نام پژوهشگر: سید مسعود همام
سمانه نادرمزرجی خسرو ابراهیمی نصر آبادی
منطقه مورد مطالعه در 32 کیلومتری جنوب غربی سبزوار و 8 کیلومتری شرق روستای هلاک آباد قرار گرفته است. واحدهای سنگی منطقه در دو گروه ولکانیک شامل: آندزیت، پیروکسن هورنبلند آندزیت، پیروکسن آندزیت، هورنبلند بازالت به سن ائوسن (؟) و گروه ساب ولکانیک با ترکیب کوارتز مونزونیت پورفیری، کوارتز مونزودیوریت پورفیری، دیوریت پورفیری، کوارتز هورنبلند دیوریت پورفیری و پیروکسن دیوریت پورفیری به سن الیگومیوسن(؟) تقسیم بندی می شوند. این واحدهای سنگی در ناحیه مورد مطالعه به شدت آلتره شده اند و زون های آلتراسیون پروپیلی تیک، آرژیلیک، سیلیسی در منطقه شناسایی شده است که هر یک از این زون ها خود به چندین زیرزون تفکیک می شوند. روند خطی آلتراسیون آرژیلیک منطبق بر روند شمال غربی – جنوب شرقی گسل های منطقه است و آلتراسیون آرژیلیک - سیلیسی غالبا در توده های ساب ولکانیک مشاهده می گردد در حالیکه واحدهای ولکانیک آلتراسیون پروپیلیتیک را در شدت های مختلف نشان می دهند. واحد سنگی پیروکسن هورنبلند آندزیت بالاترین حساسیت مغناطیسی، و واحدهای کوارتز مونزونیت پورفیری، کوارتز مونزودیوریت پورفیری به دلیل شدت آلتراسیون آرژیلیکی کمترین مقدار حساسیت مغناطیسی را نشان می دهند با توجه به مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی این توده ها در گروه گرانیتوئیدهای نوع i یا اکسیدان قرار می گیرند. در زون آرژیلیک منطقه چندین معدن فعال کائولن وجود دارد که ترکیب کانی شناسی اصلی این ذخایر شامل: پیروفیلیت، کائولینیت، کوارتز، می باشد و از تشکیل دهنده های فرعی می توان به مسکوویت، ژیپس، آناتاس، روتیل، دیکیت، هالوزیت اشاره نمود. نمونه های حاوی درصد بالاتری آلومینا اکثرا دارای لمس صابونی نرم با گوشه های گرد می باشند در حالیکه با افزایش میزان سیلیکا (sio2) نمونه های معدنی سخت تر، زبرتر و دارای سطح شکست تیز و سخت می باشند. این مجموعه مینرالی منطبق با زون های آلتراسیون آرژیلیک پیشرفته می باشد که تحت تاثیر فرآیندهای مختلف از جمله شستشوی ثانویه و تغییرات ph, eh سیالات، ترکیب مینرالی در بخش های مختلف متفاوت است، به طوریکه محلول های هیدروترمال سرشار سیلیس از داخل سیستم درز و شکاف به سمت افق های بالاتر حرکت نموده و در سطح با کاهش فشار و حرارت و ph محلول ها، سیلیس نهشته می شود و در افق های فوقانی معادن کائولن کلاهک سیلیسی ایجاد شده است که با ادامه یافتن بیشتر دگرسانی و با کامل تر شدن آن میزان بیشتری سیلیس از محیط خارج شده و بر مقدار al2o3 نمونه ها افزوده می شود و کائولن کیفیت بهتری پیدا می کند و با افزایش عمق چون در شرایط ph اسیدی و خنثی آلومینیوم قابلیت تحرک پایین دارد در محل باقی مانده و سیلیس و سایر عناصر قلیایی و قلیایی خاکی از محیط خارج می شود.کائولن های منطقه به طور میانگین دارای 39/71% اکسید سیلیسیم، 69/19% اکسید آلومینیم، 6/0% اکسید آهن، 61/0% اکسید تیتان، 26/1% اکسید پتاسیم، 11/0% اکسید سدیم، 08/0% اکسید منیزیم 39/0% اکسید کلسیم و 34/4 % l.o.i می باشند که بالا بودن اکسید سیلیسیم این نمونه ها نسبت به مقدار ایده آل سبب زبری در محصولات سرامیکی می شود. رنگ بعد از پخت نمونه های کائولن بین سفید تاکرم متغییر می باشد و این کائولن ها در کاشی های بدنه، کاشی کف کاربرد وسیعی خواهند داشت و چون درصد اکسیدهای آهن و تیتان نمونه ها پایین می باشد ( کمتر 1%) در صنعت چینی مظروف کاربرد خواهند داشت و به دلیل بالا بودن مقدار سیلیکای نمونه ها (39/71%) نسبت به حد ایده آل، (47%) این کائولن ها در صنعت کاغذسازی کاربردی ندارند.
هانیه مولوی سید مسعود همام
منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب فریمان واقع شده است و از نظر ساختاری در بخش زون ایران مرکزی قرار داششته و به زون افیولیت سبزوار تعلق دارد. سنگ های تشکیل دهنده منطقه براساس ترتیب سن شامل کرتاسه:مجموعه آمیزه های رنگین،پالئوسن:شامل سنگ های ولکانیک ، الیگوسن:شامل ماسه سنگ قرمز ،مارنو کنگلومرای قرمز،نئوژن:شامل کنگلومراو ماسه سنگ ،کواترنری:رسوبات پادگانه های قدیم و جدید.در این پایان نامه از روش های آنالیز epma(سنگ های بیرونی منطقه)،xrf(مجموعه سنگ های افیولیت ملانژ و سنگ های بیرونی)،aas(لیستونیت).بیشتر تمرکز این پایان نامه بر روی سنگ های ولکانیکی منطقه می باشد. سنگ های ولکانیکی منطقه دارای طبیعت ساب آلکالن و از نوع کالکوآلکالن می باشند.بازالت منطقه دارای طبیعت تولئیتی می باشد.
