نام پژوهشگر: وحیدرضا صفاری
محبوبه هروی علی اکبر مقصودی مود
شور شدن خاکهای زراعی یکی از عوامل اصلی محدود کننده استفاده از خاکهای زراعی در سالهای اخیر شده است. با تبخیر از سطح خاک املاح از لایه های زیرین در سطح خاک تجمع می یابند بنابراین می توان پیش بینی کرد که در این شرایط ارقامی که سرعت رشد ابتدایی بهتری داشته باشند، بتوانند از صدمه شوری محفوظ بمانند و در مراحل بعدی رشد نیز موفق تر باشند. در این آزمایش مقدار و سرعت رشد ریشه ها و برگ های اول و دوم گیاهچه های گندم شامل چمران، مهدوی، خزر، زرین، الموت، سایسون، هیرمند، اترک، قدس، فلات، آذر، طوس، شیراز، گاسکوژن، کویر، رسول و مرودشت در دو شرایط نرمال و تنش شوری اعمال شده توسط محلول نمک کلرید سدیم، با هدایت الکتریکی 8دسی زیمنس بر متر در دو هفته اول رشد مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام شیراز و گاسکوژن به ترتیب با سرعت رشد 33/17 و 36/9 میلی متر بر روز بیشترین وکمترین سرعت رشد را در شرایط نرمال و ارقام آذر و کویر به ترتیب با 7 و 7/3 میلی متر بر روز بیشترین وکمترین سرعت رشد را در شرایط تنش نشان دادند. همچنین ارقام شیراز با 03/5 و رقم کویر با 11/2 میلیمتر بر روز بیشترین وکمترین سرعت رشد برگ اول را در شرایط نرمال و ارقام مهدوی و سایسون با 81/3 و23/2 میلی متر بیشترین وکمترین سرعت رشد برگ اول را در شرایط تنش دارا بودند.در مورد برگ های دوم نیز ارقام آذر و هیرمند با 38/16 و 73/9 میلی متر به ترتیب بیشترین وکمترین سرعت رشد برگ دوم را در شرایط نرمال و ارقام مهدوی و سایسون با 13 و 5/7 میلی متر بیشترین وکمترین سرعت رشد را در شرایط تنش نشان دادند. همچنین کاهش معنی دار صفات اندازه گیری شده وزن خشک گیاهچه ها، وزن خشک اندام هوایی و نسبت وزن خشک ریشه به ساقه و محتوای آب نسبی دراثر تنش شوری در دو هفته ابتدایی رشد مشاهده گردید. در بخش دوم آزمایش نتایج نشان داد که شوری موجب افزایش 34 درصد سدیم و 25 درصدی کلسیم و افزایش 48 درصدی نسبت سدیم به پتاسیم و همچنین کاهش 3/29 درصدی محتوای آب نسبی و کاهش 36 درصدی شاخص پایداری غشاء شده است. همه ارقام مورد آزمایش از نظر همه صفات اندازه گیری شده به جز میزان تراوش یونی غشاء و پایداری غشاء با هم اختلاف معنی داری داشتند.
مهدیه عسکری علی اکبر مقصودی مود
به منظور بررسی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک ارقام ذرت در شرایط تنش شوری دو آزمایش در گلخانه و مزرعه دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام گرفت. آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی بود. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح شوری( 6،4،2 و ds/m8) و هفت رقم ذرت (sc-700، sc-500،sc-404 ، sc-704، sc-647، sc-301 و maxima) بود. صفات اندازه گیری شامل: محتوی آب نسبی، نشت یونی، پایداری غشا، کلروفیل، فلورسانس کلروفیلی، تعرق، تعداد و طول روزنه در سطح رو و زیر برگ بودند. تنش شوری باعث کاهش معنی داری در همه این صفات به جز نشت یونی و تعداد روزنه در سطح رو و زیر برگ گردید. آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی بود. کرت های اصلی شامل چهار سطح شوری (8،6،4 و ds/m 10) وکرت های فرعی شامل هفت رقم ذرت بودند. صفات اندازه گیری شده شامل: صفات مورفولوژیک، کلروفیل b,a و کاروتنوئید، پایداری غشا، اجزا عملکرد و عملکرد دانه بودند. تنش شوری باعث کاهش معنی داری در همه صفات به جز کاروتنوئید گردید. در بین ارقام موجود رقم sc-704 به عنوان رقم متحمل و ماکسیما به عنوان حساسترین ر قم شناخته شد.
