نام پژوهشگر: سید مهدی موسوی کوهپر
محمدرضا نعمتی فرهنگ خادمی ندوشن
منطقه دماوند به عنوان پل ارتباطی و نقطه پیوند بین بخش شرقی و غربی امپراطورهای اشکانی و ساسانی که بدون شک بخش اعظم تاریخ ایران را در بر گرفته اند ،تاکنون مورد غفلت و کم توجهی باستان شناسان و محققین قرار گرفته است. این منطقه طی دورانهای مختلف مورد توجه اقوام و حکومتهای گوناگون بوده و قبل از اسلام و تا مدتی بعد از آن به نام "دمباوند" ، "دنباوند" ، نامیده می شده است . دماوند یکی از دو شهرستان شرقی استان تهران ناحیه ای کوهستانی با آب وهوایی معتدل در تابستانها و سرد در زمستانهاست. وضعیت جغرافیایی، ساختار زمین شناختی، منابع آب و راههای ارتباطی در پیدایش و پراکندگی روستاها و آبادیهای شهرستان دماوند و نوع بهره برداری از زمین موثر بوده است. این منطقه توسط رودخانه های پر آب تار ، بار ، آه ، ایرا ، دلیجای ، لار و سایر رودخانه ها مشروب می گردد . رودخانه های تار و بار که یکی از شرق و دیگری از شمال غرب جاری شده و پس از اتصال به هم رودخانه دماوند را تشکیل می دهد و سپس به طرف جنوب جاری شده و پس از پیمودن ارتفاعات قوچ به جاجرود متصل می شود. کشف آثار و بقایای تاریخی در تیرماه سال 1385 ھ .ش در بخشی از تپه ماهورهای شرقی رودخانه تار در نزدیکی روستای ولیران در شهرستان دماوند و بررسیها و کاوشهای متعاقب آن منجر به شناسایی محوطه ای مهم از دوره های اشکانی و ساسانی با مواد فرهنگی کم نظیر در سطح استان تهران گردید . طی دو فصل بررسی و کاوش در این منطقه ، گورستانی از دوره اشکانی با گورهایی به شیوه های متفاوت تدفینی همراه اشیاء متنوع سفالی، ادوات فلزی، قطعات شیشه، ابزار سنگی، وسایل چوبی، بازمانده هایی از قیر، الیاف پارچه و سکه هایی از شاهان اشکانی و بقایای معماری منظمی از دوره ساسانی با اشیاء سفالی ، فلزی ،سنگی و قیری کشف و مورد پژوهش قرار گرفت. کشف آثار ارزشمند فرهنگی - تاریخی از محوطه ولیران دماوند را باید سرآغاز باب جدیدی در عرصه پژوهش های باستان شناسی دوره اشکانی و ساسانی در ایران برشمرد. اشیاء و شواهد تاریخی ولیران مدارکی کم نظیر از عصر اشکانی و ساسانی در محدوده شمال شرق مرکزی است . داده های باستان شناسی این محوطه از یک سو خلاء اطلاعاتی از این دو دوره را در این منطقه از شمال مرکز ایران تا حدی جبران کرده و از سوی دیگر همچون حلقه ای ارتباطی در تحلیل روابط شرق و غرب امپراتوری اشکانی و ساسانی موثر خواهد بود
بهاره بخشنده جواد نیستانی
سقانِفار یا سقانِپار از بناهای چوبی?و منحصر بفرد منطقه است که در لهجه های محلی به ساق نفار، ساقی نفار، ساخ نفار و سقاتلار، معروف می باشد و تنها در روستاهای مازندران، بویژه در بخش مرکزی آن دیده می شود. این بنای چوبی، تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی، متأثر از وقایع تاریخی و به پیروی از معماری سنتی و بومی مازندران، خصوصاً بخش مرکزی ساخته شده و برخلاف معماری امروزین، از اصالتی خاص منطقه برخوردار?است. بار آئینی بنا، سبب شده تا آن را در ردیف معماری آئینی با شیوه ساخت سنتی قرار دهیم. سقاتالارها وقف حضرت ابوالفضل بوده و هر ساله مراسم ویژه روزهای محرم در آن انجام می شود. نقاشی صحنه های به یاد ماندنی با مضامین مذهبی و اسطوره ای در این بنا، آنچنان پرتوان است که هر کدام هم به تنهایی مرکز توجه هستند و هم می توان آنها را در ارتباط با هم دانست. قهرمانانی که در نقش ها دیده می شوند، به ساده ترین شکل ممکن به تصویر درآمده اند و عدم استفاده از پرسپکتیو در آنها می تواند تقلیدی از عالم مثال و گریز از عالم ماده باشد و شاید بتوان گفت هنرمند سعی نموده است تا از این راه، روح مذهب خود را که همانا پذیرش سادگی در زندگی دنیوی برای دست یافتن به جایگاهی آسمانی است، نشان دهد. تمامی نقوش سقانفار و تزئینات دیگر را باید با بینشی معنوی از نظر گذراند تا ذات آنها بربیننده نازل گردد و در نهایت آیینی بودن بنا و سنت های رایج در منطقه آشکار شوند. زیستن در کنار طبیعت، انسان را به سویی می راند تا ماهیت آنچه را که می آفریند با مواد و مصالح اصلی سازنده آن هماهنگ باشد. به نظر می رسد استفاده از چوب بعنوان ماده اصلی ساخت سقانقار، در همین راستا و بسیار آگاهانه صورت گرفته است.
آناهیتا شاه رخی جواد نیستانی
چکیده جمهوری داغستان به دلیل واقع شدن در حاشیه غربی دریای مازندران و فاصله جغرافیایی بسیار کم از ایران زمین هموار از دیرباز مورد توجه و علاقه ایرانیان بوده است. از دوران ساسانیان که شهر دربند در جنوب داغستان یکی از گذرگاه های مهم ایران و بیزانس را تشکیل می داده تا دوران جنگ های ایران و روس این ارتباط فرهنگی وجود داشته است. شهر کاملاً ایرانی دربند هر محقق ایرانی را مجذوب خود و اشتیاق به مرور این خاطرات فرهنگی مشترک را در وجود انسان بیدار می کند. این سرزمین از نخستین مناطقی است که توسط اعراب مسلمان فتح شد و از طریق شهر دربند بود که دین اسلام در داغستان و قفقاز شمالی گسترش یافت. تمامی این اشتراکات و تاریخ منطقه که گرهی ناگسستنی با سرزمین ایران دارد، موجب شد که بررسی کتیبه های اسلامی این منطقه به زبان های عربی و فارسی ضرورت بیابد. از همین رو، طی سفری به این منطقه در پائیز و زمستان سال 86 مواد و و داده های لازم برای این بررسی بدست آمد. در این پایان نامه کتیبه های عربی و فارسی که در دوران شوروی توسط محققان، علاقمندان و حتی مردم عادی جمع آوری، ثبت و ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری از این کتیبه ها یا به دلایل عقیدتی در دوران کمونیستی یا دلایل جوی از بین رفته اند و تنها کپی آنها در موزه شهر ماخاچ قلعه و دانشگاه دولتی داغستان موجود است. بر روی این کتیبه ها کار دقیقی انجام نگرفته بود و این آرشیوها در موزه کاملاً به فراموشی سپرده شده بود. امید است که این پژوهش به روشن سازی بخشی از میراث ایرانی ـ اسلامی سرزمینی که سالهاست از سوی ایرانیان از یاد رفته کمک کند.
