نام پژوهشگر: محمد رضا شکیبا

ارزیابی صفات مرتبط با تنش کمبود آب در ارقام پاییزه کلزا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  قادر غفاری نعمت آباد   سعید اهری‏زاد

به منظور شناسایی ارقام مقاوم به خشکی کلزا، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل با 12 رقم کلزای پاییزه و 3 سطح تنش شدید کمبود آب (fc 50 %)، تنش ملایم کمبود آب (fc 75%) و فاقد تنش (fc 100%) با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در3 تکرار اجرا گردید. برای کنترل رطوبت خاک از بلوک های گچی استفاده شد. تنش کمبود آب از مرحله شروع ساقه روی تا رسیدگی فیزیولوژیکی اعمال گردید. نتایج نشان داد بین ارقام و سطوح تنش از نظر صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود دارد. اثر متقابل رقم و تنش برای عملکرد دانه در بوته و میزان پرولین معنی دار گردید.

ارزیابی عملکرد و سودمندی کشت مخلوط ذرت و سویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  سعید صفری قلعه   محمد رضا شکیبا

به منظور بررسی و تکمیل اطلاعات مربوط به کشت مخلوط دو هیبرید ذرت (sc 302 و sc 604) و سه رقم سویا (ویلیامز، m7 و l17) پژوهشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در کرکج، در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و 17 تیمار انجام شد. تیمارها شامل کشت های خالص دو هیبرید ذرت در تراکم 8 بوته در متر مربع، سه رقم سویا در تراکم 60 بوته در متر مربع و دو ترکیب کشت مخلوط از ارقام ذرت و سویا(c1: ترکیب 3/5 بوته ذرت با 42 بوته سویا در متر مربع) و (c2: ترکیب 8 بوته ذرت با 25 بوته سویا در متر مربع) بود. تجزیه های آماری شامل تجزیه واریانس به صورت بلوک های کامل تصادفی و فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که هیبرید 604 ذرت از ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، طول بلال، قطر بلال، تعداد ردیف دانه در بلال، وزن صد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت بالاتری نسبت به هیبرید 302 ذرت در کشت های خالص و مخلوط برخوردار بود. همچنین ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته، درصد روغن دانه، وزن صد دانه و عملکرد دانه ارقام ویلیامز و l17 سویا در تیمارهای کشت مخلوط نسبت به رقم m7 سویا بیشتر بود. در کشت های خالص ارقام سویا رقم m7 از عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین و عملکرد دانه بالاتری نسبت به ارقام ویلیامز و l17 برخوردار بود. عملکرد دانه ارقام سویا در تیمارهای کشت مخلوط با هیبرید 302 ذرت نسبت به تیمارهای کشت مخلوط با هیبرید 604 بیشتر بود. همچنین بیشترین مقدار عملکرد دانه ارقام ذرت در کشت مخلوط با رقم l17 سویا به دست آمد. ارزیابی تیمارهای مختلف کشت مخلوط نشان داد که تیمارهای کشت مخلوط برخوردار از هیبرید 302 ذرت با رقم ویلیامز سویا در ترکیب c1 از بیشترین عملکرد نسبی جزء سویا (1/1ryb=)، نسبت برابری زمین ساده (87/1ler=) و مجموع ارزش نسبی (63/1rvt=) برخوردار بود. همچنین بیشترین مقدار نسبت برابری زمین ساده (56/1ler=) و مجموع ارزش نسبی(45/1rvt=) در تیمارهای کشت مخلوط برخوردار از هیبرید 604 ذرت، با رقم l17 سویا در ترکیب c1 به دست آمد. با توجه به توان عملکرد بالای هیبرید 604 نسبت به هیبرید 302، تیمار کشت مخلوط هیبرید 604 با رقم l17 سویا در ترکیب c1 به عنوان سودمندترین تیمار کشت مخلوط برای منطقه شناخته شد.

اثر مقدار و نحوه تقسیط کود نیتروژنی روی برخی ویژگی های فیزیولوژیک و عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس 604
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  شیرین مکاری فیروز سالاری   محمد رضا شکیبا

کود نیتروژنی و در دسترس بودن آن در طول دوره رشدی، رشد و نمو و عملکرد ذرت را افزایش می دهد. برداشت نیتروژن توسط سیستم ریشه ای ذرت از مراحل اولیه تشکیل گیاهچه آغاز شده و تا حدود 5-3 هفته پس از ابریشم دهی ادامه می یابد. بنابراین کود در خاک اغلب مورد شستشو قرار گرفته و علاوه بر اینکه از دسترس گیاه خارج می شود، نتایج زیست محیطی نامطلوبی را هم در پی دارد. بنظر می رسد که تعیین مقدار مناسب کود همراه با کاربرد مقطعی آن متناسب با نیازهای تغذیه ای گیاه در بحداقل رساندن هدر رفت و مصرف کارامد در جهت رشد مطلوب موثر خواهد بود. در این راستا آزمایشی در سال 1387 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار با استفاده از رقم ذرت دانه ای سینگل کراس 604 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا شد. فاکتور اول چهار سطح کود نیتروژنی بر مبنای 120،90،60و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار (به ترتیب معادل 260، 195 ، 130و 326 کیلوگرم کود اوره با 46 در صد نیتروژن در هکتار)، فاکتور دوم تقسیط کود نیتروژنی به دو صورت 1s (شامل مصرف کود در 7-6 برگی و بقیه در ظهور گل آذین نر) و 2) sمصرف کود در 7-6 برگی، کود در 12-10 برگی و بقیه در ظهور گل آذین نر با یک تیمار شاهد بدون مصرف کود نیتروژنی بود. نتایج نشان داد کاربرد کود نیتروژن تا 90 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بر اغلب صفات اندازه گیری شده نظیر تعداد برگهای سبز بعد از کاکل دهی، طول بلال، تعداد دانه در ردیف، ارتفاع بلال از زمین، عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، عملکرد روغن دانه و عملکرد پروتئین دانه موثر بود. با مصرف120 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار صفات قطر چوب بلال، قطر ساقه و شاخص کلروفیل برگ بلال افزایش یافت و کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار در صفات وزن صد دانه و شاخص کلروفیل برگ تفاوت معنی داری ایجاد کرد. اثر نحوه تقسیط نیتروژن برصفات طول بلال، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت، عملکرد پروتئین دانه و شاخص کلروفیل برگ در این آزمایش معنی دار بود. کاربرد نیتروژن به صورت تقسیط 1 s بر صفات شاخص کلروفیل برگ، طول بلال، شاخص برداشت، عملکرد پروتئین دانه و تقسیط 2 sبر صفات شاخص کلروفیل برگ بلال و عملکرد اقتصادی اثر معنی دار بیشتری داشت.

