نام پژوهشگر: فهیمه اسفرجانی
علی گودرزی فهیمه اسفرجانی
بیماری های قلبی عروقی یکی از اصلی ترین علل مرگ و میر در جوامع امروزی می باشدکه ارتباط بالایی با اضافه وزن و چاقی دارد. هدف از این تحقیق تعیین ارتباط میزان شاخص توده ی بدن با عوامل خطرزای قلبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد. در این بعد از اندازه گیری قد و وزن 300 نفر دانشجوی پسر دانشگاه اصفهان 60 نفر را که سابقه ی بیماری خاصی نداشتند براساس شاخص توده بدن انتخاب و در سه گروه معمول (bmi کمتر از 25) اضافه وزن(bmi بین 25 تا 30) و چاق (bmi بیشتر از 30) قرار داده و برخی از عوامل خطرزای قلبی عروقی و اندازه های ترکیب بدن به منظور محاسبه درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به دور لگن مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس آزمودنی ها پرسشنامه برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی بدون تمرین را پر کردند و میزان اکسیژن مصرفی بیشینه بر اساس سن و جنس آزمودنی ها برآورد شد. در نهایت داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس (anova) به منظور مقایسه گروه ها توسط نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. بر طبق یافته های نحقیق حاضر بین شاخص توده ی بدن آزمودنی ها و با برخی عوامل خطرزای قلبی ارتباط منفی معنی داری مشاهده شد(p<0.05). همچنین ارتباط منفی معناداری میان حداکثر اکسیژن مصرفی و عوامل خطرزای قلبی مشاهده شد(p<0.05). بین میانگین همه ی فاکتورهای خونی بجز لیپوپروتئین پر چگال در گروه های معمول با اضافه وزن و چاق تفاوت معنی داری مشاهده شد(p< 0.05). میانگین لیپوپروتئین پر چگال تنها بین گروه معمول و چاق تفاوت معنی داری داشت(p< 0.05). با توجه به اطلاعات بدست آمده از تحقیق حاضر و مشاهده ی تفاوت معنی دار بین عوامل خطر زای قلبی در سه گروه تحت بررسی و همچنین وجود ارتباط معنی دار بین شاخص توده بدن و حداکثر اکسیژن مصرفی با برخی از عوامل خطر زای قلبی بنابراین به نظر می رسد با اندازه گیری شاخص توده ی بدن و اطلاع از میزان اضافه وزن و قرار دادن وزن در شرایط ایده آل بوسیله ی فعالیت بدنی و بالا بردن آمادگی قلبی تنفسی بتوان گامی جهت جلوگیری از بیماری های قلبی و مشکلات ناشی از آن برداشت.
فاطمه سعادت سعادت آبادی عفت بمبیی چی
تمرین عموماً به عنوان یک عامل برای کاهش علائم دیسمنوره ذکر شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر 6 هفته تمرین انعطاف پذیری بر علائم دیسمنوره بود. آزمودنی های این تحقیق 34 دانشجوی دانشگاه اصفهان بودند که از دیسمنوره اولیه رنج می بردند (سن:54/1±47/20 سال، وزن: 22/8±54 کیلوگرم، قد:34/5±161 سانتیمتر و شاخصb.m.i 76/2±72/20). آن ها به دو گروه آزمون (20=n) و گروه کنترل (14=n) تقسیم شدند. گروه آزمون در یک برنامه تمرینی شامل 10 حرکت انعطاف پذیری/ هر حرکت 3 تکرار و هر تکرار به مدت 10 ثانیه، 4 روز در هفته ، شرکت کردند. حرکات شامل کشش های عضلات شکم، کمر، همسترینگ و نزدیک کننده های ران بود. هر هفته یک ثانیه به زمان اجرای حرکات افزوده می شد. طرح تحقیق پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. قبل و بعد از 6 هفته تمرینات انعطاف پذیری هر دو گروه پرسشنامه اختلالات قاعدگی را پر کردند. همچنین میزان درد نیز بوسیله مقیاس v.a.s اندازه گیری شد. آمار توصیفی و استنباطی برای آنالیز داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بعد از 6 هفته هیچ تغییری در اندازه انعطاف پذیری عضلات و همچنین علائم دیسمنوره در گروه بدون تمرین دیده نشد (گروه کنترل)، اما گروه آزمون افزایش معناداری را در اندازه های انعطاف پذیری عضلات (کمر، همسترینگ و نزدیک کننده های ران) و کاهش معناداری را در علائم دیسمنوره نشان دادند. یافته های ما دلالت بر این دارد که تمرینات انعطاف پذیری منتخب طی 6 هفته، علائم دیسمنوره را کاهش می دهد.
زینب امیدعلی فهیمه اسفرجانی
هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرینات منتخب پیلاتس بر برخی عوامل فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی زنان غیرورزشکار دارای اضافه وزن بود. بدین منظور 30 نفر از دختران دانشجوی غیرورزشکار دارای اضافه وزن برای شرکت در تحقیق داوطلب شدند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت در تمرینات پیلاتس شرکت کردند. گروه کنترل تمرین خاصی را انجام ندادند و به همان روند قبل از تحقیق خود ادامه دادند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی ویژگی هایی شامل: وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی (ضخامت چربی زیر پوستی ? ناحیه: سه سربازو، شکم، فوق خاصره، ران)، وزن چربی، وزن بدون چربی، محیط کمر، توان هوازی، فشارخون سیستول و دیاستول در زمان استراحت، قدرت دست برتر، استقامت عضلانی شکم و انعطاف پذیری (بشین و برس و خیزتنه) اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس و آزمون t وابسته استفاده گردید. نتایج نشان داد که درصد چربی، وزن چربی بدن و محیط کمر در گروه تجربی پس از دوره ی تمرینی به طور معنی داری کاهش یافته بود (0?/0>p). هم چنین توان هوازی، استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری (بشین و برس و خیزتنه) و قدرت دست برتر گروه تجربی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (0?/0>p). وزن کل بدن، شاخص توده بدنی، وزن بدون چربی و فشارخون سیستول و دیاستول گروه تجربی تفاوت معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان نداد (0?/0<p). با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر می رسد که انجام تمرینات منتخب پیلاتس به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت، می تواند موجب کاهش معنی داری در درصد چربی، وزن چربی و محیط کمر و افزایش معنی داری در انعطاف پذیری، استقامت عضلانی شکم، قدرت دست برتر و توان هوازی زنان غیرورزشکار دارای اضافه وزن گردد، اما تغییرات معنی داری در وزن کل بدن، وزن بدون چربی، شاخص توده بدنی و فشارخون سیستول و دیاستول استراحت به دنبال این تمرینات ایجاد نمی شود.
فاطمه رشیدی بفرویی فهیمه اسفرجانی
فعالیت بدنی در افراد دیابتی نوع دو که در اثر تجمع بیش از حد چربی، مقاومت به انسولین افزایش می یابد، می تواند جنبه درمانی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر قند خون و عوامل خطر زای قلبی – عروقی در افراد دیابتی نوع دو بود. 35 نفر از زنان 38 تا 48 ساله مبتلا به دیابت نوع دو به صورت هدفمند انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به 2 گروه کنترل 17=n و تجربی 18=n و تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل 60 دقیقه انجام حرکات ایروبیک ، با شدت 60 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه بود. این برنامه 3 نوبت در هفته و به مدت 8 هفته ادامه داشت. متغیرهای اندازه گیری شده در این تحقیق شامل ترکیب بدنی(وزن، درصد چربی، وزن چربی، وزن بدون چربی، نسبت دور شکم به باسن)، قند خون، کلسترول تام، تری گلیسرید، ldl، hdl، فشار خون سیستول و دیاستول و ضربان قلب استراحتی بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه ی آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون، تفاوت معناداری را در قند خون ناشتا، درصد چربی، نسبت دور کمر به باسن(whr) بین گروه تجربی و کنترل نشان داد. تمرینات هوازی می تواند سبب کاهش قند خون بیماران دیابتی نوع دو گردد. بنابراین باید به بخشی از فرایند درمان، مورد توجه بیشتری قرار گیرد
نکیسا سلطانی فهیمه اسفرجانی
هدف از این مطالعه توصیف ویژگی های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و عملکردی بازیکنان نخبه ی بدمینتون بود. به همین منظور 34 بازیکن بدمینتون زن شرکت کننده در لیگ برتر باشگاه های ایران (1/3±3/21سال) به عنوان نمونه های آماری تحقیق انتخاب شدند. آزمودنی ها ابتدا مورد ارزیابی های آنتروپومتریکی (قد، وزن، درصد چربی) قرار گرفته وسپس ویژگی های آمادگی جسمانی نظیر قدرت، استقامت عضلانی، انعطاف پذیری، توان انفجاری، چابکی و سرعت آندازه گیری شد. در یک روز جداگانه، آزمون میدانی شاتل ران به منظور سنجش توسط آزمودنی ها اجرا شد. برای برآورد عملکرد، از دستگاه ویژه محقق ساخته ای که شامل ? لامپ متصل به یک کیت الکترونیکی برنامه ریزی شده است، استفاده شد. این لامپ ها در فواصل معینی از زمین بدمینتون، بر روی پایه های چوبی نصب شدند. بازیکنان به روش تکنیکی به سمت فلش های روشن لامپ ها دویده و به توپ های نصب شده در بالای این لامپ ها ضربه زدند، تا جائی که به واماندگی رسیدند. در نهایت عملکرد هر بازیکن با اندازه گیری ضربان قلب، لاکتات خون و تعداد لامپ های لمس شده، از طریق این آزمون به صورت کمی تخمین زده شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه از قرار زیر است: قد cm9/3 6/165، وزن kg 9/7 ± 7/56 ، درصد چربی بدن0/4 ± 8/15?، توده ی بدون چربی kg 8 /5 ± 2/48، حداکثر اکسیژن مصرفی ml.kg-1.min-1 9/5± 4/43، پرش عمودی cm5/5± 8/38، قدرت پنجه n 08/40±86/311، شنا 10 ± 39 تکرار در یک دقیقه، دراز و نشست 15 ± 77 تکرار در دو دقیقه، انعطاف شانه cm 9/15± 1/44، چابکیs 8/0 ± 32/13, دوی سرعت 2 و 6 متر رو به جلو به ترتیب 08/0± 67/0، 1/0±54/1 ثانیه، دوی سرعت 2 و 6 متر رو به عقب به ترتیب 09/ 0 ±88/0، 2/0 ± 06/2 ثانیه. ارتباط معناداری بین رنکینگ تست میدانی و نتایج مسابقه بازیکنان مشاهده نشد. اگرچه درصد چربی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی این بازیکنان مشابه بازیکنان دیگر کشورها بود، ولی در بعضی از متغیرها مانند توان انفجاری، چابکی، توان هوازی و سرعت نیز ضعف مشاهده شد. هم چنین با توجه به عملکرد ضعیف آزمودنی ها (آستانه لاکتات پائین و طی کردن سطوح پایینی از آزمون) طراحی تمریناتی با شدت آستانه لاکتات برای این بازیکنان، مفید به نظر می رسد.
