نام پژوهشگر: قاسم مختاری
مژگان نصیری قاسم مختاری
چکیده بررسی حماسه های اسلامی در ادبیات معاصر عربی حماسه یکی از انواع ادبی گرانسنگ در ادبیات کهن ملتها می باشد که ادبیات عربی در این زمینه ، تاحدودی، از ادبیات دیگر ملتهای جهان فاصله گرفته است؛ زیرا در این ادبیات آثار برجسته ی حماسی همچون «ایلیاد»، «شاهنامه» و «مهاباراتا و رامایانا» یافت نمی شود. این چالش در ادبیات عربی تا دوره ی معاصر ادامه داشت، تا جایی که بذرهای نوگرایی که نوگرایان در ادبیات پاشیدند، جوانه زد و تلاش های حماسی در ادبیات معاصر عربی شکل گرفت. یکی از انواع حماسه ها که در این دوره مورد توجه قرار گرفت، «حماسه های اسلامی» بود احمد محرم نخستین شاعری بود که در این عرصه گام نهاد. وی در حماسه ی مشهور خویش با عنوان «الالیاذه الاسلامیه» به تاریخ اسلام و گسترش آن در دیگر سرزمین ها اشاره می کند. پس از وی احمد شوقی با سرودن «دول العرب و عظماء الاسلام» ، بولس سلامه با «عید الغدیر» و عبد المسیح الانطاکی با «العلویه المبارکه» در این عرصه درخشیدند. حماسه های اسلامی، تکیه بر رخدادهای تاریخی اسلامی دارند. برخی از پژوهشگران توجه کلاسیکی ها به این نوع ادبی را نتیجه ی رویارویی با فرهنگ غرب و گسترش افکار ملی گرایانه در جهان عرب می دانند. هر چند که رخدادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی دیگری نیز در این مهم دخیل بوده ا ند. واژگان کلیدی : ادبیات معاصر عربی، نوگرایان، حماسه های اسلامی
کریم جلالی محمد جرفی
مدح یکی از فنون شعری می باشد که در طول زندگی انسان از دیرباز تا عصر ما بوده است. از این رو، به دلیل نیازی که به شناخت بیشتر آن داریم بر خود لازم دانستم که موضوع پایان نامه ام را در مورد مدحی که از زبان صفی الدین حلی گفته شده برگزینم. در مورد موقعیت أدبیات در زمان صفی الدین و بیان اینکه آن زمان دارای انحطاط أدبی که به آن نسبت داده اند، نبوده است. همچنین در مورد سیر مدح در زمانهای قدیم تا عصر صفی الدین، و نیز از شهر حلّه که حلّی در آن متولد و پرورش یافت و شاعری برجسته در مدح شد، سخن رفته است. سپس در مورد روی آوردن حلی به مدح شعری علیرغم تعهدی که با خود داشت، بحث شده است. در ادامه به مدح او نسبت به پیامبر(ص) و منصور ارتقی و ناصر مصری پرداخته ایم و به دو نوع مدح در اشعار صفی الدین که مدح صادق و مدح کاذب می باشد، پر داخته ایم .
معصومه مولوی قاسم مختاری
چکیده بررسی شرح حال و آثار طیب صالح با تکیه بر عناصر داستان در رمان« موسم الهجره إلی الشمال» طیب صالح نویسنده ای است سودانی که بیشتر زندگی اش را در خارج از سودان سپری کرد، وی در مدت زمان کوتاهی توانست از بسیاری از رمان نویسان جهان عرب که سال ها پیش از او شروع به کار ادبی نموده بودند پیشی جوید و جایگاه والایی در ادب عربی به خود اختصاص دهد. برخی از ناقدان برجسته وی را به دلیل مهارت و موهبت یگانه اش در زمینه ی رمان نویسی به عنوان کاندید جانشینی رمان نویس برجسته«نجیب محفوظ»معرفی نموده اند و به او لقب «نخبه داستان سرایی عربی» داده اند. طیب صالح علی رغم دوری و ترک وطن، اصالت عربی-آفریقایی و احساس عمیق و دلبستگی به اماکن و اشخاص ملی و میهنی اش را که سرشار از عادات شریف و متعالی برگرفته از زندگی در شمال سودان می باشد را حفظ نموده و در واقع شمال سودان ماده ای است که برای نمونه های انسانی خویش از آن بهره می جوید و شخصیت های داستانی اش از مردان و زنان و کودکانی است که با آنان بوده و یا به عبارت دیگر از جنس و نژاد خود اویند. رمان «موسم الهجره إلی الشمال» بیش از هر اثر دیگری نام وی را بر سر زبان ها انداخت، وی توانست با این رمان جایگاهی را که سال های سال نجیب محفوظ با رمان های متعدد به خود اختصاص داده بود، تنها با «موسم الهجره إلی الشمال» به خود اختصاص دهد. ترجمه ی این رمان به پنجاه و شش زبان زنده ی دنیا و انتخاب آن به عنوان یکی از صد رمان برتر دنیا گواه اهمیت والای ادبی این اثر است. طیب صالح در این اثر به بررسی مشکلات ارتباط غرب و شرق می پردازد، وی در انجام این رسالت خویش در به تصویر کشیدن دو جامعه ی کاملا متفاوت، در دو برهه ی زمانی مختلف، در قالب روایت از زبان دو راوی از دو نسل مهاجران به غرب، که گاه به صورت تداعی ذهنی است، موفق بوده است. این پژوهش به بررسی شرح حال طیب صالح و بررسی اجمالی آثار برجسته ی وی و نیز کاربرد عناصر داستانی شامل: موضوع، درون مایه، پیرنگ، شخصیت، زاویه دید، صحنه، فضا، گفت وگو و لحن، در رمان«موسم الهجره إلی الشمال» می پردازد.
