نام پژوهشگر: عبدالرضا رکن الدین افتخاری

سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان دلفان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  احدالله فتاحی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

همچنان که از تعریف،توسعه،توسعه پایدار روستایی پیداست یکی از ابعاد توسعه پایدار روستایی رفاه اجتماعی است که در آن ابعاد اجتماعی رفاه اجتماعی با کیفیت محیطی در هم می آمیزد و با حکمرانی خوب،کیفیت زندگی را در گذر زمان در مکانها با توجه به توسعه یافتگی از طریق مشارکت فراگیر و نهادی استقرار می دهد. از سوی دیگر نظر به اینکه زمینه ها و هدف های توسعه پایدار و کیفیت مطلوب زندگی به معنای اعم کلمه، دو روی یک سکه اند و اهداف برنامه ریزی همه جانبه در زمینه توسعه پایدار در جهت بهبود کیفیت زندگی است . بشر در طول حیات خویش به ویژه از دهه 70 به بعد به دنبال ارتقاء بخشی به زندگی نه تنها از بعد کمی بوده، بلکه بعد کیفی را نیز بیش از پیش مد نظر قرار دارد بنابراین می توان گفت که کیفیت زندگی هم هدف و هم وسیله توسعه پایدار است با این توصیف تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است کیفیت زندگی از نظر جامعه نمونه چگونه است؟ و آیا توزیع فضایی موثر بر کیفیت زندگی است؟ روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با تاکید بر پرسش نامه می باشد که اطلاعات جمع آوری شده با اسنفاده از نرم افزار spss مورد پردازش قرار گرفته است. بر اساس شیوه مطالعه، تبیین و تشریح توصیفی و تحلیل نتایج آزمونهای آماری نشان می دهد که بر اساس نظرات جامعه نمونه کیفیت آموزش، کیفیت محیط مسکونی، کیفیت محیط فیزیکی، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت درآمد و اشتغال پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند و کیفیت تعامل و همبستگی اجتماعی جامعه نمونه در حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دلفان در تمام مولفه های موثر بر کیفیت زندگی به لحاظ موقعیت مکانی و بعد فاصله تفاوت معناداری قابل مشاهده است به گونه ای که روستاهای جامعه نمونه بر اساس کل ابعاد کیفیت زندگی و متغیر مکانی در سه طبقه. و بر اساس متغیر بعد فاصله تا مرکز شهرستان در 2 طبقه گروه بندی نمود.

تحلیل عملکرد تعاونی های مشاع در توسعه روستایی دشت جیرفت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  ابوذر پایدارکلسنگ   مهدی پورطاهری

یکی از نظام های بهره برداری کشاورزی در ایران تعاونی های مشاع می باشند که در دوران پس از انقلاب تشکیل شده اند. اهداف واگذاری زمین در ابتدای تشکیل مشاع ها به شکل زیر عنوان شده بود: واگذاری اراضی با مطالعات کارشناسی دقیق ،ارائه خدمات جهت مکانیزه کردن فعالیت، برنامه های آموزشی و ترویجی ، تلفیق دام و زراعت جهت ایجاد فعالیتهای مکمل کشاورزی. در این راستا جلگه جیرفت از جمله مکانهایی است که پس ازانقلاب اسلامی در آن تعاونی های مشاع ایجاد شده اند. متاسفانه در حال حاضر اکثریت مشاع ها به بهره وری های دهقانی تبدیل شده و در نتیجه مسائل متعددی چون ناسازگاری اعضا و فقدان مشارکت در انجام اقدامات زیربنایی و زراعی، خردشدن قطعات شدن اراضی و افزایش شمار مالکان بر اثر خرید و فروش و ارث پدید آمده است. این تحقیق عملکرد مشاع ها در جلگه جیرفت و تاثیر آن بر تداوم کار جمعی در آینده را مورد بررسی قرار داده است. جامعه نمونه شامل 60عضو 10 مشاع در دهستان جهادآباد بوده که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. در این تحقیق برای رتبه بندی عملکرد مشاع ها از مدل تاپسیس((topsis و برای ارزیابی عملکرد مشاع ها ازآزمون t تک نمونه ای(مقایسه بین مشاع ها از نظر هر شاخص) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سطح توسعه و شاخص های زندگی اعضای مشاع ها ارتقا نیافته و میزان مشارکت اعضا به خاطر عملکرد نامناسب مشاع ها نسبت به دوره ابتدای عضویت کمتر شده است. نتایج نشان می دهد که اکثریت امور و عملیات به صورت فردی انجام شده و کیفیت مسکن و معابر از نظر کالبدی بسیار نامناسب است و در نهایت اندکی از اهداف تشکیل مشاع ها محقق شده و مشاع ها با موانع ساختاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی رو برو می باشند. عملکرد مشاع ها در مقایسه با سایر نظام های بهره برداری بسیار پایین و در حال تبدیل شدن به نظام بهره برداری خانوادگی هستند.