فرزاد زمان زاد فهیمه اسفرجانی
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر یک دوره مصرف کراتین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران نخبه بود. بدین منظور 13 نفر از کشتی گیران نخبه استان اصفهان (با میانگین سنی 91/2±09/21 سال، قد 97/3±63/175 سانتیمتر و وزن 63/10±12/80 کیلو گرم ) در قالب طرح نیمه تجربی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (6n=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 5 روز، روزانه 20 گرم و سپس به مدت 25 روز، روزانه 5 گرم مکمل کراتین مصرف نمودند ، درحالیکه گروه کنترل به همین مدت و میزان، شبه دارو مصرف کردند. اندازه گیری فاکتورهایی نظیر وزن، درصد چربی (ضخامت چربی زیر پوست سه ناحیه شکمی، سه سر بازویی وفوق خاصره)، وزن چربی، وزن بدون چربی، توان بی هوازی بالا تنه و پایین تنه، استقامت عضلانی عضلات شکمی (دراز و نشست) و استقامت عضلانی عضلات کمربند شانه ای (شنا)، در سه مرحله ( پیش آزمون، پس از 5 روز و پس از 30 روز ) انجام شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که مصرف روزانه 20 گرم مکمل کراتین به مدت 5 روز (بارگیری)، باعث افزایش معنادار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی هوازی بالاتنه گردید (05/0<?) و تغییر معناداری در درصد چربی، وزن چربی، توان بی هوازی پایین تنه و استقامت عضلانی عضلات شکمی و کمربند شانه ای مشاهده نگردید (05/0>?). مصرف روزانه 5 گرم مکمل کراتین به مدت 25 روز(نگهداری) باعث تغییر معنادار در هیچ یک از فاکتورهای مورد مطالعه نسبت به دوره بارگیری نشد (05/0>?). با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر می رسد بارگیری کراتین موجب افزایش معنادار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی هوازی بالاتنه کشتی گیران نخبه می گردد و دوره نگهداری اگرچه باعث افزایش معنادار این متغیر ها نمی شود، ولی حفظ تغییرات در دوره بارگیری را سبب می گردد.
نجمه حبیبی سید محمد مرندی
دیابت ملیتوس از مهم ترین بیماریهای متابولیک و ششمین علت مرگ و میر در جهان بشمار میرود.شواهد نشان می دهد فعالیت بدنی آثار چشمگیری در جلوگیری از وقوع این بیماری دارد.هدف از این تحقیق تاثیر12هفته تمرینات منتخب یوگا، به عنوان شکلی از فعالیت بدنی، بر عوامل خطرزا در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دوم می باشد. تعداد 26 نفر زن مبتلا به دیابت نوع دوم با دامنه سنی ( 60-45 سال ) ، وزن ( 91-60 کیلوگرم ) و قد ( 172-142سانتیمتر) انتخاب و به طور هدفدار در دو گروه تجربی (16=n) و کنترل (10= n) گمارده شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل 75 دقیقه تمرینات یوگا، هفته ای3 جلسه به مدت 12 هفته به طول انجامید. در ضمن رژیم غذایی ومسائل روانشناختی آزمودنی ها نیز کنترل می شد. متغیر های اندازه گیری شده در این تحقیق شامل ترکیب بدنی (وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به لگن) و نیمرخ لیپیدی (hdl-c- ldl-c- tg- tc)، سطوح گلوکز، لپتین، انسولین، فشارخون و ضربان قلب استراحت بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی t- test) تفاضل میانگین های گروههای مستقل) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه آزمون ها 05/0 p? در نظر گرفته شد. نتایج آزمون، تفاوت معناداری را در گلوکز خون، انسولین، تری گلیسرید، فشار خون و ضربان قلب استراحت بین گروه کنترل و تجربی نشان داد ، در حالیکه در ترکیب بدنی ، نیمرخ لیپیدی و لپتین تفاوت معناداری مشاهده نشد. بر اساس نتایج این تحقیق می توان اظهار داشت با توجه به اینکه یوگا یک روش غیردارویی و غیرتهاجمی و کم هزینه درارتقاءکیفیت زندگی بوده و به خوبی توسط همه فرهنگ ها و گروههای اقتصادی واجتماعی پذیرفته شده است به نظر می رسد که بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با رعایت کامل رژیم غذایی می توانند از این نوع ورزش به منظور کاهش قند خون و مقابله با عوامل استرس زا استفاده کنند.
مهتاب انتشاری نجف ابادی وازگن میناسیان
تمرین مقاومتی با وزن بدن، قدرت عضلات کمربند شانه ای، قدرت عضلات شکم، قدرت مچ دست، دختران ژیمناست
ندا حکیمی نجف آبادی وازگن میناسیان
شیوع چاقی در کوکان و نوجوانان در سال های اخیر در کشور های مختلف گسترش یافته است، و لذا مسئولین امر برای کاهش میزان شیوع این معضل به راهکار های مختلفی از جمله افزایش در فعالیت های جسمانی و تغییرات در برنامه های تمرینی درس تربیت بدنی در مدارس به عنوان روشی برای مقابله با چاقی در کودکان و نوجوانان متوسل شده اند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه دو برنامه تمرینی مختلف درس تربیت بدنی روی استقامت قلبی عروقی و ترکیب بدنی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهرستان نجف آباد بود. با توجه به ماهیت موضوع، این پژوهش از نوع نیمه تجربی وبا توجه به هدف، از نوع کاربردی می باشد. نمونه آماری این تحقیق، تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر بودند که از میان مدارس راهنمایی شهر نجف آباد، دو مدرسه به شکل قابل دسترس و هدفمند، انتخاب شدند. پس از تکمیل فرم رضایت نامه توسط والدین دانش آموزان ، تعداد30 نفر از دانش آموزان کلاس سوم دوره راهنمایی یک مدرسه در گروه کنترل و تعداد 30 نفر از دانش آموزان کلاس مدرسه ی دیگری در گروه تجربی قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل 8 هفته تمرینات هوازی منتخب برای گروه تجربی و 8 هفته تمرینات هوازی متداول در مدارس برای گروه کنترل، هفته ای 2 جلسه و هر جلسه به مدت90 دقیقه در ساعات تربیت بدنی مدارس شهرستان نجف آباد بود. متغیرهای مورد اندازه گیری تحقیق شامل ویژگی های آنتروپومتریکی(قد، وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن) بود و متغیر فیزیولوژیکی استقامت قلبی عروقی دانش آموزان بود که به ترتیب با استفاده از کالیپر لانچ و آزمون میدانی 20 متر شاتل رن مورد اندازه گیری و ثبت گردید. در این پژوهش برای تحلیل داده ها، ابتدا از روش آمارتوصیفی برای طبقه بندی وتنظیم داده ها، تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی و سپس برای آزمون فرضیه ها و متغیرهای تحقیق از آزمون t مستقل و نرم افزار spss18 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که: بین استقامت قلبی عروقی دانش آموزان گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد (00/0p<). بین شاخص توده بدن دانش آموزان گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (62/0p<) و بین درصد چربی بدن دانش آموزان گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری مشاهده شد(02/0p<). به طور کلی می توان چنین بیان کرد که تمرینات هوازی منتخب در افزایش استقامت قلبی عروقی و کاهش درصد چربی بدن این گروه از دانش آموزان تأثیر داشته است. لذا پیشنهاد می گردد در صورت امکان برای کاهش درصد چربی بدن دانش آموزان و همچنین توسعه استقامت قلبی عروقی آن ها یک جلسه تمرین هفتگی فوق برنامه برای دانش آموزان در نظر گرفته شود. واژه های کلیدی: استقامت قلبی عروقی: درصد چربی بدن، دانش آموزان دختر راهنمایی
محمدحسین باقری عفت بمبیی چی
