نام پژوهشگر: مظاهر احمد توبی
حوریه قربانزاده مظاهر احمد توبی
چکیده یکی از راهکارهای بنیادین شناخت ادیان و به تبع آن حقیقت، علم به عقاید و افکار پیشوایان دینی و سیر تحولی حیات دینی است؛ در این راستا حتی زمینه های فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی آن پیشوایان که تداوم بخش (و یا احیاناً تحول بخش) سیر تاریخی و فکری آن دین اند، مطمح نظر است. نقش اساسی پولس به ویژه از بُعد ترویج مسیحیت و عالمگیر ساختن آن، بر صاحب نظران مسیحیت شناسی غیرقابل انکار است. عملکرد دیگر وی ایجاد الهیاتی نوین - سوای کیفیت و اصالت مفاهیم - در حیطه ی مسیحیت است که آموزه های مسیحیت امروزی ثمره ی آن است؛ بر این اساس شناخت او، زمینه ی اشراف بر عقاید مسیحی و حتی در برخی موارد، ریشه یابی دقیق آنها را فراهم می سازد. پژوهش حاضر، شرح حال و آثار پولس را به منظور فهم بهتری از تفکر و آموزه هایش (عقاید) در نظر دارد. از منابع دست اول شناخت پولس آثار وی است که متشکل از 13 رساله و در برگیرنده ی بخش قابل ملاحظه ای از عهد جدید می باشد. این رسائل جزء قدیمی ترین آثار کانن و از لحاظ اصالت دارای سلسله مراتب مختلفی هستند. پولس در برخی موارد از جمله اصل اعتقاد به خدای یگانه، معاد و دعوت به اسالیب اخلاقی مانند محبت، گذشت، اخوّت و ایمان، تداوم بخش عقاید عیسوی است، اما وی با عقایدی چون قائل شدن فرزند برای خدا، بخشیدن بُعد الوهی به عیسی مسیح (ع)، نفی لزوم شریعت و انکار اهمیت آن و سازش با حکومت های جور راه خود را از یهودیت و مسیحیت اولیه کاملاً جدا می کند و راه نجات را صرفاً ایمان در پرتو فیض الهی می داند؛ بر این اساس پولس رسول در برخی موارد حقیقت محور و در برخی موارد حقیقت گریز است که معیار ما در این قضاوت قول و فعل عیسوی است. کلید واژگان: خدا، عیسی مسیح، مسیحیت، پولس رسول، ایمان، رستگاری.
بابک خاصه خان مظاهر احمد توبی
بیان مسأله یکی از موثرترین راههای شناخت افکار پولس رسول، بررسی و کاوش دیدگاه های او درباره حضر- ت عیسی (ع) و یا به تعبیر علمی تر مسیح شناسی او است، زیرا تمامی اندیشه های دیگر او از قبیل یکتاپرستی، عادل شمردگی، پایان تاریخ، شریعت، گناه و مرگ، پسر خواندگی و غیره تحت تأثیر مسیح شناسی او هستند. به عبارت دیگر، می توان گفت که مسیح شناسی او هسته مرکزی تعالیمش را تشکیل می دهد. اما باید این نکته را در نظر داشت که مسیح شناسی او یک شناخت ظاهری و صرفاً کلامی نیست، بلکه شناختی عرفانی و باطنی است و بیشتر مبتنی بر تجربه ها و شهود های باطنی و الهاماتی است که او از حضرت عیسی (ع) داشته است. بنابراین، بررسی مسیح شناسی او تنها از جنبه کلامی بررسی ناقصی خواهد بود. همچنین پولس همانند هر شخصیت دینی دیگری متأثر از محیط سیاسی، اجتماعی و دینی خود بوده است. پولس در طول دوران زندگی خود سه محیط اجتماعی، سیاسی و دینی متفاوتی را تجربه کرده است. پولس با توجه به زندگی در طرسوس و اورشلیم و همچنین با توجه به داشتن هم تحصیلات دینی و هم تحصیلات غیر دینی تقریباً با تمامی اندیشه های موجود در آن دوران آشنا شده و بنا به اهمیتی که آنها برای او داشته از آنها متأثر شده است. اما با توجه به روحیات او بدیهی است که سهم تعالیم دینی، مخصوصاً تعالیم کتاب مقدس و سنت های مسیحی