نام پژوهشگر: سید منصور بیدکی

طراحی و ساخت الکترود های حسگر زیستی انعطاف پذیر قابل تعبیه در منسوج با استفاده از جوهرهای حاوی نانوذرات نقره و نانوذرات الکترواکتیو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی و مهندسی 1389
  زهرا ابدی   سید منصور بیدکی

در سال های اخیر، نانوذرات نقره به دلیل ویژگی ها و کارایی خاصّ خود مورد توجه واقع شده اند. از این رو به عنوان جزء اصلی خمیرها و جوهر های هادی در زمینه ی چاپ ترکیبات مختلف الکترونیکی مورد استفاده قرار می گیرند. این تحقیق، بر اساس فرآیند استحصال مستقیم چاپ نانوذرات نقره( 200-80 نانومتر) و همچنین جوهرهای حاوی محلول های الکترواکتیو به روش جوهرافشان انجام شده است. در این روش، استحصال شیمیایی نانو ذرات نقره توسط پاشیده شدن محلول های نقره نیترات و آسکوربیک اسید بر روی بستر های مختلف نظیر کاغذ و پارچه صورت می گیرد. خواص الکترود های نانو ذرات نقره توسط دستگاه چهار الکترود تماسی، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، ولتامتری چرخه ای (cv) و روش پتانسیومتری مستقیم مورد بررسی قرار گرفته است..حداکثر هدایت الکتریکی الکترود های استحصال یافته بر روی بستر کاغذ در حدود105× 54/5 s/m محاسبه شده است. مطالعات اولیه نشان می دهند که الکترود های نانو ذرات نقره دارای رفتار الکتروشیمیایی مطلوب در آزمایشات طراحی شده جهت اندازه گیری غلظت هیدروژن پراکسیدمی باشند. با بکارگیری آنزیم گلوکز اکسیداز، یک حسگر زیستی گلوکز ساخته شده است که دارای قابلیت تشخیص گلوکز می باشد. این فن آوری نوین استحصال جوهرافشانی نقره، به عنوان روش پیشنهادی جهت ساخت یک مرحله ای حسگرهای زیستی گلوکز معرفی شده است. الکترود های چاپ شده با نانوذرات نقره بواسطه ی هدایت الکتریکی بالا در مقایسه با الکترود های حاوی نانوذرات الکترواکتیو، عملکرد مطلوبی از خود نشان دادند.

مطالعه و بررسی سلولهای خورشیدی حساس شده توسط رنگینه های نانومتری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  جواد نعمت اللهی   محمود برهانی زرندی

این پایان نامه نوع جدیدی از سلولهای خورشیدی فوتوولتائیک بر اساس الکترود دی اکسید تیتانیوم نانوکریستالی حساس شده با رنگدانه ی طبیعی را معرفی می کند. بر خلاف سلولهای خورشیدی رایج، که جذب نور ناشی از برانگیختگی شکاف انرژی نیمرسانا می باشد، tio2 با شکاف انرژی عریض نسبت به طیف مرئی شفاف است. در این سلولهای خورشیدی نور بوسیله ی رنگدانه ی (رنگدانه های طبیعی یا ترکیبات روتنیوم) متصل شده به سطح نیمرسانا جذب می شود. جدایی بار بوسیله ی تزریق الکترون از مولکول رنگدانه ی برانگیخته به نوار رسانش tio2 روی می دهد، و با احیای سریع رنگدانه ی اکسید شده بوسیله ی الکترولیت ادامه می یابد. در حالی که بازده سلولهای خورشیدی بلوری رایج توسط بازترکیب حاملها در مرز بلورها و نیز نقصها و ناخالصیهای شبکه محدود شده است، tio2 تنها به عنوان رسانا برای حاملهای اکثریت (الکترونهای تزریق شده) عمل می کند، طوری که بازترکیب در نیمرسانا در این سلولهای خورشیدی وجود ندارد. در این پایان نامه ما اصول نظری و تجربی، مولفه های مختلف تشکیل دهنده ی سلولهای خورشیدی نانوکریستالی حساس شده به رنگدانه را بررسی کرده ایم. در فصل اول جریان رایج بر سلولهای خورشیدی را بطور خلاصه مرور رده و با معرفی سلولهای فوتوالکتروشیمیایی به پایان می بریم. در فصل دوم اصول عملکرد سلولهای خورشیدی رنگدانه ای را ارائه می دهیم و فرآیندهای انتقال بار، تزریق الکترون، احیاء رنگدانه و واکنشهای بازترکیب را معرفی می کنیم. در فصل سوم اجزای سازنده ی سلولهای خورشیدی رنگدانه ای را با جزئیات بررسی می کنیم. در فصل چهارم اصول تجربی این سلولها را بیان می کنیم. ابزار و وسایل لازم جهت و ساخت و مشخصه یابی سلولها را معرفی می کنیم. در نهایت در فصل پنجم نتایج حاصل از ساخت و مشخصه یابی این سلولها را ارائه داده و بازده سلولهای ساخته شده را با یکدیگر مقایسه می کنیم.

