نام پژوهشگر: محسن نیازی
حیدر قادری عباس شکاری
چکیده هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت برنامه درسی رشته علوم تربیتی (گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی) از نظر اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1390- 1389 می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است که به ارزشیابی کیفیت برنامه درسی موجود رشته علوم تربیتی براساس الگوی کلاین می پردازد. جامعه آماری پژوهش جمعاً 111 نفر که شامل دو زیر جامعه: الف)اعضای هیأت علمی رشته علوم تربیتی 6 نفر ب)دانشجویان رشته علوم تربیتی 105 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. قابلیت اعتماد پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرانباخ برآورده شده که پایایی پرسشنامه دانشجویان 934/0، و پایایی پرسشنامه اعضای هیأت علمی 878/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که کیفیت کلی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، در حد نسبتاً مطلوب بوده است. براساس داده های جمع آوری شده ملاک های ارزیابی اهداف، محتوا، وضعیت فعالیتهای پژوهشی، مواد و وسایل، وضعیت گروه های پژوهشی و فضای آموزشی؛ از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان در سطح نسبتاً مطلوبی می باشد. اعضای هیأت علمی وضعیت زمان در نظر گرفته شده را مطلوب گزارش کردند ولی دانشجویان معتقدند که در سطح نامطلوبی می باشد. از نظر اعضای هیأت علمی روش تدریس و وضعیت ارزشیابی؛ مطلوب گزارش شده در حالی که دانشجویان معتقدند که در سطح نسبتاً مطلوبی می باشد.
محسن نیازی محمد وحیدی نیا
سازند آب تلخ یکی از مهمترین واحد های کرتاسه ی پسین در حوضه رسوبی کپه داغ ( شمال شرق ایران) است. برش مورد مطالعه(برش قره سو) در 151 کیلومتری شمال مشهد و 2.5 کیلومتری جنوب غربی شهرستان کلات نادری می باشد. سازند آب تلخ در برش قره سو 1410 متر ضخامت دارد و لیتولوژی آن شیل ، مارن و مارن های سیلتی است. مرز زیرین و فوقانی آن بترتیب با سازندهای آبدراز و نیزار همشیب و تدریجی است. 165 نمونه که جمع آوری شده، توسط مطالعات میکروسکوپی بررسی گردیده که منجربه شناسایی 40 گونه از 14 جنس فرامینیفرهای پلانکتونیک شده و حاصل بایوزوناسیون آن 5 بایوزون است (از قاعده به سمت رأس سازند): 1- globotruncanita elevata partial range zone 2- globotruncana ventricosa interval zone 3- globotruncana falsosturti – globotruncana ventricosa assemblage zone 4- globotruncanella havanensis partial range zone 5- globotruncana aegyptica interval zone بر اساس این زونبندی سن سازند آب تلخ در برش قره سو ابتدای کامپانین تا کامپانین پسین می باشد. بعلاوه با توجه به بررسی های پالئواکولوژیکی، سازند آب تلخ به 4 بخش تقسیم شده است که بترتیب از قاعده به سمت رأس سازند بدین شرح است: p1,p2,p3,p4 برای تعیین عمق دیرینه از نسبت فرامینفرهای پلانکتونیک به بنتیک و برای بررسی میزان اکسیژن و مواد آلی از نسبت فرامینیفرهای بنتیک اپی فونا به اینفونا استفاده شده است. در بخش های p1 و p3 سطح آب دریا ومیزان مواد غذایی بالا ، اما میزان اکسیژن کم است. اما در بخش های p2 و p4 سطح آب کاهش یافته و میزان مواد غذایی نیز کم است ، اما میزان اکسیژن زیاد است.
جواد رودی محسن نیازی
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی برنامه های درسی آموزش عالی از نظر میزان توجه به مولفه های آموزش شهروندی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1390-1389 می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد، جامعه آماری پژوهش شامل همه اساتید و دانشجویان دانشگاه کاشان می باشد که براساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، 440 نفر (380 نفر دانشجو، 60 نفر استاد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد. قابلیت اعتماد پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برآورده شده که پایایی 94/. درصد بدست آمد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی و همچنین نرم افزار آماری spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع دانشجویان میزان توجه برنامه های درسی دانشگاه به مولفه های آموزش شهروندی را (نسبت به اساتید) مطلوب تر ارزیابی نموده اند، علیرغم اینکه ارزیابی اساتید در دو مقوله دانش شهروندی و نگرش شهروندی نسبت به ارزیابی دانشجویان از نمره بالاتری برخوردار می باشد. همچنین در بین دانشکده های دانشگاه، دانشجویان دانشکده های علوم انسانی و معماری و هنر ارزیابی مطلوب تری نسبت به میزان توجه به مولفه های آموزش شهروندی در برنامه درسی دانشگاه داشتند.
کامران گشنیزجانی وحید قاسمی
چکیده هدف اصلی این پژوهش ارائه یک گونه شناسی از سبک های زندگی دانشجویان است. برای تعریف مفهوم سبک زندگی از چهارچوب نظری پی یر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1389-1390 هستند. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است و در این راستا 400 پرسش نامه محقق ساخته از طریق نمونه گیری سهمیه ای در میان پاسخ گویان توزیع شده است. با توجه به داده های به دست آمده و تحلیل های نظری صورت گرفته، چنین نتیجه گیری شده است که عوامل کلیدی شکل دهنده به سبک زندگی دانشجویان را باید در نظام های ارزشی آن ها یافت و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی که در چهارچوب نظری مورد تأکید زیاد بودند، به دلیل محدود بودن جامعه آماری به دانشجویان، تا حدود زیادی خنثی شده اند. در نهایت سه گونه اصلی برای سبک های زندگی در میان دانشجویان تشخیص داده شد. نخست سبک زندگی فقه محور که ارزش های برگرفته از فقه در آن نقش اصلی را بازی می کنند؛ دوم سبک زندگی غرب گرا که در آن بخشی از ارزش های وارد شده از غرب را باید عامل کلیدی به حساب آورد؛ و سوم سبک زندگی عرف گرا که مهم ترین وجوه مشخصه آن چالش بین ارزش های برگرفته از فقه و ارزش های وارد شده از غرب و حضور پررنگ تر ارزش های عرفی هستند. کلید واژه ها: سبک زندگی، مصرف فرهنگی، ارزش، اوقات فراغت
الهام شفایی مقدم محسن نیازی
به عقیده بسیاری از جامعه شناسان، جنسیت شاید یگانه ویژگی مهمی است که به طور اساسی تعیین کننده ادراکات، نگرش ها، رفتارها و منزلت افراد در جامعه بوده و خود نیز به شدت تحت تأثیر یادگیری اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد. هر یک از مقولات مرد یا زن بودن مبتنی بر یکسری تصورات و پیش فرض هایی درباره نگرش ها و رفتارهای مناسب مردانه و یا زنانه (طرحواره های جنسیتی) است که در فرهنگ هر جامعه-ای تعاریف ویژه و متفاوتی می یابند. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی از نظریه های نقش، طرحواره جنسیتی، یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری جنسیتی به تحلیل و تبیین عوامل موثر بر نگرش به طرحواره های جنسیتی نقش زنان پرداخته شود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. یافته های توصیفی پژوهش حاکی از آن است که هر چند بخش قابل توجهی از پاسخگویان دارای دیدگاه-های برابری گرا هستند، در عین حال در برخی زمینه ها دیدگاه های سنتی تقسیم نقش های جنسیتی هنوز پابرجاست. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و برابری گرایی جنسیتی نشان داد که رابطه ی متغیرهای سن، وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی و تحصیلات والدین در جهت مورد انتظار بود. یعنی به میزانی که این متغیرها افراد را در معرض موقعیت ها و افکار جدید قرار می دهند برابری گرایی جنسیتی را در آنها تقویت می کنند. همچنین مشخص گردید که عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و متغیرهای نگرشی یعنی دینداری، سنت گرایی و تقدیرگرایی و مصرف رسانه ای بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیتی موثر می باشد. بیشترین تأثیر بر برابری گرایی جنسیتی مربوط به متغیر شیوه تربیتی مقتدرانه والدین است که دارای 0.157=? می باشد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر تقدیرگرایی با دارا بودن 0.151-=? نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر سنت گرایی و پس از آن متغیر جامعه پذیری به ترتیب با 0.146- و 0.109-=? می باشد. در نهایت، متغیر دینداری با میزان 0.100-=? کمترین اثرگذاری منفی را در بین متغیرهای مورد بررسی داشته است.
