نام پژوهشگر: رضا ابویی
سمیرا منصوری رودکلی یعقوب دانشدوست
باغ شاه، در طول تاریخ زندگی خود دچار تغییرات و تحولات بسیار شده و آنچه اکنون از آن مشاهده می شود، بیشتر شبیه به یک پارک امروزی است تا یک باغ ایرانی؛ تنها نظم هندسی موجود در باغ و نظام کاشت درختان کهنسال باغ و گردش آب موجود و دیواره مستحکم و برج و باروهای قدیمی آن که تا به امروز باقی مانده اند، تصویر کلی باغ های ایرانی را به ذهن یادآوری می کنند. این در صورتی است که عدم دقت در نگهداری اینگونه باغ ها می تواند موجب نتایج نامطلوبی مانند ایجاد درک نادرست از فضا سازی در هنر باغسازی دوره صفوی شود و به مرور این تصور غلط، چهره حقیقی و اصیل آن ها را مخدوش سازد. از طرفی با بی توجهی به این باغ و باغ های دیگر مشابه آن و معرفی آن ها به عنوان پارک، مدارک موجود به عنوان اسناد پیشینه تاریخی شهر به مرور از میان رفته و این خسارتی است که جبران آن ناممکن است. با بازشناسی خط و خطوط اصیل باقی مانده و بازگرداندن باغ به چهره واقعی آن، علاوه بر کمک به حفظ شناسنامه تاریخی شهرستان بهشهر، تلاشی در جهت بازخوانی گوشه ای از فرهنگ و هنر این مرزو بوم صورت گرفته است که می تواند بازگوکننده ویژگی های هنر زمان خود باشد. بنابراین شناخت صحیح و کامل باغ شاه بهشهر، از طریق مطالعه دقیق اسناد و مدارک تاریخی از قبیل سفرنامه ها، کتاب ها و عکس-های تاریخی و مدارکی از این قبیل و همچنین مطالعه و بررسی وضع موجود باغ از طریق مطالعه طرح ها و برنامه های شهری تهیه شده و انجام کار های میدانی مانند شناخت بقایای اصیل باغ، الحاقات، تغییرات و تخریب ها، تهیه عکس ها و به روز نمودن نقشه های موجود، در برنامه کار های این پایان نامه قرارگرفت. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده، سیمای باغ در دوره های مختلف و تفاوت آن ها نسبت به هم شناسایی شد و به این ترتیب، الحاقات ناسازگار و تغییرات ناهماهنگ صورت گرفته در باغ و صورت اصیل و صحیح آن ها رخ نمود. به عنوان مثال، دوره های مختلف ساخت کوشک باغ و آخرین تغییرات آن که مربوط به دوره پهلوی بود و تغییرات صورت گرفته در کفسازی باغ، نظام کاشت گیاهان و گردش آب باغ و تغییراتی از این دست، شناسایی شد. بعد از شناسایی آسیب های وارد شده به باغ و علل آن ها، بر اساس قوانین مرمتی موجود برای مرمت باغ ها و بناهای تاریخی، طرح مرمت باغ تهیه شد؛ به این ترتیب که پس ازصورت دادن اقدامات حفاظتی و انجام کارهای لازم برای تکمیل مطالعات، برداشتن الحاقات و بازسازی برخی تخریب ها پیشنهاد شد و پس از آن، برای تخریب هایی که اسناد کافی برای چگونگی آن ها پیش از تخریب در دست نبود، نوسازی با چهره ای کاملاً امروزی پیشنهاد شد. در مرحله بعد، پس از مشاهده طرح های بالادست و در نظر گرفتن پیشنهادهای موجود برای کاربری جدید، طرحی برای تغییرات مربوط به سازگار کردن باغ با کاربری جدید و همچنین راه کارهایی برای نگهداری باغ پس از اتمام طرح مرمت پیشنهاد گردید.