هورمون رشد (gh) و عامل رشد شبه انسولینی 1 (igf-1) یکی از هورمون های آنابولیک و اساسی در افراد می باشد و نقش حیاتی در رشد و بالیدگی دستگاه های مختلف بدنی به خصوص در سنین کودکی و نوجوانی ایفا می کند. همچنین گزارش شده است که فعّالیت بدنی نیز یکی از محرک هایی است که میزان ترشح gh و igf-1 را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی امروزه ورزش های آبی جزء رشته هایی است که به علت ایجاد نشاط و شادابی در کودکان در حال گسترش روز افزونی می باشد. لذا هدف از این پژوهش بررسی اثر یک دوره هشت هفته ای تمرین در آب بر سطوح استراحتی gh و igf-1 کودکان 9 تا 11 سال پسر است. 18 دانش آموز پسر غیر ورزشکار با میانگین سنی2 ± 2/10 سال ، وزن3 ± 5/26 کیلوگرم و قد 6 ± 9/13 سانتی متر، از بین دانش آموزان شهرستان نجف آباد به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه تجربی(10نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی به مدّت هشت هفته ، هر هفته سه جلسه 1 ساعته به انجام تمرین و بازی در آب استخر با دمای 21 تا 24 درجه سانتی گراد ، با شدت 70 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه پرداختند.گروه کنترل در طی این 8 هفته در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. در طی تمرینات دوره تمرینی ، اصل اضافه بار فزاینده مورد توجه قرارگرفت. نمونه های خونی قبل از اولین جلسه و بعد از آخرین جلسه ، در ساعت 9 صبح و به حالت ناشتا ، به منظور اندازه گیری سطوح gh و igf-1 خون گرفته شد. سپس نمونه های خونی از روش سنجش جذب ایمونولوژیک وابسته به آنزیم (elaisa)، در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون t همبسته و تفاوت بین اختلاف میانگین های بین دوگروه از طریق t مستقل در سطح معناداری 05/0 انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته تمرینات منتخب در آب با شدت 70 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه در کودکان ، موجب تغییر معناداری در سطوح استراحتی هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی نمی شود( 05/0 p? ). در حالی که افزایش معنی داری در gh و igf-1 گروه کنترل نسبت به گروه تجربی مشاهده شد. بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که 8 هفته تمرین در آب با شدت 70 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه ، ترشح هورمون رشد و عامل رشد شبه انسولینی را نمی تواند در کودکان 9 تا 11 ساله افزایش دهد. کلید واژه ها: هورمون رشد ، عامل رشد شبه انسولینی 1 ، تمرین در آب، کودک
زهرا ریاحی فهیمه اسفرجانی
همودیالیز در دراز مدت زندگی بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد و بیمار با فقر عملکرد جسمانی و افزایش مرگ ومیر روبرو می شود. از این رو درمانی که فقر حرکتی را در بیماران همودیالیزی کاهش دهد، کمک شایانی به بهبودی وضعیت این بیماران می کند. هدف پژوهش حاضر تاثیر 20 هفته تمرین ورزشی بر عملکرد عضلانی، کیفیت زندگی و کیفیت دیالیز بیماران همودیالیزی بود. 30 نفر بیماران تحت درمان همودیالیز با میانگین سنی 45 سال و سابقه دیالیز حداقل 3 و حداکثر 15 سال و 3 بار دیالیز در هفته، به صورت هدفمند انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به طور مساوی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل 60 دقیقه انجام تمرین ورزشی در حین دیالیز با استفاده از دوچرخه motomed viva1، 3 جلسه در هفته و در ساعات ابتدایی دیالیز بود. درصد چربی، عملکرد اجرایی، آتروفی عضلانی، قدرت عضلانی، کرامپ عضلانی، کیفیت دیالیز و کیفیت زندگی آزمودنی های دو گروه قبل از شروع دوره تمرینی و پس از آن اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (مقایسه اختلاف میانگین ها با استفاده از t مستقل) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه ی آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون بهبود معنادار را در عملکرد اجرایی، آتروفی عضلانی، قدرت عضلانی، کرامپ عضلانی و کیفیت زندگی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد و تفاوت معناداری در کیفیت دیالیز دو گروه مشاهده نشد. به نظر می رسد تمرینات ورزشی می تواند تاثیر بسزایی در وضعیت جسمانی و روحی بیماران همودیالیزی داشته باشد. بنابراین باید به عنوان بخشی از درمان، مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
مینا ستار فهیمه اسفرجانی
یائسگی بخش طبیعی و اجتناب ناپذیر زندگی زنان است و با تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و علائمی نظیر گرگرفتگی، افسردگی، دردهای عضلانی و پوکی استخوان همراه است. هدف از این پژوهش، اثر یک دوره تمرین مقاومتی در آب بر عملکرد جسمانی و کیفیت زندگی زنان یائسه می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش مورد استفاده، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را زنان یائسه در محدوده سنی 50 تا 60 سال شهر بروجن که به صورت طبیعی یائسه شده و حداقل یک سال از یائسگی آن ها گذشته است، تشکیل می دهند. تعداد 21 زن یائسه به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (14نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرین در آب به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه ی 60 دقیقه ای به انجام فعالیت در آب پرداختند، در حالی که افراد گروه کنترل در این مدت فقط پیگیری شدند و هیچ فعالیت موثری را تجربی ننمودند. در ابتدا و انتهای دوره، کیفیت زندگی زنان توسط پرسشنامه کیفیت زندگی دوران یائسگی menqol مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین، تعادل ایستا و پویا، فشار خون، انعطاف پذیری، استقامت اندام تحتانی و افسردگی زنان به ترتیب توسط آزمون تعادل لک لک، آزمون زمان برخاستن و رفتن، فشار سنج، آزمون بشین و برس، آزمون 60 ثانیه اسکات و تست افسردگی بک ارزیابی شد. در نهایت داده های حاصل با استفاده از آزمون t مستقل و t همبسته در سطح 01/0>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در این پژوهش تعادل ایستا، تعادل پویا، انعطاف پذیری، استقامت اندام تحتانی به شکل معناداری نسبت به قبل از دوره تمرین افزایش یافتند، در حالی که در گروه کنترل تغییر معناداری در جهت بهبود متغیرهای ذکر شده مشاهده نگردید و فقط در تعادل در پای راست آزمودنی های گروه کنترل کاهش معنی داری مشاهده شد. فشار خون و افسردگی نیز در گروه تجربی بهبود معناداری را نشان دادند. در حیطه های روانی-اجتماعی و جسمانی کیفیت زندگی نیز در گروه تجربی بهبود معناداری مشاهده شد. در حالی که در هیچ یک از موارد ذکر شده در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایچ پژوهش نشان می دهد که تمرین مقاومتی در آب می تواند به عنوان یک روش مفید و موثر در جهت بهبود تغییرات حاصل از یائسگی و عملکرد جسمانی و به دنبال آن بهبود در کیفیت زندگی زنان یائسه مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژه ها: زنان یائسه، تمرین مقاومتی در آب، کیفیت زندگی، انعطاف پذیری، فشار خون
نرجس جغتایی خلیل الله خیام باشی
چکیده: مقدمه: تاکنون روش های درمانی بسیاری برای اختلال کپسولیت چسبنده به کار رفته است اما تاثیر تعداد کمی از آنها به اثبات رسیده است. در این تحقیق، اثر یک جلسه تمرین هوازی بر دامنه حرکتی مفصل شانه بیماران مبتلا به کپسولیت چسبنده مطالعه شد. روش مطالعه: مطالعه پیش تجربی و دارای پیش و پس آزمون با یک گروه تحقیق بود. نمونه گیری از نوع در دسترس هدفمند است و مشتمل بر 28 بیمار مبتلا به کپسولیت چسبنده (9 زن و 19 مرد) بود. مشارکت جویان شامل بیمارانی بود که به بیماری قلبی مبتلا نبودند. گروه تحقیق به مدت یک جلسه و حدود 10 دقیقه در فعالیت هوازی (دویدن بر روی تردمیل) با متوسط شدت 50 درصد ضربان قلب هدف شرکت نمودند. یافته ها: تحلیل همبسته نشان داد که دامنه حرکتی فلکشن مفصل شانه، دامنه حرکتی اکستنشن مفصل شانه، دامنه حرکتی ابداکشن مفصل شانه، دامنه حرکتی اداکشن مفصل شانه، دامنه حرکتی چرخش داخلی مفصل شانه، و دامنه حرکتی چرخش خارجی مفصل شانه افزایش معناداری نداشت (05/0 p ?). همچنین در اثر دویدن دمای مفصل شانه افزایش معناداری را نشان نداد (05/0 p ?). نتیجه گیری: بر اساس تحقیق حاضر و تحقیقات مشابه ورزش هوازی با اینکه باعث افزایش دمای بافت نرم می شود اما این افزایش دما در حدی نیست که بر دامنه حرکتی مفصل تاثیر بگذارد. کلید واژه ها: شانه منجمد، دامنه حرکتی، ورزش هوازی.
