نام پژوهشگر: بهزاد لامع راد
زهرا شهرام یار بهزاد لامع راد
مطالعات قبلی روی icd-85 (پپتید مشتق از زهر مار و عقرب )که توسط محققین موسسه سرم سازی رازی استخراج شده است ،اثر مهاری این ترکیب را در لاین سلولی سرطان پستان (mda-mb 231) نشان داد . همچنین در مطالعاتی که در شرایط invivo صورت گرفت ،اثر سرکوب تومور پستان در موش های آزمایشگاهی توسط icd-85 تائید شد . مکانیسم حقیقی icd-85 تاکنون ناشناخته مانده است . از اینرو این تحقیق که پیش روی شما است به منظور روشن شدن مکانیسم اثر icd-85 به عنوان ماده ضد رشد سلولهای سرطانی hl-60 صورت گرفته است . ابتدا سیتوتوکسیسیته icd-85 روی سلول hl-60 توسط تست mtt تعیین شد و تغییرات مرفولوژیکی حاصل از icd-85 در سلول هایی که به مدت24 ساعت در معرض این ترکیب قرار گرفتند زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد. سپس میزان ldh آزاد شده در محیط سلولهایی که تحت تاثیر icd-85 قرار گرفته بودند، اندازه گیری شد و در انتها آنالیز dna قطعه قطعه شده با استفاده از ژل الکتروفورز صورت گرفت . مقدار ic50 پس از افزودن غلظتهای مشخص از icd-85 به مدت24 ساعت به سلول hl-60 برابرباg/mlµ 04/0 محاسبه شد . همچنین در این سلولهادر مقایسه با سلولهای کنترل که در معرض icd-85قرار نگرفته بودند، زیر میکروسکوپ الکترونی تغییرات قابل توجهی از جمله :کوچک شدن نسبت هسته به سیتوپلاسم ، جمع شدن سیتوپلاسم ، متراکم شدن محتویات هسته ای ، افزایش واکوئول های سیتوپلاسمی ،تشکیل اجسام آپوپتوتیک ،تخریب میتوکندری مشاهده شد . دراندازه گیری میزان ldh نیز هیچ تغییر معنی داری در میزان ldh آزاد شده در غلظت های مختلف سم در مقایسه با سلول کنترل مشاهده نشد . dna قطعه قطعه شده( ladder pattern ) اختصاصی در ژل آگارز الکتروفورز ، نتایج به دست آمده به وسیله میکروسکوپ الکترونی در القای آپوپتوزیس توسط icd-85 را تائید کرد . نتایج تحقیق حاضر اثر ضد رشد و القای آپوپتوز توسط ترکیب icd-85 ، روی لاین سلولی hl-60 را نشان می دهد .
فاطمه ایمان پرست بهزاد لامع راد
کلاولانیک اسید یک ترکیب بتالاکتام است که توسط streptomyces clavuligerus تولید می شود و می تواند انواع زیادی از بتالاکتامازهای معمول موجود در میکروارگانیسم های مقاوم به انواع پنی سیلین و سفالوسپورین را مهار کند. بهینه کردن از مایع تخمیر یک استراتژی قدرتمند برای افزایش تولید محصول از تولیدات بیوتکنولوژی است. نتایج پژوهش های انجام شده، نشان داده که محیط کشت حاوی آرد سویا (به عنوان منبع اصلی نیتروژن)، دکسترین و گلیسرول (به عنوان منابع کربن) و پروتئین بادام زمینی (به عنوان منبع کمکی) محیط کشت مناسبی برای تولید کلاولانیک اسید است و افزودن mg/l 5/0 پروتئین بادام زمینی به محیط کشت پایه (آرد سویا، دکسترین و گلیسرول) موجب افزایش 40 درصد، در تولید کلاولانیک اسید شده است. به نظر می رسد علت این افزایش تولید کلاولانیک اسید، افزایش غلظت پیش ساز تولید کلاولانیک اسید، l – آرژینین باشد. هدف این پژوهش بررسی درستی این فرضیه است. به این منظور از سویه جهش یافته s. clavuligerus rfl35استفاده شده که در آن به علت غیر فعال شدن ژن کد کنند آنزیم بتا- لاکتام سنتتاز، تولید کلاولانیک اسید به صورت کامل متوقف شده و کربوکسی اتیل آرژینین در مایع تخمیر افزایش می یابد. همچنین به عنوان شاهد از سویه وحشی dsm 738 s. clavuligerusمولد کلاولانیک اسید استفاده شده است. به این منظور s. clavuligerus rfl35و dsm 738 s. clavuligeruدر محیط تخمیر سویا در دو حالت، با پروتئین بادام زمینی (mg/l 5/0) و بدون پروتئین بادام زمینی تلقیح شد. سپس مایع تخمیر برای سنجش کربوکسی اتیل آرژینین با بنزوین ((benzoin مورد آنالیز قرار گرفت و با کروماتوگرافی مایع با آشکارساز فلورسنت سنجش شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تولید کربوکسی اتیل آرژینین، رشد s.clavuligerus rfl3و بازده محصول (تولید/بیوماس) در محیط تخمیر حاوی پروتئین بادام زمینی، نسبت به محیط بدون پروتئین به ترتیب 40%،11%،27% افزایش یافتند. همچنین آمینه اسیدهای پروتئین بادام زمینی مورد آنالیز قرار گرفته شد، نتایج بیانگر درصد بالای آمینه اسیدهای آرژینین، آسپارتیک اسید و گلوتامیک اسید بود. براساس داده های حاصل از آنالیز کربوکسی اتیل آرژینین در حضور و عدم حضور پروتئین بادام زمینی و همچنین آنالیز اسیدآمینه های پروتئین بادام زمینی می توان نتیجه گرفت، یک از دلایل اصلی افزایش تولیدکلاولانیک اسید در حضور پروتئین بادام زمینی افزایش دسترسی به سوبسترای آنزیم یا پیش ساز کلاولانیک اسید (آرژینین) از ابتدای مسیر بیوسنتز است.
سوسن میرنجد گرامی صفر فرج نیا
چکیده: آنزیم tissue-type plasminogen activator که به اختصار t-pa نامیده می شود، یک فرآورده ترومبولیتیک است که جهت درمان وقایع ترومبوتیک قلبی و مغزی مورد استفاده قرار می گیرد، مشتقی از این فرآورده به صورت نوترکیب در سلول پروکاریوتی اشرشیاکلی با استفاده از تکنیک dna نوترکیب تولید می شود اما بیان بالای t-pa در e. coli باعث تولید این فرآورده بصورت اگریگیت های غیرمحلول اینکلوژن بادی می شود زیرا باکتری ها فاقد سیستم لازم برای فولدینگ پروتئین در شکل طبیعی هستند و لذا لازم است پروتئین تولید شده در شرایط آزمایشگاهی رفولد گردد. مطالعه حاضر به بررسی اثر تعدادی از کمک حلال ها در فولدینگ خارج سلولی t-pa نوترکیب اختصاص دارد. سلول های e. coli بیان کننده t-pa نوترکیب از طریق حل کردن در بافر لیز و سونیکاسون، لیز گردیده و اینکلوژن بادی جداسازی و تخلیص گردید.اینکلوژن بادی پس از دناتوراسیون در بافر حاوی غلظت های بالای اوره و گوانیدین، با روش رقیق سازی رفولد گردیده و اثر کمک حلال های مختلف از جمله آرژنین و گلوتاتیون اکسید و احیا بصورت منفرد و ترکیبی در ph های مختلف بر میزان حلالیت اینکلوژن بادی و فعالیت بیولوژیک تعیین گردید.نتایج مطالعه نشان می دهد که آرژنین در غلظت های 250 تا1000 میلی مولار اثر مثبت بارزی در حلالیت اینکلوژن بادی دارد. همچنین گلوتاتیون در غلظت 2 الی 20 میلی مولار اثر فزاینده ای بر میزان رفولدینگ t-pa نوترکیب داشته افزودن سوکروز در غلظت 500 میلی مولار به مخلوط رفولدینگ باعث بهبود میزان رفولدینگ می گردد.
مریم نکویی بهزاد لامع راد
چکیده: در این تحقیق به مطالعه عمل و ساختمان هموگلوبین های ماهی بنی و شیربت پرداخته شده است. هموگلوبین ماهی بنی و شیربت استخراج گردید. سپس توسط روش های مختلفی نظیر الکتروفورز، طیف سنجی مرئی-فرابنفش، دورنگ نمائی دورانی، گرما سنجی روبشی افتراقی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات الکتروفورز، حضور هموگلوبین های چندگانه را در ماهی بنی و شیربت نشان داد. مطالعات دورنگ نمائی دورانی، برای بررسی اثر دما بر هموگلوبین ماهی بنی انجام شد. دما از 25 درجه سانتی گراد تا 67 درجه سانتی گراد افزایش یافت. تغییرات کسری در درجه بیضوی در 222 نانومتر اندازه گیری شد. tc (دمای بحرانی) بین (4/63-51) درجه سانتی گراد به دست آمد. اثر غلظت 43/1 میلی مولار sds بر ساختار دوم هموگلوبین ماهی بنی و شیربت توسط روش دورنگ نمائی دورانی در ناحیه فرابنفش نزدیک انجام شد. آنالیز ساختار دوم کاهش در آلفا هلیکس و افزایش دیگر ساختارهای دوم را نشان داد. اثر غلظت 43/1 میلی مولار sds و دی تیونیت سدیم بر ساختار سوم هموگلوبین ماهی بنی و شیربت توسط روش دورنگ نمائی دورانی در ناحیه فرابنفش نزدیک انجام شد. این مطالعه نشان داد که ساختار سوم هموگلوبین در حضور غلظت 43/1 میلی مولار sds تخریب می شود و دی تیونیت سدیم باعث تبدیل اکسی هموگلوبین به داکسی هموگلوبین می شود. بررسی فعالیت پراکسیدازی هموگلوبین ماهی در دمای 25 درجه سانتی گراد دربازه غلظتی 1 میلی مولار تا 12 میلی مولار از سوبسترای پراکسید هیدروژن نشان داد که هموگلوبین دارای حداقل دو نوع جایگاه اتصال سوبسترای پر اکسید هیدروژن است که اتصال پر اکسید هیدروژن به هر یک از این جایگاه های تنظیمی وابسته به غلظت سوبسترا می باشد. مطالعات گرما سنجی روبشی افتراقی، tm هموگلوبین ماهی بنی را برابر با 68 درجه سانتی گراد نشان داد. همچنین ?h واکنش برابر با 7/78 کیلوکالری بر مول محاسبه گردید. tm به کمک روش روبش دمایی جذب 280 نانومتر توسط اسپکتروفوتومتری مرئی-فرابنفش برای هموگلوبین ماهی شیربت 68 درجه سانتی گراد به دست آمد. اثر دی تیونیت سدیم بر هموگلوبین ماهی بنی توسط روش طیف سنجی تیتراسیون مورد بررسی قرار گرفت. اثر sds بر اتواکسیداسیون هموگلوبین ماهی بنی و شیربت توسط اسپکتروفوتومتری مطالعه شد. این مطالعات نشان داد که sds، داکسی و مت هموگلوبین را افزایش می دهد و باعث کاهش اکسی هموگلوبین می شود. بنابراین sds فرآیند اتواکسیداسیون را افزایش می دهد که می تواند مربوط به ساختار هموگلوبین ماهی مربوط باشد.
سهیلا یوسفی رضا رنجبر
تعیین میزان مقاومت به آنتی بیوتیک های سفالوسپورین نسل سوم در میان ایزوله های سالمونلا جدا شده از موارد بالینی ،تعیین میزان وجود بتالاکتامازهای وسیع الطیف ( esbls) در میان ایزوله های سالمونلا جدا شده از موارد بالینی و تایپ بندی مولکولی ایزوله های سالمونلا واجد esbls به روش eric pcr از اهداف این تحقیق می باشد . در این تحقیق با روش استاندارد، آنزیم های بتالاکتامازی وسیع الطیف ( esbls) در بین ایزوله های سالمونلا جدا شده از موارد بالینی در چند بیمارستان بزرگ تهران در سالهای 1386 و 1387 را شناسایی و میزان شیوع آنها مشخص شد. تعیین حساسیت آنتی بیوتیکی تمام نمونه های کشت مثبت از نظر سالمونلا از طریق روش استاندارد کربی باوئر با آنتی بیوتیکهای نسل سوم سفالوسپورین از جمله سفتریاکسون ، سفتازیدیم و غیره جهت غربالگری سویه های تولید کننده بتالاکتاماز وسیع الطیف صورت گرفت. تفسیر نتایج بشکل حساس ، نیمه حساس ، مقاوم بر اساس دستورالعمل شرکت سازنده آنتی بیوتیک صورت گرفت. جهت اثبات وجود بتالاکتامازهای وسیع الطیف از ترکیب هر کدام از آنتی بیوتیک های نسل سوم سفالوسپورین با کلاولانیک اسید استفاده شدو نتایج حساسیت با این ترکیب ها با نتایج حاصل از بررسی هر کدام از آنتی بیوتیک ها به تنهایی، مقایسه شدو در صورت معنی دار بودن اختلاف حساسیت نتیجه تایید شد. در مطالعه ما تمام ایزوله های مثبت با استفاده از پرایمر eric بررسی و تشابه ژنتیکی ایزوله ها در هر سروتایپ بطور مجزا بررسی شد . نتیجه حاصل از eric-pcr ایزوله های واجد esbl به این صورت بود : با توجه به باندهایی که گرفته شد و مقایسه آنها سویه های با سروتیپ انتریتیدیس باندهای کاملا مشابه داشتند و از نظر ژنتیکی خیلی شبیه به هم بودند، ولی در چها ر نمونه اینفنتیس تفاوت زیاد در مقایسه باندها حاکی از قرابت ژنتیکی کم وعدم تشابه خویشاوندی این چهار سویه بود. دستاورد مهم این تحقیق این نکته است که : آگاهی درباره شیوع کشت های مثبت در یک بیمارستانی که از روش های مدرن فرموله شده درواحدهای با خطر بالا استفاده می کنند ، ضروری است. دانش الگوی مقاومت کشتهای باکتریایی دریک محدوده جغرافیایی، راهنمایی برای کاربرد مناسب و هوشمندانه تست حساسیت سنجی آنتی بیوتیکی است. eric-pcr با استفاده از اولیگونوکلئوتیدهای تکرار شونده به عنوان آغازگر سنتز dna یکی از روشهای قدرتمند تایپینگ به شمار می روند.
نازلی آهنی رضا حاجی حسینی
سابقه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی شایعترین بیماری مزمن کبدی در جهان است. بسیاری از مطالعات انجام شده بر روی افراد مبتلا به این بیماری چاقی، دیابت و دیس لیپیدمی را از عوامل خطر این بیماری معرفی کرده اند. در عین حال برخی از مطالعات بروز این بیماری را در افراد غیرچاق غیردیابتی گزارش نموده اند. هدف این مطالعه بررسی و شناخت عوامل خطر بروز بیماری کبد چرب غیر الکلی (nafld- non alcoholic fatty liver disease) در افراد غیرچاق غیردیابتی شهر رشت می باشد. روش بررسی: این مطالعه موردی– شاهدی در سال 1389 بر روی بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعه کننده به کلینیک مرجع تغذیه شهر رشت (استان گیلان) انجام گرفت. برای انجام این تحقیق 101 فرد (53 مرد و 48 زن) غیرچاق (kg/m2 30>bmi) غیردیابتی مبتلا به کبد چرب -بنا به شواهد سونوگرافی- با 99 فرد سالم (41 مرد و 58 زن) غیرچاق غیردیابتی که جهت دریافت مشاوره تغذیه به این کلینیک مراجعه نموده بودند، به عنوان گروه مورد و شاهد مورد مطالعه قرارگرفتند. میانگین سنی در گروه بیماران4/8±4/38 و در گروه شاهد 1/9±87/40 سال بود. بررسی های آنتروپومتری شامل قد ، وزن فعلی، افزایش وزن بعد از 20 سالگی و بیوشیمیایی شامل قند خون ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول تام، hdl-c، ldl-c و ترانس آمینازهای کبدی انجام گرفته اند و همچنین اطلاعات میزان فعالیت بدنی، سطح تحصیلات و ساعات صرف وعده های غذایی در هر دو گروه مورد و شاهد ثبت شد. اطلاعات بدست آمده با نرم افزار spss ورژن 17 تجزیه و تحلیل شد. مقایسه داده های کمی بین گروههای مورد و شاهد توسط آزمون t students’ و تعیین پیشگویی کننده های مستقل با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک انجام گرفت. یافته ها: از میان متغیرهای مورد سنجش تنها سطح تری گلیسرید سرم (0001/0> p،28/1-09/1=ci95%،19/1=or) و اضافه وزن دوران بزرگسالی(04/0>p،84/1-03/1=ci95%، 90/1=or) در مدل نهایی رگرسیون لجستیک باقی ماند و این دو فاکتوربه عنوان پیشگویی کننده های مستقلnafld در بیماران غیرچاق غیر دیابتی معرفی شدند ارتباط معنی داری بین bmi، کلسترول تام،hdl-c ، ldl-c ، میزان فعالیت بدنی و ساعات صرف وعده های غذایی با nafld به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه پیشنهاد می کند که سطح تری گلیسرید سرم و اضافه وزن دوران بزرگسالی به عنوان ابزار غربالگری بیماریnafld در افراد غیر چاق غیر دیابتی در بررسی های بالینی مد نظر قرار گیرد.
