نام پژوهشگر: علی اکبر هاشمی جواهری
حسین شاهرخی حسن دانشمندی
وضعیت بدنی مناسب و راستای طبیعی بدن به عنوان یکی از مهمترین شاخص های سلامت می تواند متاثر از عوامل روان شناختی، بیولوژیکی، بیومکانیکی و آنترو پومتریکی باشد. هر چند چگونگی تاثیر این متغیرها بر یکدیگر و به ویژه ارتباط میان ایندکس ها و نسبت های آنتروپومتریکی با پاسچر به درستی روشن نشده است. از این رو هدف این پژوهش، بررسی راستای آناتومیکی اندام فوقانی و تنه در رابطه با ابعاد آنتروپومتریکی ورزشکاران بود. 20 ورزشکار سالم (میانگین سن88/1±25/22 سال، قد 49/5±78/182 سانتیمتر، وزن 19/3±35/75 کیلوگرم و سابقه ورزشی 77/3±38/9 سال) و 20 غیر ورزشکار سالم (میانگین سن 01/2±80/22 سال، قد 25/6±35/179 سانتیمتر و وزن 30/2±10/71 کیلوگرم) به صورت تصادفی هدفدار و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. بدین منظور مجموعه ای از شاخص های آنتروپومتریکی به گونه کمی بدین شکل مورد اندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی قد نشسته و ایستاده، طول ستون فقرات، طول بازو، طول ساعد،arm span و پروتراکشن کتف با متر نواری، عرض و عمق قفسه سینه، فاصله بین دو زائده آخرومی و فاصله دو تاج خاصره و فاصله زائده آخرومی با دیواره با استفاده از کولیس بازو بلند و کالیپر، زاویه حمل با گونیامتر یونیورسال و سرانجام ارزیابی کایفوز، لوردوز و اسکولیوز با استفاده از اسپاینال موس صورت گرفت. icc هر یک از اندازه گیری ها محاسبه گردید. داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل، همبستگی و سرانجام رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (05/0p?). نتایج نشان داد که بین متغیرهای کایفوز، اسکولیوز، فاصله آخرومی، پروتراکشن کتف و زاویه حمل ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p?). قد نشسته، طول ستون فقرات، arm span و فاصله آخرومی با کایفوز، قد نشسته و طول ستون فقرات با لوردوز، طول بازو با زاویه حمل ارتباط معنی داری داشتند (05/0p?). نتایج رگرسیون معلوم کرد کهarm span و طول ستون فقرات و طول بازو به ترتیب بهترین پیشگو کننده کایفوز، لوردوز و زاویه حمل می باشند. بر این اساس، ضرورت برنامه ای جامع برای شناسایی ابعاد بدنی ورزشکاران و نیز غربال گری وضعیت بدنی آنان از سوی مربیان و پزشکان تایید می گردد. شناسایی و مراقبت از ورزشکارانی که به دلیل برخی شاخص-های آنتروپومتریکی امکان ابتلا به برخی ناهنجاری های وضعیتی به ویژه کایفوزیس و لوردوزیس در دراز مدت برای آنان وجود داشته و با پرداختن به ورزشها و الگوهای حرکتی مستمر، این عوارض تشدید می شود، در این تحقیق برجسته گردید.
حکیمه میری اذر اقایاری
تحقیق حاضر با هدف تعیین تأثیر پروتکل حرکت درمانی و ماساژ بر کاهش علائم ناشی از کوفتگی عضلانی تاخیری انجام گرفت. به این منظور 30 دانشجوی دخترسالم و غیر ورزشکار ،بدون سابقه ی بیماری های مفصلی و قلبی_عروقی با دامنه سنی (25-18) سال انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. روش مطالعه در پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با دو گروه کنترل و تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. در این تحقیق پس از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی تاخیری، آزمودنی ها در گروه تجربی تحت پروتکل حرکت درمانی و ماساژ قرار گرفتند و گروه کنترل تحت هیچ نوع درمانی قرار نگرفتند.قبل و بعد از انجام تست ( به مدت 5 روز) میزان دامنه ی حرکتی، میزان درد و میزان قدرت عضلانی هر یک از آزمودنی ها در هر دو گروه اندازه گیری شد . برای تجزیه و تحلیل داده ها از اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که پروتکل حرکت درمانی و ماساژ بردامنه ی حرکتی مفاصل زانو(اکستنشن،فلکشن) و مچ پا( دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن) تاثیر معنی داری ندارد (05/0<p) پس از اعمال پروتکل حرکت درمانی و ماساژ ، کاهش معنی داری در میزان درد ناشی از کوفتگی عضلانی در گروه تجربی مشاهده شد (05/0p<) همچنین، حرکت درمانی و ماساژ بر قدرت عضلانی اندام تحتانی تاثیر معنی داری ندارد (05/0<p) در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پروتکل حرکت درمانی و ماساژ درد عضلانی ناشی از کوفتگی عضلانی تاخیری را کاهش می دهد اما در بهبود قدرت و دامنه ی حرکتی تاثیری ندارد. لذا پیشنهاد می شود از پروتکل حرکت درمانی و ماساژ برای کاهش درد عضلانی استفاده شود.
حسن کوشکی احمد ابراهیمی عطری
چکیده رساله/پایان نامه : مقدمه : آسیب ها و علل مرتبط با آنها در تمام رشته های ورزشی بخصوص رشته های گروهی مورد توجه مسئولان تربیت بدنی بوده است، و متاسفانه در کنار تمام مزایا و محسناتی که برای ورزش و تربیت بدنی متصور است، پدیده آسیب، همواره با آن همراه بوده و پا به پای آن رشد کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ریسک فاکتورهای منتخب مرتبط به آسیب ها با میزان بروز انواع آسیب ها و بخش های مختلف آسیب دیده بدن در دانش آموزان پسر ورزشکار نخبه خراسان رضوی در رشته های فوتسال و هندبال می باشد. روش شناسی : برای ارزیابی آسیب از فرم های گزارش آسیب (فولر و همکاران، 2006) استفاده شد که انواع آسیب ها و بخش های آسیب دیده ورزشکاران توسط پزشکیاران و تیم تحقیق ثبت گردید. در طی برگزاری مسابقات ویژگیهای مورد تحقیق ورزشکاران آسیب دیده، شامل قد، وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن مورد ارزیابی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و همبستگی می باشد، که رابطه بین متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو در سظح معنادار ( 05/0 > p ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : در بین 648 نفر ورزشکار شرکت کننده در مسابقات، 97 نفر (1/15%) از دانش آموزان در طول برگزاری مسابقات المپیاد دانش آموزی استان آسیب دیدند، که 53 نفر(6/54%) در رشته فوتسال، و 44نفر(4/45%) در رشته هندبال آسیب دیده بودند. نتایج تحقیق نشان داد که بین بخش های آسیب دیده بدن در دو رشته هندبال و فوتسال تفاوت معنی داری وجود دارد .بیشتر آسیب های رخ داده از نوع عضلانی-وتری بود. اندام تحتانی در فوتسال و اندام فوقانی در هندبال بیشترین آسیب دیدگی را داشتند. بین عوامل احتمالی آسیب زا با بخش های مختلف آسیب دیده در هندبال و بین عوامل احتمالی آسیب زا با انواع آسیب ها در فوتسال و هندبال رابطه معنی داری وجود دارد، ولی بین آسیب های قبلی ورزشکاران، وزن، قد، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن با بروز آسیب ها در جامعه تحقیق حاضر رابطه ای مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری : با توجه به رابطه موجود بین عوامل احتمالی آسیب زا و بروز آسیب در بخش های مختلف بدن، ورزشکاران و مربیان باید عوامل احتمالی که باعث بروز آسیب ها در رشته های فوتسال و هندبال می شوند به خوبی شناسایی کرده و جهت مقابله با آنها، راه حل هایی ارائه نمایند، تا کیفیت بازی ها را بهتر و خطر آسیب دیدگی را در دانش آموزان کاهش دهند.