ارزیابی لاینهای آفتابگردان تحت تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  احمد حیدری   علی بنده حق

چکیده تنش شوری یکی از مهم ترین تنش های محیطی است که بسیاری از فرآیندهای زراعی، تغذیه ای، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان را متاثر می سازد. در این آزمایش پاسخ 12 لاین آفتابگردان به تنش کلرید سدیم (0، 100 و 200 میلی مولار) در سیستم کشت هیدروپونیک مورد مطالعه قرار گرفت. در خلال اعمال تنش و پس از انجام آن (30 روز) شاخص های رشد، نفوذپذیری نسبی غشا (rmp)، وضعیت آبی گیاه، غلظت کلروفیل، فلورسانس کلروفیل، تجمع اسمولیت های آلی و روابط یونی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس شاخص های رشدی کمترین کاهش در رشد نسبت به تیمار شاهد در لاین های r2، r56 و r50 و بیشترین کاهش در لاین های b11، b15، b353 و b25 مشاهده گردید. میزان rmp در تنش ملایم در گیاهان متحمل کمتر بود با این وجود، در تنش شدید گیاهان متحمل و حساس روند خاصی را دنبال نکردند. میزان rwc نیز در اثر تنش شوری کاهش نشان داد و در بین لاین ها تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. میزان پتانسیل آب برگ (lwp) در اثر تنش افزایش یافت. کمترین افزایش lwp در لاین های r2 و r43 و لاین های b109، b25 و r29 بیشترین مقدار افزایش lwp را نسبت به شاهد نشان دادند. غلظت کلروفیل در لاین های حساس بیشتر از لاین های متحمل بود که ناشی از شاخص سطح برگ کمتر در لاین های حساس بود. همچنین در اول دوره اعمال تنش میزان کلروفیل افزایش یافت ولی در دو هفته آخر این مقدار کاهش ملایمی را نشان داد که به نظر می-رسد قرار گرفتن در تنش به مدت طولانی باعث تخریب کلروفیل می گردد. میزان فلورسانس کلروفیل نیز تا هفته سوم افزایش یافت ولی در هفته چهارم آهنگ کاهشی نشان داد. در هفته چهارم اعمال تنش، میزان فلورسانس در تیمار شاهد بیشتر از دو تیمار شوری بود. میزان پرولین تجمع یافته در اثر تنش شوری افزایش یافت و این افزایش در لاین های متحمل بیشتر از لاین های حساس بود. در عین حال، گلایسین بتائین فقط در اثر تنش شوری افزایش یافت و میزان تجمع آن در لاین های یکسان بود. به نظر می رسد نقش گلایسین بتائین در حفظ پتانسیل اسمزی کمتر از پرولین باشد؛ زیرا مقدار آن به مراتب کمتر از پرولین بود. روابط یونی حداقل در آفتابگردان با بسیاری دیگر از گیاهان متفاوت است. تجمع کاتیون پتاسیم (k+) در این گیاه تحت تنش شوری افزایش یافت. گویی در آفتابگردان تجمع k+ به صورت پاسخ به تجمع سدیم (na+) بود؛ زیرا لاین هایی که na+ بیشتر در سلول های خود تجمع داده بودند، حاوی مقدار بیشتری k+ بودند و لاین هایی که از این وضعیت پیروی نمی کردند لاین های بسیار حساس یا متحمل بودند. نسبت k+/ na+ نیز در اثر تنش شوری کاهش نشان داد که مبین ورود بیش از حد na+ به درون گیاهان تحت تنش می باشد.

