نام پژوهشگر: اکبر صالحی
اعظم مرادی کوچی علیرضا محمودنیا
هدف از انجام این پژوهش بررسی فلسفه زیبایی شناسی و نقش آن در تربیت عاطفی کودک می باشد. این پژوهش از نوع کیفی است روش بررسی در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی می باشد و از آنجا که تحلیل به عنوان یکی از روش های تحقیق بخشی از کار فلسوفان به شمار می آید. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از منابع، کتب و پژوهش های موجود به تحلیل و استخراج مبانی نظری فلسفه زیبایی شناسی پرداخته شده و نقش آن در تربیت عاطفی کودکان بیان شود.این پژوهش به بررسی عوامل تأثیر گذار بر تربیت زیبایی شناسی ارتباط زیبایی شناسی و عواطف و نقش زیبایی شناسی بر عواطف کودکان می پردازد. با استفاده از نظریات گوناگون ابتدا به بررسی مفاهیم زیبایی، زیبایی شناسی، تاریخچه این علم و نظریات اندیشمندان در طول تاریخ بشر پرداخته شد و سپس چگونگی به کارگیری این مفاهیم در تعلیم و تربیت انسان و تأثیر آن در بعدهای مختلف از جمله تأثیر آن بر بعد عاطفی کودک بررسی گردید.در نهایت این نتیجه به دست آمد که فطرت و ذات آدمی همواره به سمت زیبایی گرایش دارد و زیبایی شناسی و هنر، می تواند تأثیر همه جانبه ای بر تربیت و رشد عاطفی انسان داشته باشد. آنگاه به عوامل موثر بر تربیت زیبایی شناسی پرداخته شد و در این زمینه به ارتباط و نقش زیبایی شناسی بر عواطف کودکان تأکید گردیده است.
فریدون بابایی توسکی یحیی قایدی
پژوهش حاضر، با عنوان بررسی رابطه دموکراسی و تربیت از دیدگاه نظریه پردازان پست مدرن به تبیین چیستی و چرایی دموکراسی و تبیین چیستی و چرایی تربیت بر بنیاد اندیشه های نظریه پردازان پست مدرن پرداخت و رابطه ی این دو را مورد بررسی قرار داد. روش استفاده شده، در این پژوهش تحلیلی -تطبیقی است که براساس آن، اطلاعات به روش تحلیلی -تطبیقی، گردآوری و سپس طبقه بندی، توصیف و بر مبنای سوال های پژوهش به تحلیل و نتیجه گیری پرداخته شده است . یافته های این پژوهش نشان داد، نگاه پست مدرنیست ها به دموکراسی نگاهی مثبت است و همچنین در بررسی تربیت از دیدگاه این نظریه پردازان، توجه به گفتمان سازنده دانش، خود آفرینندگی، تربیت شهروندانی انتقادی و بها دادن به عملی بودن دانش و توجه به فرهنگ عمومی است. در واقع دموکراسی باعث می شود، در تعلیم وتربیت «گفتمان سازنده ی دانش» به عنوان یک هدف تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. فوکو از متفکران پست مدرن معتقد است یک ذات دائمی برای انسان وجود ندارد، ما آزاد هستیم که خود و اهداف تعلیم و تربیت را از نو تعریف کنیم. و یا رورتی معتقد است، جامعه های برخوردار از آزادی و مردم سالاری، برآمده و برخاسته از رویدادهایی هستند که بر آن جامعه ها و بر مردم آنها تاثیر گذاشته اند.ازاین رو نظریه پردازان پست مدرن معتقدند که دموکرا سی برروی تربیت وتربیت برروی دموکراسی تاثیرمیگذارد.
خدیجه صاحبدادی علیرضا محمودنیا
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش زیبایی شناسی در تربیت هنری دوره ابتدایی است. این پژوهش از نوع بنیادی است و روش انجام آن تحلیل محتوای کیفی می باشد یعنی ابتدا معنا به اجزای مفهومی تجزیه و سپس به صورت منطقی ارتباط میان مفاهیم مختلف و روابط شبکه های مفهومی آنها بازشناسی و تحلیل می گردد. با استفاده از کتابها، مقاله ها و سایر منابع و پژوهش ها، مفاهیم زیبایی، زیبایی شناسی، تربیت هنری و مبانی نظری زیبایی شناسی و تربیت هنری بررسی، رویکردها و نظریه های تربیت هنری بیان می گردد. تربیت هنری یعنی انجام دادن فعالیت های هنری در فضایی که کودکان، آزادانه تخیل و اندیشه کنند، حواسشان تقویت شود، ظرفیت های نهفته هوش و تفکرشان پرورش یابد، عواطف و احساساتشان توسعه یابد و استعداد و خلاقیت هایشان شکوفا شود که در نهایت به داشتن تفکری زیبا بینجامد. در این پژوهش ارتباط زیبایی شناسی با هر یک از موضوعات ارتباط با طبیعت، آشنایی با تاریخ هنر، نقد هنری و تولید هنری بررسی می گردد. لذت درک نظم و زیبایی و هماهنگی اجزاء با کل مجموعه آفرینش و توجه به خالق زیبایی ها به پرورش محافظان واقعی طبیعت می انجامد که قدردان و دوستدار فرهنگ و هنر هستند. در پایان پیشنهادهایی بر اساس زیبایی شناسی برای هر یک از عناصر موجود در برنامه درسی تربیت هنری ارائه می گردد.