تحلیل فضایی شبکه مدیریت روستایی و ارایه الگوی مناسب مبتنی بر it: مطالعه موردی شهرستان اردبیل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  محسن آقایاری هیر   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

دولت الکترونیکی نیاز روزافزون جوامع بشری در اثر تحولات ناشی از عصر دانش است، تحولاتی که از آنها با عنوان "انقلاب اطلاعات و ارتباطات" یاد می شود. درحالی که پیاده سازی دولت الکترونیکی در روستاها بدلیل شرایط خاص فضایی آنها نسبت به شهرها از اهمیت بیشتری برخوردار است، متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به رغم وجود مباحث بسیار گسترده در ارتباط با دولت الکترونیکی، هنوز شاخصها و نشانگرهای مورد پذیرش به منظور ارزیابی تحقق دولت الکترونیکی به ندرت مورد توجه واقع می شود. همچنین خصایص شبکه مدیریت روستایی و چند و چون درهم کنش ذینفعان بر اساس الگوی مدیریتی مبتنی بر فناوری اطلاعات مسئله دیگری است که در این تحقیق رخنمون می یابد. این تحقیق کنکاشی در جهت دستیابی به پاسخی برای این چالشها است و لذا، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیکهای متعدد به منظور آزمون فرضیات در این تحقیق مورد توجه است. با عنایت به بررسی صورت گرفته مدلی جهت ارزیابی تحقق دولت الکترونیکی ارایه و عناصر مدل بر اساس نظر نخبگان دانشگاهی وزندهی شده است. سپس این مدل در سطح منطقه مورد مطالعه سنجش شده و با شاخصهای نظم، سلسله مراتب، پویایی و کارایی شبکه مدیریت روستایی در ارتباط گذاشته شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق ارتباط رگرسیونی مثبت میان تحقق دولت الکترونیکی و همگی شاخصهای مورد بررسی در خصوص شبکه مدیریت روستایی برقرار است.

نقش نهاد های خیریه ای در فقرزدایی روستاهای ایران با تاکید برنقش کمیته امداد (مطالعه موردی: روستاهای بخش کندوان شهرستان میانه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  اکبر میرجلالی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده فقر یکی ازچالشهای قرن گذشته و اخیر دولت ها و ملت ها است. هرچند بشر در طول تاریخ با آن درگیر بوده اما امروزه فقر به عنوان یکی از مباحث عمده درتوسعه کشورها و نظام بین الملل است. از راهکارهای کاهش فقر فعالیت برخی سازمانها یا نهادهای حمایتی است که به صورت دولتی و یا غیر دولتی، (ngo )، اقدام به فعالیت می نمایند که نمونه بارز آن در ایران کمیته امداد امام خمینی (ره) است. هدف این پزوهش بررسی نقش نهادهای خیریه ای در فقرزدایی روستاهای ایران، با تاکید بر نقش کمیته امداد است. در این تحقیق سعی گردید که اقدامات این نهاد و تاثیر آن درکاهش فقر در بخش کندوان شهرستان میانه مورد بررسی وتحلیل قرار گرفته و به این سئوال که آیا اقدامات کمیته امداد به عنوان یک نهاد خیریه ای منجربه کاهش فقر در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در نزد مددجویان روستاهای بخش کندوان شهرستان میانه شده است مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. این اقدامات در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، وکالبدی و با استغاده از 9 متغیر وضعیت آموزش، مشارکت، گذران اوقات فراغت، وضعیت مصرف کالاهای بادوام، الگوی مصرف مواد غذایی، وضعیت بیمه، وضعیت اشتغال و درآمد و وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، در 37 روستای بخش کندوان درقالب سه دهستان و160 خانوار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که کمیته امداد در تمامی ابعاد توسعه منجر به تغییرات معنادار در نزد مددجویان تحت پوشش شده است. این تغییرات در سطح بیمه، مسکن روستایی، الگوی مصرف مواد غذایی، اشتغال و درآمد از بیشترین سطح تغییرات به نسبت دوره قبل از تحت پوشش برخوردار بوده است. واژگان کلیدی: نهاد های خیریه، کمیته ی امداد امام خمینی، کاهش فقر، توسعه روستایی