زهرا امیرچخماقی سید مسعود همام
منطقه مورد مطالعه با مختصات جغرافیایی َ00 ,?60 تا َ02 ,?60 شرقی و َ26 ,?35 تا َ30 ,?35 شمالی در استان خراسان رضوی، در 110 کیلومتری جنوب شرق مشهد و 35 کیلومتری جنوب شرق فریمان واقع شده و از نظر ساختاری بخشی از زون ایران مرکزی به شمار می رود. مطالعات پتروگرافی صورت گرفته بر روی سنگ های دگرگونی منطقه مطالعاتی نشان می دهد که سنگ اولیه دارای ترکیب متنوع بوده و شامل سنگ های پلیتی، کوارتز- فلدسپاتی و کربناته می باشد. متاپلیت ها که حاصل دگرگونی سنگ های پلیتی می باشند، بیشترین حجم سنگ های دگرگونی منطقه را به خود اختصاص داده اند و شامل کانی های آندالوزیت، گارنت، کردیریت، سیلیمانیت، بیوتیت، مسکویت، کوارتز، پلاژیوکلاز و آلکالی فلدسپار می باشند. آنالیز فلورسانس پرتو ایکس (xrf) که جهت تعیین ترکیب سنگ منشا انجام گردید، موید منشا آرژیلیتی یا رسی متاپلیت های منطقه می باشد. تنوع کانی شناسی این سنگ ها نیز با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس (xrd) مورد تایید قرار گرفت. طی بررسی های پتروگرافی و کانی شناسی بر روی مقاطع نازک تهیه شده از نمونه های منطقه قنداب حاکی از آن است که شیست های منطقه در امتداد شمال شرق – جنوب غرب افزایش درجه دگرگونی را نشان می دهند. بر این اساس حداکثر درجه دگرگونی منطقه در حد رخساره آمفیبولیت بوده و زون های آن شامل آندالوزیت- سیلیمانیت و سیلیمانیت فوقانی می باشد. نتایج آنالیز نقطه ای الکترون مایکروپروب که به منظور بررسی شیمی کانی و همچنین ارزیابی دما و فشار تشکیل سنگ ها صورت گرفته، نشان می دهد که گارنت و پلاژیوکلازهای ناحیه هموژن بوده و به ترتیب دارای ترکیب آلماندین – اسپسارتین و الیگوکلاز – آندزین می باشند. ترکیب بیوتیت نیز در حد آنیت می باشد. با استفاده از نتایج حاصل از این آنالیز و تعیین اکتیویته اعضای نهایی کانی ها به کمک برنامه ترموکالک، دما و فشار سنگ های دگرگونی معادلc? 664 و kbar 5/2 برآورد گردید. از مجموع مطالعات انجام شده در منطقه چنین نتیجه می شود که منطقه تحت تاثیر دگرگونی مجاورتی در مقیاس ناحیه ای و از نوع فشار پایین- حرارت بالا واقع شده است. با انجام عملیات کانه آرایی به روش تست مایعات سنگین و مغناطیس خشک با شدت بالا بر روی آندالوزیت های موجود در متاپلیت های منطقه، میزان آلومینای (al2o3) موجود در سنگ (به عنوان مهمترین پارامتر کنترل کننده درجه دیرگدازی)، از 18 درصد به بیش از 54 درصد افزایش یافته است. نتایج این تحقیق حاکی از امکان تولید فرآورده های دیرگداز اسیدی از ماده معدنی آندالوزیت فریمان می باشد.
محبوبه صمدیه سید مسعود همام
منطقه مورد مطالعه در محدوده ای به مختصات عرض جغرافیایی 25 ?35 تا 28 ?35 شرقی و طول جغرافیایی 44 ?59 تا 49 ?59 شمالی، در استان خراسان رضوی و در 105 کیلومتری جنوب شرقی مشهد و30 کیلومتری جنوب شهرستان فریمان واقع شده است. این منطقه از نظر تقسیمات زمین شناسی ایران بخشی از زون سبزوار و نیز بخشی از مجموعه آمیزه های رنگین شمال شرق ایران محسوب می شود. رخنمون سنگی این مجموعه از آمیزه های رنگین شامل سنگ های الترامافیک (شامل انواع پریدوتیت، سرپانتینیت و مقدار کمی پیروکسنیت)، سنگ های مافیک (شامل گابرو، گابرودیوریت، دیاباز)، سنگ های ولکانیکی چون آندزیت و پیروکسن آندزیت و بازالت، لیستونیت، رودنگیت، آهک های پلاژیک کرتاسه بالا و آهک های پالئوسن و چرت های رادیولاریت می باشد. در این پایان نامه بیشترین تمرکز بر روی سنگ های پلوتونیک مافیک و الترامافیک می باشد. در مرحله هیدروترمال با تاثیر محلول های داغ بر سنگ ها، آلتراسیون هیدروترمال رخ داده است. در این مرحله، پیروکسن ها اورالیتی و آمفیبول ها به کلریت تبدیل شده اند. پلاژیوکلازها معمولا سرسیتی و گاه سوسوریتی شده و آلکالی فلدسپات ها نیز به کانی های رسی تبدیل شده اند. در این مرحله اپیدوت، کلینوزوئزیت، کلریت، کلسیت، کوارتز، آلبیت، اکتینولیت - ترمولیت و اوپاک تشکیل شده است. اما پاراژنز کانی شناسی شامل اپیدوت، کلریت، کلسیت و ترمولیت - اکتینولیت در بخشی از منطقه نشان می دهد که دگرگونی خفیف در منطقه رخ داده است. مرز این دو فرآیند چندان مشخص نمی باشد. بررسی های ژئوشیمیایی نشان دهنده سری ماگمایی تولئیت غنی از منیزیم برای هر دو گروه سنگ های گابرویی و سنگ های الترامافیک می باشد. با توجه به نمودارهای تکتونوماگمایی، محیط تکتونیکی سنگ های گابرویی را به محیط morb (پشته میان اقیانوسی) نسبت می دهیم. بر اساس این دیاگرام ها لازم است که تقریبا 15 تا 30 درصد پلاژیوکلازلرزولیت متحمل ذوب بخشی گردد تا ترکیب گابروهای منطقه ایجاد شود. ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن های سنگ های گابرویی و دیابازی تغییراتی در حد دیوپسید و اوژیت نشان می دهد که حکایت از غنی بودن ماگمای والد از کلسیم و منیزیم دارد. دمای تبلور این کانی در فشارهای 1 تا 6 کیلوبار، به ترتیب 86/916 تا 75/ 1148 درجه سانتی گراد می باشد. بارومتری کلینوپیروکسن های منطقه نیز حاکی از تبلور آن ها در فشار کمتر از 5 کیلوبار می باشد. نتیجه آنالیز مایکروپروب از کانی آمفیبول موجود در گابروها و دیاباز گویای آمفیبول های کلسیم دار از سری منیزیوهورنبلند، هورنبلند - اکتینولیت و اکتینولیت می باشد. از نظر تکتونیکی نیز آمفیبول ها در گستره ی آمفیبول های وابسته به مناطق فرورانش (s-amph) قرار می گیرند. با توجه به دیاگرام های موجود و اطلاعات مربوط به نتایج مایکروپروب آمفیبول های منطقه مورد مطالعه، فشار برآورد شده برای آمفیبول های موجود در گابروها مقادیر 7499/0 تا 4454/2 کیلوبار نشان می دهد که با اعماق 8/2 - 2/9 کیلومتر انطباق دارد. همچنین فشار تعیین شده برای دیابازها 054/0 کیلوبار می باشد که با عمق 2/0 کیلومتری منطبق می باشد. درجه حرارت به دست آمده نیز برای گابروها در حدود 87/673 - 76/716 درجه سانتی گراد و برای دیابازها 26/656 درجه سانتی گراد می باشد.
حسین سدابی مرتضی رزم آرا
مجموعه ی افیولیتی مورد مطالعه در غرب فریمان (خراسان رضوی)، در طول جغرافیایی 35? 40´ 10" n تا 35? 38´ 5" n و عرض جغرافیایی 59? 37´ 26 " e تا 59? 41´ 42" e قرار گرفته است. سکانس کاملی از یک مجموعه ی افیولیتی در این منطقه شناسایی شد ولی به علت بهم ریختگی ناشی از جایگیری و عملکرد پدیده هایی مانند دیاپیریسم های موضعی بر واحدهای سنگی، مجموعه ی افیولیتی مورد مطالعه، افیولیت ملانژ یا کالرد ملانژ نامیده شد. افیولیت های مورد مطالعه با توجه به فراوانی واحدهای هارزبورگیتی و میزان tio2 نسبتاً بالا به نوع hot نسبت داده شد. مجموعه افیولیتی تحت دو مرحله ی مرحله ی ماگماتیکی مجزا قرار گرفته اند. در مرحله ی اول در نتیجه ی ذوب بخشی مجموعه ی اسپینل لرزولیتی مذاب های تولئیتی تولید می شود. در طول مرحله ی دوم اسپینل لرزولیت ها دوباره گرم شده و تحت تاثیر مذاب قرار قرار گرفته اند. این فرایند با برهم کنش مذاب و لرزولیت منجر به تولید دونیت ها و اسپینل لرزولیت ها گردید. سنگ باقیمانده ی آن باعث تشکیل هارزبورگیت های تهی شده شده است. بررسی بازالت ها توسط نمودارهای غنی شدگی- تهی شدگی نیز نشاندهنده ی منشأ گرفتن این سنگها از گوشته ی تهی شده می باشد. بررسی گابروها، دایک های دیابازی، بازالت های بالشی منطقه توسط نمودارهای هارکر نشاندهنده ی اینست که این سنگها دارای ارتباط ژنتیکی مشخصی با یکدیگر می باشند. آندزیت های منطقه با سرشت کالکوآلکالن دارای هورنبلندهای اپاسیته شده بوده که این فرآیند نشاندهنده ی تشکیل آنها بصورت چند مرحله ای و برداشته شدن فشار بخار آب از این واحدها در مراحل پایانی تشکیلشان می باشد و متعلق به حوضه ی کمان ماگماتیکی بوده و تشکیل آنها مربوط به پوسته ی فرورانشی اقیانوسی می باشد و از نظر زمانی پست افیولیت می باشند. ماگمای بوجودآورنده ی آندزیت ها در اثر تفریق باعث تشکیل پلاژیوگرانیت های منطقه با سرشت متاآلومینیوم و کالکوآلکالن گردیده است. آهک های پلاژیک (حاوی فسیل گلوبوترانکانا به سن کامپانین- ماستریشتین)، چرت های رادیولاریتی (حاوی فسیل های رادیولار به سن بارمین فوقانی تا کامپانین فوقانی) سن نسبی کرتاسه ی بالایی را برای افیولیت ملانژهای منطقه ارائه می دهند. بررسی های انجام شده توسط میکروسکوپ الکترونی (sem) نشاندهنده ی حضور کانیهای سولفیدی آهن (پیریت) در گابروها و حضور ni در کانیهای اپک منطقه در سرپانتینیت ها می باشد که در اثر سرپانتینیزاسیون کانیهای سیلیکاته ی مافیک از ترکیب این کانیها آزاد گشته اند. نتایج آنالیز نقطه ای sem از اسپینل ها نشاندهنده ی وجود محلول جامد بین اسپینل، منیزیوکرومیت، هرسینیت و کرومیت است که در اثر جانشینی عناصر cr, al , fe ,mg ایجاد می شوند.
