نام پژوهشگر: مینا جیگاره
زهرا غلامی مینا جیگاره
چکیده: نهج البلاغه که حاوی برخی خطبه ها، نامه ها و حکمتهای ارزشمند امام علی(ع) است و توسط مولف بزرگ سید رضی جمع آوری شده است، از ارزشمندترین و نادرترین کتب در میراث علمی، ادبی مسلمانان و پشتوانه بزرگ امت اسلام در فهم و تبیین قرآن کریم است، کتابی است که در برگیرنده اصول علمی بسیاری در زمینه های مختلف از جمله ادبیات، اقتصاد، فقه، فلسفه، سیاست و... می باشد و متضمن بهترین فنون فصاحت و بلاغت است، فصاحت وبلاغتی عمراه با ایجاز که مولود و بازتابی از آیات الهی در قرآن کریم وسخنان رسول اکرم (ص) است. استعاره که از اسالیب قدیمی عرب است، به کار بردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود می باشد و نمونه هایی از آن را در شعر دوره جاهلی، عباسی، دوره های بعد و نیز قرآن و احادیث نبوی شاهد هستیم، از اساسی ترین فنون بیانی تأثیر گذار بر خواننده است و از قدیم مورد توجه بوده است و از آنجا که نهج البلاغه از جهت بلاغی مهجور واقع شده است، پرداختن به این موضوع، ضروری به نظر رسید. در این رساله با استناد به روش تحلیلی- فنی، استعاره و انواع آن را در کلمات قصار مورد بررسی قرار داده ایم، تا نحوه به کارگیری و اسلوب استعاره در این حکمتها مشخص گردد و معیاری باشد برای طالبان حقیقت تا بدین وسیله به قطره ای از دریای اعجاز این کلمات ارزشمند دست یابند، پس از بررسی حکمتها این نتیجه تقریبی حاصل شد که بیشترین استعاره های به کار رفته خصوصاً در مورد مسائل تاریخی، همانند فرمانروایی خلفا و موضوعات اعتقادی، همانند ذم دنیا، دین اسلام ، جهاد در راه خدا، توجه به مرگ و معاد و... استعاره مکنیه می باشد و در موضوعات اخلاقی و اجتماعی همانند: دوستی ودشمنی، عهد و پیمانها، حیاء و آبرو، حسن خلق و...که مورد خطاب عموم مردم هستند، استعاره مصرحه بیشتر به چشم می خورد، همچنین تعداد زیاد استعاره های مرشحه در مقایسه با مجرده بر بلاغت این سخنان می افزاید. پس به طور کلی می-توان گفت استعاره ها به گونه ای است که متناسب با نوع تفکر و فهم مخاطب، در حکمت های ارزشمند امام علی(ع) به شکل بسیار زیبایی جای گرفته اند. واژه های کلیدی: امام علی (ع)، نهج البلاغه، کلمات قصار، استعاره
زهرا صادقی انسیه خزعلی
چکیده ترجمه بعنوان تلاش و فعالیتی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی و زمینه ای برای برقراری و گسترش روابط در سطوح مختلف از دیرباز مورد توجه بشر قرار گرفته است. تاثیر ترجمه بر انتقال پیام زبان مبدا به زبان مقصد غیر قابل انکار است هر میزان که ترجمه دقیقتر، گویاتر، روانتر و خوشخوانتر باشد، به همان میزان بهرهمندی مخاطبان از مفاهیم اصلی موجود در آن بیشتر خواهد بود. و هر چه متن مورد نظر مقدس تر و پیام رسانی آن بیشتر باشد حساسیت برگردان آن بیشتر ولزوم دقت در تک تک اجزاء عبارات آن افزون تر می گردد. لذا ترجمه کتاب مقدس قرآن که ضمن پیام رسانی تربیتی حامل افکار اعتقادی و اجتماعی و دستورات فقهی و عملی می باشد؛ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. .