ارزیابی کشت مخلوط نخود و گاوزبات با مدیریت کودهای بارور2، نیتراژین و شیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  معصومه جهانشاهلو   محمد رضا شکیبا

به منظور بررسی اثر کودهای زیستی و نیتروژنی بر سودمندی کشت مخلوط نخود و گاوزبان آزمایش مزرعه ای در زمینی به مساحت 800 متر مربع در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز به اجرا گذاشته می شود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 12 تیمار انجام می شود. فاکتور اول نوع کشت با شش سطح شامل کشتهای خالص دو گونه، کشت همراه با نسبت های ردیفی 4-1، 4-2، 6-2و8-3 به ترتیب برای گاوزبان و نخود و فاکتور دوم دو سطح کودی بصورت کاربرد ریزوبیوم و بهمراه 100 % کودهای شیمیایی و دیگری استفاده از ریزوبیوم بهمراه کودهای زیستی (نیتراژین + بارور 2)و 50% کودهای شیمیایی می-باشد. در طول انجام این آزمایش صفاتی از قبیل میزان نور دریافتی توسط کانوپی، شاخص سطح برگ، درصد پوشش سبز، خصوصیات مورفولوژیک، مراحل فنولوژیک، عملکرد دانه و اجزای آن برای دو گونه جداگانه یاداشت می شود. داده های حاصل از آزمایش مورد تجزیه واریانس قرار گرفته و مقایسه میانگین ها توسط آزمون دانکن مقایسه انجام می گیرد. شاخص های ارزیابی کشت مخلوط نیز شامل مجموع عملکردهای نسبی (ryt)، مجموع ارزش نسبی (rvt)، نسبت برابری زمین (ler) و lerاستاندارد تعیین خواهد شد.

ارزیابی تغییرات کیفی بذر و مقایسه رشد و عملکرد گیاهان حاصل از بذرهای با رسیدگی متفاوت کلزای پاییزی در واکنش به کم آبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  پریسا شیخ زاده مصدق   محمد رضا شکیبا

مرحله رسیدگی در زمان برداشت یکی از مهمترین عامل هاست که می تواند کیفیت فیزیولوژیکی بذرها را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش در سال های 89-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز اجرا شد تا تغییرات کیفی بذور ارقام کلزای پاییزی (مودنا، اپرا و slm046) در مراحل مختلف نمو و همچنین اثر بذور با رسیدگی متفاوت روی استقرار گیاهچه و عملکرد مزرعه ای تحت تیمارهای مختلف آبیاری مورد ارزیابی قرار گیرد. بذور به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 88-1387 در مزرعه کشت شدند. بذور در 9 مرحله در طول نمو و رسیدگی برداشت شدند. نتایج نشان داد که بسته به رقم حداکثر وزن دانه (رسیدگی وزنی) در 48 تا 54 روز بعد از گلدهی، وقتی که رطوبت بذرها حدود 50-41 درصد بود، حاصل شد. در حالی که، حداکثر کیفیت بذر بر مبنای درصد بذور زنده، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه در حدود 10 تا 22 روز بعد از رسیدگی وزنی با رطوبت 14 تا 16% به دست آمد. بعد از آن کیفیت بذرها به علت پیری و فرسودگی کاهش یافت. حداکثر سرعت جوانه زنی رقم slm046و وزن خشک گیاهچه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از دو رقم دیگر بود. این اختلاف در پارامترهای کیفی بذر به تفاوت در ساختار ژنتیکی بین ارقام کلزا نسبت داده شد. سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم اپرا به طور معنی داری بیشتر از رقم مودنا بود. سه توده بذر برداشت شده در 36، 64 و 85 روز بعد از گلدهی (به ترتیب: 1v، 2v و 3v) با سطوح مختلف جوانه زنی و قدرت برای ارزیابی مزرعه ای در آزمایش دوم انتخاب شدند. کیفیت توده بذری 2v بیشتر از 3v و آن هم بیشتر از 1v بود. آزمایش مزرعه ای دوم به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. با محدودیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی و دمای برگ افزایش، ولی حداکثر وزن دانه کاهش یافت. با وجود این، سایر صفات مزرعه ای به دلیل وجود بارندگی های زیاد در بهار 1389 تحت تأثیر تیمارهای آبیاری قرار نگرفتند. گیاهان حاصل از توده بذور 1v، 2v و 3v شاخص کلروفیل یکسانی در شرایط آبیاری مطلوب داشتند، ولی شاخص کلروفیل گیاهان حاصل از بذور با کیفیت پایین (1v) به طور معنی داری تحت شرایط آبیاری محدود به ویژه در تنش شدید کم آبی کاهش یافت. اگر چه سرعت سبز شدن، ارتفاع بوته، سرعت پر شدن دانه و حداکثر وزن دانه رقم مودنا کمتر از سایر ارقام بود، ولی این رقم تعداد دانه در نیام و بوته و شاخص برداشت بیشتری داشت. در نهایت، عملکرد دانه در واحد سطح هر سه رقم از نظر آماری یکسان بود. درصد سبز شدن گیاهچه، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه با افت کیفیت بذر کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه برای ارقام مودنا و اپرا در گیاهان حاصل از 2v مشاهده شد، اما برای رقم slm046 بیشترین عملکرد دانه در گیاهان حاصل از بذور 3v ثبت شد. شاخص برداشت رقم مودنا برای گیاهان حاصل از توده بذور با کیفیت متفاوت مشابه و به طور معنی داری بیشتر از اپرا و slm046 بود. ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذر 2v در تمام تیمارهای آبیاری یکسان بود، ولی ماده خشک گیاهان حاصل از توده بذور 1v و 3v در شرایط آبیاری محدود و به ویژه در تنش شدید کم آبی (3i) کاهش یافت. درصد جوانه زنی ، سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه همبستگی مثبتی با درصد سبز شدن، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و دانه داشتند. با وجود این، همبستگی هدایت الکتریکی مواد نشتی از بذور با این صفات مزرعه ای منفی و معنی داری داشت. این همبستگی های معنی دار نشان می دهد که 1) آزمون های کیفیت بذر می تواند اطلاعات با ارزشی را در رابطه با عملکرد بالقوه توده بذور مختلف در مزرعه فراهم نماید. 2) کشت توده بذور با کیفیت بالا می تواند استقرار مطلوب و عملکرد رضایت بخشی را تحت دامنه وسیعی از شرایط محیطی تضمین نماید.