احمد رضا شاه محمدی اکبر صالحی
مقدمه تحمل پذیری در مقابل اندیشه های مخالف در طول تاریخ از فراز و فرودی به مقتضیات جوامع بشری برخودار بوده است.بدون شک همه اندیشمندان و افراد نوعدوست همواره بدنبال بوجود آوردن شرایطی برای ایجاد بصیرت و بینش صحیح در خود و طرف مقابل بوده اند. تا از فاصله اختلافات موجود در جوامع بشری بکاهند. تحمل اندیشه مخالف هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ تاریخی تحولاتی را پشت سر گذاشته است. در طول این مراحل واژگانی چون رفق، مدارا، تساهل، تسامح ،آزادی عقیده مورد استفاده قرار گرفته است.بطور کل تحمل پذیری در مقابل اندیشه مخالف از دیدگاه ها ی متفاوتی قابل بررسی است . برای نمونه می توان آنرا در قالب مباحث اجتماعی ، سیاسی، اخلاقی مطرح نمود که هریک ویژگی خاص خود را دارا است. لیکن طرح این موضوع در قالب آموزه های دین اسلام از جهاتی در بر گیرنده تمام رویکرد های مذکور است. در این پژوهش ابتداء به سیر تحمل پذیری در مقابل اندیشه مخالف از زمان ظهور اسلام و دوران نبوت و پیامبری حضرت محمد(ص) پرداخته شده است و در ادامه دوران حضرات معصومین(ع) مورد بررسی قرا گرفته است. با ظهور اسلام توجه خاصی به آزادی های مشروح شکل گرفت که کلمه توحیدی لا اله الا الله مجوز آن بود . در واقعه نفی بند گی ها و با آزادی و اختیار به سمت معبود توجه نمودن . پیا مبر به جهت آنکه بزرگترین دعوت کننده بسوی حق بود لذا بیشترین مخالف را هم داشت تا آنجا که از جانب پروردگار به رحمتی برای عالمیان لقب یافت. در دوران حضرت علی نیز نشانه های فراوانی از مدارا با مخالفان ودشمنان به چشم می خورد بطوریکه در سیره ایشان گفته شده است ابتداء سکوت، مدارا، ارشاد، افشاگری و... ودر آخر برای حفظ آبرو و جان انسانها نبرد می کرده است. دوران سایر ائمه (ع) نیز فراوان جلسات و مناظرات علمی و سیاسی است که شاهدی از روش آنان با اندیشه های مخالف است. سپس به بررسی نظرات اسلام با محوریت قرآن و کتب تفاسیر به جایگاه تفکر ، نحوه شکل گیری تفکر ، روشمند بودن تفکر در اسلام و موانع تفکر صحیح از نظر اسلام پرداخته شده است. در اسلام تفکر از تعریف و جایگاه رفیع و با اهمیتی برخوردار است بطوریکه در ردیف بهترین و برترین عبادات قرار دارد. اسلام دینی است که نه تنها با نیروی عقل و قدرت تفکر، مخالفت و مبارزه نکرده ، بلکه تقریباً در تمام جهات از آن کمک گرفته و تأیید خواسته و بر روی آن تکیه کرده است. اسلام اندیشه را آنقدر محترم و آزاد دانسته، که حتی درباره اصول عقیدتی خود که تحصیل آنها برهمگان مفروض است نه تنها تقلید و تعبد را ناکافی و مردود دانسته ، بلکه خوان تعقل و تفکر انسان را نیز در ساحت آن گسترده است و الزام داشته که هر فردی ، مستقل وآزادانه صحت آنها را کسب کند.در اسلام برای آنکه تفکر و شناخت اندیشه از شائبه و اشتباه دور بماند از روشها و نکات شخصیتی خاصی پیروی می کند. قرآن کریم به انسان ها توصیه می کند، همه صداها را بشنوند و این توصیه خود را محدود نمی کند. آنگاه ادامه می دهد با نیروی خرد بهترین را برگزیند. در ادامه به ابزارهای شناخت در اسلام و معیارهای تشخیص اندیشه های حق از باطل و ذکر نمونه های عینی از رفتار حضرات معصومین (علیه السلام) با مخالفین اشاره شده است. اسلام برای شناخت جهان و حقایق دینی از سه نوع ابزار حس، عقل و وحی بهره میگیرد، در اسلام فرایند تفکر در اسلام همان سیر عقلی مرو معلومات برای رسیدن به مجهول است. در قرآن انسان به دو طریق به تعقل فرا خوانده شده است مسقیم و از راه آثار خلقت و نیز روشهایی برای پرورش اندیشه تفکر ملاحظه می شود. موانع تفکر در آموزه های دینی امراض و نقایص درونی هستند. قرآن کریم افزون بر آنکه آدمیان را به تفکر فرامیخواند، اهمیت آن را در زندگی فردی و جمعی آدمیان متذکر میشود و نیز منابع، لغزشگاهها و نتایج تفکر صحیح را به آنان یادآوری میکند در اسلام بزرگ ترین موانع شناخت از نظر قرآن، هوا و هوس، تکبر، مجادله با حق، خود باختگی، سهل انگاری، ظن و گمان، عدم احاطه، علم بدون عمل، جهل، غفلت، کبر و غرور، گناه ، پیرویهای کورکورانه، خیال پردازی می باشد. که هر یک را در قلمرو خاص خود معتبر میداند ودر آخر نیز کاربرد های تربیتی تحمل پذیری مورد مداقه قرار گرفته است. در فرهنگ اسلام و قرآن همه مردم باید از حقوق انسانی برخوردار شوند، زیرا همه عیال و روزی خور پروردگارند و از نظر دین یا انسانیت با هم برابرند. مخالفان سیاسی، در حکومت اسلامی حقوقی دارند، از جمله حق حیات و آزادی تن، حق کرامت انسانی، حق آزادی اندیشه، عقیده و حقوق و آزادی های سیاسی. دفاع از حقوق مخالفان فکری خویش، حتی اقلیت های مذهبی ساکن و مسلمانان منحرف و دارای عقاید فاسد را بر خود و کارگزارانش واجب شمرد. در ادامه مبحث حق و باطل و تعاریف آنها در آموزه های اسلام بررسی و منابع شناخت حق معرفی و محور های شناخت بازگو شده است. و در ادامه معیار های شناسایی اندیشه حق و اندیشه بازل از منظر آموزه های اسلام معین گردیده اند. در ادامه ویژگی افراد تحمل پذیر و معیار های اندیشه و تفکرات خارج از