مهسا تات اسدی بهزاد لامع راد
بسمه تعالی چکیده به بیماری های حاصل از انگل های جنس لیشمانیا، لیشمانیوزیس گفته می شود. انگل پروتوزوای جنس لیشمانیا یک پاتوژن داخل سلولی است که می تواند باعث طیف وسیعی از بیماریهای انسانی از یک زخم پوستی تا عفونتهای احشایی را سبب شود. که با گزش پشه خاکی آلوده، به میزبان پستاندار از جمله انسان منتقل می شود. این بیماری در ?? کشور در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان گسترش یافته است و هم اینک ?? میلیون نفر به این انگل مبتلا می باشند و ?? میلیون نفر در خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند. میزبان مهره دار برای انگل، شامل میزبان پستاندار و خزنده است که میزبان پستاندار شامل انسان، سگ، سگ سانان و برخی جوندگان و دیگر جانوران وحشی می باشد. یافته های ایمونولوژیک در لیشمانیوز از مطالعه روی مدل های حیوانی، به ویژه نژادهای خالص موش بدست آمده است. موشهای نژاد خالص بهنگام آلودگی با گونه لیشمانیا ماژور به ? دسته مهم تقسیم می شوند. دسته ای مانند c57bl/6 در مقابل انگل مقاوم هستند و پاسخ ایمنی th1 حاکم می باشد در حالی که برخی از موش های نژاد خالص مانند balb/c در برابر انگل حساس هستند . اطلاعات در مقالات علمی نشان می دهد که نالوکسان دارویی است که برای مقابل با اثرات پیش از اندازه مرفین وهروئین مورد استفاده قرار می گیرند . تنیک های مورد استفاده : 1- limiting dilution assay 2- swelling 3- flow cytometry 4-ltt
سالمه پهلوان مغانلو افشین محسنی فر
در این تحقیق، ما یک حسگرزیستی جدید بر اساس یک بیوکونژوگه شامل نانوکریستالهای نیمه هادی کوانتوم دات و آنزیم ارگانوفسفره هیدرولاز را برای شناسایی ترکیبات ارگانوفسفره شرح می دهیم. آنزیم ارگانوفسفره هیدرولاز(oph) که یک آنزیم باکتریایی می باشد، با وزن مولکولی 72 کیلودالتون و قابلیت هیدرولیز تعداد زیادی از ترکیبات سمی از باکتری سودوموناس جداسازی و شناسایی شد. سلولهای باکتری در محیط نمکی براث حاوی دیازینون به عنوان منبع کربن در دمای 32 و دور 180 به مدت 1 الی 2 هفته رشد یافتند. کلونی با بیشترین قابلیت هیدرولیز سم به عنوان باکتری مورد نظر انتخاب شد. بعد از حل کردن دیواره سلول باکتری توسط سونیکاسیون و سپس سانتریفیوژ با محلول pmsf و بافر تریس hcl با8 ph=سپس رسوب گذاری با استفاده از نمک سولفات آمونیوم اشباع60% انجام شد. بعد از سانتریفیوژ، محلول رویی و رسوب به دست آمده توسط دستگاه اسپکتروفتومتری با میزان جدب نوری در 410 نانومتر مورد سنجش فعالیت آنزیمی قرار گرفت. سپس برای تخلیص بیشتر آنزیم از ستون کروماتوگرافی تعویض یونیb 6 deae-sepharose cl- استفاده شد. غلظت آنزیم با استفاده از روش برادفورد تعیین شد. در نهایت برای ارزیابی میزان خلوص آنزیم الکتروفورز sds-page نیزانجام شد. نانوکریستالهای نیمه هادی یا کوانتوم داتها(cdte,cdte/cds ) با استفاده از روش رفلاکس با احیاء پودر تلوریوم و تحت جریان گاز ازت در آزمایشگاه سنتز شد. در این روش از پایدارکننده تیوگلیکولیک اسید و احیا کننده سدیم بور هیدرید استفاده شد. سپس شدت فلورسانس کوانتوم داتها با استفاده از دستگاه اسپکتروفلوریمتری با طول موج تحریکی 325نانومتر و طول موج نشری 600-400 نانومتر تعیین شد. طول موج نشری کوانتوم دات استفاده شده در بیوسنسور 545 نانومتر می باشد. آنزیم oph از طرق پیوند الکترواستاتیک بین بار منفی سطح کوانتوم داتها و بار مثبت انتهای آمین پروتئین اتصال یافت. مطالعات طیفی فلورسانس نشان داد که با افزودن پاروکسون و دیازینون به عنوان سوبسترای آنزیم به نانوبیوکونژوگه oph/qd شدت فلورسانس کاهش یافت. با افزایش غلظت پاروکسون و دیازینون شدت فلورسانس بیوکونژوگه به میزان بیشتری کاهش یافت. این نتایج نشان داد که کاهش فلورسانس در نتیجه تغییرات ساختار سوم آنزیم اتفاق می افتد. این ویژگی ها باعث می شود که بیوکونژوگه حاصل به عنوان یک بیوسنسور مطلوب عمل کند. و اثر یون های فلزی و دترجنت بر روی فعالیت آنزیم آزاد و نانوبیوکونژوگه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کبالت بیشترین اثر مثبت و sds بیشترین اثر منفی را بر روی فعالیت آنزیم دارد.
سمانه ستوده شیجانی افشین محسنی فر
نوروسرپین یکی از اعضای خانواده سرپین ها با 394 اسیدآمینه و وزن مولکولی 45 کیلودالتون به طور عمده در بافت عصبی مرکزی و محیطی توسط سلولهای عصبی سنتز و ترشح می شود. اهمیت نوروسرپین به عنوان تنها تنظیم کننده فعالیت پروتئازهای سیستم عصبی مرکزی و محیطی مورد توجه قرار گرفته است. نوروسرپین با تنظیم پروتئازهای سیستم عصبی قادر است سلول های عصبی را در مقابل عوامل پاتولوژیک مختلف مورد حمایت قرار دهد. از جمله این عوامل پاتولوژیک می توان به ایسکمی مغزی اشاره نمود. با توجه به محرز شدن نقش نوروپروتکتیو نوروسرپین در شرایط ایسکمی، به واسطه تنظیم فعالیت پروتئازها و از سویی دیگر وجود جهش های ژنتیکی در این پروتئین و ارتباط این جهش ها با بیماری دمانس که همراه با تشکیل اینکلوزیون بادی در سلول های عصبی است باعث شده تا مطالعات مختلفی روی این پرتئین صورت گیرد. از سوی دیگر مدت زمان بسیاری است که نقش عوامل مختلف نظیر جهش ژنتیکی و رادیکال های واکنشگر اکسیژن در پاتوژنز بیماری های مختلف به ویژه بیماری های عصبی نظیر آلزایمر، هانتیگتون، پارکینسون. مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. از شرایط خاصی که همراه با افزایش تولید رادیکال های واکنشگر در مغز می باشد می توان به ایسکمی مغزی اشاره نمود. در این وضیعت علاوه بر افزایش فعالیت پروتئازها در سیستم عصبی با افزایش رادیکال های واکنشگر اکسیژن سلول های عصبی در وضیعت وخیم تری قرار می گیرند. به توجه به این که سلولهای عصبی تکثیر ناپذیرند هر گونه آسیب به این سلولها جبران ناپذیر خواهد بود. از دیرباز پروتئین ها به عنوان آنتی اکسیدان های طبیعی مطرح بودند. فعالیت کم آنزیم های آنتی اکسیدان نظیر سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، و. در سیستم عصبی اهمیت پروتئین ها را به عنوان یک جمع آوری کننده رادیکال های واکنشگر اکسیژن مشخص تر می نماید. نوروسرپین با دارا بودن 18 ریشه متیونین و با توجه به این نکته که بیان آن در شرایط ایسکمی افزایش می یابد این پروتئین را به عنوان آنتی اکسیدان کاندید می کند. از سوی دیگر نانوتکنولوژی در سال های اخیر با کاربرد گسترده در تحویل دارو،تصویر برداری و 1-100nm تشخیص پزشکی پیشرفت کرده است. نانوژل،موادی در مقیاس زیر میکرومتر،معمولا هستند و دارای نسبت سطح به حجم بزرگی هستند. برخی از نانوژلها همانند چاپرون ها به فولدینگ صحیح پروتئین ها کمک می کنند. وقتی پروتئین در حالت طبیعی است،هسته هیدروفوب آنها مدفون است، و سطح پروتئین غنی از ریشه های هیدروفیل است، که به طور مطلوب با محیط آبی واکنش سطح هیدروفوب در معرض قرار می گیرد و منجر به تجمع یا unfolding می دهد. به محض آنها می شود. چاپرون های طبیعی به طور انتخابی به پروتئین های آنفولد شده توسط aggregation میانکنش های الکتروستاتیکی یا هیدروفوبی متصل می شوند، و آنها را از تجمع حفظ کرده و کمک می کنند که به شکل طبیعی خودشان فولد شوند. چاپرون ها مکررا برای بدست آوردن فعالیت بیولوژیکی پروتئین های نوترکیب به کار می روند. در این تحقیق سعی شده تا رفتار نوروسرپین آنفولد در شرایط مختلف فیزیکوشیمیایی از جنبه ساختاری و عملکردی تحت بررسی قرار گیرد. در این به عنوان یک چاپرون مصنوعی ساخته شد، که (cma) تحقیق نانوژل کیتوسان- مریستیک اسید (cma) دارای سایز زیر 50 نانومتر بودند. برای مطالعه ساختمان و عملکرد پروتئین در حضور نانوژل ، sem میکروسکوپ الکترونی ،ftir ، nmr در این تحقیق از تکنیک های مختلفی نظیر فلوریمتری ، اسپکتوفتومتری، دورنگ نمایی دورانی و استفاده شد. ،tem میکروسکوپ الکترونی را به عنوان یک چاپرون (cma) با استناد به نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان نانوژل مصنوعی برای جلوگیری از تجمع نوروسرپین ها و رسوب آنها بر روی سلولهای عصبی و نویدی برای درمان بیماری های ساختاری دانست .
لیلا عزیزی بهزاد لامع راد
سوبسترای اختصاصی آلکالین فسفاتاز هنوز آشکار نشده است و این آنزیم در بافتهای مختلف پستانداران به مقدار زیاد وجود دارد (morton .,et al (2003)). معمولاً اثرات جانبی داروهایی که مورد استفاده عموم میباشند، به طور کامل مشخص نشده است. تاکنون تاثیر چند داروی محدود بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز مطالعه شده است. همچنین اثرات کینتیکی برخی از داروها بر این آنزیم مشخص شده که از جمله میتوان تأثیر داروهای لانزوپرازول و وانادات را ذکر کرد که به ترتیب اثرات مهارکنندگی غیررقابتی و رقابتی بر آنزیم آلکالین فسفاتاز دارند.لانزوپرازول مهارکننده گروه فسفات است که با استفاده از tnap ایزوله شده نشان داده شد که اثر غیر رقابتی بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز دارد. لانزوپرازول برای درمان آرتریت استخوان و در درمان بیماری gasteroeso reflex disease به کار می رود . (roberts., et al (2006)) در تحقیقی دیگر که توسط دکتر محمد شیرازی و همکارانش آنجام دادند ? اثر 1میلی مولار وانادات بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز را در ph=7.5 با km=0.1mm بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که با اضافه کردن مهارکننده وانادات به آنزیم آلکالین فسفاتاز در همین ph مقدار ثابت کینتیکی تغییریافت و به کمتر از 5میلی مولار رسید. (shirazi et al., 1981) در تحقیقی دیگر دکتر چن و همکارانش اثر فسفوناتها و آنالوگهای فسفات را نیز بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز در ph=7.5 بررسی کردند. آنالوگهای فسفات عبارتند از: phenylene- 1,3-diphosphonate?2,6- dinitrophenylphosphonate وphosphonoasetaldehyde این آنالوگها به عنوان مهارکننده های رقابتی آنزیم آلکالین فسفاتاز شناخته شدند که دارای مقادیر km با رنج های 16-18m می باشند. (chen et al., 1996) در تحقیقی دکتر فاطمه فولادی و همکارانش در سال 2004 میلادی اثر کریستال هروئین را بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز بررسی کردند.همانطور که می دانیم کریستال شکل خاصی از هروئین است و مصرف آن موجب عوارض خاص کبدی می شود.بنابراین ارزیابی آنزیم آلکالین فسفاتاز می تواند برای ارزیابی اثرات زیان بخش این ماده مخدر مفید می باشد و به این نتیجه رسیدند که ارتباط معنی داری بین اثر کریستال و مقدار آنزیم آلکالین فسفاتاز وجود دارد.به این معنی که کریستال هروئین باعث کاهش عملکرد آنزیم آلکالین فسفاتاز می شود. در این تحقیق همانطور که بیان گردید، مطالعات کینتیکی و مولکولی اثر داروی ترامادول بر روی آنزیم آلکالین فسفاتاز کلیهی موش سوری صورت گرفته است. در بررسی کینتیکی آنزیم آلکالین فسفاتاز، با توجه به نمودارهای میکائیلیس – منتن و لنیویور – برک ترسیم شده، اثر ترامادول، اثری مهاری تشخیص داده شد. بدین صورت که ترامادول سبب کاهش سرعت ماکزیمم آنزیم آلکالین فسفاتاز کلیه ی موش شده و اثر مهارکنندگی غیر رقابتی برآنزیم آلکالین فسفاتاز دارد. در این بررسی به کمک نمودار لینویور-برک km=0.282mm محاسبه گردید.برای محاسبه ی ki از روش دیکسون استفاده شد.با کمک این روش تاثیر غلظتهای مختلف از مهار کننده بر کینتیک آنزیم آلکالین فسفاتاز در غلظتهای مختلف از سوبسترا،بررسی گردید.همانطور که ذکر گردید ic50=0.1mmبه دست آمد.بدین معنا که در غلظتی برابر0.1mm از ترامادول 50?از فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز مهار می شود. در مطالعات ساختمانی، تغییرات ساختاری که داروی ترامادول به هنگام اتصال بر ساختمان سومآنزیم آلکالین فسفاتاز کلیهی موش اعمال میکند، توسط دستگاه فلورسانس مورد بررسی قرار گرفت. در این بخش مطالعات ساختاری مربوط به تغییرات ساختار سوم آنزیم آلکالین فسفاتاز در اثر مواجه با داروی ترامادول به وسیلهی دستگاه فلورسانس، که برانگیختگی در طول موجهای 275 نانومتر (مربوط به اسید آمینه تیزورین) و 280 نانومتر (مربوط به اسید آمینه تریپتوفان) مورد بررسی قرار گرفت، تغییرات ساختاری ملاحظه شد. بلند بودن پیک نشر در طول موج 275 نانومتر در آنزیم خالص بر این مسئله تأکید دارد که زیر واحدهای تیروزین در درون پروتئین و در محیطی غیرقطبی قرار دارند. زمانی که سوبسترا به آنزیم افزوده میشود، شدت فلورسانس کاهش و طول موج نشر آن افزایش مییابد که سبب کوئنچینگ شده و موکد به سطح آمدن تیزورینها میباشد. در نتیجه میتوان گفت که پس از اتصال سوبسترا، اسید آمینههای تیروزین در یک محیط قطبی قرار گرفتهاند. همین روند هنگامی که مهارکننده بهآنزیم اضافه میشود، مشاهده میگردد. در گرافهای به دست آمده بوسیله دستگاه فلورسانس، برانگیختگی در طول موج ، 280 نانومتر در آنزیم خالص حاکی از کوتاه بودن پیک نشر درطول موج 315 نانومتر بود که نشان دهنده حضور تریپتوفانها در سطح پروتئینی آنزیم در محیط قطبی میباشد. با افزودن سوبسترا و مهارکننده به آنزیم افزایش همزمان طول موج و شدت نشر فلورسانس نشان میدهد که زیر واحدهای تریپتوفان از سطح به درون آنزیم نفوذ کرده و از محیط قطبی دور شده و به محیطی غیرقطبی منتقل شدهاند. با توجه به نمودارهای ترسیم شده شدت بر علیه غلظت ترامادول میتوان مشخص نمود که تعداد تریپتوفانها نسبت به تعداد تیروزینها در آنزیم کمتر میباشد. در نهایت از نتایج کینتیکی و ساختاری این مطالعات میتوان اینطور پیشنهاد نمود که اتصال مهارکننده به آنزیم در مکانی به غیر از جایگاه فعال بوده، به طوری که این اتصال سبب تغییر ساختمانی آنزیم شده و موجب مهار غیررقابتی آنزیم میگردد. پیشنهادات : با توجه به اینکه آنزیم آلکالین فسفاتاز آنزیمی است که در بافتهای بدن به خصوص کلیه و کبد فعال است و عملکرد خیلی مهمی دارد به طوری که نقص در این آنزیم ایجاد فرمهای شدید هیپوفسفاتازی و بیماریهای کبدی می نماید و به دنبال بیماری کبدی عملکرد آنزیمی بدن مختل شده که در نهایت منجر به مرگ میشود. در نتیجه پیشنهاد می شود که بررسی این آنزیم بر روی کبد نیز انجام می گیرد و همینطور تغییر ساختمانی آنزیم آلکالین فسفاتاز در کبد مورد بررسی قرار گیرد.
