نام پژوهشگر: فرنگیس پرویزی
الهام قلعه قوند ابوالقاسم رادفر
راه یافتن زبان و ادبیات فارسی به شبه قاره هند و پاکستان، از زمان محمود غزنوی، باعث شد زبان فارسی به مدت چند قرن زبان سیاست، دین، علم، ادب و هنر در شبه قاره گردد. بنابراین، دولت مردان و فرهیختگان بومی و مهاجر، برای آموختن زبان فارسی، به دو ابزار فراگیر زبان فارسی، یعنی تألیف فرهنگ های لغت و دستور زبان فارسی توجّه بسیاری مبذول داشتند. کتاب های دستور زبان که در شبه قاره تألیف شده اند، می توانند مأخذ معتبری برای تألیف کتاب های دستور زبان فارسی باشند. کتاب تحقیق القوانین تألیف حاجی محمّد محی الدّین، متخلّص به حیران، یکی از این کتاب هاست. این کتاب در سال 1262 هجری قمری در هند نوشته شده است و حاوی مطالب مفصّلی در زمینه دستور زبان فارسی است و برای هر مبحث شواهدی از نظم و نثر ذکر کرده است. این کتاب به تقلید و تأثیر از دستور زبان عربی نوشته شده است و منحصر به مسائل دستوری نیست و گاهی مباحث زبان شناسی ذیل فایده و تنبیه هم در آن ذکر شده است. تصحیح، تعلیق و نقد و بررسی این کتاب بر اساس دستور زبان های فارسی جدید صورت گرفته و به موارد اختلاف آن اشاره شده است. در مقدّمه، پیشینه دستورنویسی فارسی در شبه قاره بیان شده است. تحقیق درباره شعرا و نویسندگانی که از شعر و نثر آن ها در کتاب به عنوان شاهد مثال استفاده شده و معادل های امروزی اصطلاحات به پیوست آمده است.
یوسف رسولی جعفر مقدس
در این پایان نامه پس از شرح احوال و زندگی شاعر، در فصل اول به جهان بینی و آراء و افکار جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی پرداخته شده است. در این قسمت آراء و عقاید و نگرش شاعر از ابیات و اشعارش استخراج شده و در عناوین مختلف بررسی شده است. همچنین تفکرات شاعر و نوع تعامل و ارتباطات او با مسائل جامعه و محیط و مردم روزگارش با توجه به اشعار او بررسی شده است. در فصل دوم کلیاتی درباره ی سبک و سبک شناسی و سپس اجمالی درباره ی سبک و ویژگی های شعر جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی آمده است و تحت سرفصلهای متعدد برای این ویژگیها و عناصر شعری ابیاتی از دیوان شاعر با ذکر شماره ابیات آمده است. در این فصل گفته شده است که جمال الدین سبکی مختص به خود ندارد و از شاعران صاحب سبک به شمار نمی رود و در استفاده از صنایع شعری و نحوه به کارگیری عناصر مختلف دخل و تصرفی مختص به خود انجام نداده است اما شاعری است استاد که به مسائل و مو ضوعات مطرح زمانه اش پرداخته است و به خوبی از عهده ی ادای مطالب مورد نظر خویش بر آمده است و همچنین اشعار زیبا و روانی از خود به یادگار گذاشته است
مریم استقامت ابوالقاسم رادفر