موجود در باره مسیح، از تعالیم غیر دینی بیشتر باشد. در خصوص تعالیم غیر دینی، تفکر یونانی و گنوسی تأثیر بیشتری بر او نسبت به تعالیم دیگری مانند رواقیون و اپیکورها داشتند. پولس در اعتقاد خود به کلمه بودن مسیح بیشتر متأثر از تفکر یونانی مخصوصاً فلسفه نوافلاطونی است. او همچنین در اعتقاد خود به برتر بودن روح از جسم، معرفت از طریق شهود و لزوم رنج کشیدن برای نجات، متأثر از تعالیم گنوسی است. بنابراین در بررسی مسیح شناسی پولس باید به این موارد توجه کرد. در این پژوهش سعی شده است تا از زاویه ای جدید به مسیح شناسی پولس نگریسته شود و مسیح شناسی او از دیدگاهی عرفانی و باطنی مورد بررسی قرار گیرد. چون همانطور که پولس بیان می کند بعد از تغییر کیش، او دیگر کسی را به جسم نمی شناخت. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است که بعضی از فصل ها دارای بخش ها و زیر بخش هایی است. فصل اول بیشتر جنبه توصیفی دارد. در این فصل به شرح احوال پولس رسول پرداخته شده است. آنچه که در باره تاریخ زندگی او می توان گفت این است که او در طول زندگی خود سه بار دست به انتخاب زده است. بار اول او بین زندگی دینی و زندگی غیر دینی در طرسوس زندگی دینی را انتخاب کرد و به همین دلیل او عازم اور شلیم شد. بار دوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، اولی را انتخاب کرد و نهایتاً در بار سوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، دومی را انتخاب کرد. همچنین در این فصل به سفرهای بشارتی پولس و رنج های او در تبلیغ مسیحیت اشاره شده است. در فصل دوم پایان نامه در باره کتاب مقدس، عهد جدید، عقیده مسیحیان درباره کتاب مقدس و همچنین رساله های پولس، شرایطی که باعث شده است تا پولس اقدام به نگارش آنها بکند و همچنین اهداف پولس از نگارش رساله ها بحث شده است. فصل سوم در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول به اندیشه ها و جریان های فکری موجود در زمان حیات پولس پرداخته شده است. ابتدا مفاهیم رایج در اندیشه یهودی از قبیل مسیح گرایی، یکتا پرستی و فرجام شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس به اندیشه های یونانی رایج در آن دوران از قبیل فلسفه نوافلاطونی و تعالیم گنوسی پرداخته شده است. در بخش دوم افکار و اندیشه های پولس رسول مورد تحقیق قرار گرفته است. در این فصل ابتدا به عرفان پولس، سپس به نظریات او در باره مرگ، گناه، شریعت و فدیه که در مسیح شناسی او اهمیت زیادی دارند پرداخته شده است. فصل چهارم به مبحث مسیح شناسی می پردازد که خود از دو بخش تشکیل می شود. در بخش اول در باره کلیات مسیح شناسی بحث می شود. در این بخش معانی مسیح شناسی و موضوعات مرتبط به آن مورد تحقیق قرار می گیرد. این بخش خود از زیر بخش هایی از قبیل: مسیح قبل از تجسم، تجسم مسیح و رستاخیز او تشکیل می شود. در مسیح قبل از تجسم بیشتر به جنبه الهی بودن و ازلی بودن مسیح پرداخته شده است. در تجسم مسیح لزوم جسم گرفتن خداوند و اتحاد طبیعت الهی و انسانی مسیح مورد بحث قرار گرفته است. در زیر بخش رستاخیز مسائل مربوط به قیام، رجعت مسیح، ربوده شدن ایمان آورندگان به آسمان و نهایتآ رستاخیز مردگان بحث شده است. در بخش دوم که بخش اصلی رساله نیز است به طور مبسوط به مسیح