نام پژوهشگر: سیدرضا سلیمان زاده نجفی
حسن کبیری محمدرضا ستوده نیا
از جمله تصانیفی که در حوزه دانش تجوید و چگونگی قرائت صحیح الفاظ قرآن از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است «المنظومه الجزریه» اثر ابوالخیر محمد بن محمد بن الجزری است که در میان تجوید پژوهان متأخر با عنوان «المقدمه الجزریه» از آن یاد می شود. این منظومه از زمان ناظم تا عصر حاضر مورد اقبال و توجه علماء قرائت و تجوید واقع شده است. چنانکه تا کنون دهها شرح و حاشیه بر آن به زبان عربی نوشته شده است. اما از آنجایی که تا کنون در راستای احیاء این اثر، پژوهشی به زبان فارسی صورت نگرفته ، این پژوهش بر آن است که به منظور معرفی این اثر به فارسی زبانان، آن را به فارسی ترجمه کرده به شرح و توضیح مفاهیم آن بپردازد. بدین منظور در فصل اول توضیحاتی پیرامون پیدایش دانش تجوید و تاریخ تألیف در این علم، معرفی المنظومه الجزریه و ناظم آن، پیشینه شرح بر منظومه و نسخه شناسی منظومه آورده شده است. سپس در فصل دوم و در طی شش بخش سعی شده تا ترجمه روانی از آن ارائه گردد و مصطلحات و مفاهیم آن با استفاده از روش تحلیل محتوا و بیان مباحث اختلافی میان علماء قرائت و تجوید به زبان ساده و روان شرح گردد. همچنین در این فصل مطالبی پیرامون قرائت پاره ای از الفاظ منظومه، بررسی اختلاف موجود در نسخ منظومه و مفهوم لغوی و اصطلاحی برخی از لغات منظومه بیان شده است. و در پایان در فصل سوم خلاصه ای از دو فصل گذشته و نتایج حاصله از این پژوهش ارائه شده است.
طاهره انالویی سیدرضا سلیمان زاده نجفی
فراء یکی از عالمان بزرگ مکتب کوفی است. مکتب کوفه یکی از مکتبهای نحوی است که اصطلاحات جدیدی را در نحو وضع نموده است. معانی القرآن یکی از مهم ترین تألیفات فراء می باشد که کتابی تفسیری به شمار می آید وفراء آراء نحوی خود را ضمن این تفسیر ارزشمند بیان کرده است.دراین پایان نامه سعی شده است تا نظرات فراء وسایر علماء نحوی معاصر با او، پیرامون محدوده ای از قرآن جمع آوری ومقایسه گردیده وبعضی از اصطلاحات جدیدی که در این مدرسه وضع شده گردآوری شود.
محمد اعتمادی سیدرضا سلیمان زاده نجفی
أبوالأسود الدولی ، (او ظالم بن عمرو) من أبرز شخصیات صدرالأسلام، و من الطلائع المبدعه و الرموز البارزه التی کان لها الدور الأکثر فاعلیه فی ترسیخ الفکرالاسلامی فی مختلف أبعاده و جوانبه، فهو مخضرم تابعی ، تألق نجمه فی مختلف میادین العلم و الأدب، لاسیما عصر خلافه أمیرالمومنین، علی بن أبی طالب (ع)، أبوالأسود فضلاً عن کونه من رجال السیاسه، و الفقاهه، و الروایه، و القضاء و الحرب، فهو من الشعراء المجیدین، الذین امتازوا و أبدعوا فی کثیر من الأغراض الشعریه ، و بالخصوص الشعر الملتزم، فهو فی الواقع متبحر فی الکثیر من العلوم إلاسلامیه، و مجدد فی الشعر الملتزم بخط آل البیت (ع)، و کذلک صاحب مدرسه نحویه ابتکرها بإرشاد و إشراف من