حوزه تحمل پذیری ذکر شده است. تکمیل کنند بحث طرح مبانی و اصول و روشهای آموزش تحمل پذیری به متربیان و و اهداف و حوزه های در برگیرنده تحمل پذیری در امر تربیت آورده شده است پایان بخش کاربردهای تحمل پذیری در تربیت ثمرات رفتاری برای دانش آموزان و جامعه است. در این پژوهش بنیادی با استفاده از روش توصیف، تفسیر،قیاس و استنتاج به عنوان روش های ترکیبی در قالی تجزیه تحلیل محتوای کیفی از دو روش هرمنوتیک و تحلیل تفسیری که از روشهای تحقیق در علوم انسانی است استفاده وبا مراجعه به متون معتبر در اسلام شامل کتاب قرآن ، کتب حدیث و آثار اندیشمندان سعی بر بدست آوردن پاسخ های سوالات پژوهشی گردیده است. بیان مسئله : برای تبین مسئله ابتداء لازم است به تعریف انسان و بر خی خصوصیات آن به فرا خور موضوع از نگاه قرآن توجه شود . انسان در نگاه قرآن دارای کرامت و اشرف موجودات دستگاه آفرینش است.(اسراء ، 70) انسان موجودی است با خصوصیات و ویژگی های فراوان در نگاه قرآن واژه های معینی برای انسان بکار گرفته شده است که عبارتند از روح , نفس ، فطرت، عقل، قلب، اراده و اختیار، هویت جمعی و محدویت های آدمی (باقری،1389) عقل یکی از ویژگی های انسان است که ابزار محوری در تفکر انسان به شمار می آید. اراده و اختیار از خصوصیات دیگر انسان است که به نحوی در انسان ترسیم شده است که هیچ یک از نیروی های موثر بر انسان از مشیت خداوند که هیچ حول وقوه ای بدون آن ظهور نمی کند تا ملائکه و شیاطین و تا نظام های حکومتی ، فرهنگ های اجتماعی، شخصیت های برجسته جامعه و نظام های خانواده و توارث نمی توانند اراده آدمی را خلع نمایند.(همان) وجود دو عنصر کلیدی عقل واراده و سایر واژگان نسبت داده شده به انسان از نگاه قرآن ، بیانگر توانایی های این موجود برای ترسیم مسیر حرکت و تربیت خود در زندگی است. راه تربیت آدمی، راهی است که از فکر می گذرد، زیرا انسان موجودی است متفکر یعنی با اندیشه زندگی می کند و با به کار گرفتن فکر خود سیر می نماید و هر سود و زیانی که می بیند از راه افکار و اندیشه هایش است که بهره مند یا متضرر می شود و از همین راه به سعادت و شقاوت می رسد. بنابراین توجه به تفکر صحیح و تربیت فکری اساس سلوک به سوی کمال مطلق است. پس باید همه ی امور تربیتی، اموری مبتنی بر اندیشه ی صحیح باشد . از راه فکر، آدمی را متوجه سود و زیان یا صلاح و فسادش نمود تا بر اساس تفکر دریابد و به شوق رسد و به حقیقت گرایش یابد و بر اساس تفکر از بدی و تباهی دوری گزیند.(جوادی آملی ،1374) انسان ، آزادی های اجتماعی را یکی از آرزوها و اهداف خود می داند و در پی تامین و حفظ آن و دیگر آزادی ها تلاشی پیگیر و مستمر دارد.آزادی اندیشه به مفهوم فراهم بودن شرایط ، داده ها و راههای تامین کننده تفکر آزاد و نفی موانع تحمیلی و محدودیت های تفکر است. بنابر این تفکر واندیشه موهبت بزرگی است که انسان علی رغم بر خی از محدویت های خود که قرآن آنها را توصیف می کند مانند: انسان عجول است (انبیاء، 37) انسان هنگامی که بی نیازی بورزد طغیان می کند.(علق،6) و برخی آیات دیگر، درپیشگاه الهی نمی تواند عذری برای اشتباهات خود بیاورد. به عبارت دیگر، آزادی انسان در اتخاذ راههای تأمل عقلانی و شیوه های آن است ، بدون آن که دیگران ، داده ها و ابزار انحراف آفرین و خطابخش را، به وی تحمیل کنند یا او را به قدم برداشتن در راههای معینی ملزم سازند که به نتایج از پیش تعیین شده اعم از حق یا باطل بیانجامد. هر یک از این امور وجهی از وجوه سلب آزادی اندیشه تلقی می شوند زیرا موجب خواهد شد، انسان از سوی دیگران به سمت نتیجه معینی راه برده شود که اگر آزاد گذارده می شد، شاید به نتیجه دیگری حتی متضاد با آن می رسید. همچنین آزادی اندیشه به معنای رفع موانع عوامل درونی بازدارنده عقل ، بویژه هوای نفس و پیروی از عادات است. درخواست دلیل و توضیح خواستن ، نشانگر اهمیت دادن به تفکر و دعوت به اندیشیدن است، این به دلیل آن است که اسلام مبتنی بر منطق و اندیشه می باشد و انسان هایی که آزاد فکر و آزادمنش باشند، با تفکر و اندیشیدن در نهایت به حقانیت اسلام نائل می شوند و به آن معتقد می گردند(بقره ، 11 ، انبیاء ،24 ، قصص ، 75). انسان ها چه بخواهند و چه نخواهند. ، چه در وادی حق یا ناحق، چه در میسر صواب یا نا صواب، چه در جهت منافع فردی یا اجتماعی، اندیشه ورزی یک فعالیت تفکیک ناپذیر آنها خواهد بود. حال که اندیشه ورزی در میان انسان ها از عمومیت بر خور داراست و به اهمیت آن در آیات قرآن و آموزه های دینی نظر می افکنیم. قرآن و برای بیان و اهمیت اتدیشه، نادانان را با دانایان مقایسه می کند (غافر،آیات 84و85).