فهیمه شیخ شعاعی سید مهدی موسوی کوهپر
هدف از این مطالعه تعیین رژیم غذایی با استفاده از آنالیز ایزوتوپ پایدار کربن و نیتروژن است که از کلاژن دندان 12 اسکلت انسانی از قبرستان عصر آهن گوهر تپه، (شمال ایران) واقع در ساحل جنوبی دریای خزر، شرق مازندران، استخراج شده است. شواهد جغرافیایی و زمین شناسی نشان می دهد که این محوطه در دشتی رسوبی واقع شده است، از طرف دیگرکشف داده های جانور باستان شناختی نظیر گونه های گوسفندی و شواهد گیاه باستان شناختی نظیر جو اهلی و نشانه های مربوط به فعالیت های کشاورزی در این محوطه با استفاده از تیغه ها، که 70% کل ابزار سنگی ها را تشکیل می دهند، نشان می دهد که دامداری و کشاورزی جزء فعالیت های اصلی ساکنان این محوطه بوده است. نتایج حاصل از آنالیز ایزوتوپ کربن 13 و نیتروژن 15 نیز، استفاده از پستانداران خشکی در رژیم غذایی ساکنین این محوطه را تایید می کند. تمرکز سطوح ایزوتوپ کربن 13 درنمونه های مورد آزمایش که در حدود (2/20- در هزار تا 9/19- در هزار) است، حکایت از آن دارد که هیچ نشانی از استفاده از گیاهان c4 دررژیم غذایی مردم ساکن در این محوطه وجود ندارد، و گیاهان c3 مانند امروز پوشش غالب گیاهی منطقه بوده و مورد استفاده قرار می گرفتند. نتایج سطوح ایزوتوپ نیتروژن 15 (در حدود 79/8 در هزار تا 3/11 در هزار ) می باشد که وجود علفخواران خشکی (گونه های گوسفندسانان) و گیاهان c3 (گندم و جو) را در رژیم غذایی نشان می دهد. بنابراین، نتایج آنالیز های ایزوتوپی برای محوطه گوهر تپه، رژیم غذایی ای بر پایه اکوسیستم های گیاهان c3 زمینی را نشان می دهد.
سید بهاء حسینی سرتشنیزی فرهنگ خادمی ندوشن
ساختار شیمیایی بقایای اسکلت های به دست آمده از کاوش های باستانشناسی به ویژه دندان ها که پایدارترین و مقاومترین قسمت اسکلت هستند، امکان بازسازی رژیم غذایی و شیو? معیشت مردمان گذشته را فراهم می سازد. بقایای جانوری و داده های گیاهی کشف شده در محوطه های باستانی که توسط انسان به مصرف می رسیده است، تأثیر فراوانی بر مقدار عناصر موجود در استخوان آن انسان ها دارد لذا میزان این عناصر در بدن انسان بازتابی از غذاهای مصرفی در طول حیات است و می تواند به شناسایی تنوع غذایی انسانها کمک کند. عناصری چون باریوم و به ویژه استرانسیم از جمله مهمترین عناصری هستند که در مطالعات دیرین تغذیه شناسی مورد استفاده قرار می گیرند. محل تجمع این دو عنصر در استخوان است. حدود 93% باریوم و 99% استرانسیم در اسکلت تجمع می یابد. میزان عنصر استرانسیم با بالا بودن آن در اسکلت انسان بیانگر جامع? کشاورز و با پائین بودن مقدار آن بیانگر جامع? دامدار است. با مقایسه میزان عناصر شیمیایی اسکلت انسان و حیوان می توان به شناسایی جامعه رمه گردان و کشاورز پرداخت. در این تحقیق عناصر شیمیایی موجود در دندان های باقیمانده از بقایای انسانی و جانوری با هدف بازسازی نظام غذایی ساکنین محوطه باستانی «گوهرتپه» مورد مطالعه قرار داده شد. به همین منظور مقادیر باریوم، روی، استرانسیونم، آهن، فسفر، کلسیم، و عناصر سمی سرب و کادمیم را با دستگاه طیف-سنجی جذب اتمی دانشگاه تربیت مدرس به دست آوردیم. همچنین به منظور بررسی «فرایندهای دیاژنزی» نمونه هایی از خاک محل تدفین اسکلت ها نیز آزمایش شد. به سبب بالا بودن میزان عناصری چون آهن، روی، مس، منیزیم، سرب و کادمیم در خاکِ اطراف گورها بیشتر عناصر موجود در نمونه های مورد مطالعه به جز باریم و به ویژه استرانسیم تحت تأثیر فرایند دیاژنزیس قرار گرفته بود. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون lsd در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد بین مقدار متوسط میزان عنصر استرانسیوم در همه چیزخواران و انسان تفاوت معناداری مشاهد نمی شود. متوسط مقدار این عنصر در انسان برابر با ppm 147 و در حیوان همه چیزخوار برابر باppm 171 است در حالی که بین متوسط میزان آن در انسان و حیوانات گیاه خوار تفاوت معناداری وجود دارد. مقدار آن در گیاه خواران برابر با ppm 220 است. بنابراین به واسط? نزدیک بودن متوسط مقدار این عنصر در انسان و حیوان همه چیزخوار می توان یک رژیم غذایی مختلط یعنی ترکیبی از گوشت حیوانات و گیاهان را برای ساکنین این محوطه فرض نمود. لذا مقادیر استرانسیوم نشان می دهد که جمعیت ساکن در محوطه گوهرتپه در عصر آهن در رژیم غذایی خود از تولیدات دامی نسبت به گیاهان بیشتر استفاده کرده اند و مقادیر باریوم نشان می دهد که آنان از غذاهای زمینی نسبت به غذاهای دریایی بیشتر استفاده کرده اند. بنابراین این جامعه جامعه ای دامدار بوده که به کشت گیاهانی چون جو و گندم نیز می پرداخته اند.
علیرضا عسکری چاوردی سید مهدی موسوی کوهپر
با هدف شناخت چگونگی تحولات میراث هخامنشی پس از این دوره، مواد فرهنگی بیست محوطه باستانی طی دوره های سلوکی، اشکانی و ساسانی در فارس مورد مطالعه واقع شده اند. از این میان، شش محوطه باستانی، لایه نگاری و سایر محوطه ها به روش های نوین باستان شناسی، مورد مطالعه مجدد قرار گرفته اند. این تحقیق، به روش توصیفی – استقرایی انجام شده است و دربرگیرنده پژوهش های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و آزمایشگاهی است. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از بررسی های روشمند سطح الارضی، کاوش های لایه نگاری، مطالعات سکه شناسی، طبقه بندی و گونه شناسی سفال، مطالعات تطبیقی سبک شناسی عناصر معماری، گاهنگاری نسبی و مطلق رادیو کربن استفاده شده است. در ادامه روند تحقیق، سکه های بجای مانده از سلسله های محلی فارس طی سده های دوم پیش از میلاد تا سده سوم میلادی، نقش برجسته ها، عناصر معماری، گور دخمه ها، سفال، بناها و سازه های مذهبی بررسی شده اند. نتایج حاصل از مطالعه مواد پژوهشی فوق، نشان دهنده این است که در روند تحولات سیاسی - اجتماعی فارس در دوره پس از هخامنشی، برخی عناصر معماری و هنری مورد استفاده مجدد و مکان هایی نیز به عنوان سَمبل های حوزه سیاسی، مذهبی و اجتماعی در فارس، نهادینه شده اند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که حکومت های محلی فارس برای اعلام وجود، نیاز داشتند تا هویت خود را وابسته و در سایه حمایت گذشته زنده نگهدارند، و خود را وارثان میراث هخامنشی بپندارند، اما طی دوره ساسانی فراتر از جنبه های محلی و منطقه ای، حکومت ساسانی پیش از حفظ و زنده نگهداشتن گذشته، تلاش داشته تا مشروعیت خود را مرتبط با نمادهای سمبلیک نهادینه شده مذکور در ایران باستان نشان دهد.