احمد مشایخی اسفیچار قاسم محمدی نژاد
نخل پاکوتاه ایرانی، یکی از گیاهان بومی ایران است که به صورت خودرو در مناطق خشک و گرمسیری استان های جنوب شرقی کشور می روید. گیاهان این جنس دارای اهمیت های اکولوژیکی، اقتصادی و زینتی هستند. این گیاه در کشورهای ایران، عربستان، افغانستان و پاکستان می روید و متأسفانهگزارش علمی زیادی در مورد آن وجود ندارد. این پژوهش شامل بررسی تنوع بین اکوتیپ های مهم و جوانه زنی بذر دو واریته آن (داز و پورک) می باشد. برای بررسی تنوع مورفولوژیک اکوتیپ های مهم سه استان سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان انتخاب و صفات مورفولوژی آن ها مانند ارتفاع گیاه، طول تنه، محیط تنه، طول و عرض برگ، طول دمبرگ، طول گل آذین و ... مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین جمعیت های داز و جمعیت های پورک اختلافی وجود ندارد اما بین اکوتیپ های هر دو واریته تفاوت وجود دارد. برای بررسیجوانه زنی بذر واریته های مورد مطالعه، بذرهاییک اکوتیپ داز و یک اکوتیپ پورک از استان سیستان و بلوچستان جمع آوری و کشت شدند. برای این هدف، دو آزمایش جداگانه انجام شد.
حبیب حسینی همایون فرهمند
گل جعفری با داشتن گل های به رنگ زرد لیمویی، زرد، کرم، طلایی و نارنجی قهوه ای و نیز تحمل نسبی به خشکی، امروزه از گیاهان زینتی پرطرفدار در باغبانی و طراحی فضای سبز به شمار می رود. بنابراین، تعیین روش های مناسب برای افزایش کیفیت گل ها، طول دوره گلدهی و دیگر پارامترهای مرتبط با عملکرد گیاهان باغچه ای از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. بنابراین، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، برای بررسی اثر محلول پاشی برخی مواد شیمیایی انجام شد. بذرهای مورد استفاده در این آزمایش در ابتدای فصل در گلدان کشت و محلول پاشی گیاهان در 4 مرحله در طی دوره رشد گیاه و با محلول های صفر و100 میلی گرم در لیتر تیامین، صفر و 100 میلی گرم در لیتر آسکوربیک اسید، صفر و100 میلی گرم در لیتر جیبرلیک اسید و صفر و 200 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین به صورت ساده و ترکیبی اجراء شد. نتایج نشان داد که ترکیب اسید آسکوربیک، تیامین، جیبرلیک اسید و بنزیل آدنین، ارتفاع ساقه، طول ریشه، قطر ساقه و قطر گل را به ترتیب: 23/1، 33/1، 27/2 و 91/1 برابر نسبت به شاهد افزایش داد و بالاترین میانگین وزن تر کل و وزن تر و خشک ساقه و ریشه در این تیمار به دست آمد که نسبت به شاهد به ترتیب: 15/2، 13/2، 20/2، 27/3 و 79/3 برابر افزایش یافت. یافته های این پژوهش بیانگر این است که پارامترهایی مانند متوسط تعداد شاخه جانبی، شاخص کلروفیل، تعداد گل، وزن تر و خشک گل و ظهور اولین غنچه گل توسط تیمار ترکیبی این مواد نسبت به شاهد افزایش قابل توجهی داشتند. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که تیمار توام اسیدآسکوربیک، تیامین، جیبرلیک اسید و بنزیل آدنین بر پارامتر های بیوشیمیایی کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید، کلروفیل کل و قند احیاء تاثیر مثبتی نسبت به ترکیب سه تایی، دو تایی و اثر ساده داشت و نسبت به شاهد بالاترین درصد را افزایش داد.