نرجس نعیمی بهزاد لامع راد
در کشورهای نفت خیز، نفت به عنوان یک عامل مهم در آلودگی محیط زیست محسوب می شود. خاک آلوده به نفت از طریق تاثیر روی گیاهان و میکروارگانیسم های داخل خاک می تواند صدمات جبران ناپذیری بر محیط زیست وارد سازد. مسأله آلودگی خاک در اثر نشت مواد نفتی از لحاظ ژئوتکنیکی حائز اهمیت است. نشت این مواد از مخازن باعث ایجاد حجم عظیمی از خاک آلوده می گردد. در اثر فرآیندهای فیزیکی ـ شیمیایی که بین آلاینده و خاک رخ می دهد رفتار ژئوتکنیکی تغییر می کند. در این مطالعه تاثیر حضور نفت در خاک بر فعالیت آنزیم پر اکسیداز ریشه و ساقه گیاه عدس انجام شد، دو گروه کنترل و آلوده را انتخاب کرده و پس از مراحل آماده سازی آنزیم پراکسیداز و اضافه کردن نشانگر گوئیکول و h2o2 مطالعات کینتیکی آنزیم پراکسیداز و فعالیت آنزیم در ph و دماهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به داده های به دست آمده از دستگاه اسپکترو فتومتر و رسم نمودار لینیورـ برک برای تغییرات سرعت در غلظت های مختلف پراکسید هیدروژن برای نمونه های شاهد و آلوده به نفت خام رسم شد و فاکتورهای کینتیکی آن محاسبه شد. نتایج نشان داد که vmax در ساقه آلوده کمتر از ساقه شاهد است در حالی که km در ساقه آلوده بیشتر از ساقه شاهد می باشد. از مقایسه دو حالت ریشه شاهد و آلوده، به این نتیجه می رسیم که vmax و km ریشه آلوده کمتر از ریشه شاهد است از مقایسه فعالیت آنزیم در ریشه و ساقه آلوده مشاهده می شود که فعالیت آنزیم پراکسیداز در ریشه آلوده بیش از ساقه آلوده است و این در حالی است که فعالیت این آنزیم در نمونه کنترل ریشه و ساقه تقریباً یکسان است از نتایج بدست آمده می توان پیشنهاد نمود که در شرایط محیط استرس زا (خاک آلوده به نفت) فعالیت آنزیم پراکسیداز در ریشه و ساقه آلوده نسبت به ریشه و ساقه شاهدکاهش یافته است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که تمامی نمونه ها دارای حداکثر فعالیت در ph=4 می باشد و در ph=3 و ph=9 آنزیم هیچ گونه فعالیتی را از خود نشان نمی دهد. حداکثر فعالیت آنزیم در ساقه شاهد در دمای30درجه سانتی گراد بود و در ساقه آلوده در دمای 20 درجه سانتی گراد مشاهده شد در حالیکه در ریشه هر دو نمونه شاهد و آلوده حداکثر فعالیت در دمای 20 درجه سانتی گراد مشاهده شد. و در دمای بالاتر از 60 درجه سانتی گراد هیچ گونه فعالیتی از خود نشان نداد. با نگاه کلی به مطالعاتی که در گذشته انجام گرفته مشخص شد که تاکنون مطالعه ای برای بررسی فعالیت آنزیم پراکسیداز گیاه عدس انجام نگرفته است. اما یکسری مطالعات در مورد فعالیت آنزیم پراکسیداز بر روی گیاهان مختلف صورت گرفته که در قسمت زیر به آنها اشاره می شود: ? در مطالعه ای که توسط مهوش هادوی و همکارانش در سال 88 بر روی گیاهچه پسته انجام دادند این نتیجه حاصل شد که در شرایط استرس زا (مثل آلودگی با قارچ آسپرژیلوس) فعالیت آنزیمی پراکسیداز در طی روزهای مختلف رشد افزایش چشم گیری داشته است در حالی که در مطالعه حاضر، فعالیت آنزیم در نمونه های ساقه و ریشه شاهد افزایش یافته و در نمونه های ساقه و ریشه آلوده کاهش یافته است. ? در مطالعه ای که توسط مه لقا قرپانلی و همکارانش در سال 1388 بر روی گیاه نو و اسطوخودوس انجام دادند تحقیق نشان داد که میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در مناطقی با آلودگی هوا نسبت به مناطق پاک افزایش یافته است. در حالیکه نتایج این تحقیق نشان داد که فعالیت آنزیم پراکسیداز در نمونه آلوده با نفت نسبت به شاهد کاهش یافته است. ? در مطالعه دیگری که توسط فرودعلی خزائی و همکارانش در سال 89 بر روی میوه سیب رقم زرد جهت بررسی تغییرات میزان آنزیم پراکسیداز پس از مایه زنی با یک باکتری آنتاگونیست pseudomonas fluoreseens و قارچ penicillium expansum انجام شد. مشاهده گردید که میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان فنل کل در میوه های سیب تیمار شده با باکتری و قارچ در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معناداری دارد که می تواند دلیلی بر القای این ترکیبات دفاعی در میوه سیب توسط باکتری pseudomonas fluoreseens باشد.) ? در تحقیقی که توسط لیلا غمساری و همکارانش در سال 2006 بر روی عصاره ساقه پیاز برای فعالیت گوئیکول پراکسیداز انجام شد ماگزیمم فعالیت این آنزیم در ph=7.5 مشاهده شد. فعالیت آنزیم در ph<4 و ph>10 کاملاً از دست می رفت. الگوهای km و vmax در تمامی نمونه های استخراج شده از ساقه پیاز مشابه بودند. در مطالعه ما نیز بیشترین فعالیت آنزیم در ph=4 بود و آنزیم در ph=3 و9 ph=هیچ گونه فعالیتی از خود نشان نداد. ? در مطالعه ای که توسط سپیده معتمد و همکارانش در سال 88 بر روی گیاه سویا برای تخلیص آنزیم پراکسیداز انجام دادند نشان داده شده که آنزیم تا دمای 85 درجه سانتی گراد پایدار است و فعالیت بهینه خود را در دمای 65 درجه سانتی گراد نشان داد. آنزیم در گستره ph از 3 تا 9 پایدار است و ph بهینه آن در 6 است. در مطالعه ما حداکثر فعالیت در دمای 30 درجه سانتی گراد بوده و آنزیم در دمای بالای 60 درجه سیلسیوس هیچ گونه فعالیتی را از خود نشان نمی دهد و بیشترین فعالیت آنزیم در ph=4 می باشد. ? در آزمایشات ستا و همکاران در سال 2000 مشخص شد که فعالیت آنزیم پراکسیداز در میوه های پاپایای انبار شده در دمای 5 درجه سیلسیوس بیشتر از میوه های انبار شده در دمای c°15 است. ? lagramini و همکاران در سال 1990 و samson و همکاران در سال 2001 به طور جداگانه نشان داده اند که آلوده شده گیاه تنباکو توسط ویروس موزائیک تنباکو، باعث القای بیان دو نوع ایزوزیم های آنزیم پراکسیداز در برگ های آلوده و غیرآلوده گیاه می شود. ? macrae وfergusson در سال 1981 طی تحقیقی دریافتند که بر اثر ایجاد تنش، ابتدا آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز فعال می شود که همراه با nadph اکسیداز باعث افزایش h2o2 می گردد. این امر سبب فعال شدن آنزیم هایی چون پراکسیدازها، کاتالاز و اکسیدازهای وابسته به آنها که در امر دفاع دخالت دارند، می گردد. با توجه به نتایج بدست آمده و مشاهده تغییر فعالیت آنزیم در ریشه و ساقه آلوده نسبت به شاهد می توان این طور پیشنهاد نمود که آسیب هایی که در اثر حضور نفت به ریشه و ساقه وارد شده سبب تخریب سلول ها شده بطوریکه زرد شدن برگها و ساقه و تحلیل رفتن ریشه کاملأ مشهود بود. این آسیب ها به همراه کاهش فعالیت پراکسیداز مشاهده شد. در واقع می توان این طور عنوان نمود که با آنکه نفت یک محیط آلوده کننده و استرس زا می باشد و مطالعات گذشته نشان داده که حضور شرایط استرس سبب افزایش فعالیت پراکسیداز می شود ولی در مطالعه حاضر حضور نفت سبب آسیب به ریشه و ساقه شد که به این خاطر فعالیت آنزیم پراکسیداز کاهش نشان داده شده است.
فایضه مهان فر رضا حاجی حسینی
پس از یائسگی درزنان با کمبود استروژن سرعت کاهش استخوان افزایش می یابد و به پنج درصد در سال می رسد که این کاستی ممکن است با کاهش تدریجی میزان هورمون رشد در اثرافزایش سن ارتباط داشته باشد بنابراین مطالعه با هدف بررسی رابطه وضعیت ترشحی gh-0 وgh-60 و gh-90، (igf1)1 و igfbp3 درخانمهای یائسه صورت گرفته است (jonatan s berek 2002).
آتوسا گلشاهی بهزاد لامع راد
در این پایان نامه، سعی شده است، به بررسی اثر انگشت متابولوم بیماری آرتریت روماتوئید به کمک رزنانس مغناطیسی هسته و متابونومیکس پرداخته شود. آرتریت روماتوئید، بیماری اکتسابی سیستمیک مزمن بافت همبند، با علتی ناشناخته است، که عمدتاً مفاصل را درگیر کرده و منجر به تخریب غضروف و ایجاد ضایعات استخوانی میشود. شیوع این بیماری در بانوان، سه برابر بیش از مردان است. در کل، هیچ روش خاصی، برای پیشگیری از این بیماری، وجود ندارد. متابونومیکس بر پایهnmr، برای آنالیز سریع نمونه های بیولوژیکی مناسب بوده و روش اسپکترو سکوپی1hnmr ، نسبت به روشهای دیگر آنالیز، ارجحیت دارد. زیرا این روش، زیان آور نبوده و از طرفی بسیار کوتاه و مقرون به صرفه است. بعلاوه، این روش تنها نیاز به مقدار اندکی از نمونه (بدون نیاز به پیش تیمار)، برای انجام آنالیز، دارد. هدف از این تحقیق، شناسائی پروفایل متابولیکی بیماری آرتریت روماتوئید و مشخص نمودن بیو مارکرها وتشخیص زود هنگام بیماری است. بدیهی است، تشخیص زود هنگام این بیماری، تاثیر زیادی در کیفیت زندگی و روند بهبود این دسته از بیماران دارد. برای انجام تحقیق، از سرم خون12بیمار (4 مرد و 8 زن)، که در فاز فعال بیماری بودند و16 فرد سالم همگون از نظر جنس و سن، استفاده شد. در ابتدا سرم خون تمام نمونه ها، برای انجام تست های بیوشیمیایی anaوanticcp و اوره و انجام طیف سنجی nmr جداسازی شد. سپس طیف های nmr، به کمک نرم افزار prometabدر محیطmatlab، آنالیز و متابولیتهائی که اختلاف معنا داری داشتند، به کمک پایگاههای اینترنتی نظیرwww.metabolomics.ca،www. metpa.ca ،www.msea.ca جداسازی شدند. با این روش، ما موفق به شناسائی مسیرهای بیوشیمیائی تغییر یافته بیماران، نسبت به افراد سالم، همچنین شناسائی بیومارکرهایی نظیر آلفا هیدروکسی ایزوبوتیریک اسید، لاکتیک اسید، سوبریک اسید، 2- کتو هگزانوئیک اسید، پیملیک اسید و دودسنوئیک اسید، نرونیک اسید، برای تشخیص زود هنگام بیماری شدیم.
سمیه مودب محمدعلی شکرگزار
نانوتکنولوژی زمینه بسیار خوش آتیه ای برای ظهور کاربردهای جدید در کلیه علوم و ازجمله علوم پزشکی می باشد با این وجود فقط تعداد معدودی از نانوذرات بطور معمول برای اهداف پزشکی مورد استفاده قرار می گیرند که یکی از نانوذرات باارزش نانونقره می باشد. عموماً ذرات نانونقره کوچکتر از 100 نانومتر می باشد و نقره در سایز نانو، خواص فیزیکی،شیمیایی و بیولوژیکی غیرمعمولی از خود نشان می دهد از طرفی نانونقره خواص آنتی باکتریایی قوی از خود نشان می دهد که بر اساس آن از ذرات نانونقره در موارد متعددی ازقبیل ایمپلنت ها،درمان زخمها ، سوختگی ها و ضدعفونی کننده های مختلف استفاده می شود. بنابراین استفاده از نانونقره در زمینه های مختلف و بطور ویژه در زمینه بهداشت و پزشکی روزبروز در دنیا در حال گسترش می باشد و به دنبال آن توجه زیادی به اثرات سمی و محیطی این نانوذره جلب می شود، ولی با وجود گسترش کاربرد نانونقره، مطالعات کمی در این مورد انجام شده و اطلاعات کمی از اثرات سمیت و اندرکنش بین این ماده با سلولهای بدن در دست است. در این بررسی میزان سمیت غلظت های مختلف ذرات نانونقره تولید شده بوسیله شرکت نانونصب پارس که در سایزهای حدود حداقل 4 نانومتر بوده و نانوسید نام گرفت بصورت in vitro بر روی رده های سلولی g292 (استئوسارکومای انسانی) ، hf2 (فیبروبلاست انسانی) و استم سل مزانشیمال انسانی مورد بررسی قرار گرفت، برای بررسی سمیت ابتدا مرفولوژی سلولها و سپس عملکرد میتوکندری در زمانهای مختلف و با استفاده از روش mtt assay بررسی شد و در نهایت روند مرگ سلولی با روش مولکولی pcr و تکنیک فلوسایتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج کسب شده در این بررسی نشان داد که نانوسید در مقادیر زیر ppm 2 اثرات سمی خاصی نشان نمی دهد ولی در غلظت های بالای ppm2 سمی بوده و از طریق اختلال در کار میتوکندری رشد سلول را متوقف می کند و نیز ثابت شد که سلولها در این شرایط دچارفرایند آپوپتوز می شوند
سمیه کلانکی سید کاظم موسوی زاده
اختلالات زنجیره بتاگلوبین طیف وسیعی از آنمی های با منشاء ژنتیک است که مهمترین آنها بتا تالاسمی ماژور است. این بیماری شایع ترین بیماری ژنتیکی تک ژنی در جهان محسوب می شود. امروزه عمومی ترین روش درمان این بیماری که به عنوان درمانی حمایتی انجام می شود تزریق مداوم واحدهای خونی است که به دنبال آن، بیماران دچار عوارض اضافه بار آهن شده و این اضافه باری خود موجب شروع عوارضی برگشت ناپذیر در ارگانهای اصلی بدن بیماران است. رسوب آهن به عنوان فلزی سنگین و انتقالی مسمومیت های حاد و شدیدی در بافتهای طحال، کبد و از همه مهمتر قلب این بیماران ایجاد می کند. سالهاست که برای کاهش عوارض مسمومیت اضافه بار آهن از داروهای آهن زدا یا همان شلاتورهای آهن به عنوان درمان مکمل در این بیماران استفاده می شود. تنوع این داروها در چند دهه اخیر کمی افزایش یافته و به خاطر مشکلات مصرف داروی دسفرال که معروفترین و شناخته شده ترین داروی آهن زدا محسوب می شود موجب شده، رو به سوی داروهای خوراکی و یا با تزریق آسانتر آورده شود. چرا که مشکلات تزریق دسفرال که شامل تزریقی طولانی مدت در حدود (10-8) ساعت در شبانه روز می باشد و توسط پمپهای ویژه ای انجام می شود بسیاری از بیماران تالاسمیک را از تزریق برحذر می دارد. تزریقی آرام که باید به مدت حدود(10-8) ساعت طول بکشد و این تزریق حداقل هفته ای 3بار انجام شود بسیار غیرقابل تحمل بنظر می رسد. در این تحقیق، کاری مقایسه ای میان داروی دسفرال و دارویی ابداعی که کاملاً بومی بوده و توسط متخصصین داخلی طراحی شده است و هم اکنون در مرحله فایلینگ ثبت اختراعات آمریکا می باشد انجام داده ایم. در این تحقیق ابتدا سمیت ساختار جدید طراحی شده را بررسی کردیم و بوسیله نتایج حاصله دوز و محدوده امن برای استفاده در بدن موجود زنده را یافتیم. پس از آن بر روی سلولهای پوششی روده (caco2 cell) که آنها را با آهن اضافه بار نمودیم، این دارو را آزمودیم، نتایج جمع آوری آهن اضافه بار در مقایسه با دسفرال، نتایجی کاملاً معنادار و بهتر بود. سپس این دارو را در بدن حیوان از نوع rat آزمودیم. به شکلی که حیوانات را حدود یک ماه با غذای غنی از آهن تغذیه کردیم و یک هفته پیش از شروع تزریق دارو هم، آهن تزریقی برای آنها تزریق نمودیم تا بدینوسیله از اضفه بار شدن آنها با آهن اطمینان حاصل کنیم. سپس آنها را در قفسهای متابولیک نگهداری کرده و پس از تزریق دارو، ادرار آنها را جمع آوری نمودیم تا میزان دفع آهن اضافه بار سنجیده شود. نتایج در مقایسه با دسفرال بسیار بهتر بودند و با اینکه تنها با چندبار تزریق طی یک هفته و آن هم بصورت صفاتی این نتایج حاصل شد، مزایای داروی ابداعی افزون گردید چرا که دسفرال باید مدت (10-8) ساعت و به آرامی تزریق گردد حال آنکه این دارو تنها با تزریق مرتبه ای مورد نظر است. در مجموع نتایج حاصل از این مطالعه، وجود برتری های زیاد داروی ابداعی را در مقایسه با دسفرال نشان داد و با توجه به بومی بودن این ساختار و انحصاری بودن شرکتهای خارجی تولیدکننده داروهای آهن زدا، ادامه این تحقیق نقطه امیدی است در دل بیماران تالاسمی که باید حتماً مورد توجه قرار گیرد.