ارائه الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریسم در مناطق روستایی مطالعه موردی: روستاهای دره ای اکوتوریستی استان تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حمدالله سجاسی قیداری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از طریق توسعه کارآفرینی به عنوان یکی شیوه های نوین برای توسعه اقتصادی روستاها از سوی محققان توجه می شود. براین اساس یکی از فرصت های جدید اقتصادی که به دلیل نیازهای جهانی به شدت در حال رشد و گسترش می باشد صنعت گردشگری روستایی به ویژه اکوتوریسم می باشد. این در منطقه طبقه بندی و سپس از طریق تابع اکوتوریستی تعریف شده 17 روستا در 7 مسیر رود-دره ای به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. در ادامه در این رساله با استفاده از روش?های کمی- پیمایشی و کیفی، در قالب مطالعه چهار سطحی(خبرگان، صاحبان کسب و کارها به عنوان کارآفرینان، روستاییان در سطح خانوار و گردشگران) به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانه(شرایط محیطی، سیاستها و رویه های قانونی، ویژگیهای کارآفرینانه) موثر در توسعه کارآفرینی اکوتوریستی پرداخته ?شد. در این راستا جهت مشخص شدن میزان اثرگذاری عوامل سه گانه بر توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی منطقه مورد مطالعه وجود چنین رابطه?ای به لحاظ سهم و میزان تبیین کنندگی و اثرگذاری بر توسعه کارآفرینی اکوتوریستی مورد مطالعه و سنجش قرار گرفت تا الگوی مطلوب مشخص گردد. نتایج نشان می?دهد که بر حسب شاخص?های انتخابی(36 مورد) و بر اساس آزمون پیرسن، ارتباط معناداری بین عوامل سه گانه تاثیرگذار بر توسعه کارآفرینی برقرار می باشد. جهت?گیری عمده در وضع موجود به سوی راهبرد تدافعی بوده اما برای دستیابی به جایگاه مطلوب در توسعه کارآفرینی اکوتوریستی نیاز به اتخاذ راهبرد جهشی تهاجمی می باشد. در نهایت الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی ارائه شده با در نظر گرفتن 25 شاخص در سه بعد شرایط محیطی، سیاست ها و رویه های قانونی مناسب و ویژگی های کارآفرینانه، 2/35 درصد تبیین کننده توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در منطقه می باشد.

ارزیابی اثرات پدیده گردوغبار بر کیفیت زندگی روستاییان(مطالعه موردی روستاهای حوزه نفوذ شهر اهواز (بخش حمیدیه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  هادی یاقوت حردانی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

در سال های اخیر، پدیده گردوغبار به عنوان یکی از اشکال آلودگی جوی و مخاطرات طبیعی با منشاء اقلیمی، از بحث برانگیزترین پدیده های طبیعی است که در ابعاد جهانی، منطقه ای، ملی و محلی با شدت و میزان متفاوت شکل گرفته است. در این راستا، یکی از آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوب آن تحت تاثیر قرار دادن کیفیت زندگی انسان،اقتصاد، سلامت و وارد کردن خسارت به منابع زیستی جوامع روستایی است. پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی اثرات پدیده گردوغبار بر کیفیت زندگی روستاییان در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و محیطی انجام گرفته است.نوع پژوهش توصیفی پیمایشی ، از لحاظ هدف کاربردی است. اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی و همچنین پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق تعداد 13 روستای بخش حمیدیه می باشد که به کمک فرمول کوکران، 323 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. همچنین از میان ایستگاه-های هواشناسی استان تعداد ده ایستگاه انتخاب و دوره ی آماری پانزده ساله (2010-1996) تعیین شد.در این پژوهش با کمک 14 شاخص و 76 گویه، اثرات پدیده گردوغبار بر سه بعد اجتماعی، اقتصادی و محیطی کیفیت زندگی روستاییان مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری کمی( توصیفی و استنباطی) و نرم افزارهای spss و arc gis استفاده شده است. نتایج تحلیل شرایط طوفانی گردوغبارنشان دادکه بیشترین میزان روزهای گردوغباری استان خوزستان با منشاء فرامحلی بوده که در سالهای اخیر روند افزایشی داشته است.در مقابل روزهای گردوغبار با منشاء محلی روند کاهشی داشته است. همچنین توزیع مکانی روزهای گردوغبار با پراکنش سکونتگاه های روستایی در سطح استان خوزستان رابطه معکوس دارد و با حرکت از غرب به شرق استان از فراوانی وقوع و شدت گردوغبار در سطح روستاها کاسته می شود.با این وجود روستاهای واقع در شمال، شمال غرب و غرب استان بیشتر از سایر نقاط استان در معرض گردوغبار قرار دارند.همچنانکه وقوع گردوغبار در دوره ی گرم سال بیشتر از دوره ی سرد سال است.نتایج ارزیابی اثرات گردوغبار نشان داد که وقوع گردوغبار و شدت یافتن آن باعث کاهش مطلوبیت شرایط کیفیت زندگی و عدم رضایت روستاییان شده است. در مرحله اول، گردوغبار بیشترین میزان اثرگذاری را بر بعد اجتماعی و سپس ابعاد محیطی و اقتصادی زندگی روستاییان داشته است. میان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ شدت و میزان آسیب پذیری از گردوغبار تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین میان شدت و میزان آسیب پذیری روستاها از گردوغبار و سطح توسعه یافتگی (برخورداری)، سطح و قابلیت دسترسی، میزان جمعیت و فاصله از مراکز شهری همبستگی قوی و معکوس وجود دارد.در این میان تغییرات دو متغیر توسعه یافتگی (برخورداری روستاها) و سطح دسترسی روستاییان عاملی تعیین کننده در میزان و شدت آسیب پذیری از گردوغبار به شمار می آید.