سجاد علی پور فاطمه نصیبی
چکیده گل مریم یکی از مهمترین گل های شاخه بریدنی ایران و جهان است و افزایش عمر پس از برداشت آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش از سدیم نیتروپروساید (snp) به عنوان ترکیب رها کننده no، آرژینین ((arg به عنوان گهرمایه آنزیم نیتریک اکسید سنتتاز (nos) و پرولین و پوتریسین به عنوان ترکیبات آنتی اکسیدان در غلظت های 1، 5 و 10 میکرومولار استفاده، و اثرات این ترکیبات درکاهش صدمات تنش اکسیداتیو بررسی گردید. این پژوهش در قالب طرح های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد سدیم نیتروپروساید در غلظت 1 میکرومولار، پوتریسین در غلظت های 1 و 5 میکرومولار و پرولین در غلظت 10 میکرومولار بر عمر گلجایی گل مریم اثر معنی دار داشتند. بالاترین عمرگلجایی مربوط به تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار بود که عمر گلجایی را بیش از 3 روز افزایش داد. درصد گلچه باز در تیمار های سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار، پرولین 10 میکرومولار و پوتریسین در تمام غلظت ها نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی دار نشان دادند که در این بین بالاترین میانگین مربوط به تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار بود که نسبت به شاهد 54 درصد افزایش نشان داد. همچنین یافته ها حاکی از کاهش معنی دار درصد گلچه پژمرده و ریزش گلچه ها در اغلب تیمارها نسبت به شاهد بود. ترکیبات آنتی اکسیدان تاثیر معنی داری بر محتوی نسبی آب گلبرگ ها نداشتند. بر اساس نتایج حاصله تمام ترکیبات استفاده شده پایداری غشا سلول را افزایش داده و نشت یونی کمتری نسبت به شاهد نشان دادند.کمترین میزان نشت یونی مربوط به تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار بود که نشت یونی را نزدیک به 2 برابر کاهش داد. تمامی ترکیبات آنتی اکسیدان به کار برده شده در این پژوهش باعث افزایش جذب آب شده بودند و شاخه های گل تیمار شده کاهش وزن کمتری نسبت به شاهد داشتند. در گل هایی که با این ترکیبات تیمار شده بودند فعالیت آنزیم های گایاکول پراکسیداز ((gpx، کاتالاز (cat) و آسکوربات پراکسیداز ((apx افزایش یافت که در تیمار سدیم نیتروپروساید 1 میکرومولار افزایشی 2 برابری داشت، اما فعالیت آنزیم های پلی فنل اکسیداز ((ppo و فنیل آلانین آمونیا لیاز ( (pal در این تیمارها کاهش یافت.
محدثه منتظری شاهتوری وحیدرضا صفاری
در این تحقیق اثرات پیش تیمار بذری اسید سالیسیلیک و محلول پاشی اسید سالیسیلیک، اسیدآسکوربیک و تیامین روی آفتابگردان زینتی مورد بررسی قرار گرفت. سه آزمایش جداگانه در سال 1391 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر اجرا گردید که تیمارهای آزمایش اول شامل محلول پاشی برگی اسید سالیسیلیک (50،100 پی پی ام)، اسید آسکوربیک (100،200 پی پی ام)، تیامین (50،100 پی پی ام ) و آب مقطر (شاهد) بود. آزمایش دوم نیز، شامل سه سطح پیش تیمار بذری اسیدسالیسیلیک (0، 50 ، 100 پی پی ام) و سه غلظت محلول پاشی برگی اسید-سالیسیلیک (0، 50 ، 100 پی پی ام) بود. آزمایش سوم نیز، شامل سه سطح پیش تیمار بذری اسید-سالیسیلیک (0، 50 ، 100 پی پی ام) و سه غلظت محلول پاشی برگی اسید آسکوربیک (0،100 ،200 پی پی ام) بود. صفات اندازه گیری شده شامل خصوصیات مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بودند. نتایج نشان داد که محلول پاشی برگی ویتامین ها و اسید سالیسیلیک و همچنین پیش تیمار بذری اسید سالیسیلیک بر بیشتر صفات اندازه گیری شده در هر سه آزمایش معنی دار بود. در آزمایش اول تنها اثر تیمارها بر کلروفیل a معنی دار نشد. در آزمایش دوم تاثیر پیش تیمار بذری اسیدسالیسیلیک بررنگیزه های فتوسنتزی، پراکسیداز گلبرگ، کاتالاز برگ و پروتئین برگ و در محلول پاشی برگی اسید سالیسیلیک بر کاتالاز برگ معنی دار نشد. اثر متقابل پیش تیمار و محلول پاشی برگی اسید سالیسیلیک تنها بر پروتئین برگ وکاتالاز برگ معنی دار نشد ولی بر سایر پارامترها تاثیر معنی داری داشت. در آزمایش سوم نیز اثر متقابل پیش تیمار بذری اسید سالیسیلیک و محلول پاشی اسید آسکوربیک بر برخی پارامترها همچون تعداد روز تا گلدهی، رنگیزه های فتوسنتزی و پراکسیداز برگ معنی دار نشد ولی بر سایر پارامترها تاثیر معنی داری داشت.