لیلا اصغری احمد ابراهیمی عطری
زمینه وهدف: با توجه به اینکه محدودیتهای حرکتی مشکل عمده کودکان فلج مغزی است و تحقیقات اخیر نشان داده است که این محدودیتهای حرکتی به ضعف عضلانی ارتباط دارد.هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات بر روی استپ (step)و نشستن به ایستادن(sit-to-stand) بر عملکرد حرکتی درشت و تعادل کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک ومقایسه این اثرات در خانه و کلینیک می باشد. روش بررسی: دراین مطالعه از نوع مداخله ای و نیمه تجربی، 21 کودک دختر فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک در دسترس که می توانستند به طور مستقل راه بروند انتخاب شدند و به سه گروه مساوی تقسیم شدند.گروه کنترل تنها فعالیتهای منظم روزانه را ادامه داد و گروه تمرین درمنزل فعالیتهای روزانه زندگی به علاوه یک برنامه تمرینی در منزل شامل نشستن به ایستادن و بالارفتن از استپ را از جهات مختلف را برای 6 هفته 5 روز درهفته انجام داد وگروه تمرین در کلینیک هم همین تمرینات را با نظارت درمانگر در کلینیک توانبخشی انجام می داد. در این مطالعه time up & go test و functional reach test به عنوان آزمونهای تعادلی،عملکرد راه رفتن با آزمون 10متر راه رفتن، و عملکرد حرکتی با آزمون gmfmبخش d و e اندازه گیری شد.برای تفاوت درون گروهی از آزمون ویلکاکسون و برای تغییرات بین گروهی از آزمون کروس کاروالیس و یوی من ویتنی استفاده شد.داده ها با spss ورژن 17 آنالیز شد. یافته ها: در پایان دوره تمرین، افزایش معنادار در آزمون functional reach test در هر دو گروه تمرینی و همچنین کاهش معنادار در آزمون time up & go در گروه تمرین در کلینیک یافت شد که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنادار بود .(p<0.05)در سایر نتایج تفاوت معناداری بین سه گروه یافت نشد. نتیجه گیری:تمرین بالا رفتن از استپ و نشستن به ایستادن درکلینیک و منزل می تواند عملکرد تعادلی در کودکان فلج مغزی را بهبود بخشد. کلید واژه ها:فلج مغزی،تمرین،عملکرد حرکتی درشت،تعادل،کودکان
مهدیه ابراهیم نیا امیر رشیدلمیر
گرلین یک پپتید 28 اسیدآمینه ای است که به طور عمده توسط سلول های فوندوس معده ترشح و به درون جریان خون ریخته می شود. گرلین پس از ترشح از راه گردش خون بر مرکز سیری و گرسنگی در هیپوتالاموس اثر گذاشته، دریافت غذا و اکتساب وزن را تحریک می کند. در واقع سطح پلاسمایی گرلین در شرایط انرژی مثبت، کاهش و در شرایط تعادل انرژی منفی، افزایش می یابد. زانگ و همکاران در سال 2005، پپتید 23 اسید آمینه ای دیگری به نام ابستاتین را شناسایی کردند. این پپتید از ژن سازنده گرلین مشتق شده که بعد از ترجمه، دستخوش تغییراتی شده است. تزریق وریدی یا درون بطن مغزی ابستاتین در جوندگان، از راه کاهش دریافت غذا و تخلیه ی معده سبب تعادل منفی انرژی می گردد. بنابراین برخی پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که گرلین و ابستاتین اثرات متضادی بر تنظیم وزن دارند و ممکن است کاهش عملکرد ابستاتین در پاتوفیزیولوژی چاقی درگیر باشد.هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر یک جلسه تمرین مقاومتی دایره ای و تمرین هوازی بر بیان ژن ابستاتین لنفوسیت زنان جوان تمرین کرده می باشد. روش تحقیق: 24 نفر از بین بانوان ورزشکار خراسانی انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه 8 نفری کنترل، هوازی(ae) و مقاومتی(re) تقسیم شدند. قبل و بعد از جلسه تمرینی از تمامی آزمودنی های سه گروه خون گیری به عمل آمد. جدا سازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ و تخلیص m-rna به وسیله pcr نیمه کمی انجام شد. اطلاعات بوسیله آزمون آماری آنووای یک طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج: علی رغم افزایش اندک بیان ژن ابستاتین در گروه های تجربی، در هیچ یک از گروه ها افزایش معناداری در بیان ژن ابستاتین لنفوسیت مشاهده نگردید. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که هیچ یک از پروتکل های تمرین هوازی و مقاومتی دایره ای سبب افزایش معنی دار در بیان ژن ابستاتین لنفوسیت نگردید. به نظر می رسد این احتمال وجود دارد که کوتاه بودن مدت برنامه ی تمرینات حاد و شدت آنها ممکن است دلیل عدم افزایش معنادار در بیان ژن ابستاتین لنفوسیت در این پژوهش باشد.
امینه اطهری علاف علی اکبر هاشمی جواهری
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزن در کودکان و روند صعودی آن در دهه های اخیر و نیز کاهش سطح فعالیت جسمانی شکل نگران کننده ای به خود گرفته است. با توجه به این که چاقی در این سنین زمینه ساز چاقی در بزرگسالی و عوارض مربوط به آن است و شناسایی عوامل موثر بر آن نقش مهمی در پیشگیری از این عارضه دارد، در این مطالعه به بررسی شیوع چاقی در کودکان و عوامل مرتبط با آن پرداختیم. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی – تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1390 بر روی 1300 نفر از دانش آموزان سالم 7 تا 12 ساله مدارس ابتدایی دخترانه شهر مشهد انجام گردید. قد و وزن به روش استاندارد اندازه گیری شد. وضعیت چاقی، اضافه وزن و لاغری بر اساس معیار شاخص توده بدن (bmi) برای سن و جنس که توسط مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا (cdc) در سال 2000 تنظیم شده است، تعیین گردید. صدک کمتر از 5 لاغر، بین صدک های 5 تا 15 دارای کمبود وزن، بین صدک های 15 تا 85 وضعیت طبیعی، بین صدک های 85 تا 95 در معرض خطر چاقی (دارای اضافه وزن) و بیشتر از صدک 95 به عنوان افراد چاق ارزیابی شدند. سطح فعالیت جسمانی و وضعیت اجتماعی – اقتصادی به وسیله پرسشنامه تعیین شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها 8/5% از کودکان مورد بررسی لاغر، 1/9% از کودکان دچار کم وزنی، 5/66% کودکان دارای وزن طبیعی، 8/13% کودکان دارای اضافه وزن و 8/4% چاق بودند و یک سوم کودکان فعال و بقیه غیرفعال بودند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که شیوع چاقی و اضافه وزن با وضعیت اجتماعی- اقتصادی، میزان تحصیلات والدین و مناطق مختلف شهری ارتباط دارد. همچنین سطح فعالیت جسمانی با چاقی شکمی، میزان تحصیلات والدین، مناطق مختلف شهری و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ارتباط دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع چاقی و اضافه وزن و فعالیت جسمانی کم در کودکان 7 تا 12 ساله شهر مشهد و ارتباط معنی دار آنها با سطح تحصیلات والدین، مناطق مختلف شهری و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، ضرورت دارد اقداماتی در راستای آموزش به کودکان و والدین آنها در رابطه با تغییر سبک زندگی و تحرک مناسب انجام گیرد.