حلیمه کابینی کهن بهزاد لامع راد
سلول های سرطانی در نتیجه تقسیم خارج از کنترل ایجاد می شوند، به سرعت رشد کرده متاستاز نموده و بافت های بسیاری را در گیر می کنند. آنتی ژن های سطحی در سلول های سرطانی دچار تغییر می شوند که به شناسایی آنها توسط سلول های ایمنی کمک می کند. از آن جایی که یکی از مهم ترین علل مرگ و میر در جوامع بشری سرطان می باشد، شناسایی و از بین بردن سلول های سرطانی از مهم ترین دغدغه های فکری می باشد. به طور کلی عصاره بسیاری از ادویه ها اثرات بالای مهار کنندگی بر کشت سلول های توموری نشان داده اند. زنجبیل گیاهی طبی بوده که دارای خواص ضدسرطانی و ضدقارچی می باشد. با این حال تأثیرات آنتی توموری آن برروی رده سلولی raji انجام نشده است. روش کار: در این مطالعه سلول های raji در محیط rpmi-1640 حاوی fbs و آنتی بیوتیک پنی سیلین- استرپتومایسین کشت گردیدند. سپس سلول ها با غلظت های مختلف زنجبیل از 5 تا 2000میکروگرم/میلی لیتر به مدت 24، 48 و72 ساعت کشت داده شدند و زیست پذیری سلول ها تعیین گردید. بعداز آن، سلول های raji بدون تیمار و سلول های تیمار شده با زنجبیل با استفاده از لیزینگ بافر لیز شده، برای تخلیص گلیکوپروتئین روی کیت گلیکوپروتئین برده شدند و سرانجام برای بررسی تغییرات ایجاد شده الکتروفورز گردیدند. نتایج: نتایج شمارش سلولی بیانگر ic50 در حدود غلظت 20 میکروگرم/میکرولیتر بود. نتایج الکتروفورز نمونه های تخلیص شده سلول های raji و سلول های raji تیمار شده با زنجبیل برده شده روی کیت o- glycan و total بیانگر این نکته بود که زنجبیل بر سیالیک اسید تأثیر گذار بوده و باعث کاهش آن می گردد به شرطی که سیالیک اسید در اتصال o-linked گلیکوپروتئین ها باشد. همچنین مشخص شد که زنجبیل تأثیری برسیالیک اسید n- linked و زنجیره قندها ی آزاد یا گالاکتوز وn استیل گالاکتوز آمین o-linked ندارد. همچنین زنجبیل بر گلیکو پروتئین هایی که در اتصال با مانوز هستند تأثیر گذار است و باعث کاهش آنها می شود.
سوگل مکنت خواه بهزاد لامع راد
آرتریت روماتوئید یک بیماری مزمن است که جزء بیماری های خود ایمنی به شمار می رود. در این بیماری ضایعاتی در مفاصل بروز می کند و ممکن است در ادامه سایر بافت های بدن نیز آسیب ببیند. تا کنون علت واقعی بیماری آرتریت روماتوئید شناخته نشده است ولی عوامل مختلف زمینه را برای ایجاد و یا تشدید بیماری مستعد می کنند. از جمله مهمترین آن ها عوامل ژنتیک، عامل هورمونی، عامل ویروسی و باکتریایی، عوامل تغذیه ای و محیطی و ... می باشد. این بیماری شایع ترین آرتریت التهابی به شمار می آید که حدود 2 1 % جمعیت - جهان به آن مبتلا هستند که میزان عناصر مختلف می تواند نش مهمی در ایجاد التها و درد و همننین بهبودی و پیشرفت درمان و تحرک مفاصل داشته باشد. نمونه های بیولوژیکی متنوعی به منظور سنج میزان این عناصر مورد آزمای قرار می گیرند. در این پژوه از سرم و مایع مفصلی به عنوان نمونه های بیولوژیک جهت سنج میزان عناصر روی، مس و سلنیوم و مشایسه ی این مشادیر با افراد سالم استفاده شده است. مشادیر روی و مس توسط دستگاه اسپکتروسکوپی جذبی اتمی با سیستم شعله و مشدار سلنیوم توسط دستگاه اسپکتروسکوپی جذبی اتمی سیستم کوره گرافیتی، در هر دو گروه سالم و بیمار سنجیده شده و نتایج با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 11 بررسی شد. میزان عنصر مس در مایع مفصلی و سرم بیماران نسبت به گروه شاهد افزای قابل توجه و میزان عنصر سلنیوم در مایع مفصلی و سرم بیمار نسبت به شاهد کاه داشت. میزان عنصر روی در 5/ سرم بیماران نسبت به گروه شاهد کاه و در مایع مفصلی افزای داشت ) 50 < p
سیمین فروغیان مسعود امانلو
سوپراکسیددیسموتاز (sods) یکی از مهمترین آنتی اکسیدانهائی است که از سلولها در مقابل آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو محافظت می کند. در این میان یافتن ترکیبات شیمیایی تازه ای که توانائی فعال سازی این آنزیم را داشته باشد از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا در این پژوهش از رویکرد محاسباتی جهت یافتن محرک های جدید آنزیم sod استفاده گردیده است. در این بررسی برروی 15 ترکیب شیمیایی سنتز شده توسط soulére etal (2003)و 10 ترکیب شیمیایی مشتق شده از این ترکیبات با استفاده از درخت واره های تصمیم گیری موجود در شیمی داروئی در مقابل آنزیم سوپراکسیددیسموتاز انسانی با pdbid: 1pu0 عملیات داکینگ انجام گردید. حاصل این غربالگری براساس آنالیز انرژی و ثابت مهارکنندگی (ki) ترکیب 3f بود که بدلیل شباهت ساختاری ترکیب 3f با خانواده ی فنوتیازین ها برروی شش داروی این خانواده آزمون اندازه گیری مهاری sod انجام گردید که نتایج مهاری آن همراه با ارزیابی انرژی حاصل از داکینگ رفتارهای متفاوت مهارکنندگی/فعال کنندگی برای این شش دارو را در مقابل آنزیم hssod نشان داد. براساس مطالعه رابطه ساختار و فعالیت نقش گروههای جانبی در حلقه ها فنوتیازین ها و توصیف عملکرد فعال سازی یا مهار آنزیم تأثیرگذار می باشد. براین اساس سه ترکیب تری فلوروپرازین، پرفنازین و فلوفنازین فعال کننده و سه ترکیب پرومتازین، تیوریدازین و کلرپرومازین مهارکننده ی آنزیم تشخیص داده شدند.
فریبا نخودی مهدی کمالی
چکیده سابقه و هدف: لیستریا مونوسیتوژنز یک باکتری گرم مثبت، پاتوژن داخل سلولی اختیاری و علت وقوع مسمومیت های غذایی و همچنین عامل بیماری های شدید در گروه های آسیب پذیر جامعه انسانی می باشد. روش استاندارد برای تشخیص این باکتری کشت میکروبی بوده که این روش بیشتر از 36 ساعت طول می کشد. لذا دست یابی به آزمونی که بتواند در هر شرایطی وجود این باکتری را در نمونه بالینی نشان دهنده، ارزشمند است .لیستریوزیز یکی از مهم ترین بیماری های منتقله از طریق مواد غذائی است. شناسایی سریع و دقیق این باکتری در پیشگیری از موارد عفونت نقش زیادی دارد. هدف از این تحقیق تشخیص سریع مولکولی این میکروارگانیسم با استفاده از ژن hlya به روش مولکولی ,pcr semi-nested pcr می باشد. مواد و روش ها: ابتدا نمونه در محیط مغذی کشت شد و سپس dnaاستخراج و با استفاده از روش pcrمورد ارزیابی قرارگرفت محصول pcrتوسط semi-nested pcr بررسی گردید. ژن hlya به عنوان ژن اختصاصی برای شناسایی لیستریا مونوسیتوژنز انتخاب و از سویه استاندارد لیستریا مونوسیتوژنز ptcc no 1163 استفاده شد. برای بررسی اختصاصیت از باکتری های دیگر مثل کلبسیلا پنومونیه 13883 atcc،3218atcc e.coli ، سالمونلا تیفی 1609 atcc، 25922 e.coli atcc، استافیلوکوکوس آرئوس 25923ptcc و برای استخراج dna از roche kit: cat no. 11 796 828 1 استفاده شد پس از الکترفورز در ژل آگارز 2/1% در دمای اتاق با اتیدیم بروماید رنگ آمیزی و مورد تایید قرار گرفت. محصول pcr، مجدداًpcr شد. یافته ها: در تعیین حساسیت این روش مشخص شد که شناسایی 103 × 6/1 از باکتری در ماده ی غذایی امکان پذیر می باشد. که در همه موارد نتیجه منفی بود. طی pcr اولیه قطعه 200 جفت بازی و در pcr دوم قطعه 138 جفت بازی semi-nested pcr تکثیر گردید. بحث و پیشنهاد: روش مولکولی به کار رفته در این مطالعه از سرعت حساسیت و اختصاصیت لازم برخوردار است و نتیجه گیری نهایی در3 تا 5 ساعت به دست می آید. به کارگیری این روش در آزمایشگاه ها، تشخیص سریع لیستریا مونوسیتوژنز را ممکن می-سازد. واژه های کلیدی: لیستریا مونوسیتوژنز ، ماده غذایی ،pcr، hlya، semi-nested pcr
الیزا مطاعی محمد حسن خادم انصاری
گلوتامین مهمترین و غالبترین اسیدآمینه موجوددرخون میباشدکه یک منبع آمینواسیدی آزاددرعضلات اسکلتی بوده و در بدن به عنوان منبع مهم انرژی عمل می کند.در تمرینات شدیدو طولانی مدت سطح گلوتامین پلاسما کاهش می یابدو نشانه هایی از تغییرات در متابولیسم گلوکز و هورمونهای متابولیکی مربوطه مشاهده می گردد که میتواند باعث ضعف,خستگی و نهایتاتحلیل عضلانی در ورزشکاران شود.جهت بررسی تاثیر مصرف مکمل گلوتامین بر سطح گلوکز خون سرمی و هورمونهای acth,cortisol,insulin,c-peptide,leptinوhgh بدنبال یک فعالیت شدیدورزشی تا حدواماندگی از 138 دانشجوی ورزشکار دعوت بعمل آمد که پس ازاعلام آمادگی,12 نفر بصورت تصادفی انتخاب شدند.افراد مورد آزمون در طی 45 دقیقه بعد از انجام تست بروس بر روی تردمیل,مکمل تهیه شده از گلوتامین با دوز 0/35 گرم بازای هر کیلوگرم از وزن بدن که در 500ccآب 10%گلوکزی حل شده و یا دارونما(500cc آب 10%گلوکزی)را مصرف نمودند.نمونه های خونی در 2 جلسه که در جلسه اول,قبل از تمرین,بلافاصله بعد از تمرین,پس از مصرف مکمل(گروه تجربی) یا دارونما(گروه کنترل)و در جلسه دوم,پس از مصرف مکمل یا دارونما,از افراد مورد آزمون اخذ شد.نمونه های خونی در هر جلسه بلافاصله بعد از جداسازی سرم تا وقت آزمایش در فریزر -20 نگهداری گردید.در این تحقیق,تست گلوکز به روش آنزیماتیکی و تستهای acth,کورتیزول,انسولین,hgh و c-peptide به روش کمی لومینسانس توسط دستگاه تمام اتوماتیک liaisonو تست لپتین به روش elisa اندازه گیری شدند.جهت بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از آزمایشات از روشهای آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس anova و آزمون تعقیبی توکی)استفاده گردید.نتایج:تحت اثر ورزش سخت تاحدواماندگی,بدن فرد دچار تغییراتی می گردد تا بتواند بیشترین انرژی را بدست آورده و با ضعف و کمبود قوای جسمانی و استرس مقابله نماید.از جمله این تغییرات افزایش مقدار کورتیزول,acth,hgh,انسولین و c-peptide سرمی خون فرد می باشد,در حالیکه میزان لپتین و گلوکز در این افراد کاهش می یابد.مصرف گلوتامین توسط ورزشکاران به عنوان یک مکمل غذایی,باعث گردید که گلوکز خون این افراد کاهش نیابد و متعاقب آن افزایشی در سطح سرمی کورتیزول,acth,انسولین,c-peptide مشاهده نشود و این بیانگر تاثیر مثبت گلوتامین بر سیستم متابولیکی فرد میباشد.از طرفی در مورد hghوleptin تغییر محسوس مشاهده نگردید.با انجام این تحقیق نشان داده شد که بین ورزش,سطح گلوتامین پلاسما و عملکرد سیستم متابولیسمی کربوهیدراتها و هورمونهای مربوطه ارتباط تنگاتنگی وجود دارد,بطوریکه می توان با استفاده از گلوتامین خوراکی از کاهش گلوکز و اثرات زیانبار افزایش کورتیزول و acth که باعث تخلیه عضلات از پروتئین می گردند و جرم عضلانی را کاهش می دهند,همچنین تاثیر نامطلوبی که بر سایر هورمونهای متابولیکی دارند,جلوگیری نمود.