قرآن کریم بعنوان یک منبع فیاض برای اثبات خود به اندیشه متوسل می شود و انکار کنندگان خود را به تحدی دعوت می نماید. (اسراء ، آیه88 ) خداوند می فرماید: «تا آنها که هلاک و گمراه می شوند ، از روی دلیل روشن باشد و آنها هم که زنده می شوند (هدایت می یابند) از روی دلیل باشد. (انفال ، 42) بر اساس آیه فوق می توان فهمید، روش اسلام در دعوت مردم، اقامه برهان و درنتیجه درخواست از مردم به تفکر و اندیشه است. بر اساس این آیه، انسان باید حیات خود بخصوص زندگی دینی خویش را براساس اندیشه و تفکر بنا نهد و برای عقاید و اعمالش ، دلیل و حجت به دست بیاورد و برای سلوک عقیدتی و عملی خود برهان داشته باشد. همچنین خداوند می فرماید: جز مردان، زنان و کودکان ناتوانی که نمی توانند چاره جویی کنند و راهی را بیابند، امید است که خداوند ایشان را عفو کند، خداوند بسیار بخشاینده وآمرزنده است ( نساء ، 98و99). براساس مفهوم آیات فوق کسانی که به هر طریقی می توانند خود را از شک و سرگردانی نجات بدهند یا از دست کسانی که آنان را از لحاظ فکری یا جسمی اسیر کرده اند خود را برهانند و راه چاره ای بیابند ، چنین افرادی هرگز در پیشگاه الهی عذری نخواهند داشت و هیچ بهانه ای از آنان پذیرفته نخواهد شد. در روایات اسلامی احادیثی از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(علیه السلام) در ستایش تفکر نقل است. مثلا در روایتی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «تفکرالساعه خیر من عباده ستین سنه» یک ساعت اندیشیدن برتر است از یک سال عبادت کردن (رضی، 1379، حدیث 2059 ). و در روایت دیگری می خوانیم: «عودوا قلوبکم الترقب و اکثروا التفکر» دلهای خویش را به مراقبت عادت دهید و اندیشه بسیار کنید (همان ، حدیث 1994 ) حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: من بر شما ترسناکم که در جهالت فرو رفته باشید چه اینکه در گذشته به سویی کشیده شدید که قابل ستایش نبود اما اگر در زندگانی اصلاحاتی پدید آورید، سعادتمند خواهید شد، وظیفه من جز تلاش و کوشش در اصلاح امور شما نیست، اگر می خواستم، بی مهری های شما را بازگو می کردم، خدا آنچه را گذشت بخشاید.(رضی،1379 ، خطبه 178) .پدیده تفکر، یک نوع عمل انسانی است که بدلیل نهادی بودن، مقطعی نبوده وبا ویژگی های آدمی مناسبت اساسی دارد. از سوی دیگر چنان نیست که لحظه ای در آدمی به وجود آید و زمان دیگر رخت بر بندد وتا ساختار هوش انسانی دگرگون نشود، نابود نمی گردد (ادیانی، 1379). چنانچه ملاحظه شد، قرار گرفتن در جهل و جهالت مذموم، و بدست آوردن آگاهی برای اصلاح زندگی خود و دیگران امری ممدوح و موجب بخشایش خداوند است. علاوه براین حضرت در بازگو کردن برخی اشتباهات گذشته افراد جامعه امتناع می ورزند ، و بر آنچه گذشته طلب بخش از خداوند می نمایند. این بدین معنا است که بیان هر نظر و اندیشه مستلزم فرصت مناسب و مقتضی است. باز حضرت متذکرمی شوند وظیفه من جز تلاش و اصلاح امور نیست. بنابراین بیان اندیشه برای اصلاح جامعه وظیفه همه آگاهان است. و در اینجا است که ضرورت تشخیص اندیشه صواب از ناصواب و نیز وجود قواعدی برای رعایت ضرب اندیشه ها، ضرروری می نماید. انسان باید از تمام امکانات مادی و معنوی خود در این زمینه استفاده کند تا بتواند حقایق الهی را دریابد و براساس آنها حرکت کند. دین مقدس اسلام برای درک معارف الهی به انسان آزادی کامل بخشیده تا پس از اندیشیدن و تحقیق کردن، به درک این معارف نائل شده و از آنها بهره گیرد. با عنایت به مطالب فوق که تبین کننده جایگاه انسان در نگاه قرآن و بازگو کننده برخی از واژگان قرآن برای توصیف او آمد و نیز جایگاه تفکر و اندیشه ورزی در اسلام که در حد اعلا مورد توجه قرار دارد. بررسی رویکرد و نگرش اسلام به تفکر مخالف و چگونگی تحمل آن اندیشه ها و نیز مرز تحمل پذیری و معیار های اندیشه حق از باطل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهداف کلی تحقیق 1- بررسی فرایند شکل گیری اندیشه وتفکر ونیز شناسایی موانع شکل گیری اندیشه وتفکر 2- تعیین معیارهای تمیز اندیشه وتفکر حق از باطل بر اساس اسلام 3- شناخت ابزارو ملاک های تحمل پذیری اندیشه و تفکرات باطل در اسلام 4- بررسی کاربرد های تربیتی تحمل پذیری در مقابل اندیشه ها وتفکرات مخالف در اسلام سوالات پژوهش 1- فرایند و موانع شکل گیری اندیشه وتفکر بر اساس آموزه های اسلام چیست؟ 2- معیار اندیشه وتفکر حق و باطل از منظر اسلام کدام است؟ 3- ابزارها وملاک های شناخت تحمل پذیری اندیشه وتفکر مخالف در اسلام کدام است؟ 4- کاربردهای تربیتی تحمل پذیری در برابر اندیشه وتفکر مخالف چیست؟ اهمیت و ضرورت تحقیق فقدان تعامل صحبح در جوامع بشری، موجب به خطر افتادن صلح و آرامش است. ناشناخته بودن موانع اندیشه مناسب وعدم مرزبندی بازگو نمودن اندیشه ها در مکان و موقعیت مطلوب، تشدید کننده اشتباهات بشری است. رابطه مدارا و بعثت انبیاء خود حاکی از اهمیت مدارا است. از زوایای دیگر مسأله مدارا و اهمیت آن در روایات اسلامی مورد توجه واقع شده است . یکی از این جهات مورد تأکید روایات ، تأثیر مثبتی است که مدارا کردن در شیوه زندگی و آرامش بخشی بدان دارد . یعنی نه تنها از لحاظ ایمانی و عقیدتی و به عنوان یک امر، بلکه در زندگی عینی و تحقق خارجی آرامش به عنوان یک موضوع مورد تأکید می باشد . پیامبر اکرم (ص) در جمله ای می فرمایند : مداراهُ الناس نصفُ الایمان و الرّفقُ بهم نصف العیش یعنی مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی مهربانی با آنان نصف زندگی است ( کلینی رازی، ج2 ، ص 117 ). همچنین در برخی روایات آمده است که؛ مدارا باعث می شود که مکافات بد و زندگی تلخ از انسان دور شود و هر آنکس که مدارا کردن در اخلاق و رفتار او را اصلاح نکند مکافات بد او را اصلاح خواهد کرد (یعنی مکافات ِ بد گریبانگیر او خواهد شد). علی (ع) : « مَن قال لم یُصلِحهُ حُسنُ المُداراه ، أصلَحَهُ سوءُ المُکافاه » ( تمیمی آمدی، 1380).