یکی از اموری که در ترجمه صحیح قران تاثیر گذار است، عنایت به حروف جر می باشد .حروف جر دارای معانی اصلی و زائد می باشند. این جستار در پی آن است که نقش برخی از حروف زائد را علاوه بر آثار لفظی ، در محتوی و آثار حکمی و دلالی آن جستجو نماید و مواردی فراتر از موسیقی کلام و تاکید را مورد مداقه و امعان نظر قرار دهد. در این نوشتار برای محدود کردن دامنه پژوهش که از گستردگی برخوردار است دو حرف ((باء)) و ((من)) از میان حروف جر انتخاب شده است و برای اینکه این حروف با مفاهیم قرانی مورد نظر تطبیق داده شود به تفاسیر مراجعه شده و سپس معانی مستفاد از تفاسیر با ترجمه ها تطبیق داده شده است.در انتخاب ترجمه ها سعی شده است ترجمه هایی انتخاب شود که از جهات ادبی، دلالی، فلسفی و روایی جامع باشد تا استقراء از عمومیت افزون بهره مند گردد. همچنین نمونه های آماری در خصوص دو حرف ((باء)) و ((من))و معانی زائد و اصلی ان مورد مقایسه قرار گرفته است. و با توجه به این آمارها نسبت هماهنگی ترجمه ها با تفاسیر مورد توجه قرار گرفته و سپس به بررسی میزان انعکاس مسائل دلالی و بلاغی قرآن در ترجمه ها پرداخته شده است. شیوه این پژوهش توصیفی -تحلیلی می باشد.و نتیجه بحث بیانگر آن است که برخی از ترجمه ها توانایی بیشتری در انتقال مفاهیم قرانی دارا می باشند و میزان هماهنگی آن ها با تفاسیر که منبع اصلی ترجمه ها به شمار می آیند بیشتر است.دستاورد اصلی این پژوهش تبیین میزان انعکاس فهم تفسیری در ترجمه های فارسی و میزان عنایت مترجمان به مباحث دلالی و بلاغی در ترجمه آیات خصوصا ترجمه حروف زائد می باشد. کلمات کلیدی: حروف زائد، تفسیر، ترجمه، دلالت ، حروف زائد ((باء)) و ((من))
شرمین نظربیگی مینا جیگاره
در هر زبانی از جمله زبان عربی و فارسی اسلوب هایی وجود دارد که گوینده و نویسنده با استفاده از آن ها مفهوم مورد نظر را همراه با تاکید به مخاطب خود میرساند. این پژوهش با بررسی ترجمه های چهار ترجمه منتخب به این نتیجه رسیده است که ترجمه های مترجمین با متن عربی حکمت های نهج البلاغه کاملا همطرازی ندارند و در این میان ترجمه مترجمین قدیم ( فیض الاسلام و امامی و آشتیانی )بیشتر از ترجمه های مترجمین جدید ( دشتی و شهیدی ) با متن عربی حکمت ها همطرازی دارد؛ زیرا ایشان عنایت بیشتری به ترجمه تحت اللفظی داشته اند درحالی که مترجمین جدید به ترجمه مفهومی پرداخته اند و ترجمه های ایشان به سبک سخن عامه مردم نزدیک تر است و مفاهیم را بدون پیچیدگی ناشی از تعدد تاکید- که برای فارسی زبانان نامانوس است- منعکس ساخته اند.
