نام پژوهشگر: حسین علوی طبری
مهرناز مهدی زاده ویدا مجتهدزاده
در دو دهه اخیر ، مدیریت عملکرد سازمانی به یکی از موضوع های مورد توجه و جذاب تبدیل شده است . بسیاری از دانشمندان و متخصصان حوزه مدیریت بر این باورند که کارکنان مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهره وری هستند و باید نیروی انسانی را مبنای اصلی فرایند افزایش کارایی و بهره وری و نوعی سرمایه بحساب آورد . نیروی انسانی با کیفیت و دانش مدار مهم ترین مزیت رقابتی سازمان و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز است .ارائه محصولات و خدمات متفاوت و متمایز با کیفیت، کاهش هزینه ها، خلاقیت و نوآوری وافزایش رقابت پذیری از مزایای وجود منابع انسانی کیفی و دانش مدار است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثر سرمایه های فکر ی بر عملکرد صنعت بیمه از دیدگاه مدیران می باشد . از این رو در ابتدا با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری پرداخته شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است و جامعه آماری، مدیران صنعت بیمه کشور می باشد. به این منظور پرسشنامه ای با 40 سوال طراحی و بین مدیران 15 شرکت بیمه توزیع گردید. برای آزمون فرضیه کلی و فرضیه های فرعی روش های آماری رگرسیون ساده ، چندگانه و گام به گام با استفاده از نرم افزار spss بکار گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد، هنگامی که اثر سرمایه های فکری ، انسانی ، مشتری (رابطه ای ) و ساختاری به طور جداگانه و مستقل از یکدیگر بر عملکرد مورد بررسی قرار می گیرد ، هرکدام از این عوامل رابطه معنی داری با عملکرد دارند؛حال آن که در بررسی تاثیر همزمان این عوامل بر عملکرد، تنها سرمایه ساختاری و انسانی رابطه معنی دار با عملکرد دارند .
رضوان مسیبی ویدا مجتهد زاده
هدف این پژوهش، دستیابی به چگونگی رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و سود آوری شرکت،هم چنین تأثیر اجزای مختلف مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری می باشد. تعداد 101 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران ، به عنوان نمونه آماری انتخاب و اطلاعات آن ها برای بازه زمانی1383-1387جمع آوری گردید . به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره ، استفاده شد. نتایج بدست آمده، وجود رابطه معکوس و معنی دار بین چرخه تبدیل وجه نقد، دوره پرداخت بدهی ها و دوره وصول مطالبات با سودآوری را تایید کرد. با این که وجود رابطه معنی دار بین متوسط دوره نگهداری موجودی کالا و سودآوری تایید نشد اما به دلیل تایید سه فرضیه فرعی دیگر که مستقل از هم هستند ،رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری شرکت تایید گردید. به علاوه از آن جا که چرخه تبدیل وجه نقد مهمترین سنجه برای ارزیابی مدیریت سرمایه در گردش می باشد، رابطه آن با سودآوری تایید شد و نتیجه گرفته می شود که بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری رابطه معنی دار وجود دارد. هم چنین نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت بین لگاریتم فروش و سودآوری،رابطه منفی بین نسبت بدهی های مالی و سودآوری را نشان داد. همچنین نوع صنعت نیز برسودآوری تاثیر داشت.
هدی ساسانی حسین علوی طبری
در این پژوهش، نقش مدیریت سود در شرکت هایی که حداقل سه سال پیاپی سود افزایشی گزارش کرده اند بررسی می شود.به عبارتی در این پژوهش تغییرات مدیریت سود در طی سالهای پایانی زنجیره افزایشی شرکت ها بررسی می شود. همچنین بررسی می شود که آیا آثار تجمعی ناشی از مدیرت سود افزایشی در طی زنجیره سود شرکت ها، باعث می شود تا توانایی شرکت جهت استفاده از مدیریت سود کاهش یابد و زنجیره سود افزایشی شرکت متوقف گردد. در این راستا 2 فرضیه طراحی شد که با بکارگیری 170 شرکت نمونه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1389-1383 مورد آزمون قرار گرفتند. این شرکت ها در بازه زمانی ذکر شده دارای حداقل یک زنجیره سود سه ساله بوده اند. نتایج بدست آمده که طبق روش رگرسیون چند متغیره به صورت داده های پانل و رگرسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفت، نشان داد که شرکت هایی که دارای زنجیره سود افزایشی هستند طی سالهای انتهای زنجیره سود، بیشتر درگیر مدیریت سود می شوند. همچنین نشان داد وقفه در زنجیره سود شرکت ها با خالص دارایی عملیاتی شرکت رابطه مستقیم دارد.
نیکو جوانبخت حسین علوی طبری
هدف این پژوهش از یک سو بررسی رابطه فرصت های سرمایه گذاری و کیفیت حسابرسی و از سوی دیگر بررسی رابطه فرصت های سرمایه گذاری و اقلام تعهدی اختیاری با در نظر گرفتن نقش کیفیت حسابرسی به عنوان سازوکار کنترلی در استفاده از مدیریت سود در شرکت های دارای فرصت سرمایه گذاری است. به این منظور دو فرضیه طراحی گردید. نظریه نمایندگی بیان می کندکه کنترل های نظام راهبری شرکتی با عدم تقارن اطلاعاتی رابطه دارد. اما میزان عدم تقارن اطلاعاتی در همه شرکت ها یکسان نیست. شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری عدم تقارن اطلاعاتی بالاتری دارند، زیرا قابلیت مشاهده و کنترل فرصت های سرمایه گذاری پایین می باشد و مدیران اطلاعات محرمانه ای درباره ارزش پروژه های آتی دارند. مدیران برای افزایش منافع خود از مدیریت سود استفاده می کنند و با دانش و اطلاعات شخصی، فرصت های سرمایه گذاری سازگار با اهداف خود را انتخاب و برتصمیم های شرکت تاثیر می گذارند. فرصت های سرمایه گذاری اقلام تعهدی اختیاری را تحت تأثیر قرار می دهد. شرکت های با فرصت سرمایه گذاری بالا نسبت به شرکت های با فرصت سرمایه گذاری پایین در محیط نامطمئن تری فعالیت می کنند (myer,1977). این عدم اطمینان بالا انعطاف پذیری بیشتری به مدیران این شرکت ها در برآورد اقلام تعهدی می دهد. هم چنین به دلیل بالا بودن عدم تقارن اطلاعاتی در این شرکت ها قابلیت مشاهده فعالیت مدیران کاهش می یابد. از این رو، کاهش قابلیت تایید برآوردهای حسابداری مدیران منجر به افزایش اقلام تعهدی اختیاری می گردد (lai,2009). هزینه های نمایندگی مدیران و سهامداران در شرکت های دارای فرصت های رشد بیشتر و نیازمند کنترل های بیشتری می باشد. یکی از ابزارهای کنترل، حسابرسی است. تخصص حسابرس در صنعت یکی از ابعاد مهم کیفیت حسابرسی می باشد. موسسات حسابرسی، تخصص در صنعت را از طریق تجربه گسترده حسابرسی، آموزش پرسنل متخصص، سرمایه گذاری در فن آوری اطلاعات کسب می کنند. این دانش خاص، حسابرسان را قادر می سازد تا خدمات حسابرسی با کیفیت تری به صاحبکاران خود از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، استفاده از توانایی بالای کشف ارائه نادرست و محدود کردن رفتارهای اختیاری مدیریت ارائه نمایند (deboskey&jiang,2011). با توجه به بالا بودن ریسک عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های دارای فرصت های سرمایه گذاری، انتظار می رود که مدیریت سود به وسیله اقلام تعهدی در این شرکت ها بالا باشد.