حضرت علی (ع) در جملات زیادی این آرامش بخشی و زندگی راحت را که در پرتو مدارا کردن امکان پذیر می شود را، یادآوری و با بیان های مختلف تأکید می فرمایند . از جمله اینکه سلامت دین و دنیا در مدارا کردن با مردم است «سلامهُ الدّین و الدّنیا فی مداراه ِ الناس » (غرر الحکم،1384). و نیز اینکه هرکس با دشمنان و مخالفین خود مدارا کند از جنگ ها و خشونت ها در امان خواهد ماند « مَن داری أضدادهُ أمِنَ المحارب» (همان) چنانکه پیامبر اکرم (ص) نیز در جمله ای نغز خشونت و مدارا را در مقابل هم قرار داده اند و یکی را مایه شومی و بدبختی و دیگری را مایه میمنت و برکت می دانند : «الخُرقُ شُومٌ و الرِّفقُ یُمنٌ» (رضی، 1379) که در روایات اسلامی جلب توجه می کند اینست که، رفتار مدارا جویانه نمونه ای از یک رفتار و عمل خرمندانه و کامل است ، گرچه خود ِ مدارا، به فرموده حضرت علی (علیه السلام) «ثمرهُ العقل مداراهَ الناس» (تمیمی آمدی، 1380) و لیکن جدای از این خردمندی از لحاظ دینی و عقیدتی نیز کامل ترین رفتار در مواجهه با مردم و بخصوص در مواجهه با مردمی که رفتاری جاهلانه و غیر خردمندانه با انسان دارند، مدارا کردن است . نگارنده با توجه به پیشرفت سرسام آور علم و تکنولوژی بدنبال یافتن ریشه یابی برخورد های پرهزینه و ناصوابی است که جوامع بشری بر سر اختلافات گوناگون در زمینه های عقیدتی ، اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و... پرداخته و می پردازد. گویی در روزگار به ظاهر پیشرفته که بسیاری از محصولات علمی به کمک انسان آمده است و بسیاری از مشقات و رنجهای او را کاسته است.اما در آنسوی این غوغای علمی شاهد رفتاری در کوتاه ترین سطح ممکن می باشیم. چه جانهای گرانبهایی که به ارزان ترین وجه ممکن فدای تمایلات و خواسته های دیگران می شوند . در صورتی که با کمی صبر و تفکر می توان به راه حل بهتری رسید. چیزی که معمولاً دراکثر مناقشات پس از تحمل خسارات و صدمه های فراوان تحت عنوان میز مذاکره اتفاق می افتد. بخشی از این مقوله ناپسند به نگرش انسان و نوع تفکر او ارتباط پیدا می کند. لذا دانستن اینکه حدود و ثغور اندیشه وتفکر در دین اسلام چگونه است. ودین اسلام، چه میزان در تغییر این رویه کارساز است. و پیروان این آئین خود را برای مواجه با چنین پیامدهایی چگونه آماده می کند، و تا کجا آنها در برخورد با تفکر واندیشه های مخالف و معاند خود توصیه به صبر و مدارا می کند، از دلایل ورود به این موضوع می باشد. البته لازم بذکر است این موضوع از ابعاد وسیعتری برخورداراست که خارج توان این نوشتار می باشد. لذا ضروریست با جستجودر بنیان های فکری بشر، به نقاط مشترک و قواعد صحیح اندیشیدن و بازگو نمودن متناسب آن مسیر ترقی و تعالی بشریت بویژه در جریان تعلیم و تربیت، نقش آفرینی نماییم.
اکبر صالحی بهمن میرزایی
در حال حاضر تمرین مقاومتی به عنوان بخش کاملی از برنامه های بازتوانی و ارتقای سلامتی در دامنه ی وسیعی از حوزه های بالینی مورد توجه قرار گرفته است. تمرین مقاومتی یکطرفه منجر به افزایش قدرت نه فقط در عضو تمرین کرده، بلکه در عضلات مشابه عضو طرف مقابل نیز می شود. این پدیده انتقال دو جانبه نامیده می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 1 سال) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک (15 نفر) و ایزومتریک (15 نفر) و یک گروه شاهد (10 نفر) تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1rm، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و 6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه در60 درجه از فلکشن زانو (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود که به صورت حداکثر تلاش انجام شد. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1rm)، قدرت ایستا (mvic) و الکترومیوگرافی یکپارچه (iemg) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. قدرت 1rm و mvic در دو گروه تمرینی در عضو تمرین کرده (به ترتیب 95/28% و 38/17% در گروه ایزوتونیک و 87/14% و 76/25% در گروه ایزومتریک) و تمرین نکرده (به ترتیب 16/10% و 33/8% در گروه ایزوتونیک و 18/10% و 21/6% در گروه ایزومتریک) به طور معنی داری (05/0?p) افزایش یافت، تغییرات iemg نیز مشابه با قدرت بود، اما در گروه کنترل در هیچ یک از متغیرها تغییر معنی داری مشاهده نشد. تفاوت معنی داری در پدیده ی انتقال دو جانبه بین دو گروه ایزوتونیک (33/8%) و ایزومتریک (21/6%) در عضلات اکستنسور پای تمرین نکرده مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های بازتوانی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است سودمندتر از تمرین ایزومتریک باشد.
