نام پژوهشگر: فرج اله فردوست
حسین گلی خطیر حسین مهدیزاده شهری
توده گرانیتوئیدی نوار فریمان - تربت جام در استان خراسان رضوی و در 35 کیلومتری جنوب شرق شهرستان فریمان واقع شده است. این توده در شیل های ژوراسیک نفوذ نموده است . با توجه به مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی این توده دارای طیف ترکیبی شامل گرانیت، آلکالی گرانیت، گرانودیوریت و دایک های میکروگابرویی می باشد. کانی های موجود در این توده نشانه هایی از دگر ریختی را نشان می دهند. از جمله این علائم می توان به خاموشی موجی شدید، خرد شدگی و تبلور مجدد کوارتزها، ماکل های ثانویه، خمش ماکل و ساخت های ساب ماگمایی در پلاژیوکلازها، تبدیل ارتوز به میکروکیلین در اثر فشار و ایجاد عدسی های ارتوز در درجات بالای دگر ریختی، خمیدگی رخ ها و تبدیل به تجمعات ریزتری از کلریت در دگر ریختی های شدید، در بیوتیت-ها می باشد، اشاره نمود. این نشانه ها در نتیجه ی پدیده ی میلونیتی شدن در این گرانیتوئید ها می-باشند. روندهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی و کمیاب نمونه های مورد مطالعه خطی و مشابه هم است. الگوی نمودارهای ree بهنجار شده کندریتی با غنی شدگی از عناصر کمیاب خاکی سبک و تهی شدگی از عناصر کمیاب خاکی سنگین مشخص می شوند. مقادیر بالای rb?k?th و مقادیر پائین sr?p?ti?nb بیانگر آلودگی ماگما به وسیله پوسته یا ماگماتیسم به همراه فرورانش می باشد. مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهند که ماگمای والد توده مورد مطالعه پرآلومین ضعیف تا متاآلومین بوده و دارای ماهیت پتاسیم متوسط تا بالا می باشند. تبلور تفریقی و آلایش عامل اصلی در تحول ماگمای سازنده توده مورد مطالعه می باشد. نمودارهای تمایز تکتونیکی نشان می دهد که این توده به محیط های قوس قاره ای و قوس حواشی فعال قاره ای تعلق دارد و احتمالاً در طی رخداد کوهزایی سیمیرین میانی و زون فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس به زیر صفحه قاره ای ایران مرکزی منجر به تشکیل ماگمای آندزیتی کالکوآلکالن شده است، سپس این ماگماها در پوسته زیرین جایگزین شده و در نتیجه ذوب بخش آن، ماگماهای گرانیتی با ماهیت پرآلومین ضعیف و متاآلومین را ایجاد نموده است، در ادامه با ادامه یافتن تبلور تفریقی این مذاب ها این سنگ های گرانیتی می توانسته ایجاد شود.
محمود رضا مددی عباس کنگی
چکیده این پژوهش به منظور بررسی و انجام مطالعات لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت، تحلیل و پهنه بندی خطر زمین لرزه در گستره شهر تهران، همچنین پهنه بندی خطر زمین لرزه در محدوده مذکور تهیه شده است. این بررسی ها شامل شناسایی و معرفی مهم ترین چشمه های لرزه زا، بررسی پیشینه لرزه خیزی، بررسی ویژگی های لرزه خیزی گستره مورد مطالعه، برآورد خطر گسلش احتمالی، برآورد پارامترهای لرزه خیزی و ارائه بیشینه مقادیر پارامترهای جنبش نیرومند زمین در شهر تهران به منظور مقاوم سازی سازه های شهری در مقابل خطر زمین لرزه می باشد. بدین منظور گستره وسیعی پیرامون تهران به شعاع 150 کیلومتر توسط نگاره های ماهواره ای و نقشه هایزمین شناسی مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج حاصل از این مطالعه جهت مدل نمودن چشمه های لرزه زا به کار گرفته شده است.گسل های فعال منطقه با پردازش تصاویر ماهواره ای و نقشه های زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفته اند. از این میان گسل شمال تهران با سازو کار معکوس و شیب به سوی شمال، در فاصله اندکی از شهر تهران قرار گرفته است و بیشترین شتاب را در تهران بزرگ ایجاد می نماید.