شناسی پولس پرداخته شده است. در این بخش مفاهیمی چون غلام مسیح بودن، پیش تعینی، برگزیدگی، اهمیت مسیح شناسی پولس و اطلاعات پولس در باره مسیح بحث شده است. پولس در باره مسیح قبل از تجسم قائل به ازلی بودن و خدا بودن مسیح است. او معتقد است که مسیح باید لزوماً خدا باشد. در زمینه تجسم مسیح، او قائل به اتحاد طبیعت الهی و بشری مسیح است. پولس بر این باور است که مسیح لزوماً باید دارای طبیعت بشری باشد، زیرا اگر او جسم به خود نمی گرفت، فدیه شدن او برای گناهان انسان مفهومی نداشت و انسان همچنان تحت سلطه گناه بود و نهایتاً وعده نیز اثری نداشت. یکی دیگر از مسائلی که در زمینه تجسم مسیح مطرح می شود، مرگ او در صلیب و اهمیت آن در مسیح شناسی پولس است. پولس معتقد است که مسیح او را فرستاده تا به صلیب بشارت دهد. در زمینه رستاخیز مسیح، مفهوم قیام مسیح مطرح شده است. پولس معتقد است که قیام مسیح به منزله اثبات قیامت اموات و دلیلی برای اثبات ایمان مومنین می باشد. مباحث دیگری که در این زمینه بحث شده عبارتند از: رجعت مسیح و ربوده شدن مومنین به آسمان، لزوم حاضر شدن در پیشگاه مسیح، سلطنت کردن مسیح و تحویل پادشاهی به خداوند توسط مسیح. همچنین در این بخش در باره اعتقاد او به تثلیث بحث شده است. پولس معتقد است که مسیح شخص دوم تثلیث است. خداوند متعال اعمال الهی خود از قبیل آفرینش را به و اسطه او انجام می دهد. در این بخش همچنین کلمه بودن مسیح مطرح شده است. او مسیح را کلمه الهی می داند که بین خدا و خلق واسطه است. همچنین در این بخش در باره مرگ مسیح و نتائج آن بحث شده است. پولس معتقد است که مرگ مسیح باعث بخشش گناهان انسان و عادل شدن و باعث رها شدن او از غضب الهی می شود. همچنین او معتقد است که به و اسطه مرگ مسیح، خدا انسان و جهان را با خود آشتی داد. نیز در این بخش در باره مفهوم ایمان و نتائج آن بحث شده است. از دیدگاه پولس ایمان به معنی اعتماد کردن به وعده خداوند در مورد نجات به واسطه ایمان به مسیح می باشد. پولس بیان می کند که ایمان همانند مرگ مسیح باعث آمرزش گناهان و مصالحه انسان با خداوند می شود. او معتقد است که به واسطه ایمان، مسیح در انسان ساکن می شود و انسان وارث وعده ای می شود که خداوند به حضرت ابراهیم داده بود. همچنین در این بخش درباره جلال عهد جدید و برتری آن بر عهد قدیم از دیدگاه پولس بحث شده است. او معتقد است که عهد قدیم فانی است، و به همین دلیل خداوند فرامینش را در الواح سنگی نازل کرد. اما عهد جدید ابدی است و به همین دلیل فرامین و اسرار الهی بر دل مسیح نازل شده است. او همچنین معتقد است حضرت موسی(ع) اسرار الهی را در پرده می گفت، اما در عهد جدید حضرت عیسی (ع) اسرار الهی را به صورت آشکار بیان می کند. اهمیت و ضرورت موضوع پولس یکی از برجسته ترین الاهیدانان مسیحیت دوران اولیه می باشد. او تأثیر زیادی نه تنها بر گسترش مسیحیت گذاشته بلکه تعالیم او تأثیر زیادی در هر چه عمیق تر شدن و غنی تر شدن تعالیم حضرت عیسی (ع) نیز داشته است. به بیان دیگر، در نتیجه تلاش های او بود که مسیحیت دینی جهانی شد. او هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی بر گسترش مسیحیت تاثیر داشته و بنابراین اگر متفکرانی چون نیچه او را دومین بانی مسیحیت به حساب آورده اند سخنی به گزاف نگفته اند. هم آبای اولیه کلیسا و هم عارفان اعصار بعدی وامدار او هستند. رسائل پولس در حقیقت اولین مکتوبات عهد جدید هستند و از نظر زمانی بر اناجیل متی، لوقا، مرقس و لوقا مقدم هستند. پولس از نوادر پیروان حضرت عیسی (ع) بوده که هم تحصیلات دینی داشته و هم تحصیلات غیر دینی و تا حد زیادی نیز با فلسفه یونانی آشنائی داشته است. او در حقیقت نه تنها از اولین الاهیدانان مسیحی بلکه همچنین از اولین عارفان مسیحی می باشد. عرفان مسیح محور اولین بار به بهترین وجه توسط او مطرح شد. رسائل باقی مانده از او همه رنگ و بوی عرفانی دارند و در آنها پولس به کرات بر تعالیم باطنی تأکید دارد. عیسای به صلیب کشیده شده چنان در او سکنی گزیده و او را در برگرفته که مجالی برای اندیشه در باره غیر برایش باقی نگذاشته و اصلاً خود پولس نیز هیچ تمایلی ندارد که به غیر او اندیشه کند و یا به غیر از او درباره چیز دیگری صحبت کند، به طوری که به جز اندکی و آن هم به اجبار و ضرورت از تعالیم عیسای کلامی استفاده نکرده است. با اطمینان می توان بیان کرد که عنصر غالب در تعالیم او عنصر عرفانی است، و درک او از عیسای به صلیب کشیده شده در کانون تعالیم او قرار دارد و تعالیم او چه از جنبه الاهیاتی و چه از جنبه اخلاقی و عرفانی عیسی محور بوده و بر اساس مسیح شناسی او می باشند. لذا برای شناخت تعالیم او باید بن مایه اساسی تعالیم او یعنی مسیح شناسی او را شناخت و بدون توجه به مسیح شناسی او هر شناختی دیگر از تعالیم او شناختی ناقص خواهد بود. اکثر پژوهش هایی که به زبان فارسی در باره پولس صورت گرفته بیشتر کلی بوده و توجه زیادی به دو عنصر کلیدی تعلیمات او یعنی عرفان و مسیح شناسی او نشده و این جنبه از تعالیم او تحت الشعاع تعالیم الاهیاتی او قرار گرفته است. حال آن که هرگونه تحقیقی در مورد او بدون توجه به مسیح شناسی او ناقص خواهد بود. همچنین در آن پژوهش ها در اکثر موارد هیچ اشاره ای به صلیب و مفهوم آن از دیدگاه پولس که یکی از ارکان تعالیم او می باشد، نشده است، در حالی که صلیب نیز در کانون مسیح شناسی پولس قرار دارد، چنان که او بیان می کند که او به صلیب بشارت می دهد، و براین باور است که به هر چیز دیگری بشارت داده شود، صلیب از بین خواهد رفت. عامل دیگری که نیز در اکثر آن پژوهش ها به آن چندان توجهی نشده، مفهوم عیسای برخاسته از مردگان است که همانند صلیب در کانون تعالیم او قرار دارد، به طوری که از دیدگاه او صلیب بدون قیام مفهومی نخواهد داشت. بنابراین، نیاز به تحقیق در چنین زمینه هائی برای شناخت هرچه دقیق تر تعالیم پولس در جامعه ما احساس می شود. لذا این پایان نامه در صدد آن است که این خلا ها را پر کند. پیشینه پژوهش درباره پیشینه موضوع، اینکه در باره مسیح شناسی پولس تا چه اندازه کار شده است، باید آن را در دو حوزه فارسی و لاتین بررسی کرد. متأسفانه در زبان فارسی در باره مسیح شناسی پولس در حوزه نگارش کتاب، مقاله و یا ترجمه کتاب کار چندانی صورت نگرفته است. لذا از این جهت این پژوهش را می توان امری نو به حساب آورد. اما برخلاف حوزه فارسی، در حوزه لاتین به اندازه کافی هم در زمینه نگارش کتاب و هم در زمینه نگارش مقاله به وفور کار شده است که از آنها در این نگارش بسیار سود جسته شده است.
زینب صابراقکند محمد مشهدی نوش آبادی
چکیده: فیه مافیه و فوائدالفواد ملفوظاتی مشتمل بر مباحث مختلف عرفانی و فلسفی می باشند. این متون به لحاظ بیان مطالب عرفانی و اخلاقی و احوال و افکار و کردار و شیوه تربیتی عرفا حائز اهمیت هستند. این دو کتاب در زمینه های گوناگون معرفت، هستی، خدا، جهان، انسان و سلوک معنوی بحث نموده اند. مولانا و خواجه نظام الدین ضمن بیان حد و مرز ابزارهای معرفت (علم تجربی، عقل و وحی) و نقد آنها، معرفت شهودی را معرفت حقیقی معرفی کرده اند. واقعیات هستی در تعلیم مولانا از طریق تجلی، با حق، ارتباط و وابستگی پیدا می کند. هر دو عارف معتقدند معرفت خدا از طریق ترک خودی انسان و بصیرت و شهود امکان پذیر می باشد. در فیه ما فیه خلقت و بقای جهان به واسطه عشق خدا به اظهار می باشد. در این کتاب انگیزه خلقت انسان و برتری او بر سایر مخلوقات نیز عشق می باشد. اولیاء با تحقّق هدف خلقت (حمل امانت الهی یعنی عشق) و تخلّق به صفات الهی به مقام والای انسان کامل نائل شده و واجد اوصافی چون کرامت، هدایت خلق و دستگیری از حاجتمندان می باشند. به اعتقاد مولانا و نظام الدین انسان علاوه بر آخرت در دنیا نیز پاداش و کیفر اعمال خود را می-بیند. در بحث سلوک، هر دو عارف، به همراهی شریعت و طریقت در نیل به کمال تأکید کرده اند. آنها همچنین ضرورت وجود پیر کامل در سلوک و اطاعت از او را خاطر نشان کرده اند. ریاضت و جهاد با نفس اصلی مهم در سلوک تلقی شده است. سماع به یاد خدا، کوشش با وجود عنایت حق، حاجت خواهی از خداوند معطی، رازداری در طریقت و توجه به ظرفیت مستمعان در راهبری سالکان از آداب طریقت محسوب می شود. مراعات آداب طریقت، تزکیه اخلاق را برای سالک میسّر ساخته و او را آماده کسب مقاماتی از جمله توبه، طلب حق، زهد، صبر، توکل و رضا نموده و احوالی چون خوف و رجا، فنا، اتحاد و اتصال به او دست می دهد. پژوهش حاض در تلاش است تعالیم عرفانی را در دو متن فیه مافیه و فوائد الفواد به طور مقایسه ای مورد بحث و بررسی قرار دهد.
سپیده محمودی محمد مشهدی نوش آبادی
این تحقیق به منظور مقایسه ی اندیشه های لائو تزو و سهراب سپهری انجام گرفته است. بررسی گرایش سپهری به شرق و تأثیرپذیری وی از لائو تزو، و تبیین نقاط اشتراک و افتراق افکار آنان اهداف محوری تحقیق بود. روش انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی از نوع تطبیقی مبتنی بر فیش برداری کتابخانه ای است. یافته ها نشان داد، هر چند سپهری در آثارش از مکتب شرق، به خصوص دائوئیسم تأثیرات عمده ای گرفته، اما عرفان او منطبق با این مکاتب و حتی مکتب اسلامی نبوده، بلکه نوعی عرفان و تجربه ی شخصیِ متأثر از مطالعات کتاب های عرفان شرق است. مهم ترین وجوه اشتراک و افتراق سپهری و لائو تزو عبارتند از: وحدت وجود، فراسوی نیک و بد، عدم شهود محض، خودبیگانگی، نگاه به درون، حجاب علم و ذهن، مشیّت، ابن الوقت، عشق، انسان کامل، سرشت کودکانه، عدم تظاهر، سادگی، همسانی زندگی و مرگ، آرمانشهر، سفر(سیر آفاقی)، تبدّل. سپهری و لائو تزو معتقدند، منشأ همه چیز خداست و می توان از طریق وحدت در