زهرا احمدی فهیمه اسفرجانی
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر مصرف بی کربنات سدیم خوراکی بر توان بی هوازی، تغییرات لاکتات خون و شاخص های الکتروفیزیولوژیک عضله بود. بدین منظور 8 نفر از کاراته کاران لیگ برتر فولاد سپاهان با حداقل 3 سال سابقه قهرمانی در کارنامه ورزشی( میانگین سنی 6/2 ± 25 سال، قد 6/4 ± 4/167 سانتی متر و وزن 4/5 ± 9/57 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. هر آزمودنی 2 بار به آزمایشگاه فیزیولوژی تربیت بدنی دانشگاه اصفهان مراجعه کرد. آزمودنی ها در یک مراجعه بی کربنات سدیم و در مراجعه دیگر دارونما، به میزان 3/0 گرم به ازای هر کیلو گرم از وزن خود را مصرف کردند. به این صورت که دوز مصرفی به 6 قسمت مساوی تقسیم و هر 10 دقیقه یک بار با مقداری آب توسط آزمودنی مصرف شد. 1 ساعت پس از مصرف مکمل یا دارونما، آزمون وین گیت توسط آزمودنی اجرا شد. در زمان انجام تست emg دو عضله پهن خارجی و دوقلو ثبت گردید. هم چنین به منظور اندازه گیری لاکتات خون، قبل از آزمون و در دقایق 0، 3، 6 و 10 ریکاوری، خونگیری انجام شد. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 05/0 £ p مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، اگر چه مصرف بی کربنات سدیم خوراکی باعث افزایش اوج توان و میانگین توان شد ولی این تغییرات معنی دار نبود هم چنین تفاوت معنی داری در حداقل توان، در صد افت توان، تغییرات لاکتات خون، rms و mpf بین دو گروه مکمل و دارونما مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد مصرف بی کربنات سدیم خوراکی بر توان بی هوازی، سطوح لاکتات خون و خستگی در سطح عصب - عضله ورزشکاران نخبه تاثیر معنادار ندارد.
زینب رضایی فهیمه اسفرجانی
هدف. در این پژوهش، اثر روش های بازگشت به حالت اولیه در خشکی و آب، برتغییرات لاکتات خون و عملکرد بعدی شناگران زن نخبه، مورد مقایسه قرار گرفت. روش. این تحقیق از نوع نیمه تجربی کاربردی است. جهت انجام تحقیق، 10نفر از شناگران نخبه باشگاه فولاد مبارکه ی سپاهان، با میانگین سن 2/2 ±8/17 سال، قد 8/5 ± 5/164 سانتیمتر، وزن 9/9 ± 2/59 کیلوگرم و درصد چربی 7/1 ± 4/22، با سابقه ی حداقل3 سال شنای حرفه ای و کسب عناوین قهرمانی کشور، به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. شناگران، پس از تکمیل رضایتنامه و اطلاع از روند تحقیق، در سه روز جداگانه و به فاصله های 48 ساعت، در محل اجرای آزمون حضور یافتند. در هر روز شنای 100 متر کرال سینه، اجرا و پس از آن آزمودنی ها در یکی از روش های بازگشت به حالت اولیه 15 دقیقه ای شامل: 1. خشکی (نشستن در کنار استخر)، 2. شناوری متناوب در آب گرم (c °40/ 2دقیقه)/ آب سرد (c °23/ 1 دقیقه) و3. شناوری در آب سرد (c °23) شرکت کردند. لاکتات خون، ضربان قلب و دمای پوستی شناگران، قبل و پس از اجرای آزمون (صد مترکرال سینه) و درطی مدت بازگشت به حالت اولیه هر 3 دقیقه یکبار اندازه گیری شد. در پایان، برای سنجش احساس بازیکنان از روند برگشت به حالت اولیه، پرسشنامه ی tqr مورد استفاده قرار گرفت. جهت ارزیابی تأثیر روش های بازگشت به حالت اولیه ی منتخب روی عملکرد، اجرای شنای صد متر تکرار گردید و میزان درک فشار از طریق پرسشنامه ی rpe، ثبت شد. یافته ها. نتایج، نشاندهنده ی کاهش معنی دار (05/0p ? )، ضربان قلب پس از شناوری در آب سرد، نسبت به خشکی و کاهش معنی-داری در سطوح لاکتات، پس از شناوری متناوب در آب گرم/ سرد، در مقایسه با خشکی بود. همچنین، پس از روش های شناوری در آب نسبت به خشکی، دمای پوستی، خستگی و میزان درک فشار شناگران به طور معنی داری کاهش یافت و عملکرد بعدی بهبود پیدا کرد. بحث و نتیجه گیری. به نظر می رسد، شناوری در آب گرم/سرد و شناوری در آب سرد، پس از شنای سرعتی بیشینه، سبب تسریع و بهبود روند بازگشت به حالت اولیه، نسبت به خشکی می شود. بنابراین، استفاده از این روش ها، در فواصل استراحتی بین مسابقات و تمرینات شناگران و سایر رشته های سرعتی ـ توانی، توصیه می گردد.
مهیار مختاری مریم نزاکت الحسینی
زمین خوردن یک مشکل تهدید کننده سلامتی در سالمندان است که باعث تغییر کیفیت زندگی سالمندان و بالا رفتن هزینه های نگهداری شده و دارای عوارض جسمانی، ذهنی، اجتماعی است، به طوری که حتی ممکن است موجب مرگ آن ها شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی پیلاتس بر ابعاد سلامت جسمانی، ذهنی و اجتماعی مرتبط با افتادن در سالمندان بود. این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون است. شرکت کنندگان در این تحقیق 30 زن سالمند با محدود سنی 62 تا 80 سال بودند که در سال1390 به مرکز توانبخشی جامع سالمندان فرهیختگان استان چهار محال و بختیاری (شهرکرد) مراجعه کردند. که به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. به منظور ارزیابی ابعاد سلامت جسمانی، آزمون 10 متر راه رفتن، آزمون 5 مرتبه بلند شدن از روی صندلی، آزمون زماندار برخاستن و برگشت و آزمون دسترسی عملکردی و برای سنجش ابعاد سلامت ذهنی از فرم کوتاه افسردگی سالمندان و حافظه بالینی وکسلر استفاده شد. همچنین برای ارزیابی ابعاد سلامت اجتماعی، از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته تمرینات پیلاتس (3 جلسه در هفته)، که هر جلسه یک ساعت به طول می انجامید، شرکت کردند. گروه کنترل در دوره تمرینات به فعالیت های روزانه خود پرداختند. پس از اتمام تمرینات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح معنی داری p<0/05 با کمک نرم افزار spss (نسخه 16) انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه تجربی و کنترل در میزان افسردگی، خرده مقیاس های آزمون حافظه بالینی وکسلر، کیفیت زندگی و نیز ابعاد جسمانی اختلاف معناداری وجود داشت. بنابراین، ورزش پیلاتس ممکن است یک روش تمرینی مفید برای کمک به افراد سالمند در جهت کاهش اثرات منفی زمین خوردن آنها باشد.
مهسا زمانی بروجنی فهیمه اسفرجانی
چکیده مقدمه: سردرد میگرنی نوعی بیماریاست که به طورعموم درافراد، به ویژه زنان، ازشیوع بالایی برخورداربوده، منجربه آسیب های روانی بسیاری شده و برکیفیت زندگی آنان تأثیرمی گذارد. دراین میان پرداختن به یوگا به عنوان یک درمان مکمل یکی ازشیوه های رهایی ازاسترس و پرورش روح و جسم می باشد. دراین مطالعه، تأثیراین نوع تمرینات برشدت و تعداد درد، وکیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن مورد بررسی قرار گرفته است. روش: دراین تحقیق نیمه تجربی، 26بیمار مبتلا به میگرن رده سنی20 تا50 سال، به طورتصادفی در دوگروه تجربی (14بیمار)، وکنترل(12بیمار) قرارگرفتند.گروه کنترل تحت نظر پزشک متخصص، درمان های دارویی دریافت کرده وگروه تجربی، علاوه بر درمان های دارویی مشابه باگروه کنترل، به مدت 12هفته درتمرینات یوگا شرکت کردند. اطلاعات بیوگرافی، دارویی، سابقه بیماری، و تعداد و طول مدت سردرد بیماران بااستفاده از چک لیستی که توسط پزشک در اختیار آنان قرار گرفته بود، شدت درد با استفاده از پرسشنامه vas ،کیفیت زندگی این بیماران با استفاده ازپرسشنامه 6hit–، و میزان اکسید نیتریک خون آنان با استفاده از روش الایزا و توسط کیت های آزمایشگاهی، قبل وبعداز تمرینات، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: براساس آزمون تحلیل کوواریانس وt-score، پس از12هفته تمرین، تعداد سردرد درگروه تجربی کاهش معنادار 46% (007/0p=)، شدت دردکاهش معنادار 3/31% (002/0p=)، وکیفیت زندگی افزایش معنادار 13% (001/0p=) را نشان دادند؛ این درحالی است که پس از این مدت، طول مدت سردرد با وجود کاهش، و میزان اکسید نیتریک خون بیماران با وجود افزایش، تغییرات معناداری را نشان ندادند. درگروه کنترل نیز ، تعداد، شدت، طول مدت سردرد، کیفیت زندگی، و میزان اکسید نیتریک خون تغییرات معناداری را نشان ندادند. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به یافته های تحقیق بتوان از تمرینات یوگا به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دیگر دربیماران مبتلا به میگرن به منظور بهبود سردرد و کیفیت زندگی آنان استفاده کرد.