فرناز اوستا رضا ابویی
بافت تاریخی زواره، یکی از شهرهای کهن ایران زمین که در میان حصاری عظیم محصور بوده، همانند بافت قدیم سایر شهرهای ایران در مرحله گذار توسعه وگسترش کالبدی، در حال فروپاشی و از بین رفتن است. در این میان، حصار تاریخی این شهر بیش از هر قسمت دیگری در معرض تخریب قرار گرفته است به طوری که تنها قسمت اندکی ازآن پابرجاست. شایان ذکر است که بخشی از این قسمت، نقش دیوار سایه انداز یخچال قدیمی شهر را هم ایفا می کرده است. نکته قابل توجه این است که با وجود ویرانی بخش وسیعی ازحصار، این شهر از معدود شهرهای باستانی است که هنوز می توان محدوده بافت تاریخی و محل دروازه هایش را شناسایی کرد. در این راستا بخش باقیمانده حصار، ردپای ارزشمندی از این عنصر شهری است که نیاز مطالعه و تثبیت آن برای بازخوانی قسمت های تخریب شده بیش از هر زمان دیگری حس شده و اهمیت و ضرورت تحقیق را نیز روشن می سازد. همچنین احیا یخچال مجاور حصار به عنوان یک عنصر شهری با کاربری خدماتی و عمومی که خود عاملی موثر در راه جلوگیری از تخریب حصارباقی مانده بوده، می تواند حائز اهمیت باشد. به همین دلیل نگارنده بر آن شد که مطالعات علمی خود را بر روی حصار شهر و یخچال مجاور آن آغاز کند. بدین منظور، بررسی های اولیه در جهت شناسایی کلی بافت، بازخوانی حصار زواره و یخچال شهر با دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی آغاز شد و سپس با تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده و بررسی موارد مشابه، نقشه های روند گسترش بافت قدیم و برج و باروی شهر تهیه گردید. در ادامه در ارایه طرح مرمت و احیا، هدف تنها ارتقاء، بهبود و حفاظت از کالبد بخش های باقی مانده حصار و یخچال شهر نبوده بلکه حضورگردشگر نیز در روند طرح به عنوان یک عنصر مهم تاثیرگذار بوده است.
سارا هنرمندابراهیمی رضا ابویی
مسئله ایجاد ساختارهای نو در کنار بناهای باقیمانده از گذشته، در سیر جنبش حفاظت، همواره مطرح بوده است. محدودیت هایی، که با گذر از جهان سنت به بعد، در رابطه با این امر مطرح شده؛ راه حل هایی مانند، الگو قرار دادن معماری گذشته و یا ساختن بنایی تمسخرآمیز و ناپایدار را به دنبال داشته است. اما این پژوهش، با در نظر گرفتن مریضخانه مرسلین به عنوان یکی از ثروت های معماری معاصر، به باززنده سازی مجموعه مریضخانه مرسلین کرمان، با ایجاد ساختارهای مدرن _ ساختارهایی که بتوانند در سیر زندگی بنا قرار بگیرند_ پرداخته است. بیمارستان مرسلین کرمان حدود صد سال پیش توسط جامعه میسیونرهای کلیسا ساخته شد. این بیمارستان با اینکه اولین بیمارستان کرمان در دوره معاصرمی باشد و در سال 1375 با شماره 1767 به ثبت آثار ملی ایران رسیده است؛ ولی در حال حاضر به طور عمومی ناشناخته است و نیاز به مراقبت بیشتری نیز دارد. بنابراین، باززنده سازی آن نه تنها به رفع بخشی از نیازهای درمانی شهر کرمان کمک می کرد، بلکه کمکی برای محافظت و شناخت بهتر از آن نیز بود. با این اهداف، ابتدا نیازهای معاصر بناهای درمانی مورد بررسی قرار گرفتند؛ سپس، این نیازها با شرایط بناهای مجموعه سنجیده شدند و این نتیجه حاصل شد که این بناها نمی توانند به عنوان یک بیمارستان فعالیت کنند و کاربری کلینیک طب فیزیکی و توانبخشی مناسب تشخیص داده شد. در ادامه با شناخت فضاهای مورد نیاز این کاربری و رسم دیاگرام ها میزان و مکان مداخلات مشخص شد و در آخر مداخلات با بهره گیری از امکانات و شیوه های معاصر در ساخت بناها چون سازه بتنی و پوشش تخت، نیازهای کاربری در نظر گرفته شده و با توجه به جهت شرقی-غربی بناهای موجود مریضخانه و ارتفاع آن ها، طراحی شدند.