فاطمه اسفندیاری مینا جیگاره
در مطالعات زبان شناسی گاه ساختارهای دستوری و شکل ظاهری کلمات مد نظر قرار می گیرد و گاه دلالتها و معانی پنهان . از جمله این دلالتها تاکید است که عامل موثر در تاکید جملات و عبارات چیزی جز رعایت مقتضای حال مخاطب نیست . بلاغت حکم میکند که سخن گفتن با مخاطبی که نسبت به پیام ما موضع خاصی ندارد با زمانیکهدر تردید و انکار بسر میبرد ،متفاوت است و این همان است که به آن رعایت مقتضای حال گفته می شود . کتاب ارزشمند نهج البلاغهارزشمند و گرانسنگ نهج البلاغه ، از جمله کتابهایی است که در فصاحت و بلاغت در مرتبه ای والا قرار دارد و یکی از مواردی که در بلاغت آن بسیار تاثیر گذار است ، توجه به اسلوب تاکید می باشد، اسلوب تاکید مشتمل بر مباحث نحوی ، بلاغی و آوایی می باشد. در این نوشتار، برای محدود کردن دامنه پژوهش – به دلیل گستردگی فراوان آن- صرفاً به مباحثی در بخش نحو و بلاغت پرداخته ،و در این راستا به برخی از کتب نحوی و بلاغی و نقدی مراجعه نموده و سپس اسلوبهای مستفاد از این کتابها با نامه ها تطبیق داده شد. لازم به تذکر است که برای بهره مندی هر چه بیشتر از نظرات علمای قدیم وجدید ،هم از کتب نحوی و بلاغی گذشتگان بهره جستیم و هم از کتب علمای معاصر . شیوه این پژوهش ، توصیفی – تحلیلی می باشد و نتیجه بحث ، بیانگر آنست که اسلوبهای تاکید در نامه ها ، متناسب با حال مخاطبان آنها گوناگون بوده و میزان به کار گیری شان – از نظر کمیت- در نامه ها متفاوت می باشد دستاورد اصلی این پژوهش، تعیین میزان بکار گیری اسلوبهای تاکید در نامه ها و شناخت مخاطبان و عاملان عصر امام (ع) می باشد. از آنجایی که تاکید، یک مبحث اصلی و مستقل ادبی بوده و مشتمل بر ساختارهایی در علم نحو، صرف، لغت، بلاغت ، زبانشناسی و نقد می باشد و با توجه به گستردگی این مباحث و پراکندگی آنها در کتابهای نحوی،بلاغی و نقدی و نبودن کتابی جامع و کامل در زبان عربی – در این زمینه – لازم دیدیم تا این اسالیب در زبان عربی – که همان زبان نهج البلاغه است – شناسایی شده و زمینه ای برای پژوهندگان فراهم آورد تا بتوانند در سایه ی این تحقیق ، پرده از بخشی از اسرار این کتاب ارزشمند بردارند و از مفاهیم عمیق آن تا حد امکان ،آگاه گردند. تاکید یک مبحث اصلی و یک اسلوب مستقل ادبی به شمار می رود که مشتمل بر اشکال متعددی چون تاکید به روش حروف ،عبارات و جملات می باشد که در بخشهای نحوی ، بلاغی و آوایی گنجانده شده است و این مباحث، در کتب نحو ، بلاغت، نقد و زبانشناسی به صورت پراکنده و غیر منسجم گسترده می باشد. و از آنجایی که تاکید و اسالیب آن در ترجمه متون عربی و فهم دقیق مطالب آن تاثیر بسزایی دارد و نیز به جهت گستردگی مطالب ، در این پژوهش صرفاً رویکرد نحوی-بلاغی را برگزیدیم و با این رویکرد به سراغ نامه های امیر مومنین علی(ع) رفتیم تا میزان بهره مندی امام (ع) از این اسلوبها را در نامه های متفاوت خویش مورد بررسی قرار دهیم
فهیمه بیدادیان قمی فریده حق بین
