نام پژوهشگر: سید علی میرنژاد
فاطمه محسنی زهرا نصراللهی
امروزه کمبود منابع و امکانات تولید و از سویی افزایش روز افزون تقاضا، مدیران و برنامه ریزان اقتصادی را بر آن داشته تا به مسئله تخصیص بهینه منابع توجه بیشتری داشته باشند، این موضوع بخصوص در بخش کشاورزی به دلیل کمبود منابع و امکانات و وجود شرایط ریسک و عدم قطعیت ذاتی این بخش دارای اهمیت بیشتری می باشد. این پژوهش قصد دارد تا با توجه به شاخص های مهم و اساسی در تصمیم گیری های زراعی و با بهره گیری از داده ها و آمار سال های قبل، مناسب ترین استان های کشور را برای سرمایه گذاری در کشت محصولات زراعی استراتژیک تعیین نماید. روش های مورد استفاده در این پژوهش تاپسیس و تاپسیس بازه ایی می باشد. مزیت اصلی این پژوهش نسبت به سایر مطالعات انجام شده در این زمینه در بحث استفاده از منطق بازه ایی در رتبه بندی و تعیین اولویت کشت محصولات زراعی استراتژیک به منظور وارد کردن شرایط ریسک و عدم قطعیت موجود در بخش کشاورزی و نوسانات شاخص ها می باشد. دوره زمانی استفاده شده در این تحقیق 10 ساله و از سال 1377 تا 1387 است. نتایج نشان می دهد که استان های خوزستان، مازندران، فارس، گیلان، گلستان، اردبیل، آذربایجان غربی و همدان به ترتیب رتبه های اول تا هشتم را در اولویت سرمایه گذاری در بخش زراعت کشور دارا هستند. همچنین الگوی فعلی سرمایه گذاری در بخش زراعت استان های کشور با حالت بهینه فاصله زیادی دارد.
مهدی مجاهدفر سید محمود زنجیرچی
مدل تعالی efqm با تعیین جایگاه سازمان در سیر تعالی،ابزاری عملی برای کمک به سازمان ها بوده، و به درک کمبودها و نواقصشان کمک می نماید، بطوریکه با ارائه راهکارهایی در قالب پروژه های بهبود، به سازمان کمک می نماید تا در جهت سیتسم های مدیریتی مناسب پیش روند. کمبود امکانات و محدودیت منابع، سازمان ها را از پیاده سازی همزمان کلیه پروژه های حاصل از فرآیند خود ارزیابی مدل تعالی سازمانی باز می دارد. در نتیجه اولویت بندی پروژه های بهبود پیشنهاد شده توسط مدل efqm ، با توجه به اهداف استراتژیک و بلند مدت سازمان امری ضروری به نظر می رسد. متأسفانه با بررسی صورت گرفته، در مدل efqm ، چارچوبی در خصوص اولویت بندی پروژه های بهبود با توجه به خط مشی و استراتژی سازمان وجود ندارد. در این راستا این پژوهش در صدد است تا مدلی براساس رویکرد qfd فازی ارائه نماید که بر اساس آن بتوان پروژه های بهبود پیشنهاد شده توسط مدل efqm را اولویت بندی نمود.
اکرم حسن زاده سید محمود زنجیرچی
مدیریت و ارزیابی عملکرد سازمان ها، یکی از ابزارهای اساسی و اصلی مدیریت جهت تحقق اهداف، راهبردها و برنامه های سازمان می باشد که می توان به کمک آن اطلاعات مورد نیاز را از وضیعت سازمان به دست آورد. یکی از نهادهای بسیار مهم که نقش مهمی در اداره و خدمات رسانی به شهرها را دارند، شهرداری ها می باشند. بنابراین ؛ طراحی و استقرار نظام ارزیابی عملکرد و کنترل می تواند منجر به هدایت صحیح مدیران در راستای تحقق اهداف، کارایی و اثربخشی فعالیت ها و پاسخگویی مطلوب نسبت به شهروندان شود. یکی از کاربردی ترین تکنیک-ها در ارزیابی کارایی، تکنیک تحلیل پوششی داده ها می باشد. اما این تکنیک ضعف عمده ای دارد و آن فرض غیرواقعی قطعیت در داده هاست، بنابراین نتایج رتبه بندی در بسیاری از مواقع به خصوص زمانی که کارایی یک واحد تصمیم گیری به واحد دیگر بسیار نزدیک است، قابل اعتماد نمی باشد. به همین دلیل در این پژوهش برای حل این مشکل یک الگوی تحلیل پوششی داده-های استوار برای در نظر گرفتن عدم قطعیت در نهاده ها و ستانده ها معرفی شده است. این الگو بر مبنای رویکرد استوار برتسیمس و سیم ارائه شده است.