محبوبه محمدیها سید ناصر استاد
مقدمه: لوسمی لنفوبلاستیک حاد (all) بدخیمی خونی رایجی می باشد که هر دو گروه کودکان وبالغین را مبتلا می کند. جهت درمان آن پروتکلهای شیمی درمانی متعددی وجود دارد که دارای عوارض توکسیک برای بیمار بوده و گاهی منجر به مقاومت دارویی می شوند. با وجود پیشرفت های قابل ملاحظه به دلیل این اثرات جانبی و مقاومت دارویی هنوز درمان ضعیف بوده وبنابراین نیاز به ایجاد درمانهای جدید برای کاهش اثرات سمی می باشد. اثرات ترکیبات طبیعی با خواص آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی توسط مطالعات مختلف تایید شده است. دارویhesa-a ، دارای منشاء طبیعی و حاوی مواد معدنی و عناصر نادر بوده که در آزمایشات کشت سلولی و مدلهای حیوانی، این فرآورده تأثیرات بازدارنده واضحی بر رشد سلولهای توموری بدون تأثیر منفی بر روی سلولهای سالم داشته است. مواد و روشها: hesa-a در نرمال سالین به عنوان محلول استوک تهیه )غلظت mg/m 80 و 4/7(ph= و سپس استریلیزه شد. پس از کشت و تکثیر سلولهایnalm6 ، سلولها با دوزهای 1، 2، 4 و 8 mg/ml تیمار شدند. پس از گذشت 72 ساعت میزان زنده بودن سلولها به روش رنگ آمیزی تریپان بلو بررسی گردید. میزان درصد بقاء سلولها به وسیله روش mtt و توسط الایزا ریدر در nm570 بررسی شده و در نهایت توسط فلوسایتومتری تاثیر دارو بر آپوپتوز و چرخه سلولی رده سلولی nalm6، مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: این مطالعه نشان داد که hesa-a واجد اثر سیتوتوکسیک و آنتی پرولیفراتیو وابسته به دوز بر علیه رده سلولی nalm6 می باشد و دوز mg/ml 2.8 به عنوان ic50 دارو برای این رده سلولی بدست آمد که در این دوز قادر به افزایش چند درصدمرگ سلولی و توقف چرخه سلولی در مرحله g2/m می باشد. نتیجه گیری: اگرچه مکانیسم دقیق عملکرد سیتوتوکسیسیتی hesa-a ناشناخته است اما اثرات آن را به اجزا و ترکیبات مهمی که در آن وجود دارد می توان نسبت داد ولی آنچه در این مطالعه مهم است اثر بخشی دارو بر مرگ سلولی و توقف چرخه سلولی در رده سلولی nalm 6 می باشد. واژگان کلیدی: لوسمی حاد، hesa-a، رده سلولی 6nalm، چرخه سلولی
آمنه السادات رحمانی مجتبی امانی
پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوست است که با تکثیر زیاد سلولی مشخص می شود. این بیماری زمانی اتفاق می افتد که سلولهای ایمنی از درم به اپیدرم جابه جا شوند و باعث تحریک و تکثیر سلولهای پوست می شوند. vascular adhesion protein -1 ، پروتئین چسبنده رگی نوع یک متعلق به آنزیمهای آمین اکسیداز است ، به طور پیوسته در اندوتلیال عروق کبد بیان می شود. در چندین بیماری اتوایمن بیان بالای آن روی عروق نشان دهنده این است که در پیشرفت واکنش التهاب مهم است. vap-1 مولکولی چسبنده با فعالیت آنزیمی است که در پروسه مهاجرت لنفوسیتها در جایگاه التهاب شرکت می کند. به علاوه چندین مطالعه روی متابولیسم لیپیدها نشان داد سطح سرمی لیپیدها در بیماران پسوریازیس متفاوت است. هدف ما ارزیابی vap-1، پروفایل لیپید پلاسما، آپولیپوپروتئینها (a1 , b) و لیپوپروتئین (a) به منظور مقایسه در بیماران پسوریازیس و افراد سالم بود. ما غلظت سرمی vap-1 ، لیپیدها ، لیپوپروتئینها ، آپولیپوپروتئینها در 90 فرد پسوریازیس و 90 فرد کنترل که از نظر سن با هم مطابقت داشتند مشخص کردیم. غلظت سرمی vap-1 با روش elisa ارزیابی شد. lp (a) , apo a1 و apo b توسط روش ایمنو توربیدومتریک و لیپیدها و لیپوپروتئینها با روش آنزیمی اندازه گیری شد. میانگین سطوح کل کلسترول، ldl ، apo b و vap-1 در بیماران پسوریازیس به طور معنی داری نسبت به افراد سالم بالاتر (p<0.05) بود. افزایش میزان غلظت vap-1، ,ldl apo bو کلسترول در سرم با پاتوژنز بیماری پسوریازیس در ارتباط است در بیماران پسوریازیس بالا رفتن vap-1 با بالا رفتن lp (a) (p=0.025) در ارتباط است. افزایش سطح (lp (a ممکن است روی بیان vap-1 یا فعالیت آن در چسبندگی و مهاجرت سلولهای t و بنابراین افزایش فاکتور ریسک بیماری و پیچیدگی آن موثر باشد. این مطالعه نشان داد که بالا رفتن سطح سرمی vap-1 و لیپید به طور معنی داری در پسوریازیس معمول تر است و این حقیقت ممکن است مسئول شیوع بیماری قلبی عروقی در بیماران پسوریازیس باشد. به نظر می رسد غلظت سرمی کلسترول، apo b ، ldl و vap-1 در پسوریازیس اطلاعاتی درمورد مانیتورینگ و درمان بیماری فراهم کند.
مرضیه اژدری نوشین نقش
در سالهای اخیر نانوتکنولوژی در صنایع مختلف وپزشکی گسترش یافته است در این میان نقش نانومواد ونانوپودرها در این دگرگونی بزرگ انکار ناپذیر است گزارش های اخیر در زمینه بیولوژیکی بر روی اندازه و شکل و قابلیت جذب آنها تاکید دارد. به دلیل خاصیت بی اثر بودن شیمیایی طلا در برای انسان استفاده می شده است در این مطالعه از نانوذرات طلا با قطر 20 نانومتر وبه شکل کروی ودر 3 غلظت مختلف ppm25و 50و 100 به مدت 14 روز وبه روش تماسی وتزریق داخل صفاقی در موش سوری نر استفاده شدو بعد از آنالیز پاتولوژی کلیه وآنزیم های شیمیایی(آلکالن فسفاتاز و کراتین کیناز وقند خون) واثر سمیت آنها در بعضی گروه ها مشاهده شد.
فرشته پناهنده فرزاد اسدی
چکیده لیپوتوکسیسیتی ازدیاد غلظت چربی داخل سلولی یا بافتی است که از طریق مکانیسم های مختلف موجب بروز اثرات مخرب در سلول و یا در نهایت مرگ سلول خواهد شد. بیماریهای قلبی_عروقی ناشی از لیپوتوکسیسیتی در جمعیت انسانی و همچنین برخی از گونه های حیوانی به طور چشمگیری در حال افزایش می باشند. یافته های متعدد حکایت از آن دارد که تاثیر اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در بروز لیپوتوکسیسیتی سلولی متفاوت از هم می باشند. برخی از اسیدهای چرب نظیر اسید لینولنیک واسید لینولئیک می توانند در جلوگیری از بروز لیپوتوکسیسیتی و آپوپتوزیس در سلول های کبدی موش صحرایی مبتلا به لیپوتوکسیسیتی موثر باشند. در این راستا، تاکنون تاثیر اسید لینولنیک واسید لینولئیک بر عضلات قلبی مبتلا به لیپوتوکسیسیتی مورد مطالعه قرار نگرفته است. از این رو مطالعه ی تاثیر اسید لینولنیک واسید لینولئیک بر شاخصه های لیپوتوکسیسیتی در سلول های عضلات قلبی، می تواند گام موثری در خصوص یافتن تاثیر این اسید چرب بر وضعیت سلول های عضله قلبی مذکور با هدف کاربرد بالینی آن باشد. در این مطالعه، ابتدا سلولهای بطنی قلب موش صحرایی بالغ جدا شده و سلول ها در پلیت های 24 خانه کشت داده شده و به صورت تصادفی در گروههای کنترل و درمانی با اسید پالمیتیک (mm5/0)، اسید لینولنیک (mm5/0) اسید لینولئیک (mm5/0) و ترکیب اسید لینولئیک ولینولنیک بااسید پالمیتیک (mm5/0+ mm5/0+ mm5/0) تحت درمان قرار گرفتند. نمونه گیری جهت ارزیابی میزان تری گلیسیرید سلولی، dag سلولی، dna fragmentation و درصد زنده مانی در زمانهای 24، 48 ساعت پس از کشت، از سلول ها اخذ شد. نتایج مطالعه ی اخیر نشان داد که اضافه کردن اسید لینولئیک واسید لینولنیک با اسید پالمیتیک باعث کاهش محتوای dag سلولی، افزایش میزان تری گلیسیرید سلولی، همچنین باعث کاهش میزان dna fragmentation و جلوگیری از مرگ سلولی در مقایسه با اسید پالمیتیک شد. در نتیجه تجویز همزمان اسید لینولئیک واسید لینولنیک با اسید پالمیتیک باعث جلوگیری از بروز اثرات سمی اسید پالمیتیک بر روی سلولهای مذکور گردید.
فاروق مظفریان بهزاد لامع راد
تغییر ساختار ناشی از پیچش های نامناسب بیش از 20 پروتئین و پپتید با توالی و ساختار مختلف که به صورت طبیعی در بدن وجود دارند باعث تشکیل فیبریل های آمیلوییدی و به طبع آن بیماری های مربوطه می شوند. ساختار فضایی و شکل سه بعدی آمیلوییدها ارتباط موثری با سمیت آنها بر سلول دارد. لیزوزیم نیز به عنوان یک پروتئین آنزیمی و مدل پروتئین های کروی در ایجاد بیماری های نقش موثری ایفا می کند. فیبریل های لیزوزیم تحت شرایط (in vivo) سیستمیک آمیلوییدی در بدن شدیدا اسیدی قابل مشاهده می باشد. مهار فیبریلاسیون ph با دمای بالا و (in vitro) آزمایشگاهی استاکینگ و هیدروژنی ?-? توسط داروهای دارای حلقه های آروماتیک از طریق برهمکنش های ثابت شده است. در این تحقیق خصوصیات ساختاری و کینتیک این پروتئین در حضور و عدم حضور دو ریز مولکول گیاهی تاکسول و اولیوروپین به صورت جداگاه و با استفاده از روش هایی و (cd) جذب نوری قرمز کنگو، دو رنگ نمایی دورانی ،(tht) چون فلورسانس تیوفلاوین تی میکروسکوپ نیروی اتمی بررسی شد. مطالعات دو رنگ نمایی دورانی موید تشکیل ساختار بتای ناشی از تشکیل فیبریل های آمیلوییدی و تغییر ساختار آلفای لیزوزیم طبیعی می باشد. همچنین پس و tht از اضافه کردن غلظت های مختلف از تاکسول، نتایج حاصل از جذب نوری قرمز کنگو، نشر نشان می دهد که با افزایش غلظت تاکسول میزان ساختارهای بتای در مقایسه با حالت فیبریل cd شده، کاهش قابل توجهی پیدا می کند و ساختار پروتئین طبیعی بهتر حفظ می شود. با بررسی کینتیکی اثر تاکسول، ثابت سرعت رشد فیبریل و زمان تأخیری فاز اولیه در غلظت های مختلف بدست آمد و مقایسه گردید. نتایج حاصل از اثر اولیوروپین در غلظت های مختلف به گونه ای دیگر بود. اولیوروپین به دلیل داشتن دو گروه هیدروکسیل روی حلقه فنلی، همانند تاکسول نتوانست با بخش هیدروفوب لیزوزیم واکنش دهد و اثر مهاری بر تولید فیبریل بگذارد. در این تحقیق برای اولین بار اثر ترکیبات دارویی این دو ترکیب در مهار فرآیند فیبریلاسیون لیزوزیم مورد بررسی قرار گرفت.
ابراهیم عظیمی مجید گلکار
توکسوپلاسموز یک بیماری مشترک بین انسان و دام است که توسط انگل اجباری درون سلولی، توکسوپلاسما گوندی، ایجاد می شود. در افرادی که از سیستم ایمنی سالمی برخوردارند، عفونت اولیه معمولاً عوارض خفیفی ایجاد می کند. ولی در نوزادانی که عفونت را به طور مادرزادی دریافت کرده اند، ممکن است منجر به عوارض خطرناکی مثل عقب ماندگی ذهنی، کوری و یا حتی مرگ شود. همچنین در افراد دارای نقص سیستم ایمنی مانند مبتلایان به ایدز و افراد دریافت کننده پیوند اعضاء، ابتلا به عفونت اولیه یا عود آن می تواند عوارضی چون آنسفالیت کشنده توکسوپلاسمایی ایجاد کند. بنابراین پیشگیری یا تشخیص صحیح و به موقع عفونت برای اقدامات درمانی اهمیت می یابد و می تواند از تعداد و شدت موارد عفونت بکاهد. تشخیص توکسوپلاسموز معمولاً به روش های سرولوژیک به ویژه تست الایزا صورت می گیرد. در کیت های تجاری موجود برای الایزا عمدتاً از مجموعه آنتی ژن های تخلیص شده از انگل استفاده می شود. در این راستا انگل در محیط های کشت سلولی یا مایع صفاقی موش کشت داده می شود و در نتیجه امکان آلودگی آنتی ژن های انگلی به مواد غیر انگلی منشاء گرفته از کشت یا مایع صفاقی وجود دارد. به این ترتیب کیفیت آنتی ژن ها در سری های مختلف تولید یکسان نخواهد بود و همین امر سبب می شود استانداردسازی تست، با مشکل مواجه شود. علاوه بر این فرایند تهیه آنتی ژن های طبیعی انگل پر زحمت و پر هزینه است. این در حالی است که پیشرفت فناوری dna نوترکیب امکان تولید آنتی ژن های نوترکیب را فراهم آورده است. تولید ارزانتر و استاندارد سازی ساده تر تست های تشخیصی از مهمترین مزایای آنتی ژن های نوترکیب می باشد. از آنجایی که پاسخ آنتی بادی های igm در درصد قابل ملاحظه ای از افراد، ماه ها یا حتی سال ها پس از کسب عفونت، مثبت باقی می ماند، تمایز صحیح میان عفونت حاد و مزمن به ویژه در زنان باردار، اهمیت فوق العاده ای دارد. با انتخاب صحیح آنتی ژن های نوترکیب که مارکر عفونت حاد یا مزمن هستند، می توان عملکرد تست های تشخیصی را در جهت تفکیک و تمایز مراحل عفونت بهبود بخشید. واکسن های نوترکیب dna و پروتئین، همراه با ادجوانت های مناسب با القاء پاسخ ایمنی سلولی قوی، امید زیادی در پیشگیری از عفونت های داخل سلولی از جمله توکسوپلاسما ایجاد کرده اند. مطالعات نشان داده است که آنتی ژن های راپتری (rop1)انگل، قادر به ایجاد پاسخ ایمنی قوی همورال و سلولی هستند. از این رو بررسی های زیادی جهت ارزیابی پتانسیل انواعی از این آنتی ژن ها به صورت نوترکیب برای اهداف پیشگیری و تشخیص صورت گرفته است. از این بین آنتی ژن rop1 به عنوان یکی از آنتی ژن های راپتری انگل که شاخص مرحله حاد عفونت است، می تواند در تشخیص عفونت اولیه یا حاد که در مورد زنان باردار اهمیت ویژه ای دارد و نیز جهت ایمن سازی به صورت واکسن dna مفید باشد. با وجود مطالعات انجام شده در این رابطه، تا کنون در مطالعات محدودی پروتئین rop1 به تنهایی در جهت اهداف مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. از این رو در این تحقیق سعی شد به عنوان اولین گام، ژن rop1 کوتاه شده از ژن rop1 کامل سویه rh ایران کلون و محصول پروتئینی این ژن به منظور ارزیابی های بیشتر بیان شود. در این راستا یک جفت پرایمر اختصاصی با استفاده از توالی ژن rop1 موجود در پایگاه داده های genbank طوری طراحی شد که پس از تکثیر ژن به روش pcr و با استفاده از الگوی ژنوم، بخش عمده توالی سیگنال پپتید و همچنین بخش عمده دارای کدون های نادر حذف شد و جایگاه های شناسایی دو آنزیم محدودالأثر ndei و xhoi در دو انتهای 5 و 3 ژن قرار گرفتند. محصول pcr در ناقل کلونینگ ptz57r/t کلون شد. پس از غربالگری، پلاسمیدهای نوترکیب با هضم آنزیمی تأیید شدند و آنالیز تعیین توالی،99% شباهت بین ژن rop1 کلون شده و توالی موجود در genbank را نشان داد. سپس ژن rop1 توسط آنزیم های ndei و xhoi از پلاسمیدهای نوترکیب ptz57r/t-rop1 بریده و در ناقل بیانی pet-28b(+) زیرکلون شد. پلاسمیدهای نوترکیب تأیید شده با هضم آنزیمی برای بیان پروتئین rop1 به میزبان های بیانیe. coli ,bl21-plyss(de3) rosetta(de3) و bl21-ai منتقل شدند. بیان پروتئین نوترکیب در سلول های ترانسفورم شده e. coli با آنالیز sds-page بررسی شد. نتیجه این آنالیز باند حدود70 کیلو دالتونی مربوط به پروتئین نوترکیب را در نمونه باکتریایی پس از القاء نشان داد. پس از بهینه سازی شرایط بیان، مشاهده شد که سویه میزبان بیانی بیشترین تأثیر را در میزان بیان پروتئین نوترکیب دارد بطوریکه بیان در سویه rosetta(de3) از باکتری e. coli با داشتن پلاسمیدی که trna های مربوط به کدون های نادر در e. coli را کد می کند بهتر از سویه ی bl21-plyss(de3) شد. همچنین بیان در سویه bl21-ai که همزمان با iptgو l-arabinose در محیط با1/0 درصد گلوکزالقا می شود خیلی از دو سویه ی دیگر بیشتر بود که این ممکن است بدلیل اینکه این سویه از بیان نشتی جلوگیری کرده و باعث افزایش بیان پروتئین های سمی می شود، باشد. تأیید هویت و بررسی آنتی ژنیسیته پروتئین کوتاه شده rop1 توسط آنالیز وسترن بلاتینگ و با استفاده از نمونه سرم های افراد مبتلا به فاز حاد و مزمن و افراد منفی برای عفونت صورت گرفت. مشاهده باند حدود 70 کیلو دالتونی(به دلیل وجود اکتاپپتید پرولین –اسیدگلوتامیک همچنین بدلیل داشتن بار قوی نامتقارن به کندی در ژل حرکت می کند.) در سرم های فاز حاد و بدون واکنش در سرم های فاز مزمن آنتی ژن نوترکیب rop1 ، آنتی ژنیسیته آن را تأیید کرد و نشان داد که تلاش جهت تولید پروتئین نوترکیب آن در آینده ای نه چندان دور به تفکیک فاز حاد و مزمن در الایزا کمک می کند. بنابراین در گام های بعدی توانایی پروتئین نوترکیب rop1 در مطالعات واکسیناسیون و تشخیص عفونت توکسوپلاسما، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سحر تاجیک بهزاد لامع راد
مالاریا یکی از بیماری های مهم انگلی در کشورهای گرمسیری دنیا است. پلاسمودیوم فالسیپاروم انگل تک یاخته ای است که تب سه یک بدخیم را ایجاد می کند. آنتی ژن های پلاسمودیوم فالسیپاروم در سطح انگل یا در سطح سلول های آلوده ،کاندیداهای عمده جهت تولید واکسن می باشند، مانند: msp 1 و msp2 . کربوهیدرات های متصل به پروتئین های انگل مالاریا بعنوان اپی توپ های آنتی ژنیک مطرح بوده و بوسیله سیستم ایمنی میزبان تشخیص داده می شوند. بنابراین تصمیم به تخلیص آنتی ژنc-terminal msp1-19 و بررسی گلیکوزیلاسیون آن گرفته شد. انگل پلاسمودیوم فالسیپاروم در خارج از بدن میزبان و در شرایط in vitro با استفاده از روش trager and jensen کشت داده شد و با استفاده از روش raadfar میزان پارازیتمی تا 80% افزایش یافت. سپس سلول های انگل با بافر tkm مخلوط و اولترا سانتریفیوژ شدند. بدین ترتیب آنتی ژن های انگل پلاسمودیوم فالسیپاروم جدا و با روش sds-page الکتروفورز شدند.سپس با استفاده از ژل هایpreparative و روش الکتروالیوشن آنتی ژن مورد نظر تخلیص و با لوله های مخصوص تغلیظ شد، سپس الکتروفورز انجام شد و با رنگ آمیزی نیترات نقره رنگ و ایمونو بلاتینگ مورد بررسی قرار گرفت. آنتی ژن تخلیص شده بعد از رنگ آمیزی نیترات نقره و در روش ایمونوبلاتینگ تنها یک باند 19 کیلو دالتونی ایجاد نمود. بررسی گلیکوپروتئین ها با استفاده از کیت های qproteome o-glycan kit و qproteome total kit انجام شد و احتمال وجود گالاکتوز، n- استیل نورامینیک اسید (اسید سیالیک)، n- گالاکتوز آمین، گالاکتوز، n- گلوکز آمین، ساختارهای?- مانوزیدی شاخه دار و فرمهای هیبرید، پرمانوز در آنتی ژنc-terminal msp1-19 مشخص شد. تا کنون واکسنهای نوترکیب قادر به ایجاد ایمنی موثر و مطلوب نبوده و این امر ممکن است بدلیل عدم وجود گلیکوزیلاسیون مناسب باشد.