چکیده پایان نامه حاضر به بررسی تغییرات نحوی در ترجمه قرآن کریم از زبان عربی به زبان فارسی در چارچوب نظریه ایکس- تیره می پردازد. هدف این پژوهش بررسی نوع و میزان تغییرات نحوی است که در هر یک از گروه های ip ، cp ، vp ، dp و np در فرآیند ترجمه رخ می دهد. نمونه آماری این پایان نامه متشکل از 20 آیه اول سوره مریم و نیز ترجمه آیات مورد نظر توسط علی بهرام پور و ناصر مکارم شیرازی است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مترجمان تا حد ممکن با وفاداری به ساختار اصلی به ترجمه می پردازند. از سوی دیگر در ساختارهای گروهی، بیش ترین تغییرات در گروه های ip و vp و کم ترین تغییرات در np مشاهده شده است. با توجه به این یافته ها و نیز با درنظرگرفتن این نکته که میزان بالای تغییرات نحوی در گروه های فعلی، بیش از آن که به پیچیدگی این گروه ها مربوط باشد با بسامد تکرار آن ها مرتبط بوده و تغییرات در این گروه ها بیش تر به جابجایی هسته آن ها در ترجمه مربوط می شوند، به نظر می رسد که مترجمان بیش تر به انتقال معنا توجه دارند. لذا تغییرات دستوری تحت الشعاع انتقال معنا قرار می گیرند و به همین دلیل گروه های واژگانی (vp و np) کم ترین و گروه های نقشی (ip ،cp و dp) بیش ترین میزان تغییر را شامل می شوند. به طور کلی سلسله مراتب تغییر در مقولات مختلف به صورت vp>ip>dp>cp>np است. کلیدواژه ها: ترجمه قرآن کریم، نظریه ایکس- تیره، تغییر ساخت های نحوی، گروه های نقشی، گروه های محتوایی/ معنادار
زینب آذرشب مینا جیگاره
چکیده فارسی دولت طاهریان، اولین دولت نیمه مستقل اسلامی ـ ایرانی است که در شرق ایران به وجود آمد. بنیانگذار این دولت ، طاهر بن حسین، سردار مأمون می?باشد که بر امین پیروز شد و خلافت را به مأمون انتقال داد. این خاندان شامل فرزندان طاهر و پسر عموهایشان (مصعبیان) بوده در خراسان حکومت کردند، و در بغداد نیز صاحب منصب شرطه یا نایب خلیفه بودند.? هنگامی که حکومتشان در خراسان روبه زوال رفت، قدرتشان در بغداد متمرکز شد.???????? طاهریان و مصعبیان به زبان و ادبیات عربی بسیار علاقه?مند بودند و ادباء ونویسندگان و شاعران را مورد تشویق و حمایت خود قرار می?دادند به طوری که دربارشان جلوه درخشانی از فرهنگ و تمدن اسلامی بود.?????????????????? از مشهورترین شعرایی که در بغداد نزد طاهریان بود، ابن الرومی است که دیوانش مملو از ذکر طاهریان و همچنین وقایع تاریخی دوران آنان می?باشد. در ذکر مدح آنان به اوصاف شجاعت و کرم و علم آنان پرداخته و در ذم طاهریان و مصعبیان اشاره به جنایت قتل یحیی بن عمر (علوی) دارد که توسط محمد بن عبدالله بن طاهر انجام شد.????????? طاهریان ، هرگز از دایره تمدن اسلامی و جهان عرب و حتی از مرکز خلافت، جدا نشده همواره می?کوشیدند از خلیفه اطاعت کنند. از این رو برای حفظ و نگهداری فرهنگ اسلامی در ایران تلاش می?کردند و نگاهبان ارتباط ایران با جهان اسلام و عرب بودند. ابن الرومی، به دلیل سطح بالای فرهنگ عبید الله بن عبدالله بن طاهر و پیروی او از مکتب تجدید گرایان، از میان طاهریان او را بیشتر برای مدحش برگزید،? ?و?? به همین دلیل هر دو به معارضه بحتری سنت?گرا، پرداختند.??????????????????????? تصویر عمومی که ابن الرومی از طاهریان ترسیم کرده، حاکی از شجاعت و سخاوتمندی و علم وتدبیر آنان است. همچنین گویای حفظ سنتهای فرهنگ فارسی در چهارچوب اسلامی است. با بررسی چگونگی ارتباط طاهریان و ابن الرومی، می?توانیم به زوایای مهمی از زندگی این حاکمان ایرانی، پی برده از نقش آنان در تمدن اسلامی آگاه شویم.????????? روش ما در این رساله وصفی تحلیلی می?باشد.???????