حمیده یسن زاده سید مهدی موسوی کوهپر
هنر فلزکاری یکی از کهن ترین صنایع در فرهنگ و تمدن ایران است که نمونه های برجسته ی بجای مانده از ادوار مختلف شاهد این موضوع است. در این میان دوران ساسانی به عنوان یکی از آخرین اعصار شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، بخش عمده ای از آثار سیمین را برای ما به یادگار گذارده که می توان آن ها را یکی از پر مایه ترین هنرها به حساب آورد. از آنجایی که هنر این دوره عمدتاً وابسته به امور بزرگان و نمایش فرّ و شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار سیمین بجای مانده از این دوران موضوعات و مضامینی مرتبط با حکومت و دربار داشته اند. هنرمند ساسانی در طراحی و اجرای این آثار باید نهایت ذوق و هنر خود را برای بازنمایی این شکوه و جلال بکار می گرفت. در بخشی از این پژوهش ظروف سیمین از منظر طراحی و دیدگاه اصول تعادل بصری گشتالت مورد واکاوی بصری قرار گرفته اند که منجر به دستیابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی در گروهی از بشقاب های سیمین (مدالیون، شکار و بزم) ساسانی شده است. البته این اصول در آثار اولیه و اوج دوران ساسانی (یعنی قرون3-6 م) رعایت شده و در نمونه های متأخر مشاهده نمی شود. همچنین بخش پایانی این پژوهش به تکنیک های اجرایی این تزیینات در نمونه های مورد بررسی پرداخته که در نتیجه ی این بررسی های میدانی و تحلیلی، اصول تکنیکی و ابزارهای رایج مورد استفاده در این دوران، در نمونه های اولیه و اوایل دوره ی ساسانی پیشرفته و رفته رفته با نزدیک شدن به اواخر دوره ی ساسانی مانند اصول طراحی، رو به افول می گذارند.
مجید ساریخانی فرهنگ خادمی ندوشن
چکیده منطقه مورد بررسی حوضه رودخانه هراز (در محدوده سیاسی شهرستان آمل) با مساحتی بالغ بر 4/3074 کیلومتر مربع دارای کوههای بلند و صعب العبور، جنگلهای فراوان، دشت و دره های متعدد از دیر باز مورد توجه و سکونت جوامع باستانی بوده است. اساس پژوهش حاضر منوط به مطالعه و تحلیل داده های باستانشناسی حاصل از بررسی این حوضه است؛ بر این مبنا، منطقه آمل مورد بررسی میدانی و پیمایشی قرار گرفت و در قالب این برنامه اطلاعات لازم در خصوص اوضاع منطقه آمل در دوران ساسانی و صدر اسلام بدست آمد. با بررسی و تحلیل داده های باستانشناختی، سعی شده است نحوه پراکنش آثار و تپه های باستانی بر اساس شاخصهای محیطی و شبکه های ارتباطی، مشخصات محوطه ها و پراکندگی و تراکم آنها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) مورد پژوهش قرار گیرد. یکی از مباحث عمده این رساله دوره انتقالی از ساسانی به اسلامی است که علت مهم جلوه دادن آن ناشی از عدم موفقیت اعراب در راه نیافتن به طبرستان است. در این رساله چرایی این موضوع را بغیر از شرایط طبیعی مانند کوهها و قله های صعب العبور منطقه که نقش سنگرهای طبیعی را داشته، می توان در داده های باستانشناسی بدست آمده طی بررسی پیمایشی نظیر قلعه ها دانست. این در حالی است که در این زمان خلفای اموی و عباسی توانسته بودند نفوذ سیاسی خود را از کرانه های اسپانیا تا مرزهای چین گسترش دهند. این شرایط سیاسی حاکی از آن است که طبرستان به مرکزیت آمل دیرتر از سایر مناطق ایران وارد دوران اسلامی شده است و بنابر مدارک مکتوب و شواهد باستانشناختی، حتی بعد از ورود اسلام، منطقه دارای یک حکومت نیمه مستقل بوده است و همین روند سیاسی حاکم بر منطقه آمل را باید در بررسی باستانشناسی و مطالعه آثار هنری آن - بخصوص در مورد پیچیدگی ها و مشابهت هایی که بین آثار باستانشناختی (بخصوص سفالهای) دوره ساسانی با دوره انتقالی و صدر اسلام - لحاظ کرد. کلید واژه: ساسانی، باستانشناسی، آمل، طبرستان، هراز، مازندران.
محمود حیدریان سید مهدی موسوی کوهپر
بررسی ها و کاوشهای باستان شناختی متعددی در حوضه شمال کشور و سواحل جنوبی دریای مازندران انجام گرفته که مبنای توالی زمانی مازندران-گرگان از دوره نوسنگی تا اواخر عصر آهن بوده اند. علیرغم انجام این مطالعات، کاوش ها و بررسی های باستان شناسی در منطقه، باید اذعان داشت که اطلاعات موجود از باستان شناسی پیش از تاریخ نواحی جنوبی این دریا، بسیار ناچیز است. این منطقه در یک چشم انداز کلی از شرق به دشت دامغان و دره های اترک و دره گز متصل است، از غرب به کوهپایه های شرقی گیلان و از جنوب به یک نوار باریک از زمین های قابل کشاورزی در امتداد رشته کوه های البرز محدود می شود. انجام یک پژوهش بنیادی در این منطقه با توجه به موارد زیر ضروری به نظر می رسید: شناسایی و گزارش آثار مربوط به دوره های نوسنگی، مس-سنگ، مفرغ، آهن، دوره های تاریخی و اسلامی در نواحی همجوار و در نظر گرفتن وجود روابط برون منطقه ای با نواحی ذکر شده، عدم انجام مطالعات، کاوش ها و بررسی های باستان شناختی در منطقه مورد مطالعه و کمبود اطلاعات مستند و قابل توجه در مورد پتانسیل باستان شناسی آن، لزوم شناخت و شناسایی نقاط باستانی و ارتباط زمانی و مکانی آنها و کسب اطلاعات مربوط به جمعیت، وسعت و دسترسی آنها به منابع طبیعی و محیط زیست و در نهایت ارایه الگوها و مدل توسعه و تغییرات جوامع انسانی جهت شناخت توالی ادوار مختلف زمانی از شروع دوران نوسنگی تا عصر حاضر در منطقه غرب مازندران. در چنین مواردی که اطلاعات اولیه در مورد موضوع پژوهش وجود ندارد ناگزیر، جمع آوری و تهیه اطلاعات توصیفی اولیه نخستین مرحله ای است که ضرورت می یابد. پس از این مرحله بحث اصلی، چگونگی سیر تحول فرهنگی پیش از تاریخ غرب مازندران در سه مقیاس و با روش های پژوهشی میدانی خاص هر مقیاس مورد تحلیل قرار گرفت. در مقیاس کلان، منطقه، حوزه جغرافیایی استان مازندران با روش بررسی عمومی باستان شناسی مطالعه شد که شناسایی 2475 اثر باستانی را در پی داشت. در مقیاس متوسط، ناحیه، چالوس، کلاردشت و بیرون بشم، با روش بررسی ناحیه ای مورد مطالعه قرار گرفت که شناسایی 190 محوطه را در برداشت. در مقیاس خرد، استقرار، لایه نگاری دو محوطه پناهگاه صخره ای راشک و تپه کلار در مرکز ناحیه مورد مطالعه انجام شد. ارایه چارچوب گاهنگاری مطلق برای غرب مازندران و ارایه چگونگی سیر تحول فرهنگ های پیش از تاریخ این منطقه نتایج این پژوهش است که در بخش پایانی مورد بحث قرار گرفته است.