بدیعه شهسواری علویجه سید مسعود همام
منطقه مورد مطالعه در زون ایران مرکزی، در شمال شرق ایران و در جنوب شرقی فریمان واقع شده است. بر اساس مطالعات صحرایی و پتروگرافی؛ ترکیب سنگ شناختی مجموعه مورد مطالعه در محدوده آندزیت، تراکی آندزیت، داسیت، آندزیت بازالت، بازالت و توف است که بخش اعظم رخنمون های سنگی منطقه را تشکیل می دهند و از لحاظ سنی متعلق به پالئوسن - ائوسن است. بافت غالب در این سنگهای ولکانیکی پورفیری با خمیره میکرولیتی و گلومرو فیری است. کانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز (آندزین- لابرادوریت) دارای ماکل آلبیتی و منطقه بندی نوسانی و در برخی موارد دارای انحلال و خوردگی و بافت غربالی است. آلکالی فلدسپات از نوع سانیدین و با ماکل کارلسباد بوده و کوارتز با ابعاد متغیر دیده می شود. پیروکسن های منوکلینیک به صورت ساب هدرال و از نوع اوژیت می باشند که غالبا به اورالیت و کلریت دگرسان شده اند. فنوکریست های آمفیبول به صورت ساب هدرال تا یو-هدرال بوده و در اغلب نمونه ها حاشیه ای از اپاسیت اطراف آنها را فرا گرفته است. بالا بودن میزان هورنبلند های اپاسیتی شده در سنگهای حدواسط نشان می دهد که در زمان تشکیل کانی ها، فشار بخار آب و فوگاسیته اکسیژن در ماگمای مادر این سنگ ها نقش فعالی ایفا می کرده است.گروهی از الیوین ها به کلریت و تعدادی به ایدنگزیت تجزیه شده اند. شواهد میکروسکوپی از جمله بافت های غیر تعادلی در پلاژیوکلاز ها (حالت زونه و انحلال) و اپاسیته شدن کانیهای آبداری چون آمفیبولها بر آلایش ماگمایی توده ولکانیکی دلالت دارد. کانیهای فرعی شامل بیوتیت؛ آپاتیت، اسفن و کانی های فلزی مگنتیت تیتان دار می باشند. بر اساس داده های ژئوشیمیایی عناصر اصلی و فرعی، سنگ های منطقه از لحاظ سری ماگمایی جز سری کالکو آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا با ماهیت متاآلومینوس می باشند. از نظر محیط ژئوتکتونیکی در محدوده قوس ماگمایی قرار می گیرند. واحد های سنگی منطقه، بر اساس مقایسه اکسید های عناصر اصلی و عناصر کمیاب با مناطق مختلف دنیا، بیشتر با مجموعه های حاشیه فعال قاره ای منطبق است و رفتار اکسید های عناصر اصلی و کمیاب روند عادی تفریق را در ماگما نشان می دهد. داده های ژئوشیمیایی نشان می دهد سنگ منشا مذاب سازنده سنگ های مورد بررسی یک گارنت لرزولیت بوده است که حدود 10- 1 درصد ذوب بخشی را تحمل نموده است و همچنین بررسی نمودارهای پترولوژیکی نشان داد که سنگ های منطقه در اثر ذوب بخشی گارنت لرزولیت در اعماق حدود km90 تا km100 تشکیل شده اند. روند عناصر اصلی و کمیاب نشان دهنده نوعی ارتباط ژنتیکی در سنگ های منطقه می باشد و نمودارهای عناصر ناسازگار و سازگار در برابر یکدیگر نشان می دهد که تبلور تفریقی عامل اصلی ارتباط بین این سنگ ها می باشد. موازی بودن الگوی تغییرات عناصر ree در نمودار های عنکبوتی نیز مرتبط بودن این سنگ ها از طریق تبلور تفریقی را تایید می کند. در بررسی های پتروگرافی، شواهد و مدارکی دال بر وجود آلایش ماگمایی در سنگ های منطقه مشاهده گردید که آنومالی منفی nb و ti و آنومالی مثبت pb در نمودار های عنکبوتی و همچنین نسبت های عناصری مانند ce/pb و nb/u نیز این موضوع را تایید می نمایند. غنی شدگی نمونه ها از عناصر lile و تهی شدگی از عناصر hfse بیانگر ماگماتیسم کمان های آتشفشانی حاشیه قاره است که نمودار های مختلف استفاده شده نیز محیط تکتونیکی منطقه مورد مطالعه را مرتبط با زون های فرورانش حاشیه فعال قاره ای نشان می دهد.
محصی صادقی سید مسعود همام
چکیده منطقه مورد مطالعه در حدود 15 کیلومتری شمال غرب مشهد و در 15ً 20َ 36ْ تا 15ً 22َ 36ْ عرض شمالی و ً39 54َ ْ58 تا ً59 َ56 58ْ طول شرقی و در زون زمین ساختی بینالود واقع شده است. دامنه شمالی بینالود که منطقه مورد مطالعه نیز در آن قرار می گیرد به طور کلی از اسلیت ، کوارتزیت ، فیلیت، شیست ها و سنگ های مافیک و اولترامافیک تشکیل می شود. بر اساس مطالعات صورت گرفته در منطقه ، ابتدا دگرگونی ناحیه ای در حد رخساره شیست سبز و زون های کلریت و بیوتیت و گارنت دما پایین سنگ های پلیتی را تحت تاثیر قرار داده و سپس دو مرحله دگرگونی مجاورتی بر این سنگ ها اعمال شده است. دگرگونی مجاورتی مرحله اول با شدت بیشتر از دگرگونی مجاورتی مرحله دوم و تولید پورفیروبلاست های آندالوزیت ، استارولیت و گارنت انجام پذیرفته است. در مرحله دوم همراه با نفوذ توده آذرین و آزاد شدن سیالات ماگمایی سنگ های دگرگونی مرحله قبل دچار سریسیتیزاسیون شده و طی واکنش های پسرونده پاره ای از پورفیروبلاست ها از بین رفته و کانی های جدیدی جایگزین آن ها شده است. با توجه به مجموعه های کانیایی مورد مطالعه هاله دگرگونی گرانیت مشهد از نوع b 2 بوده وبه طور کلی حد اکثر دمای دگرگونی مجاورتی 650 درجه و در فشار های حدود 5/3 کیلوبار اعمال شده است.