مهسا احمدی مسعود خضری
میوه "به" دارای ارزش غذایی بالایی است که به صورت تازه خوری و فرایند شده مورد استفاده قرار می گیرد. پلی آمین ها، از جمله هورمون های درونی محرک رشد گیاهی هستند که در تمام گیاهان یافت شده و در بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیکی نقش دارند. همچنین نیتروژن و پتاسیم نیز از جمله عناصر ضروری هستند که نقش قابل توجهی در افزایش عملکرد و بهبود کیفیت بسیاری از میوه ها و سبزی ها دارند. بهرحال اطلاعات کمی در ارتباط با اثرات کاربرد پلی آمین ها و نیترات پتاسیم بر خصوصیات کمی و کیفی میوه "به" در دسترس می باشد. از این رو در این تحقیق سعی شده است، تاثیر سطوح مختلف پوترسین (01/0 و 001/0 مولار) و نیترات پتاسیم (2 و 4 درصد) و همچنین اثرات متقابل آنها بر برخی شاخص های رشد، عملکرد و کیفیت میوه در زمان برداشت و تاثیر این تیمارها بر روی بهبود کیفیت پس از برداشت و عمر انبارمانی میوه "به رقم اصفهان" مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین ترتیب، محلول پاشی درختان، توسط تیمارها در دو مرحله نوک سبزی و تمام گل به صورت یک آزمایش اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در شرایط مزرعه انجام گرفت. در زمان برداشت بسیاری از خصوصیات کیفی و کمی میوه ها مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به منظورارزیابی کیفیت پس از برداشت، میوه ها در دمای 2 درجه و رطوبت نسبی 5±85 درصد انبار شدند. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که، محلول پاشی در مرحله تمام گل سبب تشکیل میوه اولیه بیشتر در مقایسه با مرحله نوک سبزی جوانه ها شد ولی میزان ریزش میوه ها در طول مراحل رشد و نمو در مرحله نوک سبزی کمتر مشاهده گردید. بدین ترتیب در پایان آزمایش بیشترین میانگین وزن و عملکرد و کیفیت میوه از نظر میزان کاروتنوئید پوست و مواد جامد محلول مربوط به محلول پاشی در مرحله نوک سبزی می باشد. در بین تیمارها، پوترسین 01/0 مولار به تنهایی و توام با نیترات پتاسیم 4 درصد و 2 درصد بیشترین تاثیر را در بهبود خصوصیات کمی و کیفی میوه ها در زمان برداشت داشتند. همچنین پس از پایان مدت انبارمانی مشخص گردید که، تیمار پوترسین با غلظت 01/0 مولار نسبت به سایر تیمارها سبب کاهش روند تغییرات مربوط به صفات کیفی میوه ها در طول مدت انبار شد.