مهرداد ملکزاده حمید خطیب شهیدی
چیستی مفرغینه های لرستانی منسوب به لب? غربی فلات ایران و مربوط به نیم? نخست هزار? یکم قبل از میلاد از پرسشهای بزرگ باستان شناسی ماست؛ در این خطه -البته- محوطه هایی چند، کاوش شده و نمونه های بسیاری از چنین آثاری در مجموعه ها و موزه های متعدد دنیا پراکنده شده و در شناخت آن ها کمابیش بررسهایی هم انجام شده اما هنوز، پژوهشی جامعه و فراگیر که بتواند به پرسشهای متعدد و بی شمار درباب خاستگاه این آثار پاسخی درخور دهد، انجام نیافته است. چند سالی است که محوطه ای به نام سنگ تراشان در لرستان کنونی در نزدیکی شهر خرم آباد شناخته شده، با مجموع? پُرشماری از مفرغینه های لرستانی، اما این محوطه دارای سرشتی نا متعارف است، به این معنی که اشیاء طی کاوش علمی در یک بافت ناشناخت? باستان شناختی به دست می آمد و می آید؛ این آثار نه مجموعه ای از گورنهاده هاست و نه مجموع? اشیایی مربوط به یک بافت معماری معمول باستان شناسی. چون این مجموعه و محوطه سرشتی نامتعارف دارد ما نیز در این رساله در واقع به گونه ای نامتعارفی تلاش کرده ایم تا به درکی از چیستی آن برسیم و آن استعانت از تحلیلهای نشانه شناسی است. نشانه شناسی دانشی است مرتبط با زبان شناسی و معنا شناسی که در چشم اندازی وسیع تری در حوز? فلسف? دانش ها قرار می گیرد و به همین جهت می تواند در چنین مواردی دشوار، به کار باستان شناسی هم بیاید از برای معنا دادن به محوطه ها و مجموعه هایی که در وهل? نخست گنگ و نامفهوم و نامتعارف به نظر می آیند. پژوهشهای باستان شناسی عصر آهن ایران در سالهای اخیر بسیار رونق گرفته است . این رونق البته به واسطه برنامه ریزیهای هدفمند و بلندمدت در محوطه های باستانی دارای لایه های فرهنگی عصر آهن است ، اما کشفیات اتفاقی را نیز نمی توان و نمی باید نادیده گرفت ؛ چه بسا پژوهشهای می دانی هم اکنون برنامه ریزی شده ای که در آغاز از برای نجات بخشی سازماندهی شده بوده ، و از جمله در استان لرستان ، کاوشهای محوطه باستانی پر اهمیت سرخ دم لکی که در سال ???? در آستانه هفتمین فصل خود بود در ابتدا نه بر بنیاد پژوهشی آکادمیک ، که فقط برای جلوگیری از ادامه تخریب دمادم و پیاپی محوطه آغاز شد. به نظر می رسد که کاوش باستان شناختی اضطراری سنگ تراشان هم دلیل غنای یافته های این محوطه چشم انداز کنونی ما از باستان شناسی عصر آهن کوههای زاگرس را واضح تر کند. پیش از آغاز عملیات می دانی کاوش هم برخی یافته های سطحی محوطه عصر آهن پایانی سنگ تراشان ، در حقیقت بقایای فعالیتهای تخریبی حفاران غیر مجاز، به خودی خود و با وجود لطمات و صدمات فراوان پرسشهای پژوهشی چندی را مطرح می نمود و اما آغاز کاوش ها نشان داد که این محوطه تا چه اندازه غنی است . شاید به جرأت بتوان گفت داده های سه دور کاوش در این محوطه در تاریخچه پژوهشهای مربوط به مفرغینه های لرستانی بی نظیر است و مسیر این پژوهش ها را دگرگون خواهد کرد و آینده این پژوهش ها را رقم خواهد زد. برخی یافته های سطحی محوطه عصر آهن پایانی سنگ تراشان ، که حاصل عملیات تخریبی حفاران غیرمجاز است ، به خودی خود و با وجود لطمات و صدمات فراوان پرسشهای پژوهشی چندی را مطرح می نمود و اما آغاز کاوش ها نشان داد که این محوطه تا چه اندازه غنی است . تا پیش از این بیشترینه مفرغینه های لرستانی یافت شده از طریق حفاریهای قاچاق و گسسته از بافت باستان شناختی خود به دست آمده بود، اما طی کاوشهای اخیر سنگ تراشان حجم انبوهی از این مفرغینه ها، این بار پیوسته در بافت باستان شناختی خویش کشف می شد. این پیوستگی می ان یافته های مفرغین و پیش زمینه باستان شناختی آن ها پژوهشگران در بازآفرینی الگوهای پژوهشی در تحلیلهای فرهنگی مربوطه یاری خواهد رساند. کاوشهای سنگ تراشان خرم آباد منجر به کشف بیش از ??? قلم شی شد مفرغین که نمونه هایی از هنر فلزکاری نیمه نخست هزاره یکم قبل از میلاد محسوب می شوند؛ این اشیا در بافت بسیار غریبی از دید باستان شناختی قرار داشتند: نه در گور بودند، نه در مجموعه ای استقراری و نه هیچ نشانه دیگری از مواد فرهنگی یا نهشته های باستان شناختی به همراه شان نبود. انبوهی شی مفرغی که بر روی خاک نهاده شده بود. فهم چیستی این مجموعه آثار به کار گیری روشهایی به غیر از روشهای معمول و متعارف باستان شناختی را طلب می کند. در رساله پیش رو نگارنده با استفاده از دانش نظری نشانه شناسی (semiology) و نگاره شناسی (iconography) به تحلیل این مجموعه غریب خواهد پرداخت. این بررسی را پژوهشهای تاریخی، جغرافیای تاریخی، و تاریخ هنر تکمیل خواهند کرد.
بهزاد محمودی سید مهدی موسوی کوهپر
در دوره ساسانی میزان آهن موجود در سکه ها بیش از سایر دورانها است. از طرفی بدلیل مشکلات اقتصادی- اجتماعی بوجود آمده در دوره پیروز و همچنین اینکه در تعدادی از معادن سرب- روی- نقره ایران فلز آهن بعنوان عنصر همراه موجود می باشد تلاش گردید تا به رابطه ای میان این عوامل رسید.