کثرات و هستی به خدا رسید. نیک و بد یا خوب و زشت برای آنها مطرح نیست. معتقدند که، شناخت حقیقت مطلق و وصال کامل ناممکن است. مشکل آن دو در نیل به مفهومی واحد از حقیقت امور و اشیاء، عدم شناخت حقیقی انسان نسبت به واقعیت وجودی خود است، که منجر به جدایی انسان از واقعیات و دور شدن از ذات وجودش می شود. نفس را مانع بزرگی بر سر راه سالک می دانند. به نظر آن دو، دانش و تفکر باعث غرور انسان و جدایی او از حقیقت یگانه می شود. مشیّت را، سکوت در برابر خواست الهی برای رسیدن به سعادت تعبیر می کنند. و عقیده دارند، انسان باید در لحظه لذت زندگی را دریابد و آمادگی دریافت حضور خدا را در خود فراهم کند. به نظر سپهری مراد از عشق، حقیقت راستین است که مرشد و راهنمای انسان به سوی حقیقت یگانه است، اما، لائو تزو عشق و محبت را سرمشق خود، تنها برای رسیدن به کمالات انسانی قرار می دهد. لائو تزو انسان کامل را تجلی انسانی حق می داند که با محو تمام تعلقات دنیوی به ساحت مقدس الهی وارد شده و به غایت وجودی و وحدت ازلی اش می رسد. سپهری در قالب یک انسان کامل ظاهر می شود و او را فرزانه ای می یابیم که وجودش مملو از عشق به حقیقت یگانه است و برای یافتن وصال و نیل به خوشبختی و سعادت نهایی وجودش را به درون متمرکز می کند. شعار آنها این است که، انسان باید پاکی، صداقت و صافی کودکانه را در خودش حفظ کند. مهم ترین ویژگی هر دو، عدم خودنمایی و سادگی است. مقصود هر دو از مرگ، مرگ جسمانی است و آن را مکمل زندگی و وجود انسان می دانند. در نظر آنها، شهر آرمانی ساده و دور از تکنولوژی و سرشار از معرفت الهی است و ساکنانش انسان هایی حقیقی و کاملند که به خودشناسی واقعی رسیده اند. آنها ، عزلت را عدم وابستگی به تعلقات دنیا دانسته و از درون حقیقت را جستجو کردند. لائو تزو کاملاً از دنیا کناره گرفت، اما سپهری هرگز. سیر لائو تزو انفسی، و سیر سپهری انفسی ـ آفاقی بود. و معتقدند، هر چیزی این قابلیت را دارد که به امر مقابل خود باز گردد و به آن تبدیل شود.
ملیحه شریفی مظاهر احمد توبی
کتاب اشعیای نبی جزء بخش نوییم از سه بخش کتاب مقدس عبری است که از 11 باب تشکیل شده است. محققان با استناد به ،)1- دلایلی از قبیل سبک، شرایط تاریخی و تعالیم متفاوت، این کتاب را به سه قسمت اشعیای اول یا اورشلیمی)بابهای 49 51 ( تقسیم کردهاند. البته محققان برخی از قسمتهای - 43 ( و اشعیای سوم )بابهای 11 - اشعیای دوم یا تبعیدی )بابهای 55 24 را به پیامبری موسوم به اشعیای چهارم نسبت دادهاند. پژوهش حاضر به روش - اشعیای اول را به افراد دیگری و بابهای 27 توصیفی-مقایسهای و با استناد به منابع کتابخانهای به بررسی سه بخش مذکور پرداخته است. اشعیای اول در قرن هشتم پیش از عصر متداول در اورشلیم و در زمان آشوریان، اشعیای دوم در قرن ششم پیش از عصر متداول در بابل و اشعیای سوم در قرن پنجم پیش از عصر متداول و در اورشلیم زندگی میکردهاند. این سه پیامبر در مواردی مثل خداشناسی، ماشیح، تقدس شهر اورشلیم و نجات نهایی قوم اسرائیل دیدگاههای مشترکی داشتند. اشعیای اول و سوم بر این باور بودند که