مریم گنجعلی عباس شکاری
از آنجا که دانشگاه ها به عنوان متولیان اصلی پرورش نیروهای متخصص جامعه محسوب می شوند، نقشی کلیدی و تعیین کننده در توسعه کار آفرینی و پرورش ویژگی های شناختی-رفتاری کار آفرینانه در دانشجویان دارند. هدف از این پژوهش ، ارزیابی و مقایسه ویژگی های شناختی-رفتاری کار آفرینانه دانشجویان در دانشکده های مختلف دانشگاه کاشان می باشد و با روش تحقیق توصیفی-پیمایشی انجام شده است. در این تحقیق از طریق پرسشنامه نظر سنجی بیش از 500 نفر ، به صورت تصادفی از بین 5 دانشکده، به تفکیک و نسبت جمعیت هردانشکده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت . وبا کمک نرم افزار spss داده هاتجزیه و تحلیل شد.تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع بین ویژگی های شناختی-رفتاری کار آفرینانه دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد. البته بررسی داده های مربوط به هر یک از ویژگی ها به صورت مجزا، تفاوت هایی را بین دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه کاشان نشان می دهد. همچنین بررسی فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون یومن ویتنی نشان داد بین ویژگی های شناختی-رفتاری کار آفرینانه دانشجویان دانشکده های علوم انسانی ، معماری و هنر، فنی-مهندسی ، شیمی و علوم پایه تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، رتبه بندی نمره کارآفرینی دانشجویان دانشکده های مختلف با استفاده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن نشان داد دانشجویان دانشکده های علوم انسانی، فنی-مهندسی، علوم پایه، هنر و شیمی به ترتیب در رتبه های اول تا پنجم قرار می گیرند.. . نظربه هدف اساسی تحقیق، سنجش ویژگی های شناختی-رفتاری کارآفرینانه دانشجویان جامعه نمونه می تواند در طراحی دوره های آموزشی کار آفرینی در دانشگاه ها استفاده شود
خدیجه شرقی گورابی اسداله بابایی فرد
چکیده در این پژوهش، به بررسی رابطه ی اینترنت با زندگی روزمره ی دانشجویی با تأکید بر هویت پرداخته می شود. امروزه به دلیل گسترش حضور اینترنت در نظام آموزش عالی و دانشگاه ها، بخش مهمی از زندگی روزمره ی دانشجویان با اینترنت آمیخته شده و پیوند یافته است. این پژوهش، بر پایه ی این پیش فرض استوار شده است که مولفه های سازنده ی زندگی دانشجویان سه هویت دانشجویی، نسلی و شهروندی می باشد که دانشجویان در فرایند زندگی تحصیلی شان به شکل بخشیدن و تقویت این سه بعد از ابعاد هویت می پردازند؛ در این میان، اینترنت به عنوان یکی از عواملی که منجر به شکل گیری و تقویت این ابعاد هویتی می گردد، مورد توجه قرار می گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مردم نگاری، اینترنت در متن زندگی روزمره ی دانشجویی مورد بررسی واقع شده و در عین حال به مقایسه ی حضور اینترنت در زندگی روزمره ی دانشجویان در دو دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور شهرستان رامسر پرداخته شده است. این دو دانشگاه دارای دو نظام آموزش متفاوت از هم می باشند از این رو به تطبیق و مقایسه ی این دو نظام آموزشی در رابطه با اینترنت پرداخته شده است. در این پژوهش در دانشگاه آزاد از مجموع 2240 نفر دانشجوی دختر و پسر در مقطع کارشناسی با 21 نفر از دانشجویان و در دانشگاه پیام نور از مجموع 3727 دانشجوی دختر و پسر در مقطع کارشناسی با 36 نفر مصاحبه صورت گرفته است که تمامی این دانشجویان هر یک به میزانی کاربر اینترنت بوده اند. به طور کلی یافته های این پژوهش نشان می دهند که اینترنت در زندگی روزمره ی بسیاری از دانشجویان حضور چشمگیری دارد و در شکل گیری هر یک از هویت های سه گانه ی (دانشجویی، نسلی، شهروندی) نقش دارد اما بیش از همه منجر به تقویت هویت نسلی دانشجویان می شود که این امر به دلیل این است که عمده ی مصرف دانشجویان از اینترنت، مصارف سرگرمی و فراغتی است. کلمات کلیدی: زندگی روزمره، هویت، فرهنگ، رسانه های نوین، اینترنت، اوقات فراغت، مردم نگاری
اسماء عسکری کویری محمد گنجی
پژوهش حاضردر جهت شناخت فرهنگ عمومی بین شهروندان 15-69 ساله ی آران و بیدگلی در سال (91-1390) انجام شده است از64709 نفر به عنوان جامعه ی آماری،382 نفر به عنوان نمونه به روش سهمیه ای انتخاب که از این تعداد پرسش نامه ی توزیع شده،360 عدد پاسخ داده شده است. طبق نتایج برگرفته از پرسش نامه ها و مصاحبه با مسئولین فرهنگی ادارات شهرستان می توان گفت: شهروندان آرانی وبیدگلی معتقدند اگر چه مردم بر برخی ارزش ها مثل وجدان کاری،توجه به خانواده و فرزندان، هویت ملی همچنان پایبند هستند و آنها را ارزشمند می شمارند اما امروزه پایبندی به ارزش های اخلاقی مثل صداقت، امانت داری، اعتماد اجتماعی و... نسبت به گذشته افول کرده است و جوانان از وجود نابرابری ،پارتی بازی،کمبود امکانات خدماتی و رفاهی خانواده ها ناراضی هستند و مجموعه ی این عوامل موجب شده که جوانان آینده را در هاله ای از ابهام نگاه کنند و از جدیت و هرگونه تلاشی جهت پیشرفت در آینده خودداری کنند و نسبت به آینده احساس یاس و ناامیدی داشته باشند. همچنین پایبندی به ارزش های سیاسی و مشارکت اجتماعی در میان شهروندان آران و بیدگلی کاهش یافته است و این افول ارزشی در میان مردان نسبت به زنان بیشتر است. طبق مصاحبه های انجام شده نیز می توان گفت بسته بودن فضای فیزیکی و جغرافیایی شهر موجب شده که شناخت شهروندان نسبت به سایر اقوام،اقلیت ها و فرهنگ ها محدود باشد و همین عامل ارتباطات فرهنگی و اجتماعی مردم شهرستان را بسیار کاهش می دهد و در فرایند اجتماعی شدن شهروندان مشکل آفرین است و نشاط اجتماعی و مناسبات مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و همین امر موجب شده مردم در نگرش خود نسبت به دیگران دید منفی تری داشته باشند و یک نوع تجزیه ی فرهنگی (بدبینی نسبت به دیگران) در شهر آران و بیدگل مشاهده شود و در واقع همین نگرش منفی نسبت به یکدیگر می تواند نقش مهمی در کاهش اعتماد و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
الهام زمانی مورکانی عباس شکاری
چکیده یادگیری سیار نوع متفاوتی از یادگیری از طریق فاوای آموزشی (icte)است که میتواند با استفاده از فناوریهای بیسیم، تحولات بزرگی را در امر آموزش همگانی ایفا کند . هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش سیار به وسیله ی تلفن همراه هوشمند بر کاهش آلودگی های زیست محیطی در بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال 91-1390می باشد. روش پژوهش بر اساس ماهیت، شبه تجربی با طرح پیش آزمون–پس ازمون با گروه شاهد می باشد. جامعه ی آماری در این پژوهش دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه های دولتی اصفهان در سال91-90 می باشد(n=7822) که 78 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای_تصادفی به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته ی 47 سوالی بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 83% برآورد شد. آموزش به مدت 21 جلسه و تحت مداخله ی روش آموزش سیار به وسیله ی (sms,mms,blutooth) انجام شد. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته ی 47 سوالی بود که روایی آن از طریق بررسی توسط اساتید و متخصصان فن محقق گردیده و پایایی از طریق آلفای کرونباخ 83% محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی(میانگین،انحراف معیار، درصد و فراوانی) و آمار استنباطی( آزمون t تک متغیره و آزمون f) استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش سیار درکاهش رفتار مخاطره آمیز افراد نسبت به محیط زیست نقش اساسی دارد همچنین آموزش سیار به وسیله ی تلفن همراه هوشمند باعث بالا رفتن سطح آگاهی افراد در مورد آلودگی صوتی، ترافیکی و گازهای آلاینده ی هوا شده ونیز موجب افزایش توجه به کنترل الودگی مواد زاید جامد در محیط توسط افراد می شود. به علاوه یافته های تحقیق نشان دهنده ی تاثیر آموزش سیار در افزایش میزان آگاهی افراد نسبت به حفظ منابع زیست محیطی می باشد.
اعظم ولایتی نجف آبادی محسن نیازی
نقش تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه ملی در ارتقاء هویت های فرهنگی جامعه و به ویژه در افزایش هویت دینی شهروندان مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. در این ارتباط، بسیاری از اندیشمندان علوم ارتباطات و صاحبنظران علوم دینی بر نقش تلویزیون در نشر ، اشاعه و تعمیق فرهنگ و هویت دینی تأکید داشته اند. به طور کلی، هدف رسانه دینی و برنامه های دینی تلویزیون، آگاهی بخشی مبانی دینی به شهروندان با استفاده از روش های اطلاع رسانی و تبلیغ به منظور ارتقاء هویت دینی می باشد. بر این مبنا، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با هدف تعمیق و ارتقای معرفت دینی شهروندان، خود را از پایگاه دینی تعریف و رسالت تبلیغی خویش را بر آن استوار نموده است. با توجه به موارد فوق، هدف اساسی این پژوهش، بررسی رابطه بین برنامه های دینی تلویزیون و هویت دینی شهروندان در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این پژوهش از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. میزان هویت دینی به عنوان متغیر وابسته تحقیق با استفاده از مدل دینداری گلارک و استارک در پنج بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی، شناختی و پیامدی با استفاده از 47 گویه در قالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفته است. اعتبار و روایی مقیاس هویت دینی با توجه به نتایج آزمون آلفای کرونباج 93/0 درصد مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان واقع در سنین 65-16 سال شهر اصفهان در سال 1390 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد420 نفر به انتخاب نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شده اند.یافته های تحقیق همبستگی بین متغیر برنامه های دینی تلویزیون و میزان هویت دینی شهروندان را نشان می دهد. نتایج فعالیت آماری مربوط با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای میزان مشاهده انواع برنامه های دینی تلویزیون و نوع نگرش به برنامه های دینی تلویزیون با میزان هویت دینی (608/0و674/0 r= ) در سطح اطمینان 99 درصد را مورد تأیید قرار می دهد.همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، اثرات متغیرهای فوق بر میزان هویت دینی را به ترتیب با 46 و 39 درصد نشان داده است.
قدرت ستارنزاد محسن نیازی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه فرهنگی آموزش شهروندی زنان مناطق شمال و جنوب تهران انجام شده است. این پزوهش از نوع کاربردی و با روش تحقیق کمی انجام شده است. جامعه آماری، شامل زنان شش منطقه از تهران می باشد که سه منطقه در شمال و سه منطقه در جنوب مورد بررسی قرار گرفت.در هر منطقه حدود 43 نفر و در مجموع 260 نفر در این پزوهش بررس شدند. برای تعیین جامعه آماری 260 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای، تصادفی و خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایای 89% بوده است. پرسشنامه با مقیاس پنج نمره ای لیکرت (کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) تهیه گردیده است. جهت بررسی یافته های این پوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و آموزش شهروندی همبستگی وجود دارد و همچنین زنان مناطق شمال نسبت مناطق جنوب از سرمایه فرهنگی بالا برخوردار هستند.
معصومه دلفان محسن نیازی
این پژوهش، با هدف تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر احساس امنیت در بین زنان شهرستان خرم آباد مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که اختلال در امنیت پیامد و بازتاب های نگران کننده ای دارد و از طرف دیگر، بی تردید در ایجاد امنیت و احساس امنیت عوامل گوناگونی دخالت دارد، در این پژوهش به بررسی برخی از این عوامل پرداخته شده است. داده ها ونتایج به کار گرفته شده در این پژوهش از روش « پیمایشی» استفاده شده است. جامعه آماری آن را زنان و دختران بالای 18 سال ساکن در شهر و چند روستا شهرستان خرم آباد تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 425 نفر تعیین شده است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تلفیقی از شیوه نمونه تصادفی ساده توأم با روش نمونه گیری خوشه-ای انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه توأم با مصاحبه بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تآیید قرار گرفت. همچنین روش تجزبه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل رابطه متغیرهای مستقل تحقیق و مقایسه روابط بین آن ها با متغیر وابسته از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t و همچنینی تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های آزمون آماری نشان داد که بین احساس امنیت با متغیرهای زمینه ای تحصیلات، شغل و محل سکونت رابطه معنا داری وجود دارد. و همچنین رابطه معنادار بین متغیرهای اجتماعی و فرهنگی( سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، رسانه جمعی و امکانات فرهنگی) با مقوله احساس امنیت زنان در شهرستان خرم آباد را نشان داده است. نتایج آزمون t تفاوت مهنا دار بین احساس امنیت در بین زنان مناطق شهری و روستایی را در سطح 95 درصد نشان داده است.
فاطمه احسانی راد محمد گنجی
امروزه مقول? مشارکت از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار، به شمار می رود. مدیران و برنامه ریزان شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت های مردم به اهداف خود در زمینه اجرای طرح ها و برنامه ها به بهترین نحو ممکن نائل آیند. پژوهش حاضر در راستای همین هدف به بررسی عوامل موثر در زمین? مشارکت مردم در امورخیریه به ویژه وقف پرداخته و سعی کرده که با شناسایی برخی عوامل مهم و موثر مسئولین شهری را برای تقویت این عوامل تأثیرگذار بر مشارکت در امورخیریه تشویق نماید. نوع روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، روش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق کلی? افراد 34 سال به بالای شهرستان کاشان هستند که به شیوه غیراحتمالی و سهمیه ای در ناحیه های تعیین شده مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش در این تحقیق پرسشنامه بوده و برای رواییِ ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش رابطه معنادار بین متغیرهای دین داری، عدالت خواهی، همبستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد شهروندی با مشارکت در امورخیریه را نشان داده است. به این معنی که هر چه این عوامل در بین مردم قوی تر باشد، مشارکت مردم در نیکوکاری نیز بیش تر می شود. همچنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از میان عوامل شناخته شده، متغیرهای عوامل معنوی، روحیه عدالت خواهی و انسجام اجتماعی بهترین تبیین کنند? تغیرات متغیر مشارکت در امورخیریه هستند و از بین این سه متغیر نیز روحیه عدالت خواهی بیش ترین تأثیر مستقیم را بر مشارکت در امورخیریه دارد.
زهره حسن زاده سورشجانی عباس شکاری
پژوهش حاضر درصدد بررسی میزان همخوانی و هماهنگی برنامه ی درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده درس ریاضی پایه سوم راهنمایی با توجه به چهار عنصر عمده ی آن می باشد. پژوهش از نوع کمی بوده و روش بررسی روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش چنان که از عنوان آن بر می آید کلیه دانش آموزان سال سوم راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری که در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل هستند و بالغ بر 13715 نفر (6562 دختر و 7153 پسر) است همچنین کلیه دبیران مشغول به تدریس در همان سال و همان پایه است که برابر با 357 نفر ( 161 مرد و 196 زن ) می باشند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 195 دانش آموز پسر و 179 دانش آموز دختر همچنین 83 دبیر مرد و 102 دبیر زن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای دستیابی به برنامه درسی قصد شده از کتاب درسی و کتاب راهنمای تدریس ریاضی پایه سوم راهنمایی همچنین یک پرسشنامه نظر سنجی از دبیران که میزان آگاهی آن ها را از چهار عنصر اصلی برنامه درسی ریاضی می سنجید و شامل 21 سوال بود استفاده شد و برای دستیابی به برنامه درسی اجرا شده نیز از یک پرسشنامه نظرسنجی از دبیران و یک پرسشنامه نظر سنجی از دانش آموزان استفاده شد که به ترتیب دارای 55 و27 سوال بسته پاسخ می باشند و طبق مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده اند و به منظور دستیابی به برنامه درسی کسب شده نیز یک آزمون پیشرفت تحصیلی برگزار شد. پس از جمع آوری اطلاعات لازم تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss انجام شد و با استفاده از تحلیل واریانس رگرسیون چند متغییره رابطه بین برنامه درسی قصد شده (آگاهی دبیران از چهار عنصر برنامه درسی) با برنامه درسی اجرا شده (میزان پیاده سازی هر یک از این چهار عنصر در کلاس درس) و با برنامه درسی کسب شده (آزمون پیشرفت تحصیلی) مشخص گردید. نتایج به دست آمده از این پژوهش به شرح زیر است: در برنامه درسی قصد شده نتایج نشان داد که میزان آگاهی معلمان از اهداف، محتوا، اصول و روش های یاددهی- یادگیری و روش های ارزشیابی درس ریاضی پایه سوم راهنمایی بالاتر از حد متوسط می باشد. در رابطه با برنامه درسی اجرا شده نیز نتایج نشان داد که دبیران و دانش آموزان میزان تحقق اهداف، پیاده سازی محتوا، استفاده از روش های مناسب یاددهی- یادگیری و روش های ارزشیابی را بیشتر از حد متوسط ارزیابی کرده اند اما در همه این شاخص ها میانگین دیدگاه دبیران بالاتر از میانگین دانش آموزان بوده است. در رابطه با برنامه درسی کسب شده نیز نتایج نشان داد که تنها بین آگاهی از اهداف با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد و در دیگر زمینه ها رابطه معناداری مشاهده نشد. کلید واژه: برنامه درسی قصد شده- برنامه درسی اجرا شده – برنامه درسی کسب شده- کتاب درسی ریاضی
رحمان سنگانه محسن نیازی
در این پژوهش زمان اعم از ساعات، ماه ها و فصول و ویژگی های فردی و اجتماعی مجرمین محکوم شده شهر کاشان در سال 1390 بر زمان وقوع جرائم راهور، ضرب و جرح و سرقت مورد بررسی قرار گرفته و سوال اصلی تحقیق عبارت بود از اینکه آیا زمان در وقوع جرائم مختلف تأثیر دارد و اینکه آیا ویژگی های فردی و اجتماعی مجرمین بر زمان وقوع جرائم موثر می باشد و مهمترین فرضیه مورد نظر در این پژوهش، وقوع جرائم در زمان های خاصی از شبانه روز بوده که ویژگی های فردی و اجتماعی مجرمین در آن تأثیرگذار نیست. جامعه آماری 236 نفر، مجرمین محکوم شده جرائم مذکور بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی است و جمع آوری اطلاعات بوسیله فرم های از پیش تعیین شده و استخراج از تعداد 25 فقره پرونده تصادف،40 سرقت و 40 فقره ضرب و جرح و تجزیه و تحلیل از طریق نرم افزار spss می باشد که نتایج حاصله از تحلیل های ارائه شده نشانگر کلیه جرائم مورد تحقیق در زمان های خاصی از روز بوده و هیچکدام از ویژگی های مجرمین بجز عامل تأهل ارتباطی با زمان وقوع آن ندارد و کلیه فرضیه های ÷یش بینی شده بجز وضعیت تأهل مورد تأیید قرارگرفته است.
زهرا اسلامی برزکی محمد گنجی
شهروندی به عنوان یک پدید? اجتماعی مدرن از مولفه های محوری نظام های سیاسی دموکراتیک و شاخصی کلیدی برای نشان دادن تحقق دموکراسی در یک جامعه مدرن است.شهروندی نیازمند یک احساس مستقیم از عضویت اجتماعی بر اساس وفاداری به مدنیتی است؛ که یک دارایی عمومی محسوب می شود. یک جامعه سیاسی سالم به شهروندان فعال نیاز دارد و شهروندی فعال نیازمند وجود احساس شهروندی است. پژوهش حاضر در راستای کمک به تحقق احساس شهروندی پس از مطالعه مفهوم احساس شهروندی با استفاده از نظریه های گوناگون، به بررسی وضعیت احساس شهروندی و نقش عوامل اجتماعی وفرهنگی در میزان آن در بین شهروندان شهر کاشان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 318 نفر بوده است. این بررسی با شیوه پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه صورت پذیرفته است و برای رواییِ ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده میزان احساس شهروندی شهروندان کاشانی در سطح متوسط است. عوامل موثرِ شناخته شده در این تحقیق عبارتند از سرمای? فرهنگی و سرمای? اجتماعی، یافته های پژوهش رابطه معنادار بین میزان احساس شهروندی و سرمای? اجتماعی و سرمای? فرهنگی را نشان داده است. به این معنی که هرچه قدر میزان سرمای? اجتماعی و سرمای? فرهنگی در میان شهروندان بیشتر باشد میزان احساس شهروندی نیز بیشتر خواهد بود.همچنین ضرایب رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که سرمای? اجتماعی تبیین کنند? تغییرات احساس شهروندی است .
سیما خزائیان محسن نیازی
این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقیِ رابطه¬ی معماری و مصرف فرهنگی در دو بافت قدیم و جدید شهر همدان، مورد بررسی قرار گرفته است. در این رابطه، فرهنگ به عنوان زمینه¬ی بروز پدیده¬های انسانی، نقشی حیاتی را ایفا کرده است. از آن¬جایی که فرهنگ را نمی¬توان به واسطه¬ی روابط علّت- معلولی مورد بررسی قرار داد، پژوهش بر طبق یک روش¬ کیفی و میدانی صورت داده شده است. محقق مبنی بر این روش تحقیق از نظریه¬¬ی تفسیرگرایی فرهنگی کلیفورد گیرتز استفاده کرده است. این نظریه، فرهنگ را در یک قالب کیفی و به شکلی کاملاًٌ عمیق مورد بررسی قرار می¬دهد. زیرا شامل مباحث متعددی از جمله: ساختارگرایی، کارکردگرایی، نشانه¬شناسی و معنا می باشد. بنابراین، پدیده¬ها در این پژوهش با توسل به این نظریه و روش مردم¬¬نگاری تفسیری، از جنبه¬های مختلف زیرساختی، کاربردی، ظاهری و معانی پنهان و آشکار، مورد بررسی قرار گرفته¬اند. جامعه¬ی آماری مورد نظر در این پژوهش، ساکنین شهر همدان و نمونه¬ی مورد نظر، ساکنین مناطق حاجی و استادان بوده¬اند. روشی که جهت گردآوری داده¬ها مورد استفاده قرار گرفته است، روش¬های مصاحبه، مشاهده و عکاسی و همچنین روش¬های تحلیل داده¬ها، روش توصیف مفهومی و سپس تفسیر مفاهیم بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق، بیانگر یک رابطه¬ی متقابل بین معماری و مصرف فرهنگی بوده است؛ که فرهنگ نیز به عنوان یک زمینه برای بروز این رابطه فرض شده است. در واقع، با توجه به نتایجی که از تحقیق بدست آمده است، نمی¬توان معماری یا مصرف فرهنگی را به عنوان عامل صددرصد تأثیرگذار فرض کرد. این دو به واسطه¬ی فرهنگ تعریف می¬شوند و در یک چرخه¬ی فرهنگی یکدیگر را تولید و بازتولید می¬کنند. معماری به عنوان یک امر ماتریال و از طبیعت گرفته شده، حوزه¬ی خود را به انسان معرفی می¬کند. اما این حالت معارفه از امر ماتریال، تنها زمانی کاربردی می¬شود و به ورطه¬ی مصرف می¬رسد، که ذهن انسان از مرحله¬ی سطحی حواس عبور کند و به مرحله¬ی درک پدیده دست یابد، که این امر تنها به واسطه¬ی گنجینه¬های فرهنگی ذهن انسان حاصل می¬شود. در اینجا شکلی از مصرف به¬وجود می¬آید، که به آن مصرف فرهنگی گفته می¬شود.