علی سجادی فرهنگ خادمی ندوشن
استان خوزستان با موقعیت ویژه و اقلیم مناسب، از دیدگاه مطالعات باستانشناسی یکی از استان های غنی کشور محسوب می گردد. عمده مطالعات صورت گرفته در این ناحیه را پژوهشهای دوره های پیش از تاریخ و تاریخی در بر می گیرد، در صورتی که به مطالعه باستانشناسی دوره اسلامی آن چندان پرداخته نشده و این حوزه تا حد زیادی مغفول واقع شده است. به همین لحاظ در این رساله سعی شده است تا با مطالعه ی بناهای آرامگاهی در دوره های مورد بحث(ایلخانی، تیموری و صفوی)، و مقایسه ی آن با مناطق همجوار، به تبیین جایگاه معماری مذهبی آن ها در دوره اسلامی پرداخته شود. پژوهش حاضر با اتکا به مطالعات میدانی باستان شناختی و بررسی منابع تاریخی و تحلیل معماری بناهای آرامگاهی خوزستان، در مقایسه با آرامگاههای مناطق همجوار صورت گرفته است.در حقیقت ضمن مطالعه معماری آرامگاهی استان خوزستان در دوره مورد بحث، با معماری فلات مرکزی و همچنین زاگرس که همچون حائلی بین این دو منطقه قرار دارد مورد مقایسه ی تطبیقی واقع شده است. بنا بر اهداف رساله در ابتدا به بررسی خاستگاه تاریخی و ریشه یابی آرامگاه ها، و نقش صوفیه و امام زادگان در شکل گیری بناهای آرامگاهی این منطقه در دوره اسلامی مبادرت شده است. سپس به تفصیل، گونه شناسی و ویژگی های معماری این گونه بناها معرفی گردیده است، و با طرح مباحث فنی ساخت بناهای آرامگاهی، به تحلیل یافته ها پرداخته و گنبدها از نقطه نظر ساختار، مصالح و اندود، تأثیر اقلیم، مورد مطالعه واقع شده و در نهایت این نتایج حاصل شده است که مهاجرت امام زادگان و حضور صوفیه نقش موثری در ساخت بناهای آرامگاهی این استان داشته است. و معماری آرامگاهی خوزستان در دوره اسلامی با حفظ اصول کلی معماری اصیل ایرانی، در طراحی پلان ها و فضای بناهای آرامگاهی و نوع گنبد و مصالح، تحت تأثیر عوامل زیست محیطی قرار گرفته است. در نهایت داده های آماری نشان می دهد که در خوزستان، ارتفاع از سطح دریا، موقعیت قرار گیری و آب و هوا از جمله عوامل اثرگذار بر معماری آرامگاهها بوده اند.
علیرضا قادری فرهنگ خادمی ندوشن
بررسی و شناخت اسطوره های اقوام و ملتها در مطالعات باستان شناسی مربوط به دوران تاریخی حایز کمال اهمیت است. زیرا کمتر اثر هنری را می توان مشاهده کرد که رد و نشانی از اساطیر یا باورهای اقوام مذکور بر خود نداشته باشد. این گونه پژوهشها را شمایل شناسی(iconography) می نامند که باستان-شناسان ادراکی بیشتر به آن می پردازند. این رساله توصیفات ارائه شده در مورد عناصر اسطوره ای، دینی و حماسی ایرانی در متون دست اول دینی و اساطیری را با داده های باستان شناسی حوزه ی جغرافیای سیاسی ایران در زمانهای مختلف تطبیق و پس از مقایسه ی این آثار و توصیفات با داده های تمدنهای همجوار، در مورد ایرانی بودن یا نبودن شمایل ترسیم شده درآنها به بحث می پردازد. سپس سعی می کند که با محوریت دانش باستان شناسی و روش شناسی آن و بر پایه ی یک چارچوب نظری منطقی و تاریخی نتایج حاصل از این پژوهش را در زمینه ی تاریخ شکل گیری هویت ایرانی و آگاهی ملی نسبت به این هویت، به کار بگیرد.
محمد حسن ذال سید مهدی موسوی کوهپر
تلاش اصحاب قدرت در دفاع از حاکمیت سرزمینی خود به عنوان رمز بقای سیاسی، سبب بروز تنش های گاه و بی گاه در تبرستان از دوره ساسانی و استمرار آن در دوران اسلامی شده است. این تنش ها به عنوان عامل اصلی احداث استحکامات نظامی در منطقه، موجب شکل گیری سیمای نظامی و دفاعی تبرستان شده اند. پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی پراکندگی قلعه ها و پادگان های نظامی تبرستان، شناخت مرزهای سیاسی و جغرافیایی تبرستان از پتیشخوارگر باستان، بازیابی مسیرهای تجاری تبرستان از طریق موقعیت مکانی استحکامات نظامی و تحلیل تحولات سیاسی- اجتماعی منطقه با تأکید بر استحکامات نظامی منطقه انجام شده است. اساس این کار را پژوهش های میدانی باستان شناختی، مطالعات اسنادی و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار gis شکل داده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که الگوی پراکنش استحکامات نظامی تبرستان، به شدت تحت تأثیر، راه ها، رودخانه ها، میزان پوشش منطقه ای، حاکمیت سرزمینی خرد (درون منطقه ای) و کلان (برون منطقه ای) قرار دارند. تجمیع قلمروی حاکمیت های سرزمینی خرد، با مرزهای تبرستان باستان همپوشانی تقریبی دارند و با قدری تسامح، تبرستان دوره ی ساسانی را از پتیشخوارگر جدا می سازند. همچنین نسبت الگوی پراکنش قلعه ها به راه ها در گستره ی تبرستان، بیانگر وجود دو گونه راه از منظر راهبردی است. نخستین گروه مسیرها، رابط دو قلمروی سیاسی کلان و یا خرد هستند. راه کهن ری به تبرستان و مسیر ارتباطی رستمدار به رویان بارزترین نمونه های این گروه اند. دومین گروه از راه ها، مسیرهایی با اهمیت سیاسی کمتر و رابط میان روستاهای باستانی با ظرفیت های سیاسی پایین ترند. راه ارتباطی روستاهای منطقه ی نمارستاق آمل و یا راه باستانی آمل به چلاو و سپس بابل، در این گروه جای می گیرد.