درنتیجه این شرکت ها به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود فرصت طلبانه توسط مدیران، تمایل بیشتری به استفاده از حسابرسی با کیفیت بالا دارند. نتایج آزمون فرضیه اول نشان می دهد که در دوره شش ساله 1385-1389، فرصت های سرمایه گذاری در شرکت های مورد بررسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار ندارد. این نتیجه مطابق با یافته های برخی پژوهش ها ازجمله پژوهش هایی مانند پژوهش انجام شده توسط افریانی و دیانتی (2011) است. اما با نتیجه پژوهش هایی مانند پژوهش لای (2009) سازگار نمی باشد. تصور می شود این عدم سازگاری به دلیل استفاده از شاخص تخصص در صنعت حسابرس به عنوان معیار کیفیت حسابرسی است، در حالی که در ایران موسسات حسابرسی بر اساس میزان تخصص در صنعت طبقه بندی نشده اند. علاوه بر این حسابرسی بسیاری از شرکت های بزرگ در صنایع خاص توسط سازمان حسابرسی انجام می گیرد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم حاکی از آن است که فرصت های سرمایه گذاری با اقلام تعهدی اختیاری رابطه مثبت و معنادار دارد، و افزایش کیفیت حسابرسی این رابطه را کاهش می دهد. مدیران از عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت های دارای فرصت سرمایه گذاری برای مدیریت سود به وسیله اقلام تعهدی اختیاری استفاده می کنند که استفاده از حسابرسان متخصص در صنعت موجب کاهش آن می گردد. به عبارت دیگر حسابرسانی که دارای دانش و تجربه لازم در یک صنعت خاص می باشند شاید بهتر بتوانند مدیریت را از دستیابی به مدیریت سود باز دارند. هر چند نتایج حاصل از آزمون فرصیه اول نشان داد که بین فرصت های سرمایه گذاری و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد، اما زمانی که کیفیت حسابرسی به عنوان سازوکار کنترلی در بکارگیری مدیریت سود در شرکت های دارای فرصت سرمایه گذاری مورد توجه قرار گرفت؛ اثر کاهنده آن بر این رابطه نمایان گردید. نتایج حاصل از فرضیه دوم با نتایج پژوهش هایی از جمله پژوهش راسمین (2010)، چن، الدر و هانگ (2010)، میترا و حسین (2010)، چلن و سیرگار(2012)، دارابی، کوثری مهر و حسن نژاد (2012)، اعتمادی، محمدی و ناظمی اردکانی (1388)، شورورزی و آزادوار (1389) و محمدآقایی و مهدی ناظمی اردکانی (1391) سازگار است.
فاطمه پزشک زاده حسین علوی طبری
هدف این تحقیق، بررسی میزان اتکای حسابرسان مستقل بر انواع حسابرسی داخلی و همچنین تاثیر ارائه خدمات مشاوره ای توسط حسابرسان داخلی برون سپاری و مشترک بر میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار آن ها، می باشد. جامعه آماری تحقیق موسسات حسابرسی معتمد بورس در تهران بود، و نمونه ها بر اساس نمونه گیری تصادفی تعیین شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود که پس از تعیین روایی و پایایی بین نمونه ها توزیع شد
مژگان رباط میلی حسین علوی طبری
