نام پژوهشگر: حیدر جانعتی زاده
فریده ملایی کندلوسی خدیجه سفیری
نیاز افراد به قرار و آرامش ایجاب می نماید که در خانواده رابطه ای مبتنی بر عاطفه و عقل، آنگونه که احساس امنیت، اطمینان، سلامت، حمایت و رضایت را برای همسران به ارمغان آورد، شکل گیرد. در این میان نقش سازنده زن در ایجاد پیوندهای اخلاقی و عاطفی اعضای خانواده غیر قابل انکار است. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه موقعیت اجتماعی و نگرش جنسیتی با کیفیت روابط عاطفی – جنسی زنان شاغل با همسرانشان انجام شده است. نظریه های استفاده شده دراین تحقیق شامل: نظریه ریزش، نظریه تأثیر پذیری نا متقارن نقش های کاری و خانوادگی، نظریه بحران، نظریه نقشهای جنسیتی و نظریه دلبستگی می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایش اجرا و داده ها به وسیله ی پرسشنامه با مقیاس لیکرت از یک نمونه 350 نفری در میان زنان شاغل متأهل شهر نوشهر در سال 89 انجام شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که بین موقعیت اجتماعی زنان شاغل و کیفیت روابط عاطفی و جنسی رابطه مثبت وجود دارد. یعنی زنانی که در موقعیت اجتماعی بالاتری بودند، رضایت بیشتری از روابط عاطفی و جنسی خود داشتند. با بالارفتن وجهه شغلی، روابط عاطفی زنان شاغل بهتر می شود ولی رابطه ای با روابط جنسی این زنان ندارد. بین نگرش جنسیتی زنان شاغل و کیفیت روابط عاطفی و جنسی نیز رابطه مثبت وجود دارد. یعنی زنانی که میزان نگرش جنسیتی بالاتری داشتند و قایل به تفکیک نقش های دو جنس بودند، از روابط عاطفی و جنسی بهتری برخوردار بودند.