حمیده محمدی زهرا پاک کیش
چکیده: میوه هلو دارای ارزش غذایی بالایی است که به صورت تازه خوری و فرایند شده مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو در این تحقیق سعی شده است، تاثیر سطوح مختلف متیل جاسمونات (ppm 100 و 200) و سالیسیلیک اسید (mm1 و 2) و همچنین اثرات متقابل آنها بر برخی شاخص های رشد، عملکرد و کیفیت میوه در زمان برداشت و تاثیر این تیمارها بر روی بهبود کیفیت پس از برداشت و عمر انبارمانی میوه هلو رقم آلبرتا مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین ترتیب، محلول پاشی درختان، توسط تیمارها در دو مرحله نوک سبزی و نوک صورتی به صورت یک آزمایش اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در شرایط مزرعه انجام گرفت. در زمان برداشت بسیاری از خصوصیات کیفی و کمی میوه ها مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به منظور ارزیابی کیفیت پس از برداشت، میوه ها در دمای 1 درجه و رطوبت نسبی 5±90 درصد به مدت 25 روز انبار شدند. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که، محلول پاشی در مرحله نوک سبزی سبب تشکیل میوه اولیه و نهایی بیشتر در مقایسه با مرحله نوک صورتی جوانه ها شد و بدین ترتیب در پایان آزمایش بیشترین میانگین وزن و عملکرد و کیفیت میوه مربوط به محلول پاشی در مرحله نوک سبزی بوده است و در بین تیمارها، تیمار متیل جاسمونات ppm 200 و ترکیب توام با سالیسیلیک اسید mm 1بیشترین تاثیر را در بهبود ویژگی های رویشی، زایشی وخصوصیات کمی و کیفی میوه ها در زمان برداشت داشتند. همچنین پس از پایان مدت انبارمانی مشخص گردید که، تیمار متیل جاسمونات ppm 200 و ترکیب توام با سالیسیلیک اسید mm 1 نسبت به سایر تیمارها سبب افزایش عمر انبار مانی میوه های هلوی آلبرتا از طریق کاهش آسیب سرمازدگی، پراکسیداسیون لیپیدها، نشت یون و افزایش ویژگی های آنتی اکسیدانی، نظیرفعالیت آنزیم پراکسیداز، کاتالاز شدند.
فاطمه دهقان نیری وحیدرضا صفاری
شوری یکی از فاکتورهای مهم محیطی است که رشد گیاهان را محدود می کند. اسید سالیسیلیک نیز به عنوان یک هورمون نقش مهمی در مقاومت گیاهان به تنش های محیطی دارد. به منظور بررسی تاثیر اسید سالیسیلیک در کاهش اثرات نامطلوب شوری بر گیاه همیشه بهار، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سال 1391 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام گرفت. در این آزمایش شوری به عنوان عامل اول با 5 سطح (1، 3، 5، 7 و 9 دسی زیمنس بر متر) و اسید سالیسیلیک به عنوان عامل دوم با سه سطح (0، 100 و 200 میلی گرم بر لیتر) به صورت محلولپاشی برگساره ای در نظر گرفته و برخی صفات مرفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی ارزیابی شد.اثر تنش شوری بر تمام صفات ارزیابی شده به جز تعداد گل معنی دار شد. با توجه به نتایج، شوری سبب کاهش صفات مرفولوژیک، محتوای نسبی آب برگ، شاخص کلروفیل، فلورسانس کلروفیلی بیشینه، عملکرد کوانتومی، صفات روزنه ای،کلروفیل a، b و کل، کاروتنوئید، کاتالاز و پروتئین برگ و افزایش صفاتی همچون نشت یونی، فلورسانس کلروفیلی کمینه، فلاونوئید، آنتوسیانین، قندهای احیا کننده، پرولین، مالون د آلدئید، پر اکسیداز و پلی فنل اکسیداز نسبت به شاهد شد. اثر ساده اسید سالیسیلیک به جز تعداد گل و عمر گل در سایر صفات ارزیابی شده معنی دار شد. برهمکنش شوری و اسید سالیسیلیک در همه صفات به جز وزن تر ریشه، وزن تر و خشک گل، قطر گل، نشت یونی، شاخص کلروفیل، فلورسانس کمینه و بیشینه، عرض روزنه رو و زیر برگ، عرض سلول نگهبان رو و زیر برگ، طول روزنه زیر برگ، کاروتنوئید، کاتالاز و پراکسیداز معنی دار شد. با توجه به نتایج، در بیشتر صفات، غلظت 100 میلی گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک در بهبود اثرات تنش شوری موثرتر واقع شد. مجموع نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که شوری سبب کاهش و اختلال در رشد گیاه می شود و کاربرد اسید سالیسیلیک تا حدی می تواند اثرات مخرب شوری را کاهش دهد و سبب افزایش تحمل گیاه به شوری شود.