مرتضی بارانی اسد الله بابایی فرد
جامعه ایرانی هم اکنون در تلاطم تعارض و هم¬نشینی سنت و مدرنیته قرار دارد. وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران طی سده¬های اخیر تحولات و تغییرات خرد و کلانی را به خود دیده است، که در این میان باید به دو عامل اصلی اشاره کرد. دولت¬های مرکزی، صاحبان قدرت دینی، فرهنگی و اجتماعی داخلی از یک¬سو بر فرهنگی و جامعه نفوذ داشتند. و همچنین تاثیر دولت¬های خارجی، قدرت صنعت فرهنگ جهانی (و یا چند جهانی)، اقتصاد و رسانه از سوی دیگر فرهنگ و جامعه ایرانی را به سمت منافع و خواسته¬های¬شان هدایت و یا جذب کردند. در میان اتفاقات تاریخی سده اخیر، برخی به¬صورت ناگهانی و برخی به صورت تدریجی فرهنگ ایرانی را تغییر دادند. این تغییرات در موارد بسیاری به دلیل عدم پذیرش از سوی طیفی از جامعه و یا عدم مطابقت با ویژگی¬های فرهنگی کشورمان باعث بروز مسائل فرهنگی و اجتماعی شد. اشتغال زنان، شهرنشینی، فرار مغزها، تکوّن هویت ایرانی و فردگرایی از جمله مهم¬ترین مسایل اجتماعی و فرهنگی درخور توجه در این زمینه می¬باشد. ایران اکنون در دوره گذار قرار دارد و ساختارهای سنتی به¬صورت تدریجی جای خود را به ساختارهای مدرن و جهانی می¬دهند. در این میان هم با از بین رفتن و یا تضعیف شدن ساختارهای سنتی و هم با ورود مفاهیم و الگوهای فرهنگی مدرنیته، شاهد پدیده فردگرایی در سطح جامعه هستیم. در تحقیق حاضر این موضوع مورد بررسی قرار خواهد گرفت که آیا هر دو جنبه الگوهای فرهنگی مدرنیته و تغییرات فرهنگی داخلی بر این پدیده تاثیرگذارند یا خیر. همچنین با شناسایی مهم¬ترین ابعاد این پدیده تاثیر هرکدام از آن¬ها مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. واژه فردگرایی معادل کلمه (individualism) می¬باشد که از ریشه کلمه¬ لاتین (individuus) به معنای جدا کردن و تقسیم شدن گرفته شده است که در واقع این مفهوم به معنای غیرقابل تفکیک¬ترین عنصر انسانی (فرد) می¬باشد (رحمت¬پور، 1300: 97). مفهوم فردگرایی در واقع زاده دنیای مدرن و مطرح شده بعد از دوره رنسانس است. مفهوم جهانی شدن که کمتر از ده سال رواج بسیاری یافته، در معانی متفاوتی بیان شده است که رایج ترین آن¬ها گسترش بی¬سابقه الگوهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای پیشرفته صنعتی در جهان است. از جمله این الگوها، الگوی فردگرایی است (بهروان و علیزاده، 1387، 2). همچنین واژه فردگرایی دارای دو معنای عام است، که غالبا از آن¬ها به¬عنوان فردگرایی مثبت و منفی تلقی می شود. بعد مثبت فردگرایی به¬عنوان استقلال فردی، اتکا به خویشتن (کیویستو، 1378: 19) و جستجوی نفع فردی در راستای نفع جمعی می¬باشد. بنابراین این تعریف با مفهوم خودخواهی و فردگرایی خودمدارانه متفاوت است و از ویژگی¬های توسعه یافتگی محسوب می¬شود (جوادی یگانه و هاشمی، 1387، 146 - 145). در واقع فردگرایی مثبت از نتایج زندگی مدرن و جامعه دموکراتیک می¬باشد.
علیرضا ملک پور شهرکی محمد گنجی
با توجه به تأثیرات و پیامدهای مثبت و منفی فناوری های نوین(اینترنت و ماهواره)، به عنوان یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش این فناوری های نوین ارتباطی در از هم گسیختگی خانوادگی و بخصوص پدیده طلاق(قانونی و عاطفی) در خانواده های ایرانی و به خصوص شهرستان شهرکرد انجام گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی از نظریات پیرامون اینترنت و ماهواره، همچنین طلاق اعم از قانونی و عاطفی به تحلیل و تبیین عوامل موثر بر استفاده از این فناوری ها در از هم گسیختگی خانوادگی توجه خاصی مبذول شود. این مطالعه از نوع پیمایش بوده و پرسشنامه تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانواده های ساکن در شهرستان شهرکرد، در سال 1392 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد، 329 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. در حالیکه امروزه بیشتر ازدواج ها با عشق صورت می گیرد و هر دو طرف قصد دارند به یکدیگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند، اما در طول زمان مسائلی پیش می آید که میتواند بر جدایی، یا یک زندگی مشترک بدون احساس، عشق و همراهی منجر شود. علی رغم کوشش همسران، بسیاری از پیوند های زناشویی عاشقانه به طلاق رسمی منجر می شود. در بعضی مواقع نیز برای نرسیدن به مرحله جدایی رسمی و بیشتر بخاطر وجود بچه ها در خانواده، به طلاق عاطفی منجر می شود. رگرسیون خطی ساده بین از هم گسیختگی خانوادگی و عوامل موثر بر آن نشان می دهد که ضریب تعیین یا همان درصدی از متغیر وابسته که توسط متغیر مستقل تبیین می شود در این تحقیق برابر با (598/.=2r)، می باشد. ضرایب بتا یا همان ضرایب استاندارد شده بر اساس فرضیات تحقیق به شرح زیر در از هم گسیختگی خانوادگی موثر بوده اند: ضریب بتا در گرایش به غرب برابر است با 518/.، ضریب بتا در استفاده از فناوری های ارتباطی نوین برابر است با 240/.، ضریب بتا در تضعیف ارزشها برابر است با 112/. که بر از هم گسیختگی خانوادگی موثر بوده اند.
طاهره محسن زاده محسن نیازی
این مطالعه، با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی خیابانی شدن کودکان در شهر خرم آباد در سال 1391، این مسئله را مورد تحلیل قرار داده است. پدیده کودکان خیابانی به کودکان کمتر از 18 سال اطلاق می شود که برای ادامه ی بقاء مجبور به کار یا زندگی در خیابان، پارک ها و در سطح میادین شهرها هستند. خیابانی شدن کودکان و نوجوانان به هر علت و دلیلی باعث پیامدها و عواقب جبران ناپذیری برای کودک و به دنبال آن جامعه می شود؛ لذا برای کاهش و پیشگیری از این آسیب، سبب شناسی در مورد آن لازم و ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از مطالعه پیمایشی، جمع آوری داده ها انجام شد. جامعه آماری در این مطالعه، از کلیه کودکان خیابانی، بین 7 تا 18سال ساکن شهر خرم آباد تشکیل شده بود. حجم نمونه در این بررسی، 120نفر از این کودکان بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین شدند، بیشترین تعداد افراد جامعه مورد نظر، به طور تصادفی و سایر افراد حجم نمونه از کودکان نیز از کودکان بی سرپرست، تحت سرپرستی سازمان بهزیستی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توأم با مصاحبه بود که روایی و پایایی آن در مرحله مقدماتی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. همچنین روش تجزبه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل رابطه متغیرهای مستقل تحقیق و مقایسه روابط بین آن ها با متغیر وابسته از آزمون t و از تحلیل رگرسیون استفاده شده و همبستگی پیرسون و آزمون است. یافته های آزمون آماری نشان داد که رابطه معنادار بین متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (فقر، حاشیه نشینی، ناسازگاری، طلاق، اعتیاد خانواده، عملکرد تحصیلی و جنسیت کودک خیابانی) و خیابانی شدن کودک وجود دارد. با توجه به یافته¬های این مطالعه و مطالعات مشابه در داخل و خارج از کشور می توان نتیجه گرفت به خیابان رو آوردن کودک و نوجوانان یک اختلال و یک انحراف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سطح جهان می باشد که ناشی نظم اجتماعی نابرابر در جهان است و لذا در کنار شناخت پیکره معضلات و عوامل دخیل در به وجود آمدن آن، باید به سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های جهانی و منطقه ای هم توجه کرد. به عبارتی پیشگیری از این پدیده ها و معضلات مشابه، نیازمند یک مهندسی فرهنگی فراملی و منطقه ای است که بتوان از این طریق مانع افزایش آسیب ها شد.