ارزیابی جمعیت های t. boeoticum و t. urartu از نظر برخی صفات زراعی و فیزیولوژیکی در شرایط عادی و تنش کم آبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  محمد امین مزینانی   سیامک علوی کیا

به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیکی و بررسی اثر تنش کم آبی روی آن ها در 42 جمعیت از گونه triticum boeoticum و triticum urartu آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. تجزیه واریانس با در نظر گرفتن شرایط واجد و فاقد تنش در کرت های اصلی و 42 جمعیت مورد مطالعه به همراه دو رقم زراعی (الوند و مغان) به عنوان شاهد در کرت های فرعی به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک-های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. صفات مورد مطالعه عبارت از ارتفاع بوته، طول× عرض برگ دوم از بالا، شاخص کلروفیل برگ، دمای برگ، تعداد روز تا ظهور سنبله، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، دوره پر شدن دانه و عملکرد دانه در سنبله بودند. تجزیه واریانس چند متغیره اختلاف معنی داری بین سطوح تنش و بین جمعیت های مورد مطالعه نشان داد. در تجزیه واریانس تک متغیره اختلاف بین جمعیت های مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد برای کلیه صفات معنی دار بود، که نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین جمعیت ها است. اثر متقابل جمعیت ×تنش تنها برای صفت شاخص کلروفیل برگ معنی دار شد و اثر تنش بر صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه و دمای برگ معنی-دار بدست آمد. با انجام مقایسه میانگین جمعیت های 320.tb، 10.tb، 114.tb و 12.tb با در نظر گرفتن صفاتی مانند عملکرد دانه، ارتفاع بوته، طول× عرض برگ و شاخص کلروفیل برگ به عنوان جمعیت-های برتر شناسایی شدند. محاسبه ضرایب همبستگی بین میانگین صفات نشان داد که عملکرد دانه با ارتفاع بوته و طول× عرض برگ همبستگی مثبت و معنی دار و با دمای برگ همبستگی منفی و معنی-دار در سطح احتمال یک درصد دارد. با انجام تجزیه رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت در شرایط نرمال و تنش کمبود آب مشخص شد که ارتفاع بوته و طول× عرض برگ از اجزای موثر بر عملکرد هستند. تجزیه خوشه ای به روش وارد و بر اساس کلیه صفات جمعیت ها را در دو خوشه قرار داد. مقایسه انحراف از میانگین کل نشان دهنده برتری گروه اول به گروه دوم بود. علاوه بر این با در نظر گرفتن عامل بارندگی و دما می توان جمعیت های مورد ارزیابی را بر مبنای استان های محل جمع آوری آن ها در دو گروه دسته بندی کرد. استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، قزوین، کردستان، کرمانشاه، لرستان و یک جمعیت با محل جمع آوری ناشناخته در گروه اول و استان های ایلام، چهارمحال بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد، همدان، کرمانشاه و لرستان در گروه دوم قرار گرفتند. با انجام تجزیه به عامل ها بر اساس روش تجزیه به مولفه های اصلی و چرخش وریمکس، دو عامل 02/69 درصد تغییرات مربوط به صفات اولیه را توجیه کردند که عامل اول و دوم به ترتیب عامل فنولوژیک و عامل عملکرد نامیده شدند. بر اساس عامل اول جمعیت های 16.tb، 216.tb، 181.tb، 176.tb و 114.tb و از نظر عامل دوم جمعیت های 10.tb، 176.tb، 485.tb، 120.tb، 320.tb و 3.tb جمعیت های برتری بودند. بر اساس شاخص های gmp و sti جمعیت های 10.tb، 120.tb، 485.tb، 3.tb، 277.tb، 320.tb و 15.tu با دارا بودن عملکرد بیشتر نسبت به سایر جمعیت ها در شرایط تنش و بدون تنش، به عنوان متحمل ترین جمعیت ها شناخته شدند

مدل سازی انتقال و جذب آب در مزرعه کلزای بهاره با تکیه بر دینامیک رشد ریشه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  ابوالفضل مجنونی هریس   علی اشرف صدرالدینی