اسماعیل همتی ازندریانی علیرضا هژبری نوبری
معماری دست کند گونه ی خاصی از معماری است که در شکل گیری آن عوامل متعددی از جمله شرایط زیست محیطی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تاثیر گذارند. این نوع معماری را می توان تولید فضا از طریق ایجاد فضاهای منفی (کاست) در بستر کوه و سنگ و یا در زیرزمین دانست که در آن فضاهای پر و خالی در ترکیب با یکدیگر به وجود آمده اند. از مهمترین و بزرگترین مجموعه های معماری دست کند ایران می توان به روستای صخره ای کندوان و روستای زیرزمینی حیله ور در استان آذربایجان شرقی، روستای صخره-ای میمند در استان کرمان، مجموعه زیرزمینی نوش آباد در کاشان اشاره کرد که می توان آن ها را به دو دسته کلی تقسیم نمود: 1- دست کند هایی ایجاد شده در دل صخره ها یا دیواره ی کوهستان ها 2- دست کندهایی زیر زمینی ایجاد شده در دل زمین. با توجه به بررسی های انجام گرفته در استان همدان، چندین مجموعه معماری دست کند از جمله قلعه جوق فامنین، سامن ملایر، انوج ملایر و ارزانفود همدان شناسایی شده اند که به استثنای قلعه جوق، همگی از نوع دست کند زیرزمینی هستند. از بین آثار دست کند این استان، مجموعه دست کند سامن ملایر به دلیل دارا بودن ویژگی های منحصر به فرد و داده های فرهنگی بسیار شاخص از اهمیت شایانی برخوردار است. معماری دست کند سامن در سال 1384 بطور اتفاقی بر اثر اقدامات عمرانی کشف شد و اولین اقدام پژوهشی در مجموعه از سال 1386 آغاز گردید. این مجموعه که در عمق 2 الی 8 متری از سطح زمین و در زیر بافت مسکونی شهری در بستر سنگ های گرانیتی بصورت دست کند ایجاد شده دارای وسعتی بین 3 الی 5 هکتار است. طی برنامه های پژوهشی (شناسایی، پاک سازی، مستندنگاری و کاوش های باستان شناختی) انجام گرفته در این مجموعه مشخص گردید که محوطه دارای سه نوع کارکرد آیینی، مکان تدفینی و استقراری (مخفیگاه یا پناهگاه) بوده است و بر اساس مواد فرهنگی بدست آمده از پژوهش های مذکور تعلق این مجموعه را به دوره های تاریخی (آغاز –اشکانی و اشکانی) و قرون میانی و متاخر اسلامی نشان می دهد. کلیدواژه: همدان، سامن، ارزانفود، معماری دست کند، اشکانی، اسلامی
زینب فروزنده مهر سید مهدی موسوی کوهپر
هنر گچ بری یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر منطقه و هر دوره زمانی، شکل و شیوه مخصوص به خود را داشته است. همان طور که از نام این هنر پیداست، مصالح اصلی بکار رفته در این هنر گچ می باشد. در ایران نیز گچ بری در دوره های مختلف تاریخی همراه با تفاوت هایی بوده است. گچ به دلیل داشتن خاصیت شکل پذیری، چسبندگی، رنگ مطلوب، کاربرد آسان، فراوانی و ارزانی کاربرد زیادی در هنرهای تزئینی دارد. عصر ساسانی یکی از دورانهای هنری تاریخ ایران به شمار میرود که بیش از 1400 سال از عمر آن گذشته است؛ یکی از هنرهای با ارزش این دوران، همانا هنر گچبری است که مکانی شایسته را برای خود در میان سایر هنرها کسب کرده است و در میان هنرهای مختلف ساسانی، مشخص تر و از نقطه نظر کاربرد و الگوی کار پیشرفته تر می باشد. یکی از مناطقی که گچبریهای ساسانی در آن کشف شده است محوطه قلعه گوری در دره سیمره می باشد. در این تحقیق مطالعه ای بر روی گچبریهای این محوطه بر اساس مولفه های مربوط به گچبریهای مشابه در دوران ساسانی و نقشها و موتیفهای به کار رفته در مدارک موجود ، معماری منطقه و دیگر آثار از قبیل سفال و شیشه انجام گرفته است که تا حدود زیادی ساسانی بودن این منطقه را تأیید می کند. با مطالعه و مقایسه بر روی این شواهد، تکنیکهای به کار رفته در این صنعت شامل فن قالبگیری و کنده کاری می باشد که دو روش معمول در زمان ساسانیان بوده است.
اکبر شریفی نیا جواد نیستانی
نقوش گچبری های دور? ساسانی را باید به عنوان مهمترین منبع الهام نقوش گچبری های اسلامی در نظر گرفت. این نقوش در دوره ساسانی با الهام از محیط طبیعی اطراف خود، ارتباطی نه صدرصد ولی نزدیک برقرار می کنند و به راحتی می توان، نمونه ها و گونه های آن ها را شناسایی کرد. این امر نشان می دهد، مباحث انتزاعی کمتر در این نقوش بکار رفته و هنرمند گرایش کمتری به این سمت نشان داده است. چرا که در اندیشه های اساطیری، معمولاً نگاه ماورایی با وجود یک واسطه برقرار می شود و شخص مستقیماً توانایی درک دنیای ماورایی و خالق خود را ندارد. به همین خاطر، دست به دامان محیط طبیعی اطراف خود می شود. گچبری در ایران دور? اسلامی، روند حرکت از طبیعت گرایی را (گرایش به نمایش نسبی صورت طبیعت در طرح ها و نقش ها) در اوائل اسلام، بسوی انتزاع (اهتمام به نمایش جوهر طبیعت در طرح ها و نقش ها) و پیچیدگی نقوش طی کرد. دیدگاه دینی و فلسفی اسلامی، به عنوان مهمترین عامل تحول این آرایه ها بر محتوا، شکل و ترکیبات تصویری آن ها تأثیر گذاشت و آن ها را هرچه بیشتر به سمت انتزاع و تجرید، حذف نقوش انسانی و حیوانی در هنر رسمی و مذهبی و نه درباری، ظهور خط و نگاره ها، گسترش سراسری نقوش و پیدایش محتوایی و رمزآمیز کشانید. در انتزاع نقوش تزیینی به ویژه نقوش هندسی، نهضت ترجمه و کسب جهان بینی فلسفی از یونانیان نقش بسیار اساسی ایفا کرده است و این نقوش را با پیچیدگی های فراوان و معانی راز آمیز هستی شناسی پیوند داده است. این تغییرات ایجاد شده بر نقوش گچبری های ساسانی به لحاظ معنایی و شکلی، تحت تأثیر مستقیم شرایط سیاسی و رخ دادهای اجتماعی و فرهنگی این دوره بوده است. واژه های کلیدی: نقوش گچبری ساسانی، نقوش گچبری اسلامی، نقوش هندسی و گیاهی، انتزاعی گرایی، نهضت ترجمه، آیات قرآنی.