ابراهیم نجمی علیرضا محمودنیا
این تحقیق بارویکرد نظری در پی مقایسه انسان شناسی فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیت است. حاصل آنکه انسان شناسی فوکو برقدرت متمرکز است وبه انسان نگاهی از بیرون دارد به همین جهت به ماهیت انسان کاری ندارد.اخلاق فوکویی اخلاقی تجربی ونتیجه گراست که رسیدن به سلامت فردی و زیبایی درونی غلیت وآرمان نهایی آن است.فوکو به عنوان فیلسوف پست مدرن مخالف جهان شمولی وقائده گرا بودن عقل است به زعم وی تکیه زیاد بر عقل اقتدار در پی دارد در تربیت اخلاقی مورد نظر فوکو مهم فرد فرد انسان ها هستند و هدف رسیدن به نتیجه مطلوب وخوشایند است. در حالیکه در نظر مطهری امسان کامل،انسانی است که تمام ارزش های انسانی به طور هماهنگ و متوازن دراو رشد یابد. مطهری دیدگاه خویش را بر اساس آموزه های اسلام اینگونه بیان میکند که انسان برای تحول درونی خویش باید بخواهد واین خواست محقق نیست مگرآنکه در درونش انگیزه ای برای ارده ی وجود داشته باشد. از نظر مطهری هر یک از نظام های تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند وهمه فعالیت های خود را برای تحقق آنها مصروف میدارند. کلید واژه ها: انسان شناسی،اهداف تربیت،فوکو،مطهری
نصیبه تاری سعید ضرغامی
هدف پژوهش بررسی فلسفه فناوری اطلاعات در تربیت از دیدگاه نظریه پردازان معاصر انتقادی تعلیم وتربیت با تاکید بر برنامه درسی پنهان است.روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل تطبیقی وقیاس عملی است که از رویکردهای پژوهش کیفی می باشند.براساس یافته های پژوهش ،ماهیت فناوری اطلاعات از دیدگاه نظریه پردازان انتقادی خنثی نبوده، بلکه دارای ماهیت هنجارین می باشدبه گونه ای که نظریه پردازان بازتولید بر نقد سیاسی اقتصادی فناوری اطلاعات تاکید دارند ولی نظریه پردازان مقاومت بر نقد جامعه شناسانه فناوری اطلاعات تمرکز کرده اند ومعتقدندنکته ای که نظریه پردازان بازتولید به آن توجه نکردندبر نقش اساسی انسان در ایجاد تحول وتغییر در نظام آموزشی است وبر پرورش بینش انتقادی تاکید دارندلذا ،منکر اثرات مثبت فناوری ها در نظام آموزشی نیستند بلکه معتقدنداگر در به کاربردن فناوری ها فقط محدود به چگونگی بهره گیری از آنها شویم منطق فنی نظام تربیتی را در بر می گیرد و رفتار وعمل فراگیران قلمرو تعلیم وتربیت رنگ وبوی فناورانه به خود می گیرد. از نظر فلاسفه انتقادی آنچه موجب نگرانی است این است که انسان تحت سلطه پنهان آن قرار گیرد . زیرافناوری ها صرفا مجموعه ای از ماشین ها ونرم افزارهای همراه آن نیستند بلکه در بردارنده شکلی از اندیشه هستند که نگرش فرد را در برابر جهان ،جهت می دهند.همچنین فناوری های نوین نه تفکر ودانش است ونه ابزاری برای ارزشیابی دانش،بلکه شکل دیگری از رفتار انسانی است که می تواند توسط او مورد انتقاد قرار گیرد.در نتیجه با وارد سازی فناوری اطلاعات به آموزش ،رسالت معلمان ،یعنی تشویق دانش آموزان به تفکر همچنان بایستی باقی بماند. در نتیجه گیری برخی تلویح های کاربردی چون الف- گنجاندن سواد انتقادی –اجتماعی در برنامه درسی .ب-باز اندیشی نقش معلم از متخصص به روشنفکر متخصص توصیه شده است. واژگان کلیدی:فناوری اطلاعات،نظریه انتقادی،آموزش وپرورش
محسن زهری سوسن کشاورز
با نظر به اهمّیّت جایگاه اعتقاد به معاد در زندگی هر فرد مسلمان ، این پژوهش بر آن است تا به تبیین فلسفه ی معادباوری بپردازد . در این پژوهش منظور از فلسفه ی معادباوری ، بیان ماهیت ، ضرورت ، اهداف و اصول و روش ها ی آن در امر تربیت اسلامی است . برای این منظور ، ابتدا به بیان آرا فیلسوفان مسلمان پرداخته شده است . سپس با استفاده از روش تحلیلی و قیاسی برای پاسخ گویی به سوالات مطرح شده ، اقدام گردیده است . بدین ترتیب بر اساس مطالبی که در مبانی نظری تحقیق ذکر شد ، در زمینه ی ماهیت معادباوری این موارد حاصل شد : درک ماهیت معاد وابسته به اندیشه ورزی ، فطرت انسان ، اطمینان و باور قلبی نسبت به پایان پذیر بودن دنیا و اعتقاد به ادامه یافتن حیات انسان در جهان آخرت است . در مورد اهداف مورد نظر از معادباوری این موارد حاصل شد : متعالی شدن قوه عقل و نمود آن در همه ی امور ، امنیّت و آرامش روانی ، پیدایش بینش درست نسبت به زندگی دنیایی ، احساس مسئولیت . سپس با استفاده از موارد ذکر شده در پاسخ سوال های اوّل و دوم ، به استخراج اصول پرداخته شد و در نهایت با توجّه به اصول اخذ شده ، این روش ها برای نهادینه ساختن معادباوری ، ارائه گردید : پرورش نیروی عقلانی و خردورزی ، خودشناسی و بیداری و پیرایش فطرت ها ، تأسّی گرفتن از قرآن و اسوه های دینی ، فرهنگ سازی ، امید به نعمت ها ، هشدار نسبت به عذاب ها . در پایان نیز ، پیشنهادهایی در راستای توجّه به معادباوری در عناصر تعلیم و تربیت ارائه گردید .