چکیده رشد روز افزون رایانه های نسل جدید امکان استفاده و بکارگیری مدل های ریاضی پیچیده تر جهت پیش بینی جریان آب و جذب ریشه در خاک و به تبع آن دینامیک رشد گیاه را با دقت بالاتری فراهم کرده است. با توجه به اینکه یک مدل دینامیک مخصوص جریان آب در منطقه ریشه کلزا ارائه نشده است و با در نظر گرفتن اهمیت کلزا بعنوان یک گیاه روغنی مهم در این مطالعه رشد و جریان آب در ناحیه ریشه کلزای بهاره برای استراتژی های مختلف آبیاری شبیه سازی گردید و یک مدل شبیه ساز رشد و جریان آب در مزرعه کلزا ارائه شد. در این مدل سازی برای تخمین رطوبت خاک در عمق های مختلف ناحیه ریشه از معادله ریچاردز استفاده شد. شبیه سازی ماده خشک کلزا بر اساس تابش تجمعی رسیده به سطح زمین و جذب شده توسط گیاه انجام شد. اثر کاهش تعرق نیز در شبیه سازی ماده خشک گیاه با اعمال روش جدیدی در نظر گرفته شد. برای شبیه سازی شاخص سطح برگ، تابعی وابسته به درصد محدودیت آب آبیاری و ماده خشک ارائه گردید. برای شبیه سازی دینامیک رشد ریشه روش جدید وابسته به تغییرات نسبت ماده خشک ریشه به ماده خشک اندام هوایی و محدودیت آب آبیاری تکوین و در مدل سازی دینامیک جذب آب استفاده شد. نسبت ماده خشک ریشه به ماده خشک اندام هوایی گیاه بصورت تابعی از درصد محدودیت آب آبیاری ارائه گردید. برای پیش بینی تعرق در شرایط بدون محدودیت آب، روشی بر اساس شاخص سطح برگ تکوین و در مدل-سازی مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش فوق نیازی به نورسنجی در مزرعه، جهت جداسازی تبخیر از تعرق و تخمین نور جذب شده توسط پوشش گیاهی نیست. همچنین برای تخمین دمای ساعتی سطح خاک در ساعات روز معادله جدید براساس سطح برگ، زاویه ارتفاع خورشیدی و عامل تصویر سایه ارائه شد. مدل توسعه داده شده، مقادیر درصد رطوبت خاک، ماده خشک، شاخص سطح برگ، عمق ریشه، مراحل فنولوژیکی گیاه و تبخیر-تعرق روزانه گیاه کلزای بهاره رقم rgs003 را بصورت خروجی داده و توانایی تخمین دمای سطح خاک و هدایت هیدرولیکی غیر اشباع خاک مزرعه را نیز دارد. از مدل توسعه داده شده می توان در برنامه ریزی آبیاری، بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر رشد گیاه، بررسی تأثیر تک تک عوامل ورودی روی رشد و جریان آب خاک بدون تداخل تأثیر عوامل دیگر استفاده نمود. برای تهیه داده های مزرعه ای آزمایشی شامل چهار تیمار آبیاری i1، i2، i3 و i4 بترتیب برابر نیاز آبی بالقوه، 20 درصد، 35 درصد و 50 درصد کمتر از نیاز آبی بالقوه بصورت بلوک های کامل تصادفی در طول دو سال اجرا گردید. علاوه بر ارائه یک مدل جدید برای شبیه سازی رشد و جریان آب در مزرعه کلزا، بسیاری از خصوصیات کلزا که برای مدل سازی لازم است، برای منطقه تعیین شد. مقادیر ضریب استهلاک نوری، عامل تصویر سایه و کارآیی مصرف انرژی برای منطقه تعیین شد. مراحل رشد و مقادیر ضریب گیاهی کلزا با استفاده از اندازه گیری های لایسیمتری تعیین گردید. تبخیر-تعرق فصلی کلزا در سال زراعی اول و دوم بترتیب برابر 582 و 4/540 میلی متر بدست آمد. نسبت وزن ریشه به وزن اندام های هوایی اندازه گیری شد، بطوریکه کمترین و بیشترین مقدار آن بترتیب برای تیمارهای آبیاری کامل و پنجاه درصد محدودیت آب بدست آمد. مقدار ماده خشک تولیدی در اندام های هوایی گیاه در تیمار بدون محدودیت آب در سال اول و دوم بترتیب برابر 25/10 و 02/11 تن بر هکتار، مقدار حداکثر شاخص سطح برگ بترتیب برابر 48/4 و 27/4 و حداکثر عمق ریشه بترتیب برابر 80 و 73 سانتی متر اندازه-گیری شد. مدل توسعه یافته، با استفاده از داده های مزرعه ای سال اول و دوم جهت واسنجی و اعتبار سنجی اجرا شد. بررسی های آماری نشان داد که در هر دو حالت واسنجی و اعتبار سنجی، بین مقادیر پیش بینی شده و اندازه گیری شده ی اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود ندارد.

اثر تنش خشکی بر برخی خصوصیات برگی، عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  فتحعلی بهاری ینگجه   محمد رضا شکیبا

یک آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390به اجرا درآمد تا عملکرد چهار ژنوتیپ لوبیا (اختر ، cos16، قرمز d81083 و چیتی زودرس) تحت دو سطح آبیاری (i1 و i2) به ترتیب آبیاری پس از 60-55 و 115-110 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a مورد ارزیابی قرار گیرد. ژنوتیپ اختر بیشترین میزان ارتفاع، تعداد برگ و میزان کلروفیل در برگ را داشت. از لحاظ پتانسیل آب برگ بین دو سطح آبیاری اختلاف معنی دار ولی بین ژنوتیپ ها اختلافی معنی داری وجود نداشت. بیشترین وزن ویژه برگ ( (slw مربوط به ژنوتیپ چیتی زودرس و کمترین وزن ویژه مربوط به ژنوتیپ قرمز d81083بود و از نظر این بین ژنوتیپ های cos16 و اختر اختلاف معنی داری وجود نداشت. تحت شرایط تنش خشکی وزن ویژه برگ (slw)، دمای برگ، پتانسیل آب برگ، زاویه برگ و تعداد روزنه در سطح زیرین برگ بالغ افرایش ولی تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل در برگ، تعداد روزنه در سطح روئین برگ بالغ و اندازه روزنه ها به طور قابل توجهی کاهش یافت. بیشترین ارتفاع بوته متعلق به ژنوتیپ اختر بود ولی با اعمال تنش خشکی میانگین ارتفاع بوته در همه ی ژنوتیپ ها کاهش یافت. ژنوتیپ اختر بالاترین شاخص روزنه ای در سطح روئین برگ را در هر دو سطح آبیاری داشت و در سطح زیرین برگ نیز ژنوتیپ اختر بالاترین شاخص روزنه-ای را نسبت به سه ژنوتیپ دیگر داشت. از نظر صفت تعداد دانه در نیام، تنش تاثیر معنی داری بر این صفت نداشت ولی در بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی داری وجود داشت و تعداد نیام و دانه در بوته، ژنوتیپ اختر بیشتر بود. به طور نسبی وزن 100دانه ژنوتیپ های d81083و اختر بیشتر از دو ژنوتیپ دیگر بود. ژنوتیپ اختر بیشترین و ژنوتیپ d81083 کمترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی را داشتند با وجود این، تفاوت عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی بین cos16 و چیتی زودرس از نظر آماری معنی دار نبود. در همه ژنوتیپ ها تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت تحت شرایط تنش کمبود آب بطور معنی داری کاهش یافت. بطور کلی نتیجه گیری شد، که لوبیا گیاهی حساس به تنش کمبود آب است، ولی میزان حساسیت در بین ژنوتیپ ها پیوسته متفاوت است.