حدیث دولتشاه مینا جیگاره
برای فهم کلام خدا «قرآن» با پدیده ای به نام زبان روبرو هستیم و در این راه می بایست قدم در فضای مباحث زبان شناسی بگذاریم. یکی از رویکردهای زبان شناختی مطالعات قرآنی، «تفسیر ساختاری» قرآن است. ساختار به معنای چارچوب تعیین کننده مناسبات درونی اجزای یک اثر است، به گونه ای که فهم ساخت، جهت فهم عمیق متن، دارای اهمیت است. این رویکرد، بر اساس نظریات ساختارگرایانی همچون یاکوبسن به بررسی سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی در اثر می پردازد. تقسیم بندی سوره های قرآن بنابر نظریه «ساختار هندسی سوره ها» که توسط دانشمندان حوزه علوم قرآنی مورد توجه است، این امکان را فراهم خواهد آورد، تا انسجام و ارتباط درون متنی و پس از آن ارتباطات برون متنی سوره ها، نشان داده شود. بر همین اساس می توان ثابت کرد، هر سوره دارای یک هدف اصلی است، که از محورهای فرعی قابل تفکیک است و در عین حال تمام محورها در مسیر هدف سوره با یکدیگر هماهنگ هستند. سوره قمر در این رساله به دلیل وجود تکرار در ساختارها مورد توجه قرار گرفته است و تحلیل آن بر اساس نظریه ساختارگرایانی همچون یاکوبسن با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است.سوره قمر با یادآوری داستان اقوام پیشین و درهم کوبیدن آنها به دلیل انکار آیات الهی و نادیده گرفتن هشدارها ، به انذار مشرکان پرداخته است. انذار، شکست و هلاکت اقوام سرکش در هر کدام از سطوح ساختاری (آوایی، واژگانی و نحوی) سوره، نمود پیدا کرده است. به این صورت که در سطح آوایی حرکات کشیده به امتداد و استمرار هشدارها در طول تاریخ اشاره دارد. صفت تکریر، با هدف سوره که انذار مشرکان است هماهنگ است. صفات جهر، استعلا، انفتاح، اصمات و قلقله بیشتر از صفات دیگر است. بیشترین تکرار در حرف «الف» می باشد. در سطح نحوی تاکید در عبارات، صفات متعدد، جملات معترضه و... از دیگر موارد بیشتر است. شدت انکار مشرکان، تاکید را می طلبد. در سطح واژگانی اغلب اسم ها معرفه و مفردند که می تواند به خاص بودن عذاب ها و یا تنهایی رسولان الهی در دعوتشان اشاره داشته باشد. در این میان اسم درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد، بکار رفتن اسم و ساختارهایی که بر ثبوت و دوام دلالت دارند، مخاطب هشدارهای سوره را به مشرکان محدود نمی داند و هشدارها را در همه زمان ها جاری می سازد.