آنیا هوسپیان فهیمه اسفرجانی
هدف اصلی این تحقیق عبارت است از بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی قدرتی -استقامتی بر ترکیب بدنی، ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان دختر دراگون بت. بدین منظور ?? نفر از پاروزنان دختر دراگون بت استان اصفهان به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و در دو گروه تجربی( پاروزنان راست? n=، پاروزنان چپ ? n=) و یک گروه کنترل (? n=) تقسیم شدند. پاروزنان چپ زن گروه تجربی، در طول ? هفته مرحله تمرینی علاوه بر تمرینات پاروزنی به انجام تمرینات قدرتی جبرانی و پاروزنان راست زن به انجام تمرینات قدرتی عادی پرداختند. در تمرینات قدرتی جبرانی ، حجم تمرینات سمت ضعیف تر بدن به میزان ??% بیشتر از سمت قوی تر بود. در طی این مرحله گروه کنترل فقط در تمرینات پاروزنی شرکت کردند. پیش آزمون ها و پس آزمونهای پژوهش قبل و بعد از دوره 8 هفته ای تمرینات ترکیبی اندازه گیری شد که شامل وزن، درصد چربی، توده بدون چربی، انعطاف پذیری پشت و شانه، توان بی هوازی پایین تنه ( وینگیت پا) و توان بی هوازی بالاتنه ( وینگیت دست) ، حد اکثر اکسیژن مصرفی، قدرت پنجه، یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو برای دست پاروزنی و عملکرد پاروزنی ??? متر روی ارگومتر دراگون بت بود. در تمرینات قدرتی جبرانی توسط پاروزنان چپ زن، حجم تمرینات سمت ضعیف تر بدن به میزان ??% بیشتر از سمت قویتر بود.داده های به دست آماده از طریق روش آماری کوآنووا و آزمون تعقیبی بنفرونی به منظور مقایسه تغییرات میانگین بین سه گروه تحلیل شده و نتایج به شرح زیر حاصل شد : در ویژگی های آنتروپومتریکی پاروزنان شامل وزن، درصد چربی و وزن بدون چربی پس از ? هفته تمرین ترکیبی تغییر معناداری در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. انعطاف پذیر شانه و پشت (cm) پس از دوره تمرین ترکیبی تغییر معناداری پیدا نکرد. میانگین و حداکثر توان بی هوازی بالا تنه (w/bw) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل ( به ترتیب 40% و 20%) افزایش محسوسی پیدا کرد. همچنین میانگین توان بی هوازی پایین تنه در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری پیدا کرد ولی حداکثر توان بی هوازی پایین تنه تغییر معناداری پیدا نکرد. حداکثر اکسیژن مصرفی (ml/kg/min) پس از ? هفته تمرین ترکیبی در گروه تجربی راست زن 23% نسبت به گروه کنترل افزایش محسوسی پیدا کرد. قدرت پنجه در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری پیدا نکرد. یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه و پارو در هر دو گروه تجربی ( به ترتیب حدود 36% و 16% در راست زن ها و 29% و 23% در چپ زن ها ) نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری پیدا کرد، همچنین در گروه چپ زن ها نسبت به راست زن ها پس از ? هفته تمرینات قدرتی جبرانی که توسط پاروزنان چپ زن اجرا شد افزایش معناداری پیدا کرد. همچنین بهبود قابل ملاحظه ای در زمان پاروزنی 500 متر (ثانیه:دقیقه) در گروه های تجربی (5 /17% در راست زن ها و 5/19% در چپ زن ها ) نسبت به گروه کنترل پس از ? هفته تمرین ترکیبی حاصل شد. نتیجه گیری : تمرینات قدرتی به همراه تمرینات استقامتی می تواند سبب بهبود متغیر های فیزیولوژیکی و عملکردی پاروزنان دراگون بت شود . اگرچه تغییرات قدرت پاروزنان چپ پس از شرکت در تمرینات قدرتی جبرانی تفاوت معناداری با قدرت پاروزنان راست نشان نداد ولی میزان اختلاف قدرت و عملکرد پاروزنی چپ زنان و راست زنان پس از ? هفته تمرین ترکیبی کاهش یافت
زهره محمدی دینانی مریم نزاکت الحسینی
چکیده هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات پیلاتس بر کارکردهای شناختی، روانی و حرکتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. 33 بیمار ام.اس (رده سنی 20 تا 50 سال) نوع عودکننده- بهبودپذیر با edss 2 تا 5 که در انجمن ام.اس اصفهان عضویت داشتند در 6 ماهه دوم سال 1389 به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (18نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار های تحقیق شامل آزمون حافظه بالینی وکسلر، پرسشنامه سنجش میزان خستگی، پرسشنامه افسردگی بک، آزمون 30 ثانیه نشستن و برخاستن بود. گروه تجربی در مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و روزانه 60 دقیقه به تمرینات پیلاتس پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری کواریانس استفاده شد. نتایج بدست آمده تفاوت معنی داری را در بهره حافظه، خستگی و افسردگی و آزمون های عملکردی گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه و گروه شاهد، پس از 8 هفته آزمون نشان داد. با توجه به یافته های این پژوهش، مجموعه تمرینات منتخب پیلاتس، در بهبود کارکردهای شناختی، روانی و حرکتی بیماران مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است.
فاطمه کاظمی نسب کامران قایدی
گیرنده های کبدی ایکس (lxrs)، از جمله فاکتورهای رونویسی فعال شونده توسط لیگاند هستند که در تنظیم بیان ژن های درگیر در هموستاز کلسترول نقش دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین استقامتی بر بیان ژن گیرنده کبدی ایکس در موش های نر نژاد ویستار است. برای این منظور 12 عدد موش صحرائی نر از نژاد ویستار با وزن تقریبی (13±216 گرم) به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. موش های گروه تجربی به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته، با سرعت متوسط 28 متر در دقیقه (شیب صفر درجه) و به مدت 60 دقیقه، تحت تمرین روی نوارگردان قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها در حالتی که یک شب کامل ناشتا بودند (14 ساعت ناشتایی) بیهوش شدند. مقداری خون از هر موش گرفته شد، بافت کبد سریعا جدا و جهت تخلیص rna در فریزر80- نگهداری شد. برای تعیین میزان تفاوت بین دو گروه از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (manova)، در سطح معنی داری 1 درصد استفاده شد. نتایج افزایش معنادار بیان ژن lxr? و hdl (01/0p<) و همچنین کاهش معنادار ldl، tg، tc (01/0p<) در موش های گروه تجربی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. بدین ترتیب به نظر می رسد که یک مکانیزم مثبت تمرینات استقامتی منظم در بهبود نیمرخ لیپیدی (افزایش hdl) و پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی، افزایش بیان ژن ?lxr باشد که باعث خروج کلسترول سلولی می شود.
فاطمه بهرامی فهیمه اسفرجانی
مقدمه: اکثر مردم در مراکز بزرگ شهری و مناطق صنعتی، مجبور به ورزش در محی طهای نامناسب مانند تمرین در هوای آلوده هستند. اثرات مضر آلودگی هوا هنگام فعالیت بدنی و ورزش تشدید م یشود، زیرا با افزایش نیازهای متابولیکی، میزان تهویه حتی تا 20 برابر افزایش م ییابد. هدف از این تحقیق مقایسه ی تأثیر یک جلسه تمرین تناوبی در هوای آلوده و سالم بر همولیز اریتروسیت های خون دوندگان استقامت بود. روش ها: تحقیق حاضر، نیمه تجربی و کاربردی م یباشد. ده زن دونده ی استقامت با حداقل 3 سال سابقه ی تمرین منظم به صورت در دسترس و 118 در وضعیت هشدار (نارنجی) و 18 روز پس از آن aqi هدفمند انتخاب شدند. نمونه ی خون افراد مورد مطالعه در دو روز جداگانه در هوای آلوده با 77 در وضعیت سالم (وضعیت زرد) و بلافاصله پس از انجام یک پروتکل تمرین (aqi یا air quality index) در هوای سالم با شاخص کیفیت هوا با شدت 85 درصد حداکثر ضربان قلب) در حالت نشسته روی صندلی و از ورید بازویی چپ جم عآوری گردید. interval استقامتی (به صورت تناوبی یا در هر دو روز نمون هگیری در یک ساعت مشخص انجام شد. مقادیر بیلی روبین به روش اسپکتروفتومتری و مقادی ر هاپتوگلوبین سرم به روش جهت مقایسه ی متغیرها به کار رفت. paired-t ایمونوتوربیدومتری بررسی شد و آزمون .(p < 0/ یافته ها: مقادیر بیلی روبین پس از تمرین در هوای آلوده نسبت به هوای سالم 22 درصد افزایش نشان داد که این افزایش معنی دار بود ( 001 23 درصد کاهش یافت، اما این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود / اگر چه سطوح هاپتوگلوبین پس از فعالیت در معرض غلظت بالای آلاینده ها 86 .(p < 0/09) در معرض غلظت بالای آلایند هها نسبت به هوای سالم، بیشتر با همولیز سلول های قرمز interval نتیجه گیری: به نظر م یرسد یک جلسه تمرین خون در ارتباط است
مهدی غفاری نافچی وازگن میناسیان
افزایش شیوع چاقی در کودکان و بزرگسالان در سال های اخیر تنها به علت عوامل ژنتیکی نبوده است و عوامل مختلف رفتاری و محیطی نیز نقش داشته اند. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط چاقی با برخی کارکردهای جسمانی، رفتاری و شناختی در دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان بود. این تحقیق از نوع توصیفی است. آزمودنی های این تحقیق 120 دانش آموز پسر با میانگین سنی 42/13 سال بودند که به صورت نمونه در دسترس از دانش آموزان چاق و دارای اضافه وزن شرکت کننده در فعالیت های پایگاه های اختصاصی آموزش و پرورش انتخاب شدند. به منظور شناسایی دانش آموزان چاق، قد و وزن آنها به روش استاندارد اندازه گیری شد. چاقی بر اساس معیار شاخص توده بدن (bmi) ارزیابی شد. برای ارزیابی استقامت قلبی- تنفسی به عنوان یکی از عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی از آزمون 20 متر شاتل ران استفاده شد. برای سنجش عادات تغذیه ای، تعداد ساعات تماشای تلویزیون و کار با رایانه از پرسشنامه محقق ساخته، عادات رفتاری استفاده شد. برای سنجش کارکردهای شناختی از نمره معدل دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی و از آزمون هوش وکسلر کودکان تجدید نظر شده (wisc-r) برای ارزیابی بهره هوشی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای اسکور در سطح معنی داری 05/0 p? با کمک نرم افزار spss (نسخه 16) انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد بین چاقی با آمادگی قلبی تنفسی (015/0=p ، 223/0- = r)، عادات تغذیه ای ( 407/75 =?2 ، 001/0=p)، تعداد ساعات تماشای تلویزیون (509/17 =?2 ، 008/0=p)، تعداد ساعات استفاده از رایانه (211/6 =?2 ، 004/0=p)، پیشرفت تحصیلی (328/0- =r ، 001/0=p) و بهره هوشی کودکان (273/0- =r ،003/0=p) ارتباط معنی داری وجود داشت. بنابراین، به نظر می رسد بین چاقی با استقامت قلبی - تنفسی، عادات غذایی، ساعات تماشای تلویزیون، ساعت کار با رایانه، پیشرفت تحصیلی و بهره هوشی رابطه وجود دارد.