مجید سیدی ساروی رضا ابویی
ارگ تاریخی مورچه خورت به عنوان بزرگترین ارگ مسکونی کشور پس از ارگ بم، از ویژگیهای منحصر به فرد معماری و شهرسازی برخوردار است که در صورت شناخت درست می تواند به عنوان یکی از الگوهای سکونتی مجتمع های زیستی کشور مطرح شود. متاسفانه تا به حال تحقیق جامعی در مورد این ارگ صورت نپذیرفته و با توجه به کالبد فرسوده ارگ، همواره با گذشت زمان بخشهای بیشتری از ارگ تخریب گشته و بدین ترتیب بخشهایی از پیشینه هنری، معماری، تاریخی و اجتماعی کشورمان به فراموشی سپرده می شود. علاوه بر مسائل یاد شده تحقیق در باب ارگ می تواند ما را به سوی دستیابی به الگوی سکونتی مطلوب در بافتهای شهری رهنمون شود که این مساله می تواند با تدقیق در ارزشها و ویژگیهای معماری مجموعه و تلفیق ارزشهای زندگی جمعی گذشته و نیازهای زندگی مدرن با کالبد کهن، به یک زندگی پویا در ارگ منجر شود. در پژوهش پیش رو سعی شده با روشی تحلیلی، به شناخت کالبد و محتوای مجموعه پرداخته شود و راه حل های پیشنهادی به شکلی کاربردی و به صورت طراحی پیشنهادی در کالبد ارگ امکان سنجی شود؛ طرح هایی که برگرفته از پیشینه کالبدی و مفهومی ارگ و منطبق با نیازهای زندگی امروزی باشند.
لیلا ذاکرعاملی عبدالله جبل عاملی
چکیده خانه عنصر اصلی و کهن هر زیستگاه انسانی و بارزترین نماد فرهنگی است که در خود سنن ساختمان سازی و میراث معماری بومی را که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده ، متجلی می سازد. در یک محیط مصنوع سنتی ، اصول معماری خانه های دوره های مختلف، از یک روند متداوم تبعیت می کنند که شناخت آن از راه مطالع? سیر تحول تاریخی امکان پذیر است. بررسی منابع مربوط به مطالع? معماری خانه های تاریخی ایران روشن می کند که منابع اندکی به خانه های دور? صفوی و ماقبل آن پرداخته اند. همچنین تعداد انگشت شماری از منابع دیدگاه تاریخی را به عنوان گرایش محوری خود مد نظر داشته اند. بنابراین پاسخ روشنی برای این سوال که: معماری خانه های سنتی در یک حوز? فرهنگی، چگونه و به چه دلایلی متحول می شوند و روش مطالع? این تحولات چیست، ارائه نشده است. هدف این رساله، مطالعه و شناخت خانه های قرون هشتم و نهم ه.ق دشت یزد-اردکان و بررسی سیر تحول آنها است. در قرن هشتم ه.ق خاندان مظفری در این منطقه و بخش هایی از جنوب و مرکز ایران قدرت فراوانی داشتند، از این رو خانه های شکل گرفته در این عصر به نام گون? مظفری معرفی شده اند. علی رغم نام آن، این گونه تنها به دور? مظفری محدود نشده و تا دوران تیموری ادامه یافته است. در اینجا با تکیه بر مبانی فکری گونه شناسی تاریخی که در اواسط قرن بیستم میلادی شکل گرفته و تا به امروز توسعه یافته-، به ویژه مکتب موراتوری، ابتدا اصول حاکم بر معماری خانه های مظفری دشت یزد-اردکان و اشتراکات آن ها با بناهای شاخص هم دوره که تاریخ مشخصی دارند، استخراج شده است. سپس با اشاره به قواعد ساخت خانه های متقدم و متأخرتر، عناصر ثابت و متغیر معماری خان? مظفری شناسایی و چگونگی تغییر و تحول آنها بررسی شده است. چنین رویکردی در مطالعات خانه های ایرانی به ندرت به کار گرفته شده است. محصول اصلی این تحقیق شناخت خانه های مظفری دشت یزد-اردکان به عنوان قدیمی ترین نمونه های پابرجای شناخته شده در ایران و بررسی نقش مهمی است که در تحول پلان چهارصفه دارند. علاوه بر این با اشراف به گون? مظفری و بررسی آن در کنار گونه های متأخرتر منشاء عناصر پایدار معماری خانه های ادوار بعدی مانند حیاط مرکزی و باغچه، بادگیر، ایوان، اتاق