بهبود کارائی مدارهای الکتریکی چاپ شده توسط چاپگر جوهرافشان بر بسترهای انعطاف پذیر و منسوجات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  محمد مومنی نسب   سید منصور بیدکی

در سال های اخیر روش های مختلف چاپ به عنوان وسیله ای برای تولید کم هزینه قطعات و وسایل الکترونیکی، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. چاپ جوهرافشان یکی از نوید بخش-ترین روش های چاپ است که به وسیله آن می توان اجزاء مدارها را در یک مرحله بر روی هر نوع زیرلایه به صورت چاپی تهیه نمود. در این تحقیق؛ از روش چاپ جوهرافشان، برای استحصال شیمیایی نانو ذرات نقره (nm 200-10) به وسیله پاشش محلول های نمک فلزی و عامل کاهنده بر روی زیرلایه های انعطاف پذیری همچون کاغذ و پارچه استفاده شده است. طرح های نقره ای چاپی؛ جهت کاربرد آنها به عنوان المان مقاومت، خازن و سلف در مدارهای الکتریکی مورد آزمایش قرار گرفتند. بالاترین میزان رسانایی که بر روی زیرلایه کاغذی بدست آمد؛ s/m 105×873/1 می باشد. در خازن (خازن دو رو با سطح هم پوشانی cm21×1) استحصالی به روش جوهرافشانی بر روی زیرلایه پارچه ای؛ ظرفیت خازنی nf 37/1 بدست آمد. بررسی های الکتریکی صورت گرفته نشان دهنده شباهت عملکردی الگوهای چاپی با نمونه های متداول می-باشد. المان های مقاومت و خازن به صورت هم زمان بر روی زیرلایه کاغذی چاپ شده که به-عنوان فیلتر پایین گذر با کارائی مطلوب به کار گرفته شد. همچنین الگوهای خازن و سلف به صورت هم زمان بر روی پارچه به عنوان فیلتر میان گذر نیز تولید شده که از کارائی مناسبی برخوردار بوده است. در مدار rlc چاپ شده بر روی زیرلایه پارچه ای؛ ضریب خودالقایی که از سلف بدست آمد، µh 41 بوده که شعاع سیم پیچ آن mm 25 است. آزمون های الکتریکی صورت گرفته نشان دهنده شباهت عملکردی مدارها یا فیلترهای چاپی به روش جوهرافشان با مدارهای متداول بوده و کارایی لازمه را جهت کاربرد در مدارهای الکتریکی دارند.

بهینه سازی فرایند بازیافت فیزیکی بطری های پلی استر به منظور کاربرد در تولید الیاف نساجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  سمیه سلطانی   سید منصور بیدکی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و کربن مشکی بر خواص انعکاسی پارچه های پنبه/ نایلونی در طول موج های مرئی و مادون قرمز نزدیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1390
  محمد خواجه مهریزی   شادپور ملک پور