تحلیل مناسبات فضایی بازارچه مرزی با روستاهای پیرامونی نمونه موردی: بازارچه مرزی تمرچین شهرستان پیرانشهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  جلال الدین مطهر   مهدی پورطاهری

یکی از گامهای موثر جهت نگهداشت جمعیت و ایجاد اشتغال در مناطق مرزی، ایجاد بازارچه های مرزی)تجارت مرزی)است. امروزه بازارچه های مرزی ضمن تأمین سطح قابل توجهی از نیاز مردم مرز نشین از طریق مبادلات مرزی، به قانونمند کردن ترددها و تهاترها، تثبیت و پایدار نمودن امنیت در مناطق مرزی، فروکش کردن مبادله قاچاق کالا، تقویت معیشت مرزنشینان و توسعه اقتصادی این مناطق کمک کرده اند. در این میان پیوندهای گوناگونی بر حسب شرایط و بسترهای اقتصادی و اجتماعی بین بازارچه های مرزی روستاها برقرار است که این پیوندها می تواند اثرات توسعه ای و یا توسعه نیافتگی برای هرکدام از فضاهای بازارچه و یا روستایی (بویژه روستاها) را به دنبال داشته باشد. در این تحقیق به تحلیل مناسبات فضایی بازارچه ی مرزی بر نواحی روستایی پیرامونی خود پرداخته شده براین اساس بازارچه تمرچین پیرانشهر در استان آذربایجان غربی به عنوان نمونه انتخاب گردید و با تحلیل داده ها و اطلاعات با روش توصیفی وتحلیلی به شیوه کتابخانه ای ومیدانی(تجربی) - پرسشنامه و مشاهده– اثرات کالبدی ( کیفیت مسکن) روستاهای پیرامونی در دو مقطع قبل از تأسیس بازارچه وبعد از آن مورد ارزیابی قرار گرفت.

تحلیل نظام توسعه روستایی شبکه ای در عراق؛ مطالعه موردی: استان کرکوک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  آزاد هدایت حسن دلو   مهدی پورطاهری