زیر بادگیر و دالان-های ارتباطی و چگونگی تحول آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مطالع? روند گونه شناسی به روشنی نشان داد که گونه-های جدیدتر، متنوع تر و فضاهای آنها تخصصی تر هستند. این دستاوردها، زمین? مساعدی برای مطالعات آیند? معماری خانه ها و زندگی عامیان? مردم مرکز فلات ایران فراهم می آورد. همچنین گونه شناسی خان? مظفری به عنوان متعددتری واحدهای شکل دهند? محیط های مصنوع این دوره، امکان شناخت عمیق تر شهرها و بافت های قرون میان? اسلامی منطقه را فراهم می کند. کلید واژه ها: خان? مظفری، دشت یزد-اردکان، گونه شناسی، سیر تحول، ایوان، چهارصفه.
سعید همت زاده دستگردی رضا ابویی
ارگ شهرسب در یک کیلومتری ابرکوه، و در روستایی با همین نام ساخته شده است؛ شهرسب یکی از قریه ها و آبادی های دوازده گانه ابرکوه می باشد. اغلب آبادیهای ابرکوه با استفاده از اسامی ماههای خورشیدی نامگذاری شده است که شهرسب، قریه شهرآذر می باشد. قرارگیری ابرکوه در مسیر راه های تجاری و مناطق مهم حکومتی در دوره های مختلف، به خصوص افشار و زند و نا امنیهای این محدوده از دلایل شکل گیری و تعدد قلاع در این ناحیه می باشد. ارگ شهرسب با دو حصار متحدالمرکز مربع شکل با مساحت 18000متر مربع، و مجموع 14برج و نیم برج با سردری رفیع ساخته شده است و دوره ساخت بنا به اواخر صفویه مربوط می شود. حصار بیرونی ارگ در دوره قاجار و با افزایش جمعیت به آن اضافه شده است. گرمابه، اصطبل حکومتی، مجموعه دارالحکومه، انبارآذوقه، خانه کدخدا و خلوت خانه از جمله عناصر شاخص می باشد که همه در هسته ی مرکزی ارگ قرار گرفته اند
بهزاد اسماعیل زاده محمد رضا نقصان محمدی
بافت شهرهای تاریخی مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم است که هماهنگی، آمیختگی و یکپارچگی اجزاء را در هیئت یک کل نشان می دهد. خیابان کشی های ناهماهنگ، ترکیب کل شهر و مجموعه های شهری را از هم گسیخت و خیابان از فضایی شهری و عنصری پیوند دهنده در مرکز شهر به صورت راهی برای عبور و مرور خودرو تبدیل شد. خیابان امام خمینی، حدفاصل میدان امیر چخماق و خیابان مسجد جامع، در مرکز شهر و هسته اولیه شکل گیری شهر یزد و در کنار عناصر تاریخی، فرهنگی و اقتصادی مهم از جمله بازار و مسجد جامع واقع شده است. ولی ارتباط مناسبی بین عناصر و اجزاء پیرامون خیابان وجود ندارد و خیابان عامل گسست گردیده است. نوسازی های بدون اصول و ضابطه در سال های اخیر خیابان نیز، تأثیر بیشتری بر این گسستگی داشته است. خیابان باید جزئی از کل بافت به شمار آید و در طراحی آن به ادغام این جزء در کل توجه شود. همچنان که خود خیابان یک کل می باشد. این پژوهش با ماهیتی کاربردی، سعی دارد ارتباط و پیوند خیابان را با بافت پیرامون، برای رسیدن به کلی منسجم برقرار سازد و از این طریق باعث استمرار ویژگیهای بافت گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد خیابان هنگامی می تواند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند، که از اصول و قواعدی همچون مقیاس انسانی، قواعد گشتالت، خودبسندگی و کیفیت هایی چون خوانایی، نفوذپذیری تبعیت کند. قرارگیری خیابان های بسیاری در محدوده بافت های تاریخی، پژوهش هایی در این زمینه را لازم می داند که در جهت گیری و مداخلات، الگوی مناسبی جهت بازطراحی خیابان ها در بافت های باارزش باشد، به همین خاطر پیشنهادهای طراحی در سه مرتبه کلان، میانی و خرد ارائه شد و حوزه ای از خیابان بعنوان نمونه، طراحی سه بعدی گردید.