پس از آن به شناسایی عناصر ساختاری منطقه پرداخته شده و نهایتاً تعداد 22 گسل مهم در منطقه شناسایی و مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. بزرگای بیشینه منتسب به گسل های محدوده مورد مطالعه بر اساس روابط تجربی که میان طول گسیختگی و بزرگای زمین لرزه موجود است، با اعمال وزن مناسب برآورد گردیده است. نتایج مطالعات دیرینه لرزه شناسی را می توان به دو بخش عمده تقسیم نمود. بخش اول تاریخ و بزرگای رویداد های دیرینه و بخش دوم نرخ لغزش گسل بر حسب میلیمتر در سال(در طی دوره فعالیت). از آنجا که داده های سن سنجی همواره با خطاهای بزرگی همراه هستند و در برخی موارد انجام سن سنجی برای برخی رخداد ها امکان پذیر نیست، لذا نرخ لغزش حاصل از این مطالعات از اعتبار بیشتری برخوردار است. در این پژوهش داده های بخش دوم یعنی نرخ لغزش گسل (در نرم افزار ez-frisk) به منظور بررسی تاثیر داده های دیرینه لرزه شناسی در مطالعات پهنه بندی خطر، استفاده گردیده است. قبل از انجام این پژوهش گسل های شمال ری و جنوب ری و کهریزک به عنوان چشمه های لرزه زا برای این پهنه از ایران در مطالعات لرزه خیزی در نظر گرفته می شدند که طبق آخرین مطالعات انجام شده ، در این پایان نامه اثر عارضه زمین شناسی از محاسبات حذف گردید. شتاب نیرومند زمین برای موئلفه افقی برای سطوح طراحی لرزه ای obeو dbe به روش احتمالی محاسبه گردیده است. دو گسل اصلی شمال تهران و پارچین عامل اصلی تهدید خطر لرزه ای برای تهران به شمار می روند. به علاوه نقشه های سه بعدی جدایش خطر لرزه ای برای دوره ی بازگشت های 145 ساله و 475 ساله و پریودهای زمانی 2/0 و 5/0 و 2 و 4 ثانیه تهیه شده است. نهایتا به کمک روش شمارش جعبه ای بعد فرکتال حاصل از سه قسمت گسل شمال تهران محاسبه شد که بر مبنای آن قطعه ی مرکزی گسل شمال تهران دارای بیشترین مقادیر بعد فرکتال گسلش و زمین لرزه می باشد که این مقدار بالای بعد فرکتال قسمت میانی گسل را با خطر لرزه ای بالاتر از دو قسمت دیگر معرفی می کند.
الهام ناهیدی فر فرج اله فردوست
کانسار مس دیان، در شمال پهنه ایران مرکزی، در کمان آتشفشانی ترود- چاهشیرین و در استان سمنان، در 90 کیلومتری جنوب شهرستان دامغان، واقع شده است. این کانسار شامل سه منطقه استخراجی سینهکار 1، سینهکار 2 و دیان میباشد که در داخل سنگهای ولکانیک- برش آندزیتیِ ائوسن، بصورت رگهای و پرکننده فضای خالی قرار گرفته است. بر اساس مشاهدات صحرایی، بررسی های آزمایشگاهی (میکروسکوپی) و آنالیزهای شیمیایی xrd, xrf, icp, epma) ( مشخص گردید که: سنگهای دربرگیرنده کانسار تشکیل شدهاند از آندزیت، تراکی-آندزیت، بازالت، تراکی- بازالت، تراکیت، توف و آگلومرا که بافتهای غالب آنها شامل پورفیری، میکرولیتی پورفیری جریانی، جانشینی، بادامکی و ساخت بالشی (که معرف شرایط ولکانیکی میباشد) است. نمودارهای نامگذاری شیمیایی آنها نیز طیف سنگی حدواسط تا بازی را نشان میدهند. بر اساس نمودار ژئوشیمیایی، سنگهای فوق در سری آلکالن تا کالکوآلکالن و در قلمرو جزایر قوسی، اقیانوسی و حاشیه فعال قارهای قرار گرفته که فرآیند فرورانش به همراه آلودگی پوستهای را نشان میدهند. نتایج بررسی عناصر نادر خاکی، حاکی از غنیشدگی عناصر lree نسبت به hree بوده که از ویژگی شاخص ماگمایی مرزهای صفحات همگرا است. همچنین غنیشدگی از عناصرlile و تهیشدگی در عناصر hfse بیانگر مناطق فرورانش میباشند. با بررسی ضرایب همبستگی عناصر موجود، مهمترین عناصر همراه مس در این کانسار شامل روی، طلا و مولیبدن هستند. مهمترین کانیهای تشکیل دهنده کانسار شامل مالاکیت، کریزوکلا و کالکوسیت میباشند که بصورت پراکنده، فضای خالی، محل شکستگی ها، برشها و حفرات موجود در سنگ درونگیر را پر کردهاند. مهمترین پهنههای دگرسانی مشاهده شده عبارتند از: پهنههای آرژیلیکی، پروپیلیتیکی وسیلیسی هستند که بیشتر به حاشیه رگهها و حفرات محدود میشوند. با بررسی کلیه خصوصیات کانیشناسی، بافتی و ژئوشیمیایی و مقایسه آنها با چندین کانسار مشابه در ایران (چاهگله، کلاته مهران، چاهموسی و ....) و جهان (شیلی، کانادا و آمریکا)، میتوان کانسار مس دیان را در گروه کانسارهای مس رگهای قرار داد.
سمیه صالحی نسب فرج اله فردوست
کانسار مس بندقیچی در حاشیه شمالی پهنه ساختاری ایران مرکزی، در 120 کیلومتری جنوب شاهرود و 70 کیلومتری جنوب شرق ترود واقع شده است. واحدهای رخنمون یافته در محدوده مورد مطالعه محدوده سنی الیگوسن تا کواترنری را در بر می گیرند که از قدیم به جدید شامل شامل توالی شیل، گلسنگ، سیلتستون، ماسه سنگ و کنگلومرا، توالی مارن، کنگلومرا و ماسه سنگ، واحدهای آبرفتی عهد حاضر به سن کواترنری، شورابه ها و باتلاق های سطحی می باشد که کانی سازی مس با سنگ های ماسه سنگ، کنگلومرا و سیلتستون با سن الیگوسن همراه می باشد. در منطقه بندقیچی کانه زایی به سه صورت چینه سان (سین ژنتیک)، چینه کران (اپی ژنتیک) و سوپرژن (فرآیندهای سطحی) صورت گرفته است. عواملی نظیر سنگ های منشأ مناسب، شورابه های کلریدی به عنوان عامل تحرک مس و دیگر فلزات، درزه ها و گسل ها به عنوان مجراهایی جهت انتقال سیالات، وجود عوامل احیاکننده نظیر مواد آلی و پیریت به منظور ته نشست مس از جمله مهم ترین عوامل کنترل کننده کانه زایی در محدوده کانسار بندقیچی می باشند. دگرسانی های موجود در منطقه شامل دگرسانی آرژیلیک ودگرسانی اکسیدهای آهن می باشند. کانی های تشکیل دهنده کانسار به 6 گروه اصلی تقسیم بندی می شوند که شامل کانی های سولفیدی (کالکوسیت، کوولیت، بورنیت، کالکوپیریت و پیریت)، کانی های کربناته ( مالاکیت و آزوریت)، کانی های اکسیدی و هیدروکسیدی (گوتیت، هماتیت و لیمونیت)، کانی های سولفاته (سلستیت و ژیپس)، کانی های کلریدی (هالیت، آتاکامیت، پارالایوریونیت و لایوریونیت) و کانی های باطله (کلسیت و کوارتز) می باشند. مهم ترین ساخت های مشاهده شده در منطقه ساخت لایه ای و رگه ای می باشد. از جمله مهم ترین بافت های ماده معدنی در کانسار مورد مطالعه می توان به بافت پرکننده فضای خالی، سیمان میان دانه ای، دانه پراکنده و جانشینی و توده ای اشاره نمود. نتایج حاصل از مطالعات ژئوشیمیایی مشخص نموده است که ماسه سنگ های منطقه مورد مطالعه منشأ فلسیک تا حدواسط دارند. هم چنین بررسی ماتریس همبستگی مس با اکسیدهای اصلی و عناصر مختلف نشان دهنده همبستگی بالای مس با fe2o3 و mno و در بین عناصر مختلف بیشترین همبستگی به دست آمده مربوط به مس و نقره و کم ترین همبستگی بین مس و استرانسیم می باشد. با توجه به گسترش گدازه های آندزیتی ائوسن در منطقه مجاور کانسار، فراوانی کانسارها و اندیس های مس در منطقه و حضور قطعات آتشفشانی حاوی کانی های مس دار در واحدهای کنگلومرایی میزبان می توان منشأ مس در منطقه را به واحدهای آتشفشانی نسبت داد. با توجه به ویژگی های اساسی کانسار مس بندقیچی از جمله سنگ میزبان، کانی شناسی، ساخت و بافت، ژئومتری، عناصر همراه، محیط ته نشست و عوامل موثر در کانه زایی می توان این کانسار را یک کانسار مس با میزبان رسوبی و از نوع لایه قرمز در نظر گرفت.