در شاخص مقاومت به انسولین و هورمون آنتی مولرین معنی دار نبود (05/0p>). از سویی 8 هفته تمرین هوازی به همراه دریافت مکمل ویتامین d منجر به بهبود بیشتر در شاخص های آدیپوسیتی، کاهش تری گلیسرید، کلسترول تام، ldl- کلسترول خون و amh شد. هرچند در نیمرخ مقاومت به انسولین تغییر معنی داری مشاهده نشد(05/0p>). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند احتمالا مصرف مکمل ویتامین d برای سلامت قلبی- متابولیکی و باروری مبتلایان به سندروم تخمدان پلی کیستیک یک روش درمانی ایمن و موثر است و ترکیب کردن آن با تمرین هوازی می تواند اثرات مفید آن را در یک دوره 8 هفته ای افزایش دهد.
وریا زندی نادر شوندی
زمینه و هدف: مطالعات زیادی در مورد اثرات تمرین مقاومتی بر روی افراد صورت گرفته است. به هر حال، اثر تمرین الاستیک به عنوان روشی جدید در تمرینات مقاومتی بر ژیمناست های کودک روشن نیست. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی اثرات تمرین الاستیک یر آمادگی حرکتی ژیمناست های کودک بود. مواد و روش ها: 30 ژیمناست پسر به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند : گروه تجربی (15نفر) و گروه کنترل (15نفر). تمرینات گروه تجربی شامل هشت هفته تمرین مقاومتی با باند الاستیک و سه جلسه در هفته با اعمال اضافه بار بود که همراه با تمرینات عادی ژیمناستیک انجام می شد. قبل و بعد از برنامه تمرین، پیش و پس آزمون به عمل آمد. برای تعیین توان عضلانی، سرعت دویدن، چابکی و تعادل ایستا به ترتیب از آزمون های سارجنت، دو 45 متر سرعت، دو رفت و برگشت 9×4 متر و فلامینگو استفاده شد. یافته ها: بعد از هشت هفته تمرین، میانگین رکوردهای گروه تمرینی الاستیک در پس آزمون افزایش معنا داری داشت ( 05/0 ? p ). به طوری که در پایان هشت هفته تمرین الاستیک، آمادگی حرکتی در گروه تجربی تفاوت معناداری را نشان داد ( 05/0 ? p ). در حالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0<p ). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین الاستیک ممکن است دارای اثرات مثبتی در بهبود برخی عملکردهای حرکتی ورزشکاران باشد. واژگان کلیدی : آمادگی حرکتی، تمرین الاستیک، توان انفجاری، ژیمناستیک.
مسعود حمزه لو عباس صارمی
چکیده هدف: بررسی تأثیر شش هفته تمرینات تناوبی گسترده همراه با مصرف مکمل آهن بر توان هوازی و شاخص های (فریتین، گلبولهای قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، ترانسفرین، آهن) دانش آموزان پسر بود. روش پژوهش: تحقیق به صورت نیمه تجربی بود، جامعه آماری تمام دانش آموزان شهرستان خمین بود. نمونه ها شامل 30 دانش آموز پسر با میانگین سنی 84/16 سال از بین 120 داوطلب به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه تمرین + مکمل آهن، تمرین + شبه دارو (دارونما) و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین عبارت بود از 3 جلسه تمرین تناوبی که مسافت در هر دو هفته به ترتیب 200، 300 و 400 متر متفاوت بود، گروه تمرین + مکمل آهن 2 ساعت قبل از هر جلسه تمرین یک عدد قرص 50 میلی گرمی فروس سولفات و گروه دارونما یک عدد قرص خوشبو کننده دهان مصرف می کردند. پس از اتمام دوره تمرین پس آزمون توان هوازی و شاخص های خونی قبل و بعد از دوره تمرینی مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل واریانس و تعقیبی توکی با نرم افزار spss انجام شد. یافته ها:داده های حاصل از تحقیق نشان داد که تمرینات تناوبی گسترده همراه با مصرف مکمل آهن موجب افزایش معنی دار (05/0>p) در توان هوازی (05/0>00/0) و میزان فریتین، ترانسفرین و آهن (05/0>00/0) شد. در حالی که در مورد متغیرهای هموگلوبین، هماتوکریت و گلبول های قرمز بی تأثیر بود (05/0<p). مصرف شبه دارو همراه با تمرینات تناوبی موجب افزایش معنی دار (05/0 >p) در توان هوازی شد، ولی بر شاخص های خونی بی تأثیر بود (05/0<p). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که احتمالاً دریافت مکمل آهن حین تمرینات تناوبی به بهبود بیشتر در توان هوازی و شاخص های خونی مرتبط با انتقال اکسیژن کمک می کند. واژه های کلیدی: تمرین تناوبی، توان هوازی، مکمل آهن، هموگلوبین، فریتین، ترانسفرین.