صنایع نظامی در کشورهای مختلف از استتار البسه و تجهیزات نظامی جهت بالا بردن امنیت استفاده نموده اند. یکی از مسائل مهم در این ارتباط، یافتن طرح های استتاری مناسب برای مناطق زیست محیطی مختلف جهت ایجاد حداکثر هماهنگی میان زمینه و جسم می باشد. با الهام گرفتن از رفتارهای استتاری مخلوقات در طبیعت، اثبات شده است که سه عامل اساسی در میزان موفقیت یک طرح استتاری دخیل می باشند. عامل نخست، شباهت رنگی طرح و زمینه است. عامل دوم مسئله تباین رنگهای موجود در طرح بوده و نهایتا شکست تقارن جسم استتار شده می باشد. در این تحقیق، ابتدا نمودار انعکاسی فام های قهوه ای، سبز زیتونی و خاکی موجود در لباس های نظامی مناطق بیابانی ایران به دست آمد و با استفاده از رنگدانه های انتخابی نمونه های همانند با آنها تهیه گردید. همانندی مذکور میان نمونه ها و فامهای استتاری مرجع در دو ناحیه مرئی و مادون قرمز نزدیک (nir) و با استفاده از روش چاپ پارچه با مخلوط رنگدانه ها به انجام رسید. پارچه مورد نظر برای تهیه نمونه فامهای استتاری از جنس پنبه/نایلون انتخاب شده که بعلت راحتی پوشش، قابلیت جذب رطوبت مناسب برای بدن و غیره به عنوان لباس نیروهای نظامی مورد استفاده قرار می گیرد. سپس با افزودن نانو و میکرو ذرات دی اکسید تیتانیوم بعنوان ماده مات کننده و همچنین نانوذرات کربن مشکی و کربن اکتیو بعنوان مواد جاذب نور به خمیرهای چاپ حاوی رنگدانه ها، تاثیر این مواد درتغییرات ایجاد شده رفتار انعکاسی نمونه های چاپ شده محتوی این ذرات با غلظت های متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، ثبات های شستشوئی، نوری، مالشی، ثبات در برابر عرق بدن، نفوذپذیری هوا و نهایتا زاویه تماس قطره آب با سطح نمونه ها اندازه گیری گردید. فام های قهوه ای، سبز زیتونی و منسوج نظامی ایران با خمیرهای چاپ حاوی مقادیر مشخص از رنگدانه های سبز b، سیاه p-ng، قهوه ای r و زرد fg همانند گردید و سپس مقادیر مشخص نانو و میکرو ذرات دی اکسید تیتانیوم، کربن مشکی و کربن اکتیو به خمیر های چاپ افزوده شده و بر پارچه های پنبه/نایلونی چاپ گردید. سپس نمونه ها خشک شده و تحت عملیات پخت قرار گرفتند. نهایتا نمونه ها بوسیله آب سرد شستشو داده شده و در هوای آزاد خشک شدند. نتایج حاصل از بررسی نمودارهای انعکاسی بدست آمده از نمونه های قهوه ای، سبز زیتونی و خاکی نشان می دهد که افزایش غلظت دی اکسید تیتانیوم در ابعاد نانو و میکرو به محتوای رنگدانه ای چاپ نمونه های فوق، باعث کاهش میزان انعکاس سطوح چاپ شده نسبت به نمونه چاپ شده فاقد دی اکسید تیتانیوم در نواحی vis-nirمی شود. افزودن دی اکسید تیتانیوم به خمیرهای چاپ حاوی رنگدانه های مختلف باعث افزایش میزان پشت پوشی لایه چاپ شده بر سطح پارچه شده و با توجه به ضریب شکست بالای این رنگدانه و افزایش میزان انتشار حجمی و انعکاس سطحی انجام شده از لایه چاپ شده، میزان نور عبوری قابل برخورد با سطح بستر (کالا) کمتر شده و لذا با کاهش سهم انعکاسی نور توسط بستر، میزان انعکاس کلی نمونه چاپ شده کاهش می یابد. با توجه به اینکه نمونه های رنگ همانند شده معمولا از میزان انعکاسی بالاتر از نمونه های مرجع (شاهد) برخوردار می باشند استفاده از دی اکسید تیتانیوم در غلظت های زیاد ( g/kg1- 75/0) درخمیر چاپ باعث کاهش انعکاس نمونه شده و سطح انعکاسی آنها را به سطح انعکاسی مورد نظر نمونه های مرجع در نواحی vis-nir نزدیک می نماید. روند کاهش انعکاس نمونه های رنگ همانند شده با افزودن ذرات کربن مشکی و همچنین کربن اکتیو جاذب نور به خمیرهای چاپ باعث اصلاح رفتار انعکاسی نمونه ها شده و با کاهش انعکاس نمونه ها منحنی انعکاسی نمونه های مرجع بر نمونه های چاپ شده قابل تقلید خواهد بود. نتایج حاصل از بررسی رفتار انعکاسی نمونه های حاوی ذرات منتشر کننده دی اکسید تیتانیوم با تئوری مای می تواند درتطابق نزدیک باشد. همچنین احتمال بیشتری هم در این ارتباط وجود دارد که چون نمونه های چاپ شده تقریبا پشت پوش محسوب می شود نظریه مای، نظریه خوبی برای پیشگوئی رفتار انعکاسی نمونه پشت پوش بکار گرفته شده نمی باشد. کلمات کلیدی: طرح استتاری، پارچه پنبه/نایلونی، انعکاس در نواحی vis-nir، دی اکسید تیتانیوم، کربن مشکی، تئوری مای