سمیرا سعیدی اکبرزاده رضا صغیری
نقص آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز یکی از شایع ترین مشکلات آنزیمی در انسان است و وراثت آن وابسته به x می باشد. این آنزیم در همه سلولهای بدن موجود می باشد. کمبود این آنزیم باعث افزایش حساسیت گلبولهای قرمز به صدمات اکسیداتیو می شود. میزان همولیز بستگی به میزان نقص آنزیم و میزان تماس با عوامل اکسید کننده می باشد. عناصر کمیاب، عناصر ضروری برای انسان است و نقش هایی را به عنوان کاتالیزور و یا ترکیب ساختاری مولکولهای بزرگتر بازی می کنند. آنها عملکردهای خاص و ضروری برای حیات دارند.این عناصر برای فعالیت های خون سازی بسیار مهم اند و احتمالا نقشی را در آنمی همولیتیک حاد القا شده توسط نقص آنزیم g6pd بازی می کنند. در این مطالعه، ما از سرم خون به عنوان نمونه بیولوژیکی برای اندازه گیری غلظت سرمی عناصر روی، مس، منیزیم و کلسیم در گروه بیمار و مقایسه آن با گروه سالم استفاده کردیم. برای اندازه گیری این عناصر، از دستگاه اسپکتروسکوپی جذب اتمی استفاده کردیم و برای تحلیل آماری نتایج بدست آمده از نرم افزار spss نسخه 19 استفاده کردیم. در این پژوهش،40 فرد بیمار و 43 فرد سالم مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به نقص آنزیم g6pd دارای سطح سرمی روی کمتری نسبت به گروه کنترل می باشند. ) 05/0 ? (p تفاوت معناداری در سطوح سرمی منیزیم، مس و کلسیم در بین افراد بیمار در مقایسه با گروه کنترل وجود ندارد. کلمات کلیدی: نقص آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، عناصر کمیاب، روی، مس، منیزیم، کلسیم، اسپکتروسکوپی جذب اتمی، سرم، نرم افزار spss.
مهسا امام پور حسین شهبانی ظهیری
آنزیم آلفا آمیلاز مقاوم به دما کاربردهای تجاری وسیعی در فرآوری نشاسته، تخمیر و تهیه محصولات کربوهیدراتی داشته و جایگزین هیدرولیز شیمیایی نشاسته در فرآوری صنعتی شده است. در این مقاله بهینه سازی شرایط تولید آلفا آمیلاز سرمادوست در گونه ای از exigoubacterium.spsh3 بومی مورد توجه و بحث قرار می گیرد. در این مطالعه جداسازی قطعه کد کننده ژن آنزیم آلفا آمیلاز با استفاده از pcr و طراحی آغازگر های مناسب از باکتری exiguobacterium sp.sh3 انجام شد و سپس توالی ژن تحت پیشبر t7 در باکتری اشرشیاکلی سویه ی bl21 همسانه سازی و بیان گردید. سپس با تغییر شرایط بیان مانند غلظت iptg، زمان و دمای القا، بیان این آنزیم بهینه شد. در نهایت در شرایط بهینه، پروتئین در مقیاس بالا تهیه و با استفاده از دنباله های هیستیدینی اضافه شده به آغازگر ها و ستون نیکل خالص سازی شد و فعالیت آنزیم در نشاسته به عنوان سوبسترا تائید شد. پایداری آنزیم تولیدی، پس از تخلیص آن ،در برابر تغییرات دما، ph، فلزات یونی و حلال های مختلف ارزیابی شد. حداکثر میزان فعالیت آنزیم، در دمای 30 درجه سانتی گراد و 6/5= ph در طی 60 دقیقه می باشد. با افزودن غلظت های 5 و 10 میلی مولار یون های k+,ca2+, li2+, mg2+, و nacl به محیط کشت، میزان تولید آنزیم تا 40% افزایش یافت در حالی که غلظت های 5 و10میلی مولار یون های cu2+ ,zn2+ ,mn2+, و edta,sds,urea,، گوانیدین هیدروکلراید ، آمونیوم سولفات و یدواستات به موجب کاهش تولید شد. آنزیم آلفا آمیلاز تولید شده قادر به تحمل نمک nacl تا غلظت 5 مولار می باشد. در مقایسه با آنزیم ناخالص، خلوص آنزیم تخلیص شده 4/6 برابر گردید. این آنزیم در ژل الکترفورز sds- page با 1% نشاسته تک باند با وزن مولکولی 58 کیلو دالتون و فعالیت آمیلولیتیکی نشان داد. سویه exigoubacterium.sp.sh3 سطح مطلوبی از آلفا آمیلاز مقاوم به دما، متناسب با ویژگی های مورد نیاز فرآوری نشاسته و صنایع غذایی تولید می کند. فرآیند تولید، بعد از بهینه سازی، آلفا آمیلازهایی ساکروتروف با کارایی بالا در دماهای پایین که در صنایع مختلف بخصوص تولید پودرهای لباسشویی که فعالیت بالایی در آب سرد نیاز دارد ،می تواند در سطح تجاری مطرح شود.
میترا اسدزاده بیرنگ داریوش نوروزیان
موضوع این پژوهش در ارتباط با تهیه فرمولاسیون نانوترانسفروزومی حاوی داروی هیدروکسی اوره در جهت بهبود رهایش و افزایش کارآیی دارو و کاستن عوارض جانبی آن می باشد. هیدروکسی اوره در برخی بیماری¬های نئوپلاستیک و غیرنئوپلاستیک کاربرد دارد اما اثرات جانبی متعددی روی بیماران بجا می گذارد، بخصوص لکوپنی و ترومبوسیتوپنی. ترانسفروزوم وزیکول لیپیدی بسیار تغییرشکل یابنده ای است که توانایی فشردن خود و عبور از موانع انتقالی مانند پوست را داشته و می تواند داروی همراه خود را به بافت هدف برساند. در این پژوهش ما سعی کردیم از مزایای داروسانی پوستی و تکنولوژی حامل های دارویی بطور همزمان استفاده کنیم. برای تهیه هیدروکسی اوره نانوترانسفروزومال، از فسفاتیدیل کولین، کلسترول، تویین 80 ، سدیم داکسی کولات و داروی هیدروکسی اوره در نسبت های مناسب واز روش تبخیر فاز معکوس و هیدراتاسیون مجدد استفاده شد. سایز و بار سطحی ذرات هیدروکسی اوره ترانسفروزومال با استفاده از دستگاه dls تعیین شد.میانگین بازده بدام اندازی دارو محاسبه شد. پایداری فرمولاسیون در شرایط دمایی مختلف با اندازه گیری ee% سه بار به فواصل هر سه هفته یکبار تعیین شد.پروفایل رهاسازی هیدروکسی اوره نانوترانسفروزومال و داروی آزاد با استفاده از غشا استات سلولز بررسی شد و نشان داده شد که دارو از ترانسفروزوم به آهستگی و مداومت و در طی دوره زمانی طولانی ترنسبت به داروی آزاد رها می شود. اثر سیتوتوکسیسیته داروی فرموله بر روی سلول های سرطانی سینه رده mcf-7 با روش mtt بررسی شده و ic50 هیدروکسی اوره ترانسفروزومال و هیدروکسی اوره آزاد با استفاده برنامه pharm تعیین شده و با آزمون آماری t با یکدیگر مقایسه گردید. ترانسفروزوم های بدون دارو تاثیر معناداری روی رشد سلول ها نداشتند.از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که فرمولاسیون ترانسفروزومی با توجه به خصوصیاتش ممکنست بتواند کارآیی داروی هیدروکسی اوره را روی رده سلول های سرطانی mcf-7 در درمان سرطان سینه افزایش دهد.
زهرا لندرانی طاهره فلسفی
چکیده باکتریhelicobacter pylori دارای خانواده ای از پروتئین های غشاء خارجی شامل 32 عضو است. چسبیدن با واسطه برخی از این پروتئین های غشاء خارجی سبب القای تولید اینترلوکین-8 می گردند. یکی از این پروتئین های غشاء خارجی، 33 -35 کیلو دالتون بوده و توسط ژن پروتئین التهابی غشائ خارجیa (oipa) بیان میگردد، که نقش مهمی را در بیماری زایی helicobacter pylori ایفا می نماید. .هدف ما از این مطالعه جداسازی و بررسی ایمنی زایی پروتئین حدودا kda34 درحیوان آزمایشگاهی برای اهداف ایمونولوژیک و کاربردی می باشد. در این مطالعه پروفایل پروتئین های غشاء خارجی سویه های helicobacter pylori جمع آوری شده در مطالعات قبلی جهت تشخیص حضور پروتئین kda 33-35 توسط روش سدیم دو دسیل سولفات پلی آکریل آمید ژل الکتروفورزیس یک بعدی مورد بررسی و پس از انتخاب سویه، پروتئین های غشاء خارجی آن توسط روش سدیم دو دسیل سولفات آگارزالکتروفورز جدا شده و پروتئین مورد نظراز آن بازیافت، و به حیوان تزریق گردید. در ادامه آنتی بادی حاصل از طریق الایزا تیتر، و با پروتئین مربوطه بلات گردید. تیترآنتی بادی حاصل حدود 3600/1 (035/0 میکرو گرم)تعیین و با پروفایل پروتئینی سویه های مزبور بلات گردید، که تنها یک باند با وزن مولکولی حدود kda34 مشاهده شد. برای تایید اینکه پروتئین شناسایی شده در این پژوهش oipa می باشد، واکنش آنتی بادی به دست آمده با پروتئین حاصل از بیان ژن oipa (به دست آمده توسط محدثه محبوبی) به روش وسترن بلات، آشکار گردید. بنابراین پروتئین مورد مطالعه ما همان oipa می باشد که که نقش و مشخصات مولکولی آن قبلا توسط یامائوکا درسال 2000 و با وزنی حدودkda 34 پیشنهاد گردیده است. کلمات کلیدی: helicobacter pylori، پروتئین التهابی غشای خارجی(oipa) a ، اینترلوکین- 8، الایزا، -بلات.
زیبا دهقانی علیرضا احمدی
بیش از %90 موارد عفونت های مجاری ادراری در زنان ناشی از دو میکروارگانیسم ¬اشرشیا کولی¬(escherichia coli) و استافیلوکوک ¬ساپروفیتیکوس (staphylococcus saprophyticus) هستند و حداقل 80 درصد از موارد uti از اشرشیا کولی(e. coli) ناشی می¬شوند. از جمله پاتوژن¬های کمتر شایع می¬توان به کلبسیلا پنومونیه (klebsiella pneumonia)، سودوموناس¬ آئروجینوزا pseudomonas aeruginosa))، انتروکوکوس ¬فکالیس (enterococcus faecalis) اشاره کرد. در این مطالعه جداسازی و شناسایی عوامل عفونی ادراری زنان و بررسی تنوع ژنتیکی آن¬ها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه نمونه¬های باکتریایی گرم¬منفی اشرشیا کولی، سودوموناس ¬آئروجینوزا ، کلبسیلا پنومونیه و گرم¬مثبت انتروکوکوس -فکالیس از بیمارستان امام¬خمینی تهیه شد. dna¬ های استخراج شده با استفاده از پرایمر¬های اختصاصی ژن های ( pap،fimk ، algd ، ace، efaa ،gele) تکثیرو سپس تعیین توالی گردید. تنوع ژنتیکی با استفاده از نرم¬افزارهای تخصصی با توالی¬های ژنی موجود در پایگاه اطلاعاتی ncbi مقایسه و بررسی گردید. نتایج حاصل از انطباق توالی نوکلئوتیدی ژن fimk جدا شده از نمونه¬های باکتریائی حاکی از این است که این باکتریها متعلق به گونه¬ی کلبسیلا پنومونیه دارند. نتایج حاصل از درخت فیلوژنتیکی رسم¬شده برای ژن¬های fimk(kf1,kf2.kf3) با یکدیگر نشان داد که ژن fimk(kf1) درصد واگرایی کمتری با ژن fimk(kf3) نسبت به ژنfimk(kf2) دارد. نتایج حاصل از انطباق توالی نوکلئوتیدی ژن algd جدا¬شده از سویه ¬های باکتریائی حاکی از این است که سویه های جدا¬شده متعلق به گونه سودوموناس ¬آئروجینوزا می¬باشند. نتایج درصد واگرایی ژن algd نشان داد که ژن algd(aa1) درصد واگرایی بالاتری نسبت به algd(aa2) با سویه¬های حاوی این ژن دارد. نتایج حاصل از انطباق توالی نوکلئوتیدی ژن ace جدا¬شده از نمونه¬های باکتریائی حاکی از این است که باکتریهای جدا¬شده متعلق به گونه¬ی انتروکوکوس ¬فکالیس می¬باشد. نتایج حاصل از درخت فیلوژنتیکی رسم شده برای ژن¬های ace(ea1,ea2,ea3) با یکدیگر نشان داد که ژن ace(ea1) درصد واگرایی کمتری با ace(ea3) نسبت به ace(ea2) دارد. نتایج حاصل از انطباق توالی نوکلئوتیدی ژن efaa جدا¬شده از نمونه¬ها حاکی از این است که این سویه جدا¬شده متعلق به گونه¬ی انتروکوکوس ¬فکالیس می¬باشد. نتایج حاصل از درخت فیلوژنتیکی رسم شده برای ژن¬های efaa(ee1,ee2,ee3) با یکدیگر نشان داد که ژن efaa(ee1) درصد واگرایی کمتری با ژن efaa(ee2) نسبت به efaa(ee3) دارد.. نتایج حاصل از انطباق توالی نوکلئوتیدی ژن gele جدا¬شده از سویه ¬های باکتریائی حاکی از این است که این سویه های جدا¬شده متعلق به گونه¬ی انتروکوکوس ¬فکالیس می¬باشند. ژن gele(eg1) نسبت به gele(eg2) درصد واگرایی کمتری با سویه¬های موجود در پایگاه اطلاعاتی دارد. نتایج حاصله از این تحقیق مشخص می کند که ژن¬های موثر در ایجاد عفونت ادراری زنان جدا سازی شده در داخل ایران با یکدیگر واگرایی داشته، هم چنین ژن های مورد مطالعه با سایر نقاط جهان واگرایی نشان داد، بنابراین تنوع ژنتیکی در بین عوامل عفونی ادراری زنان تهیه واکسن مناسب را دشوار می¬سازد. پیشنهاد می شود از مناطق حفاظت¬شده برای طراحی واکسن علیه عفونت ادراری استفاده شود. .
