نام پژوهشگر: پری ناز بنی سی
فاطمه محمدرضایی سید مختار موسوی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف"بررسی رابطه بین ویژگیهای فردی با فرسودگی شغلی مدیران مدارس دوره متوسطه شهر قم" در سال تحصیلی 90- 1389 اجرا گردید.روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر نوع روش، توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه ای است که توسط«مازلاک» و «جکسون»تهیه و تدوین شده است.این پرسشنامه دارای 22 ماده است که فرسودگی شغلی را در سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عملکرد فردی اندازه گیری می کند. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 795/0 گزارش می شود.جامعه آماری این پژوهش عبارتست ازکلیه مدیران واحدهای آموزشی دوره متوسطه شهرقم، اعم از شاخه های نظری، کارو دانش، فنی و حرفه ای، شاغل در آموزشگاههای دولتی، نمونه دولتی و غیر انتفاعی، که در سال تحصیلی 90- 1389 در پست مدیریت مشغول به خدمت هستند. حجم نمونه در این پژوهش با در نظر گرفتن جدول کرجسای،مورگان و کوهن ، 120 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(طبقه بندی داده ها، فراوانی، درصد و نمودارهای مربوط به فرسودگی) و در استنباط آماری از دو آزمون پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. در این پژوهش علاوه بر پاسخ به پرسش های اصلی که رابطه بین ویژگیهای فردی مدیران(جنسیت، تأهل، سابقه خدمت، سنوات خدمت در پست مدیریت، و تعداد فرزندان مدیران) با فرسودگی شغلی درسه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عملکرد فردی است، به پرسش فرعی نیز که میزان فرسودگی شغلی را در ابعاد سه گانه، بررسی می کند، پاسخ داده شده است. یافته های پژوهش در سطح اطمینان 95/0 در پاسخ به پرسش های اصلی و فرعی به ترتیب نشان می دهد؛ بین جنسیت مدیران با فرسودگی شغلی در بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی رابطه معناداری وجود ندارد.بین تأهل مدیران با فرسودگی شغلی در بعد مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی رابطه معناداری وجود ندارد ولیکن در بعد خستگی عاطفی رابطه معنادار است.بین سابقه خدمت مدیران با فرسودگی شغلی در بعد خستگی عاطفی و عدم موفقیت فردی رابطه معناداری وجود ندارد ولیکن در بعد عدم موفقیت فردی رابطه معنا دار است.بین سنوات مدیریت مدیران با فرسودگی شغلی در بعد خستگی عاطفی و مسخ شخصیت رابطه معناداری وجود ندارد ولیکن در بعد عدم موفقیت فردی رابطه معنا دار است.بین تعداد فرزندان مدیران با فرسودگی شغلی در بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی رابطه معناداری وجود ندارد.میزان فرسودگی در مدیران مرد، مدیران متأهل و مدیران دارای یک فرزند در دو بعد خستگی عاطفی و عدم موفقیت فردی بیشتر است.میزان فرسودگی شغلی در مدیران مجرد، مدیران زن، مدیران18 تا 24 سال خدمت ، مدیران دارای 3 فرزند و مدیران 6 تا 12 سال خدمت در پست مدیریت در بعد مسخ شخصیت بیشتر است. کلید واژه ها: مدیران، فرسودگی شغلی،خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، عدم موفقیت فردی ویژگیهای فردی، مدارس متوسطه
علیرضا احمدی پری ناز بنی سی
هدف این پژوهش بررسی نقش معلم در بررسی روش علمی (حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر انتقادی) دانش آموزان از دیدگاه اندیشمندان تعلیم و تربیت می باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد که به بررسی نقش معلم از دیدگاه روش علمی مولفه های حل مسأله ، تفکر خلاق و تفکر انتقادی پرداخته شده است. با عنایت به ادبیات و مبانی نظری پژوهش بر اساس مکاتب فلسفی ، هرکدام از این مولفه ها مورد بررسی قرار گرفته است. روش تدریس و انواع آن به ویژه روش تدریس فعال که نقش بسیار مهمی در پرورش روش علمی دانش آموزان بر عهده دارد، درمکاتب مختلف بیان گردید. دراین پژوهش از حیث جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد کتابخانه ای و روش نمونه گیری هدفمند مورد استفاده قرارگرفته است . همان طور که بررسی و مشخص گردید وظیفه معلم فراتر از آموزش است و می بایستی دانش آموزان را از مرحله محفوظات و یاد سپاری مطالب به مرحله تفکر و حل مسائل با تلاش و کاوشگری در شناخت و حل مشکلات سوق دهد و قدرت تجزیه و تحلیل و خلق ایده های نو را در آن ها بیافزاید و این امر جز با انتخاب روش تدریس متناسب با محتویات آموزشی و ترغیب دانش آموزان توسط معلم محقق نمی گردد . واژگان کلیدی: معلم، روش تدریس ، روش علمی، حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر انتقادی
سیدمحمد امین فاطمی نسب پری ناز بنی سی
هدف پژوهش حاضر در بررسی نقش معلم در روش مهارت های یادگیری از دیدگاه اندیشمندان تعلیم وتربیت می باشد. در این پژوهش منظور از راهبردهای شناختی دو راهبرد مرور ذهنی، سازماندهی و منظور از راهبردهای فراشناختی، طراحی، نظارت و ارزیابی می باشد. با توجه به اینکه پژوهش توصیفی تاریخی می باشد و به بررسی اسناد و مدارک و منابع علمی پرداخته شده است. لذا به تمامی مولفه های مذکور به جز طراحی در راهبردهای فراشناختی توجه شده است. واژگان کلیدی: معلم، مهارت های یادگیری، اندیشمندان تعلیم وتربیت
شفق حسین زاده پری ناز بنی سی
آموزش هنر دوره دبستان، یکی از مسائل چالشی برنامه درسی است و تربیت هنری در رشد مهارتهای تفکر، خلاقیت، نگاه به ارزشها و شکل-گیری زاویه دید و نگاه و رویکرد افراد بسیار مهم است. عدم وجود استاندارهای لازم در این حوزه و کم توجهی¬ها یا بی¬توجهی¬های مسئولان آموزشی پژوهشگر را بر این داشت تا به مسئله به¬عنوان بستری برای پژوهش و یافتن راهکارهایی در این حوزه بپردازد. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار و محتوای بسته آموزش هنر دوران دبستان به عنوان بسته استاندارد آموزش هنر که با توجه به تغییرات برنامه آموزش هنر در دوران دبستان و همراستا با سند ملی برنامه درسی از سال 1386 تغییراتی کرده است که به عنوان یک بسته استاندارد در آموزش هنر معرفی شده است. لذا این بسته با توجه به حوزه¬های یادگیری شناختی کودکان در دوران دبستان، بررسی می¬شود. روش تحقیق این رساله، تحلیل محتوا با رویکرد کمی و کیفی است. برای جمع¬آوری اطلاعات موردنظر از ابزار کمی و کیفی، بهره گرفته شده است. بخشی از اطلاعات از روش مصاحبه؛ که برای پیدا کردن گویه های خوب برای جداول تحلیل محتوا با 20 نفر کارشناس آموزش هنر و متخصص برنامه درسی مصاحبه انجام شد که نتیجه مصاحبه در جدولی گویه¬های جداول تحلیل محتوا را شکل دادند. جامعه و نمونه آماری در این رساله کتاب های درسی هنر در پایه ابتدایی؛ دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم در سال تحصیلی 94-1393 مورد مطالعه قرار گرفته است. عناصر بسته استاندارد شامل؛ رویکرد، هدف، محتوا، روش¬های یاددهی-یادگیری، روش¬های ارزشیابی بررسی شدند. این بررسی در سه مرحله؛ مرحله اول شناسایی وضعیت آموزش هنر از طریق بررسی و مطالعه مبانی نظری آموزش هنر با بهره¬گیری از نظر متخصصان و همچنین مروری بر منابع و مطالعات تخصصی، تصویری از وضعیت موجود ترسیم شد. مرحله دوم، عناصر برنامه درسی شامل اهداف، محتوای آموزشی، راهبردهای یاددهی یادگیری، و شیوه¬های ارزشیابی بسته آموزش هنر که در نظام فعلی موجود بررسی شد. این بررسی از منظر عناصر برنامه درسی و حوزه¬های یادگیری شناختی در جداول مشخص تحلیل محتوا انجام شد. ساختار و محتوای بسته آموزش هنر در دوران دبستان از منظر اهداف، رویکردها، اهداف، محتوا، روش¬های یاددهی-یادگیری، شیوه¬های ارزشیابی تحلیل و بررسی شد و نتایج به دست آمده نشان داد با وجود اینکه هنر درسی است از حیث مضمون و دشواری، هم تراز با سایر علوم؛ لیکن چون نتیجه ی عینی و آشکاری مانند آموزش خواندن و نوشتن نداشته است، مورد سطحی نگری واقع شده و بی برنامه رها شده است. بخشی از مشکلات نظری تربیت هنری در نظام آموزشی ما، متأثر از این تصور است که قلمرو فرعی هنر، فاقد اهمیت لازم برای تنظیم و تدوین برنامه ریزی هدف مندی است.