محمد نانواباشی محمد ابراهیم فاضل ولی پور
منطقه مورد مطالعه در 5/9 کیلومتری شمال غربی شهرستان فیروزه و 5/4 کیلومتری غرب روستای حصارنو در شمال شرقی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی واقع شده است. این منطقه از نظر تقسیمات زمین شناسی بخشی از زون بینالود است که حد واسط میان زون البرز و ایران مرکزی می باشد. پالئوزیک در این منطقه مشابه با البرز و مزوزئیک و سنوزئیک آن به ایران مرکزی شبیه می باشد و سن این مجموعه دونین پسین تا پرمین ذکر می شود. سنگ های این منطقه به لحاظ پتروگرافی و بر اساس مطالعات میکروسکپی، شامل داسیت، لاتیت و آندزیت می باشند. براساس نامگذاری این واحدها در نمودار tas (میدلموست و لی باس) این نمونه ها در دو گروه داسیتی و تراکی داسیتی قرار می گیرند. با توجه به نمودار مثلثی فلدسپار (اکانر) و بر اساس نمودارهای na2o در برابر k2o، میزان سدیم در برابر پتاسیم بیشتر است و در سری سدیمی قرار میگیرند، همچنین میزان سدیم در نمونه های تراکی داسیتی از نمونه های داسیتی بیشتر می باشد. در نمودار afm و نمودار k2o در برابر sio2 (پسیرلو و تیلور) نمونه های مورد نظر در قسمت کالک آلکالن جای گرفته اند، از میان سری های ماگمایی، فقط سری کالک آلکالن مختص مناطق در حال فرورانش است. در نمودارهای عنکبوتی nb، la، ce، pr، p، ti و همچنین عناصر dy، y، yb، lu نسبت به سایر عناصر تهی شدگی نشان می دهند و عناصر cs، k، pb، sr غنی شدگی نشان می دهند. بی هنجاری های منفی nb همچنین شاخص پوسته قاره ای اند و ممکن است نشان دهنده درگیری پوسته در فرایندهای ماگمایی باشد. غلظت عناصر متحرک lil(k, rb, ba, th) ممکن است توسط سیال های آبگین کنترل شود، اما این عناصر در پوسته قاره ای تمرکز دارند و می توان از آنها به منزله نشانه آغشتگی پوسته ماگماها استفاده نمود. سنگ های این منطقه همچنین به لحاظ ژئوشیمیایی جز آداکیت ها محسوب می شوند. مقایسه عناصر نمونه های مورد مطالعه با انواع آداکیت ها نشاندهنده قرارگیری این نمونه ها در گروه has یا گروه سیلیس بالا است. آداکیت های نوع has نشان دهنده مذاب ورقه بازالتی فرورانش کرده است، که با پریدوتیت در طول بالا آمدن در سراسر گوه جبه واکنش داده است.
مریم اکرمی سید مسعود همام
توده گرانیتوئیدی چاه یوسف در72کیلومتری شرق گناباد و در مختصات جغرافیایی با طول"7220?34شرقی وعرض"3715?59شمالی قرار دارد. این منطقه در شمال بلوک لوت واقع شده است. سن این توده نفوذی به دوره کرتاسه پایینی نسبت داده می شودکه با امتداد شمالی–جنوبی در داخل سنگ های رسوبی و دگرگونی منطقه نفوذ کرده و سنگ های با مشخصات دگرگونی مجاورتیرا به وجود آورده است. ترکیب سنگ های این توده نفوذی در محدوده مونزوگرانیت تا سینوگرانیت قرار می گیرد.مطالعات پتروگرافی و صحرایی نشانگر آنست که کانی های سازنده این سنگ ها شامل:کوارتز،پلاژیوکلاز،ارتوز،بیوتیت،کلریت،موسکویت،سرسیت،کلسیت وکانی های اپک می باشدوبافتهای اصلی آنها عبارتند از: هپیدیومورف گرانولار و پورفیری. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی ماگمای سازنده آن متعلق به سری کالکوآلکالن پتاسیم بالا بوده و از نظر شاخص اشباع آلومین در قلمرو پرآلومین تا متاآلومین واقع می شود.در نمودارهای عنکبوتی غنی شدگی عناصر ناسازگار la,k,th,rb وآنومالی منفی عناصر ti,nb,sr,ba بیانگر ایجاد ماده مذاب حاصل از منشاء پوسته ای است. بر اساس مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی سنگ های توده نفوذی مورد مطالعه در زمره گرانیتوئیدهای نوع sقرار می گیرد. این توده گرانیتوئیدی احتمالا در مرحـــــله پایانی فاز کوهـــــزایی مربوط به کرتاســــــه در بلوک لوت به وجود آمده است و مذاب مادر آن در موقعیت بعد از برخورد و در اثر فشردگی لیتوسفر تحتانی وذوب بخشی متاگریواک ها ایجاد شده است.