فاطمه سروری احمد ابراهیمی عطری
بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ms) یک بیماری شایع دمیلینیزاسیوندستگاه عصبی مرکزی می باشد، که به دلیل افزایش شیوع و شدت ناتوانی که در افراد جوان و میانسال ایجاد می کند، بسیار حائز اهمیت می باشد.. هدف از این پژوهش تأثیر برنامه تمرین در آب بر عملکرد جسمانی و خستگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نظر هدف کاربردی است. تعداد 26 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با میانگین سنی 1/8±12/34 و دامنه edss 4-1در طرح شرکت کردند. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی(14نفر) و کنترل(12نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرین در آب به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای شرکت کردند. به منظور سنجش عملکرد جسمانی از مقیاس تعادلی برگ برای سنجش تعادل، آزمون 25 فوت و 6دقیقه راه رفتن جهت ارزیابی توانایی راه رفتن، آزمون بالا آوردن وزنه برای سنجش استقامت عضلات اندام فوقانی، آزمون 30 ثانیه نشست و برخاسن برای سنجش قدرت عضلات اندام تحتانی و آزمون ولز جهت سنجش انعطاف پذیری استفاده شد. همچنین از مقیاس تعادلی fss جهت سنجش شدت خستگی بیماران استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بین میانگین نمرات کلیه آزمون ها به جز قدرت عضلات اندام تحتانی، قبل و بعد از مداخله در گروه تجربی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<). در نهایت می توان اظهار داشت که برنامه تمرین در آب می تواند باعث بهبود عملکرد جسمانی و همچنین کاهش خستگی در بیماران مبتلا به ms شود.
نصیر احراری احمد ابراهیمی عطری
مقدمه: بیشتر ورزشکاران پیچ خوردگی مچ پا را در طول دوران ورزشی خود تجربه کرده و بعد از آسیب دیدگی اولیه،80% افراد فعال از پیچ خوردگی مکرر مچ پا رنج می برند. و در این رابطه نتایج مطالعات اطلاعات ضد و نقیضی را فراهم می سازد . از این رو ، تحقیق حاضر سعی دارد که با بکار گیری آزمون های مختلف، قابلیت عملکردی و تعادل اندام تحتانی افراد مبتلا به اسپرین مچ پا را بعد از یک دوره 6 هفته ای تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی بررسی نماید. روش تحقیق: آزمودنی های تحقیق شامل 45 مرد ورزشکار در محدوده سنی 18-35 سال مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا بود که از طریق پژشک متخصص انتخاب شدند. که در مرحله اول، قبل از اعمال برنامه های تمرین درمانی از تمامی آزمودنی ها، آزمونهای تعادل پویا، ایستا و عملکردی گرفته شد. سپس به صورت تصادفی و جهت همگن سازی بر اساس نمرات تست، آزمودنی ها به سه گروه مساوی 15 نفری ، دو گروه تجربی ثبات مرکزی و تعادلی و گروه کنترل تقسیم بندی شدند. پس از اندازه گیری اطلاعات اولیه محقق برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز بعدی، آزمودنی ها دو گروه تجربی تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی را به مدت 6 هفته، هفته ای 3 جلسه انجام دادند و در انتهای هفته ششم بار دیگر تست های گردش ستاره ای، رمبرگ اصلاح شده، جهش به شکل هشت لاتین و جهش جانبی صورت گرفت. در انتها، تحلیل داده های بدست آمده بر اساس فرضیه ها، توسط نرم افزار 17.0 spss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. با توجه به نرمال بودن سطح توزیع داده ها، برای مقایس داده ها از آزمون t همبسته و anova استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی بر روی عملکرد و تعادل افراد مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا تأثیر معنی داری دارد(05/0 p<). علاوه بر این بین تاثیر این تمرینات بر عملکرد و تعادل افراد مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0 p>). بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از اثربخشی معنادار تمرینات منتخب تعادلی و ثبات مرکزی بر عملکرد و تعادل افراد مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا بود. ضمناً با وجود متفاوت بودن روش تاثیرگذاری تمرینات منتخب تعادلی و ثبات مرکزی بین دو روش تمرینی منتخب تفاوت معنی داری وجود ندارد.
طیبه میری علی اکبر هاشمی جواهری
تحقیق حاضر با هدف مقایسه یکی از رایج ترین شیوه های درمانی یعنی تمرینات ویلیامز با تمرینات حرکت درمانی و ماساژ که توسط محقق ارائه شده (محقق ساخته) انجام گرفت. روش مطالعه در پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون بود . به این منظور 45 زن غیر ورزشکار مبتلا به کمردرد مکانیکال مزمن به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه مساوی 15 نفره، شامل تجربی الف(تمرینات ویلیامز ) ، تجربی ب (پروتکل محقق ساخته) و کنترل ، تقسیم شدند .هر دو گروه تجربی (الف و ب) به مدت 26 جلسه ، تحت تمرین قرار گرفتند و در گروه کنترل هیچ نوع مداخله درمانی انجام نشد . برای تجزیه و تحلیل داده ها از از آزمون tمستقل و tهمبسته استفاده شد. با توجه به کمتر بودن میانگین میزان درد در زنان مبتلا به کمردرد مکانیکال مزمن در گروه تجربی با پروتکل محقق ساخته نسبت به میانگین میزان درد در گروه تجربی با تمرینات ویلیامز ، می توان گفت پروتکل محقق ساخته در کاهش میزان درد در زنان مبتلا به کمردرد مکانیکال مزمن در مقایسه با تمرینات ویلیامز تاثیر بیشتری دارد ، همچنین با توجه به کمتر بودن میانگین عملکرد جسمانی در زنان مبتلا به کمردرد مکانیکال مزمن در گروه تجربی با پروتکل محقق ساخته نسبت به میانگین عملکرد جسمانی در گروه تجربی با تمرینات ویلیامز ، می توان گفت پروتکل محقق ساخته در افزایش عملکرد جسمانی در زنان مبتلا به کمردرد مکانیکال مزمن در مقایسه با تمرینات ویلیامز تاثیر بیشتری دارد. از نتایج این مطالعه می توان چنین نتیجه گیری کرد که علیرغم اینکه تمرینات ویلیامز در کاهش درد و افزایش عملکرد جسمانی این بیماران تاثیر بسزایی داشته ولی تاثیر بیشتر پروتکل درمانی پیشنهاد شده توسط محقق که با توجه به ویژگی ها و شرایط افراد طراحی شده است ، آن را به عنوان یک روش مطمئن و کمکی در جهت بهبود بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مکانیکال قرار می دهد.