فرآیند کشف قیمت، عبارت است از انتقال اطلاعات مربوط و خاص در قیمت سهام، به هنگام بودن کشف قیمت نیز اشاره به سرعت انتقال اطلاعات مربوط در قیمت سهام دارد. در واقع، ممکن است کلیه سهام موجود در بازار فوراً کشف قیمت شوند در حالی که سرعت انتقال اطلاعات در هر شرکت نسبت به شرکت دیگر متفاوت باشد. نتایج حجم وسیعی از تحقیقات، وجود اطلاعات ناقص در بازار اوراق بهادار را مستند نموده است. اطلاعات ناقص به طور بالقوه مانع کشف به هنگام قیمت شده و تعدیل قیمت سهم به اطلاعات جدید با تاخیر انجام می شود. از این رو، هدف تحقیق بر اساس رویکری جدید، شناخت ارتباط کیفیت و ماهیت (خوب یا بد بودن اخبار سود) اطلاعات حسابداری به همراه جریان اطلاعات موجود در شکل گیری به هنگام فرآیند کشف قیمت سهام و شناخت پیامد اثرات کیفیت اطلاعات حسابداری از منظر بازار اوراق بهادار می باشد. فرضیه های تحقیق طی سال های 1380 تا 1390 با استفاده از نمونه ای مشتمل بر 93 شرکت و 1023 مشاهده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی همبستگی بین چهار معیار گزارشگری به هنگام نشان داد، تاخیر در گزارشگری مالی، عدم تقارن زمانی در انتشار اخبار خوب و بد و تاخیر در تعدیل قیمت سهام در محیط گزارشگری ناشران بورسی حاکم است. کیفیت اطلاعات حسابداری به همراه جریان اطلاعات موجود در بازار اوراق بهادار با کشف به هنگام قیمت در ارتباط است. از سوی دیگر، کیفیت ضعیف اطلاعات حسابداری با میزان تاخیر در تعدیل قیمت نیز، در ارتباط است؛ به نحوی که، کیفیت ضعیف اقلام تعهدی به طور متوسط منجر به 3 درصد افزایش تاخیر در تعدیل به هنگام قیمت سهام می شود. همچنین، تأخیر در تعدیل قیمت سهام، در نتیجه اطلاعات حسابداری با کیفیت پائین، با بازده های آتی بیشتر در ارتباط است. بررسی ارتباط ماهیت اطلاعات حسابداری با سرعت کشف قیمت نشان داد، واکنش سرمایه گذاران و تعدیل قیمت سهام در مقابل اخبار خوب نسبت به اخبار بد سود سریع تر است. در واقع، ماهیت اطلاعات حسابداری به همراه سایر ابعاد کیفیت اطلاعات حسابداری بر سرعت تعدیل قیمت موثر است.
مریم عامری شهناز مشایخ
چکیده ندارد.
نجمه خدابخشی پیرجل ویدا مجتهدزاده
چکیده ندارد.
نسیم حراف عموقین شهناز مشایخ
چکیده ندارد.
سهیلا طرقه حسین علوی طبری
چکیده ندارد.
مهین عبداللهی شهناز مشایخ
در این مطالعه رابطه بین تمرکز مالکیت، عملکرد شرکت و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. از این رو تعداد 64 شرکت در طی دوره 1380 تا 1385 بررسی گردیدند. رویکرد انتخابی برای آزمون فرضیات با استفاده از تلفیق داده های مقطعی و زمانی می باشد. در این تحقیق از روش رگرسیون حداقل مربعات ادغام شده (پانل دیتا) استفاده شده است. تمرکز مالکیت با استفاده از درصد مالکیت سهامداران عمده بالای 5 درصد، عملکرد با استفاده از معیارهای roa، roe و q توبین و سیاست تقسیم سود با استفاده از نسبت سود تقسیمی (dps/eps) سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که در سطح اطمینان 95% بین تمرکز مالکیت و دو معیار عملکرد یعنی roe و q توبین رابطه معناداری وجود دارد. به طوریکه تمرکز مالکیت 12/67 درصد از تغییرات roe و 13/11 درصد از تغییرات q توبین را تفسیر می کند. یعنی هرچه تمرکز مالکیت بیشتر باشد کنترل بیشتری بر مدیران اعمال شده و عملکرد شرکت بهبود می یابد. همچنین بین معیار عملکرد roe و نسبت سود تقسیمی رابطه ای معنادار مشاهده شد که 10/27 درصد از تغییرات نسبت سود تقسیمی توسط معیار عملکرد roe تفسیر می شود. به این معنا که بهبود عملکرد می تواند افزایش سود تقسیمی را به دنبال داشته باشد. در عین حال از نظر آماری رابطه ای معنادار بین تمرکز مالکیت و نسبت سود تقسیمی مشاهده نشد.