حسین بیگلری نادر شوندی
چکیده سابقه و هدف: بی کربنات سدیم از جمله مکمل های انرژی زایی هستند که جهت کاهش خستگی و افزایش برونده توان در تمرینات شدید و کوتاه مدت مانند دویدن های سریع و حرکات انفجاری استفاده می شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر یک و دوبار دریافت مکمل بی کربنات سدیم بر توان بی هوازی، سطح لاکتات خون و شاخص خستگی کشتی گیران بود. مواد و روش ها: در این مطالعه 8 کشتیگیر با (سن 20±1.48 سال) از میان کلیه کشتی گیران شهر اراک که در فصل تمرین اختصاصی بودند و سابقه حضور در مسابقات کشوری را داشتند انتخاب شدندکشتی گیران که درسه جلسه به فاصله 48 ساعت در سه وضعیت بدون دریافت، یک بار و دوبار دریافت مکمل قرار گرفته اند. نحوه مصرف مکمل در شرایط یک بار مصرف 120 دقیقه قبل از آزمون اول بود و در شرایط دوبار مصرف 120 دقیقه قبل از آزمون اول و بلافاصله بعد از تست اول به مقدار 300 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن مصرف شد. آزمون ها در هر سه جلسه اشاره شده شامل، دو آزمون وینگیت پایی 30 ثانیه ای به فاصله 20 دقیقه انجام شد و برای اندازه گیری لاکتات خون از دستگاه لاکتومر استفاده شد که در سه زمان استراحت، بلافاصله بعد از تست اول و بلافاصله بعد از تست دوم خون گیری انجام شد یافته ها: یافته ها نشان داد دریافت یک بار بی کربنات سدیم باعث افزایش معنادار توان بی هوازی، لاکتات خون و همچنین کاهش معنادار شاخص خستگی در آزمون اول می شود)05/0(p<. اما، در تست دوم اختلاف بین جلسه یک بار مصرف و بدون مصرف فقط در لاکتات خون بود)05/0(p<. در شرایط دو بار مصرف و در آزمون دوم افزایش معنا دار در توان بی هوازی، لاکتات خون و کاهش معنا دار در شاخص خستگی نسبت به دو شرایط دیگر(بدون دریافت و یک بار دریافت) دیده شد)05/0(p<. نتیجه گیری: در مجموع مطالعه حاضر پیشنهاد می کند که احتمالا دریافت مکمل بی کربنات سدیم قبل و در حین مسابقات به بهبود عملکرد کشتی گیران کمک می نماید. واژگان کلیدی: مکمل بی کربنات سدیم، توان بی هوازی، لاکتات خون، شاخص خستگی، کشتی گیران، وینگیت
محمد رضا شیخی پور عباس صارمی
چکیده فراهم کردن نیازهای تغذیه ای برای رشد و پیشرفت از یک سو، و نیازهای تغذیه ای برای عملکرد ورزشی از سوی دیگر، بازیکنان جوان فوتبال را با چالش جدی روبرو می کند. شواهد کمی در این خصوص وجود دارند که کفایت رژیم غذایی این جمعیت را با توجه به این تقاضاهای فیزیولوژیکی توصیف کنند. بنابراین هدف از اجرای این پژوهش بررسی وضعیت تغذیه ای در پسران جوان فوتبالیست شهر اراک می باشد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد به این ترتیب که میزان انرژی دریافتی روزانه، درشت مغذی ها و ریز مغذی های دریافتی پسران فوتبالیست 16 تا 18 سال شهر اراک را مشخص می کند. جامعه آماری این پژوهش فوتبالیست های پسر 16 تا 18 سال، شهر اراک بودند. نمونه این پژوهش را 100 بازیکن از رده سنی جوانان تشکیل دادند. برای ارزیابی رژیم غذایی دریافتی، شرکت کنندگان زمان، نوع و مقدار تمامی غذاها، مایعات و مکمل های مصرف شده در طی 4 روز را ثبت کردند. یافته ها : میانگین انرژی دریافتی ورزشکاران 298.2±2317 کیلوکالری در روز بود. شاخص توده بدن 1/22 (کیلوگرم/متر2) (دامنه 6/25-04/18) بود. 62 درصد از کل انرژی دریافتی ورزشکاران را کربوهیدرات، 14 درصد پروتئین و 23 درصد چربی تشکیل می دهند که از نظر درصد دریافت درشت مغذی ها در دامنه توصیه شده dri برای افراد 14 تا 18 سال می باشد، اما از نظر مقدار دریافت، کمتر از مقادیر توصیه شده تغذیه ورزشی بودند. ورزشکاران میزان توصیه شده مصرف (dri) برای ریز مغذی هایی مثل : ویتامین های a,c,e ، ویتامین b6 ، اسید پانتوتنیک، اسید فولیک، کلسیم، فسفر، منیزیم و روی را دریافت نکردند. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان داد که بازیکنان جوان فوتبال شهر اراک رژیم تغذیه ای نا مناسبی دارند و انرژی کافی برای نیازهای تغذیه ای را دریافت نکردند و همچنین در دریافت درشت مغذی ها و ریز مغذی ها دچار مشکل هستند. وضعیت نا مطلوب تغذیه ای ممکن است بر عملکرد فوتبالیست و رشد فیزیولوژیکی اثر بگذارد.