الهام امیدی سید مهدی موسوی کوهپر
چکیده پژوهش حاضر به بررسی تناسبات انسانی و حیوانی در نقوش برجسته سنگی شاپور اول ساسانی می پردازد. بررسی بر روی هفت نقش برجسته ی سنگی شاپور اول انجام گرفته است. فرایند بررسی شامل استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه ها برای ترسیم افراد در حالت ایستاده ، با هدف تعیین ابعاد و تناسبات اعضای گوناگون بدن بوده است. سپس یافته ها با تناسبات انسانی لئوناردو داوینچی ، به عنوان مرجعی برای ابعاد انسان واقعی ، مقایسه شده است. در نهایت با هدف تعین منشاء این تناسبات، نتایج بررسی حاضر با تناسبات انسانی موجود در هنر تمدن های یونان و روم ، هخامنشی، اشکانی و همچنین با تناسبات به کار رفته در نقش برجسته های اردشیر اول، بهرام اول ومجسمه سنگی شاپور مقایسه شده است. نتیجه ی بررسی حاضر نشان می دهد که در نقوش برجسته ی سنگی شاپور اول طراحان از سر به عنوان واحد اندازه گیری برای طراحی کل بدن (انسانی و حیوانی) استفاده کرده که این واحد اندازه گیری در هنر تمدن های یونان و روم باستان برای ترسیم پیکره های انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. طراحان دوره ساسانی از نوعی تناسبات انسانی، دارای نسبت مشخص یعنی 7 سر برای ارتفاع کل بدن برای افراد انسانی به غیر از پادشاه و 5/6 سر برای ارتفاع کل بدن پادشاه استفاده کرده اند. همچنین برای طراحی پیکره اسب از تناسبات طبیعی بسیار زیاد بهره گرفته و اسب را نزدیک به شکل طبیعی طراحی کرده اند. واژگان کلیدی: نقش برجسته، تناسبات، هنر ساسانی، شاپور اول
علی اصغر محمودی نسب جواد نیستانی
یکی از موضوعات قابل مطالعه در جهت شناخت یک شهر و نحوه شکل گیری آن، مطالعه بافت قدیم آن است. بافت های قدیمی و تاریخی، در واقع نماد فرهنگ و تمدن است و به مثابه ی یک سند، کل وقایع و حوادث گذشته و همین طور میراث آن ها را به نسل آینده منتقل می کند. اقلیم های گوناگون در ایران موجب شده، گونه های مختلف معماری متناسب با اقلیم موجود در آن به وجود بیاید. هدف ما در این رساله بررسی بافت معماری و ساخت شهر در مناطق گرم و خشک ایران است. بخش عمده ای از مساحت کشور را نواحی گرم و خشک در بر می گیرد. بافت شهری در این مناطق متناسب با اقلیم گرم و خشک به وجود آمده و به گونه ای است تا جوابگوی نیازهای ساکنان آن باشد. از این منظر تمام بافت های نواحی گرم و خشک ایران دارای نسبتا شرایط یکسانی هستند. سرایان از جمله شهرهایی است که در حاشیه کویر مرکزی ایران واقع شده و دارای بافت تاریخی ارزشمند و متناسب با شرایط این محیط به وجود آمده است. این شهر در استان خراسان جنوبی و شمال غربی این استان، قرار دارد. سرایان شهریست که از جهت ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی محیطی و همجواری آن با کوه و دشت و از طرف دیگر قرارگیری در مسیر جاده ارتباطی، مکانی مناسب برای استقرار و سکونت به وجود آورده و این امر موجب رشد و توسعه آن شده است. وجود آثار باستانی و همین طور تپه های تاریخی شهرستان خود دلیلی بر قدمت چند هزار ساله در دشت سرایان است. شهر سرایان با تاریخ ششصد ساله خود و شاید هم قدیمی تر، سالیان سال است که آرام و استوار در دل کویر مرکزی ایران، روزگار می گذراند، این شهر با توجه به وسعت کم خود جزء محدود شهرهای ایران است که آثار معماری زیادی با کاربری های مختلف، از دوران تیموری تا پهلوی را، در خود جای داده است، این ناحیه می تواند اطلاعات ارزشمندی از بافت نواحی مناطق کویری، بویژه استان خراسان جنوبی که در مورد بافت شهری آن کمتر تحقیق شده، ارائه دهد. وجود شش محله مختلف در شهر و همین طور به جا ماندن آثار معماری مختلف در هر یک از محلات بافت قدیمی با وجود وسعت کم، خود دلیلی بر پویایی این بافت در گذشته نه چندان دور است؛ که با توجه به شرایط گرم و خشک منطقه توانسته، با ساخت بناهای مختلف متناسب با این اقلیم خود را وِقف دهد.تحقیق در این پایان نامه به دو روش کتابخانه ای و میدانی بوده و سعی بر این است که درمورد عوامل شکل گیری شهر و همین طور معرفی و توصیف محلات مختلف آن و آثار موجود در بافت سخن گفته شود و سپس به تجزیه و تحلیل بناهای موجود با توجه به اقلیم گرم و خشک پرداخته شود.
محمد جعفر حاتمیان جواد نیستانی
چکیده: بی گمان دستاورد های جالب توجه معماری ایران در دوران اسلامی مرهون خلاقیت های هنرمندان و معماران عصر ساسانی است. در این میان نوآوری های کم نظیری که در زمینه ایجاد طرح ها و شکل های متنوع انجام گرفته قابل تامل است. بسیاری از سازه های معماری از جمله گنبد، ایوان، ستون و غیره ریشه در معماری پیش از اسلام و بویژه عصر ساسانی دارد. استمرار برخی از این عناصر و شکل ها بدون هیچگونه وقفه ای در دوره های بعد مانند شکل چهار طاقی در سازه های نمادینی چون مسجد، مقبره، کاخ و کوشک موجب شد تا به مطالعه و پژوهش سیر تحول این شکل از معماری عصر ساسانی تا قرون متاخر اسلامی بپردازیم. از آنجا که بازتاب باورها و انگاره های موجود در ادیان و مذاهب ایران باستان در جنبه های گوناگون فرهنگ و هنر ایران اسلامی نمود داشته، بخشی از مطالعات کتابخانه ای تحقیق حاضر به بررسی متون مذهبی و عرفانی( قران کریم، احادیث و کتب فقهی) پرداخته تا با واکاوی هرچه بیشتر آنها به دلایل استمرار این شکل پی ببریم. علاوه بر آن در کنار دلایل فوق نمی توان از مقبولیت استفاده عام از فرم رایج چهار طاقی با توجه به مقاومت آن در سازه های احداثی و در دسترس بودن مصالح آن صرفنظر کرد. بنا براین در کنار پژوهشهای اسنادی، تحقیقات میدانی نگارنده در مناطق مختلف ایران و مقایسه تطبیقی مراحل شکل گیری و استمرار این شکل در جغرافیای پهناور و متنوع ایران در دستور کار قرار گرفت. نتایج این پژوهش که در قالب رساله دکتری باستان شناسی دوران اسلامی ارائه می شود، تلفیقی است از مطالعات کتابخانه ای با محوریت باز شناسی و تحقیق پیرامون ریشه های تاریخی، مذهبی و اجتماعی استفاده از شکل چهارطاقی و استمرار آن در سازه های دوران اسلامی در فاصله زمانی عصر ساسانی تا قرن 9 هجری از یک سو و پژوهش های میدانی باستان شناختی و معماری با تمرکز بر شناخت هرچه بیشتر سیر تحول بناها و ویژگی های ساختاری در اجزا، عناصر و تزئینات از سوی دیگراست. امید است که با انجام یک پژوهش جامع بتوان به سوالات تحقیق حاضر پاسخی قانع کننده داد.
رسول موسوی بیدلی سید مهدی موسوی کوهپر
کلیدواژه: طبقه بندی، سکه های ساسانی، موزه استان چهارمحال و بختیاری، دستگاه pixe
مهدی آذریان سید مهدی موسوی کوهپر
خلیج فارس با توجه به موقعیت استراتژیک خود از دیرباز تا کنون و در طول تاریخ به عنوان حلقه ی ارتباطی تمدنهای غرب و شرق نقش بسزایی را ایفا نموده است. به همین منظور با گذشت زمان در پیرامون آن بنادر مختلفی شکل گرفتند که با نقاط دیگر جهان مبادلات تجاری و بازرگانی برقرار نموده اند. می توان از بندر نجیرم که به گفته ی مورخانی چون اصطخری، مقدسی، ابن حوقل، جیهانی، ابن بلخی، ابوالفداء، مولف ناشناخته اشکال العالم، یاقوت حموی و غیره، در کنار بندر سیراف قرار دارد، به عنوان یکی از بنادر مهم حوضه شمالی خلیج فارس نام برد. این بندر در دوران اوایل اسلامی نقش بسزایی در شبکه مبادلات تجاری منطقه ای و فرا منطقه ای خلیج فارس داشته است. متاسفانه تا به امروز جایگاه اصلی این بندر مورد شناسایی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با اتکا به منایع تاریخی صدر اسلام و بررسی روشمند باستان شناختی محوطه بندر بتانه انجام گرفته است. در این پژوهش با بررسی روشمند بندر بتانه و مطالعه دقیق مواد فرهنگی بدست آمده از آن، همینطور مطالعه و کنکاش در منابع تاریخی و جغرافیایی صدر اسلام و تطبیق شواهد موجود در صدد پاسخگویی به سوال اصلی خود که جایگاه اصلی بندر نجیرم در کجا قرار دارد؟ بر آمده است. به همین منظور در این پژوهش، محوطه بندر بتانه به عنوان مکان و جایگاه اصلی بندر تاریخی نجیرم پیشنهاد شده است.
راضیه درتاج رابری جواد نیستانی
از جمله ویژگیهای شهرهای کویری مجموعه سازی است، زیرا این مناطق دارای آب و هوای گرم بوده و به امکانات لازم جهت رفاه دسترسی نداشته اند. از جمله این شهرها، کرمان در جنوب شرقی ایران با مجموعه های متعدد است که در این پژوهش به معرفی سه مجموعه پرداخته شده است. مجموعه گنجعلیخان در دوره صفوی، در زمان شاه عباس به دستور حاکم وقت کرمان گنجعلیخان ساخته و شامل مسجد، بازار، چهارسوق، حمام، آب انبار، کاروانسرا و ضرابخانه است. مجموعه ابراهیم خان در دوره قاجار، در زمان فتحعلیشاه و به دستور ابراهیم خان ظهیرالدوله ساخته شده و شامل حمام، مدرسه، بازار و آب انبار است. مجموعه حاج آقا علی در دوره قاجار، توسط فردی خیر به نام حاج آقا علی ساخته شده و شامل مسجد، آب انبار، بازار و کاروانسرا است. هدف نگارنده از نگارش این پژوهش شناخت کلی از معماری وتریینات بناهای یادشده وتطبیق آنها با یکدیگر وهمچنین پاسخ به پرسشهای ذیل است وآن این که آیا دو مجموعه ابراهیم خان و حاج آقا علی در پلان از مجموعه گنجعلیخان تأثیر پذیرفته اند؟ تزئینات سه مجموعه فوق از نظر نقش و رنگ چه تفاوتها و تشابهاتی با هم دارند؟ نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که مجموعه ابراهیم خان از منظر پلان، از مجموعه گنجعلیخان تأثیر پذیرفته و سه مجموعه یاد شده، تقریبا دارای تزئینات مشترکی بوده اما در نقش و رنگ تفاوتهایی با یکدیگر دارند. در دوره صفوی بیشتر از نقوش اسلیمی و حیوانی برای تزئین استفاده شده و نقوش انسانی به ندرت به کار رفته است. در دوره قاجار نقوش شاهنامه ( قهوه خانه ای ) بر روی کاشی افزوده و نقش گل و گلدان به وفور مورد استفاده قرار گرفته و رنگهای به کار رفته در کاشیکاری، حالت شاد و روشن تر به خود گرفته است.
موسی سبزی دوآبی علیرضا هژبری نوبری
شهرستان های سلسله(الشتر) و دلفان(نورآباد) با قرارگیری در شمال و شمالغربی استان لرستان، از نظر دارا بودن محوطه ها و بقایای مربوط به دوره اشکانی دارای اهمیت ویژه ای هستند. سیمای محیطی این مناطق شامل دره ها، دشت های میان کوهی و کوهستانی با مساحتی بالغ بر 4000 کیلومتر مربع است. پژوهش حاضر بر اساس مطالعه داده های حاصل از بررسی میدانی و پیمایشی این مناطق استوار است. در نتیجه بررسی باستا ن شناسی صورت گرفته در این مناطق تعداد 459 محوطه و بنای باستانی شناسایی شده است که از این تعداد، 267 محوطه دارای بقایای مربوط به دوره اشکانی هستند و تاریخ گذاری محوطه های باستانی در دوره مورد نظر، عموماً بر اساس داده های سفالی(کلینکی، منقوش، لعابدار و ساده معمولی) انجام گرفته است. مطالعات کنونی نشان می دهد که آغاز استقرار در منطقه مورد مطالعه مربوط به دور? پارینه سنگی می باشد و جدیدترین محوطه شناخته شده نیز مربوط به قرون متاخر دور? اسلامی است. درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه مورد مطالعه در دوره اشکانی نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره های قبل و حتی بعد از این دوره است و سیمای پراکندگی محوطه های باستانی شناسایی شده نیز نشانگر این موضوع است که بیشتر استقرارهای منطقه به شکل واحدهای روستایی بوده اند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. در پژوهش پیش رو، با در دست داشتن داده های حاصل از بررسی و با توجه به اطلاعات جغرافیایی و ویژگی های زیست محیطی منطقه به بررسی عوامل موثر در شکل گیری و تداوم الگوی استقراری محوطه های دوره اشکانی شمال و شمال غرب لرستان و تغییرات بوجود آمده در این دوره پرداخته شده است.
حمید خانعلی سید مهدی موسوی کوهپر
مطالعات باستان شناسی دوره اسلامی استان اردبیل تا کنون منحصر به تعداد محدودی بنای شاخص بوده است و در این میان جنوب استان اردبیل کمترین سهم از این مطالعات را به خود اختصاص داده است. موقعیت استراتژیک شهرستان کوثر و واقع شدن در مسیر راه های تجاری قفقاز و راه ارتباطی گیلان و آذربایجان مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تشکیل آثار باستان شناختی منطقه است. تحقیق حاضر باب جدیدی در مطالعات باستان شناسی این استان باز می کند. در این مجال مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه در دوران اسلامی به گونه ای واضح ترسیم گردید و اهمیت استراتژیک و سیاسی منطقه در طول تاریخ اسلامی منطقه با تکیه بر آثار باستان شناختی شفاف سازی گردید. راه های تجاری شهرستان کوثر و یافته های باستان شناختی مرتبط با آن شناسایی شد. قلاع ، محوطه ها و تک یافته های دوران اسلامی شهرستان کوثر مورد معرفی، بحث و بررسی قرار گرفت.
فاطمه مختاری پور علیرضا هژبری نوبری
عصر آهن یکی از دوره های پرتحول در تاریخ و تمدن سرزمین ایران و کشورهای مجاور آن بشمار می آید که ابهامات زیادی را به همراه دارد، به گونه ای که بسیاری از محققان عبارت عصر تاریک را برای این عصر بکار می برند. واژه های عصر آهن و فرهنگ سفال خاکستری در ذهن محققین و باستان شناسان تداعی کننده موضوعاتی مانند: وجود فرهنگ قبرستان، کمبود بقایای استقراری، مسأله ی مهاجرت ها، به وجود آمدن حکومت هایی چون اورارتو و هخامنشی و تقسیمات عصر آهن i تا iii است. تدفین ها سازه های باستان شناسی هستند که باستان شناسان از آن طریق موفق به شناخت ارتباطات اجتماعی افراد و تأثیرات متقابل آن ها در جوامع پیش از تاریخ می شوند. تنوع در کیفیت و کمیت اشیایی که به همراه مردگان به خاک سپرده می شد، حالت سر و بدن، ساختار گور بیانگر گوناگونی نظام های اعتقادی، سازمان های اجتماعی و سیاسی و روابط اقتصادی در فرهنگ های مختلف است. مهم ترین آثاری که تاکنون در محوطه ی مسجد کبود تبریز شناسایی شده اند گورها هستند. تمام این گورها متعلق به عصرآهن است