با گسترش صنعت چاپ و رواج چاپهای چند رنگ و کتابهای عکس دار و فرمی در گستر? شعر کودکِ ایران چنین به نظر می رسد که کودکان ایرانی برای انتخاب کتاب مفید و در عین حال مفرح و جذاب با مشکل چندانی مواجه نباشند اما با یک نگاه گذرا به ویترین کتابفروشی ها و قفس? کتابخانه ها متوج? خلاء بزرگی می شویم که سالهاست گریبانگیر ادبیات و به ویژه شعر کودک است. به این ترتیب که کلیت شعر کودک،در سالهای اخیر نتوانسته است متناسب با رشد کمی این طبقه از جامعه رشد کند.در فقدان منتقدان مطلع و منصف، نشریات گوناگون هم(که از نظر مخاطب قابل مقایسه با کتاب های ظاهراً جذاب کودکانه نیستند)،نتوانسته اند کمکی باشند برای رشد کیفی شعر کودک و سطح درک و دریافت مخاطب آن.در این بین رسان? عظیم تلویزیون هم بیش از آنکه اسباب رشد باشد، مروّج اشعار و شاعران ضعیف البیان این حیطه بوده است و بدین ترتیب مانعی برای ارتقای سطح توقع مخاطب کودک.آنچه در این میان که می توان آن را بیماری مزمن شعر کودک نامید، بیش از دیگر ضعفها یا بیماریها به چشم می آید ضعف زبان شاعران کودک است،بدین گونه که حتی شاعران مطرحی که شعرشان مورد بررسی ما قرار گرفته نیز،از آن برحذر نبوده و بلکه یکی از عیوب مهم شعرشان همین است.وجود دوگانگی یا پرش های زبانی که بی هیچ توجیه ادبی میان زبان محاوره و معیار ایشان اتفاق می افتد،ضعف تالیف های بی شمار و ضعف تعلیل های فراوان، تکرارهای بی حد و حصر و توصیفات بی ربط و...ناشی از عدم همراهی ذهن و زبان شاعران یاد شده است، و در نتیجه مفهوم شعر را یا با اشتباه به کودک القا می کنند و یا با اختلال،که یکی موجب درک اشتباه کودک و دیگری باعث تخریب زبان او ست. جز این باید به ضعف محتوایی اشعار هم اشاره کرد که دست مخاطب را در انتخاب موضوعی شعر کودک بسته است.وجود دهها کتاب در موضوعی مثل جشن تولد یا استحمام کودک اگر چه به خودی خود ضعف به حساب نمی آید اما وقتی شاعر نتواند با زبان و بیانی نو موضوع را طرح و پرداخت کند،جز اینکه مخاطب را سر در گم کند،فاید? دیگری ندارد. با توجه به ضعف ادبی و به بیان دیگر بهره نبردن شاعران شعر کودک از صنایع و شگردهای بلاغی در اشعار کودکانه،به نظر می رسد،شعر کودک امروز ما بیش از آنکه شعر باشد و گونه ای از ادبیات،ابزار آموزش،تفریح،تجارت ناشران و شاعران و در بهترین شکل،ابزار پر کردن اوقات فراغت کودک است.استفاده از تشبیهات و مراعات النظیرهای تکراری،حسن مطلع و حسن مقطع های نه چندان قوی و شاعرانه،حضور کم رنگ و کم جان عنصر تخیل،حذف های بی مورد و بی توجیه و ...همه و همه نشان از ادبیات ضعیفِ شعرِ کودک دارد و از نظر نگارنده همانطور که گفته شد،یکی از دلایل این کم جانی و کم رمقی ادبی،استفاده از شعر برای آموزش کودکان و عدم تفکیک آن از اشعار ادبی و یا شعر محض کودک است.به این ترتیب که وقتی قرار است همان شاعری که شعر محض یا ادبی برای کودک می سراید،برای دستشویی رفتن او هم شعر!بنویسد نتیجه اش تنزل سطح ذوق و سلیق? ادبی شاعر و در نهایت تخریب ذهن و زبان مخاطب او،یعنی کودک می شود. در این نوشتار نگارنده بر آن بوده تا با بررسی جنبه های بلاغی شعر کودک،در راه رشد کیفی ادبیات و به ویژه شعر کودک قدمی هر چند کوتاه اما دقیق و دانش پژوهانه بردارد.
غلامرضا خدابنده لو حمید طبیبیان
چکیده ندارد.
طیبه دلاورزاده آرانی قیس آل قیس
چکیده ندارد.
محمد زاهدی حسین نجف دری
چکیده ندارد.
فرنگیس پرویزی
چکیده ندارد.