محمد شورگشتی سید مسعود همام
مجموعه های نفوذی جنوب شرق سلطان آباد در 35 کیلومتری شرق شهرستان سبزوار واقع شده و از لحاظ تقسیم بندی تکتونیکی، بخشی از زون افیولیتی سبزوار محسوب می شود. ترکیب این توده های نفوذی از گابرو تا گابرو دیوریت و پلاژیوگرانیت تغییر می کند. کانی های اصلی سنگ شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند و پیروکسن از نوع کلینوپیروکسن (اوژیت – دیوپسید) و ارتوپیروکسن (انستاتیت – هیپرستن) و دارای کانی های فرعی شامل آپاتیت، اسفن، بیوتیت، اکسیدهای مختلف آهن و کانی اپاک می باشد.. این توده ها طبق نمودارهای ژئوشیمیایی تولئیتی تا کالک آلکالن متاآلومین تا پرآلومینوس هستند بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی، موقعیت زمین ساختی توده های گابرویی جنوب شرق سلطان آباد با بازالت های قوس آتشفشانی (cab) قابل مقایسه است و در رژیم تکتونیکی قوس های آتشفشانی مرتبط با فرورا نش حاشیه فعال قاره ای به وجود آمده اند. با تکیه بر داده های ژئوشیمایی و روابط صحرایی منبع ماگمایی مجموعه-های پلوتونیکی باید ماگمایی مشتق از گوشته باشد. . این ماگما از عناصرti، nbو ba تهی شدگی و از عناصر rb و k غنی شدگی نشان می دهند که بیانگر تشکیل این سنگ ها در محیط فرورانش است. بررسی شیمی کانی ها ترکیب کلینوپیروکسن های منطقه ا زنوع دیوپسید و اوژیت، ترکیب آمفیبول ها عمدتا آکتینولیت و ترکیب پلاژیوکلازها در محدوده بیتونیت تا لابرادوریت می باشند. بررسی های کانی شناسی، زمین-دماسنجی پیروکسن ها، آمفیبول ها و پلاژیوکلازهای ناحیه مورد مطالعه نشان می دهد که دمای تشکیل توده-های گابرویی – گابرو دیوریتی در فشارهای 1 تا 6 کیلوبار، 1120 تا 1459 درجه سانتی گراد بوده است. آمفیبول های منطقه در گستره ی آمفیبول های وابسته به مناطق فرورانش (s-amph) قرار می گیرند.
مجتبی لشکری پور آزاده ملک زاده شفارودی
توده گرانیتوئیدی کوه میش در30کیلومتری جنوب شهرستان سبزوار واقع شده و از لحاظ تقسیم بندی تکتونیکی، بخشی از زون سبزوار می باشد. واحد های چینه ای مناطق اطراف آن شامل کنگلومرا، توف، ماسه سنگ با سن پالئوژن و واحدهای توف، رادیولاریت، آندزیت و دیوریت با سن کرتاسه فوقانی هستند. این توده در برگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب سینوگرانیت، مونزوگرانیت وگرانودیوریت با سن بعد ازپالئوسن است که بخش اعظم این توده را تشکیل می دهد و یک بخش حدواسط دیوریتی با سن کرتاسه فوقانی می باشد که به صورت آنکلاوهایی در ابعاد چند سانتی متر تا چند مترمربع در داخل گرانیتوئیدها قرار گرفته اند. طبق نمودار های ژئوشیمیایی گرانیت ها دارای ماهیت کالک آلکالن و پرآلومین بوده و دیوریت ها و گرانودیوریت ها دارای ماهیت تولئیتی و متاآلومین می باشند. این توده در زمره گرانیتوئیدهای نوع i قرار می گیرند. همچنین الگوی مسطح عناطر نادر خاکی نشان می دهد که منشأ ماگمای اولیه این توده در خارج از محدوده پایداری گارنت است. در نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب همه فازهای توده گرانیتوئیدی مورد مطالعه بی هنجاری منفی nb و ti و همچنین بی هنجاری مثبت rb و k مشاهده می شود که نشانگر محیط های فرورانشی است. مقایسه فراوانی عناصر ناسازگار سنگ های منطقه مورد مطالعه با تغییرات این عناصر در گرانیتوئیدهای محیط های مختلف زمین ساختی، بیانگر تشابه آنها با گرانیتوئیدهای کمان آتشفشانی آند است. همچنین نمودارهای تفکیک محیط های زمین ساختی، بیانگر ارتباط توده های ساب ولکانیک کوه میش با کمان آتشفشانی(vag) بوده که در نتیجه فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل شده است.
مصطفی براتیان محمد ابراهیم فاضل ولیپور
گستره نقشه رباط سفید در شمال شرق در فاصله حدود 76 کیلو متری جنوب مشهد واقع شده است. بررسی پتروگرافی منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که سنگ های مجموعه مافیک و اولترامافیک منطقه رباط سفید از یک ماگمای مادر با ترکیب پلاژیوکلاز لرزولیتی فقیر از ارتوپیروکسن حاصل شده است که عمدتاً از سنگ های لرزولیت، هارزبورژیت، سرپانتینیت، پیروکسنیت و گابرو تشکیل شده است. با توجه به پتروگرافی و مقایسه مطالعات میکروسکوپی سنگ های مافیک و اولترامافیک این منطقه با مناطق جنوب غرب مشهد و فریمان می توان ارتباط نزدیکی بین سنگ های جنوب غرب مشهد و فریمان و غرب رباط سفید به دست آورد و تشکیل این مجموعه ها را به یک ماگمای مادر مشترک نسبت داد. بررسی ژئوشیمیایی سنگ های مافیک و اولترامافیک منطقه نشان میدهد کلیه عناصر ناسازگار lil و hfse موجود در این نمودار به جز چند عنصر سازگار در سمت راست نمودار از جمله عناصر باریم، استرانسیوم، روبیدیوم، سزیم، از گروه عناصر لیتوفیل بزرگ یون و توریم، نیوبیوم، تانتال و عناصر خاکی نادر، ایتریوم، زیرکونیوم و هافنیوم از غنی شدگی قابل توجهی برخوردار هستند و برعکس عناصری از قبیل ti، p و k تهی شدگی قابل توجهی دارند و این گروه از سنگ ها در سری سنگ های توله آیتی قرار دارند.