رضا شکری محمود شهبازی
در این مجال پس از بررسی و تطبیق سبک ادبی این دو نویسنده، دیدگاه هایی چند از آ ن ها در زمینه های غرب، زنان، سیاست و زبان و خط مورد بررسی و تطبیق با یکدیگر قرار گرفت. در سبک ادبی دو نویسنده روش های متضادی را پیموده اند؛ چراکه آل احمد بیش تر به دنبال بیان هدف است، اما منفلوطی درپی انتخاب واژگان می باشد. این دو ادیب در آثارشان به بیان مشکلات زنان در جامعه پرداخته اند و هر دو حمایت از حقوق زن را ضامن پیشرفت اجتماع می دانند. تمدن غرب نیز از نظر هر دونویسنده مانعی برای پیشرفت است و رکن اساسی هرج و مرج در جامعه اسلامی محسوب می شود؛ بنابراین باید با دیدی آگاهانه به مصاف آن رفت. اندیشه های سیاسی آل احمد و منفلوطی تحت تأثیر شرایطِ محیطی و تفکرات اندیشمندان هم عصرشان شکل گرفته است. اساس هدف هردوی آن ها در اندیشه-های سیاسیشان، صیانت از وطن و دین است و هردو درپی یافتن رهبری برجسته هستند تا آن ها را به پیروزی نهایی رهنمون کند. دیدگاه های این دو نویسنده پیرامون زبان و خط از آن جائی که هردو نقش معلمی را در جامعه شان ایفا می کنند اهمیت دارد. آن ها بر تلاش بیشتر برای حراست از خط و زبان مادری شان تأکید دارند و خواهان توجه بیشتر به این دو مقوله هستند.
سوسن عظیمی بخشایش قاسم مختاری
چکیده یکی از ویژگیهای ادبیات کشورهای ستمدیده و استبداد دیده، رواج طنز و هجو و هزل و شوخی و در میان آنهاست؛ زیرا مردمی که نمی توانند صریحاً انتقاد کنند، از راه سخنان دو پهلو، غیر صریح و خنده دار و گاهی تلخ و گزنده، انتقادهای خود را اظهار می کنند. اغلب کشورهای عربی تا چند دهه پیش تحت سیطره حکومت عثمانی بوده وپس از آزادی واستقلال زیر نفوذ استعمارگرانی مانند انگلیس وفرانسه قرار گرفتند ؛لذا حال وهوای شعر سیاسی شاعران این کشورها طنزی آمیخته با هجا ی حاکمان وسلاطین جور و فریاد اعتراض براوضاع نابسامان و خفقان آور جاری بر جامعه شان است ؛ بنابراین شعرهایشان شباهت بسیاری با یکدیگر دارند. شعر معاصر عرب صدای خشم نسل محروم امروزی عرب است که از حکام مرتجع عرب و رهبران فرصت طلب وخود کامه دادخواهی می کند و درد دل مردم عرب رادر قالب طنز، به گوش مردم دنیا می رساند.دراین پایان نامه با تعریف طنز و انواع آن وعلل روی آوردن برخی از شعراءبه طنزو تحولات شعر عربی ورسیدن آن به شعر سیاسی ونقش وتاثیرآن رادر جامعه آشنا شده وبه بررسی گزیده ای از اشعار طنز با محتوای سیاسی ،برخی از شاعران برجسته معاصرعرب پرداخته ایم وتبیین نموده ایم که: - اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی، تأثیر به سزایی دربیان اندیشه ها و احساسات به روش طنزآمیز داشته است. - روی آوردن به سبک های طنزآمیز توسط شاعران، اغلب وسیله ای مناسب جهت گرفتن انتقام ازطرف مقابل بوده است. - بیان و شرح هر موضوعی به روش طنزآمیز، باعث می گردد که خوانندگان، خواص و عوام، با علاقه و عشق فراوانی بحث را دنبال کنند. احمد مطر ومحمد مهدی جواهری از برجسته ترین شاعران معاصرعرب درزمینه طنزسیاسی می باشند که از نظر کمیت وکیفیت گوی سبقت را در این راستا از دیگر سرایندگان معاصر عرب ربوده اند وطنزهای سیاسی آنان بار معنا یی خاصی دارد که همواره خواننده را به کنه معنای آن می کشاند. کلید واژه ها: طنز ، شعر سیاسی ، شاعران طنز پرداز، جامعه عربی
علی اصغر خرم آبادی محمد جرفی
چکیده: عبدالمنعم فرطوسی(1404-1335) از بزرگان زمان خود در عرصه دین و ادب بود. وی به دلیل از دست دادن پدر، عمویش تعلیم و تربیت او را بر عهده گرفت. در سن نوجوانی به حوزه علمیه نجف اشرف وارد شد و از محضر بزرگانی چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی بهره برد و به سرعت در دروس دینی رشد و پیشرفت کرد و توانست بر کرسی تدریس در حوزه علمیه نجف بنشیند. وی هم چنین به سب ذوق و قریحه ادبی فراوان خود زبان زد خاص و عام بود. در همایش های ادبی از او دعوت می شد تا با آثار خود گرمابخش محافل ادبی شود. آثار گران سنگی از خود به یادگار گذاشت و بر آثار بزرگانی هم چون شیخ انصاری شرح و حاشیه نوشت. دیوان شعر و دیوان ملحمه اهل بیت(علیهم اسلام) از مهم ترین آثار ادبی او هستند. دیوان ملحمه که در هفت جلد و بیش از 25000 بیت است، از جایگاه ادبی والایی برخوردار است؛ زیرا فضائل و مناقب اهل بیت(علیهم السلام) را بیان می کند. شیخ فرطوسی در این دیوان با توجه به منابع تفسیری و روایی، فضائل ایشان را به نظم می کشد. شاید بتوان گفت: دو جلد از این دیوان گرانقدر، در بیان فضائل حضرت علی(علیه السلام) سروده شده است. فرطوسی روایاتی که از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، در شأن امام علی(علیه السلام) می باشد، در این دیوان به نظم کشیده است و هم چنین آیاتی از قرآن کریم را که در شأن امام علی(علیه السلام) نازل شده است، آورده است. ما در این پایان نامه، ابیاتی از دیوان ملحمه که در بیان فضائل امام علی(علیه السلام) می باشد را بررسی کرده ایم.
شهلا جعفری سید ابوالفضل سجادی
جستارهای فکری و تراوش اندیشه های انسان ها در هر جامعه و سرزمین را، می توان ادبیات نام نهاد و آن را با ادبیات سایر ملت ها، تطبیق داد. بنابراین ادبیات تطبیقی، رابطه ی ادبیات ملت های گوناگون در دوره های مختلف تاریخی را در موضوع هایی مانند انواع ادبی، مکتب ها، مسائل زیباشناختی ادبی و ... بررسی می کند. ادبیات یکی از بهترین زمینه ها برای طرح مفاهیم اخلاقی و موضوعات مربوط به آن می باشد و زبان شعر به ویژه در بیان مسائل اخلاقی، توانمندترین زبان هاست. بی شک سرزمین معره و اقلیم نام آور خراسان، بزرگ مردانی آزاده را پرورده که نام آن ها زینت بخش تاریخ شعر و ادب و اخلاق گشته است. در بین این بزرگان، سیمای ابوالعلاء معری و ناصرخسرو قبادیانی قابل مشاهده است که از پیشگامان شعر اخلاقی در ادبیات عربی و فارسی به شمار می روند. مضمون اشعار آن ها بیشتر پیرامون خداشناسی، پرهیزگاری، عقل و خرد، بی وفاییِ دنیا، نیکی، دوری از حسد، کبر و غرور و ... می باشد. ویژگی های مشترک بسیاری در زندگی و اشعار آن ها یافت می شود، به طوری که این اندیشه را به اذهان متبادر می سازد که ناصرخسرو از ابوالعلاء، تأثیر پذیرفته است. روح پژوهنده و عقل بیدار این دو شاعر، جاه و مقام را در خواسته های دنیوی نمی دید؛ آن ها که پیوسته بیرق صلح در دست داشتند، چونان آموزگاری دلسوز، همگان را به کردار نیکو و دوری از ویژگی های ناپسند اخلاقی دعوت می نمودند. آرمان خویش را در کسب ارزش های اخلاقی و رسیدن به حقیقت می دیدند؛ آرمانی که ترکیبی از دین و خرد بود. در روزگاری که نفَس دین به-شماره افتاده بود و دین از جوهره ی اصلی خود خارج شده بود، آن ها خود را در گرداب پوشالی دنیا نینداخته، بلکه با تمسک به دین و ترسیم نقش دین و اخلاق در تربیت انسان ها، ادب عربی و فارسی را غنا بخشیدند و این گونه در زمینه ی ایفای ارزش های دینی و اخلاقی، خوش درخشیدند. چه بسا معری و قبادیانی خواستار وظیفه ای بالاتر برای مخاطبان خود بودند و آن رسیدن به کمال در پرتو اجرای ارزش های اخلاقی بوده است.
راضیه قاسمیان نسب قاسم مختاری
شاعران و نویسندگان به عنوان عضوی از یک جامعه، در تمامی مکان ها و در همه روزگاران اندیشه ها و دیدگاه های خود را درباره ی سیاست و اوضاع اجتماعی ابراز کرده اند. در ایران و عراق نیز اندیشه های سیاسی و اجتماعی، از کهن ترین و ناشناخته ترین روزگاران تا کنون ادامه داشته و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. در این میان، دو شاعر از دو کشور یعنی ایران و عراق به عنوان مطرح کنندگان دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود به قصد انتقاد از وضعیت موجود، و آشکار ساختن نارسایی ها و ناروایی های جامعه ی خویش، انسان ها را به باز آفرینی ذهنی جامعه رهنمون ساخته اند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی اشعار سیاسی و اجتماعی محمد تقی بهار و محمد مهدی جواهری دو شاعر برجسته ی ادبیات معاصر فارسی و عربی است و نیز نگاهی دارد به زندگی و آثار این دو شاعر و سبک شعریشان. پرداختن به مسایل و مشکلات جامعه و مردم، جهل و نادانی، زن و جایگاه او در جامعه، تعلیم و تربیت زن، حجاب، صلح، عدالت، به ویژه عدالت ورزی در میان طبقه ی حاکم، علم و وطن از جمله دیدگاه های اجتماعی است که در اشعار این دو شاعر برجسته ی ادبیات معاصر فارسی و عربی به آنها پرداخته شده است. دیدگا ه های سیاسی، که در این تحقیق به صورت تطبیقی میان ملک الشعرای بهار و جواهری بررسی شده است، عبارت اند از: بیگانه ستیزی، پادشاه و طبقه ی حاکم، انتخابات و نمایندگان، استقلال، استبداد و آزادی. از آنجا که دو کشور ایران و عراق از نظر سیاسی و اجتماعی وضعیتی همانند و شبیه داشته اند، از این رو انعکاس این وضعیت، در اشعار این دو شاعر برجسته نیز، همانندی قابل ملاحظه ای دارد. تفاوت های جزئی نیز در این مقایسه به چشم می خورد، که گاه به دلیل شرایط پیرامون دو شاعر و گاه به علت ویژگی های شخصی هر یک از آن دو است. به طور مثال ملک الشعراء، وطن را برای خود وطن دوست دارد؛ ولی عشق به وطن نزد جواهری، بیشتر برای اهل وطن است و یا در مبحث آزادی، آزادی اندیشه و بیان، در شعر جواهری نمود بیشتری دارد.
فریبا هادی فرد سید ابوالفضل سجادی
ائتلاف لفظ با معنا، یکی از مولفه های علم بلاغت و از آرایه های بدیعی است که به معنای تناسب الفاظ با معانی مورد نظر متکلم، شاعر و یا نویسنده، در بافت- زبانی و موقعیتی- کلام است. این در حالی است که این تناسب، شامل تناسب سیمایی(ساختاری)، آوایی و معنایی بوده و هدف آن، تأثیر و ارزش ادبی در کلام و در نهایت، انتقال پیام به مخاطبان می باشد. سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، که به همت سید رضی در سال 400 هجری گردآوری شده، نمودار بلاغتی است که از سرچشمه ی فصاحت و بلاغت–قرآن- سیراب گشته و بدون شک، تناسبی که در میان الفاظ نهج البلاغه وجود دارد، همه نشان گر بهره گیری امام علی (ع) از شیوه ی ادبیات کلام وحی بوده است. بصراحت می توان گفت، همان طور که در جای جای قرآن کریم، هماهنگی بین لفظ و معنا- متناسب با موضوع سوره ها- وجود دارد، در نهج البلاغه نیز که، تالی تلو قرآن است، این آرایه ی بلاغی به اثبات رسیده است. نکته ی حائز اهمیت در این مجال، این مهم است که بررسی ائتلاف الفاظ با معانی مورد نظر متکلم، شاعر و یا نویسنده، خود دارای مقدماتی است. در این رساله، بنا بر مطالعات انجام شده نگارنده، به این نتیجه رسیده که پیوند و هماهنگی که بین الفاظ و معانی وجود دارد، می تواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بارمعنایی خاص واژگان باشد، که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان شده و هم در تداعی معانی نقش بسزایی را دارد. بنابراین، در این رساله، مولفه ی "ائتلاف لفظ با معنا"، در خطبه های شقشقیه، جهاد و قاصعه مورد تحلیل معناشناسانه از دو دیدگاه "القاگری آواها" در بافت خطبه ها- که اولین بار در قرن بیستم توسط موریس گرامون، زبان شناس فرانسوی، به ثبت رسیده است-، و همچنین بررسی واژگان متقاربهالمعنی در فرازهای انتخاب شده از خطبه ها، بر اساس "محور جانشینی و همنشینی" از دیدگاه فردینان دوسوسور مورد بررسی قرار گرفته است و نگارنده با انجام این پژوهش معناشناسانه، بر آن است که هم "تکرار آواها" و "همخوان های خاص"با بار معنایی خود، در تداعی معانی توسط مخاطب، تأثیر مستقیم دارد و هم واژه گزینی که امام علی (ع)، در محور جانشینی از میان واژگانی که دارای هسته ی مرکزی معنایی یکسان هستند، انجام داده، زمینه ی تناسب میان لفظ و معنا را در هر یک از خطبه ها، با توجه به موضوع مورد بحث در هر کدام از آنها، فراهم آورده است. البته ناگفته نماند که به نظر می رسد، بیشترین تناسبی که بین الفاظ، برای انتقال پیام وجود داشته، تناسب سیمایی، آوایی و معنایی بوده و با توجه به اینکه یکی از محورهای مورد پژوهش، بررسی نظریه ی گرامون در فرازهایی از خطبه ها بوده است، می-توان گفت که همخوان ها و واکه هایی بیشترین بسامد را در خطبه ها داشته اند که متناسب با مضمون خطبه بوده اند و بار معنایی حاصل از تکرارشان را در خطبه ها مورد تأیید قرار می دهند. بنابراین، بصراحت می توان گفت که همه ی تناسب ها، ناشی از شگرد واژه گزینی امام علی(ع)، در شرایط متفاوت سخنرانی برای مخاطبان بوده و از این رو گزافه نیست اگر گفته شود که امام علی (ع) بحق، "پرچم دار میدان فصاحت و بلاغت" است.
محمد سفاری قاسم مختاری
چکیده: بینامتنی یکی از رویکردهای نقد جدید است، که روابط بین متون را مورد بررسی قرار می دهد. این رویکرد، نگرش به متن را به طور کلی دگرگون کرد. بر اساس آن، متن پایدار وجود ندارد؛ متون در نهایت حاصل آثار پیش از خود یا معاصر با خود می باشد. این رویکرد به متون، مورد توجّه منتقدان غرب و جهان عرب واقع شد و واکنش های متفاوتی را برانگیخت. شاعران مکتبی و مدافعان ولایت اهل بیت(ع)، پیوسته از عقیده و ایمان خویش، مشعلی برافروخته و از هنر و ادب خود، سلاحی ساخته اند، تا از «حق» دفاع کنند و با «باطل» بستیزند. شاعران شیعی در راستای فرهنگ اهل بیت(ع) و دفاع از ولایت، شعر را در خدمت عقیده قرار داده اند. قرآن کریم از آغاز نزول تا کنون به دلیل حیاتی بودن و برخورداری از جمال لفظی و معنویِ غیر قابل وصف همواره، این معدن غنی، الگوی بسیاری از شاعران و ادیبان و بزرگان دین بوده است و در هر دوره، صاحبان شعر و ادب مناسب با ذوق و توانایی خویش، از واژگان، سبک، معنا و درون مایه ی این گنجینه ی بی پایان بهره برده اند. کمیت اسدی، عبدی کوفی و دیک الجن الحمصی از جمله شاعرانی بوده اند که در برخی از اشعار خویش، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از آیات قرآنی استفاده نموده اند. خواننده با نگریستن در اشعار این سه شاعر با قرآن کریم و روایات، به خوبی به جلوها ی بینامتنی اشعار این شاعران و قرآن کریم و روایات پی خواهد برد؛ روابطی که آگاهانه و آشکار و بیشتر آن در ذیل نفی جزئی یا «اجترار» و بعضاً در ذیل نفی متوازی یا «امتصاص»، بنابر معیارهای بینامتنی از دیدگاه محمد بنیس قرار می گیرند.
سحر محبّی قاسم مختاری
ادبیات بازتاب تأثیر عواملی چون اجتماع، طبیعت، مذهب و... در فرد است که به شکلی هنرمندانه در قالب شعر یا نثر بیان می شود. اگرچه ادبیات از جوهره ی روحی مشترک در میان انسان ها برخوردار است؛ امّا با ورود به هر سرزمینی رنگ و بوی خاص می یابد و در قالب های محیطی، شکل های مختلف به خود می گیرد. ادبیات تطبیقی با کنار زدن این قالب ها در پی یافتن جوهره ی اصلی ادبیات انسانی است، تا با شناخت آن بر غنای فکر و اندیشه انسان بیفزاید و با نزدیک ساختن فکر و اندیشه انسان ها، زمینه تفاهم و صلح جهانی را فراهم سازد. دو ملت ایران و عرب از دیرباز به دلیل هم جواری و پیشینه های فرهنگی و قومی تقریبا مشابه و ارتباطات سیاسی و فرهنگی از جنبه های مختلفی بر یکدیگر تأثیر نهاده اند که از جمله آن می توان به حوزه ی ادبیات اشاره نمود. خیام از جمله شاعران و ادیبان به نام و برجسته ی ایرانی است که در دوره معاصر در جهان عرب از مقبولیت و شهرت والایی برخوردار است. شاعران و ادیبان عرب هر یک به فراخور ذوق خویش از اندیشه ها و افکار او بهره جسته و سیراب گشته اند. تعدد ترجمه هایی که از رباعیات خیام در جهان عرب صورت گرفته خود، دلیلی بر این مدعاست. در میان شاعران معاصر به نظر می رسد ایلیا ابوماضی که از جمله نمایندگان شعرای مهجر شمالی است، در بیان اندیشه و افکار خود، متأثر از خیام نیشابوری است. در بررسی قصیده های وی می توان رگه هایی از این تأثیرپذیری را یافت که افکار و اندیشه های نهفته در اشعار وی، تداعی گر آراء و اندیشه های خیام نسبت به مسائل مختلف جهان هستی، موضوعات فلسفی و ... است. تأثیرپذیری از ابوالعلاء معرّی، گرایش های تأملی، رویکردهای نمادین از جمله ویژگی های مشترک هر دو شاعر است که زمینه ساز نزدیکی افکار و اندیشه های آنان شده و در قالب سروده هایشان نمود یافته است. با توجه به دامنه تأثیرپذیری ابوماضی از خیام، به نظر می رسد ابوماضی در مضامینی چون شک و حیرت، اغتنام فرصت، شادمانی و ناپایداری دنیا و... بازگوکننده ی اندیشه های خیام باشد. با این همه با توجه به تفاوت های فردی و محیط اجتماعی و فرهنگی ابوماضی تفاوت هایی در نوع استفاده شاعر از آراء و افکار خیام در قصیده های وی دیده می شود که از جمله آنها می توان به گرایش های رمانتیکی شاعر اشاره کرد. افزون بر این فلسفه ابوماضی پیچیدگی فلسفه خیام را نداشته و اندیشه های تأملی ابوماضی در حقیقت بازتاب اندیشه های خیام است. در این رساله، مضامین و درون مایه های شعری خیام که در قصیده های ابوماضی کارکرد بیشتری داشته، ارزیابی می شود و با ذکر شاهدهایی از شعر ابوماضی، دامنه ی تأثیرپذیری وی از اندیشه ها و افکار خیام بررسی می گردد.
محبوبه محمدی ابراهیم اناری بزچلّویی
ادبیات پایداری و مقاومت بیانگر دردها و رنج هایی است که اغلب کشورها در برهه ای از زمان، جنگ و آسیب های آن را متحمل گشته اند. سرزمین پرگوهر سوریه و ایران در دوران معاصر مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و شاهد حوادث سیاسی و اجتماعی بوده که به سبب آن استبداد و ناامنی در جای جای آن نمود بارزی یافته است. تمامی اقشار جامعه برای پاسداشت سرزمینشان و ارزش های والای آن به مقاومت و پایداری برخاسته اند. بدون تردید ادبیات با شرایط جامعه همسو و همگام بوده، از این رهگذر دو شاعر برجسته ادبیات پایداری سوریه و ایران «بدوی الجبل» و «حمید سبزواری» سروده هایشان تحت تأثیر شرایط سیاسی عصرشان قرار گرفته و از آنجایی که عشق به وطن با جسم و جان آنان پیوند خورده، درد و رنج مردم را از ژرفای وجودشان حس نموده اند؛ بنابراین رسالت خطیر خویش را در این می دانستند که با هنر بیان و قلم خویشتن تحولات جامعه را در سروده های خود منعکس نمایند و توده مردم را به بیداری و جنبش فراخوانند. این دو شاعر نامی در سروده هایشان دارای مولفه های مشترکی در زمینه ستایش وطن و ارزش های والای آن، شهادت، امید به پیروزی، دعوت به مبارزه و ستایش دلاوری ها و شجاعت مبارزان می باشند.
طیبه محمودی محمود شهبازی
اشتقاق یکی از شاخه های اصلی دانش زبان شناسی به شمار می آید. این دانش به بررسی ساختار هر کلمه و اجزای تشکیل دهنده ی آن به دقت توجه دارد. از دیگر شاخه های مهم زبان شناسی، معناشناسی می باشد این دانش شامل مباحثی چون: ترادف، اشتراک لفظی، اضداد، بحث حقیقت و مجاز و... می باشد. دانشمندان کهن و معاصر به شکلی گسترده به این موضوعات توجه نشان داده اند. سیوطی نیز از جمله زبان شناسان کهن عرب می باشد که در عهد مملوکی می زیسته است. از مهم ترین تألیفات سیوطی در این دوره «المزهر فی علوم اللغه و انواعها» می باشد. نویسنده در آن به نقل دیدگاه های زبان شناسی دانشمندان کهن پرداخته است. از ویژگی های برجسته ی این کتاب آن است که برخی نظرات دانشمندان زبان در هر موضوع، همراه با نقد و تحلیل سیوطی در آن، یکجا آمده است؛ امّا در برخی موضوعات نیز تنها یک ناقل صرف بوده و دیدگاه مستقلی از خود ارائه نکرده است. سیوطی از جمله دانشمندانی است که معتقد به کثرت وقوع اشتراک لفظی در زبان است. زبان شناسان معاصر به تفکیک دو پدیده ی اشتراک لفظی و چندمعنایی اشاره کرده اند؛ این درحالی است که سیوطی میان این دو پدیده تفاوت قائل نشده است. وی تمامی نمونه های اضداد را جزء اشتراک لفظی می داند؛ این درحالی است که برخی نمونه های اضداد زیرمجموعه ی چندمعنایی قرار می گیرند. در مبحث اشتقاق به رابطه ی معنایی میان صیغه های مشتق اشاره نکرده است و تقسیم بندی وی از اشتقاق متفاوت از دیگر دانشمندان می باشد. نوشته ی حاضر به نقد و تحلیل سه مبحث « اشتراک لفظی، اضداد و اشتقاق» می پردازد.
قاسم مختاری ماندانا اکیا
دیاکسید تیتانیوم (تیتانیا)، یکی از مهم ترین موادی است که به علّت داشتن خواص نوری فتوکاتالیستی و فتوولتایی، طی سال های اخیر کاربردهای فراوانی یافته است. ساخت سلول های خورشیدی، تولید هیدروژن از آب، ساخت سطوح خودتمیز شونده و ضدّ مه، تصفیه آب و هوا و... از مهم ترین دست آوردهایی است که به کمک خواص نوری تیتانیا به دست آمده است. یکی از نقاط ضعف استفاده از این ماده ، فعالیت تحت تابش پرتو فرابنفش است که کاربرد آن در صنایع گوناگون را با محدودیتهایی روبرو میسازد. طی سالهای گذشته، محققین دریافتند که به کمک روشهایی، می توان خواص نوری این ماده را بهبود بخشید و ناحیه جذب آن را به سمت نور مرئی انتقال داد. به این ترتیب، محدوده کاربرد تیتانیا بسیار گسترده می شود و بازدهی آن افزایش مییابد. در این پژوهش، ابتدا روشهای بهبود خواص نوری تیتانیا مورد بررسی قرار گرفته است. سپس نتایج حاصل از تحقیقات محققین بر روی دوپ کردن تیتانیا با عناصر مختلف، طی یک دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است و پس از آن، تعدادی نمونه تیتانیای دوپ شده با آهن و نیتروژن، به روش هیدروترمال سنتز شده است. برای تعیین مشخصات این نمونههای سنتزی از آزمون پراش پرتو ایکس (xrd)، طیفسنجی بازتابی پخشی (drs)، کشش سطحی و زاویه تماس و تصویربرداری با میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و اندازهگیری نرخ تجزیه متیل اورانژ تحت تابش پرتوهای فرابنفش و نور مرئی استفاده شده است. نتایج حاصل از xrd نشان داد که کلیه نمونههای سنتز شده دارای فاز کریستالی آناتاز بوده و متوسط اندازه کریستالی آنها تقریباً با یکدیگر برابر است. تصاویر sem گرفته شده از نمونهها نشان داد که ذرّات شکل کروی دارند. آزمون drs نشان داد که دوپ کردن با آهن به خوبی لبه جذب تیتانیا را به سمت طول موجهای مرئی منتقل کرده است و گپ انرژی تیتانیا را تا حدودی کاهش داده است؛ با این وجود محلول متیل اورانژ در حضور هیچ یک از نمونههای سنتز شده تحت تابش نور مرئی، تجزیه نشد. اندازهگیری نرخ رنگبری از محلول متیل اورانژ در حضور فتوکاتالیستهای سنتز شده تحت تابش پرتو فرابنفش، نشان داد که نمونه دوپ شده با 1/0% آهن دارای بیشترین فعالیت فتوکاتالیستی بود؛ در حالیکه افزایش دوپانت آهن تا حدود 5%، فعالیت فتوکاتالیستی تیتانیا را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. آزمون زاویه تماس آب روی نمونههای سنتز شده نیز نشان داد که کلیه نمونهها آبدوست بوده و با تابش پرتو فرابنفش بر آنها، خاصیّت آبدوستی این نمونهها افزایش یافت. به همین علّت این ترکیبات در کاربردهای خود تمیز شوندگی و همچنین ساخت شیشه و آئینه ضد مه میتواند کاربرد داشته باشد.
زهرا ذوالفقاری محمود شهبازی
کلمه یا واژه، سنگ بنای ساخت زبانی است؛ بنایی فکری که از جلوه های آگاهی آدمی و برتری بر دیگر موجودات می باشد. برای زیباشناسی به ابزاری به نام واژه نیازمندیم. زبان عربی به توانمندی شگرفی در کنار اشتقاق های صرفی متمایز است و این امتیاز، آن را به داشتن واژگان بسیار توانمند ساخته است. منظور از زیباشناسی واژگان قرآن، درک زیبایی رابطه ی واژه با موضوع، یعنی رابطه ی دال با مدلول و همینطور درک تأثیر واژه در انتقال مفاهیم موردنظر آیه به ذهن است. زیباشناسی قرآن، شناسایی جمال و هنر کلام و بیان قرآن و کشف علل و عوامل تأثیرگذار در انفعال احساسات درونی و باطنی انسان و کشش به آن است. زیبایی قرآن از حیث انسجام میان ساخت و محتوا کامل است؛ زیرا ساختِ بی محتوا ارائه نمی کند؛ بلکه محتوای آن نیز در نهایت، برای بالا بردن سطح آگاهی زیباشناختی و به دنبال آن، تحقّق هدایت بشر است. هر کس آیات قرآن را بخواند درمی یابد که ساخت، دربردارنده ی محتوا و با آن پیوسته است؛ به گونه ای که این دو از هم جدا نیستند. زیبایی در قرآن، تمام آن چیزهایی است که احساسات را مخاطب قرار داده و دربالاترین و قوی ترین شکل تأثیرگذاریست. می توان گفت ویژگی الفاظ قرآن، انتخاب دقیق آن و تناسب آنها با معانی و نیز قرار گرفتن در جایگاه مناسب خویش در جملات و هماهنگی آنها با واژه های قبل و بعد از خود است. واژه ها گاه به شکل مفرد و گاهی به صورت جمع استعمال می شوند که این امر، تصادفی و بی هدف نیست؛ آنجا که سخن از ثبوت و دوام است، از اسم و صیغه های اسمیه استفاده شده است و در جایی که تجدّد و حدوث وجود دارد، فعل و صیغه های فعلیه به کار رفته اند. ریزبینی و نکته سنجی قرآن در انتخاب الفاظ، از حروف و ضمایر گرفته تا اسم و فعل و جملات و عبارات و همینطور نحوه ی به کارگیری کلمات، از مذکر و مونث گرفته تا معرفه و نکره و مفرد، مثنی یا جمع و در صیغه ها و اشتقاقات مختلف، به قدری شگفت انگیز و متناسب هستند که در ترجمه، تفسیر و فهم صحیح آیات قرآن، توجه به تمام این ریزه کاری ها و ظرافت ها لازم و ضروری است؛ به گونه ای که نمی توان سرسری و عجولانه از کنار آنها عبور کرد.
فاطمه ورمزیادی قاسم مختاری
لحن به معنی آهنگ سخن ، یکی از مواردی است که باعث شخصی سازی زبان می¬شود؛ زیرا بیانگر دیدگاه گوینده درباره¬ی موضوع یا احساس وی درباره¬ی مخاطبان است که ذهنیت شخصی مولف را بیان می¬کند. با توجه به این ویژگی، بررسی لحن اثر در دانش سبک¬شناسی حائز اهمیت است؛ زیرا به وسیله¬ی آن می¬توان به سبک نویسنده که همان افکار و اندیشه¬ و شخصیت اوست، دست یافت. لحن در زبان گفتار، نسبت به زبان نوشتار، به آسانی تشخیص داده می¬شود؛ زیرا در زبان گفتار، گوینده، حاضر است و علاوه بر متن کلام، از شگردهای آوایی مختلف، حرکات چهره و بدن برای بیان فکر و اندیشه¬ی خود استفاده می¬کند و لحن مورد نظر خود را به مخاطبان انتقال می¬دهد. اما در زبان نوشتاری، تنها عنصر تشخیص لحن، متن اثر بدون ویژگی¬های خاص زبان گفتار می¬باشد؛ از این رو، برای تشخیص لحن اثر، بررسی عناصر سازنده¬ی آن، یعنی آوای متن، کلمات و ترکیب آن¬ها، ساختار جملات و نوع آن¬ها، تصویرسازی و بلاغت متن، در لایه¬های آوایی، لغوی، نحوی و بلاغی ضروروی می¬باشد. خطبه قاصعه، به عنوان نمونه¬ای از خطبه¬های نهج البلاغه، از آثار گفتاری امام علی(ع) می¬باشد که پس از ایشان به صورت نوشتار به یادگار مانده است. از میان موضوعات مختلف این خطبه، لحن موضوعات حمد خداوند، نکوهش ابلیس، موعظه و ذکر فضائل امام(ع)، براساس لایه¬های آوایی و نحوی، مورد بررسی قرار گرفته¬اند. دیدگاه امام در حمد خداوند منطقی است؛ از این رو، نحو کلام ایشان لحنی آرام وکُند و قاطعانه و اثباتی دارد و آوای آن که احساس حضرت را بیان می¬کند، لحنی روان و لطیف و ستایشگرانه دارد. حضرت نگاه نکوهش¬گر خویش را نسبت به ابلیس با کاربرد لحنی کاملاً منطقی و قاطعانه در دستور زبان خود برای مخاطبان بیان می¬کند و احساس خویش را نسبت به او در آوای کلام خود با لحنی خشک وکُند و سرزنشگرانه ابراز می-کند. لحن حضرت در موعظه هشداردهنده و انذاری است تا احساس ایشان را نسبت به موضوع، به مخاطبان انتقال دهد. بیان فضائل براساس ساختار نحوی کلام با لحنی تفاخرآمیز و قاطعانه همراه است و براساس آوای کلام که هماهنگ با جملات است گاهی لحن کوبنده و جدی و گاهی لحن لطیف و روان دارد.
قدرت الله وفایی خوش محمد جرفی
وفیق زیاد، عبد الرحمن جبر الخالدی، قیصر امین پور و حمید سبزواری از جمله شخصیت¬های برجسته زمان خویش¬اند که تحولی بس شگرف در دنیای مقاومت بوجود آوردند و از طریق نفوذ در دل¬ها به واسطه تیر قلمِ مقاومتشان و بر انگیختن شور پایداری، ملّت¬هایی را به دفاع در برابر ظالمان زمان خویش واداشته¬اند. اشعار این رهبران بزرگِ پایداری دارای چنان عظمتی است که شخصیت مبارزاتی آنها، مبارزان عرصه شعر رزم و پیکار را حیران می¬کند و این امر فضای مناسبی را برای بررسی تطبیقی مضامین شعر¬شان فراهم کرده¬است. رساله¬ی حاضر در صدد است تا جلوه¬های پایداری را در اشعار توفیق زیاد، عبد الرحمن جبر الخالدی، قیصر امین پـور و حـمیـد سبـزواری کـه با ژرف¬نگـری و دوراندیشی خود در عالم ادبیات، تصاویر تطبیقی یکتایی را خلق کرده¬اند، به صورت تطبیقی بررسی کند؛ همچنین قصد دارد تا اعتقاد این شاعران را که مبتنی بر آمادگی همه جانبه¬ی دفاعی که شرط لازم برای رسیدن به آزادی و استقلال است، تحلیل و تفسیر کند.
مطهره فرجی قاسم مختاری
پایان نامه حاضر هرگونه قواعدی که بنوعی در آن ها گریز از هنجار دیده می شود را بررسی کرده و تدثیر این امر را بر مضمون کلام نشان می دهد. این پایان نامه پیرامون مبحث منصوبات است و مباحثی چون مفعول به، مفعول فیه، منصوب به نزع خافض، مفعول لاجله، مفعول مطلق، تمییز و اشتغال را بررسی کرده است. بررسی ها نشان می دهد که از ابزارهای زیبایی شناسی بیان قرآن و نهج البلاغه، گزینش دقیق واژگان و شیوایی الفاظ و نیز نظم و چینش یگانه و بی بدیل آن ها است و انسجام ساخت و محتوا اصلی ترین بعد زیبایی شناسی متن در این دو کتاب به شمار می آید. هر دو کتاب به اقتضای رسالت توحیدی و آسمانی خویش، دارای ساختارهای زبانی هدفمند و منسجمی هستند که همه اجزاء و عناصر آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اهداف تربیتی و دینی نهفته در آن ها بکار گرفته شده اند.
معصومه درخشان قاسم مختاری
سبک زنانه به عنوان یکی از زیرشاخه های سبک شناسی، ساختار زبان زنان و عوامل موثر بر آن را مورد بررسی قرار می دهد؛ طوری که از یک طرف شعر آ ن ها با شعر مردان تفاوت های زبانی و محتوایی دارد و از طرف دیگر در گستر? شعر شاعران زن نیز یک دست دیده نمی شود. پژوهش حاضر با فرض بر این اصل که بین متغیرهای اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی گروه های آن، ارتباطی مستقیم و قاعده مند وجود دارد؛ از یک جهت سعی دارد تا با تکیه بر گرایش های عام حاکم بر رفتارهای کلامی گروه زنان، ثابت نماید که پروین اعتصامی و نازک الملائکه در بیشتر مختصات زبانی از جمله: استفاده از صورت ها و اقلام واژگانی، کاربرد ساخت ها و الگوهای زبانی، انتخاب موضوع و همچنین ویژگی های کاربردی و فرازبانی، کاملاً موافق با روحیات و خلق و خوی زنانه عمل کرده اند
فروغ بهبد محمد جرفی
یکی از مهمترین گرایش¬های موجود در نقد ادبی، گرایش زیباشناختی و مباحث مربوط به آن است، تحلیل زیباشناسی یک اثر ادبی، مطالعه و بررسی عواملی است که منجر به زیبایی و آفرینش هنری و ادبی یک متن می-شود. معیار و ابزارهای زیباسازی یک متن متفاوت است، بدون تردید یکی از راههای بیان مطالب بهره¬گیری از عنصر تصویرپردازی است که تصویر امور معنوی یا معقولات را به تصویرهای حسی و قابل درک نزدیک می-نماید. تصویر، اسلوب و ابزار ادبی و هنری است که حروف و کلمات با چینش خاصی کنار هم قرار می¬گیرند و در نهایت جمله¬ای پدید می¬آید که تصویری مجسم و زنده در مقابل خواننده به تصویر می کشد. قرآن کریم سراسر اعجاز است و بدون تردید به کارگیری انواع اسالیب و سبک¬های ادبی و هنری یکی از جنبه¬های اعجاز قرآن است که موجب تعجب بسیاری از اندیشمندان شده است. تصاویری را که قرآن کریم در بطن متون خویش ترسیم می¬نماید اعجاب و شگرف همگان را برانگیخته است. تعابیر قرآنی همواره بین اهداف دینی و فنی یک رابطه¬ای تنگاتنگ برقرار می¬نماید. قرآن کریم با واژگان که به کار می¬¬برد تصاویری را ترسیم می¬نماید علاوه بر این¬که به اهداف دینی دست می¬یابد، با استفاده از ابزارهای بیانی تصاویر محسوس و زنده¬ای را در ذهن خواننده بازتاب می¬کند که تأثیرات ژرفی را در درون خواننده نهادینه می-کند. در این پژوهش به تحلیل و بررسی مولفه¬های تصویرپردازی (مفرد، مرکب) همچون تشبیه، استعاره، مجاز کنایه، تجسیم و.... در شماری از آیات جزء سی¬ام قرآن کریم پرداخته شده است.
فهیمه سرلک قاسم مختاری
علم نحو یکی از علوم بسیار گسترده در زبان عربی است. بزرگانی هستند که به این علم پرداخته اند و کتابها در زمینه علم نحو نگاشته اند. در علم نحو از چگونگی تشکیل جمله های عربی از کلمات و احکام اواخر آن کلمات از حیث اعراب و بناء بحث می شود. اختلافاتی که در نحو وجود دارد، برخاسته از دو مکتب بصره و کوفه است. خاستگاه علم نحو بصره بوده؛ آن گاه مکتب نحوی کوفه شکل گرفته و بنای نزاع با مکتب بصره را پایه گذاری کرد. هر یک از این دو مکتب قواعد و روش های مختص به خود را دارند. از جمله ویژگی مکتب بصره منضبط کردن قواعد نحو و آّسان ترکردن فراگیری آن قواعد بوده است؛ اما مکتب کوفه بیشتر به سماع و فاصله گرفتن از قیاس پرداخته است. بزرگانی که در این رساله به آنها اشاره شده «ابن عقیل، ابن یعیش و ابن الانباری» هستند که هر یک پیرو یکی از دو مکتب بصره و کوفه و دارای اشتراکات و افتراق هایی هستند و هر یک آثار و ویژگی های خاص خود را دارند؛ بنابراین، این امر فضای مناسبی را برای بررسی تطبیقی مضامین نحوی آنها فراهم کرده است. یکی از مباحث علم نحو «بحث منصوبات» است که در نحو عربی کاربرد وسیعی دارد و همچنین در بین نحویان از اهمیت زیادی برخوردار است. منصوبات در اسم بر نقش مفعولی در «مفعول به، مفعول معه، منادا و مستثنی» و قیدی در «مفعول مطلق، مفعول لأجله، مفعول فیه، حال و تمیز» دلالت می کند؛ بنابراین، به دلیل اهمیتی که دارد، در این رساله بحث منصوبات انتخاب شده و به نظراتی که نحویان در باب منصوبات بیان کرده اند اشاره شده است. دیگر این که می خواهیم بیان کنیم این سه نحوی «ابن عقیل، ابن یعیش و ابن الانباری» به کدام یک از دو مکتب بصره و کوفه گرایش دارند و برتری از آن کدامیک ازمکتب های فوق می باشد. دیگر این که بین این سه نحوی و دیگر نحویان در باب منصوبات چه اختلاف هایی وجود دارد. همچنین اهمیت نقش منصوبات را در علم نحو می یابیم .
یوسف افسانه قاسم مختاری
تحلیل ارتباط بین فرهنگ و زبان ملّت ها و بررسی آن در زمان حاضر، به صورت گسترده ای رواج یافته است و بررسی تطبیقی در دنیای ادبیات در شمار پژوهش های مفید و ضروری محــسوب می شود. ابوالعتاهیه و ناصر خسرو از جمله نامداران ادبیات عربی و فارسی هستند که ابداع و نوآوری آنان در اشعار حکیمانه، زاهدانه و ... موجب تفاسیر مختلفی از سوی محققان شده است. از آنجا که این دو ادیب در تعامل با یکدیگر نبوده اند و فاصله زمانی زیادی بین ادبیاتشان وجود دارد و مدرکی دال بر آشنایی ناصر خسرو با اشعار ابوالعتاهیه به دست نیامده، اساس این تطبیق بر پایه ی مدرسه-ی ادبیات تطبیقی آمریکایی قرار دارد. رساله ی حاضر با بررسی و واکاوی اشعار ابوالعتاهیه و ناصر خسرو، سعی دارد تا به بررسی مضامین مشترک اخلاقی، تأثیر شرایط اجتماعی وادبی، منابع دینی وآموزه های اخلاقی دراشعاراین دو ادیب وهمچنین به تأثیرپذیریشان ازقرآن ونهج البلاغه بپردازد. از نوشته های ابوالعتاهیه و ناصرخسرو، چنین برمی آید که هر دو، با غم و اندوه سرشار وچشم هایی که با خارسرمه شده اند، چنان می گریند واز روزگار، به گونه ای می نالند که گویی سرشان به تنشان سنگینی می کند. اصلی ترین مقوله ی اجتماعی و ادبی که در نوشته های هر دو شاعر یافت می شود، مرگ هراسی و نکوهش روزگار است که مهمترین مضمون و هدف مشترک تمامی سروده های حزن آلود ابوالعتاهیه و ناصر خسرو است که هر دو به صورت گسترده و متنوع، به تبیین آن پرداخته اند و در جای جای آثار خود، خواننده را به روی گردانی از دنیا و مشکلات آن سوق می دهند.
سید عبدالکریم جعفری خلیلی قاسم مختاری
حضور فعال اسطوره در شعر معاصر عربی و الهام گیری شاعران از آن، هر کوششی را در جهت روشن تر کردن این مهم، اقدامی موجه می نماید، به ویژه این که اگر شعر شاعر از این زاویه مورد ارزیابی قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش همچنان در سایه ابهام باقی خواهد ماند. گفتار حاضر می کوشد کاربرد شخصیت های اسطوری و دلالت های آن را در شعر امل دنقل، یکی از شاعران نام دار شعر معاصرعربی به وجه عام و شعر مصری به وجه خاص مورد بررسی قرار دهد. حضور شخصیت های اسطوری در شعر وی از بسامد بالایی برخوردار است و شاعر نیز با هنرنمایی خاص در القای مفاهیم مورد نظر از آن ها الهام می گیرد. در کاربرد اسطوره ها و شخصیت های سنتی، شاعر سعی کرده تا از تکنیک ها و اشکال و شیوه های مختلف بهره جوید و تمرکز وی بر این بوده تا بیشتر در اصل آن چهره ها تغییر و تبدیل ایجاد کند، نه این که آن ها را به صورت دست نخورده در شعرش دخالت دهد. در این پژوهش به چگونگی بهره گیری شاعر از موارد یاد شده و سهم آن ها در دلالت بخشیدن به شخصیت اسطوری و سنتی پرداخته می شود. واژه های کلیدی: امل دنقل، فراخوانی، اسطوره، تناقض، میراث