هاجر وفاپور عباس صارمی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی+ ویتامین d بر سطح سرمی (igf_1) و کارکرد عضلانی زنان یائسه بود. از این رو تعداد 44 زن یائسه با میانگین سنی 3.62±56.75 سال انتخاب و به طور تصادفی به گروه تمرین+ ویتامین d، تمرین+ دارونما و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های دو گروه تمرینی به مدت هشت هفته در برنامه تمرینات مقاومتی به صورت سه روز در هفته با برنامه تمرینی شامل 3ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 درصد 1rm(یک تکرار بیشینه) سه جلسه در هفته شرکت کردند. گروه اول که شامل 15 نفر بودند، مکمل ویتامین dبه شکل قرص با دوز 5000 iu در هفته و گروه دیگر دارونما استفاده می کردند. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی و سنجش ترکیب بدنی در هفته های صفر و هشتم انجام شد. یافته ها با استفاده از روش آمار توصیفی و مقایسه ای (آنالیز واریانس اندازه های تکراری، آنالیز واریانس یک طرفه و تی زوجی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی سبب افزایش کارکرد عضلانی زنان یائسه می شود(05/0p<). مکمل سازی با ویتامین d حین تمرین مقاومتی موجب افزایش مضاعف کارکرد عضلانی زنان یائسه می شود(05/0p<). تمرین مقاومتی موجب افزایش سطح سرمی igf-1 زنان یائسه می شود(05/0p<). مکمل سازی با ویتامینd حین تمرین مقاومتی اثر مضاعف معناداری بر سطح سرمی igf-1 زنان یائسه ندارد (05/0p>). با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه ویتامین d می تواند سبب بهبود کارکرد عضلانی شود.
لیلا پوریامنش نادر شوندی
هدف: نشان داده شده است مکمل دانه کتان نقش مهمی در درمان و پیشگیری دیس لیپیدمی و التهاب دارد که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. این مطالعه با هدف تعیین اثر تمرین هوازی به همراه مکمل دانه کتان برنیم رخ چربی خون و پروتئین واکنشگرc در زنان میانسال چاق انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و یک سویه کور، 25 خانم میانسال چاق (سن:32/6±54/43 سال و نمایه توده بدن: 98/2± 08/32کیلوگرم برمترمربع) به صورت دردسترس و به طورتصادفی در 3 گروه (تمرین هوازی+ مکمل دانه کتان 9 نفر، مکمل دانه کتان 8 نفرو کنترل 8نفر) اختصاص داده شدند. برنامه تمرین هوازی 60-50 دقیقه در روز، سه روز در هفته، با شدت 85-50? ضربان قلب بیشینه و برای 10 هفته بود. گروه تمرین هوازی+ مکمل و گروه مکمل به مدت 10 هفته پودر دانه کتان را به مقدار 9-6 گرم در روز مصرف نمودند. ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرینی ارزیابی شد. یافته ها: مکمل سازی با دانه کتان موجب بهبود معنی دار در تری گلیسیرید، hdl-کلسترول، tc/hdl، crp، وزن بدن، نمایه توده بدن، دور کمر و توده چربی شد. از طرفی مکمل سازی با دانه کتان همراه با تمرین هوازی منجر به بهبود بیشتر در شاخص های آدیپوسیتی، تری گلیسیرید، hdl- کلسترول، ldl-کلسترول، ldl/hdl، tc/hdlو crpشد (p<0/05). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که مصرف دانه کتان برای بهبود سلامت قلبی- متابولیکی زنان میانسال یک روش ایمن و موثر است و ترکیب کردن دانه کتان با تمرین هوازی می تواند برخی اثرات مفید آن را در یک دوره 10 هفته ای افزایش دهد.