محمود پوررحمانی زرندی علیرضا محمودنیا
در جامعه اسلامی والدین مایلند فرزندانی با ایمان، مذهبی و بدور از انحرافات داشته و همواره نسبت به عدم پای بندی و بی انگیزگی آنان در این خصوص شکایت دارند و بعضا خود را در این زمینه ناکام یافته و در توجیه این ناکامی، دست به فرافکنی زده و عوامل متعددی را در عدم توفیق خود دخیل میدانند. لذا سئوالات طرح کننده این پژوهش عبارتند از: با نظر به آیات قرآنی نقش والدین در تربیت دینی چیست؟ و چه اشاراتی برای توانمند سازی خانواده در تربیت دینی فرزندان بر مبنای آیات قرآن می توان ارایه داد؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیل محتوا بوده و آیات شریفه قران کریم، تفاسیر، احادیث و کتب مذهبی به عنوان منابع بوده اند. در پایان پیشنهاد شد تا نقش هر یک از والدین در تربیت دینی فرزندان با عنایت به احادیث و روایات ائمه اطهار(س)، همچنین عوامل آسیب زای تربیت دینی با توجه به معضلات روز کشور بررسی گردد. نتیجه ای که طی بررسی در منابع دینی و همچنین برداشت هایی که از تفاسیر ارزشمند المیزان و نمونه انجام شده این بود که والدین اولین و مهمترین جایگاه و نقش را در ایجاد و تقویت تربیت دینی فرزندان داشته و این ایفای نقش را در قالب نقش های عقیدتی، نظارتی، مشورتی و تربیتی- الگویی به انجام می رسانند. پس لازم است با هماهنگی و همراهی هم، خودشان الگوی عملی تربیت دینی بوده و بتوانند الگوهای مناسبی به فرزندان ارائه دهند و ارائه ی الگو می تواند از طریق فرایندهایی که مورد علاقه کودکان است، صورت گیرد. در ادامه ضمن برشماری شاخص های تربیت دینی بر مبنای آیات قران: معرفت و بصیرت(سوره انعام، آیه 104)- تعقل و خردورزی(سوره عنکبوت، آیه 43 و سوره بقره، آیه 242) - کرامت انسانی(سوره اسرا، آیه 70)- محبت و مهرورزی(سوره مائده، آیه 54 و سوره فتح، آیه 31 و سوره آل عمران، آیه 159)- اعتدال(سوره بقره، آیه 143)، این نتیجه حاصل شد که با ایجاد و تحکیم این شاخص ها در والدین می تواند ایشان را در تحقق این رسالت مهم تجهیز و توانمند سازد. واژگان کلیدی: خانواده - فرزند - قران کریم - تربیت دینی
ندا کثیر اکبر صالحی
در این پژوهش سعی برآن است که در کنار بررسی خاستگاه های تاریخی و فلسفی فمینیسم لیبرال و رادیکال،پی به دستاوردها و پیامدهای دو گرایش، برده و با توجه به این،چون نوع پژوهش از نوع تحقیقات نظری(بنیادی)است،براین اساس؛روش آن،تحلیلی-توصیفی بوده و در سوال سوم این تحقیق ازروش تطبیقی نیز استفاده گردیده است.در این راستا نتیجه گیری به عمل آمده نشان می دهد که دوگرایش نامبرده نتایج مثبت و منفی های زیادی برای زنان ایرانی من الجمله در حوزه تربیتی آن داشته و خواهد داشت.
مهدی خالقی اکبر صالحی
موضوع پژوهش حاضربررسی فلسفه تربیتی تشبیه ها و تمثیل ها در قرآن کریم و دلالت های آنها در تربیت اخلاقی می باشد . این پزوهش در پی پاسخگویی به سوالات ذیل است : سوال اول فلسفه تربیتی( چیستی ، چرایی، ضرورت) تشبیه ها وتمثیل هادر قرآن چیست؟ سوال دوم: براساس فلسفه تربیتی تشبیه ها وتمثیل ها در قرآن چه اهداف واصولی را می توان برای تربیت اخلاقی استخراج کرد؟ برای پاسخگویی به سوالات پزوهشی از دو روش پژوهشی استفاده شده است . برای پاسخگویی به سوال اول پژوهش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است ومحقق برای احصای ویژگی ها ومفاهیم وضرورت تمثیل وتشبیه با استفاده از روش تحلیل کیفی به پاسخگویی به این سوال اقدام می کند وبرای یافتن پاسخ سوال دوم از روش قیاس عملی که در آن با مبنا قراردادن گزاره های توصیفی وتجویزی اقدام به استنباط واستخراج اصولی برای تربیت اخلاقی بر مبنای فلسفه تربیتی تشبیه وتمثیل می کند . برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است یافته های پژوهش نشان داد که تمثیل ها و تشبیه های قرآنی دارای ویژگی های مختلفی هستند: حسی کردن مسائل عقلی، تنزل معارف بلند، تأثیرگذاری بر مخاطب، کاستن از تلخی پند و اندرز و آگاهی از گذشتگان مهم ترین ویژگی های تمثیل ها و تشبیه های قرآنی به شمار می روند. همچنین بر مبنای تمثیل ها و تشبیه های به کار رفته در قرآن می توان اهداف واصولی را برای تربیت اخلاقی استخراج کرد، اصولی همچون توجه به مکارم اخلاقی و دوری از رذایل اخلاقی، پرورش تفکر بشر برای تربیت اخلاقی خود، ایجاد محیطی سالم برای تربیت اخلاقی انسان ها و اراده و تقویت ایمان انسان برای گزینش امور اخلاقی پسندیده که در پاسخ سوال دوم به بررسی آنها پرداخته شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، تشبیه، تمثیل، دلالتهای تربیتی، تربیت اخلاقی.
