نام پژوهشگر: حسن سلطانی کوهبنانی
معصومه یاراحمدی حسن سلطانی کوهبنانی
اوپانیشادها از سروده های ناب عرفانی در ادبیات هند است که با آثار عرفانی ما بویژه مثنوی مولوی مشابهت ها ومشترکات محتوایی و هنری دارد. استفاده از هنرتمثیل وعناصر ملموس برای القای معانی بلند عرفانی از ویژگی های مشخص این دو اثر است. در برخی از آثار محققین معاصر به صورت گذرا به گوشه هایی از جنبه های مشترک آنها اشاره شده ولی همچنان مباحث مهم متعددی در حوزه مفهومی- هنری ومطابقت ومشابهت این دو اثر وجود داشته که باعث شده نگارنده، این دو اثر را از جهت بیان تمثیلی مفاهیم مقایسه کند. بدین منظور و برای رسیدن به هدف اصلی تحقیق(بررسی بیان تمثیلی مفاهیم) این پژوهش در دو بخش و شش فصل تدوین شده است. دربخش اول، دین وعرفان هند، اوپانیشادها و زندگینامه مترجم آنها بررسی شده است. دربخش دوم به دو بحث اساسی موضوعات و عناصر مشترک تمثیلی دو اثر پرداخته شده که بر اساس آنها می توان گفت: تمثیل های دو اثر در موضوعاتی مانند: وحدت وجود، فنا فی الله، بازگشت به اصل، فنا ی هستی، عدم رویت خداوند و... دارای اشتراکاتی است که مشابهت های میان عرفان ایران و هند سرچشمه می گیرد. همچنین در توضیح و تبین تمثیلات از عناصر تمثیلی مشترکی مانند: خورشید، ماه، باد، ماهی، اسب و... سود جسته اندکه اغلب آنها ریشه دراشتراکات آریایی وقوم هند و ایرانی دارد و این عناصرتمثیلی اغلب ازمقدسات بوده و یا اینکه نمود زیادی در جامعه آن زمان داشته اند.
سمیه جم زاده علی دودمان کوشکی
چکیده فن وصف یکی از مهمترین اغراض شعری است که به عنصر خیال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبیعت باشد، ترسیم تابلویی از زیباییهاست .منوچهری دامغانی (متوفی 432 هـ .ق) و صنوبری(متوفی 334هـ. ق) بی شک ازبزرگترین شاعران طبیعت گرا در ادب پارسی و تازی هستند. اهمیت وصف طبیعت در دیوان صنوبری اندازه ایست که برخی از منتقدان او رانخستین شاعر طبیعت در ادبیات عرب دانسته اند. منوچهری نیز همین جایگاه را در ادبیات فارسی دارد. رساله ی (بررسی تطبیقی توصیف طبیعت دردیوان منوچهری دامغانی و صنوبری) به بررسی ، تحلیل و تطبیق توصیف های که این دو شاعر از جلوه های مختلف طبیعت در اشعارشان به نمایش گذاشته اند، می پردازد. محقق با تحلیل و مقارنه ی توصیف های مشابه و ارائه ی شواهدی امکان مقارنه و تطبیق دو شاعر را در توصیف طبیعت فراهم آورده است. این رساله در دو بخش و پنج فصل تنظیم شده است: بخش اول(منوچهری و صنوبری) در سه فصل؛ فصل اول منوچهری، فصل دوم صنوبری، فصل سوم ادبیات تطبیقی و تأثیر و تأثّر ادب عربی و فارسی بر یکدیگر. بخش دوم(وصف در چکامه های پارسی و تازی) شامل دو فصل است: فصل اول وصف طبیعت در چکامه های پارسی و تازی، فصل دوم بررسی تطبیقی توصیف طبیعت دردیوان منوچهری دامغانی و صنوبری که در حقیقت فصل اصلی پایان نامه است. دو شاعر در تصویرها و تشبیه هایی که از توصیف طبیعت به دست داده اند، شباهت های فراوانی دارند که این شباهت هادر بعضی از موضوعات مثل وصف گل ها، پرندگان و برف بیشترست و در برخی از عناصر شباهت ها اندک است. منوچهری دامغانی در توصیف طبیعت از صنوبری که از سرآمدان مکتب تشبیه در عصر عباسی است تأثر بسیاری پذیرفته است با این وجود در دیوانش نامی از این شاعر نبرده است.
زهرا زمانی حسن سلطانی کوهبنانی
اندیشه آرمان شهر و آرزوی دستیابی به جهان مطلوب ذهن بسیاری از اندیشمندان، فلاسفه و شاعران را به خود مشغول کرده است. در ادب کلاسیک و در آثار شاعران بزرگ، اندیشه آرمان شهر وجود دارد. امّا در دوره معاصر با توجه به ورود بیشتر شعر به مسائل اجتماعی این مساله چشمگیرتر شده است. شاعر معاصر شعر و زبان خود را وسیله ای برای بیان رنج و بیدار سازی مردم قرار می دهد از این رو به ترسیم جامعه ای می پردازد که در آن ظلم و فقر و... نیست و منطبق با آرمان-ها و ارزش های کامل انسانی است. موضوع تحقیق حاضر بررسی دیدگاه مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو در باب آرمان شهر است. مباحث مربوط به پایان نامه در دو بخش و شش فصل تنظیم شده است. در بخش اوّل ابتدا (کلیات) تعاریف، ویژگی ها ، تاریخچه و فلسفه پیدایش، شاخصه ها و عناصر آرمان شهر طرح شده است. در بخش دوم، ابتدا شرایط و اوضاع اجتماعی روزگار سه تن ازشاعران معاصر( مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو) بررسی شده است و پس از بررسی مجموعه آثار منظوم و منثورشاعران مذکور دیدگاههای ایشان در مورد آرمان شهر، عناصر و شاخصه های آن استخراج، شرح و تبیین شده است و در فصل پایانی مقایسه ای بین آرمان شهر این سه شاعر انجام گردیده است. آرمان شهر اخوان ایران باستان و آرزوی بازگشت به خانه نیا و بازیافتن هویت از دست رفته است. از این رو مهمترین شاخصه آرمان شهر او هویت ایرانی و اسطوره ای آن است. سپهری در آرمان شهر خود بین انسان و طبیعت پیوند ایجاد می کند. آرمان شهر او به دلیل حضور محسوس خداوند و نگاه نابی که برآن حاکم است اغلب رنگی عرفانی دارد. در آرمان شهر شاملو حاکم انسان است و مفاهیمی مانند بیداری، آزادی، رهایی و تلاش و کوشش ، مهمترین شاخصه های آرمان شهر اوست.