ارزشیابی خواص مکانیکی پارچه های تاری پودی توسط عبور پارچه از نازل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  نجمه دهقان منشادی   علی اصغر علمدار یزدی

در این پروژه ارزیابی خواص مکانیکی به روش عبور آنها از نازل مخروطی شکل مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور 87 نمونه پارچه تاری- پودی با دامنه وزنی gr/m2 9/45 تا gr/m2 3/356 تهیه شده که این پارچه ها در یک یا چند مورد از موارد ذیل با هم متفاوت بودند: جنس نخهای تار و پود، سیستم تولیدی نخها، تراکم پودی، تراکم تاری، نوع بافت و فرآیند تکمیل. مقادیر سختی خمشی، سختی برشی و مدول کششی پارچه ها به وسیله دستگاهای مربوطه اندازه گیری شده است. سپس رفتار پارچه ها حین عبور از نازل های مخروطی ساخته شده مورد مطالعه قرار گرفته و با بکارگیری رگرسیون خطی چند متغیره پارامترهایی که می توانند بیانگر خواص خمشی، برشی و کششی باشند شناسایی شده و روابطی نیز برای پیش بینی سختی خمشی، مدول برشی و مدول کششی ارائه گردیده است. در نهایت تجزیه و تحلیل نتایج نشان داده است که منحنی های نیرو- جابجایی بدست آمده از عبور پارچه ها از هر دو نازل تصویری از رفتار مکانیکی پارچه است. همچنین برای اولین بار نازلی با دهانه قطر متغیر ساخته شد که امکان عبور هر نوع پارچه ای از آن وجود دارد.

تولید الیاف مغناطیسی با استفاده از نانوذرات فلزی به روش ذوب ریسی و مطالعه خواص الکترومغناطیسی الیاف حاصله
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  علی برادران قناد   سید منصور بیدکی

الیاف مغناطیسی در کاربردهایی چون تولید منسوجات مقاوم و عایق در برابر انواع امواج الکترومغناطیس به عنوان محافظ بدن ، تولید منسوجات جدید و هوشمند نظیر پارچه های نامرئی و همچنین تولید فیلترهای گوناگون به طور مثال به عنوان فیلترهای روغن در ماشین آلات صنعتی ، جهت جذب ذرات ناخالص فلزی موجود در روغن مورد استفاده قرار می گیرند . در راستای تولید چنین الیافی روش های متعددی همانند ترریسی و الکتروریسی و غیره وجود دارند اما تولید این الیاف با استفاده از روش ذوب ریسی به عنوان متداول ترین ، ساده ترین و ارزان ترین روش موجود تولید الیاف پلیمری ، در تحقیق حاضر مورد پژوهش قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از دستگاه میکسر دوپیچ ، نانوذرات و پلیمر مخلوط و همگن سازی شده و سپس در دستگاه ذوب ریسی ، الیافی حاوی نانوذرات فلزی تولید گردید که بتوان بااستفاده از حضور نانو ذرات در الیاف و در معرض قرار دادن لیف حاصله در میدان مغناطیسی ، به الیاف خاصیت مغناطیسی داده شده و به اصطلاح الیافی با خاصیت مغناطیسی(آهنربایی) تولید کرد. در نهایت رفتار مغناطیسی الیاف ذوب ریسی شده نظیر اشباع مغناطیسی و مقدار مغناطیس باقیمانده نیز با استفاده از دستگاه vsm مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت که بالاترین مقدار اشباع مغناطیسی حاصله در الیاف مقدار 9.72 emu/g و مقدار مغناطیس باقیمانده در آنها 115.68 oe بوده است.