خداوند یهودیان را به خاطر گناهانشان مجازات میکند، ولی عاقبت آنها را نجات میدهد؛ اما اشعیای دوم فقط از تسلی و نجات سخن میگفته است. اشعیای اول مفهوم خدای بینماد را مطرح کرده و یهوه را خدای همهی ملل و اقوام میداند؛ اما اشعیای دوم یکتاپرستی حقیقی را مطرح کرده و یهوه را خدای یگانه و بیهمتایی در دنیا معرفی کرده است. اشعیای سوم علت نجات معوّقه از طرف یهوه را برای یهودیان شرح داده است. ماشیح اشعیای اول پادشاهی از خاندان داوود پادشاه است؛ اما ماشیح اشعیای دوم یک فرد غیریهودی، کوروش ایرانی، است و ماشیح اشعیای سوم خود خداست. اگرچه اورشلیم و معبد در نظر هر سه پیامبر احترام و ارزش زیادی دارد اما نگرش این سه پیامبر نسبت به آن متفاوت است. اشعیای اول، اورشلیم را مکانی میدانست که همهی اقوام تحت حکومت صلح و عدالت در آنجا جمع میشدند و مکان حقیقی خداوند اورشلیم و معبد آن بود. دیدگاه اشعیای دوم و سوم بعد از اسارت و تحت تأثیر اقوام دیگر تغییر کرد. آنها اگرچه اورشلیم و معبد را مقدس میدانستند اما یهوه را منحصر به آنجا نمیدانستند. به نظر آنها، اقوام دیگر در هر مکانی میتوانستند یهوه را عبادت کنند. این تفکر که به شمولگرایی معروف است ویژگی اصلی یهودیت بعد از اسارت است
لیلا مقدم للکلو محمد مشهدی نوش آبادی
کتاب تاریخ قم، کتابی تاریخی و فرهنگی است که در مورد موضوعات مختلف، همچون باور ها و اندیشه های اصیل ایرانی در منطقه ی قم بحث و گفتگو می کند. این باور ها و اندیشه ها بیشتر بازتاب فرهنگ و عقاید ایرانی و زردشتی است. عناصری همانند شخصیت های اصیل ایرانی، آداب و رسوم و آیین های ویژه ی دینی- فرهنگی، تشکیلات اداری و نیز آتشکده ها در این اثر نمود فراوانی دارد. شخصیت های این اثر هم شامل افراد حقیقی- حکومتی و هم افراد اسطوره ای- داستانی، همانند جمشید و افراسیاب است. آداب و رسوم فرهنگی و دینی این منطقه، اعیاد و جشن های سالانه، همانند نوروز و مهرگان است. علاوه بر این تعویذ ها و افسون ها و نیز شفادهی مربوط به چشمه های مقدس به وفور در این کتاب به چشم می خورد. تشکیلات اداری این منطقه که در اثر مذکور، بدان اشاره شده است؛ مشتمل بر گاهشماری ها، ضرب سکه و نیز خراج یا مالیات سرانه است که مولف ریشه ی آن ها را به دوران ما قبل اسلام بر می گرداند. بحث آتشکده نیز که حاکی از زردشتی گری مردم این منطقه است، هم شامل آتشکده هایی است که از بین رفته اند و هم آتشکده هایی است که در زمان حاضر پابرجا هستند. این آتشکده ها تا حدودی قابل تطبیق با واقعیت های امروزی آن در این منطقه هستند. وجود این مراکز دینی، فرهنگی و زردشتی و نیز اینگونه انتساب ها، ناشی از اعتقاد مردم این منطقه، به محوریت قدسی و مرکز بودن شهر قم در نزد ساکنان آن است. همچنین نشان دهنده ی اهمیت قابل ملاحظه ی منطقه ی قم در ایران پیش از اسلام، بخصوص در دوره های اشکانی و ساسانی است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به منبع موجود کتابخانه ای انجام یافته است در صدد تبیین و تطبیق این عناصرفرهنگی/ زردشتی و نیز تطبیق این عناصر با واقعیت-های موجود است.