واکنش های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های لوبیا در شرایط آبیاری معمولی و محدود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  علی اکبر قنبری   محمد رضا شکیبا

شناخت اثرات فیزیولوژیکی به خاطر حساسیت لوبیا به تنش خشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش برای ارزیابی اثر کمبود آب بر رشد، عملکرد، برخی صفات فیزیولوژیکی و زراعی و روند تجمع بعضی از عناصر غذایی در دانه لوبیا در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر (کرج) اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال های زراعی 1388 و 1389 و در دو شرایط آبیاری نرمال (آبیاری بر اساس 60-55 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و محدود (آبیاری بر اساس 110-100 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و با هشت ژنوتیپ لوبیا از گروه های مختلف سفید (wa4502-1 و wa4531-17)، قرمز (d81083،and1007، و اختر) و چیتی (cos16، mcd4011، و ks21486) انجام شد. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش 12 درصدی ارتفاع بوته گردید. لاین mcd4011 کمترین کاهش ارتفاع را داشت. تعداد شاخه فرعی در شرایط کمبود آب با افت 22 درصدی مواجه گردید و ژنوتیپ های سفید بیشترین کاهش را نشان دادند. کمبود آب باعث کاهش تعداد برگ های سه برگچه ای شد و این کاهش در مرحله رویشی (18%) بیشتر از مرحله گلدهی (10%) بود. لاین mcd4011 در هر دو مرحله کمترین کاهش تعداد برگ متأثر از تنش را داشت. در این مراحل، لاین cos16 بطور معنی دار تعداد برگ خود را کاهش داد. زاویه برگ تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و بر اثر تنش کمبود آب افزایش 59 درصدی (24 درجه) نشان داد. لوبیاهای سفید از میانگین افزایش زاویه برگ بیشتری برخوردار بودند. اثر آبیاری غیر از تعداد روز تا تشکیل نیام (r7) و دوره پر شدن دانه، بر سایر مراحل غیر معنی دار بود. کمبود آب باعث کوتاه تر شدن طول دوره مراحل r5، r6 و r7، و طولانی تر شدن مراحل r8 و r9 و دوره پر شدن دانه گردید. این وضعیت برای تمام ژنوتیپ ها یکسان نبود. لاین ks21486 با کمترین دوره رشد رویشی، زودرس ترین ژنوتیپ در هر دو شرایط بود. در شرایط تنش، دوره پر شدن دانه wa4531-17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها طولانی تر بود. بیشترین کاهش این دوره متأثر از تنش مربوط به ks21486 بود. تنش در برخی از ژنوتیپ ها باعث تسریع رسیدگی و در بعضی دیگر باعث تأخیر در رسیدگی شد. کمبود آب کاهش محسوس lai در کلیه ژنوتیپ ها را موجب گردید. در این شرایط، تا اوایل پر شدن نیام ها لوبیا قرمز and1007 از شاخص سطح برگ بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود. در اواخر پر شدن نیام ها لاین wa4502-1 برتری پیدا کرد. لاین and1007 تا اواسط دوره رشد از cgr بالاتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود، ولی در مرحله تشکیل نیام ها با افت سرعت رشد گیاه زراعی مواجه شد. این لاین مجدداً تا انتهای دوره رشد برتربود. کمبود آب کاهش وزن ویژه ساقه در هر دو مرحله را ایجاد کرد و اثر آن در مرحله رویشی نسبت به مرحله زایشی بیشتر بود. در هر دو شرایط آبیاری، لاین ks21486 و رقم اختر کمترین اختلاف وزن ویژه ساقه بین دو مرحله را داشتند. تنش دمای برگ را 5 درجه سانتی گراد افزایش داد و واکنش ژنوتیپ ها از این نظر متفاوت بود. کلیه ژنوتیپ ها از rwc کمتری در شرایط تنش برخوردار بودند. در مرحله گلدهی، میانگین rwc لاین های سفید بیشتر از دو گروه دیگر بود. درصد کاهش rwc در این مرحله بین 10-3 درصد بود. کمبود آب شاخص کلروفیل را 9/6 درصد کاهش داد و این شاخص به طور میانگین 3 واحد کمتر از شرایط نرمال بود. حداکثر عملکرد کوانتومی (fv/fm) تحت تأثیر تنش بیش از 24 درصد کاهش پیدا کرد و کمترین کاهش آن مربوط به لاین mcd4011 بود. میزان نیتروژن برگ در مرحله رویشی نسبت به کمبود آب حساس تر از مرحله زایشی بود و بر اثر کمبود آب 18 درصد کاهش پیدا کرد. در هر دو شرایط، لاین های سفید از میانگین نیتروژن برگ کمتری برخوردار بودند. میزان افزایش پرولین برگ بر اثر تنش بیش از 105 درصد بود. در حالی که لوبیاهای سفید در شرایط نرمال دارای بیشترین میزان پرولین بودند، ولی در شرایط تنش کمترین مقدار پرولین را داشتند. رقم اختر و لاین ks21486 در هر دو شرایط به ترتیب کمترین و بیشترین شاخص برداشت دانه را داشتند. واکنش ژنوتیپ ها به کمبود آب از این نظر متفاوت بود، به طوری که در چهار ژنوتیپ افزایش و در چهار ژنوتیپ کاهش آن مشاهده شد. در بین اجزای عملکرد، تعداد نیام در بوته بیشترین درصد تغییرات متأثر از کمبود آب را نشان داد. کاهش تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام و وزن صد دانه متأثر از تنش کمبود آب به ترتیب 18%، 12% و 7/6% (بیش از 5/2 گرم) بود. در مجموع دو سال آزمایش، عملکرد دانه بر اثر تنش کمبود آب 50 درصد کاهش نشان داد. درصد افت عملکرد متأثر از تنش در d81083 و and1007 به ترتیب بیشترین و کمترین بود. میانگین عملکرد دانه انواع قرمز در شرایط نرمال و تنش کمبود آب نسبت به دو نوع دیگر بیشتر بود. عناصر و ترکیبات موجود در دانه لوبیا تحت تأثیر تنش کمبود آب کاهش پیدا کردند. بیشترین کاهش میزان آهن مربوط به لوبیا قرمز اختر بود. از نظر نیتروژن موجود در دانه، لوبیاهای سفید در شرایط تنش دارای مقادیر کمتری نسبت به انواع قرمز و چیتی بودند و در مقابل فسفر بیشتری در این شرایط در دانه ها ذخیره کردند. در هر دو شرایط آبیاری، دانه های cos16 در طول مراحل نمو بیشترین مقادیر عنصر روی را داشتند و در مقابل، wa4502-1 کمترین مقدار روی را نشان داد. کمبود آب از اواسط مرحله پر شدن نیام ها باعث کاهش قابل توجه کلیه عناصر موجود در دانه شد. البته، شدت تأثیر خشکی روی عناصر آهن و فسفر بیشتر از روی و نیتروژن، به ویژه در مرحله نهایی نمو دانه ها بود. در مطالعه همبستگی بین صفات، بویژه در شرایط تنش، عملکرد با میزان نیتروژن برگ در هر دو مرحله رویشی و زایشی و میزان عنصر روی موجود در دانه همبستگی معنی دار و مثبت نشان داد. در هر دو شرایط، رابطه بین میزان فسفر دانه و عملکرد منفی بود. بنابراین، انتخاب ژنوتیپ های لوبیا بر اساس مقادیر بیشتر عنصر روی و مقادیر کمتر فسفر باعث دستیابی به ژنوتیپ های پر محصول تر می شود. بازتاب های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های مورد بررسی از لحاظ میزان حساسیت و تحمل خشکی در شرایط این آزمایش متفاوت بود. در این پژوهش، شدت تنش خشکی 50/0 بود. بر اساس شاخص های dti، dsi ، mp و gmp بهترین ژنوتیپ ها and1007، cos16 و mcd4011 بودند. به طور کلی، طبق نتایج آزمایش انواع لوبیا سفید نسبت به تنش خشکی حساس تر از انواع قرمز و چیتی بودند.