فلورا فروردین احمد ابراهیمی عطری
هدف از این تحقیق بررسیِ تاثیر سرمادرمانی به روش غوطه وریِ ساق و مچ پا در آب سرد بر ثبات پویای مچ پای افراد سالم است. تا میزان اثربخشی و ایمنی این روش درمانی را قبل از شروع مجدد فعالیت ورزشی است بررسی کند. بدین منظور تعداد 15 نفر دانش آموز سالم تحتِ سرمادرمانی قرار گرفتند. این افراد هیچگونه حساسیتی به سرما نداشتند و از داروهایی که برهم زننده تعادل هستند نیز استفاده نمی کردند. همچنین این افراد در حداقل دو سالِ گذشته هیچ گونه آسیب دیدگی در محدود? ساق و مچ پای خود نداشتند. این افراد یک بار در شرایط کنترل و دوبار در شرایط پس آزمونِ اول یعنی بلافاصله پس از 20 دقیقه سرمادرمانی و پس آزمونِ دوم 20 دقیقه بعد از پس آزمون اول در آزمایشگاه شرکت کردند تا ثبات پویای آنها ، با استفاده از آزمون پرش به انداز? 50% توانِ فردی و فرود بر روی یک پا، سنجیده شد. از صفحه نیروسنج برای بررسی مولف? نیروی عکس العمل زمین در جهات مختلف به عنوانِ مولفه های تاثیرگذار بر ثبات پویا استفاده شد. پس از جمع آوریِ اطلاعاتِ پیش آزمون و پس آزمون ها به منظورِ تجزیه و تحلیل آماری از روش تیِ مستقل استفاده شد تا بدانیم بین شرایط کنترل با شرایطِ پس آزمونِ اول و پیش آزمون با پس آزمون دوم تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر.( 0.05>p) مابین شرایط گروه کنترل و گروه پس آزمون 1 و 2 اختلاف معناداری در نیروی عکس العمل میانی/جانبی و عمودی زمین تاثیرِ معناداری مشاهده شد، اما در نیروی عکس العمل خلفی/قدامی تاثیر معناداری وجود نداشت هرچند بهبود وجود داشت. بر اساس نتایج این تحقیق هرچند سرمادرمانی تاثیر معناداری در ثبات خلفی/ قدامیِ فرد ندارد اما در ثبات جانبی/میانی تاثیر معناداری دارد. از آنجایی که اکثر اسپرین های مچ پا در سمت جانبی و قوزک خارجیِ مچ پا رخ میدهد ازین لحاظ میتوان گفت سرمادرمانی به روش غوطه وری در آب سرد میتواند به کاهش اسپرین خارجیِ مچ پا در ورزشکاران کمک کند. خصوصا از آن جایی که اختلاف زمان دست یابی به ثبات پویا با پست تست دوم که تقریبا 20 دقیقه پس از اعمال سرمادرنی بود بیشتر از اختلاف زمانیِ دستیابی به ثبات پویا بلافاصه پس از اعمال سرمادرمانی، بنابراین به نظر می رسد زمانی به کوتاهی 5 دقیقه برای گرم شدن مجدد کافی است تا گیرنده های مکانیکی و عضلات به درستی کار نمایند.
محبوبه ترغیبی علی اکبر هاشمی جواهری
این تحقیق با هدف بررسی میزان شیوع و همچنین ارتباط بین ناهنجاری های اسکلتی عضلانی و آنتروپومتریک با آمادگی جسمانی دردانش آموزان دخترشهر مشهد انجام شده است. نمونه آماری شامل 306 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر مشهد به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. سپس ویژگی های آنتروپومتریک و همچنین شیوع ناهنجاری ها و میزان آمادگی جسمانی اندازه گیری و در نهایت میزان ارتباط بین آمادگی جسمانی و ناهنجاری های اسکلتی عضلانی و آنتروپومتریک بررسی شد . برای توصیف و تعیین رابطه بین متغیرها از نرم افزارهای اِکسل نسخه 2010 و spss نسخه 16 و ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون من ویتنی استفاده شده وسطح معنی داری آزمون ها نیز 05/0 p ?در نظر گرفته شد . میانگین سن دانش آموزان 5/16 سال با میانگین قد 49/5± 95/160 سانتی متر و با میانگین وزن 98/11± 29/56 کیلوگرم بود. همچنین میانگین دور کمر 4/8±88/69 سانتی متر، دور باسن 71/8± 14/94سانتی متر، شاخص توده بدن 18/4± 67/21کیلوگرم بر متر مربع و نسبت دور کمر به دور باسن نیز 74/0اندازه گیری گردید. میانگین استقامت عضلات شکم دانش آموزان 4/29 تکرار، میانگین استقامت کمربند شانه ای 7/8 تکرار، انعطاف پذیری عضلات کمر و همسترینگ 9/34 سانتی متر و زمان دو 540 متر نیز0/3 دقیقه بود. بیشترین میزان شیوع با 7/37 درصد و 4/28 درصد مربوط به لوردوز و شانه نامتقارن و کمترین میزان شیوع با 9/3 درصد و 2/5 درصد مربوط به پای چرخیده به خارج و پای چرخیده داخل بود . نتایج همچنین نشان داد که میان استقامت عضلات شکم با سن، دور کمر به باسن ، شانه نامتقارن ، اسکولیوز و لوردوز دانش آموزان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین انعطاف پذیری عضلات کمر و همسترینگ با قد، وزن، دور باسن ،زانوی پرانتزی و پای چرخیده به خارج دانش آموزان رابطه دارای رابطه منفی و معنی داری می باشد. رابطه منفی و معنی داری نیز میان استقامت کمربند شانه ای با قد، وزن، شاخص توده بدن ، دورکمر ، دور باسن و دور کمر به باسن دانش آموزان مشاهده گردید و زمان دو 540 متر با وزن، شاخص توده بدن ، دورکمر و دور باسن دانش آموزان دارای رابطه مثبت و معنی داری بود .
نرگس ترابی علی اکبر هاشمی جواهری
این تحقیق باهدف بررسی تأثیر پروتکل حرکت درمانی بر بهبود عملکرد و کاهش دردهای ناشی از روماتیسم مفصلی زانوی زنان میان سال انجام شدکه جامعه آماری شامل زنان میان سال در دامنه سنی 45-65 سال مبتلا به روماتیسم مفصلی زانو بودند که تعداد 30 نفر از این افراد به روش نمونه گیری انتخابی در دسترس، انتخاب شدند و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری (تجربی و شاهد) قرار گرفتند. پس از مشخص شدن گروه تجربی و شاهد اندازه-گیری صفات عمومی انجام شد به طوری که در گروه شاهد میانگین سنی 27/51 سال و میانگین وزنی 33/86 کیلوگرم و در گروه تجربی میانگین سنی 51 سال و میانگین وزنی 52 کیلوگرم بود. در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار spss «ورژن 19" استفاده شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی برای توصیف و بررسی صحت فرضیه¬ها کمک گرفته شد و در قسمت آمار استنباطی، از تی همبسته و ویلکاکسون برای تغییرات درون گروهی و از تی مستقل و یوی من ـ ویتنی برای مقایسه تغییرات بین گروهی استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که پروتکل حرکت درمانی باعث افزایش معنادار دامنه حرکتی مفاصل و قدرت عضلانی و همچنین باعث کاهش میزان درد و التهاب شد
حسین ضیائیان ابراهیم پور علی اکبر هاشمی جواهری
تحقیق حاضر با هدف تمرینات آب درمانی و تاثیر آن بر کمر درد مزمن سالمندان انجام گرفته است . روش مطالعه در این پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. به این منظور 30 مرد غیر ورزشکار مبتلا به کمردرد مزمن به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی 15نفره ، شامل تجربی (تمرینات آب درمانی) وگروه کنترل ، تقسیم شدند . گروه تجربی ، تحت تمرین قرار گرفتند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای درمانی انجام نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آزمون کولوموگروف اسمیرنف استفاده شد. با توجه به کمتر بودن میانگین میزان درد و همچنین عملکرد جسمانی بهتر در مردان مبتلا به کمر درد مزمن سالمند در گروه تجربی می توان گفت ، مقایسه با گروه کنترل تاثیر بیشتری دارد. از نتایج این مطالعه می توان چنین نتیجه گیری کرد که تمرینات آب درمانی که انجام شد به عنوان یک روش مطمئن و کمکی در جهت بهبود بیماران مبتلا به کمر درد مزمن سالمندان قرار می دهد.