توسعه روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های توسعه همواره جزء مهمترین مسائل دولت ها در کشورهای مختلف من جمله در کشور عراق بوده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام توسعه روستایی بر اساس الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای در استان کرکوک کشور عراق می باشد. در این تحقیق در راستای تبیین مساله تحقیق، سه فرضیه اصلی به شرح زیر تدوین گردیده است: • نظام توسعه روستایی در محدوده مورد مطالعه فاقد الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای و ارگانیکی است. • عدم شکل گیری الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای موجب محرومیت روستاها در محدوده مورد مطالعه شده است. • الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای ارگانیکی قادر است موجب کاهش محرومیت (توسعه روستایی) در روستاهای مورد مطالعه می گردد. برای آزمون فرضیات فوق، از روش شناسی توصیفی- تحلیلی استفاده گردید. جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش از نوع پرسشنامه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را 79096 خانوار روستایی و 894 روستا تشکیل داده که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 400 نفر سرپرست خانوار و 27 روستا به عنوان نمونه بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدهاند. نتایج این تحقیق به تفکیک فرضیات به صورت زیر می باشد: در خصوص فرضیه اول، پس از بررسی وضعیت جریانات فضایی روستاهای نمونه در استان کرکوک، نتایج تحقیق نشان داد که روستاها در سه طبقه ارگانیک، نیمه ارگانیک و غیرارگانیک قابل طبقه بندی هستند. نتایج نشان داد که از مجموع 27 روستای نمونه، 7 روستا در طبقه ارگانیک، 8 روستا در طبقه نیمه ارگانیک و 12 روستا در طبقه غیرارگانیک قرار می گیرند. بنابراین توزیع فضایی روستاهای مورد مطالعه گرایش معناداری به سمت روستاهای با روابط غیرارگانیک دارد. بطوریکه بیش از 74 درصد روستاهای مورد مطالعه در طبقه غیرارگانیک تا نیمه ارگانیک قرار می گیرند که دالّ بر صحت فرضیه نخست می باشد. در خصوص فرضیه دوم که بر اساس 10 شاخص کیفیت مسکن، کیفیت درآمد، کیفیت اشتغال، کیفیت محیط، امید به زندگی و آینده، احساس تعلق مکانی، محرومیت نسبی، مشارکت عمومی و تعصب روستایی با 6 گویه در هر یک از شاخص ها در روستاهای مورد مطالعه مورد آزمون قرار گرفت، نتایج نشان داد که بر اساس طیف لیکرت و نیز آزمون t برای گروه های تک نمونه ای، در 7 شاخص وضعیت خانوارهای نمونه کمتر از حد متوسط و تنها در سه شاخص سطح بالاتر از حد متوسط را داشته است. این در حالی است که نتایج نشان داد همزمان در کلیه شاخص های برخورداری با جریانات فضایی رابطه معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که سنجه های پیوند، وجود رابطه معنادار را میان سطح برخورداری خانوارها و نیز میزان تعاملات آنان با شهرها را نشان می دهند. بنابراین این نتیجه حاصل شد که سطح محرومیت یا برخورداری روستاها با میزان تعامل خانوارها با شهرها از رابطه معنادار آماری برخوردار است. بدین منظور می توان استنباط نمود که سطح محرومیت روستاها با غیرارگانیک بودن روابط خانوارهای روستایی با شهرها دارای رابطه معنادار آماری است که این امر دالّ بر صحت فرضیه دوم می باشد. در خصوص فرضیه سوم نیز نتایج در خصوص تحلیل فضایی روستاهای مورد مطالعه نشان داد که با طبقه بندی سطح برخورداری روستاها از برخوردار تا محروم در سه گزینه محروم، تا حدودی برخوردار و برخوردار و برقراری رابطه آن با نوع روابط روستاها با شهرها که در سه طبقه ارگانیک، نیمه ارگانیک و ارگانیک طبقه بندی شده بود نتایج نشان داد که در سطح خطای (05/0) و سطح اطمینان (95/0) درصد چون سطح معناداری محاسبه شده کوچکتر از 05/0 می باشد، می توان پذیرفت که بر اساس ضریب اسپیرمن، همبستگی معناداری بین سطح برخورداری روستاها و میزان تعامل آنان با شهرها در قالب روابط ارگانیک وجود دارد. بنابراین این استنباط حاصل شد که فقدان شکل گیری الگوی یکپارچه مبتنی بر مدل های ارگانیکی موجب افزایش سطح محرومیت در روستاهای مورد مطالعه و بالعکس توسعه تعاملات موجب کاهش سطح محرومیت در این روستاها شده است که این امر دالّ بر صحت فرضیه سوم می باشد. بدین سان بر اساس نتایج به دست آمده و آزمون فرضیات این نتیجه حاصل شده است که در صورت فقدان الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای و سیاستگذاری در چارچوب مدل های غیرارگانیکی، پیامدها در توسعه روستایی به شکل ظاهر شدن محرومیت روستاها و گسیختگی در روابط شهر و روستا بروز خواهد نمود و برعکس، انجام سیاستگذاری در چارچوب الگوی شبکه یکپارچه منطقه ای و مبتنی بر مدل های ارگانیکی، پیامدها در توسعه روستایی به شکل کاهش سطح محرومیت و افزایش سطح برخورداری روستاها و همچنین تقویت پیوند و روابط شهر و روستا نمود خواهد یافت.

طراحی الگوی کشاورزی ارگانیک محصول برنج (مطالعه موردی: استان های گیلان و مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  حسن رضوی   مهدی پورطاهری