پرستو معظمی گودرزی عباس صارمی
مقدمه: سندروم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک می باشد. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون،. بیست زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، سه روز در هفته، در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. نتایج: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین (02/0=p)، کلسترول تام(000/0=p)، ldl-کلسترول (000/0=p)، تری گلیسرید (005/0=p) و چربی شکمی (000/0=p) به طور معنی دار کاهش یافت. بعلاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی دار کاهش یافت (005/0=p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین پیلاتس می تواند اثرات مطلوبی بر شاخص های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک داشته باشد.
تهمینه آجورلو عباس صارمی
هدف تحقیق تعیین اثر وابسته به زمان تمرین تناوبی شدید کوتاه مدت بر پویایی جذب اکسیژن دختران بود. بدین منظور 4 نفر دختران دانشجوی دانشگاه اراک را به طور داوطلب با میانگین سنی 5 069 سانتی متر در این تحقیق شرکت کردند. /5 ± 04/ 50 کیلوگرم و قد 90 /04 ± 04/ سال و وزن 024 تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود. آزمودنی های این پژوهش با روش تصادفی به - = سه گروه) 4 n ( با یک جلسه تمرین در هفته، دو جلسه تمرین در هفته، چهار جلسه تمرین در هفته و یک = گروه کنترل ) 4 n ( تقسیم شدند. تمرینات هر گروه شامل سه قسمت )گرم کردن با دوچرخه وبار کاری صفر وات به مدت چهار دقیقه، رکاب زدن دوچرخه با بار کاری 54 وات در هر مرحله چهار دقیقه و یک دقیقه ریکاوری فعال بین ستها ، سرد کردن به مدت دقیقه ( بود. پس از 0 روز از اتمام پروتکل تمرینی پس آزمون طبق پیش آزمون از گروه، تمرین و کنترل گرفته شد. نتایج توسط گاز آنالایزر به روش نفس به نفس اندازه گیری شد.جهت تجزیه و تحلیل دادها پس از تائید توزیع طبیعی داده ها توسط آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف و بررسی تفاوت بین گروه ها تمرینی )یک، دو و چهارجلسه( و همچنین اثر متغییر مستقل بر متغیرهای وابسته )مقایسه قبل و بعد از آزمون هر گروه( از آزمون t وابسته استفاده شد. داده ها به صورت میانگین انحراف معیار ها ارائه شد. تمام عملیات آماری تحقیق توسط نرم افزار spss نسخه نوزده انجام شده 4/ است و سطح معنی داری آزمونها 45 p< در نظر گرفته شده است.
فاطمه عابدی شمس آبادی داریوش خواجوی
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره کوتاه مدت مکمل سازی bcaa بر کنتیک اکسیژن دختران تمرین کرده بود. روش کار: در این تحقیق 10 دانشجوی سالم و فعال با دامنه سنی 51/2 ± 90/21 به روش تصادفی انتخاب شدند. ابتدا افراد در یک تست فزاینده(شروع با فشار کار 0 w و سرعت پدال زدن rmp50 و پس از هر دو دقیقه 25 وات به بار کار اضافه می شد)بر روی دوچرخه کارسنج شرکت کردند. سپس به مدت یک هفته مکمل bcaa به صورت 6 گرم در روز (وعده ای 2 گرم) توسط آزمودنی ها مصرف شد. در روز هفتم پس از دریافت دو نوبت مکمل، تست فزاینده دیگری طبق پیش آزمون از افراد گرفته شد.نتایج توسط گاز آنالایزر به روش نفس به نفس اندازه گیری شد. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه داده ها قبل و بعد از مکمل از t وابسته استفاده شد.کلیه عملیات آماری تحقیق توسط نرم افزار spss نسخه شانزدهم انجام گردید و سطح معناداری آزمونها p<0/05))لحاظ گردید. به نظر می رسد یک هفته مکمل سازی bcaa بر بهبود برخی فاکتورهای پویایی اکسیژن دختران تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که یک هفته مکمل سازی bcaa بر ثابت زمانی اول و دوم و مدت زمان تا خستگی تاثیر داشت اما بر کسر اکسیژن و حداکثر اکسیژن مصرفی بی تاثیر بود.