پیش بینی شکل پذیری و استحکام منسوجات بی بافت چندلایه با استفاده از شبکه عصبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  وجیهه مظفری   سید منصور بیدکی

شکل پذیری ، معرف میزان قابلیت ساختار نساجی برای باقی ماندن به حالت دو بعدی و صاف، بدون هیچ گونه تغییر شکل در بعد سوم می باشد. به دلیل تمایل بشر برای داشتن پوشاکی راحت و با کیفیت، موضوع شکل پذیری از جایگاه ویژه ای در صنعت نساجی برخوردار می باشد. در راستای تحقق این هدف بررسی های زیادی بر روی شکل پذیری منسوجات صورت گرفته است. هدف از انجام این پروژه استفاده از شبکه عصبی به عنوان یک تکنیک برای پیش بینی تاثیر طرح دوخت بر میزان شکل پذیری و استحکام منسوجات بی بافت چند لایه می باشد. پارامترهای ورودی به شبکه طرح دوخت ، طول لبه آزاد و وزن واحد سطح و خروجی شبکه شکل پذیری و استحکام بی بافت دوخته شده می باشد. شبکه عصبی طراحی شده شامل یک لایه پنهان با 4 نرون است و از الگوریتم آموزشی پس انتشار جهت آموزش شبکه استفاده شده است. مقایسه نتایج حاصل از آزمایشات با نتایج پیش بینی شده توسط شبکه عصبی نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی یک روش موثر برای پیش گوئی شکل پذیری و استحکام منسوجات منسوج بی بافت دوخته شده می باشد. همچنین قابلیت پیش بینی شبکه عصبی برای طرح دوخت های جدید که در آموزش شبکه از آن ها استفاده نشده بود نیز به طور جداگانه بررسی شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین مقادیر واقعی و پیش بینی شده توسط شبکه عصبی برای پارامتر شکل پذیری برابر با 0.96 و برای پارامتر استحکام برابر با 0.93 می باشد

تهیه قطعات الکترونیکی ساخته شده به روش جوهر افشانی حاوی نانوذرات نقره و مس بر زیرلایه های انعطاف پذیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده نساجی 1391
  محمد رسول زاده   محمد علی توانایی