در هزاره سوم، امنیت و سلامت غذا یکی از بزرگترین چالشهای جامعه بشری است و تامین غذای سالم و کافی، از مهمترین دغدغه دولتها به شمار می رود. مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی مصنوعی در کشاورزی باعث افزایش آلودگی شده و فرایند تولید را با مشکل مواجه ساخته است. در ایران نیز هر ساله به دلیل استفاده از آبهای آلوده و یا مصرف کودها و سموم شیمیایی در تولید محصولات کشاورزی هزینه های اجتماعی- بهداشتی برای مصرف کنندگان محصولات کشاورزی و دولت، در حال افزایش است. شواهد نشان می دهند عدم نظارت بر فعالیت های کشاورزی موجب شده که الگوی فعلی کشاورزی نتواند آن چنان که باید در بحث امنیت غذایی و حفظ محیط زیست موفق باشد. بنابراین ضرورت ارائه الگویی از کشاورزی به منظور جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی، امروزه بیش از پیش احساس می شود. لذا کشاورزی ارگانیک به عنوان یکی از مهمترین نظام های کشاورزی جایگزین برای تولید مواد غذایی سالم و بدون هرگونه مواد شیمیایی مورد توجه است. در ایران طی چند سال گذشته به طور پراکنده در برخی نقاط محصولات ارگانیک کشت شده است که یکی از این محصولات برنج می باشد. کشت ارگانیک این محصول در دو استان گیلان و مازندران رواج یافته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت کشت ارگانیک محصول برنج در استانهای گیلان و مازندران و طراحی الگوی مناسب برای توسعه کشت ارگانیک این محصول می باشد. روش تحقیق در این بررسی به صورت کمی، پیمایشی است و از روشهای توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. جهت بررسی موضوع به تمام 22 سایت کشت برنج ارگانیک در استانهای گیلان و مازندران مراجعه شده است و با 211 شالیکار و 38 نفر از مدیران و کارشناسان سایت ها مصاحبه شده و از طریق پرسشنامه داده های مورد نظر جمع آوری شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین عوامل راهبردی عامل اقتصادی بیشترین تاثیر را در پذیرش کشت ارگانیک داشته و مهمترین موانع پذیرش کشت ارگانیک، عدم حمایت مالی دولت از کشاورزان و پر هزینه بودن کنترل علف های هرز و آفات در مزارع ارگانیک عنوان شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، به منظور امکان مبادرت جمعی تر و نهادی تر با مقتضیات این شیوه برای کشاورزان صعیف تر، مناسب ترین الگو برای توسعه کشت ارگانیک محصول برنج، الگوی مبتنی بر نهاد سازی با هدف توجه به کشاورزان خرده پا از طریق استفاده از رهیافت های مشارکتی پیشنهاد شده است.

ارزیابی پایداری فضایی در حوزه های روستایی، مطالعه موردی بخش سربند(شهرستان شازند)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  مجتبی جاودان   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

همسوی با روندهای جهانی و بویژه تجربه کشورهای در حال توسعه در طی چند دهه گذشته، چالشهای رو به تزاید و مسایل دامنه دار در ابعاد متفاوت محیطی، اجتماعی (و فرهنگی) و اقتصادی که در برخی موارد می تواند تبلوری از ناپایداری فضایی به معنای تام آن باشد، منجر به بروزآثار سوء در سطح محلی، منطقه ای، ملی و به ویژه شهرها شده است؛ از این روی برای بهبود فرایند و مسیر توسعه، ضرورت باز آفرینی در حوزه ی اندیشه و عمل توسعه روستایی با تاکید بر رهیافت "توسعه پایدار روستایی" فراهم شده است. برای پیشرفت در مسیر توسعه پایدار روستایی، اولین گام تدوین گزارش "ارزیابی پایداری" بشمار می آید که در قالب آن نظام فضایی سکونت و فعالیت روستایی با اتکال بر ابزار شاخص های پایداری مورد ارزیابی همه سو نگر واقع می شود؛ بدین اعتبار، برای همسویی با ضرورت نیل به توسعه پایدار، تلاش شده است تا با اتخاذ روش شناسی تحلیلی( کمی و همبستگی) در قالب ناحیه منتخب سربند به عنوان یکی از بخشهای تابعه شهرستان شازند و در 30 روستای نمونه که بر اساس روش تصادفی طبقه ای توزیع شده اند، بستر مناسب برای "ارزیابی پایداری فضایی" در حوزه های روستایی فراهم شود. در راستای موقعیت مساله ای و اهداف پژوهش، در ابتدا مبانی مفهومی- نظری توسعه پایدار روستایی و چارچوب مفهومی-راهبردی ارزیابی شاخصهای پایداری طرح و سپس با مروری بر ادبیات، فرایند مقتضی برای طراحی و ارزیابی شاخص های پایداری تعریف و عملیاتی شده است؛ در نهایت مجموعه ای از شاخص های پایداری(73 شاخص) درسه حوزه ی محیطی، اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر رویکرد ارزیابی پایداری و مدل معیارهای سیستمی، درابتدا نرمال وپس از وزن دارشدن(با استفاده از تکنیک a.h.p) مبتنی بر مدل تاپسیس(topsis) در معرض اندازه گیری واقع شد ه اند. نتایج در خصوص فرضیه اول ضمن تایید بر اساس آزمون همبستگی پیرسون، نشانگر وجود ارتباط معنادار میان شاخص ترکیبی پایداری فضایی با معیار های پایداری سیستم است و در خصوص فرضیه دوم نیز ضمن تایید بر اساس آزمون تحلیل واریانس(anova) گویای تفاوت معنادار میان توزیع امتیاز شاخص های ترکیبی پایداری محیطی، اجتماعی و اقتصادی بر حسب ابعاد فضایی موقعیت، اندازه و فاصله در گستره بخش سربند است. در نهایت و در پایان، بر اساس منطق تحلیلی و سیستمی اتخاذ شده، اولویت حوزه های سیستمی برای توسعه پایدار ناحیه سربند ارایه شده است