محدثه رجبی هزاوه حسن خلجی
هدف: نقش مکمل امگا3 بعنوان یک از عامل تاثیرگذار بر تولیدمثل و درمان دیس لیپیدمی و مقاومت به انسولین شناخته شده است که ممکن است مزایای تمرین ورزشی را افزایش دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثرتمرین مقاومتی به همراه امگا3 بر سطح سرمی amh و شاخص¬های سندروم متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی¬کیستیک انجام شد. مواد و روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، سی زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±60/27 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی (10 نفر)، تمرین مقاومتی به همراه مکمل(10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین و تمرین به همراه دریافت مکمل در یک برنامه فزاینده حرکات مقاومتی شرکت نمودند، سه روز در هفته، در همین حین گروه تمرین دارونما و گروه تمرین به همراه مکمل روزانه 4 عدد کپسول 1 گرمی اسید های چرب امگا3 (هر کپسول حاوی 180 میلی گرم epa و 120 میلی گرم dha) دریافت کردند. در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بعد از انجام 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت امگا3، وزن بدن، دور کمر، شاخص توده بدنی و همچنین شاخص های متابولیکی چون تری گلیسرید (04/0=p)، کلسترول تام (01/0=p) و ldl-کلسترول (01/0=p)، به طور معنی دار کاهش یافت. بعلاوه، تحلیل داده ها با آزمون تی وابسته نشان داد متعاقب 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت امگا3 مقادیر هورمون آنتی مولرین به طور معنی دار کاهش می یابد (03/0=p). نتیجه¬گیری: این نتایج پیشنهاد می¬کنند احتمالا مصرف مکمل امگا3 برای سلامت قلبی- متابولیکی و باروری مبتلایان به سندروم تخمدان پلی¬کیستیک یک روش درمانی ایمن و موثر است و ترکیب کردن آن با تمرین مقاومتی می¬تواند اثرات مفید آن را در یک دوره 8 هفته ای افزایش دهد.
زینب مرادی مسعود گلپایگانی
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیردریافت یک هفته مکمل آرژنین بر پاسخ پویایی جذب اکسیژن و زمان رسیدن به واماندگی دختران تکواندوکاربود. روش تحقیق: در این تحقیق 9 تکواندو کار با میانگین سنی 707/0±67/19 سال، قد 94/5±56/165 سانتی متر، وزن 80/14±67/60 کیلوگرم، ازمیان کلیه تکواندوکاران شهر اراک به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای کاهش تفاوت های فردی از یک گروه استفاده شد. آزمودنی هادر یک تست فزاینده ( در ابتدا با 50 وات بار کار شروع شد و هر دو دقیقه 30 وات به مرحله قبل اضافه می شد تا جایی که افراد بالاترین سرعت پدال زدن را بتوانند حفظ کنند و به واماندگی برسند) بر روی دوچرخه کارسنج شرکت نمودند، برای شبیه سازی به یک روز مسابقه تکواندو جلسه پیش آزمون شامل 3تست فزاینده بیشینه با فاصله (1 تا 2 ساعت) بود. سپس آزمودنی ها هفت روز مکمل آرژنین را روزانه 6 گرم، به شکل 500 میلی لیتر نوشیدنی دریافت نمودند. در روز هفتم یک ساعت پس از دریافت مکمل پس آزمون طبق پیش آزمون از آزمودنی ها گرفته شد. نتایج توسط دستگاه گاز آنالایزر به روش نفس به نفس اندازه گیری شد. یافته ها: برای تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز واریانس و t وابسته برای تعیین تفاوت بین آزمون ها و مقایسه قبل و بعد از آزمون استفاده شد. کلیه عملیات آماری تحقیق توسط نرم افزار spss نسخه شانزدهم انجام گردید و سطح معنی داری آزمون ها (05/0>p ) لحاظ گردید. نتایج نشان داد که دریافت مکمل آرژنین بر بهبود برخی شاخصهای پویایی اکسیژن (کسر اکسیژن، ثابت زمانی اول و دوم) و زمان رسیدن به واماندگی در هرسه آزمون تاثیر معنادار داشت(05/0p<)، اما بر حداکثر اکسیژن مصرفی( vo2max) بی تاثیر بود(05/0p>). نتیجه گیری: به نظر می رسد دریافت یک هفته مکمل آرژنین به میزان 6 گرم در روز باعث بهبود برخی فاکتورهای پویایی جذب اکسیژن (کسر اکسیژن و ثابت زمانی اول و دوم) وزمان رسیدن به واماندگی دختران تکواندوکار می شود.