مهدی خاکیان محسن نیازی
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی نقش برنامه¬های دینی تلویزیون بر هویت دینی شهروندان شهر قم است. این مطالعه از نوع مطالعه پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده¬های تحقیق از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق کلیه شهروندان ساکن شهر قم جامعه آماری تحقیق را تشکیل می¬دهند و نتایج حاصل از این پژوهش به قرار زیر است: دینداری زیاد در بین زنان بیشتر از مردان است. به گونه¬ای که میزان دینداری زیاد در زنان از 69.9 درصد به 42.5 درصد در مردان کاهش یافته است. دینداری زیاد در بین متأهلین بیشتر از مجردین است. به گونه¬ای که میزان دینداری زیاد در متأهلین از 57.7 درصد به 41.7 درصد در مجردین کاهش یافته است. با افزایش میزان تماشای ماهواره دینداری کاهش می¬یابد. با افزایش میزان استفاده از رسانه، دینداری کاهش می¬یابد. با افزایش میزان تماشای برنامه¬های دینی تلویزیون دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان مشارکت ذهنی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان مشارکت اجتماعی، دینداری افزایش می-یابد. با افزایش میزان انسجام اجتماعی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان سرمایه اجتماعی، دینداری افزایش می¬یابد. با افزایش میزان نگرش مثبت به برنامه¬های تلویزیون، دینداری افزایش می¬یابد. با بهتر شدن پایگاه اقتصادی و اجتماعی، میزان دینداری نیز افزایش می¬یابد. بین داشتن و یا نداشتن شغل و میزان دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین دینداری و میزان ساعات تماشای تلویزیون رابطه معنادار وجود ندارد. بین دینداری و نوع برنامه های ماهواره ای رابطه ی معنادار وجود ندارد. بین دینداری و نوع منبع آموزش دینی رابطه ی معنادار وجود ندارد بین مشارکت عینی و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین اعتماد اجتماعی و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. بین احساس امنیت و دینداری رابطه معنادار وجود ندارد. هر چه میزان مشاهده برنامه¬های تلویزیون، میزان تاٌثیر از برنامه¬های تلویزیون، نگرش مثبت به برنامه دینی تلویزیون، سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در بین افراد بیشتر شود دینداری آنها نیز بیشتر خواهد بود.
فاطمه پامیلی بیدگلی محمد گنجی
امنیت، به مثابه یکی از پدیده های اساسی و بنیادین در زندگی اجتماعی و ازجمله نیازهای فردی و اجتماعی به شمار می رود. پیش فرض اساسی تحقیق حاضر نقش پلیس در تأمین و فراهم کردن امنیت است. عملکرد این نهاد امنیتی انتظامی به اشکال گوناگون در بخش های رسانه، خانواده، کاهش بروز جرایم و نگرش مطلوب مردم نسبت به پلیس می تواند در فرایند تولید و استمرار احساس امنیت شهروندان و مشارکت آن ها در ایجاد امنیت موثر باشد. در این تحقیق سعی شده است تا با تلفیقی ازنظریه های جامعه شناسی و مکاتب مربوط به این حوزه به تحلیل و تبیین نقش پلیس در تقویت مشارکت مردم در امنیت عمومی پرداخته شود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد بالای 25 تا 64 سال شهرستان کاشان در سال1392می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 260 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و مشارکت با پلیس در امنیت نشان داد که از بین این متغیرها، رابطه ی متغیر وضعیت تأهل معنادار و در جهت مورد انتظار بود. همچنین مشخص گردید که متغیر عملکرد پلیس در جهت تبلیغ از رسانه با دارا بودن0.23 ?= بیشترین تأثیر را بر مشارکت در امنیت دارد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر عملکرد پلیس در جهت نگرش مردم نسبت به پلیس با دارا بودن 0.17?= نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر عملکرد پلیس در کاهش جرایم با 0.15?=می باشد. در نهایت، متغیر عملکرد پلیس در جهت آموزش خانواده با 0.07?= کمترین اثرگذاری را در بین متغیرها داشته است.
مرضیه بهرامی برومند محسن نیازی
معنای خانه و روابط درون آن ایستا نبوده و همواره متاثر از تغییرات جامعه و در پیوند با پویایی¬های محیط، فرهنگ و حتی موقعیت زیست¬شناختی سکنه، شرایط اقلیمی، توپوگرافی و منطقه¬ای به عنوان متنی اجتماعی – فرهنگی برساخته می¬شود که روابط اجتماعی و خصوصی میان گروه¬های مختلف اجتماعی، اقتصادی و مراتب آنها در حیات خانوادگی و اجتماعی هر دوره تاریخی را مشخص می¬کند. بر این اساس، جنسیتی و نیز رده¬بندی و سلسله خانه در تعاملی وثیق با مناسبات میان اعضای خانواده که در پرتو نظام کلان فرهنگی جامعه تعین می¬یابد، هم ساخته شده و هم بواسطه نحوه خاص ناحیه¬بندی فضایی مکانی در ساخت روابط وهویت جنسیتی مشارکت می¬کند. اما از آنجا که سبک معماری در هر دوره ساختار فیزیکی خانه را به شکلی متفاوت تاسیس نموده و امکانات متفاوتی برای مشارکت زن و مرد به عنوان ارکان اصلی مناسبات خانوادگی فراهم می¬نماید پژوهش حاضر با تمرکز بر ویژگی¬های خاص سبک معماری خانه-های تاریخی کاشان در پی آنست تا چگونگی بازنمایی مناسبات جنسیتی و گفتمان حجاب مندرج در گفتمان اجتماعی – فرهنگی مسلط جامعه را در این سبک معماری بازجوید. اما از آنجا که تسلط ساخت¬های معنایی در هر دوره تاریخی نه به واسطه حقیقت آن بلکه به دلیل برتری مکانیزمهای اعمال قدرت و بهنجارسازی و نظارتی آن میسر می شود، بازخوانی هر متنی اعم از گفتاری، نوشتاری و حتی سبک معماری در هر دوره تاریخی نه تنها کشف روابط قدرت مندرج در آن و چگونگی برساخته شدن سوژه های زنانه /مردانه را ممکن می-سازد بلکه منازعه¬ای دائمی درون مراجع رسمی قدرت را آشکار می¬کند که ساختارهای تعین بخش زنانه/مردانه بودن را تقویت یا تضعیف می¬نماید؛ ساختارهایی که توسط نهادهای آموزشی و رسانه¬ها در سطح جامعه انتشار می¬یابند و در پرتو تکنولوژی¬های قدرت و شیوه-های اعمال کنترل و نظارت آنها تکرار یا فراموش می¬شود. به بیان دیگر شبکه در هم تنیده باورها، اعتقادات و ارزشهای مرتبط با جنسیت و تفکیک وظایف، انتظارات و قواعد زیست اجتماعی و فردی هریک از دو جنس، نظامی معرفتی را موجودیت می¬بخشد که در همه سطوح و لایه¬های حیات بشری از جمله خانه و محل سکونت وی جریان داشته و متناسب با آن، نوعی نظام مرزبندی و تقسیم¬بندی را بر ساکنان خانه اعمال نموده و قلمرو بودن آنها را در طول زمان به عنوان سوژه¬های جنسیتی تثبیت می¬کند. به هر حال پیش از شرح ویژگی-های سبک معماری دوره قاجاریه به عنوان متنی تاریخی و قابل بازخوانی و بستری برای خلق و بازآفرینی مداوم نظام معنایی دوگانه ساز زنانه /مردانه تاملی هر چند مختصر درباب امکانات مفهومی و تحلیلی بازنمایی ضروری می نماید . به این منظور در ادامه پس از تامل نظری هر چند اجمالی در مفهوم جنسیت و برشمردن امکانات مفهومی و تحلیلی روش تحلیل گفتمان به معرفی ساختارهای سازنده گفتمان در دوره قاجاریه و تشریح سبک معماری سنتی خانه¬های تاریخی کاشان پرداخته تا از قِبل آن چگونگی برساخته شدن هویت جنسیتی در مبحث نتیجه گیری مورد مداقه قرار گیرد .
زینب پروری آرانی محسن نیازی
شاخص امروزه پیشرفت یک اجتماع «کیفیت زندگی» است که در برگیرنده مهم ترین عواملی است که شرایط زندگی در جامعه و رفاه شخصی افراد را تعیین می کنند.می توان دغدغه دستیابی به فرم خوب شهری را از زمان شکل گیری اولین شهرها دانست و درگیری برای بهبود زندگی شهری را هم سن تاریخ شهرنشینی تخمین زد. سنجش کیفیت زندگی در جامعه ی نوین امروزی از عوامل مهمی است که مطابق با آن می توان کمبودها ونیازهای شهروندان مناطق مختلف شهری، چه مناطق فقیر نشین و چه مناطق ثروتمندنشین، را تشخیص داد و کمبودها و نیازها و امکانات لازم را از این طریق برای بهزیستی مادی و غیرمادی و ذهنی افراد فراهم کرد. در این تحقیق سعی شده است تا از بین عوامل مختلفی که بر کیفیت زندگی اثر دارند، سه عامل سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری مورد بررسی قرار گیرند. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیقبا توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 65-15 سال منطقه آران و بیدگل در سال 1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای و کیفیت زندگی، بین تحصیلات و پایگاه اقتصادی و اجتماعی شهروندان و کیفیت زندگی آن ها رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای میزان سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری با کیفیت زندگی پاسخگویان را نشان می دهد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی به عمل آمده میزان تأثیر هر دو متغیر سرمایه اجتماعی و دینداری را به میزان 32/0 درصد نشان داده است.
معصومه تازه مرد مهران سهراب زاده
شهرنشینی امروزه به شکل غالب و قطعی زندگی انسان ها بدل شده است. بیش از نیمی از مردم جهان در شهرها زندگی می کنند اما به دلیل نبود اخلاق شهروندی و امکانات عملی آن در بسیاری از کشورها ی جهان، که شاید بتوان گفت، بزرگترین بخش این کشورها را تشکیل می دهند، اغلب مردم جهان، به رغم امتیازات شهروندی، از آن رنج بسیار زیادی می برند و موقعیتی متناقض و در بسیاری موارد خطرناک را تجربه می کنند. در این تحقیق سعی بر آن شده است تا با تلفیقی از نظریه های جامعه شناسان به تحلیل و تبیین عوامل موثر در پایبندی به اخلاق شهروندی پرداخته شود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان بالای 15 سال منطقه ی کاشان در سال 1392 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 361 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. یافته های توصیفی پژوهشی حاکی از آن است که با وجود رشد و توسعه ی علمی، فنی و اقتصادی جوامع جدید، ارزش ها و هنجارهای مدنی و اخلاق شهروندی نتوانسته در حد مطلوب توسعه یابد. بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای و اخلاق شهروندی نشان داد که رابطه ی متغیرهای زمینه ای جنس، وضعیت اشتغال، سن، پایگاه اقتصادی و اجتماعی در جهت مورد انتظار بود یعنی به میزانی که این متغیرها افراد را در موقعیت های جدید و افزایش آگاهی اجتماعی قرار می دهند اخلاق شهروندی را در آن ها تقویت می کنند. همچنین مشخص گردید که عوامل دینداری، سرمایه اجتماعی، آگاهی شهروندی، مهارت شهروندی، آموزش شهروندی، سرمایه فرهنگی، حقوق و امکانات شهروندی و آموزش شهروندی بر پایبندی به اخلاق شهروندی موثر است. بیشترین تأثیر بر پایبندی به اخلاق شهروندی مربوط به متغیر مهارت شهروندی است که دارای مقدار beta معادل 382/0 می باشد. در مرتبه دوم تأثیر گذاری، باید از متغیر مشارکت اجتماعی با دارا بودن beta معادل 151/0 نام برد. رتبه دوم تأثیر گذاری مربوط به متغیر حقوق و امکانات شهروندی با beta معادل 137/0 می باشد. رتبه چهارم تأثیر گذاری مربوط به متغیر آموزش شهروندی آموزش و پرورش و پس از آن متغیر دینداری با beta معادل 124/0 و 114/0 می باشد. در نهایت، متغیر آموزش شهروندی خانواده با میزان beta معادل 112/0 کمترین اثرگذاری را در بین متغیرهای مورد بررسی داشته است.
سهیلا شکاری آرانی مهران سهراب زاده
به جهت اهمیت و گستردگی نقش خانواده، بسیاری از تحلیل گران و نظریه پردازان سرمایه اجتماعی و فرهنگی، خانواده را به عنوان یک منبع مهم تولید یا فرسایش سرمایه اجتماعی و فرهنگی ذکر کرده اند. مدرسه نیز به عنوان گروه ثانویه تأثیری به سزا در رشد اجتماعی و جامعه پذیری کودکان دارد. مدرسه نهادی است که رسمأ توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن دانش آموزان در زمینه ی مهارت ها و ارزش هایی خاص شده است. اگر دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش بتوانند ارزش ها و هنجارها و فرهنگ جامعه را به طرز صحیح به نسل در حال آموزش منتقل کنند و نیز بین اهداف و برنامه ریزی های آن ها هماهنگی لازم وجود داشته باشد و جامعه پذیری به طرز صحیح انجام پذیرد، تعارضات در جامعه کم تر شده، نظم اجتماعی و انسجام جامعه حفظ خواهد شد. این پژوهش با هدف تعیین چگونگی تأثیر خانواده و مدرسه بر سرمایه اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در خانواده و مدرسه بر سرمایه اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار است، متغیرهای خانواده دموکراتیک، خانواده استبدادی، خانواده سهل انگارانه و فرهنگ پذیری مدرسه به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و دادههای تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی منطقه آران و بیدگل در سال 1393 می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده اند. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و سرمایه اجتماعی نشان گر عدم رابطه بین این متغیرها بود. همچنین مشخص گردید که فرهنگ پذیری مدرسه و سبک های تربتی والدین شامل خانواده های استبدادی، دموکراتیک و سهل گیرانه در سرمایه اجتماعی موثر می باشد. بررسی رابطه ی متغیرهای زمینه ای و سرمایه فرهنگی نشان داد که رابطه ی متغیرهای جنس و پایگاه اقتصادی و اجتماعی در جهت مورد انتظار بود. همچنین نتایج نشان می دهد بین سبک های تربیتی والدین شامل خانواده دموکراتیک و خانواده استبدادی با سرمایه فرهنگی رابطه وجود دارد.
زهرا فرقانی نوش آبادی محسن نیازی
هویت یکی از مفاهیم پیچیده در حوزه ی علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود. پدیده ای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود. هویت فرهنگی یک از ابعاد اصلی ساختار هویت است. هویت فرهنگی افراد یک جامعه، الهام گرفته از ویژگی های محیط جغرافیایی، جهان بینی، خواست ها و آرزوها، غم های مشترک، احساسات و اعتقادات است که به افراد آن جامعه و آن ملت، تشخص و هویت فرهنگی متفاوت با دیگران می بخشد؛ بنابراین می توان گفت حفظ هویت فرهنگی، حفظ موجودیت و اعتبار آن جامعه و ملت را در سطح جهانی در برخواهد داشت. ازآنجاکه بخش اعظمی از هویت اکتسابی است و تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ساخته می شود، در این تحقیق سعی بر این شده است که به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر هویت فرهنگی نوجوانان پرداخته شود. این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شده است. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل دختران دبیرستانی (پایه سوم و چهارم) شهر کاشان در سال تحصیلی 93- 92 می باشد که 160 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی، از بین مدارس دولتی و غیرانتقاعی انتخاب شدند. یافته های توصیفی نشان دهنده ی این است که هویت فرهنگی بخش قابل توجهی از دانش آموزان در حد بالایی است. بیشترین تأثیر بر هویت فرهنگی مربوط به شکاف نسلی است که دارای =-0.186? می باشد. شکاف نسلی به عنوان متغیر واسطه ای در این پژوهش عمل کرده است. بیشترین تأثیر بر شکاف نسلی مربوط به شیوه تربیتی استبدادی است که دارای =0.254? می باشد. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، باید از متغیر شیوه تربیتی سهل گیر با دارا بودن =-0.252? نام برد. رتبه سوم تأثیرگذاری مربوط به متغیر شیوه تربیتی مقتدرانه است و پس از آن متغیر میزان استفاده از ماهواره به ترتیب با 0.225- و 0.217=? می باشد. در نهایت، متغیر جامعه پذیری از خانواده با میزان =-0.139? کمترین اثرگذاری منفی را در بین متغیرهای مورد بررسی داشته است.
مهدیه هاشمی گشتی محسن نیازی
هدف اصلی این تحقیق، بررسی، نقش رسانه ملی (تلویزیون) در ایجاد احساس امنیت ملی در میان شهروندان شهر رشت می باشد. این تحقیق از نوع پیمایش اجتماعی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، شامل مطالعه موردی شهروندان شهر رشت در سال 1393-1392می باشد. که تعداد 280 نفر با استفاده از روش نمونه -گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ حدود 95/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی و معنی دار بین متغیر های اعتماد سیاسی و اعتماد اجتماعی، هویت اجتماعی، آگاهی سیاسی و اجتماعی با میزان احساس امنیت ملی شهروندان به ترتیب برابر با30/0،13/0،17/0، 13/0وr=0/16 در سطح اطمینان 99/0درصد را مورد تأیید قرار داده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان مداده است که آگاهی سیاسی و اجتماعی و انسجام اجتماعی با ضریب بنای(22/0) درصد تأثیر بیش تری بر میزان احساس امنیت ملی شهروندان دارد.
مهسا خراسانی زاده محسن شاطریان
اوقات فراغت فعالیتی است که اعضای جامعه فارغ از اجبارهای محیط کار و الزامات زندگی از طریق آن استعدادهای خود را توسعه بخشیده و شخصیت خود را گسترش می دهند. چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است که استفاده مطلوب از این اوقات می تواند تاثیر در خور توجهی در بهبود و کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه داشته باشد. در این پژوهش سعی شده است تا با تلفیقی از نظریه های جامعه شناسی و مکاتب مربوط به این حوزه، به تحلیل و تبیین اوقات فراغت در عرصه های زندگی شهری بر حسب جنسیت افراد پرداخته شود.
محدثه قبایی آرانی محسن نیازی
توجه به آموزش شهروندی و کیفیت زندگی، رویکردی نوین است که در دهه های اخیر کشورهای توسعه یافته به آن پرداخته اند. نتایج موثر این دو متغیر، در توسعه پایدار، رفاه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی، باعث شده که کشورهای در حال توسعه نیز ضرورت آن را درک کرده و زمینه آموزش و تحقیق آن را فراهم آورند. هدف از این تحقیق، بررسی رابطه ی آموزش شهروندی با کیفیت زندگی شهروندان در جامعه ی آماری مورد مطالعه می باشد. در این مقاله آموزش شهروندی با استفاده از دانش شهروندی، مهارت شهروندی و نگرش شهروندی، و کیفیت زندگی با استفاده از سلامت روانی، سلامت جسمانی، روابط اجتماعی، سلامت محیطی سنجیده شده است.
فاطمه تورنجی پور محسن نیازی
فرزندآوری یکی از مهمترین مولفه های علم جمعیت و از جمله موضوعاتی است که درحوزه مسائل اجتماعی، توجه زیادی را به خود معطوف داشته است. از این رو به دلیل اهمیت وضعیت فرزندآوری کشور، پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی ارتباط بین عوامل فرهنگی (آینده گرایی، تقدیرگرایی، جمع گرایی- فردگرایی، دین داری، شاخصه های سبک زندگی براساس مباحث نظری که عبارت است از: سنت گرایی- نوگرایی، مصرف گرایی و نگرش به خانه داری) و اجتماعی (آپارتمان نشینی، حمایت های اجتماعی، هنجار اجتماعی و رسانه) با نگرش به فرزندآوری بپردازد.
فهیمه نامورمقدم محسن نیازی
به دنبال عدم موفقیت سیاست های رشد و توسعه اقتصادی و بروز نارضایتی هایی در اجرای این سیاست ها، مباحث مربوط به رضایت از زندگی در بین اندیشمندان مختلف مطرح شد. رضایت از زندگی نوعی احساس مثبت فرد به زندگی اش می باشد که زاییده ی عواملی مانند : شرایط زندگی ، روابط حاکم بر زندگی و ثأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی مختلفی است . پس می توان در یک منظر کلی بیان نمود که ، رضایت از زندگی احساسی روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متأثر می باشد. از نظر اندیشمندان ، عوامل مختلفی میتوانند بر رضایت از زندگی افراد اثرگذار باشند که یکی از مهم ترین آنها شاخص های رفاه اجتماعی ( عدالت اجتماعی ، امنیت اجتماعی ، دستیابی به نیازهای طبیعی و دسترسی به امکانات آموزشی و فرهنگی ) جامعه می باشد
سمیرا اتش افروز محسن نیازی
چکیده در چند سال اخیر شبکه های اجتماعی مجازی با محبوبیت جهانی کم نظیری رو به رو شده اند و هر روزه جوانان و نوجوانان زیادی عضو این شبکه های اجتماعی مجازی می شوند. به طور کلی، شبکه های اجتماعی با استقبال فراوانی از سوی نوجوانان و جوانان مواجه شده است، به گونه ای که آن ها بخش قابل توجهی از زمان و اوقات فراغت خود را در این شبکه های اجتماعی سپری می کنند. آن ها در فرایند استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، تحت تأثیر محتویات چنین شبکه هایی، تغییرات زیادی در سبک زندگی خود ایجاد می کنند. پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف بررسی و شناخت تأثیرات شبکه های اجتماعی مجازی بر سبک زندگی دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه کاشان می-باشد که در سال 1394-1393 در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 415 نفر انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان متغیرهای زمینه ای؛ متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی رابطه معناداری با سبک زندگی و ابعاد آن دارند.
امین گودرزی محمد گنجی
چکیده پژوهش حاضر که باهدف بررسی عوامل اجتماعی ـ فرهنگی موثر بر خشونت خیابانی در بین شهروندان شهر بروجرد می باشد، از نظر نوع هدف بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد،جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر بروجرد می باشند، شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از نوع خوشه ایی چند مرحله ای می باشد، همچنین حجم نمونه در این تحقیق 235 نفر است. در پژوهش حاضر از نظریه دکتر چلبی به دلیل جامعیت و چند بعدی بودن و همچنین نظریات فشار ، انحراف فرهنگی، اکولوژی، محرومیت نسبی، یادگیری اجتماعی و نظریه خرده فرهنگی به عنوان نظریات منتخب در راستای تبیین خشونت خیابانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین فرصت های اجتماعی و سیاسی، فرصت های فرهنگی و سن، با خشونت خیابانی رابطه وجود دارد و جهت این رابطه منفی می باشد؛ همچنین بین انتظارات اجتماعی، تقدیرگرایی، احساس نابرابری، نیازهای (اجتماعی، سیاسی، شناختی و مادی)، ، جنس و اصالت با خشونت خیابانی رابطه وجود دارد و جهت این رابطه مثبت است. اما بین سنت گرایی، فرصت های مادی و وضعیت تأهل با خشونت خیابانی رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان دهنده تأثیر گذاری متغیرهای تقدیرگرایی، جنس، تأهل، درآمد و انتظارات اجتماعی به شکل مستقیم و نوع جهت آن مثبت بر خشونت خیابانی می باشد؛ همچنین فرصت های اجتماعی به شکل مستقیم و نوع جهت آن منفی بر خشونت خیابانی تأثیرگذار است. کلمات کلیدی: خشونت خیابانی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی،
حسین فسنقری عباس شکاری
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط عمودی بین محتوای کتاب های درسی ریاضی پایه های سوم با چهارم وپایه های پنجم با چهارم دوره ابتدایی است. موارد مورد نظر در تحقیق ،موضوعات اصلی می باشد که در کتاب های ریاضیات ابتدایی ارائه شده است. این تحقیق با روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا انجام گردیده است که جهت بررسی و مقایسه مفاهیم از جدول هدف – محتوا استفاده شده است، جامعه این تحقیق مجموعه کتاب های درسی ریاضی پایه های سوم ، چهارم و پنجم ابتدایی بود که وزارت آموزش و پرورش در سال 1387 چاپ کرده است به گونه ای که مفاهیم بر اساس هدف های رفتاری استخراج شده و در جدول مورد نظر نوشته شده است و سپس بر اساس یک حالت از سه حالت (تکراری بودن ، تکرارهمراه با فزایندگی و جدید بودن)طبقه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی شامل 12 موضوع و 60 مبحث درسی می شودکه 21 مبحث آن یعنی 35 % درصد به صورت تکرار همراه با فزایندگی نسبت به محتوای کتاب پایه سوم و 3 مبحث آن یعنی 5 % درصد در دو کتاب پایه چهارم و سوم تکرار و 36 مبحث یعنی 60 % درصد این مباحث به صورت جدید در محتوای کتاب پایه چهارم نسبت به محتوای کتاب پایه چهارم ارائه شده اند و محتوای کتاب ریاضی ابتدایی دارای 17 موضوع اصلی است که این موضوعات در45 مبحث گسترده شده اند واز این 45 مبحث به تعداد 5 مبحث آن یعنی 11/12 % درصد کل محتوا به صورت تکراری نسبت به محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ارائه شده و به تعداد 9 مبحث یعنی 20 % درصد کل آن به صورت تکرار همراه با فزایندگی نسبت به محتوای کتاب پایه چهارم ارائه شده است و به تعداد 31 مبحث یعنی 68/88 % درصد از کل مباحث کتاب ریاضی پایه پنجم به صورت جدید نسبت به محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی ارائه شده است.