در تحقیق حاضر ابتدا سعی شده تا با آزمایشات گوناگونان، ترکیبی پایدار جهت سنتز نانو درات مس تهیه گردد. با توجه به نتایج جدول 2- 6 استفاده همزمان از آسکوربیک اسید و سدیم بروهیدرید منجر به استحصال ذرات رسانای مس میگردد. همچنین از جداول 2-20 تا 2-25 بهترین حالات قطره نشانی و کشیدن قطره ( که (a+n)c و c-(a+n) ) روی کاغذ بدست آمد. در ادامه مشخص گردید که دمای 70 درجه سانتی گراد آون برای خشک کردن نمونه ها نتیجه بهتری در رسانای مس استحصال شده دارد .در مرحله بعد روش های مختلفی را برای نشاندن مس رسانا روی زیرلایه آزمایش گردید که تنها در روش های الکترولس (بخش2-2-3-4) و pen_written به همراه غوطه وری، طرح های رسانای مسی ایجاد گردید. در روش pen-written و غوطه وری 4 حالت خطوط مسی که دارای رسانایی پیوسته بدست آمد همچنین برای آن دسته از خطوط مس تولیدی به این روش که کمترین میزان مقاومت الکتریکی را دارا بودند، میزان رسانایی الکتریکی محاسبه شد که بهترین رسانایی بدست آمده 38 بار رسانش کمتری نسبت مس در حالت بالک دارد.در آزمایش دیگری تأثیر حرارت و شستشو روی خطوط مس ایجاد شده به روشpen-written و غوطه وری در احیاءکننده بررسی گردید .میتوان نتیجه گرفت که پرس حرارتی باعث کاهش مقاومت الکتریکی و شستشو باعث افزایش مقاومت الکتریکی خطوط مسی میگردد و یا حداقل بی تأثیر است. با توجه مشاهدات sem از این خطوط مسی میتوان پی برد که شستشو باعث تخریب ساختار نانو ذرات مس و ایجاد خلل و فرج بیشتر در سطح بستر شده و به نظر میرسد که چسبندگی ضعیف طرح مسی بر زیر لایه، که میتواند ناشی از کشیده شدن یکبار سولفات مس روی کاغذ و نفوذ کم آن باشد، عاملی برای کنده شدن قسمت هایی از طرح در حین شستشو و نهایتاٌ کاهش هدایت الکتریکی طرح بوده است.در آزمایش بعدی سولفات مس چاپ جوهر افشانی شده و درون مخلوط آسکوربیک اسید و سدیم برو هیدرید، با غلظت های متفاوت، غوطه ور شد و مشخص گردید که غلظت 2 مولار برای آسکوربیک اسید و 1 مولار برای سدیم بروهیدرید روی خطوط 10 بار چاپی سولفات مس نتیجه بهتری داردمقاومت خطوط مسی بعد از پرس حرارتی و شستشو کاهش می یابد. با توجه به تصاویر sem این خطوط مسی قبل و بعد از شستشو (شکل 2-62 و 2-63) ، به نظر میرسد که با 10 سیکل چاپ سولفات مس، خطوط مسی تولیدی از چسبندگی خوبی روی زیر لایه برخوردار شده اند و شستشو برعکس روش pen-written باعث کنده شدن ذرات نشده و تنها ناخالصی های روی سطح را از بین برده و با پرس حرارتی نانو ذرات مس ذرات بهم نزدیکتر شده و روی سطح کاغذ آرایش یافته تر شده و سطح وسیعی از زیر لایه را پوشش داده اند و در نهایت منجر به کاهش مقاومت الکتریکی شده اند.میزان رسانایی الکتریکی برای آن دسته از خطوط مس تولیدی با این روش که کمترین میزان مقاومت الکتریکی را داشتند محاسبه شده است و بهترین رسانایی که بدست آمد حدود 51 برابر کمتر از رسانایی مس در حالت بالک است.

بررسی امکان ساخت سوپرخازن های چند لایه انعطاف پذیر بر بستر منسوج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1391
  زهرا فداکار   سید منصور بیدکی

امروزه پیشرفت در زمین? بهبود انرژی قابل حمل و انتقال که سبک و فشرده باشد و تولید وسایل ذخیره سازی انرژی منعطف برای کاربردهای خاص، یکی از چالش های مهم می باشد.کاربردهایی مانند انرژی قابل پوشش که می تواند در پارچه یا لباس تعبیه شود .بنابراین در سال های اخیر، ساخت سوپرخازن ها با استفاده از مواد انعطاف پذیر به دلیل دارا بودن خصوصیاتی نظیر قابلیت حمل آسان و پوشیدن، مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. در این تحقیق؛ برای نخستین بار از نانوذرات نقره بمنظور ساخت الکترودهای سوپرخازن منعطف، استفاده شده است. در واقع این الکترودها از طریق استحصال شیمیایی نانو ذرات نقره بر روی زیر لای? کاغذی و با استفاده از روش چاپ جوهرافشان تهیه شدند. سپس الکترولیت ژل پلیمری (پلی وینیل الکل- پتاسیم هیدروکسید) در حضور و عدم حضور پتاسیم یدید، به روش قالبگیری محلول تهیه گردید و بصورت ساندویچی بین الکترودها قرار داده شد. در این سوپرخازن، الکترودهای نانونقر? انعطاف پذیر بعنوان کلکتورهای جریان و الکترولیت ژلی بعنوان جداساز و الکترولیت استفاده شدند. سپس ویژگی های الکتروشیمیایی سوپرخازن با دو تکنیک ولتامتری چرخه ای و شارژ/ دشارژ گالوانواستات ارزیابی گردید. سرانجام تأثیر حضور پتاسیم یدید در الکترولیت، بر ظرفیت سوپرخازن بررسی شد. غلظت پتاسیم یدید بمنظور دستیابی به ظرفیت بهینه و همچنین پایداری الکتروشیمیایی سوپرخازن نیز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از این امر بودند که سوپرخازن ساخته شده، از پایداری الکتروشیمیایی نسبی برخوردار بوده و ظرفیت خازنی 22/0 فاراد بر گرم را بر پای? آزمایش های شارژ- دشارژ گالوانواستات ارائه می دهد. براساس مشاهدات، این ظرفیت نسبتا خوب، از حضور پتاسیم یدید بعنوان یک واسط? ردوکسی در الکترولیت، حاصل شده بود. بدین صورت که در زمان شارژ- دشارژ، سیستم ردوکس i-/i2 وظیف? انتقال الکترون را مابین دو صفح? دی الکتریک سوپرخازن با بار مخالف به عهده گرفته و با انجام واکنش-های فارادی، ظرفیت شبه خازنی سوپرخازن را افزایش می دهد. غلظت بهین? 072/0 مولار برای پتاسیم یدید در الکترولیت محاسبه گردید. مطالع? سوپرخازن در سرعت های روبش پتانسیل مختلف از 5 تا 35 میلی ولت بر ثانیه، افزایش خطی جریان های پیک های آندی و کاتدی را با افزایش ریش? دوم سرعت روبش پتانسیل ارائه داد که بیانگر کنترل واکنش های الکترودی انجام شده با پدید? انتشار می باشد.