سهراب مومنی خراجی حسن خلجی
اعتیاد به مواد مخدر با امراض قلبی عروقی همراه است و سطوح افزایش یافته نشانه های زیستی چون پروتئین واکنشیc و فیبرینوژن به طور مستقل با خطر امراض قلبی-عروقی مرتبط هستند. به هرحال، تغییرات این نشانه های زیستی بعد از یک دوره کوتاه مدت تمرین مقاومتی در مردان معتاد به مواد مخدر روشن نیست. بنابراین هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین واکنشی c و فیبرینوژن در مردان معتاد بود. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش-پس آزمون 30 مرد معتاد (سن: 5/4±27/75 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی (15نفر) و کنترل (15نفر) تخصیص داده شدند. برنامه تمرین مقاومتی50 تا60 دقیقه در روز، 4 روز در هفته و برای 2 ماه اجرا شد. سطوح سرمی پروتئین واکنشیc، فیبرینوژن، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرینی ارزیابی شدند. نتایج: بعد از هشت هفته تمرین مقاومتی قدرت عضلات اسکلتی به طور معنی دار افزایش یافت (0/05p<). بطور همزمان، مقادیر پروتئین واکنشی c (0/04p<) و فیبرینوژن (0/03p<) در پاسخ به تمرین مقاومتی بطور معنی دار کاهش یافت. در مقابل، نیمرخ چربی خون در پاسخ به تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت (0/05p>). نتیجه گیری: برنامه تمرین مقاومتی کوتاه مدت موجب بهبود قدرت و توده عضلانی در مردان معتاد پس از ترک می شود و این بهبودی با کاهش سطوح پروتئین واکنشی c و فیبرینوژن همراه است.
محدثه السادات یعقوبی مسعود گلپایگانی
سندروم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی برسطح سرمی هورمون آنتی مولرین وعلایم سندرم متابولیک در زنان مبتلابه سندروم تخمدان پلی کیستیک می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، بیست زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی و مکمل (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین و مکمل در یک برنامه فزاینده حرکات مقاومتی ودریافت مکمل شرکت نمودند، سه روز در هفته، در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت مکمل کلسیم، تری¬گلسیرید (05/0p<)، کلسترول¬تام (00/0p<) و ldl کلسترول(01/0p<)و مقادیر هورمون آنتی مولرین(در سطح آلفای 05/0 به طور معنی دار کاهش یافت. نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین مقاومتی به همراه مکمل کلسیم می تواند اثرات مطلوبی بر شاخص های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک داشته باشد
فرزانه گلپایگانی مسعود گلپایگانی
مقدمه: اسکولیوز انحنای جانبی ستون فقرات است. اهمیت خاص تشخیص به موقع و درمان اسکولیوز به ویژه در دختران جوان به جهت پیشرفت بیماری در طی زمان و ایجاد ظاهر غیر قرینه ،مشکلات و محدودیت های حرکتی و اختلال در فعالیت قلب و ریه سبب شد این مطالعه با هدف تأثیر تمرینات اصلاحی بر استقامت قلبی _ تنفسی دختران مبتلا به اسکولیوز c چپ انجام گیرد. روش ها: در این مطالعه علی – مقایسه ای و نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون 30 نفر دانشجوی دختر با ستون فقرات طبیعی و 30 نفر دانشجوی دختر مبتلا به اسکولیوزc چپ به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند.در قسمت اول به منظور ارزیابی استقامت قلبی تنفسی آزمودنی ها از تست پله مک کویین استفاده شد و در قسمت دوم، 30 دختر دانشجوی مبتلا به اسکولیوزc چپ در دو گروه 15 نفره کنترل و تجربی جای گرفتند. گروه تجربی پروتکل تمرینات اصلاحی را به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 60-45 دقیقه اجرا کردند و گروه کنترل فعالیت روزانه خود را انجام دادند. مجدداٌ بعد از 8 هفته تست پله استفاده شد. یافته ها : نتایج این مطالعه نشان داد که استقامت قلبی تنفسی دختران مبتلا به اسکولیوز c چپ از دخترانی با ستون فقرات طبیعی پایین تر است(sig=0/000). علاوه بر این یافته ها نشان داد که تمرینات اصلاحی در گروه تجربی موجب بهبود معنی دار استقامت قلبی تنفسی می شود(05p ?0/)، در حالی که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری : با استفاده از یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که اسکولیوز در کاهش استقامت قلبی تنفسی افراد تأثیر دارد و تمرینات اصلاحی روشی مطمئن و مفید برای بهبود استقامت قلبی تنفسی افراد مبتلا به اسکولیوز c چپ است.
طاهره نوروزی زاده مسعود گلپایگانی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط ترکیب بدنی(شاخص توده بدنی) با ناهنجاری های ستون فقرات (کیفوز، لوردوز و اسکولیوز) در دختران دانشجوی دانشگاه اراک بود.جامعه پژوهش حاضر، شامل دانشجویان دختر دانشگاه اراک مقطع کارشناسی بود. تعداد 190 نفر به صورت داوطلبانه برای شرکت در این پژوهش مراجعه کردند که با توجه به ترکیب بدنی نیاز پژوهش از بین آنها 120نفر با میانگین سنی 46±21 به صورت هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. نمایه توده بدن بصورت 2(متر)قد/ (کیلوگرم)وزن محاسبه شد. نمونه ها بر اساس شاخص توده بدنی به 4 گروه(کمتر از5/18 زیر وزن نرمال، 9/24-5/18 دارای وزن نرمال، 9/29-25 دارای اضافه وزن، بیشتر از 30 به عنوان افراد چاق) دسته بندی شدند. ارزیابی ستون فقرات توسط دستگاه فورمتریک دایرز انجام داده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارspss20 و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0 صورت گرفت.یافته های پژوهش حاضر نشان داد که چاقی بر ناهنجاری های کیفوز و لوردوز تأثیرگذار است.
عاطفه کاویانی نیا شهناز شهرجردی
هدف: فعالیت بدنی به همراه مکمل های گیاهی، پایه ای در درمان دیابت در نظر گرفته شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تآثیر تمرین هوازی به همراه مکمل رزوین بر سطوح سرمی پروتئین واکنشگرc و سیرتوئین 1 در زنان دیابتی نوع 2 انجام شد مواد و روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و یک سویه کور، 27 زن مبتلا به دیابت نوع دو (32/5±94/27 سال و نمایه توده بدنی: 3/5±66/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت در دسترس و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (18) نفر و کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی یک در برنامه تمرین هوازی 8 هفته ای به صورت سه جلسه در هفته و با شدت 75-65% حداکثر ضربان قلب شرکت داده شدند و گروه تجربی دوم علاوه بر تمرین، روزانه به مدت 60 روز از مکمل رزوین که حاوی 400 میلی گرم رزوراترول بود، دریافت کردند. در حالی که در این مدت افراد گروه کنترل زندگی معمول خود را داشتند و هیچ مداخله ای در مورد آن ها اعمال نشد. یافته ها: وزن بدن، دور کمر به باسن، سطوح قند خون ناشتا، کلسترول تام، تری گلیسیرید، ldl، نسبت کلسترول تام به hdl (tc/hdl.c) و شاخص آتروژنیک (ldl.c/hdl.c) در گروه تمرین به طور معنی داری کاهش یافت(05/0>p)، در حالی که hdl.c و سیرتوئین1 افزایش معنی-داری یافت (05/0>p). از سویی 8 هفته تمرین هوازی به همراه دریافت مکمل رزوراترول منجربه افزایش معنی دار در سیرتوئین1 و کاهش معنی دار در کلسترول-ldl و شاخص آتروژنیک شد. تغییرات در دیگر متغیرها در این گروه معنی دار نبود (05/0<p). پروتئین واکنشگرc در هردو گروه تجربی تغییر معنی داری نیافت(05/0<p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند احتمالا مصرف مکمل رزوراترول تأثیری برhs-crp و بیان آنزیم سیرتوئین1 ندارد، ولی یک دوره تمرین هوازی هشت هفته ای باعث افزایش بیان و فعالیت این آنزیم می شود.
عباس صارمی ساسان شرقی
چکیده ندارد.