فرشته بردیا وازگن میناسیان
مقدمه: سوختگی حادثه ای غم انگیز است که اختلالات زیادی در عملکرد جسمانی و سلامت روانی بیمار ایجاد می کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر توده بدون چربی، قدرت عضلات، دامنه حرکتی مفاصل و کیفیت زندگی بیماران با سوختگی شدید بود. روش مطالعه: تحقیق از نوع تک موردی بود و از طرح خط پایه چندگانه در میان آزمودنی ها استفاده شد. دو آزمودنی به صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. تحقیق دارای دو مرحله خط پایه و مرحله مداخله با طرح ab بود. توده بدون چربی، قدرت عضلات، دامنه حرکتی مفاصل و کیفیت زندگی در چهار وهله هفتگی به مدت یک ماه اندازه گیری شد (مرحله خط پایه). پس از تعیین ثبات داده ها در مرحله خط پایه، مرحله مداخله به مدت 8 هفته به شرکت کنندگان ارائه گردید. در مرحله مداخله 8 اندازه گیری از هر عامل با وهله هایی مشابه با مرحله خط پایه گرفته شد. یافته ها: براساس آنالیز دیداری به روش دو ضابطه ای، عملکرد جسمانی و کیفیت زندگی افراد سوخته بهبود معناداری نسبت به مرحله خط پایه داشتند. اما توده بدون چربی نسبت به مرحله خط پایه افزایش غیرمعنادار داشت. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که تمرینات مقاومتی روشی موثر برای بهبود ریکاوری و درمان افراد سوخته است.
سمیه نورمحمد نجف آبادی فهیمه اسفرجانی
یائسگیآمنورهیدائمیاستکهحداقلبرایدورهییکسالهبعلتتوقفعملکردتخمدانهابهطولمیکشد[7]. دربسیاریازفرهنگها،اصطلاحیائسگیبامعنیبیحاصلیوافولوناتوانیدرباروریمتداعیشدهاست.حالآنکهیکیازمهمترینودرعینحالشگفتآورترینمراحلرشدانسانیاستکهبهلحاظبرخورداریازجلوههایمنحصربهفردوتاثیراتخاصیکهبرهمهیسطوحکارکردزیستی،روانی،اجتماعیفردبهجایمیگذارد،سازگاریزنبامحیطپیرامونشرابهگونهایچشمگیرتحتتاثیرقرارمیدهد. اززمانجوانیتامیانسالیتغییراتجسمانیآهنگتدریجیداردوبههمیندلیلبسیاریازافراداینتغییراترابهوضوحاحساسنمیکنند. یکیازتغییراتعمدهدردورانمیانسالیکهمعمولابازتابشدیدروانیبههمراهداردتغییراتجنسیاست کهاینتغییراتدرموردزنانومردانمتفاوتاست. بارزترینتغییرجنسیدرزنانمیانسالیائسگیاستکهاینروندمعمولاًدراواخردهه??یااوائلدهه??شروعمیشودوغالبابین 45 تا 55 سالگیرخمیدهد. میانگینسنیائسگیدربعضیازفرهنگهایجهانیدرحدود 51 سالگیگزارششدهاست[8]. اوایلیائسگیدورانبحرانیبرایکاهشتودهیعضلانی(سارکوپنیا) است،که یکیازجدیترینبرنامههایسلامتعمومیزنان به شمار می رود.تودهیبدونچربیتقریباًازسن 20 تا 90 سالگی 50 درصدکاهشپیدامیکند. سرعتاینکاهشبعدازسن 30 سالگی مشخص میشودوافزایشقابلتوجهیبعدازسن 50 سالگیدارد. ارتباطروشنیبینکاهشتودهیبدونچربیوکاهشقدرتعضلانیباظرفیتعملکردیوکیفیتزندگیوجوددارد. بهبودهایقابلتوجهیدرقدرتعضله ی زنان سالمندبعدازتمریناتمقاومتی گزارش شدهاست.درنتیجهاستراتژیهاییبرایحفظوافزایشتودهیبدونچربیزنانمسنکهشاملافزایشبرنامههایتمرینقدرتیاست،میبایستاتخاذشود. بهبود استقامت عضلانی اندام فوقانی همراه با بهبود توان اندام تحتانی منجر به افزایش در ظرفیت عملکردی و افزایش کیفیت زندگی می شود[9]. استفاده از تمرینات قدرتی به جای هورمون درمانی برای افزایش توده و قدرت عضلانی روش ارزشمندی برای زنانیائسهیمبتلابه سرطان،بیماریهایکبدی، اختلالانعقادخونوسندرومهایروتوراست[10]. ازدیگرعوارضدورانیائسگیمیتوانبهگرگرفتگیوازوموتور،پوکیاستخوان،بیماری هایقلبوعروق،مشکلاتحسی- عصبیخاص،افزایشفشار خون،مشکلاتروحیوروانی،عرقریزیشبانه،بدخوابی،اختلالدرفعالیتجنسی،تغییراتیدرپوستوموومشکلاتادراریاشارهکرد. همچنین یائسگیباعثتغییراتناسازگاریدرمتابولیسمانسولینوگلوکز،توزیعچربیبدن،انعقاد،فیبرینولیزواختلالعملکرداندوتلیالعروقیمیشود[11, 12].تغییراتیکهدرنیمرخچربیبعدازیائسگیاتفاقمیافتدهمراهباافزایشخطربیماریقلبی- عروقیاست که کمبوداستروژن مکانیزماصلیاینفرآینداست. استروژن علاوه بر حفظمطلوبنیمرخچربی،تونعروقراباافزایشتولیدنیتریک اکسایدتغییرمیدهدو تأثیراتآنتیاکسیدانیراافزایش میدهدکه این مکانیزم ها دردورانیائسگیازبینمیروند[13].افزایشسنباافزایشغلظتکلسترولتام،ldl وhdl3وتریگلیسریدوکاهشhdl و hdl2همراه است.شاخصتودهیبدنی (bmi)بهطورموثریوابستهبهغلظتکلسترولتاموldlاست. زنانیائسهبهطورمعناداریغلظتبالاییازکلسترولتام،تریگلیسرید،ldlوhdl3رادارنددرحالیکهغلظتهایhdlوhdl2بهطورمعناداریکاهشمییابد[7, 14]. مقایسهینیمرخلیپیدیزنانیائسهبازنانقبلازسنیائسگینشان می دهد کهزنانیائسهمیانگینبالاتریدرتریگلیسرید (8-10%) کلسترولتام (5-7%) وldl (10-12%) وکاهشhdl (4-6%) در مقایسه با زنان قبل از یائسگی دارند. اینتفاوتهامستقلازسن،شاخصتودهیبدنیوسایرمتغییرهااست. براساسنتایجتحقیقاتتغییراتدرچربیولیپوپروتئینهادر یائسگی مستقلازتأثیرافزایشسناست[15-19]. آپولیپوپروتئینaوآپولیپوپروتئینbبهترتیبپروتئینهایسازندهیhdlوldlهستند. نتایجتحقیقاتافزایشنسبتآپولیپوپروتئینbبهآپولیپوپروتئینaوکاهشhdlوآپولیپوپروتئینaرادر زنان یائسه در مقایسه با زنان قبل از سن یائسگی را نشانمی دهد. بطوریکه میانگینآپولیپوپروتئینbوآپولیپوپروتئینaدرزنانقبلازیائسگیبهترتیببرابرmg/dl)3/131، 6/68) ودرزنانیائسهبهترتیببرابر (mg/dl1/74، 1/108)گزارش شده است[7, 12]. هورموندرمانیبعدازیائسگیهمراهباکاهشبیماریقلبی- عروقیاستواینتأثیرحفاظتیاستروژنازقلبمیتواندبهعنوانبخشیازتغییراتدرچربینسبتدادهشود. هورمون درمانی فعالیت گیرندهیldlرا تنطیم می کندو به نظر می رسد که جایگزینی هورمون از اکسیداسیون ldl جلوگیری می کند.از جمله عوارض هورمون درمانی می توان به سرطان دیواره رحم (آندومتر)، سرطان سینه،سرطان تخمدان،ایجاد لخته خون در وریدها(ترومبوز وریدی)،خونریزی رحم،تهوع،استفراغ سردرد و افسردگی اشاره کرد. فعالیتبدنیمنظم،بهبودهاییدرمتابولیسمچربیوگلوکزبهوسیلهیافزایشحساسیتانسولینوhdlوکاهشldlوتریگلیسیریدرانشاندادهاست[11].بنابراینتأثیرمداخلهیدرمانیورزشبهعنواناستراتژیبزرگومهمکاهشخطربیماریقلبی- عروقیمطرحشدهاست. به نظر می رسد که ورزش با افزایشفعالیتلیپوپروتئینلیپازکبد،متابولیسمhdlراافزایش میدهد.