پروین انصاری شایسته رضا حاجی حسینی
آنزیم سلولاز از جمله آنزیم های مهم صنعتی است. از این آنزیم در صنایع کاغذ سازی، رنگ سازی روغن کشی و نساجی استفاده می شود. یکی از موجوداتی که مطالعه زیادی روی آن انجام شده است قارچ ریسه ای به نام تریکودرما رزیی می باشد .این قارچ تمام آنزیم های سلولولیتیک مورد نیاز برای شکستن پیوندهای (4،1) بتاگلیکوزیدی در سلولز و مشتقات آن را تولید می کند.در این پایان نامه از هورمون ژیبرلین برای افزایش تولید کمپلکس آنزیم سلولاز استفاده شد. این هورمون در غلظت های 10، 50 ، 100، 200، 400، 600،800 ?mol مورد استفاده قرار گرفت. سپس میزان غلظت پروتئین و فعالیت آنزیم اندازه گیری شد. همچنین با استفاده از حلال آلی- n بوتانل تغلیظ محلول آنزیمی صورت گرفت و دوباره فعالیت آنزیم اندازه گیری گردید. پس از بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که هورمون ژیبرلین باعث افزایش مقدار فعالیت آنزیم سلولاز ازmfpu442/34بهmfpu309 در قارچ تریکودرها رزیی می گردد.تغلیظ با n بوتانل موجب افزایش فعالیت آنزیم سلولاز به میزانmfpu7630 گردید. واژه های کلیدی: سلولاز، تریکودرما رزیی ، ژیبرلین
تهمینه جلالی صاق چینی کار
تب خونریزی دهنده کریمه کنگو crimean –congo haemorrhagic fever (cchf) بیماری حاد ویروسی مشترک بین انسان و دام با میزان مرگ و میر بین 50-5 % می باشد. ویروس عامل این بیماری یکی از مهمترین آربوویروس ها ، از خانواده بونیاویریده و از جنس نایروویروس است که تا کنون از بیش از 30 کشور دنیا گزارش شده است. این ویروس بر اثر گزش کنه و یا تماس مستقیم با امعاء واحشاء دامهای آلوده و یا تماس با خون و ترشحات بدن بیمار به شخص سالم انتقال می یابد. مکانیسم بیماریزایی این ویروس هنوز به خوبی شناخته نشده است. دانشمندان فرضیاتی را مطرح می کنند مبنی بر این که بیماری، ناشی از آسیب مستقیم به بافت آلوده شده با ویروس و بطور همزمان تأثیر غیر مستقیم پاسخ ایمنی بدن میزبان شامل سیتوکین ها باشد. نقش سیتوکین های التهابی مانند il-1?، il-6 و tnf-? و سیتوکین مهاری il-10 در بروز علائم بیماری حیاتی می باشد. به منظور بررسی بیشتر تأثیر سیتوکین ها، پاسخ آنتی بادی های اختصاصی و بار ویروسی بر شدت بروز علائم بیماری سرم 30 بیمار که ابتلای آنها به این بیماری توسط آزمایشگاه مرجع کشوری آربوویروس ها و تب های هموراژیک ویروسی انستیتو پاستور ایران تأیید شده بود، وارد مطالعه شدند. در این مطالعه با استفاده از تکنیک های بسیار حساس و اختصاصی elisa و quantitative real-time rt-pcr سطح سرمی اینترلوکین ها و میزان بار ویروسی موجود درسرم افراد بیمار اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش ارتباط مستقیم بین بار ویروسی و شدت بروز علائم بیماری را قویاً نشان می دهد. بطوری که میانگین بار ویروسی در بیماران منجر به فوت از زنده مانده ها بمراتب بالاتر گزارش شد (p value < 0.05). همینطور واکنش آنتی بادی اختصاصی در بیمارن منجر به فوت بسیار ضعیف بوده و یا اصلاً وجود نداشته است، تا حدی که با روش elisa قابل تشخیص نبوده و منفی گزارش شده اند، این در حالی است که در بیماران بهبود یافته پاسخ آنتی بادی قوی تر گزارش شده است. سطح سرمی il-10 و tnf-? در گروه بیماران منجر به فوت، بالاتر دیده شد و به علاوه ارتباط مستقیم و خطی بین بار ویروسی و سطح این اینترلوکین ها مشاهده شده است. مطالعه حاضر بر این مسأله تاکید دارد که شدت بروز علائم در بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو با شدت پاسخ ایمنی بدن میزبان مرتبط است که این خود به میزان بار ویروسی در سرم بیمار بستگی دارد، بر این اساس فرضیه ای مطرح می شود که سطح بالای il-10 در بیماران با تأثیر ضد التهابی سبب به تأخیر افتادن واکنش اختصاصی ایمنی و در نتیجه بالا رفتن بار ویروس در بدن می شود، و این به نوبه خود سبب شدت بخشیدن به پاسخ های ایمنی بعدی می شود و این شدت پاسخ ایمنی شدت بروز علائم را سبب می شود.
سمیرا شمالی عبدالخالق دیزجی
عملکرد بافت های مختلف به طور مستقیم به شبکه عروقی آن بافت وابسته است، لذا زمانی که بافت جدیدی تشکیل می شود عروق خونی نیز بایستی توام با آن به وجود آیند . آنژیوژنز به فرایند بیولوژیکی جوانه زدن رگ های جدید از رگ های موجود در بافت اطلاق می شود که می توان آن را به دو شکل فیزیولوژیکی و پاتوفیزیولوژیکی طبقه بندی کرد. آنژیوژنز فیزیولوژیکی که فرایندی به شدت تنظیم شده است درمواردی مثل سیکل های قاعدگی اتفاق می افتد،درحالیکه آنژیوژنز پاتوفیزیولوژیکی که اشاره به تکثیر غیرقابل کنترل اندوتلیوم مویرگی دارد در بیماری هایی مثل رشد ومتاستاز تومورها دیده می شود.امروزه درمهندسی بافت با استفاده ازعوامل القاء کننده تمایز می توان سلول های بنیادی مزانشیمی را به انواع سلول ها ازجمله سلول های غضروف و غیره امکان پذیر ساخت. ولی هنوز دراین بافت های تمایز یافته، بحث رگزایی به عنوان یکی از مسائل حل نشده و شناسایی راهها و عوامل تسهیل کننده آن دردست بررسی می باشد . هدف از این مطالعه بررسی اثرات پروستاگلاندین f2? به عنوان یکی ازمهمترین واسطه های شیمیایی درداخل بدن بر بیان یکی از مهمترین فاکتورهای موثر دررگزایی یعنی فاکتوررشد اندوتلیال عروقیvascular endothelial growth factorمی باشد.اختصاصی بودن فاکتور(vegf) برای سلول های اندوتلیال نقش موثری را درآنژیوژنز درمانی برای آن ایجاد نموده است به همین علت بیشترمطالعات و کوشش ها به سمت ژن درمانی و کاربرد ژن این پروتئین پیش رفته است. از آنجا که از بین سلول های به کار برده شده درمهندسی بافت، سلول های بنیادی مزانشیمی به خاطر ویژگی منحصر به فردی چون: تمایز به انواع سلولها و خودنوزایی ، بسیار مورد توجه قرارگرفته اند. لذا سلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسانی برای این مطالعه انتخاب شد، که این سلول ها از طریق هضم بافت چربی توسط آنزیم کلاژناز تیپ یک وانجام سانتریفیوژ جدا گشته و در محیط dmem حاوی 20% از fbs کشت داده شدند. سلول های بنیادی با پروستاگلاندین f2?با غلظت های0.1?m,1?m, 2.5?m,5?m در محیط جدید حاوی 10% از fbs و بسته به نوع تست تیمار شدند. نتایج تست mtt و brduنشان دهنده عدم سمیت غلظت های مورد استفاده بود. چرا که کاهش قابل توجهی نیز در تعداد سلول های نمونه های تیمار نسبت به نمونه ی کنترل دیده نشد. همچنین با استفاده از تست scratching تاثیر مثبت بر تکثیر این سلول ها و با استفاده از تست های rt-pcr و vegf elisa تاثیر ماده تیمار شده بر افزایش بیان فاکتورvegf در این سلول ها نشان داده شد، که بطور کلی غلظت 1?m پروستاگلاندینf2? بهترین تاثیر را نشان داد. در نتیجه این پژوهش نشان داد که پروستاگلاندین f2? با افزایش فاکتورهای رگزا در سلول های بنیادی می تواند به عنوان عاملی مفید در بحث رگزایی در مهندسی بافت و به عنوان عاملی مضر در بحث رگزایی تومورهای سرطانی ایفای نقش کند.
سمیه نرجسی عبدالخالق دیزجی
در کشورهای توسعه یافته، سرطان پروستات دومین سرطان رایج( پس از سرطان پوست) و دومین سرطان مرگ آور ( پس از سرطان ریه) در مردان است. آپوپتوز ناقص یکی از عوامل عمده در توسعه و پیشرفت سرطان محسوب می شود؛ قابلیت سلول های سرطانی به فرار از آپوپتوز می تواند نقش قابل توجهی در مقاومت آن ها به رژیم های درمانی رایج بازی کند. امروزه بیش از 60 درصد از داروهای ضدسرطانی به صورت تجاری از منابع طبیعی حاصل شده اند که بسیاری از این ترکیبات با القای آپوپتوز در سلول های سرطانی نقش موثر خود را ایفا می کنند. با توجه به اینکه حدود نیمی از کل تنوع زیستی را گونه های دریایی تشکیل می دهند، در طول 25 سال گذشته محصولات طبیعی به دست آمده از آبزیان در بسیاری از تحقیقات سرطان مورد توجه بوده است. با توجه به این رویکرد و نقش موثر ترکیبات طبیعی در درمان سرطان، در این پایان نامه وجود عوامل موثر اجزای پروتئینی artemia urmiana در مهار رشد و القای آپوپتوز سلول های سرطانی پروستات انسانی بررسی شده است. بدین منظور سیست های آرتمیا ارومیانا در آب دریای مصنوعی hatch و پروتئین کل استخراج گردید؛ سپس به وسیله کروماتوگرافی تعویض یونی و شستشو با غلظت های 0 تا 1 مولار nacl تخلیص جزئی گردید و غلظت هریک از اجزای بدست آمده ( اجزای a، b، c، d، e و f) توسط روش برادفورد محاسبه شد. سلول های سرطانی پروستات انسانی du-145 با غلظت های 0، 1، 10، 50 و100µg/ml هریک از اجزا وعصاره خام پروتئینی به مدت 72 ساعت تیمار شدند و در نهایت روند رشد و تکثیر سلولی به وسیله روش های احیای mtt و brdu بررسی شد. نتایج حاصل نشان می دهد، موثرترین غلظت ها در کاهش تکثیر سلول های du-145، غلظت های µg/ml 50 و 100 بوده است. با مقایسه هر دو آزمون می توان گفت که اجزای پروتئینی a، b و d نسبت به سایر اجزا حاوی عوامل موثرتری در کاهش تکثیر سلول های du-145 هستند. برای بررسی وقوع آپوپتوز، سلول های فوق تنها با غلظت µg/ml 50 (غلظت موثر) هریک از اجزا و عصاره خام پروتئینی تیمار و بعد از گذشت 72 ساعت، با توجه به نتایج آزمون های اکریدین اورنج- اتیدیوم بروماید و annexine v ، جزء a با 21% ، جزء b با 28% ، جزء c با 18% ، جزء d با 43% ، جزء e با 31% و جزء e با 19% در القای آپوپتوز موثر بوده اند که بالاترین درصد مربوط به تیمار با جزء پروتئینی d بوده است. برخلاف نتایج حاصل از دو آزمون قبلی، در آزمون dna laddering قطعه قطعه شدن dna که حاکی از وقوع آپوپتوز است، در هیچ یک از تیمارها مشاهده نگردید.
طیبه قائدی علی میرزائی
نارسایی کلیوی از بیماریهای رایج محسوب می شود و درمان و پیشگیری این بیماری اهمیت بالینی بارزی دارد. عوامل مختلفی در ایجاد نارسایی کلیوی دخالت می کنند و موجب نارسایی حاد یا مزمن کلیوی می شوند. یکی از این عوامل مصرف داروهاست. داروهای مختلفی مانند سفالسپورین، پنی سیلین، آمینوگلیکوزیدهایی از قبیل جنتا مایسین و... نفروتوکسین های بالقوه ای هستند که می توانند موجب بروز سمیت کلیوی یا نفروتوکسیستی گردند که از شایعترین مشکلات کلیوی می باشد. در میان داروها، آمینوگلیکوزیدهای نظیر جنتامایسین به دلیل موارد مصرف گسترده تر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. سمیت کلیوی به عنوان مهمترین و شایعترین عارضه ی درمان با آمینوگلیکوزیدها موجب گردیده است تا مصرف این رده دارویی علیرغم در دسترس بودن و ارزان بودن آن تا حد قابل توجهی محدود گردد که در این میان جتامایسین با 14% نفروتوکسیسیتی بیشترین میزان آسیب به کلیه را دارا بوده است و به همین دلیل مصرف آن در انسان محدود شده است. از آنجا که سمیت کلیوی مسئول نارسایی حاد کلیوی (arf) در درصد قابل توجهی از افراد مصرف کنده جنتامایسین می باشد (حدود 20-10 درصد موارد ابتلا ) و با توجه به عوارض کلیوی ناشی از مصرف آمینوگلیکوزیدها و مقاومت روز افزون میکروارگانیسم ها به این گروه به خصوص جنتامایسین، معرفی داروی گیاهی جایگزین یا ترکیبی که استفاده همزمان آن با جنتامایسین از عوارض کلیوی آن بکاهد، ضروری بنظر می رسد. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی عصاره هیدروالکلی خنجوک بر سمیت کلیوی حاصل از جنتامایسین در موش صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از آزمایشهای بیوشیمیایی و هیستو پاتولوژی می باشد. مواد و روشها: میوه گیاه خنجوک پس از جمع آوری، در دمای آزمایشگاه خشک و با آسیاب برقی پودر گردید. پودر حاصله به روش ماسراسیون با استفاده از حلال آب – الکل (اتانول) عصاره گیری شد. بعد از تعیین (ld) عصاره با غلضتهای 150، 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم تهیه گردید. در این مطالعه، تعداد 30 سرموش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به 5 گروه شش تایی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان کنترل نرمال یا کنترل منفی(شاهد) تنها آب مقطر از راه دهانی و نرمال سالین را روزانه بصورن داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه دوم: کنترل مثبت ( جنتامایسین) دریافت کننده ی روزانه ی آنتی بیوتیک جنتامایسین به میزان 80 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به مدت 14 روز بود. گروه های درمان شامل گروه اول، دوم و سوم که روزانه همزمان با تزریق داخل صفاقی جنتامایسین ، عصاره هیدروالکلی گیاه خنجوک را بترتیب با غلظت های 150، 300 و 600 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن از راه دهانی (گاواژ) به مدت 14 روز دریافت کردند. روز پانزدهم، تمام حیواناتبه وسیله ی دی اتیل اتر بیهوش و با عمل جابجایی مهره گردنی کشته شده و از آن ها نمونه های خونی تهیه گردید. همچنین کلیه های آنها جدا گردیده و پس از شستسو با سرم فیزیولوژیک در محلول جهت درصد فرمالین قرار داده شد و برای تهیه مقاطع بافتی و انجام مطالعات هیستوپاتولوژی به آزمایشگاه فرستاده شد.محتوای فنل و فلاونوئید تام عصاره نیز به ترتیب با روشهای فنا فولین سیوکالتو و زیشن سنجش گردید. یافته ها: تجویز عصاره هیدروالکلی خنجوک در هر سه دوز(150،300 و mg/kgbw 600 ) خواص محافظت کلیوی ار خود نشان داد که این اثر وابسته به دوز بوده و در بالاترین دوز (mg/kgbw 600) بیشترین اثر را از خود نشان داد.به این صورت که میزان ازت اوره و کراتینین خون در گروه دریافت کننده جنتامایسین نسبت به گروه کنترل افزایش یافت که این افزایش معنی دار بود(p<0/001) . این تغییرات بیوشیمیایی در گروههای درمان اول و دوم نسبت به گروه جنتامایسین کاهش یافته بود(p <0/05) ولی میزان ازت اوره و کراتینین خون در گروه سوم درمان سیر نزولی مشخصی از خود نشان داد(01/0>p ). سطوح سرمی مالون دی آلدئید(mda) در گروه جنتامایسین افزایش معنی داری از خود نشان داد، ولیکن میزان mda در هر سه گروه تحت تیمار با دوزهای150،300 و mg/kgbw 600 از عصاره نسبت به گروه جنتامایسین کاهش معنی داری از خود نشان داد (05/0>p برای گروههای اول و دوم) که این میزان کاهش در mda در گروه سوم که بالاترین دوز عصاره (mg/kgbw 600) را دریافت کردند، بیشترین مقدار بود(01/0> p )؛بنابراین شدت تغییرات در گروههای تحت تیمار با عصاره، وابسته به دوز است. مقدار گلوتاتیون احیاء(gsh ) در گروه جنتامایسین نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنی داری از خود نشان داد (001/0 >p ) که تجویز عصاره در هر سه دوز سبب افزایش میزان گلوتاتیون احیاء(gsh ) گردید که این افزایش وابسته به دوز بوده و در بالاترین دوز بیشترین تاثیر را داشت001/0 >p ) . میزان پروتئین تام سرم(tp) در گروه جنتامایسین نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنی داری از خود نشان داد (001/0 >p ) که تجویز عصاره در هر سه دوز سبب تعدیل میزان پروتئین تام سرم(tp) گردید که این اثر وابسته به دوز بوده و در بالاترین دوز بیشترین تاثیر را از خود نشان داد(001/0 >p ). در رابطه با دیگر پارامترهای بیوشیمیایی اختلاف آماری معنی داری میان گروهها مشاهده نگردید. همچنین تجویز عصاره در هر سه دوز سبب کاهش آسیب هیستولوژیک توبولی کلیه گردید که بهبود آسیب بافتی ناشی از جنتامایسین در بالاترین دوز عصاره (mg/kgbw 600) بیشترین میزان را داشت. نتیجه گیری : نتایج حاصله بیانگر غیر طبیعی بودن فاکتورهای بیوشیمیایی اندازه گیری شده خونی و تغییرات هیستوپاتولوژی بافت کلیه در گروه دریافت کننده جنتامایسین بود. بر اساس نتایج آزمایش های بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی تجویز عصاره در گروه های درمان(150،300 و mg/kgbw 600 )بدلیل خواص آنتی اکسیدانی بالا باعث محفاظت کلیه در برابر آسیب های ایجاد شده توسط جنتامایسین گردیدکه این اثر محافظتی عصاره وابسته به دوز بوده و در بالاترین دوز عصاره (mg/kgbw 600) بیشترین تأثیر را از خود نشان داد.