کاظم نوروزی امیرشهریار آریامنش
پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی قدرت عضلات چهارسررانی به میزان زیادی کاهش پیدا می کند. پیدا کردن یک راه-حل برای جلوگیری از کاهش قدرت دارای اهمیت زیادی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات متقاطع کانسنتریک بر قدرت عضله چهارسررانی مردان پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی بود. مواد و روش ها: تعداد 20 بیمار با میانگین سنی 55/1±02/22 سال و میانگین وزنی 15/7±7/71 کیلوگرم که دچار پارگی رباط صلیبی قدامی شده بودند، انتخاب و به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی علاوه بر تمرینات فیزیوتراپی تمرینات متقاطع کانسنتریک را با پای سالم به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه، هر جلسه 20 دقیقه و گروه کنترل فقط تمرینات فیزیوتراپی خود را تمرینات را انجام دادند. سه روز قبل از عمل بازسازی رباط و بعد از گذشت 9 هفته و انجام 24 جلسه تمرینات متقاطع، قدرت ایزومتریک عضلات چهارسررانی هر دو پای بیماران در زاویه 60 درجه، با استفاده از دستگاه ایزوکنتیک بایودکس اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p آزمایش شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به دنبال هشت هفته تمرینات متقاطع کانسنتریک، قدرت عضله چهارسررانی پای سالم آزمودنی های گروه تجربی به طور معناداری افزایش یافت(002/0=p). همچنین میزان کاهش قدرت در عضلات چهارسررانی افراد پس از بازسازی acl، در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(001/0=p). نتیجه گیری: تمرینات متقاطع بصورت کانسنتریک می تواند اثرات مثبتی در جهت کاهش میزان قدرت داشته باشد. این تمرینات می تواند باعث افزایش قدرت در اندام سالم و همچنین جلوگیری از میزان کاهش زیاد قدرت در اندامی که مورد جراحی قرار گرفته، شود.
فهیمه حسانی حقیقی امیر شهریار آریامنش
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر 20 جلسه آب درمانی بر درد و فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی زنان مبتلا به استئوآرتریت زانو بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از بیمارانی که مبتلا به استئوارتریت متوسط زانو بودند و به پزشک متخصص ارتوپدی مراجعه کرده بودند بعنوان نمونه انتخاب، و در دو گروه آب درمانی و کنترل قرار گرفتند. 1 هفته قبل از تمرینات ورزشی در آب فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی پای بیماران در زاویه 60 درجه، با استفاده از دستگاه emg و همچنین شدت درد بیماران، اندازه گیری و ثبت شد. گروه آب درمانی تمرینات ورزش در آب را به مدت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه و بطور متوسط هر جلسه 50 دقیقه تمرینات را انجام دادند. بعد از گذشت 5 هفته و انجام 20 جلسه تمرینات ورزش در آب، فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی و شدت درد هر دو گروه مجدداً اندازه گیری و ثبت شد. بعد از جمع آوری اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون، به منظور بررسی و مقایسه درون گروهی و برون گروهی، روش آماری تی همبسته و تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد با اینکه 4 هفته تمرینات ورزش در آب باعث افزایش معناداری در فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی نشد اما باعث افزایش میانگین فعالیت الکتریکی این عضلات شد. همچنین نتایج شدت درد نشان داد که این تمرینات باعش کاهش شدت درد این بیماران پس از تمرینات ورزش در آب شد(001/0=p). نتایج این پژوهش نشان داد که انجام تمرینات ورزش در آب توسط بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو به طور کامل امکان پذیر و راحت می¬باشد. همچنین کم شدن فشار وارده بر مفاصل مبتلا، انجام ورزش با صدمه کمتر توسط بیماران از مزایای تمرینات ورزش در آب است. با توجه به اینکه در تحقیق حاضر آب درمانی باعث کاهش شدت درد و علایم بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو شد، می¬توان این روش درمانی را به عنوان روشی موثر برای بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو تجویز نمود.
فرهاد نیکروان گلسفیدی احمد ابراهیمی عطری
اختلالات اسکلتی – عضلانی بخش عمده ای از بیماریهای شغلی در محیط های کاری را به خود اختصاص می دهد، پیشگیری از بروز این ناراحتی ها مستلزم ارزیابی آنها در مشاغل مختلف می باشد. هدف از انجام تحقیق بررسی اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی گردن و کمربند شانه ای در کارمندان مرد فعال و غیر فعال دانشگاه تهران که از رایانه استفاده نموده می باشد. بدین منظور 120 نفر از کارمندان اداری مرد با و بدون فعالیت بدنی از دانشکده ها و واحدهای مختلف دانشگاه تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابتدا بررسی اسکلتی- عضلانی کارکنان اداری از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه نوردیک صورت گرفته و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات فردی و فعالیت بدنی استاندارد بک ارتباط بین اختلالات اسکلتی – عضلانی با bmi در کارکنان و مقایسه این اختلالات در افراد فعال و غیر فعال مورد بررسی قرارگرفت. همه نمونه ها باید حداقل 3 سال سابقه کار و هیچگونه ناهنجاری وضعیتی نداشته و دامنه سنی آنان 47-30 سال بود، ضمناً پژوهش حاضر توصیفی از نوع رابطه ای – مقایسه ای با ماهیت کاربردی است. نتایج آزمونها نشان داد که اختلاف معناداری بین وضعیت اسکلتی– عضلانی ناحیه گردن و کمربند شانه دو گروه وجود دارد (001/0p=) و گروه دارای فعالیت جسمانی از وضعیت بهتری برخوردار بودند. از آن جایی که احتمالا فعالیت بدنی و آمادگی جسمانی، شیوع اختلالات اسکلتی– عضلانی را کاهش می¬دهد، آموزش واجرای تمرینات ورزشی منظم در این افراد می تواند در پیشگیری از اختلالات مزمن اسکلتی – عضلانی موثر واقع شود.
حمید رضا لطفی احمد ابراهیمی عطری
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه دو پروتکل حرکت درمانی در آب بر ناتوانی و شدت درد مردان میان سال مبتلا به کمردردهای مزمن سیاتیکی بود. بدین منظور تعداد 36 نفر از مردان میان سال مبتلا به کمردرد مزمن ناشی از فتق دیسک کمری بعنوان نمونه انتخاب، و به سه گروه مساوی 12 نفره تجربی یک، تجربی دو و گروه کنترل تقسیم شدند. میانگین نمرات درد و ناتوانی افراد به ترتیب به وسیله شاخص vas و پرسشنامه ناتوانی اوسوستری در پیش آزمون ثبت گردید. سپس به گروه تجربی یک (پیاده روی در آب) و گروه تجربی دو (تمرینات دراز کشیده به پشت روی آب) 24 جلسه برنامه حرکت درمانی راه رفتن در آب به مدت 6 هفته و هر هفته 4 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای ارائه گردید. بعد از جمع آوری اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون، برای تفسیر داده ها و اختلافات میانگین بین گروهی از آزمون تی همبسته و اختلافات بین گروهی به وسیله آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و کروسکال والیس در سطح معنی داری 05/0>p مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بعد از 6 هفته حرکت درمانی در آب شدت درد و ناتوانی در هر دو گروه تجربی به طور معنی داری تغییر کرد، هم چنین تغییرات بین گروهی نیز در دو متغیر به طور معنی داری با هم متفاوت بود. نتایج این پژوهش نشان دادکه حرکت درمانی درآب باعث کاهش شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن سیاتیکی می شود و می¬توان این روش درمانی را به عنوان روشی موثر برای این بیماران تجویز نمود.
مایده تقی زاده احمد ابراهیمی عطری
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر برنامه تمرینی پیشگیری از آسیب بر میزان بروز آسیب های اندام تحتانی و عملکرد جسمانی دختران فوتبالیست لیگ برتر کشور بود. نمونه تحقیق را 30 نفر از بازیکنان تیم لیگ برتر فوتبال شهرداری بم تشکیل دادند. گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد سن 44/1±33/24 سال، وزن 74/5±40/52 کیلوگرم، قد 42/5±53/161 سانتی متر، گروه تجربی با میانگین و انحراف استاندارد سن 68/1±53/24 سال، وزن 62/6±10/57 کیلوگرم، قد 96/6±27/161 سانتی متر که بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، سر درد یا سر گیجه، پیچ خوردگی های مکرر مچ پا و مشکلات تعادلی از جمله بینایی و شنوایی در این تحقیق شرکت کردند. پروتکل تمرینی پیشگیری از آسیب +11 به مدت 8 هفته و باتکرار 3 بار در هفته در حدود 20 تا 25دقیقه، انجام شد. برای برآورد میزان آسیب های اندام تحتانی (در پیش آزمون و پس آزمون) از فرم گزارش آسیب ها (فولر و همکاران 2006) استفاده شد. و تعادل و قدرت اندام تحتانی (در پیش آزمون و پس آزمون) با استفاده از تست ستاره (sebt) و دینامومتر ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون های t وابسته و t مستقل در سطح معنی داری (05/0p? ) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه تمرینی 8 هفته ای پیشگیری از آسیب موجب افزایش معنی داری در قدرت تاشدن و بازشدن زانو پای برتر ، غیر برتر و تعادل پای برتر در جهات خلفی، خلفی- خارجی شده است. در نهایت استفاده از برنامه تمرینی +11 شامل تمرینات تعادلی، قدرتی، پلایومتریک و خاص رشته فوتبال می تواند در افزایش قدرت و تعادل بازیکنان حرفه ای موثر باشد.
مژده بهادرفر ناهید خوشرفتار یزدی
آرتروز یک اختلال روماتولوژیکی می باشد که به علت ایجاد ناتوانی و شیوع بالا، روش های درمانی آن همواره مورد توجه متخصصین بوده است. با توجه به اثرات مثبت آب درمانی و رفلکسولوژی،هدف از این تحقیق مقایسه این دو روش بر درد و دامنه حرکتی زنان مبتلا به آرتروز زانو می باشد. مواد و روش ها: 45 زن مبتلا به استئوآرتریت زانو با bmi 30-25 و دامنه سنی 65- 50 سال و قرار داشتن در سطح عملکردی іі و ііі بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمودنیها بطور تصادفی ساده به 3 گروه مساوی 15 نفری، شامل تجربی1 (آب درمانی)، تجربی 2 (رفلکسولوژی) و گروه شاهد، طبقه بندی شدند. قبل و بعد از تمرین شدت درد و دامنه حرکتی فلکشن زانو بیماران، به ترتیب با مقیاس vas و گونیامتر اندازه گیری شد. پس از آن گروه تجربی یک، در 20 جلسه برنامه آب درمانی و گروه تجربی دو، در20 جلسه برنامه رفلکسولوژی شرکت کردند و گروه شاهد، تاثیر متغیر مستقل (دو برنامه منتخب) را بر متغیر وابسته کنترل نمود. برای انجام محاسبات داده های خام از نرم افزار spss نسخه 16 و سپس برای مقایسه دو گروه از آزمون t و برای مقایسه سه گروه از روش way-anova one و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنی داری در شدت درد و دامنه حرکتی فلکشن زانو بین گروه آب درمانی و رفلکسولوژی با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>p). بعلاوه بین تآثیر آب درمانی و رفلکسولوژی بر کاهش درد تفاوت معناداری وجود داشت (0/008=p). اما تفاوتی در این دو روش بر میزان دامنه حرکتی فلکشن زانو مشاهده نشد (0/005< p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که احتمالا آب درمانی و رفلکسولوژی هر دو روشهای موثری برای کاهش درد و افزایش دامنه حرکتی فلکشن زانو در بیماران مبتلا به آرتروز زانو هستند و شاید بتوان از این روشها برای بهبود این علائم در بیماران مبتلا به آرتروز استفاده نمود. از هر دو روش برای بهبود دامنه حرکتی فلکشن زانو در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو می توان استفاده نمود، اما روش آب درمانی جهت کاهش میزان درد روش مطلوبتری نسبت به رفلکسولوژی می باشد. بنابراین شاید بتوان گفت که روش آب درمانی روش مناسبتری برای بیماران مبتلا به آرتروز زانو می باشد..
روزبه سندگل احمد ابراهیمی عطری
زمینه و هدف: امروزه بیش از 80 درصد مردم، کمردرد را حداقل برای یک بار در زندگی خود تجربه می کنند که این دردها با گذشت زمان و عدم بهبودی به کمردرد مزمن تبدیل خواهد شد. از آنجا که اکثر این بیماران مایلند تا برای درمان خود به روش های غیر تهاجمی و غیر دارویی مثل ورزش، ماساژ، حرکت درمانی، رفلکسولوژی و مانند آن روی آورند و نیز با توجه به تبلیغات و استفاده های غیرعلمی از این روش ها و استنادهای مربوط به آن و همچنین بررسی های انجام شده بر مطالعات گذشته بعضی از پژوهشگران پیشین که به نظر می رسد هم حرکت درمانی روش مناسبی برای درمان کمردردهای مزمن است و هم علم رفلکسولوژی و ماساژ به عنوان روش های دیگر از این موضوع حمایت می کنند، لازم و ضروری به نظر می رسد که مقایسه ای بین هر سه روش یاد شده انجام گیرد تا مشخص شود کدام روش بر بهبودی و میزان کاهش کمردردهای مزمن، موثرتر می باشد. روش شناسی پژوهش: این پژوهش، نیمه تجربی و کاربردی بر روی 60 مرد مبتلا به کمردرد مزمن می باشد. معیارهای ورود به پژوهش شامل افراد با محدوده سنی 25 تا 45 سال بود که در 3 سال گذشته هیچ فعالیت ورزشی جدی یا قهرمانی نداشتند. آزمودنی ها بطور تصادفی ساده به 4 گروه مساوی 15 نفری، شامل سه گروه تجربی و کنترل، تقسیم بندی شدند. روش اندازه گیری در این پژوهش بدین صورت بود که ابتدا میزان کمردرد و ناتوانی بیماران از طریق پرسشنامه¬های درد مک¬گیل و اوسوستری اندازه گیری و به عنوان پیش آزمون ثبت شد. سپس به گروه تجربی الف 24 جلسه برنامه تمرین های مکنزی (به مدت 8 هفته و در هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای) ارایه داده و بعد از آن، نمره¬ی درد مک¬گیل و میزان ناتوانی اوسوستری آن ها اندازه گیری شد. گروه تجربی ب و ج را نیز بطور همزمان 10 جلسه تحت برنامه های ماساژ و رفلکسولوژی کف پا (به مدت 10 روز و در هر روز 30 دقیقه) قرار گرفته و سپس نمره ی درد مک¬گیل و میزان ناتوانی اوسوستری آن ها اندازه گیری و به عنوان پس آزمون ثبت شده است. برای انجام محاسبات داده های خام از نرم افزار spss نسخه 16 و جهت تفسیر داده ها و معنادار بودن فرضیه های پژوهش، از one way annova و آزمون تعقیبی توکی استفاده و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شده است. یافته ها: سه پروتکل مکنزی، ماساژ و رفلکسولوژی به طور معناداری موجب کاهش درد و بهبود ناتوانی شده اند (001/0 p =). اما هیچ کدام به طور معناداری دارای برتری نسبت به دیگر روش ها نمی باشد (05/0 p >). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج و مقدار احتمال های به دست آمده، تفاوتی در میان تاثیر این سه روش بر درد و ناتوانی وجود ندارد و هر سه در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش درد و بهبود ناتوانی شده اند. پس می توان نتیجه گرفت که هر سه روش تا حدود بسیار زیاد، اثری مشابه بر درد و ناتوانی دارند. در نهایت پیشنهاد می شود که در صورت نبودن منع پزشکی، با توجه به مدت زمان کم تر اجرای 2 پروتکل ماساژ و رفلکسولوژی، از این روش ها برای دستیابی به درمان سریع تر استفاده شود.
الهام گودرزی احمد ابراهیمی عطری
: هدف از انجام تحقیق، مقایسه تاثیر پروتکل حرکتی یوگا وتمرین کیگل برقدرت عضلات کف لگن درزنان مبتلا به سندرم ضعف عضلات کف لگن می باشد جامعه آماری ما را زنانی تشکیل داده اند که مبتلا به sui بوده, در گروه سنی 30 تا 60 سال قرار داشته و دارای bmi بین 20 تا 30 می باشند. ابتدا فرم قبل از درمان را پر کردند و تحت معاینه بالینی از نظر پرولاپس درجه 3 و 4 و عفونت تناسلی قرار گرفتند.پرسشنامه شدت بی اختیاری ادراری و پرسشنامه کیفیت زندگیiqol که فرم اختصاصی این بیماری است را تکمیل نمودند. برای سنجش قدرت عضلات کف لگن از دستگاه پرینئومتر ساخت شرکت ارتعاشات طبی ایرانیان استفاده شد. بعد از آن افراد مبتلا به طور تصادفی به 3 گروه تمرینی یوگا, تمرینی کیگل و کنترل تقسیم شدند. بعد از 8 هفته, مجدداً فرم شدت بی اختیاری, iqol و معاینه بالینی باپرینئومتر انجام شد و نتایج به عنوان پس آزمون ثبت گردید. در روش آماری ابتدا برای بررسی نرمال بودن داده ها از k-s استفاده کردیم و پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها، بین سه گروه یوگا،کیگل و کنترل از تست anova و تست تعقیبی lsd استفاده شد. نتیجه گیری کلینتایج این تحقیق نشان داد که پروتکل یوگا وتمرین کیگل در تقویت عضلات کف لگن و کاهش شدت بی اختیاری زنان مبتلا به سندرم ضعف عضلات کف لگن که از بی اختیاری استرسی ادرار رنج می برند، موثر است ولی یوگا به طور معنی داری از کیگل موثرتر است. همچنین یوگا تاثیرات مثبتی برکیفیت زندگی بیماران در مقایسه با کیگل دارد. هرچند کیگل باعث افزایش نمره کیفیت زندگی در بیماران شد، ولی این افزایش معنی دار نبود.
صدیقه علی زاده علی اکبر هاشمی جواهری
دردهای مزمن به عنوان یکی از مهم ترین معضلات پزشکی در تمام جهان بوده و خواهند بود. سالیانه میلیون ها تعداد از افراد بشر گرفتار آن بوده ولی متاسفانه درمان مناسبی دریافت نمی کنند. کمردرد از جمله شایع ترین مشکلات حاملگی است که باعث ناتوانی در انجام فعالیت های روزمره می شود. امروزه تربیت بدنی به عنوان علم جدید در کنار سایر علوم جلوه ای نو یافته و با بهره گیری از علوم انسانی و تجربی، نقش بسیار مهمی را در امر بهداشت، پیشگیری یا درمان بسیاری از بیماری ها ایفا می کند.
آرتمیس نقیب زاده علی اکبر هاشمی جواهری
پیشینه و هدف: عدم تعادل و خستگی شایعترین علائم بیماری مولتیپل اسکلروزیس است، که محدودیت های زجر آوری را، برای فرد، در فعالیتهای روزمره اش ایجاد می کند. این پژوهش به مطالعه اثر و مقایسه 6 هفته تمرین مقاومتی با دستگاه در خشکی و آب، بر بهبود تعادل و کاهش خستگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می پردازد. مواد و روشها: نمونه آماری ما در این تحقیق ابتدا شامل 52 زن مبتلا به بیماری ام.اس بود که پس از تائید پزشک متخصص، بصورت تصادفی به سه گروه تجربی در آب (19نفر) و گروه تجربی مقاومتی در خشکی (19نفر) و گروه کنترل(14نفر) تقسیم شدند. در پایان دوره، گروه آب (16) نفر، گروه خشکی (16) نفر و در گروه کنترل (9) نفر طرح را به اتمام رسانده و در پس آزمون شرکت داشتند. گروه تمرین در خشکی با 9 دستگاه مقاومتی و گروه تمرین در آب، با یک پروتکل محقق ساخته مشغول به تمرین شدند. تعادل بیماران قبل از مداخله و پس از آن با آزمون دسترسی عملکردی و میزان خستگی بیماران، با پرسشنامه تعدیل یافته اثر خستگی (mfis) صورت گرفت. برای تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کلوموگروف اسمیرنف و تعیین همگنی داده ها، از آزمون لون استفاده گردید. از آزمون تی همبسته، برای تغییرات درون گروهی و از آزمون تی مستقل، برای تغییرات برون گروهی استفاده گردید. سطح معنی داری(p<0.05) در نظر گرفته شد. یافته ها: . نتایج این تحقیق، تاثیر برنامه تمرینی در هر دو گروه آب و خشکی را بر بهبود تعادل و خستگی بیماران مبتلا به ام.اس تأیید کرد و همچنین نشان داد که هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه آب و خشکی وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه هر دو روش تمرینی در بهبود تعادل و کاهش خستگی موثر بود،بیماران مبتلا به ام.اس میتوانند از هر یک از این روش ها به عنوان یک درمان مکمل در جهت کاهش علائم بیماری خود استفاده کنند.
الهه خلیق احمد ابراهیمی عطری
زمینه و هدف: شاخص های کنترل پوسچر در افراد مبتلا به کمردرد نسبت به افراد سالم کاهش می یابد و تعادل فرد تحت تاثیر قرار می گیرد که خود را به صورت اختلالات تعادلی نشان می دهد. هنگامی که تعادل بیماران کمردرد آسیب می بیند، دوره توانبخشی آنها باید شامل تمرینات تقویت سیستم های تعادلی و ثبات ستون فقرات کمری به منظور پیشگیری از آسیب های بیشتر در این ناحیه باشد، تا علائم وضعیتی ناهنجار توسعه نیابند.بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی پیلاتس برشدت درد و ناتوانی وکنترل پاسچر در زنان مبتلا به کمردرد مزمن مکانیکال بود. مواد و روش ها: 30 زن مبتلا به کمردرد مزمن مکانیکال با میانگین سنی8 ±40 به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه تمرین(15نفر) و کنترل (15نفر) تقسیم شدند. میزان درد کمر و شدت ناتوانی به ترتیب توسط پرسشنامه های کیوبک و اوسوستری بدست آمد. از دستگاه تعادل سنج بایودکس برای ارزیابی شاخص های تعادلی استفاده گردید. از آزمون نرمالیته کلوموگروف –اسمیرنوف، جهت بررسی توزیع داده ها از حیث نرمال بودن یا نبودن استفاده شد ، بر این اساس پس از همگنی داده ها توسط تست لون جهت بررسی تفاوت میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون درون گروه ها ، از آزمون تی همبسته استفاده شد و از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین تغییرات بین گروه ها استفاده شد. یافته ها: پس از شش هفته تمرینات پیلاتس کاهش معناداری در میزان درد(0/001=p) و ناتوانی (0/001=p) و بهبود معنادار شاخص های تعادلی کلی (0/03=p) ، داخلی – خارجی (0/02=p) ، قدامی – خلفی(0/03=p) در زنان میانسال مبتلا به کمردرد مزمن مکانیکی مشاهده گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته های موجود تمرینات پیلاتس با فواید چند جانبه، به عنوان یک روش مکمل در درمان کمردرد مزمن مکانیکال توصیه می شود.
فائزه حسین زاده سلجوقی احمد ابراهیمی عطری
کمردرد به عنوان یکی از مهمترین و شایع ترین ضایعات اسکلتی-عضلانی با شیوع نسبتا بالا در سطح جهان شناخته شده است. حرکت درمانی به عنوان خط اول درمان، برای فعال کردن بیماران به خصوص پس از مراحل حاد کمر درد بکار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر دو پروتکل تمرینی ثبات دهنده، کششی و ترکیب این دو پروتکل بر شدت درد و میزان ناتوانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: مطالعه حاضر یک نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد 45 زن مبتلا به کمردرد مزمن به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. در این مطالعه از دو ابزار برای اندازه گیری میزان شدت درد و ناتوانی استفاده شد. مقیاس بصری درد (vas) و پرسشنامه ارزیابی ناتوانی آس وستریoswestry)). بیماران در سه گروه تمرین ثبات دهنده، گروه کششی و گروه ترکیبی (ثبات دهنده و کششی) تقسیم شدند. در هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. تمرینات به مدت 6 هفته به صورت روزانه صورت گرفت . سپس مجددا بیماران از نظر ناتوانی و شدت درد اندازه گیری شدند. یافته ها: محاسبه درصد ناتوانی نشان داد که درصد ناتوانی در پس آزمون در گروه ترکیبی برابر بود با 2/98% و در گروه های کششی و ثبات دهنده به ترتیب برابر بود با 14/92% و4/89 %. همچنین نتایج حاصل از مقایسه نمرات پیش آزمون-پس آزمون تغییرات شدت درد vas بین سه گروه ثبات (16/10=t)، کششی (73/6=t) و ترکیبی (69/14=t) تفاوت معنی داری را نشان داد (0005/0>p). همچنین نتایج حاصل از مقایسه تغییرات ناتوانی در سه گروه ثبات دهنده (23/7-=t)، کششی (13/3-=t) و ترکیبی (62/4-=t) تفاوت معنی داری را نشان داد (0005/0>p). بحث و نتیجه گیری: استفاده از تمرینات ثبات دهنده وکششی در حرکت درمانی برای درمان کمردرد شیوه ای جدید می باشد که در صورت اثر بخش بودن این شیوه درمانی می توان از آن بجای درمان های رایج فیزیوتراپی استفاده کرد.
علی اکبر عبدالعلی زاده علی اکبر هاشمی جواهری
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر ماساژ اندام تحتانی پس از پروتکل شبیه سازی شده مسابقه بر برخی از ریسک فاکتورهای آسیب ورزشی در کشتی گیران جوان بود. بدین منظور 13 کشتی گیر جوان با میانگین سنی (72/0±23/17) به روش نمونه-گیری هدفمند و در دسترس و به صورت داوطلبانه به عنوان نمونه با در نظر گرفتن شرایط ورود به تحقیق انتخاب شدند. در مرحله اول از آزمودنی ها پیش آزمون (آزمون sebt و آزمون rast) به عمل آمد. در مراحل بعد از روش همتاسازی متقابل برای از بین بردن اثر تقدم – تاخر متغیرهای مستقل بر نتایج یکدیگر آزمودنی ها به دو نیمه تقسیم شدند پروتکل شبیه سازی شده با مسابقه را با استراحت فعال، و ماساژ اجرا نمودند و در پایان، پس آزمون را انجام دادند. پس از تایید پیش فرض های آمار پارامتریک توسط آزمون های کلوموگروف اسمیرنف (k-s)، از آزمون اندازه گیری های مکرر repeated measure)) برای نشان دادن تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته استفاده؛ به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از بسته نرم افزاری spss (نسخه 18) استفاده و سطح معنی داری تمامی فرضیه ها 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج آزمون نشان داد که بین مراحل مختلف تحقیق در دو شاخص خستگی و تعادل تفاوت معناداری وجود دارد، به عبارتی نتایج حاکی از برتری روش ماساژ نسبت به استراحت فعال در بهبود دو شاخص خستگی و تعادل پویا بود (05/0 p<). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از ماساژ پس از تمرینات شبیه سازی شده با شرایط مسابقه در کشتی گیران جوان، می تواند با تاثیر بر حس عمقی عضلات، تعادل کشتی گیران را بهبود بخشد. همچنین نتایج حاکی از این است که استفاده از ماساژ می تواند باعث کاهش خستگی کشتی گیران پس از رقابت شود و هرچه سریعتر آن ها را برای رقابت بعدی آماده نماید.
ملیحه محمدی علی اکبر هاشمی جواهری
هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر دو پروتکل حرکت درمانی با و بدون ماساژ بر دامنه حرکتی و میزان اسپاستی سیتی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک می باشد24 کودک مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک به صورت تصادفی در یکی از دو گروه تجربی 1 و تجربی 2 قرار گرفتندگروه تجربی 1، 6 هفته (3 جلسه در هفته و 40دقیقه) حرکت درمانی بدون ماساژ انجام دادندو گروه تجربی 2 بطور همزمان برنامه حرکت درمانی و ماساژ (20دقیقه حرکت درمانی،20دقیقه ماساژ) داشتندحرکت درمانی و ماساژ بر افزایش دامنه حرکتی و کاهش میزان اسپاستی سیتی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی موثرتر است
رضا عسکریان علی اکبر هاشمی جواهری
چکیده ندارد.
علی اکبر هاشمی جواهری مصطفی عسکریان
هدف کلی تحقیق: بررسی و تجزیه وتحلیل عواملی که موجب ضعف و عدم موفقیت برنامه آموزشی درس تربیت بدنی مدارس راهنمایی پسرانه در شهرستان مشهد شده است . اهداف جزیی: 1 - شناخت کیفیت نیروهای درگیر در تربیت بدنی مدارس راهنمایی پسرانه شهرستان مشهد. 2 - بررسی کمیت و کیفیت امکانات ورزشی مدارس راهنمائی پسرانه شهرستان مشهد. 3 - بررسی برخورد مدیران و معلمین ورزش مدارس راهنمایی شهرستان مشهد با دانش آموزان ورزشکار. 4 - بررسی نحوه اجرای برنامه های درس تربیت بدنی مدارس راهنمایی پسرانه شهرستان مشهد.