همچنین کاهشفعالیتتریگلیسریدلیپازکبدhtgla وافزایشفعالیتلیستینکلسترولاسیلترانسفرازlcat بعدازتمرینورزشیمیتواندبهافزایشhdlکمککندهرچندکهتأثیرتمرینورزشیرویفعالیتلیپوپروتئینلیپاز (lpla)وlcatدرزنانبهطورناچیزیمشخصشدهاست،اماتفاوتهایمیزانفعالیتlplaدرزنانتمرینکردهوتمریننکردهییائسهیچاقمشاهدهشدهاست[20]. تغییراتمطلوبدرتریگلیسیرید،ldlوhdlبعدازورزشهوازیوتمریناتاستقامتیگزارششدهاست. اخیراًتوصیههایدانشکدهیپزشکیورزشیآمریکا (ascm) برایافرادبزرگسالومسنمبنیبرتمریناتمقاومتیاست[21]. بطوریکه تمرینات مقاومتی در آب هم می تواند یک جزء مهم در برنامه های توانبخشی قلبی برای بهبود قدرت و استقامت عضلانی مورد استفاده قرار گیرد. ورزشدرآبیکشکلمناسبتمرینبرایکسانیکهمبتلابهناتوانیارتوپیتیکهستند،تلقیمیشود. تمریندرآباثردوجانبهیشناوریومقاومتمحیطیرافراهممیکندکهبههزینهیانرژیبالاییبافشارکمتربهمفاصلهمراهاست. خاصیتحداقلمرکزثقل،نیرووفشارواردهبهمفاصلراکاهشدادهومحیطورزشیمناسبیبرایبیمارانمبتلابهآرتروز،کمردرد،پوکیاستخوانودیگربیمارانیکهباورزشدرخشکیبامحدودیتمواجههستند،فراهممیکند[22]. استفاده ازتمریناتقدرتیبرایبهبودترکیببدنیوقدرتبدونتغییرمعناداریدرظرفیتهوازیگزارششدهاست. [21]. اگر چه تأثیرتمریناتمقاومتیرویمتابولیسمچربیدرمقایسهباتمریناتهوازیکمترموردمطالعهقرارگرفتهاست. گزارشاتیازبهبودنیمرخچربیدرهر دوگروهمردانوزنانبعدازتمریناتمقاومتیشدیدوجوددارد. کاهشکلسترولتام وldlدرزنانیائسهبعدازتمریناتقدرتیبا 70 درصدیکتکراربیشینهگزارششدهاست، گرچه برخی تحقیقات تغییراتقابلتوجهیراگزارشنکردهاند[23]. یک راه حل مناسب برای افرادی که توانایی انجام تمرینات قدرتی شدید را ندارند، تمرین در آب است که از هیچ وسیله سنگین ماشینی برای افزایش فشار استفاده نمی شود. یکی از اصلی ترین مزایای تمرین قدرتی در آب این است که فرد قادر به اجرای شدت بالایی از تمرین بدون هیچ دردی وفشار است. از دیگر فواید تمرین در آب می توان به بهبود در سازگاری قلبی-عروقی، افزایش قدرت و تون عضله، سوخت کالری و کمک به توانبخشی آسیب و ریکاوری اشاره کرد[24]. اگر چه نتایج تحقیقات اثر تمرینات هوازی شدید بر سلامتی عمومی و نیمرخ لیپیدی را گزارش داده اند، اما موضوعی که کمتر واضح است این است که چگونه تمرینات مقاوتی می تواند ترکیب بدنی و لیپوپروتئین های چربی بدن را در افراد مسن بهبود بخشد.با توجه به اینکه به ورزش در آب به عنوان بهترین نوع تمرین ورزشی برای افراد مسن سفارش شده است، اما در مورد سازگاری های فیزیولوژیکی که در این افراد اتفاق می افتد اطلاعات زیادی در دست نیست. همچنین در مورد تاثیر روش های مختلف تمرینات قدرتی مثل تمرینات قدرتی با کش در آب روی این پارامترها یا دیگر شاخص های سلامتی عمومی بدن اطلاعات اندکی در دست است. بنابراین هدف از مطالعه تحقیق حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی فزآینده در آب با استفاده از کش بر روی نیمرخ لیپیدی و قدرت ایزومتریک زنان یائسه است.
میلاد بختیار فهیمه اسفرجانی
چکیده سالمندی فرآیندی است که با کم تحرکی و به دنبال آن افزایش خطر بیماریهای مختلف از جمله افزایش چربی خون، فشار خون و مشکلات سیستم ایمنی همراه است. به نظر می رسد که فعالیت بدنی میتواند پیامدهای ناشی ازافزایش سن را کاهش دهد. لذا بدین منظور تاثیر12 هفته تمرینات منتخب پیلاتس بر عوامل خطرزای قلبی و سلول های دفاعی زنان سالمند حاضر در مرکز توانبخشی سالمندان فرهیختگان شهرکرد مورد بررسی قرارگرفت. 29 نفرازسالمندان بادامنه سنی(62تا78سال)به صورت دردسترس هدفمند دراین مطالعه شرکت کردند و در دوگروه کنترل(14نفر) و تجربی (15نفر)تقسیم شدند. قبل ازشروع برنامه تمرینی فشار خون سیستول و دیاستول، سطوح لیپیدی خون شامل تری گلیسیرید، کلسترول تام،hdl وldl وسلولهای دفاعی شامل لنفوسیت، مونوسیت و نوتروفیل اندازه گیری شد. سپس گروه تجربی به مدت12هفته، با3جلسه تمرین در هفته (هرجلسه60دقیقه)درتمرینات پیلاتس شرکت کردند. پس از اتمام دوره تمرینات مجددا اندازه گیری ها انجام شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمارتوصیفی و استنباطی (آزمونt) استفاده گردید و سطح معناداری(05/0)درنظرگرفته شد. براساس نتایج تحقیق بین مقادیر hdl ،ldl ,tg فشارخون سیستول و دیاستول، لنفوسیت ونوتروفیل درگروه کنترل وتجربی تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما میزان تغییرات کلسترول تام و مونوسیت بین گروه کنترل وتجربی اختلاف معناداری رانشان داد. به نظر می رسد که12هفته تمرینات پیلاتس بر نیمرخ لیپیدی و سیستم ایمنی تاثیر قابل توجهی ندارد و جهت اثر بخش بودن تمرینات باید از تمرینات با شدت بالاتر استفاده کرد. کلید واژه : تمرینات پیلاتس، سالمند،عوامل خطرزای قلبی، سلول های دفاعی
مصیب میرحسینی فهیمه اسفرجانی
چکیده : پیشگیری و کنترل دیابت به عنوان یکی از اولویت های اصلی و مهم در سراسر جهان قلمداد می شود و افزایش فعالیت بدنی و اجرای تمرینات ورزشی نقش مهمی در کنترل دیابت دارد. هدف از این تحقیق تعیین تاثیر 12 هفته تمرین یوگا بر ترکیب بدنی، قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله (hba1c) و توان هوازی (vo2max) بیماران مبتلا به دیابت نوع بود. در این تحقیق ?0 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 4/5±3/49 سال حضور داشتند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه تجربی (15(n= و گروه کنترل (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته ? جلسه به مدت 60 دقیقه به تمرین یوگا پرداختند. متغییرهای وزن، درصد چربی، قند خون ناشتا (fbs)، قند خون 2 ساعته (iih.p.p)، hba1c، vo2max ، فشارخون سیستول و دیاستول قبل وبعد از دوره تمرین اندازه گیری شدند. سطح معناداری برای تمام متغییرها (05/0>p) در نظر گرفته شد. به منظور مقایسه تغییرات بین دو گروه، تفاضل میانگین ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون، کاهش معناداری را در وزن، درصد چربی، fbs، iih.p.p، hba1c و فشارخون سیستول و افزایش معناداری را در vo2max در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. در حالی که فشارخون دیاستول در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نیافت. نتیجه گیری: تجویز تمرینات یوگا (بمدت 12هفته) تاثیر معناداری بر کنترل قند خون افراد مبتلا به دیُابت نوع 2 دارد. کلید واژه ها: تمرین یوگا، ترکیب بدنی، fbs، iih.p.p، hba1c، vo2max و دیابت نوع 2
فاطمه رضوان پور مریم نزاکت الحسینی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات پیلاتس بر کارکردهای شناختی، عملکرد حرکتی بالاتنه و پایین تنه بیماران مبتلا به سکته مغزی بود. 24 بیمار سکته مغزی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای شهر اصفهان در 6 ماهه دوم سال 1389 به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (12نفر) و کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. ابزار های تحقیق شامل آزمون حافظه بالینی وکسلر، آزمون ویسکانسین، آزمون عملکرد حرکتی ولف و آزمون 30 ثانیه نشستن و برخاستن بود. گروه تجربی در مدت 8 هفته، هفته ای 3 روز و روزانه 60 دقیقه به انجام تمرینات پیلاتس پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازگیری های مکرر استفاده شد. نتایج بدست آمده تفاوت معنی داری را در بهره حافظه، عملکرد اجرایی و عملکرد حرکتی پایین تنه گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه و گروه شاهد، پس از 8 هفته تمرین نشان داد. اما با وجود مشاهده بهبود عملکرد حرکتی بالاتنه در گروه تجربی، تفاوت معناداری میان گروه تجربی و شاهد در عملکرد حرکتی بالاتنه مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش، مجموعه تمرینات منتخب پیلاتس، در بهبود کارکرد شناختی و عملکرد حرکتی پایین تنه بیماران مبتلا به سکته مغزی موثر بوده است.