مریم باستانی ناصر ارسلانی
چای پس از آب دومین نوشیدنی پرمصرف و پرطرفدار در کشور ما و بسیاری از کشورهای آسیای شرقی است. چای از برگهای گیاه camellia sinensis تهیه می¬شود و در سه نوع اصلی سبز، اولانگ و سیاه در بازار وجود دارد. اما چای سبز به خاطر خواص درمانی¬اش در جهان شناخته شده¬تر است و خواص فراوانی دارد. از جمله¬ در پیشگیری و درمان سرطان، افزایش اکسیداسیون چربی و کاهش سوخت¬و¬ساز بدن، تقویت سیستم ایمنی بدن و غیره. اما این پتانسیل به واسطه وجود ماده¬ای به نام تانیک-اسید محدود می¬شود. تانیک¬اسید از مهمترین مواد تشکیل دهنده چای سبز است که خود نوعی پلی¬فنول محسوب می¬شود و به علت دارا بودن خاصیت اسیدی باعث رسوب آهن در بدن و مانع جذب آن توسط بدن می¬شود. نانوکامپوزیتهای پلی¬آنیلین برای جذب تانیک¬اسید و حذف مقادیر اضافی آن از چای سبز مناسب است. با توجه به توضیحات بالا هدف از این کار پژوهشی بررسی چگونگی استفاده از ظرفیت بالای نانوکامپوزیتهای پلی¬آنیلین در خارج کردن ترکیبات حلقوی، فنولی و به ویژه تانیک¬اسید موجود در چای سبز می¬باشد. در مطالعه حاضر با استفاده از ) paniپلی¬آنیلین نانو)، ) hntنانولوله¬ی هالوسیت) و نانوکامپوزیت الحاقی pani به(hnt/pani) hnt، میزان جذب تانیک¬اسید در ph¬¬¬¬¬ های مختلف، دماهای مختلف، مقادیرمختلف نانوکامپوزیتها و غلظتهای مختلف تانیک¬اسید مطالعه و بررسی شد که نتایج به این صورت است که در هر سه نمونه با افزایش دما از 20 به 60 درجه¬ی سانتیگراد و افزایش مقدار نانوکامپوزیت از 40 به 120 میلی¬گرم، میزان جذب تانیک¬اسید افزایش یافت. هر سه نمونه در ph های 5/7، 5/8 و 5/9 بررسی شدند که در هر سه نمونه بیشترین درصد جذب در 5/8ph= بوده است. با افزایش غلظت تانیک¬اسید افزایشی در میزان جذب مشاهده نشد. سپس رفتار آنتی¬اکسیدانی نانوکامپوزیتهای نامبرده به وسیله متدهای بدام اندازی رادیکالهای آزاد dpph و قدرت کاهش یونهای آهن(frap) بررسی و مقایسه شد. فعالیت نانوکامپوزیتهای پلی¬آنیلین در پاکسازی رادیکال¬های آزاد بوسیله اسپکتروسکوپی فرابنفش– مرئی ثبت گردید. نتایج حاکی از آن است که هر سه نمونه دارای خاصیت آنتی¬اکسیدانی بوده و hnt/pani نسبت به دو نمونه دیگر آنتی¬اکسیدان قویتری است.
فهیمه فرشادی ریحانه سریری
تشکیل رنگدانه های قهوه ای و زرد مایل به قهوه ای در سبزیجات ومیوه ها به کمک تایروزیناز یکی از اصلی ترین علت های خراب شدن و فساد این محصولات است.تایروزیناز یک متالوپروتئین است که در بسیاری از تحقیقات در مورد صنایع غذایی، دارویی و آرایشی کاربرد دارد. چای یکی از مهم ترین محصولات استراتژیک کشاورزی در شمال ایران است. طی یک بررسی انجام شده، کشاورزان اظهار داشتند که این محصول ضایعات زیادی ایجاد می کند که اغلب بدون استفاده می مانند. با توجه به تجربه گسترده راجع به تایروزیناز در آزمایشگاه تحقیقاتی بیوشیمی دانشگاه گیلان، هدف از این تحقیق بررسی تایروزیناز موجود در ضایعات چای است. مخلوطی از ضایعات چای در نیتروژن مایع به خوبی سائیده شدند. سپس توسط آمونیم سولفات رسوب داده شدند و عمل دیالیز انجام شد. انجام الکتروفورز در مرحله بعدی نشان دهنده احتمال وجود دو نوع ایزوزیم بود. فعالیت آنزیم روی سوبسترای دوپامین هیدروکلراید در مراحل مختلف خاص سازی ردیابی گردید. برخی از خواص فیزیکی و سینیتیکی آنزیم نیز بررسی شدند. نتایج نشان دادند که (ph) بهینه و دمای بهینه آنزیم به ترتیب 1/6 و 45 درجه سانتیگراد بودند. ثابت های مکالیس (km) و (vmax) به ترتیب (258.6 mmol) و (0.0043 µm/min) از طریق رسم نمودار دومعکوسی لاینویور برک مشخص شدند. نتیجه نهایی این که هدف نهایی پژوهش حاضر بررسی امکان استفاده از تایروزیناز موجود در ضایعات کارخانه های چای به جای تایروزیناز ترب کوهی برای مصارف تحقیقاتی و صنعتی بود که با توجه به شباهت ویژگی های آنزیم به نوع تجاری این پیشنهاد می تواند جنبه عملی به خود گیرد.
زهرا قاسمی زهرا زمانی
اهمیت بیماری مالاریا به خاطر شیوع زیاد و مرگ ومیر و مقاومت دارویی قابل توجه است. لذا تحقیقات جدیدی باید صورت بگیرد تا داروهای جدیدی با کارایی بالاتر عرضه شود. در این مطالعه از موش به عنوان حیوان بیمار شده با پلاسمودیوم برگی استفاده شد و اثربخشی داروهای ترکیبی ائوزین b و آرتمیزینین با دوزهای مختلف بر روی آن ها موردمطالعه قرار گرفت. هدف از این آزمایش به دست آوردن دوز پایین تر دارو با اثربخشی بیشتر با داروهای ترکیبی است. متابولومیکس به مطالعه ی هم زمان مولکول های کوچک یا متابولیت هایی می پردازد که در سلول، بافت یا یک ارگان جود دارند و در متابولیسم اولیه دخالت می نمایند. در میان تکنولوژی های موجود جهت آنالیز یک متابولوم اسپکتروسکوپی ms و 1hnmr عموما موردتوجه اند. با استفاده از متابولومیکس تغییرات متابولیکی در اثر داروها را می توان اندازه گرفت. جهت استخراج متابولیت های تغییریافتهی نمونه از دستگاه 1hnmr به روش cpmg در آزمایشگاه فیزیک دانشگاه اصفهان استفاده شد. با توجه به یافته های این تحقیق ترکیب دارویی mg/kg 5/1 آرتمیزینین و mg/kg 5 ائوزین b با کاهش معناداری در درصد پارازیتمی موش های مبتلا در سطح معنی داری 001/0>p موجب سرکوب بیماری در موش های balb/c گردیده که با تکرار آن در موش های cba/j مورد تأیید قرار گرفت. تغییرات متابولیکی اختصاصی در اثر داروی ترکیبی ائوزین b و آرتمیزینین methylhippuric acid، cholesterol بودند. تغییرات مسیرهای متابولیسمی اختصاصی در اثر داروی ترکیبی ائوزین b و آرتمیزینین در بیوسنتز استروئیدها و متابولیسم اسیدهای صفراوی اولیهبوده است.
مریم روحی مژگان بنده پور
لیپازهای میکروبی با توانایی فعالیت هم در محیط آبی و هم غیر آبی می توانند در صنایع نسبت به آمیلازها و پروتئازها از اهمیت ویژه ای برخوردار شوند. در مورد فعالیت لیپازها، لیپازهای باکتریایی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و طیف وسیعی از فعالیت ها را )در صنعت شوینده، مواد لبنی، آرایشی بهداشتی و....( انجام می دهند. هدف از انجام این تحقیق دستیابی به آنزیم موتانت لیپاز با کارایی و سرعت بالا در عملکرد می باشد. برای رسیدن به این فرم موتانت از روش تصادفی استفاده می شود که یکی از مکانیسم های موجود در تکامل است و تا به حال پروتئین های بسیاری در تحقیقات انجام شده به این ترتیب بهینه شده اند. این تحقیق اثر بسیار مهمی در صنعت خواهد داشت و از ورود کالاهای خارجی مرتبط جلوگیری خواهد کرد. موتاسیون صورت گرفته در دو باکتری باسیلوس سوبتیلیس و سودوموناس آئروژینوزا طراحی شده است جهش ها تغییراتی در توالی dna هستند که می توانند در هر ناحیه ای از dna رخ دهند. اگر چه تنها زمانی تغییرات فنوتیپی در موجود زنده مشاهده می شود که جهش در توالی یک ژن رخ دهد. واژه موتاسیون در لاتین به معنای دگرگونی عمده و اساسی و ناگهانی است. الل های مختلف می توانند در هر لوکوس ژنتیکی قرار بگیرند و الل نوع وحشی شایع ترین فنوتیپ موجود در یک جمعیت را ایجاد می کند. الل ها را می توان بر اساس توالی dna آنها از یکدیگر تمایز داد. الل نوع وحشی دارای یک توالی بوده و تمامی الل های جهش یافته دارای توالی هایی قدری متفاوت می باشند. جهش، پدیده ای کمیاب است، جهش ها در باکتری ها به مراتب سخت تر از موجودات عالی اتفاق می افتد. به هر حال، بودن پاره ای از عوامل محیطی باعث افزایش فراوانی جهش ها می شود. به طور کلی هر ژن دارای ویژگی های جهشی ویژه است.
سیده مریم وفایی مهدی مقتدایی
پس زمینه: آسیب ایسکمی/ رپرفیوژن یک مشکل شایع در شرایط بالینی است. کانال های پتاسیمی حساس به atp (katp) در حمایت در برابر آسیب ایسکمی در عضله اسکلتی نقش مهمی را بازی می کنند، همچنین مسیرهای سیگنالینگ مختلفی در حفاظت از بافت در برابر آسیب ایسکمی / رپرفیوژن درگیر هستند، در میان آن ها هدف پستانداری راپامایسین (mtor) در بسیاری از مطالعات اخیر در نظر گرفته شده است. روش ها: موش های نر نژاد ویستار (96n=، gr250-180)، با mg/kg40 تزریق داخل صفاقی دیازوکساید (بازکننده کانال katp) یا mg/kg 40، تزریق داخل صفاقی 5 هیدرو کسی دکانوآت (مهارکننده ی کانال katp)، 30 دقیقه قبل از القای ایسکمی تحت درمان قرار گرفتند. سپس 6،24، 48 ساعت بعد خون رسانی مجدد انجام گرفت. در انتهای دوره ی خون رسانی مجدد، عضله ی گاستروکنمیوس برای آنالیز محتوی مالون دی آلدهید (mda) بافت، فعالیت آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، کاتالاز (cat) و بیان پروتئین mtor و تعداد هسته ی آپوپتوز برداشته شد. یافته ها: ایسکمی محتوی مالون دی آلدهید را افزایش داده و آسیب بافتی را القا می کند علاوه بر این فعالیت کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز و بیان mtor را کاهش داده است. دیازوکساید اثرات ایسکمی / رپرفیوژن را روی آسیب بافت، محتوی مالون دی آلدهید، فعالیت کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز (بعد از 6 و 24 ساعت از خون رسانی مجدد) و بیان mtor برعکس کرده است. در مقابل 5 هیدرو کسی دکانوآت اثری نداشته است. تعداد هسته ی آپوپتوز در ir و گروه های پیش درمان شده با 5 هیدرو کسی دکانوآت به طور قابل توجهی افزایش یافته است. برعکس پیش درمان با دیازوکساید تعداد هسته ی آپوپتوز را در مقایسه با گروه ir کاهش داده است. نتیجه گیری: دیازوکساید فعال کننده ی کانال katp پر اکسیداسیون لیپیدی را در ساعت اولیه رپرفیوژن تضعیف می کند و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و بیان mtor را افزایش می دهد.
سیده جوانه فلاح شمسی محمد ارجمند
بیماری مولتیپل اسکلروزیس(ms) یک بیماری خود ایمنی مزمن و التهابی است که در آن سیستم ایمنی بدن به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند. علائم این بیماری، شدت بروز آن و همچنین سیر بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. تشخیص بیماری ام اس به این دلیل که علائم و نشانه های مشابه دیگر بیماریها دارد دشوار است. متابولومیکس یکی از روش های نوین در تشخیص زود هنگام بیماری هاست. در تحقیق پیش رو با استفاده از روش اسپکتروسکوپی nmr که یکی از ابزارهای متابولومیکس و متابونومیکس است به بررسی پروفایل متابولیکی این بیماران و مقایسه آن با افراد سالم خواهیم پرداخت. با استفاده از طیف سنجی h1 -nmr طیف های اختصاصی که نشان دهنده متابولیت خاصی است، به دست می آید و به این روش می توان به بیومارکرهای اختصاصی بیماری دست یافت. هدف شناسایی پروفایل متابولیکی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و مشخص نمودن بیومارکر به منظور تشخیص زودهنگام، آسان و کم هزینه مولتیپل اسکلروزی است.
زهره سنگ سفیدی بهزاد لامع راد
چکیده ندارد.
مهری آرش علیرضا احمدی
چکیده ندارد.
پریساالسادات طباطبائی محسن ابوالحسنی
اخیراً مشخص شده است که آنتی ژن های ترشحی و خارج سلولی لیشمانیاماژور می تواند درموش نرمال حساس ( balb/c )، سیستم ایمنی را متوقف کرده و مانع تکثیر لنفوسیت های طحال یا غدد لنفاوی تحت اثر میتوژن شوند و هم چنین می توانند از تولید نیتریک اکساید در ماکروفاژ جلوگیری نمایند. در این مطالعه، سعی ما بر این است که اثرات آنتی ژن های ترشحی پروماستیگوت های لیشمانیاماژور روی موش های مقاوم ( c57bl/6 ) به عفونت لیشمانیاماژور بررسی گردد که آیا آنتی ژنهای ترشحی روی لنفوسیت های موش مقاوم نیز مانند موش حساس اثر ساپرسیو دارند یا اثر آنها متفاوت می باشد. در این طرح، ما آنتی ژن های ترشحی پروماستیگوت های لیشمانیاماژور را با استفاده از کروماتوگرافی ستونی نیمه خالص نمودیم. دوفراکشن از هفت فراکشن بدست آمده در موش c57bl/6 نرمال فعالیت ایمونوساپرسیو قوی نشان دادند. 15 میکروگرم از این فراکشن های ایزوله شده منجر به حدود 60 درصد مهار تکثیر لنفوسیت ها گردید . ما نشان دادیم که این فراکشن ها به وسیله افزایش تولید اینترکولین 4 و کاهش سطح اینترفرون گاما باعث برقراری پاسخ th2 شدند، و در نهایت آنالیز سیکل سلولی مشخص کرد که فراکشن های 5 و7 ، لنفوسیت های تحریک شده با میتوژن را در g1 سیکل سلولی متوقف می نمایند و مانع ورود آنها به فازs سیکل سلولی می شوند. با توجه به این نتایج حدس زده می شود که انگل برای اینکه در بدن زنده بماند، با ترشح این فاکتورهای ایمونوساپرسیو منجر به تولید سایتوکاین های التهابی مانند اینترکولین 4 و مهار سیستم ایمنی می شود. با این آزمایش ها شاید بتوان مولکول ایمونوساپرسیو را شناسایی نمود و در آینده با تولید منوکلنال آنتی بادی اثر ایمونوساپرسیو آن را خنثی کرد تا موش بتواند به لیشمانیاماژور مقاوم شود.