سارا شکیبا سید مسعود همام
منطقه مورد مطالعه در 278 کیلومتری جنوب غربی مشهد و حدود 5 کیلومتری جنوب شرقی بجستان (روستای رودگز) قرار گرفته است. بر اساس بررسی های سنگ شناختی، واحد های سنگی منطقه مورد مطالعه شامل سینوگرانیت، کوارتز مونزونیت، لوکسولیانیت (تورمالین گرانیت)، تورمالینیت (کوارتز تورمالین)، دولریت، توف ریولیتی و پرلیت تشکیل شده-اند، که از نظر سنی مربوط به ترشیاری می باشند. مهم-ترین کانیهای تشکیل دهنده سنگ های یاد شده شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپات های آلکالن و بیوتیت اند و نیز کلریت، اپیدوت، کربنات و سریسیت کانی های ثانویه را شامل می شوند. بافت عمده در این سنگ ها هیپیدیومورف گرانولار و پورفیری است. از دیدگاه ژئوشیمیایی، سنگ های منطقه جزء سری کالکوآلکالن هستند. الگوی بهنجار شده نمونه های پرلیتی به موازات الگو های دیگر نمونه های اسیدی است. این سنگ ها از عناصر lile غنی شدگی و از عناصر hfse تهی شدگی نشان می-دهند. آنومالی منفی ti،p ، nbو آنومالی مثبت عناصر k و pb در نمودارهای عنکبوتی از ویژگی های شاخص سنگ های تشکیل شده در قوس آتشفشانی مناطق فرورانش و حاشیه فعال قاره ای است و همچنین آلایش با مواد پوسته ای نیز می تواند سبب اینگونه تغییرات شود. براساس نمودار های مختلف تکتونیکی، سنگ های منطقه از نوع ولکانیک های قوس آتشفشانی (vag) و همزمان با تصادم (syn - colg) و پس از کوهزایی (lat orogenic) می باشند.
اشرف سیاحی خسرو ابراهیمی
معدن سنگ آهن سنگان، در استان خراسان رضوی در حدود 300 کیلومتری جنوب شرقی مشهد قرار دارد. منطقه مورد مطالعه در ?0 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان خواف و در حد فاصل بین شهرستان سنگان و تایباد واقع شده و جزء آنومالیهای بخش شرقی معدن سنگان محسوب می شود، از نظر زمین ساختاری در ارتباط با زون ایران مرکزی بوده و در شمال شرقی بلوک لوت قرار می گیرد. منطقه مطالعاتی در گوشه شرقی نقشه زمین شناسی 1:250000 تایباد واقع می باشد. واحدهای سنگی منطقه شامل واحد متاولکانوسدیمنت، واحد رسوبی (ماسه سنگ)، واحد کربناته (سنگهای عمدتا آهکی)، سنگهای ولکانیکی (هورنبلند آندزیت، پیروکسن آندزیت، ریوداسیت، لاپیلی توف و توف کربناته)، توده های نفوذی (بیوتیت سینوگرانیت، سینوگرانیت، آپلیت، پیروکسن آلکالی فلدسپار سینیت، هورنبلند بیوتیت کوارتز سینیت، تونالیت، پیروکسن هورنبلند آلکالی فلدسپار سینیت و هورنبلند سینیت)، واحد دگرگونی (کوارتزیت، کالک شیست، آندالوزیت هورنفلس، مرمر) و واحد اسکارن (گارنت اسکارن، پیروکسن- اسکارن، آمفیبول- پیروکسن اسکارن، اپیدوت- زوئیزیت اسکارن و فلوگوپیت اسکارن) می باشد. این واحدها تحت تأثیر آلتراسیون کربناتی شدن با شدت های مختلف (شدید و متوسط)، کربناتی- آرژیلیکی، کربناتی- سریسیتی، کربناتی- اپیدوتی، کربناتی- سیلیسی، کلریتی، کلریتی- سریسیتی، آرژیلیکی، رسی- سریسیتی، سیلیسی- سریسیتی- اپیدوتی، کربناتی- کلریتی و سریسیتی – کلریتی قرار گرفته اند. کانسار آهن فرزنه، یک کانسار نوع اسکارنی است و از نظر مجموعه کانیهای کالک سیلیکاته، جزء اسکارن های کلسیک محسوب می شود و شامل اگزو اسکارن است، که عبارتند از: گارنت اسکارن، پیروکسن اسکارن، آمفیبول- پیروکسن اسکارن، اپیدوت- زوئیزیت اسکارن و فلوگوپیت اسکارن می باشد. فرآیندهای متاسوماتیکی پیشرونده و پسرونده اسکارنی منطقه در طی سه مرحله به وقوع پیوسته است. مرحله پیشرونده بعد از جایگزینی و با شروع تبلور توده نفوذی در عمق و یا آزاد شدن سیالات هیدروترمالی حاصل از آن شروع شده، در این مرحله کانسارسازی انجام نمی شود و حکم آماده سازی زمینه را دارد، کالک سیلیکات های بدون آب نظیر گارنت و پیروکسن در این مرحله ایجاد می شوند. در مرحله پسرونده پیشین کالک سیلیکات های بدون آب در اثر ورود محلول های هیدروترمالی دما پایین، دگرسان شده و به مجموعه ای از کانیهای سیلیکات کلسیمی آبدار با کلسیم کمتر مانند (اپیدوت و اکتینولیت)، تبدیل می شوند. در مرحله پسرونده پسین مجموعه کالک سیلیکات های آبدار و بدون آب حاصل از مراحل قبلی به مجموعه ریز دانه کوارتز، کلسیت، کلریت و کانیهای رسی تبدیل شده اند. کانی سازی در منطقه شامل کانی سازی اولیه و کانی سازی ثانویه می باشد. کانی سازی اولیه با کانه های اسپکیولاریت، هماتیت (اولیه)، مگنتیت و پیریت (به میزان کم) مشخص می شود، این کانی سازی به صورت توده ای، عدسی، رگه ای و افشان دیده می شود. کانی سازی منطقه بیشتر حالت توده ای دارد. کانی سازی ثانویه با کانه های هماتیت، گوتیت، در مواردی لیمونیت و حتی (گل اخری) و به میزان کمتر (مالاکیت) نیز مشخص می شود. هماتیت و گوتیت مهم ترین و فراوان ترین کانه های اکسیدی منطقه هستند. مرحله اصلی نهشت اکسیدها، بعد از مرحله تشکیل اسکارن پسرونده پسین، یعنی در طی مرحله هوازدگی رخ داده است. زون های اسکارنی همراه با کانی سازی در منطقه شامل گارنت اسکارن، پیروکسن اسکارن و اپیدوت- زوئیزت اسکارن است، بخش بیشتر کانی سازی (هماتیت- گوتیت) در زون اپیدوت- زوئیزیت اسکارن رخ داده است. اکتشافات ژئوشیمیایی به روش رسوبات رودخانه ای ناهنجاری عناصر مس، روی، نقره، کبالت، نیکل و کروم را در منطقه نشان می دهد. در ژئوشیمی به روش خرده سنگی نیز دامنه تغییرات عناصر به این شرح است: 40-1fe (%)= ،30/1%-ppm 1>cu= ، 19/0%-ppm 7zn= ، 81-1>co (ppm)= ، 37-1>ni (ppm)= ، 30-1>cr (ppm)= ، 11-1>ag (ppm)= ، 7-5>au (ppb)= ، 476-5as (ppm)= می باشد. ژئوشیمی توده های نفوذی منطقه نشان می دهد که آنها در رده گرانیتهای نوعi و در محدوده کالک آلکالن غنی از پتاسیم قرار داشته، دارای مشخصه پرآلومینوس و (تا حدودی متاآلومینوس) بوده و در محدوده گرانیت و کوارتز مونزونیت واقع و از نظر موقعیت تکتونیکی در ارتباط با قوس آتشفشانی می باشند. با توجه به ترکیب پتاسیک نمونه ها و شواهدی همچون غنی شدگی سنگها از عناصر th,u,rb,k,pb در کنار آنومالی منفی ti,nb,sr,ba به نظر می رسد، ذوب پوسته زیرین، عامل مهمی در منشأ ماگمای سازنده توده های گرانیتوئیدی منطقه مورد مطالعه باشد. با توجه به وجود خاستگاه مشترک و فرآیند تفریق در نمونه های نفوذی مورد مطالعه و توده نفوذی برمانی، که روند تفریق را به خوبی تأیید می کند و همچنین نزدیک بودن مقادیر متوسط اکثر عناصر اصلی و فرعی منطقه به توده برمانی می توان احتمال داد که توده گرانیتوئیدی برمانی با کانی سازی منطقه در ارتباط است.
مهدی سالاری مندی خسرو ابراهیمی نصرابادی
منطقه مورد مطالعه در تقسیم بندی ساختاری ایران در بلوک لوت قرار دارد.مجموعه سنگهای آن شامل تناوبی از سنگ های آذرین و نهشته های آذراواری است. فرایندی همچون اپاسیتی شدن بیوتیت ها و آمفیبول ها (در برخی نمونه ها) نشان از بالا بودن فوگاسیته اکسیژن و فشار بخارآب در زمان تشکیل سنگ دارد. بر اساس داده های ژئوشیمیایی، ماهیت ماگمای سازنده این سنگ ها سری کالک آلکالن با پتاسیم بالا است. از فرآیندهای موثر در تشکیل این سنگ ها می توان به تفریق ماگماییوآغشتگی پوسته ای اشاره نمود. خوردگی خلیجی کانی ها (بیوتیت و کوارتز و ...) و حضور بیگانه سنگ های دیوریتی از شواهد سنگ شناختی آلایش پوسته ای این سنگ ها است . در نمودارهای عنکبوتی که نسبت به گوشته اولیه بهنجار شده اند ،تهی شدگی وغنی شدگی دیده می شود که آن را به آلایش پوسته ای نسبت می دهند.
سارا افروزه سید مسعود همام
چکیده منطقه مورد مطالعه در شمال روستای دهنه¬اجاق در 35 کیلومتری شهرستان اسفراین قرار دارد. بر اساس بررسی¬های سنگ¬شناختی، واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه شامل کوارتزمونزودیوریت¬پورفیری، مونزودیوریت¬پورفیری، گرانودیوریت¬پورفیری و گرانیت¬پورفیری می¬باشد، که ازنظر سنی مربوط به ترشیری می-باشند. مهمترین کانی¬های تشکیل¬دهنده این سنگ¬ها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز( آندزین تا لابرادوریت)، فلدسپات¬های¬آلکالن(ارتوکلاز)، بیوتیت و هورنبلند هستند. کلریت، اپیدوت، سرسیت، کلسیت و کانی¬های رسی کانی¬های ثانویه را تشکیل می¬دهند. بافت عمده در این سنگ¬ها پورفیری و پوئی¬کلیتیک می¬باشد. شواهد صحرایی همراه با مطالعات ژئوشیمیایی نشان می¬دهد که این توده گرانیتوئیدی دارای ماهیت کالک¬آلکالن با پتاسیم کم بوده و از نظر شاخص آلومین در محدوده پرآلومینوس قرار می¬گیرد. از نظر خصوصیات ژئوشیمیایی، این سنگ¬ها غنی¬شدگی از عناصر lree و تهی¬شدگی از عناصر hree را نشان می¬دهند، که این ویژگی شاخص سنگ¬های تشکیل¬شده در کمان¬های آتشفشانی مناطق فرورانش و حواشی فعال قاره¬ای می¬باشد و همچنین آلایش با مواد پوسته¬ای نیز می¬تواند سبب چنین تغییراتی شود. براساس نمودار¬های مختلف تکتونیکی، سنگ¬های منطقه از نوع ولکانیک¬های قوس آتشفشانی (vag) و همزمان با تصادم (syn - colg) و پس از کوهزایی ( orogenic lat) می¬باشند. کلمات کلیدی: دهنه¬اجاق، کوارتزمونزودیوریت¬پورفیری، گرانودیوریت¬پورفیری، گرانیت¬پورفیری، قوس¬آتشفشانی.