نسیم بهزادنژاد محمد مرندی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 ماه تمرین مقاومتی بر سطوح igf1 , gh و igfbp3 پلاسمای افراد با سوختگی شدید بود. روش پژوهشی از نوع مورد منفرد با طرح خط پایه ی چندگانه شرکت کنندگان می باشد آزمودنی های این پژوهش دو زن با سوختگی شدید ( درجه3) در دامنه سنی 20 تا30 سال در بیمارستان سوانح و سوختگی مرکزی شهر بودند، که پس از تعیین موقعیت خط پایه، به صورت پلکانی وارد طرح پژوهشی شده ، طی 8 ماه مداخله ی انفرادی، تمرینات مقاومتی را انجام داده و یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 ماه پی در پی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند، ابزار سنجش پژوهش حاضر نمونه گیری خونی به منظوراندازه گیری igf1 , gh و igfbp3 بود ، نمونه های خونی در به صورت ناشتا و 24 ساعت پس از تمرینات در پایان هرماه گرفته شد. بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، تمرینات مقاومتی در هر دو آزمودنی موجب تغییر در سطوح gh , igf1 و igfb3 شده است . (pnd 75% برای آزمودنی اول در gh و87.5% برای آزمودنی دوم) و (pnd در igf1 و igfbbp3 در هر دو آزمودنی 100%). به نظر می رسد تمرین مقاومتی طولانی مدت بتواند باعث افزایش عوامل رشدی در افراد با سوختگی شدید شود، یااز روند معکوس و کاهش بیش از حداین عوامل پس از سوختگی جلوگیری کند، در نتیجه باعث تسریع در بهبود جراحتها شود.
سعیده مجرد ازبرمی بهمن میرزایی
دیسمنوره یکی از اختلالات شایع دستگاه تناسلی است که تقریبًا 50 درصد از زنان دارای دوره قاعدگی منظم را درگیر می¬کند. دیسمنوره اولیه به درد قاعدگی در غیاب بیماری قابل اثبات لگنی اطلاق می¬گردد که معمولاً در دو سال اول بعد از قاعدگی هنگامی که تخمک گذاری برقرار می¬شود، بروز می¬کند. هدف مطالعه حاضر مقایسه شیوع و شدت دیسمنوره اولیه در ورزشکاران و غیرورزشکاران و ارتباط آن با برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی بود.
راضیه هژبرنیا مریم نزاکت الحسینی
نوعی از تقسیم بندی افراد در مطالعات شخصیت، مدل صبحی و بعدازظهری است. به نظر می¬رسد که بین شخصیت افراد صبحی و عصری و کارکردهای شناختی ارتباط وجود دارد. یکی از مهم¬ترین کارکردهای شناختی حافظه می¬باشد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه بهره حافظه افراد با تیپ شخصیتی صبحی و عصری پس از یک دوره تمرینات هوازی در صبح و عصر بوده است. بدین منظور 37 دانشجوی دختر دانشگاه اصفهان با میانگین سنی 58/2 ± 11/24 به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و به دو گروه صبحی و عصری تقسیم¬ شدند. سپس آزمودنی¬های گروه¬های تمرینی ( افراد صبحی تمرین در صبح، افراد صبحی تمرین در عصر، افراد عصری تمرین در صبح و افراد عصری تمرین در عصر) به مدت 8 هفته در دو زمان صبح (8 صبح) و عصر (4 عصر) به انجام تمرینات ایروبیک پرداختند. برای بررسی تیپ شبانه¬روزی از پرسش¬نامه صبحی - غروبی هورن - استبرگ و بهره حافظه از آزمون¬ حافظه بالینی وکسلر استفاده شد. داده¬ها از طریق آزمون کوواریانس و t با دو نمونه مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که زمان آزمون بر بهره حافظه افراد صبحی پس از یک دوره تمرینات هوازی در صبح اثر معناداری داشت و یک دوره تمرینات هوازی در صبح و عصر بر بهره حافظه افراد صبحی در آزمون عصر تأثیر معنی¬داری داشت. با توجه به یافته¬های پژوهش حاضر می¬توان چنین نتیجه گرفت که زمان آزمون و زمان تمرین بر بهره حافظه افراد صبحی اثر گذار بوده است.
فاطمه مختاری فهیمه اسفرجانی
چکیده فعالیت بدنی به همراه رژیم غذایی، پایه ای در درمان دیابت در نظر گرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر تاثیر ترکیبی 12 هفته تمرین هوازی و مصرف بتاگلوکان جو بر قند و نیمرخ لیپیدی زنان دیابتی نوع دو بود. 24 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین سنی 49 سال به صورت هدفمند انتخاب، و پس از پر کردن فرم های رضایت نامه، در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به سه گروه، کنترل (n=8)، گروه تجربی ورزش و تغذیه (n=8) و گروه تغذیه (n=8) تقسیم شدند. گروه تجربی تغذیه، در طول دوره آزمون، روزانه یک عدد نان جو با 4 گرم بتاگلوکان را به مدت 12 هفته مصرف کردند. گروه تجربی ورزش و تغذیه علاوه بر مصرف نان جو، در جلسات پیاده روی پیشرونده با شدت 60-70% حداکثر ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. این برنامه با دو جلسه در هفته به مدت 20 دقیقه شروع و با یک روند افزایشی، به سه بار در هفته به مدت 60 دقیقه، پس از 12 هفته پایان یافت. گروه کنترل فعالیت منظمی انجام ندادند. متغیرهای اندازه گیری شده در این تحقیق شامل وزن، درصد چربی، قند خون، تری گلیسیرید،کلسترول، ldl، hdl، فشار خون سیستول ودیاستول بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آنوا) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه آزمودنی ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق، کاهش معناداری را بر قند خون ناشتا در گروه ترکیب ورزش و تغذیه و گروه تغذیه در مقایسه با گروه کنترل نشان داد، در حالی که درتغییرات نیمرخ لیپیدی، فشار خون و ترکیب بدن هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد ترکیب تمرین هوازی و مصرف بتاگلوکان، و یا مصرف بتاگلوکان به تنهایی در رژیم غذایی می تواند سبب کاهش قند خون بیماران دیابتی نوع دو گردد. بنابراین باید در پیشگیری و بخشی از فرآیند درمان دیابت، به این عوامل توجه بیشتری نمود. کلید واژه ها: تمرین هوازی، دیابت نوع دو، نیمرخ لیپیدی، قند خون، بتاگلوکان جو.
مهرنوش اسماعیلیان احمدرضا موحدی
این مطالعه بر روی 3 پسر فلج مغزی با میانگین سنی 5/6 سال انجام شد .بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری نمودار داده ها ، مداخله ی مورد نظر برای هر سه شرکت کننده در قدرت و تعادل ، اثربخش بوده است و میزان قدرت و تعادل افراد بعد از پایان مداخله نسبت به مرحله ی پایه بهبود داشته است . نتیجه گیری : انجام تمرینات مقاومتی و تعادلی می تواند باعث افزایش قدرت و تعادل کودکان مبتلا به فلج مغزی شود .
مینا حقیقی نجف آبادی محمد مرندی
چکیده ندارد.
فهیمه اسفرجانی حجت الله نیکبخت
نتایج تحقیق نشان می دهد که گزینش بازیکنان پایگاهها از نظر طول قد و طول اندامها که از ویژگیهای ژنتیکی بوده و کمتر تحت تاثیر تمرین قرار می گیرند، مناسب و مشابه بازیکنان تیم ملی است . این بازیکنان از وزن و وزن بدون چربی کمتری نسبت به قهرمانان ملی برخوردارند که با تغذیه و تمرین صحیح قابل جبران است . اتخاذ روشهای تمرینی مناسب جهت افزایش استقامت ، توان بی هوازی، پرش عمودی، قدرت و سرعت بازیکنان پایگاهها به منظور رسیدن به سطح قهرمانی ضروری به نظر می رسد.