اکرم کریمی راد مینا جیگاره
ترجمه به عنوان تلاش و فعالیتی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی، و زمینه ای برای برقراری و گسترش روابط میان انسانها در سطوح مختلف از دیرباز مورد توجه بشر قرار گرفته است. تأثیر ترجمه بر انتقال پیام زبان مبدأ به زبان مقصد غیر قابل انکار است. هر میزان که ترجمه دقیق تر، گویا تر، روان تر و خوشخوان تر باشد، به همان میزان بهره مندی مخاطبان از مفاهیم اصلی موجود در آن بیشتر خواهد بود. و هر چه متن مورد نظر مقدس تر و پیام رسانی آن بیشتر باشد حساسیت برگرداندن آن بیشتر و لزوم دقت در تک تک اجزاء عبارت افزون تر می گردد. لذا ترجمه ی کتاب صحیفه سجادیه که شامل بسیاری از حقایق و معارف اسلامی و عرفانی، قوانین و احکام شرعی و مسائل حساس سیاسی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی است و در شکل و قالب دعا از طرف امام (ع) به مردم ارائه شده؛ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. و با توجه به این که یکی از اموری که در ترجمه ی صحیح تأثیر گذار است عنایت به اسلوب های تأکید می باشد؛ این پایان نامه درچارچوب دعاهای مناسبت های صحیفه سجادیه و به روش توصیفی–تحلیلی، سعی دارد همطرازی اسلوب های تأکید را در ترجمه های منتخب بررسی نماید و میزان عنایت مترجمین به این مقوله و ضعف یا توان مندی زبان فارسی را در انعکاس اسلوب های تأکید زبان عربی روشن سازد؛ بدین منظور پس از آشنایی با اسلوب های تأکید زبان عربی و فارسی و برابرهای تأکیدی این دو زبان، اسلوب های تأکیدی دعاهای منتخب استخراج گردید و پس از پژوهش های تطبیقی–تحلیلی مشخص شد که به طور کلی تأکیدهای دعاها با ترجمه های فارسی هم طرازنمی باشند. اما این گفته دلیلی بر ضعف مقوله ی تأکید در زبان فارسی نسبت به زبان عربی و یا دلیلی بر ضعف ترجمه های مترجمین نیست؛ زیرا که هر زبانی ظرفیت ها و توانمندی های خاص خود را دارد و مقوله ی تأکید در زبان عربی و تعدد تأکیدی این زبان با مقوله ی تأکید در زبان فارسی که تعدد تأکید در آن مطرح نیست، بسیار متفاوت می باشد.
زینب کریم زاده مینا جیگاره
با نزول قرآن کریم مفاهیم و حکمت های نهفته در آیات آن، بر کلام عرب به ویژه شعر غلبه یافت، به گونه ای که برخی از اشعار آنچنان که در ادبیات مشهود است، آیینه ی تمام نمای الفاظ قرآنی و تفسیری از مفاهیم و معانی آن کتاب مقدس گشتند. وام گیری از قرآن در گذشته با عناوینی چون: اقتباس، تضمین، تلمیح و ...صورت می پذیرفت، ولی از سال 1996م بعد از طرح اصطلاح بینامتنیت توسط " ژولیا کریستوا" شکل نظریه ای مدون به خود گرفت و بعدها توسط ژرار ژنت توسعه پیدا کرد، وی روابط پیدا و پنهان یک متن با دیگر متن ها را با عنوان جدید (ترامتنیت) نام گذاری کرد که عبارت است از: بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت. در همین راستا، شاعران و ادبای بسیاری، در ابعاد و حوزه های مختلفی از آیات و مضامینی قرآنی بهره گرفته اند، یکی از این حوزه ها، ادبیات شیعی است که از جمله شعرای آن شیخ کاظم ارزی است. شیخ کاظم أزری (1143- 1212ق) از جمله پیشگامان شعر عراق در دو سده ی اخیر می باشد، وی برای تعبیر از اندیشه های شعری خویش از منبع عظیم قرآن بهره می گیرد. وی از جمله شاعرانی است که در عصری آکنده از ظلم و ستم و تنش های فرقه ای و مذهبی زندگی می کرد. در باب مناظره و احتجاج با دشمنان و معاندان از رساترین براهین قرآنی استفاده می کند. با بررسی شعر أزری درمی یابیم که وی آگاهی بسیاری از مضامین و الفاظ قرآنی دارد چنانچه شاهد تاثیر بر اشعار وی هستیم. به طور کلی بهره گیری از قرآن در شعر أزری به شرح زیراست: بهره گیری از الفاظ و کلمات قرآنی که همان بینامتنیت واژگانی است، بیشترین حضور در شعر شاعر را داشته، و بهره گیری از مفهوم و مضمون آیات قرآنی نیز به دو صورت: بینامتنیت ضمنی و بیش متنیت خود را نشان داده است.