نقش مقاوم سازی مسکن روستایی در زیست پذیری روستاها (مطالعه موردی دهستان مهروئیه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  حبیب لطفی مهروئیه   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

زیست پذیری مفهومی کلی است که با برخی از مفاهیم و اصطلاحات دیگر همچون پایداری، کیفیت زندگی، کیفیت مکان و اجتماعات سالم مرتبط است . زیست¬پذیری به مجموعه ای از شرایط مورد نیاز جهت زندگی مناسب افراد در یک محدوده معین اطلاق می شود که موجبات آسایش، رفاه و رضایت ساکنانش را برای مدت زمان طولانی فراهم می سازد. یکی از بسترها و زمینه ها در حوزه زیست پذیری ، مسکن می باشد مسکنی که باید مکان سالمی را برای یک شیوه زندگی هدفمند و مولد افراد بوجود بیاورد. در این میان مساکن روستایی تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و در نهایت بر نیروها و عوامل موثر محیطی و روندهای اجتماعی – اقتصادی و شکل بخشی به آن ها تأثیرگذار بوده است. پژوهش حاضر بدنبال تحلیل وبررسی نقش مقاوم سازی مسکن در زیست پذیری روستاها می باشد . روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی است. منطقه مورد مطالعه روستاهای مهروئیه پایین، مقرب، بلوچ آباد، تلمبه عشایری محمدی سرلک و روستای گلدسته از توابع دهستان مهروئیه از بخش مرکزی شهرستان فاریاب ، استان کرمان می باشد . تعداد نمونه ها 251 خانوار می باشد که با استقاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند . با توجه نتایج بدست آمده می توان چنین بیان کرد که مقاوم سازی سبب ارتقاء زیست پذیری دهستان مهروئیه شده است. و دارای تأثیراتی همچون افزایش تمایل به ماندگاری در روستا و جلوگیری از مهاجرت به شهرها و نیز، احداث مسکن مهندسی ساز با متراژهای محدود برای خانوارهای روستایی. ایجاد آرامش روحی روانی، ارتقاء سطح اجتماعی، ارتقاء امنیت جانی در زمان حوادث غیرقابل پیش بینی از جمله زلزله و ... را از دیگر تأثیرات اجرای مقاوم سازی دانست. علاوه بر آن، امکان افزایش ارزش افزوده دارایی شخصی روستاییان، امکان افزایش هم دلی و رشد استعدادهای اعضای خانواده ها، رضایت مندی روستاییان، ایجاد اشتغال برای افراد ساکن در روستا، تغییر چهره روستا از بافت فرسوده به معماری نوین و ... از جمله دیگر موارد است. واژگان کلیدی : زیست پذیری ، مقاوم سازی ، دهستان مهروئیه

طراحی الگوی سنجش عدالت فضایی در کشورها، مطالعه موردی: ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات 1393
  مصطفی قادری حاجت   محمد رضا حافظ نیا