شلیر مکی حسین علوی طبری
این تحقیق به بررسی عملکرد بلندمدت سهام عرضه اولیه، در بازار اوراق بهادار تهران، در طول یک سال بعد از ورود به بورس می پردازد. هدف از این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا سرمایه گذاری بلندمدت سهام در عرضه های اولیه در بازار اوراق بهادار تهران، سرمایه گذاران را با بازده منفی مواجه می کند؟ بعلاوه، تاثیر برخی ویژگی های شرکت قبل از ورود به بورس و در بدو آن ، بر عملکرد بلندمدت سهام این شرکتها بررسی می شود. نمونه تحقیق شامل 143 شرکت است که طی سالهای 1376 تا 1386 برای نخستین بار به بازار اوراق بهادار عرضه شده اند . در این تحقیق تاثیر عواملی از قبیل اندازه شرکت در هنگام ورود به بورس، عملکرد شرکت قبل از ورود به بورس ، نوع و ساختار مالکیت شرکت قبل و بعد از ورود به بورس و همچنین بازده کوتاه مدت عرضه اولیه بر عملکرد بلندمدت عرضه اولیه بررسی شد. محاسبه عملکرد بلندمدت عرضه اولیه و بازده کوتاه مدت با استفاده از مدل ریتر(1991) و بر اساس روش بازده خرید و نگهداری انجام شد. دوره بلندمدت مورد بررسی در این تحقیق معادل دوازده ماه پس از پایان دوره کوتاه مدت و دوره کوتاه مدت معادل دوره ای دو ماهه پس از نخستین روز مبادله سهام انتخاب شد. انتخاب دوره های فوق، بر اساس نظر سنجی از فعالان بازار سرمایه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که عرضه اولیه در بازار اوراق بهادار تهران، به طور متوسط دچار افت عملکرد در بلندمدت است . همچنین سرمایه گذاری کوتاه مدت در سهام عرضه اولیه بازدهی مثبت برای سرمایه گذاران ایجاد می کند. اندازه شرکت در زمان ورود به بورس و عملکرد شرکت قبل از ورود به بورس با عملکرد بلندمدت عرضه اولیه رابطه منفی معنادار دارند. دولتی یا غیر دولتی بودن شرکت ها قبل از ورود به بورس تاثیری بر عملکرد بلندمدت عرضه اولیه ندارد. همچنین میزان حفظ مالکیت توسط سهامداران اصلی و میزان مالکیت سهامداران عمده در فرایند عرضه اولیه، عملکرد بلندمدت عرضه اولیه را تحت تاثیر قرار نمی دهد. نهایتاً، بین بازده کوتاه مدت عرضه اولیه و عملکرد بلندمدت عرضه اولیه رابطه معناداری وجود ندارد.
یاسمین هاشمی نیک رضوان حجازی
تحقیق حاضر به امکان سنجی استقرار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای تولید کننده نوار تفلون اقدام ورزیده است. فرضیه اصلی تحقیق حاضر بدین شرح است که نتایج حاصل از بکارگیری سیستمهای حسابداری بهای تمام شده بر مبنای روش جذبی سنتی ، قادر نیستند اطلاعات دقیق مورد نیاز مدیران مالی و مدیران عامل این شرکتها را در ارتباط با تعیین بهای تمام شده واقعی و قیمت گذاری محصولات تولیدی در اختیار آنان قرار دهند. فرض صفر حاکی از این ادعاست که اطلاعات بدست آمده از سیستم های حسابداری بهای تمام شده بر مبنای روش جذبی سنتی پاسخگوی نیاز مدیران به اینگونه اطلاعات می باشد. دلیل اصلی انتخاب صنعت تولید نوار تفلن جهت انجام تحقیق علاوه بر دسترسی به مدیران شرکتهای فعال در این زمینه ، هماهنگی شرایط موجود در صنعت مذکور با شرایطی است که برای استقرار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت عنوان شده است.