تجزیه پروتئوم ریشه برنج تحت دوره های زمانی تنش کمبود آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  پریسا اسدزاده عرفان   محمود تورچی

. در این پژوهش از رهیافت پروتئومیکس بر اساس الکتروفورز دوبعدی برای مطالعه پروتئوم ریشه برنج تحت تنش کمبود آب استفاده نموده و روند تغییرات در بیان پروتئین های ریشه در مقایسه با گیاهان شاهد مورد توجه قرار می گیرد. برای این منظور رقم هاشمی در اطاقک رشد پرورش داده می شود. سه هفته پس از کاشت به مدت سه دوره زمانی متوالی پس از قطع آبیاری، از ریشه گیاهان نمونه برداری می گردد. پروتئین-های ریشه پس از استخراج با بافر فسفات/ tca در بعد اول به روشief و در بعد دوم به کمک sds-pageتفکیک شده و ژل ها پس از رنگ آمیزی با آبی کوماسی طی دو مرحله رنگ زدایی می شود و در نهایت توسط نرم افزارهای کامپیوتری میزان بیان آنها کمی سازی و روند تغییرات بیان آنها طی دوره تنش و فواصل زمانی مقایسه می شوند. با توجه به روند تغییرات در بیان پروتئین ها، ساز و کار تحمل به تنش کمبود آب در بافت ریشه و در سطح مولکولی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

تأثیر zn و کمبود آب بر ویژگی های فیزیولوژیکی و رشدی ژنوتیپ های لوبیا (phaseolus vulgaris l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  صنم قانع پور   محمد رضا شکیبا