محمد پرستش نادر شوندی
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین هوازی و بی هوازی در هوای آلوده ناسالم بر عملکرد ریوی می باشد. روش کار: دراین تحقیق 20 دانشجوی سالم به صورت تصادفی به دو گروه، تمرین (10 نفر) با دامنه سنی 0/4± 22/4 سال و کنترل (10 نفر) با دامنه سنی 0/554± 22/8سال تقسیم شدند. گروه تمرین و کنترل فعالیت هوازی (به مدت 20 دقیقه با شدت 50 دور در دقیقه و توان 100 وات) و پس از سه هفته استراحت، مجددا تمرین بی هوازی (به مدت 21 دقیقه با شدت 70 دور در دقیقه و با توان 285 وات به مدت 1 دقیقه فعالیت و 2 دقیقه استراحت با 7 تکرار) روی دوچرخه کارسنج انجام دادند. گروه کنترل و تمرین در حین اجرای هر تمرین به ترتیب در معرض هوای مجاز 100psi= (mg/m29co=،µg/m2 2/0so2=،µg/m2 2/0 no2=، ppb60=o3 و g/m3156=10pm) و ناسالم 200psi= (mg/m216co=،µg/m2 0/3so2=،µg/m2 2/0no2=، ppb60=o3 و g/m3219=10pm) قرار گرفتند. آزمون عملکرد ریوی قبل، بلافاصله (پس آزمون اول) و 24 ساعت بعد (پس آزمون دوم) از اجرای هر تمرین اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت هوازی در هوای آلوده ناسالم بر پس آزمون اول و دوم فاکتورهای ,fev1 fvc و %75-25 fef تأثیر معنادار، ولی بر پس آزمون اول و دوم فاکتور fvc/fev1 تأثیر معناداری نداشت (0/05p>). فعالیت بی هوازی در هوای آلوده بر پس آزمون دوم فاکتورهای fvc و پس آزمون اول %75-25 fefتأثیر معنادار، ولی بر پس آزمون اول fev1، fvc و پس آزمون دوم فاکتور fev1 و پس آزمون اول و دوم فاکتور fvc/fev1 تأثیر معناداری ندارد (0/05p>). در مقایسه بین پاسخ های عملکرد ریوی در فعالیت هوازی و بی هوازی در پس آزمون اول و دوم فاکتورهای ,fev1 %75-25fef و پس آزمون دوم فاکتور fev1/fvc تفاوت معناداری مشاهده شد و بین پس آزمون اول و دوم fvc و پس آزمون اول fev1/fvc تفاوت مشاهده نشد (0/05p>). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین بی هوازی نسبت به تمرین هوازی در هوای آلوده ناسالم باعث افت کمتری در فاکتورهای عملکرد ریوی می شود.
اکبر قربانی نادر شوندی
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر تمرین استقامتی بر سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو و ارتباط آنها با شاخص مقاومت انسولینی بود. روش: 30 مرد مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی به دو گروه، آزمایش (15 نفر با دامنه سنی 6/68±58/80 سال و 3/75±26/38 bmi= ) و گروه کنترل (12 نفر با دامنه سنی 50/4±50/53 سال و 2/17±26/31 bmi= ) قرارگرفتند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین به روش الایزا در سه مرحل، هفته صفر، هفت چهارم (میان آزمون) و هفته هشتم (پس آزمون) از آزمودنی ها در حالت ناشتا،12ساعت بعد از فعالیت تهیه شد. برای بررسی نتایج از آزمون های اندازه های مکرر، t مستقل و t وابسته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، با کاهش معنادار وزن و bmi گروه آزمایش(به ترتیب 9 درصد و 10 درصد)، درگروه آزمایش بین هفته صفر و هفته چهارم تفاوت معنی داری در سطوح سرمی آدیپونکتین در جهت افزایش ( p<0/000) و رزیستین در جهت کاهش ()p<0/000مشاهده شد. بین هفته صفر و هفته هشتم، و همچنین بین هفته چهارم و هفته هشتم اختلاف معنی داری در سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین مشاهده شد (p<0/000). نتایج نشان دادکه گروه کنترل نیز تاپس آزمون تغییرات معنی داری را در سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین نشان داد که احتمالا براثر مداخلات دارو درمانی بوده است، اما درصد تغییرات نشان دادکه گروه آزمایش پیشرفت بیشتری درجهت افزایش آدیپونکتین و کاهش رزیستین نسبت به گروه کنترل داشت( افزایش 39 %سطوح آدیپونکتین در گروه آزمایش در مقابل 19%گروه کنترل و کاهش 49%رزیستین در گروه آزمایش درمقابل 9%گروه کنترل). نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سطوح سرمی آدیپونکتین در پاسخ به تمرین استقامتی فزاینده افزایش و سطوح سرمی رزیستین کاهش یافت. نتایج نشان داد که بین تغییرات سطوح سرمی آدیپونکتین متعاقب تمرین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی وجود ندارد(0/14-= r )، اما بین سطوح رزیستین و شاخص مقاو.مت انسولینی همبستگی وجوددارد (+0/60= r )
عباس صارمی حسن خلجی
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین متغیر و ترکیبی(متغیر +ثابت) مهارت هندبال بر عملکرد یادداری و انتقال کودکان و بزرگسالان می باشد.