عوامل موثر بر پرزینگی پارچه های پلی استر ویسکوز وارائه راهکارهای عملی کاهش آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده نساجی 1392
  سکینه پورقاسمی ساغند   علی اصغر علمدار یزدی

چکیده: تحقیق حاضر با هدف تعیین علت ایجاد پرز بر پارچه های پلی استر/ویسکوز با تمرکز بر مراحل انجام شده در فرآیند تکمیل پارچه به انجام رسیده است. بدین منظور نمونه هایی خام تا تکمیل شده از پارچه مقنعه ای از نقاط مختلف خط تکمیل برداشته شده و مورد آزمونهای مختلف قرار گرفته است. استحکام و ازدیاد طول پارچه و همچنین نخهای تار و پود آن به صورت جدا شده از ساختار پارچه در کنار تغییرات پارامترهای ساختاری مانند تغییر تراکم بافت و تغییرات درجه پرزدهی پارچه در هر مرحله مورد اندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمونهای اولیه حاکی از آن بود که پارچه بعد از استنتر و شرینک، استحکام تار و پود خود را به مقدار زیادی معادل 80-70 درصد استحکام مشاهده شده در پارچه خام، از دست داده و دقیقاً پس از مراحل فوق، پرزدهی پارچه به شدت افزایش مییابد. لازم به ذکر است که در فرایند استنتر نمودن، پارچه به مواد نرم کننده سیلیکونی نیز جهت افزایش نرمی پارچه نهائی آغشته می شود. به منظور بررسی دقیقتر اثر فرایند استنتر کردن بر مقدار پرزدهی پارچه های مقنعه ای مورد بررسی، نمونه پارچه های بدون مشکل پرزدهی، در شرایط متفاوتی از نظر درجه حرارت، میزان کشش اعمالی و پس از آغشته شدن به مقدار متفاوت نرم کننده سیلیکونی از استنتر عبور داده شده و آزمایشات ارزیابی درجه پرزدهی و میزان استحکام آنها به انجام رسید. نتایج کلیه آزمونها با نرم افزارspss مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مراحل تکمیل بر قابلیت پرزدهی پارچه و استحکام تاری وپودی آن تأثیر معنی دار داشته است. اگر چه اثر دما و کشش اعمال شده در استنتر تاثیر چندادنی در پرزدهی پارچه ندارد ولی با افزودن نرم کن، تمایل پارچه به پرزدهی شدیداً افزایش یافته که این امر با افت شدید استحکام پارچه و نخهای تار و پود آن همراه بوده است. برای بررسی اثر نرم کننده های متفاوت بر میزان پرزدهی پارچه، از چهار نمونه نرم کن که شامل سه نوع نرم کن سیلیکونی و یک نمونه نرم کن کاتیونی بود در شرایط عملیاتی یکسان، استفاده شد. مشاهدات و بررسیهای انجام شده حکایت از افزایش تمایل پارچه به پرزدهی در حضور هر چهار نوع نرم کن داشته که با کاهش استحکام تاری و پودی نیز همراه بوده است