قابلیت تولید محصول در گیاهان زراعی تحت شرایط نامساعد محیطی بستگی به توانایی توسعه سازوکارهای سازگاری در اجتناب و یا تحمل در برابر تنش دارد. وضعیت تغذیه ای گیاهان توانایی آنها را در چنین شرایطی به میزان قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا به منظور ارزیابی تحمل ژنوتیپ-های لوبیا (چیتی زودرس، اختر، قرمز d81083 و cos16) به تنش خشکی متأثر از تغذیه روی (zn) یک آزمایش در گلخانه و آزمایشی دیگر در مزرعه طراحی و به اجرا گذاشته می شوند. آزمایش ها به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام می پذیرند. بذرها در دو سطح عدم کاربرد و کاربرد zn کافی (30 میلی گرم zn به ازای هر گلدان در گلخانه و در مزرعه به میزان 1- kg ha4/11 از منبع o2h4.7znso) کاشته می شوند. عامل آبیاری شامل دو سطح 5±100% و 5±60% ظرفیت مزرعه (fc) در گلخانه و آبیاری پس از 60-55 و 115-110 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a تحت شرایط مزرعه ای است. وضعیت آبی برگ، بازتاب های رشدی و فیزیولوژیک ژنوتیپ های برخوردار از خصوصیات متفاوت، از جمله غلظت کلروفیل های a و b، شاخص کلروفیل، تنظیم اسمزی، پارامترهای فلورسانس کلروفیل، شاخص پایداری غشا، هدایت روزنه ای (تبادلات گازی و بخار آب) و دمای برگ در این پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرند. همچنین میزان پراکسیداسیون لیپیدی برگ برآورد شده و افزایش احتمالی سطح تحمل این ژنوتیپ ها به تنش خشکی در شرایط کاربرد zn مورد ارزیابی قرار می گیرد. برخی صفات مورفولوژیکی، غلظت +2zn در دانه و برگ و سپس در برداشت نهایی عملکرد و اجزای عملکرد تعیین می شوند.

ارزیابی عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و باقلا در کشت مخلوط
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  فرزانه جنانی اسگویی   محمد رضا شکیبا

به منظور بررسی کشت مخلوط ذرت با باقلا، آزمایشی در سال زراعی 1392 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز به مورد اجرا گذاشته شد. . با توجه به نتایج به دست آمده کشت مخلوط نواری 2:2 در شرایط آب و هوایی منطقه توصیه می شود.

ارزیابی ژنوتیپ های کلزا تحت تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  مهدی کشاورزیان   محمود تورچی

تنش های غیر زیستی مانند شوری از جمله عواملی هستند که تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های کلزا به شوری کلرید سدیم از نظر صفات فیزیولوژیکی و رشدی و گروه بندی ژنوتیپ ها و شناسایی ژنوتیپ هایی که در دو حد نهایی تحمل و حساسیت قرار دارند، آزمایشی گلخانه ای به روش کشت هیدروپونیک به صورت کرت های خرد شده و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرحله رشد رویشی (گیاهچه ای) انجام گرفت. تیمار شوری از نوع کلرید سدیم در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 به عنوان فاکتور اصلی و 22 ژنوتیپ کلزای بهاره به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. صفات مورد مطالعه شامل میزان سدیم اندام هوایی و ریشه، میزان پتاسیم اندام هوایی و ریشه، نسبت پتاسیم به سدیم اندام هوایی و ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، ارتفاع بوته، طول ریشه و نشت الکترولیتی بودند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین سطوح مختلف شوری در همه صفات به جز نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و نشت الکترولیتی اختلاف معنی دار وجود دارد. همچنین در اکثر صفات مورد مطالعه بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی دار مشاهده گردید.

ارزیابی صفات و شاخص های فیزیولوژیک عدس تحت تنش خشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1382
  علی حاتمی   هوشنگ آلیاری

نتایج سه آزمون سنجش کیفیت بذر نشان داد که هدایت الکتریکی به سرعت کاهش یافته و در حدود 560تا 700درجه -روز بعد از گلدهی به کمترین مقدار ( 7 - 22 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم ) رسید و برداشتهای تاخیری در سطوح 50 ./.و 25 ./. آب قابل استفاده بعداز نیل به حد اقل اندکی افزایش نشان دادند . آزمون سرعت جوانه زنی نیز نشان داد که بیشترین مقدار آن برای سطوح آبیاری در ارقام حدود 49 /.تا 76 /.در روز بوده که در حدود 540 تا 680 درجه - روز بعد از گلدهی حاصل گردیده است . آزمون وزن خشک گیاهچه نیز معلوم نمود که بیشترین وزن خشک گیاهچه برای کلیه سطوح آبیاری و در تمامی ارقام در حدود 600 تا 740 درجه - روز بعد از گلدهی رخ داده است و مقدار آن در حدود 87 تا 114 میلی گرم می باشد . حد اکثر کیفیت بذر که برابر با حد اقل هدایت الکتریکی بذر می باشد حدود 20 تا 80 درجه - روز بعد از رسیدگی وزنی حاصل گردید . تغییرات درصد و میزان پروتئین دانه عکس همدیگر بود و با افزایش محدودیت آب درصد پروتئین افزایش اما میزان آن کاهش یافت . در مجموع ارقام میکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما میزان پروتئین بیشتری نشان دادند . رطوبت دانه به لحاظ اهمیت در برداشت در زمان رسیدگی وزنی بین 16 ./.تا 26 ./. بود که برای برداشت مکانیزه مناسب نبوده اما اندکی بعد از رسیدگی وزنی به حدود 14./.تا 17./. رسید و با توجه به قدرت بالای بذر در این محتوای رطوبتی قابل برداشت بصورت مکانیزه می باشد .