سمیه فلاح نیا رضا ابویی
خانه های تاریخی، به عنوان یکی از ذخایر میراث فرهنگی، روایتگر فرهنگ بومی و شاخص هویت و موجودیت جامعه ی ایرانی هستندکه حراست و حفاظت از آن ها حائز اهمیت است. از ارزشمندترین بناهای تاریخی استان مازندران نیز می توان به خانه های به جا مانده از دوره ی قاجار اشاره نمود که بیانگر ارزش های منطقه ای و ملی هستند. شهر آمل به عنوان یکی از شهرهای مهم این استان، دارای آثار و ابنیه ی تاریخی زیادی است که از آن جمله می توان به خانه های قاجاری این شهر با ویژگی های منحصربه فردی به ویژه در سطح این استان اشاره نمود. از این رو، در این پژوهش با انتخاب یکی از خانه های تاریخی شهر آمل به نام «خانه ی قریشی» که در بافت قدیم قرار گرفته، گامی در جهت شناخت و ارزیابی کالبدی یکی از ثروت های فرهنگی این منطقه برداشته شده است. اهداف این پژوهش، شناخت پیشینه و وضعیت موجود این خانه، آسیب شناسی و در نهایت ارائه ی طرح حفاظت، مرمت و احیا بوده که جهت دستیابی به آن، از روش میدانی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده و روش تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی و تحلیلی بوده است. پس ازبررسی های انجام شده در مراحل شناخت، آسیب شناسی و ارائه ی طرح حفاظت و مرمت، به منظور احیای این خانه، طرح پیشنهادی با عنوان «بنیاد آمل شناسی» ارائه شده است که با توجه به مسکونی بودن بافت و وجود خانه های تاریخی متعدد می تواند نمونه ای در جهت الگوسازی برای سایر مالکین باشد.
اسما خسروی رضا ابویی
آتشکده آذرخش «مسجد سنگی » از جمله بناهای تاریخی شهر دارابگرد است و دارای سازه چلیپایی است . که احتمالا در آغاز از نیایشگاه های مهر پرستان آریایی بوده و در روزگار ساسانیان به آتشکده تبدیل شده است و پس از ظهور اسلام و افزوده شدن محراب به آن به مسجد تغییر کاربری داده است سازه مسجد سنگی، زادبومی ایرانی است .و با توجه به اینکه در دل کوه حفر شده است بدیل وجود پشت بندهای طبیعی، که بستر کوه می باشد تا به امروز باقی مانده است . اما با گذشت اعصار و قرون دچار فرسودگی کالبدی و عملکردی شده است. با توجه به نیاز بنای تاریخی در جهت حفظ ومراقبت از آن در منطقه تاریخی لازم بنظر میرسد مرمت واحیاء مسجد سنگی در جهت همزیستی با ساختار امروزی انجام پذیرد . در این پروژه سعی می گردد تا با ارائه مبانی نظری ، طرح مرمت و احیای شایسته این بنا، اقدامات لازم و کافی در راستای حفظ و انتقال تمامی ارزشهای این بنا به نسل های آینده برداشته شده است
نجمه حساس رضا ابویی
در این پژوهش با شناخت شهر قزوین به عنوان شهری با بیشترین آثار تاریخی ثبت شده ملی کشور و محله قملاق آن به بررسی بنای مورد نظر، مجموعه مسجد مدرسه صالحیه پرداخته شد. به علت این که، این مجموعه از سری بناهای آموزشی – مذهبی می باشد به مطالعه و بررسی معماری و سیر تکاملی مسجد مدرسه ها پرداخته شد. پس از مراحل شناخت و آسیب شناسی مجموعه، به ارائه راهکارهای مرمتی در رابطه با بنای فوق پرداخته. با نگاهی به نظریه های موجود در زمینه مرمت و احیا، بررسی نیازهای زندگی یک طلبه، نیاز های حوزه برای آموزش به طلاب و همچنین بررسی ضوابط و حرایم موجود، مبانی نظری مناسبی پیرو بنای مسجد مدرسه صالحیه با توجه به اصالت کاربردی آن در نظر گرفته شد. در زمینه طراحی و احیا با ارائه نقشه های مرمتی برای مسجد مدرسه صالحیه و ارائه مجموعه خدماتی طراحی شده در مجاورت این بنا پرداخته شد.