فاطمه بیگلری پاشا زانوس
چکیده ندارد.
فاطمه بیگلری احمد پاشا زانوس
چکیده فصل ووصل ازمهمترین مباحث بلاغی است .به دلیل آنکه با مباحث دیگری ازجمله توابع درعلم نحو ،اطناب وایجاز در بلاغت ،اصول زیبایی شناسی وروانشناسی ارتباط پیدا می کند . وصل آوردن حرف عطف است وفصل ترک آنست ودرکتابهای جدید، وصل ربط دوجمله به وسیله رابط لفظی وفصل ربط دو جمله بدون حرف ربط تعریف می شود. مواضع فصل کمال اتصال ،کمال انقطاع،شبه کمال انقطاع وشبه کمال اتصال می باشد.درکمال اتصال که جمله حکم تأکید، بدل یاعطف بیان برای جمله اول است ،فصل باعلم توابع ارتباط پیدا میکند.درشبه کمال اتصال که جمله درحکم جواب برای سوال مقدر است ،فصل بااطناب،ایجازوروانشناسی ارتباط دارد؛چراکه حذف این سوال به دلیل آنست که متکلم ،مخاطب را دارای هوشی سرشار می داند که بدون آمدن سوال منتظر جواب است. فصل ووصل با اصول زیبایی شناسی ارتباط دارد،چون درفصل ووصل باید مسندومسند الیه درهردوجمله مشخص شود وبررسی گردد که آیا بین این دو جمله رابطه ای وجود دارد که عقل ،وهم، یا خیال آن دو را به هم متصل گرداند؟ این پدیده می تواند درفهم خواننده وبرداشتی که ازآیات قرآنی دارد تأثیرگذار باشد ،امّا درترجمه حرف واو موثر نیست. درهردو جزء فصل بروصل غالب است ودلیل آن نیز این است که اصل براین است که جمله ها به شکلی به زبان آیند که هریک ازآنها مفهوم جدیدی را به مخاطب القاء کنند.ومستقل باشند،تا ناچارنشویم برای فهمیدن آنها به قبل مراجعه کنیم . درجزء 28 به دلیل مدنی بودن سوره ها موضوع آیات حول احکام شرعی دورمی زند ومعمولاً درهرآیه حکم جدیدی بیان می شود ودرجزء 30 آیات معمولاً از موضوع معاد وقیامت سخن می گوید ومخاطبان آن منکران دین هستند ، پس آیات با تکراروتأکید بیان می شوند وکوتاهند.مخاطبان حوصله شنیدن آیات الهی راندارند پس دراین جزء اسلوب ندا کم است ودرعوض اسلوب قسم بسیار است ، بااین حال کمال انقطاع درهردوجزء بیشترین مورد فصل است . کلید واژه ها:فصل،وصل،کمال الاتصال،کمال الانقطاع ،شبه کمال الانقطاع
مینا جیگاره محمود شکیب
رساله حاضر مشتمل است بر ترجمه فصل سوم کتاب با ارزش و محققانه / محاضرات تاریخ العرب / تالیف دکتر صالح احمدعلی / و تحقیقی کوتاه و مختصر در زمینه تاریخ و تاریخ نویسی که تحت عناوین ذیل موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده است : واژه تاریخ - تعریف تاریخ - پیدایش تاریخ نویسی در اسلام - سیره نویسی سیره نویسان، تاریخ نویسی و تاریخ نویسان، زندگی پیامبر و دعوت اسلامی در مکه - زندگی پیامبر اسلام (ص) پیش از بعثت - وحی - مبادی اولیه اسلام - ادله براهین قرآنی بر پیشرفت دعوت اسلامی - اولین مسلمانان - مقاومت مشرکان در برا دعوت اسلامی - مبارزه بر علیه مشرکان .