نام پژوهشگر: سیدمحسن میری
اولیا شعبانی حسن معلمی
چکیده انسان ها در مسیر زندگی خود، افعال زیادی را انجام می دهند و برای توجیهِ کرده خود که آن را به چه نیتی انجام داده اند، دست به توجیهات مختلفی می زنند. اینکه به چه نیتی انجام داده و ما چه قضاوتی از اعمال و افعال آنها داریم یک بحث است و اینکه افعال جزءِ کدام یک از افعال اخلاقی (خیر یا شر) است یا نه، بحثی دیگر و به نیت و خواستگاهِ کننده کار بستگی دارد. انسان ها افعال خود را به نیت و انگیزه رسیدن به هدف خاصی انجام می دهند. این اهداف که زمینه تحقق آنها نیات و انگیزه های افراد می باشد در مکاتب و رویکردهای اخلاقی، متفاوت است. از جمله اهدافی که افعال به نیت و انگیزه رسیدن به آنها انجام می گیرد قرب الاهی، قدرت، لذت، منفعت عمومی، ... است. اخلاق هنجاری یکی از شاخه های اصلی فلسفه اخلاق است که به این مسأله پرداخته و فیلسوفان اخلاق، این بحث را در دو نظریه غایت گرایی و وظیفه گرایی بررسی کرده اند؛ ابوحامد محمد غزالی اشعری مسلک در بررسی های اخلاقی خود با توجه به نقشی که برای نیت قائل بوده و علاوه بر حسن فعلی بر حسن فاعلی تأکید می کند خدامحوری و توحید را هدف و غایت نهایی اخلاق می داند. غزالی با پیروی از دستورات شرع مقدس، با رویکردی عارفانه در پی رسیدن به هدف و غایتی الاهی به نام قرب الاهی است و آن را هدف اخلاقی می داند. او معتقد است انسان با کمک گرفتن از عقل و شریعت (وحی) و الگو قراردادن بزرگان و الگوهای صالح و کامل مانند رسول اکرم? نسبت به حد وسط امور و افعال شناخت پیدا کرده و با عمل به حد وسط، به سعادت و فضیلت دست می یابد و هر عملی که به نیت رسیدن به اعتدال انجام گیرد جزء افعال اخلاقیست و مراعات حد وسط و اعتدال با هدف دستیابی به غایت نهایی و سعادت واقعی، یعنی قرب الاهی است. علامه محمدحسین طباطبایی امامی مذهب دارای عقیده توحیدیست. علامه با ملاک دانستن نیت در فعل اخلاقی، حسن فاعلی را بر حسن فعلی ترجیح می دهد و تمام عالم را حول محور توحید می داند و فعلی را اخلاقی می داند که به نیت رسیدن به این غایت و هدف انجام گیرد. از این رو، علامه نیز مانند غزالی، نیت و حسن فاعلی را بر حسن فعلی مقدم دانسته و فعلی را اخلاقی می داند که به نیت رسیدن به قرب الاهی به عنوان هدف و غایت نهایی در اخلاق انجام گیرد.
مسعود صادقی محمدجعفر علمی
صدرالمتالهین شیرازی ازجمله حکمایی است که پیرامون معادجسمانی تحقیقات ارزنده ای راارائه داده است.مکتب تفکیک ازمکاتبی است که معادجسمانی صدرا را مورد نقد قرارداده است.درفصل اول این رساله کلیاتی راجع به این مکتب که شامل تاریخچه ومبانی فکری این مکتب است ارائه شده ومبانی ایشان موردنقد قرارگرفته است.درفصل دوم معادجسمانی راازدیدگاه ایشان مورد نقد قرارداده ایم.درفصل سوم به اشکالات یکی ازبنیانگذاران این مکتب برمعادصدرایی پاسخ گفته ایم، وبالاخره درفصل چهارم دیدگاه یکی ازحامیان جدی این مکتب درموردمعادجسمانی صدررا مورد مطالعه وبررسی قرارداده ایم.