زهرا سیدحسنی محمد مسعود
امروزه یکی از معضلات موجود در شهرهای تاریخی کشورمان، عدم توجه به ساختارها ی فرهنگی و سکونتی و کم توجهی به سنت سکونت می باشد. این در حالی است که ساماندهی و به روز رسانی بافت های تاریخی می تواند توسعه اقتصادی را برای شهرهای ما به ارمغان بیاورد. اما به دلیل بها ندادن به بافت تاریخی، آنها را به فضاهای بی ارزش و یا کم ارزش با فرسودگی بالا تبدیل کرده ایم و به دلیل نبود امنیت در آن کم¬کم خالی ازسکنه شده و بهانه برای تخریب آن مهیا گردیده است. محله ی پشت مسجد کاشان، از قدیمی ترین محله های کاشان است که با وجود نزدیکی به بازار و عدم رسیدگی کافی فرسوده و متروک شده است. این امر نشان دهنده ی این است که بازار و محلات پیرامون آن برخلاف گذشته موقعیت محوری خود را در شهر از دست داده اند و به مرور شرایط لازم برای زندگی در این منطقه با دشواری هایی روبه رواست. هدف این پژوهش دست یافتن به الگوهایی مناسبتر جهت معاصر سازی محله و ایجاد محیط مطلوب شهری برای ساکنان محله پشت مسجد می باشد؛ که به دنبال راه هایی است که بتوان با احیا بافت های تاریخی بر حیات شهری تأثیر گذاشته و بهسازی و بهبود شرایط زیستی را فراهم نمود. برای تدوین استراتژی و راهکارهای مناسب در راستای اهداف تحقیق از روش تحلیلی swot بهره گرفته ایم.در همین راستا سعی شده در این رساله از مطالعات میدانی، حضور در محل و برداشت و ثبت موارد لازم در راستای طرح و تحقیق یاری جسته و به مدد مصادیق و نمونه بافتهای تاریخی مرمت شده داخلی و خارجی به نتایج مورد نظر دست یافت. از نتایج برگرفته از این پژوهش آن که می توان با احیاء تعدد دانه های مسکونی با ارزش تاریخی و معماری، وجود المان¬های با ارزش همچون سردرها و ورودی ها و وجود دانه های با ارزشی چون مسجد و بازارچه میرعماد در محل ورود به بافت مسکونی، وجود گذرهای دست نخورده و متناسب با اقلیم در بافت، حفظ حرکت ارگانیک در گذرها در طول زمان دسترسی به محله از سمت مسجد میر عماد، فرصت باز زنده سازی و احیای تک دانه ها و مجموعه های با ارزش و استفاده از الگوهای غنی وبا هویت معماری و شهرسازی بر حیات شهری تأثیر گذاشت. به کارگیری فضاهای فاقد ارزش¬های فرهنگی تاریخی و هماهنگ کردن آن¬ها به منظور طراحی و به کارگیری توان های محیطی موجود، بهسازی بهبود شرایط زیستی ساکنان محله پشت مسجد کاشان را میسر می سازد.