راحله موسی پور وحیدرضا صفاری
فلزات سنگین به تازگی عنوان یک آلوده کننده جدید که خطرناک تر از سایر آلوده کننده های محیطی است، شناخته شده است. با توسعه آلودگی به مناطق شهری باید توجه بیشتری به نقش گیاهان زینتی در پالایش این آلودگی ها شود. یکی از کارآمدترین روش ها برای حذف، جذب، تجزیه و تبدیل آلودگی ها از محیط زیست گیاه پالایی می باشد. مزیت های این روش نسبت به سایر روش ها شامل سادگی و ارزان بودن می باشد. در این روش انتخاب گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش امکان بررسی استفاده از همیشه بهار و گل میمون جهت گیاه پالایی خاک های آلوده به عنصر مس بود. این آزمایش بصورت طرح کاملا تصادفی و در پنج تکرار در سال1391 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل 6 سطح مس 0، 50، 100، 200، 400 و 800 میلی گرم بر کیلو گرم خاک بودند. بدین منظور یک ماه پس از آلوده سازی خاک گلدان ها به این عنصر، نشاء های همیشه بهار و میمون به گلدان ها منتقل و پس از رشد کافی گیاه میزان جذب مس در ریشه، اندام هوایی و برخی شاخص های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی از جمله میزان پرولین، نشت یونی، میزان رنگیزه های فتوسنتزی، مالون د آلدئید، پارامترهای رشد و صفات روزنه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، افزایش سطوح مس به شکل معنی داری باعث کاهش طول ساقه و ریشه، وزن تر ساقه و ریشه، وزن خشک ساقه و ریشه، رنگیزه های فتوسنتزی، افزایش نشت یونی، قند احیاء، پرولین و مالون د آلدئید گردید. بیشترین تجمع مس درتیمار800 میلی گرم بر کیلو گرم خاک ریشه همیشه بهار و میمون بود. بالاترین طول ریشه و ساقه، بیشترین وزن تر و خشک ساقه و ریشه در تیمار شاهد دیده شد. در نتیجه به نظر می رسد که گیاه همیشه بهار و میمون جهت پالایش فلز سنگین مس در مناطق آلوده به این عنصر مناسب می باشد.
مریم افروشه محمود شور
هدف از این پژوهش امکان بررسی گیاهان زینتی جعفری tagets erecta، گل آهار zininas elegans و گل همیشه بهار calendula officinalis جهت گیاه پالایی خاک های آلوده به مس بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در چهار تکرار در شرایط گلخانه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح مس(0، 100، 200، 400 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) و پنج سطح اسیدسالسیلیک(0، 1 میلی مولار محلول پاشی برگی، 2 میلی مولار محلول پاشی برگی، 1 میلی مولار اضافه شدن به خاک و 2 میلی مولار اضافه شدن به خاک) بودند. با افزایش سطح مس، شاخص های رشدی وزن تر و خشک ریشه، اندام هوایی، تعداد برگ، ارتفاع گیاه و سطح برگ به شدت کاهش یافت و در سطح احتمال 1% معنی دار بود. اندازه گیری برخی از شاخص های بیوشیمیایی(میزان کلروفیل و فتوسنتز) و برخی از شاخص های اکوفیزیولوژیکی (میزان کلروفیل فلورسنس اولیه(fo)، میزان نسبت کلروفیل متغیر به ماکزیمم(fv/fm)، دمای سطح برگ، تعرق، هدایت روزنه و مقاومت روزنه) نشان داد که همه اجزاء کلروفیل، فتوسنتز، میزان تعرق و هدایت روزنه با افزایش غلظت مس کاهش یافت و اختلافات معنی داری در سطح احتمال 1% مشاهده شد. در اندازه گیری نتایج حاصل از اندازه گیری غلظت مس مشخص شد در گل همیشه بهار، فاکتور انتقال و زیست انباشتگی بیشتر از 1 بود بنابراین این گیاه به عنوان سوپرجاذب مس شناخته می شود. در گل جعفری علارغم اینکه فاکتور انتقال کمتر از یک بود اما زیست انباشتگی آن دو بود که این نشان دهنده توانایی تجمع و مقاومت بالا به فلز سنگین مس است و می تواند به عنوان یک گیاه پالاینده فلز سنگین مس بکار رود. همچنین بیشترین شاخص مقاومت و راندمان حذف مس، به ترتیب مربوط به گل جعفری، همیشه بهار و آهار بود. تیمار اسیدسالسیلیک بصورت اضافه شدن به خاک در غلظت 2 میلی مولار بیشترین تاثیر را بر شاخص های مورد بررسی داشت.