حکیمه بهجت مظاهر احمد توبی
مسیحا از اصلی¬ترین و بنیادی¬ترین موضوعات در یهودیت است. هدف این پژوهش بررسی تفصیلی معنا و اصطلاح مسیحا و مسیح باوری، در مهم¬ترین و بنیادی¬ترین بخش دین یهود، یعنی عهد عتیق است. اصطلاح مسیحا به معنی مسح شده با روغن مقدس برای اهداف خاص ، به عبارتی به معنای برگزیدگی برای هدفی مقدس است و شخص یا شیء مسح شده پر از روح الهی است.در عهد عتیق اشیاء مقدس با هدف برکت بخشی، و انتقال لطف و رستگاری خدا به قومش مسح می شدند. کاهنان اعظم به طور مفصل و آیینی توسط کاهن مسح و تقدیس می¬شدند. رسالت و هدف از این تقدیس پر شدن از روح الهی به منظور تعلیم و تربیت شریعت به قوم اسرائیل بود. پادشاهان در عهد عتیق برای مشروعیت بخشی به حکومت به مسح شدن توسط کاهن یا نبی نیاز داشتند. پادشاه مسح شده شخصی معنوی تلقی می¬شد که باید قوم اسرائیل را از دست دشمنان نجات می¬داد. در عهد عتیق همه¬ی انبیاء به طور کلی برگزیده و مسح شده، هستند. این اصطلاح در دوره¬های بعد در مورد منجی موعود انبیاء مورد استفاده قرار گرفت که از طرف خداوند برای هدف نجات جهان برگزیده شده است. گرچه منجی موعود یا مسیح باوری به طور خاص در نبوت¬های انبیاء نمود بیشتری یافت، اما شکل گیری این آموزه تحت تأثیر آموزه¬ی وحدانیت خداوند، برگزیدگی قوم، شرایط رقت بار قوم، و آموزه¬های اقوام همسایه درباره¬ی پادشاهی الهی بود. بن¬مایه¬ها و زمینه های اصلی و روشن این آموزه را می¬توان در تورات یافت. در مزامیر پادشاهی به خاندان داوود وعده¬ی پادشاهی ابدی داده می¬شود. در مزامیر دوره¬ی تبعید منجی تنها خداست. انبیاء تصویر روشنی از روز داوری قبل از ظهور مسیحا ارائه می¬کنند، از قبیل: تغییرات بزرگ در نظم طبیعت، فراموشی تورات، جمع شدن همگان در یک مکان مشخص، ظهور ایلیای نبی، ظهور ضد مسیح. منجی موعود در عهد عتیق با عناوینی از قبیل: شیلوه، داوود، عضوی از خاندان داوود، عَمّانوئیل، زَرُبابل، خود خدا، نجات دهندگان، بنده¬ی خدا، پسر انسان(قوم اسرائیل) معرفی می¬شود. نخستین مشخصه¬ی دوره¬ی مسیحایی جمع شدن تبعیدیان قوم اسرائیل، برکت¬های مادی و معنوی، رهایی قوم اسرائیل از ظلم و ستم غیر یهودیان است. در کتاب¬های دوره¬ی تبعید و بعد از دوره¬ی تبعید عهد عتیق این دوره¬ی مسیحایی با مفاهیم عالی¬تری، از قبیل: نوشته شدن شریعت در قلب همگان، صلح جهانی تا حد مصاحبت حیوانات درنده با کودکان، خلقت آسمان و زمین جدید، تبدیل زمین به بهشت عدن، سهیم شدن مردگان دیندار در برکت¬های این دوره توصیف می¬شود.
به یان رفیعی بهزاد سالکی
متون مقدس دربردارنده ی مبانی عقیدتی و آیینی ادیان بزرگ می باشند. بنابراین هر گونه تلاش در جهت شناخت ادیان، مستلزم شناخت کتب مقدس، نحوه ی شکل گیری و تثبیت، و همچنین روش های تفسیر آنها می باشد. برخلاف تصور کنونی از متون مقدس به عنوان متونی مکتوب، اغلب آنها در آغاز متونی شفاهی بوده اند و به طور شفاهی انتقال یافته اند، و بعدها به دلایلی از جمله ترس از تحریف یا از بین رفتن به صورت مکتوب درآمده و تثبیت شده اند. هر یک از ادیان بزرگ مخالفانی داشته اند و این مخالفان در صدد یافتن تناقضاتی در متون مقدس بوده اند. این تناقضات گاه چنان شدید هستند که حجیت و اعتبار متون مقدس را زیر سوال می برند. از طرف دیگر، همانند بسیاری از متون دیگر و شاید بتوان گفت بیش از هر متن دیگری، می توان معانی مختلف و متعددی به متون مقدس نسبت داد. برای مقابله با این تناقضات و اطلاق معنای موثق به متون مقدس، عمل تفسیر شروع می شود. تفسیر با ظاهری نشان دادن این تناقضات و از طریق ربط دادن مجموعه ی رسمی ثابت متون مقدس به شرایط متغیر ادوار جدید، به حفظ اعتبار و حجیت متون مقدس کمک می کند.