الامام علی (ع)، و قد أقدم علی انجازه الخالد بوضع النقاط علی حروف القرآن الکریم لیسهِّل قراءته، و یُبعد اللحن و الالتباس عنه، إلا أن هذا العالم رغم ما قیل عنه لم یحظ بالبحث و النقد و التحلیل کما یستحقه، فقد کان عالماً، جلیلاً و فقیهاً نحریراً، یعرف قیمه العلم و المعرفه ، و کان یجمع شده العقل و صواب الرأی إلی جوده اللسان. و لکن لظروف خاصه، و عوامل عدیده تغافل عنه التاریخ، و لف حیاته غموض و ابهام. جدیر بالذکر أن أبالأسود و قدراته الأدبیه و العلمیه فی مجالی الشعر و النحو قد وضعت من قبل المعاصرین فی دائره من الشک و التردید، و حول شعره، قال بعض النقاد، إن شعره لایمثل عصره و إن مستواهُ الفنی ضعیف قیاساً الی فحول الشعراء فی صدر الاسلام، و یمکن أن یقال فی جواب هولاء ، إن أباالأسود یملک موهلات الشاعر الکبیر، و لکن لقله ممارسته للشعر، و اشتغاله بمجالات أخری علمیه، ما وصل شعره بمستوی هذا الحد، وإنّ هذا المستوی من الشعر الذی وصل الیه لیس بضیئل، لأنه لم یدعِ أحد بأنَّ أبا الأسود من الشعراء الفطاحل، إنه قد أنشد الشعر لیضیف مجالاً آخرَ من قدرته و استعداده، إلی بقیه مجالاته العلمیه و الثقافیه، و ما أشعاره فی الحکمه و التربیه الا بیان لحنکته و فطنته و حکمته و تجربته فی الحیاه. فشعره لیس بمستوی شعر الفطاحل و لکنه شعر جید، و قد اقتبس الشعراء المتأخرون الکثیر من صوره الشعریه و أبیاته التی صارت أمثالاً سائره یتمثل بها الناس عبر العصور، و لا ننسی إبداعه و تجدیده فی الشعر العربی، و ذلک بابتکاره الشعر الملتزم و الولائی، و الذی عبر به عن عمق ایمانه و عقیدته فی الالتزام بمدرسه أهل البیت (ع) و السیر فی نهجهم. أما حول مدرسته النحویه فقد حاول البعض من المستشرقین و المعاصرین عبر آرائهم زرع بذره الشک و الاعتراض علی وضع النحو العربی بارشاد الامام علی بن ابی طالب (ع)، إلا أن آراء هولاء لم تکن مبنیه علی أساس علمی تحقیقی، بل کانت عباره عن آرائهم الشخصیه و اتباعهم لآراء غیرهم، و إن اغلب الرواه و المورخین القدماء منذ القرن الاول الهجری إلی القرن العاشر، و حتی الکثیر من المعاصرین متفقون علی أنّ أباالأسود هو واضع النحو العربی ، و هو أول من نقط القرآن الکریم، و إن للنحو العربی أصاله عربیه و إسلامیه، فلم یأخذه أبوالأسود من النحو السریانی، أو النحو الیونانی، و أقوی دلیل علی ذلک هو إنّ مرحله الترجمه من اللغات السریانیه و الرومانیه کانت متأخره عن عصر أبی الأسود الدولی. هذا البحث یسعی جاهداً، ان یزیل الستار عن الغموض الذی غطت ظلاله علی حیاه أبی الأسود الشخصیه و العلمیه و السیاسیه. بعد ذلک یعرض مجالات الابداع الفعاله لأبی الاسود، هادفاً إحیاء رمز من رموز التراث الاسلامی فی صدر الاسلام، فی مختلف أبعاده العلمیه و الأدبیه، و الفکریه، لیقدمه إلی محبی العلم و الأدب و الحقیقه و إلی کل انصار اهل البیت (ع) مشعلاً وهاجاً و سراجاً منیراً. الکلمات الرئیسیه: