نام پژوهشگر: حمید رضا کازرانی
مرضیه کبیریان حمید رضا کازرانی
دسترسی به مقادیر مرجع پارامترهای سرمی از اهمیت ویژه ای جهت ارزیابی درمانگاهی و تشخیص بیماری ها در حیوانات مختلف واز جمله آبزیان برخورار است. جهت تعیین مقادیر مرجع برخی از آنزیم های سرم خون ماهی سفید، خون گیری از ساقه ی دمی 20 ماهی نر و 20 ماهی ماده صید شده از صیدگاه رودخانه تجن انجام گرفت. پس از جدا کردن سرم، مقادیر پارامترهای alt، ast ، alp، cpk و ldh اندازه گیری گردید. علاوه بر تعیین مقادیر مرجع جهت کل جمعیت ماهی سفید، مقادیر مرجع مربوط به دو جنس نر و ماده نیز از نظر آماری با هم مقایسه شد. بعلاوه میزان همبستگی هر یک از پارامترهای مورد مطالعه در جمعیت کل و همچنین در جنس های نر و ماده با دیگر پارامترها مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس در کل جمعیت ماهی سفید، مقادیر سرمیپارامترهای مورد مطالعه عبارت بودند از(median±q1-q3): ast: 30/561-375 ± 455، alt: 5/34-5/15 ±20، alp: 5/150-79 ±5/101، cpk: 655-5/39 ± 5/241 و ldh : 2727-1701±2163 واحد بین المللی بر لیتر. همچنین مقادیر alt ، ast و alpبه طور معنی داری در جنس نر بالاتر بود. بین مقادیر cpk و ldh در هر دو جنس همبستگی منفی وجود داشت. همچنین بین مقادیر alt با ast و alp و نیز بین alp و ast در کل جمعیت همبستگی معنی داری وجود داشت. نتایج حاضر می تواند بخش مهمی از خلا موجود در زمینه مقادیر مرجع برخی از آنزیم های سرم خون ماهیان سفید را پوشش دهد.
احسان زیادلو حمید رضا کازرانی
مسمومیت با سرب در همه جانداران و از جمله در آبزیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آلیسین یکی از مهمترین مواد موثره گیاه سیر می باشد که انتظار می رود با توجه وفور اسیدهای آمینه سولفور دار، اثر پیشگیری کننده در مسمومیت با سرب ایفا نماید. در این تحقیق به بررسی تأثیر آلیسین بر اثرات سمی سرب با توجه به فعالیت آنزیم های سرم خون در ماهی کپور پرداخته شده است. پنج گروه 25 تایی ماهی کپور (10 ±100گرمی) مورد مطالعه قرار گرفت. گروه های 5-2 (آزمون) به مدت 10 روز mglit7 استات سرب دریافت نمودند. گروه های 3 و 4، از 5 روز قبل از افزودن استات سرب، به ترتیب روزانه به میزان 5 و mgkg bw10 آلیسین دریافت نمودند. گروه 5 مشابه گروه 4 بود اما تنها همزمان با استات سرب، آلیسین دریافت نمود. در پایان دوره آزمایش، آنزیم های سرم شامل ggt، alt، ast، ldh و alp اندازه گیری گردید. میزان پارامترهای مورد مطالعه در گروه 2 (دریافت سرب) در مقایسه با گروه شاهد، افزایش قابل ملاحظه ای نشان می داد (p<0.001). آنزیم های مورد مطالعه در گروه هایی که بعلاوه آلیسین دریافت کرده بودند (گروه های 5-3)، به طور وابسته به دوز و معنی داری از گروه 2 کمتر بود. با اینحال تفاوت معنی داری از این نظر بین گروه های 4 و 5 مشاهده نشد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از تأثیر قوی آلیسین در جلوگیری از ایجاد ضایعات بافتی متعاقب مسمومیت با سرب می باشد.
کاوه رحیمی حمید رضا کازرانی
بیماری های ایسکمیک قلب از مهمترین مشکلات قلبی- عروقی هستند که مطالعات زیادی برای پیش گیری از آنها و نیز به حداقل رساندن آسیب های بعد از آن در حال انجام است .هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی آب انار بر قلب ایزوله موش صحرایی متعاقب ایسکمی و پرفوزیون مجدد میوکارد بود. در مرحله اول پژوهش، قلب مجزای موش های صحرایی نژاد ویستار در 5 گروه هر گروه شامل 9 قلب توسط دستگاه لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. گروه دوم ایسکمی و پرفوزیون مجدد ایجاد اما از آب انار استفاده نشد. سایر گروه ها پس از 30 دقیقه تثبیت، ایسکمی عمومی (30 دقیقه) و پرفوزیون مجدد (120 دقیقه) را تجربه نمودند. همچنین، غلظت های مختلف آب انار (1، 2 و 4 درصد) به محلول کربس ورودی به قلب های گروه های آزمون افزوده شد. طی دوره آزمایش، همودینامیک قلب های مجزا بررسی گردید. در پژوهشی دیگر از این مطالعه (پیلوت)، تأثیر عصاره اتانولی (70%) پیه انار بر قلب ایزوله نورموکسیک موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. گروه شاهد محلول کربس و سایر گروه ها (گروه های 2 تا 10) همزمان غلظت های مختلف عصاره اتانولی پیه انار (4 - 000001/0 درصد) را دریافت نمودند. در ادامه این مطالعه، اثرات حفاظتی تجویز خوراکی آب و یا پیه انار در برابر ایسکمی و پرفوزیون مجدد میوکارد بررسی شد. آب (4/0 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و یا عصاره پیه انار (200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) طی مدت 21 روز به موشها ی صحرایی در 3 گروه 10 تایی گاواژ گردید و سپس قلب آنها توسط دستگاه لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. در هر سه گروه، ایسکمی (30 دقیقه) و پرفوزیون مجدد (120 دقیقه) اعمال گردید. در مرحله اول پژوهش، غلظت های مختلف آب انار موجب افزایش معنی دار فعالیت مکانیکی قلب و همچنین کاهش معنی دار انفارکت سایز شد، اما تاثیر معنی داری بر ضربان قلب و فشار پرفوزیون کرونر نداشت. در قلب هایی که عصاره پیه انار (غلظت های بالای 00001/0 درصد) دریافت می کردند، ضربان قلب کاهش یافته و فشار داخل کرونر به تدریج زیاد می شد. همچنین فشار دیاستولی داخل بطن نیز افزایش یافته و در نتیجه فشار توسعه یافته بطن چپ (lvdp) به صفر تمایل پیدا می نمود. مصرف خوراکی آب و پیه انار موجب افزایش معنی دار ضربان قلب، فشار داخل بطن و فشار پرفوزیون کرونر گردید. همچنین، انفارکت سایز در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. نتایج این پژوهش، اثرات حفاظتی بسیار خوبی برای آب و پیه انار در برابر ضایعات ناشی از ایسکمی و پرفوزیون مجدد قلب ایزوله موش صحرایی پیشنهاد می نماید. البته افزودن عصاره اتانولی پیه انار به محلول کربس، اثرات کاردیوتوکسیک قوی به دنبال داشت که استفاده از آن را در مطالعه بر روی قلب ایزوله محدود می سازد. کلمات کلیدی: قلب، ایسکمی و پرفوزیون مجدد، انار
محمد فواد نوربخش شهری امیر افخمی گل
اگر چه ترنجبین از زمان های دور به عنوان داروی ملین به کار می رفته است، با اینحال بر اساس متدولوژی علمی اطلاعات کافی در این رابطه در دسترس نمی باشد. جهت بررسی اثرات ملین و یا پروکینتیک احتمالی ترنجبین، رت ها در گروه های 7 تایی آزمون و شاهد محلول ترنجبین و آب مقطر را به ترتیب به عنوان دارو و دارونما توسط لوله معدی دریافت نمودند. تعداد، وزن و درصد آب مدفوع طی 24 ساعت پس از تجویز دارو بررسی شد. جهت بررسی زمان عبور محتویات گوارشی، به رت های گرسنه دارو و یا دارونما خورانده شد، همه رت ها محلول حاوی فنول قرمز و متیل سلولز را نیم ساعت پس از دریافت محلول ترنجبین دریافت نمودند؛ رت های آزمون و شاهد (n=) در فواصل زمانی 5/0، 1، 2 و 4 ساعت پس از خوراندن محلول فنول قرمز و متیل سلولزقربانی شدند، سپس میزان فنول قرمز در قسمت های مختلف دستگاه گوارش اندازه گیری شد؛ همچنین وزن قسمت های مختلف دستگاه گوارش محاسبه شد. برای بررسی تاثیر احتمالی دارو بر ترشحات روده ای و یا امکان نشت اسمزی مایعات به داخل لوله گوارشی، در رت های بیهوش، ژژنوم به قطعات مساوی تقسیم شد و به هر قطعه با ترتیبی تصادفی محلول ترنجبین، محلول لاکتولوز (کنترل مثبت) و یا دارونما (کنترل منفی) تزریق شد، حجم مایعات در هر قطعه پس از یک ساعت اندازه گیری شد. محلول ترنجبین به شکل معنی داری موجب افزایش تعداد مدفوع، درصد آب و وزن آن گردید. ولی تاثیری بر زمان عبور محتویات از روده نداشت .حجم محتویات در قطعاتی از ژژنوم که به آن ها محلول ترنجبین و یا لاکتولوز تزریق شده بود، در مقایسه با قطعاتی که دارونما دریافت کرده بودند به طور معنی داری بیشتر بود.