عباس کریمی اکبر صالحی
این پایان نامه به بررسی صنعت فرهنگی و پیامدهای آن در آموزش رسانه ای بر مبنای دیدگاه تئوری پردازان انتقادی با تاکید بر دیدگاه هورکهایمر و آدرنو پرداخته است. هدف از این پژوهش مشخص کردن نقش صنعت فرهنگی در آموزش رسانه ای بر مبنای نظریه پردازان انتقادی با تاکید بر دیدگاه هورکهایمر و آدرنو است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سه سوال است. اول: مفهوم صنعت فرهنگی بر مبنای دیدگاه تئوری پردازان انتقادی چیست و چه تاثیری بر عقلانیت انسانها در پی دارد؟ دوم، نقش رسانه ها در صنعت فرهنگی از دیدگاه تئوری پردازان انتقادی با تاکید بر دیدگاه هورکهایمر و آدرنو کدامند؟ سوم، بر طبق دیدگاه تئوری پردازان انتقادی بویژه هورکهایمر و آدرنو، صنعت فرهنگی چه پیامدهای برآموزش رسانه ای دارد؟ این پژوهش که از نوع پژوهش های بنیادی می باشد با بهره گیری از دو روش تحلیل توصیفی و قیاس نظری مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج این پژوهش نشان داد که صنعت فرهنگی در دست طبقه حاکم بر جامعه بوده و از طریق آن در جامعه افکار قدرت های مسلط بر اقشار تحت سلطه تحمیل می شود ، صنعت فرهنگی وآموزش رسانه ای بر عقلانیت آدمی تاثیر گذار بوده و می تواند در نحوه چگونه اندیشدن و حتی تصمیم گیری او دخیل باشد. همچنین رسانه ها به عنوان وسیله ای در جهت پیشبرد اهداف جامعه سلطه گر نمی تواند خنثی باشد و به عنوان واسطه ای برای القای افکار طبقه حاکم عمل می نمایند. صنعت فرهنگی بیشترین تاثیرات را بر تمام شئونات زندگی انسان ها گذاشته است و رسانه ها نیز از این قائده مثتثنی نبوده اند و مشاهده می شود که رسانه ها در قبال حمایتی که از سوی سلطه گران می شوند باید به خواسته های آنان از طریق نفوذ در افکار جامعه سلطه گر تحقق ببخشند که نتیجه آن سلطه است و سلطه گری .
محمدمهدی سحری سعید ضرغامی
هدف پژوهش حاضر تبیین ابعاد و مولفه های تربیت هنرمندانه بر اساس رهیافت هایی از دیدگاه نوعمل گرایی «ریچارد رورتی» بوده است .نتیجه آن که در چنین تربیتی ، مربیان و فراگیران باید بتوانند به شکلی هنرمندانه(فرآیند هایی که به کمک آن بتوان، عقل و احساس را متحد، و از سویی تخیل را نیز تحریک و در قالبی هنری، ارائه نمود)،هر آنچه تاکنون جزء دانسته های خود به حساب می آوردند را، به کمک استعداد و خلاقیت هایشان و نقد و گفتگوی دیگران ، دوباره و به شکلی «هنرمندانه» بازآفرینی کنند و به آن «نگاهی آیرونی»بیاندازند
فرشته معظمی گودرزی علیرضا محمودنیا
هدف این پژوهش ،تبیین معنای زندگی از منظر نهج البلاغه و بر اساس آن ارائه برخی از اصول زندگی معنادار و نیز استنتاج اصول تربیتی زندگی معنادار است.رویکرد کلی محقق در این پژوهش، رویکرد تحلیلی است.اما به صورت جزئی تر برای تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه از روش توصیفی-تحلیلی و برای استنتاج اصول زندگی و اصول تربیتی از روش استنتاج عملی بهره گرفته شده است.بر بنیاد یافته های پژوهش، درک و کشف معنای زندگی از نگاه هر کسی، متوقف بر درک نگاه او به مفاهیم خدا، مرگ و زندگی است. مطالعه نهج البلاغه در خصوص موارد فوق به این نتیجه می انجامد که از دیدگاه امام زندگی معنادار است و مهم ترین دلیل بر اثبات این مدعا "موضوعیت داشتن زندگی" در نهج البلاغه است.به طوریکه مفهوم حیات)زندگی) یکی از مفاهیم اساسی نهج البلاغه است که پیرامون آن بیانات متعددی را حضرت بیان فرموده اند.امام معنای زندگی انسان را برگرفته از نظام متقن و احسن آفرینش می داند که فهم و باور به این نظام از طریق "اذعان به وجود خدا"،"باور به معاد"، و تأمل در "ماهیت زندگی انسان"امکان پذیر است حضرت امیر (ع) ضمن بیان ویژگی های انسان و نظام هستی و بویژه اعتقاد به هدفداری زندگی انسان و حیات اخروی زندگی را معنادار دانسته و قائل به ترادف بین هدف و معنا می باشد و معنای زندگی را زندگی هدفدار می داند و البته منظور از هدف زندگی، هدف خارجی است نه هدف خود بنیاد،یعنی هدف بخشنده و آفریننده زندگی. آگاهی انسان از این هدف و التزام به پیمودن مسیری خاص برای وصول به این هدف را معنابخش زندگی تلقی می کند و رسالت دین را آگاهاندن بشر به این هدف و چگونه پیمودن راه می داند. بر اساس این بینش مهم ترین اصول زندگی معنادار از منظر نهج البلاغه خداباوری(اتکا به خدا در زندگی)،آخرت گرایی(هدف گیری آخرت)،عدم دلبستگی به دنیاو ضرورت تلاش و کوشش در زندگی برای عمل به تکالیف الهی و حرّیّت است.در حیطه تعلیم و تربیت نیز اصل شکوفایی فطرت خداجویی،اصل اصلاح بینش،اصل تعقل و خردورزی،اصل مسولیت پذیری و اصل کرامت، استنباط می شود که با اصلاح روابط چهار گانه انسان(با خدا،خود،هستی و دیگران) سبب معناداری زندگی می شوند
صفدر حسینی راد اکبر صالحی
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی دیدگاه های فلسفی هابرماس و جان رالز به منظور ترسیم اشارات تربیتی آنها برای تربیت شهروندی است، روش تحقیق مورد استفاده برای پاسخ دادن به سوالات پژوهشی قیاس عملی و تحلیل تطبیقی می باشد.
آذر آزادی اکبر صالحی
چکیده ندارد.
زهرا مهرابیان اکبر صالحی
چکیده ندارد.
بهرام کرم رازی اکبر صالحی
چکیده ندارد.