تحقیقات جغرافیایی نیازمند مدلهایی است که اطلاعات منتج از تخصص های مرتبط را در قالبی یکپارچه و در راستای پاسخ مسائل اینگونه تحقیقات، ساماندهی کند. در عرصه دانش جغرافیا، مدل به معنای دستگاهی است که ضمن تبیین رابطه گزاره های منتج ازحوزه های دانشی مرتبط، به تولید دانش نیز بپردازد. از آنجایی که شالوده سازی فضای عادلانه نیازمند طراحی مدلی مناسب برای سنجش میزان تحقق و همچنین تغییرات سنواتی آن می باشد و با مروری که بر ادبیات موضوع شده تا بحال مدل کمی و جامعی برای سنجش عدالت فضایی طراحی نشده است، بر این اساس هدف اصلی این پژوهش را تدوین مدل عملیاتی سنجش عدالت فضایی که مورد مطالعاتی آن کشور ایران می باشد را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و کاربردی است که در پی طراحی و ساخت ابزار جدیدی در زمینه سنجش عدالت فضایی درکشورها می باشد. روش کلی پژوهش توصیفی و تحلیلی است. و در دو مرحله به شرح زیر به انجام رسیده است. در مرحله اول گردآوری اطلاعات صورت مطالعات کتابخانه ای و استفاده از منابع مختلف از جمله کتب، مجلات و فصلنامه ها، سالنامه های آماری کشور در بانک های اطلاعاتی مرتبط با موضوع بوده است. در مرحله دوم برای انتخاب عوامل و متغیرهای برتر و وزن دهی به آنها از روش مطالعه میدانی و ابزار پرسشنامه استفاه شده است. سوالات این تحقیق عبارت اند از: ? عوامل و شاخص های کمیت پذیر موثر در عدالت فضایی که بتوان از طریق آنها به طراحی مدل سنجش عدالت فضایی در کشور دست یافت کدامند؟ ? چگونه می توان در قالب یک مدل، به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشور دست یافت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای کمیت پذیر موثر در عدالت فضایی که بتوان از طریق آنها به طراحی مدل سنجش عدالت فضایی در کشورها دست یافت در قالب هشت عامل اصلی(آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، بهداشتی، کالبدی، سیاسی و فرهنگی ) و شاخص های آنها قابل دسته بندی هستند. و نرم افزار سنجش عدالت فضایی با مشخصات زیر به منظور پاسخگویی سوال دوم طراحی و تولید گردید. این نرم افزار در محیط برنامه نویسی microsoft sql server 2012-2014 توسط برنامه نویسان خبره نوشته شده است. و در برگیرنده کاربردهایی مانند تعریف مقیاس، تعریف شاخص، تعیین سال، داده ها، نمودار و مقایسه دوره ها و ... می باشد. نرم افزار به گونه ای طراحی شده است که با استفاده از آن می توان خروجی-های مورد نظر در سه دسته جدول، گراف و نقشه را در سطح عامل، شاخص و کل از آن استخراج کرد. البته لازم به ذکر است که نقشه ها در محیط gis تولید می شوند.

ارزیابی و سنجش پایداری اجتماعی و نقش عوامل جغرافیایی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان خرم بید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  ابوذر زال   مهدی طاهرخانی

چکیده ندارد.

ارزیابی عوامل استرس زای کشاورزان روستایی و تحلیل تفاوتهای فضایی و مکانی آن (نمونه موردی کشاورزان روستایی شهرستان استهبان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  اصغر شاهسوندی الاصل   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده ندارد.

امکانسنجی کاهش آثار بلایای طبیعی(سیل)با تاکید بر مدیریت مشارکتی، منطقه مورد مطالعه: روستاهای سیل زده حوضه گرگانرود استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  طاهره صادقلو   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

بلایای طبیعی همواره یکی از مهمترین مسائل جوامع زیستی و مقابله با این مخاطرات و آثار زیانبار آن یکی از اهداف بلند مدت این جوامع بوده است. در این میان پدیده سیل و وقوع آن یکی از مهمترین مخاطرات به ویژه در نواحی سیلخیز می باشد. در واقع مدیریت مخاطرات به ویژه سیلاب، یکی از مباحثی است که بدون داشتن نگاهی جامع و سیستماتیک، به تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی/ نهادی و محیطی تا حدود زیادی مشکل و دور از دستیابی است. در این راستا جوامع روستایی نیز از این فرایند دور نبوده و همیشه در معرض سیل و اثرات آن می باشند و از طرفی دیگر روستاهای منطقه مورد مطالعه(حوزه گرگانرود) ومعیشت و فعالیت ساکنین آن دائما? تحت تاثیر سیل می باشد. از این رو نیاز به الگوی جدیدی از مدیریت دارد که در آن ضمن توجه به مدیریت سازه ای به مدیریت غیرسازه ای نیز توجه گردد. بنابراین رویکرد تلفیقی با مشارکت مردم می تواند کنترل کننده سیل و اثرات مخرب آن باشد. زیرا تجربه ثابت کرده مبارزه با سیل بدون هماهنگی و مشارکت مردم و دولت امکانپذیر نمی باشد و چنین نگرش مشارکتی از الزامات دستیابی به توسعه پایدار است.. بنابراین تحقیق حاضر در صدد امکان سنجی کاهش اثرات بلایای طبیعی با تاکید بر بررسی نگرش مردم روستا و مسئولین نسبت به مشارکت و میزان تاثیر و کارآیی آن در کاهش آثار سوء مخاطره ناشی از سیل می باشد. که در این جهت از سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، مشارکت روستاییان در سه دوره قبل، حین و بعد از وقوع سیل با روش شناسی اسنادی و میدانی با شیوه توصیفی و تحلیلی آماری مد نظر قرار گرفت، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر تمایل مردم و مسئولین به مشارکت در مدیریت سیلاب در دوره قبل از وقوع سیل است.