مریم تورانی گلوسالار وحیدرضا صفاری
برای بررسی اثر تیمارهای اسانس های گیاهی روی عمر گل جایی گل های بریده رز و نرگس، آزمایش های فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار برای گل رز و 3 تکرار برای گل نرگس انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده برای گل شاخه بریده رز شامل اسانس آویشن، اکالیپتوس و پونه، هر کدام در دو سطح (250 و 500 میلی گرم در لیتر) به صورت بلند مدت (استاندارد) و شاهد بودند. آزمایش در دمای محیط 1±20 درجه سانتی گراد انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده برای گل بریده نرگس شامل اسانس آویشن، اکالیپتوس و پونه هر کدام در دو سطح (50 و 100 میلی گرم در لیتر) به صورت بلند مدت(استاندارد) در دو دمای 2±21 و 2±10 درجه سانتی گراد بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که تیمارهای مورد استفاده، عمر گل جایی گل ها را به طور معنی داری افزایش دادند. بیشترین عمر گل جایی گل بریده رز در رقم آوالانچ مربوط به تیمار اسانس اکالیپتوس (در هر دو غلظت به کار رفته) بیش از (11 روز) بود، در حالی که در تیمار شاهد در همین رقم (8 روز) و در گل بریده رز رقم دلسویتا مربوط به تیمار اسانس پونه (در هر دو غلظت به کار رفته) به مدت (9 روز ) و در تیمار شاهد در این رقم کمتر از (6 روز ) بوده است. همچنین این تیمارها باعث جذب بیشتر محلول نگهدارنده و افزایش وزن تر نسبی و قطر گل بیشتر و کاهش پژمردگی گلبرگ شدند. در گل های بریده تیمار شده، محتوای کلروفیل بیشتری در برگ ها نسبت به تیمار اسانس آویشن و شاهد مشاهده شد. همچنین تیمارهای اسانس های گیاهی همراه با کاهش ph محلول نگهدارنده، عمر گل جایی را بهبود بخشیدند. تیمارهای اسانس های گیاهی باعث کاهش رشد و تکثیر میکروارگانیزم های درون محلول نگهدارنده شدند و تا حد زیادی از رشد باکتری های سودوموناس و اشرشیا کولی و کپک ها جلوگیری کرده بودند. در گل بریده نرگس، بیشترین عمر گل جایی (75/6 روز) مربوط به تیمار اسانس پونه با غلظت(100 میلی گرم در لیتر) در دمای 10 درجه است و کمترین عمر گل جایی حدود (3 روز) مربوط به دمای 21 درجه سانتی گراد و در تیمار شاهد بوده است. همچنین کمترین درصد پژمردگی مربوط به تیمار اسانس پونه (100 میلی گرم در لیتر) در 6 تا 8 روز بعد از اعمال تیمار بود. نتایج این پژوهش نشان داد، تیمارهای بلند مدت اسانس های گیاهی قابل توصیه است. همچنین نگهداری گل های بریده در دمای پایین، عمر گل جایی را افزایش می دهد.
مهدیه نادوکی وحیدرضا صفاری
استفاده از گیاهان زینتی برای خارج ساختن فلزات سنگین از خاک به عنوان گزینه نوید بخشی در پاکسازی خاک و آب مطرح شده است. برای مطالعه تأثیر سطوح مختلف سرب و مس بر رشد و نمو و تجمع زیستی این عناصر در گیاهان آفتابگردان زینتی و لاله عباسی، آزمایش های گلدانی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهیدباهنرکرمان انجام شد. بدین منظور پس از آلودگی خاک ها، کاشت بذور و رشد کافی گیاهان، میزان جذب سرب و مس در ریشه و اندام هوایی و تأثیر این عناصر بر برخی شاخص های مرفولوژیک و صفات روزنه ای و نیز پرولین، نشت یونی، قنداحیا، رنگیزه های فتوسنتزی و آنزیم های آنتی اکسیدان (سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز و پراکسیداز) اندازه گیری شد. در نتیجه با توجه به مقادیر سرب و مس جذب شده و تجمع آن ها در ریشه ها، به نظر می رسد که گیاهان مورد مطالعه، گیاهانی با تحمل نسبی در مقابل تنش ناشی از افزایش این عناصر باشند.
شیوا زعفرانچی مهری صفاری
چکیده ندارد.