نام پژوهشگر: عباس نقی زاده
صمد صفرزاده گرگری لطفعلی بلبلی
چکیده: تغییرات در غلظت هورمون ها تحت تأثیر شدت، مدت و نوع تمرین قرار می گیرند. هدف از تحقیق حاضر تغییرات غلظت کورتیزول پلاسما نسبت به دو نوع تمرین مقاومتی متفاوت می باشد. در این تحقیق 20 مرد ورزشکار (با میانگین سنی 6/1 ± 28/20 سال و وزن :1/6 ± 2/70 کیلوگرم ، قد: 95/6±175سانتی متر) شرکت کردند.آزمودنی ها بعد از پر کردن فرم رضایت نامه، به صورت تصادفی به دو گروه ده نفره تقسیم شدند. تمرینات گروه اول (ترکیبی) در دور اول تمرین، یک حرکت از بالاتنه بعد بلافاصله و بدون استراحت یک حرکت از پایین تنه را با 60 درصد 1rm( یک تکرار بیشینه ) انجام دادند، آزمودنی ها بعد از استراحت یک دقیقه ای حرکت دیگری را با همان شدت و برای گروه عضلانی دیگر طبق روش ذکر شده انجام دادند. بعد از اتمام این دور و استراحت یک دقیقه سی ثانیه دور دوم را با 70 درصد و دور سوم را با 80 درصد 1rm به همان ترتیبی که گفته شد انجام دادند. گروه دوم (غیرترکیبی) تمرین عضلات پایین تنه را بعد از تمرین عضلات بالا تنه انجام دادند. آزمودنی ها برای یک حرکت مشخص با شدت 60 درصد شروع کرده و سپس با استراحت یک دقیقه ای ست دوم را با 70 درصد و ست سوم را با 80 درصد برای همان گروه عضلانی انجام دادند. سپس یک دقیقه سی ثانیه استراحت کرده دور دوم را برای گروه عضلانی دیگری به همان ترتیب ذکر شده انجام دادند. نمونه خون قبل و بلافاصله بعد از تمرین از همه ی آزمودنی ها گرفته شد. غلظت کورتیزول سرم با استفاده از کیت هورمون کورتیزول و با استفاده از دستگاه elisa مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون آماریt مستقل و وابسته در سطح معنی داری (05/0?p) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که غلظت کورتیزول سرم بلافاصله بعد از تمرین در هر دو گروه افزایش معنی داری داشته است(05/0?p). ولی در مقایسه بین دو گروه از لحاظ آماری معنی دار نبود. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می توان گفت که غلظت کورتیزول در اثر تمرینات مقاومتی (ترکیبی و غیرترکیبی) افزایش می یابد، ولی احتمالاً ممکن است غلظت آن تحت تأثیر نوع تمرین مقاومتی قرار نگیرد. پیشنهاد می شود که با دستکاری مدت زمان استراحت بین هر ست و هر دوره همچنین شدت تمرینی می توان پاسخ های متفاوتی را در غلظت کورتیزول در هر دو نوع تمرین مقاومتی مشاهده کرد.
عباس نقی زاده داور خدادادی
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه تغییرات عوامل انعقادی خون در یک فعالیت هوازی ویژه، در صبح و عصر می باشد. مواد و روش ها: تعداد 15 مرد فعال (سن 37/1±9/24 سال) و 15 مرد غیرفعال(سن 34/1±6/25 سال)، فعالیت ورزشی بر روی دوچرخه ارگومتر را با شدت 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی و بمدت 30 دقیقه در دو نوبت صبح و عصر اجرا کردند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. تعداد پلاکت ها(pc)، فیبرینوژن، زمان ترومبوپلاستین(aptt)، زمان پروترومبین(pt)، فعال کننده پلاسمیتوژن بافتی(tpa) و مهارکننده ی فعال کننده پلاسمینوژن(pai-1) مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تعقیبی بونفرونی، tهمبسته و t مستقل استفاده شد. یافته ها: سطوح pc و فیبرینوژن بعد از فعالیت افزایش یافت که افزایش بالاتر در نوبت صبح و در گروه غیرفعال مشاهده شد. pt و appt به دنبال فعایت کاهش یافت که کاهش بیشتر در نوبت صبح و در گروه غیرفعال مشاهده شد. فعالیت ورزشی منجر به افزایش فعالیت tpa، مخصوصاً در گروه فعال شد که در دوره برگشت به حالت اولیه سریعاً کاهش یافت. فعالیت pai-1 در نوبت صبح بیشتر از نوبت عصر بود، اما در اثر اجرای ورزشی بدون تغییر باقی ماند. نتیجه گیری: ما نتیجه گرفتیم که فعالیت ورزشی باعث تحریک سیستم انعقادی خون می شود که در نوبت صبح و در افراد غیرفعال بیشتر مشهود است. همچنین، فعالیت سیستم فیبرینولیز در اثر اجرای ورزشی افزایش می یابد که افزایش بالاتر مربوط به نوبت عصر و آزمودنی های فعال می باشد. فعالیت انعقادی بالاتر و فیبرینولیزی کمتر در نوبت صبح و مخصوصاً در آزمودنی های غیرفعال، می تواند خطر تشکیل ترومبوز کرونری ناشی از فشار جسمانی را افزایش دهد.
میثم هدایت نژاد معرفت سیاهکویان
چکیده ندارد.
مریم داسگر معرفت سیاه کوهیان
زمینه و هدف: هدف از اجری تحقیق حاضر، مقایسه سه پروتکل بر روی نوارگردان در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب(hrdp) در بین دانشجویان پسر دانشگاه محقق اردبیلی بود. روش تحقیق: بدین منظور 30 دانشجوی پسر فعال (با میانگین± انحراف معیار سنی0/2±21/8سال، قد2± 173 سانتیمتر، وزن2/1 ± 68/1 کیلوگرم و vo2max 2/1±46/83 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت داوطلبانه بعنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب شدند و در سه جلسه مجزا با حداقل فاصله 72 ساعت 3 آزمون فزاینده را تا سر حد واماندگی انجام دادند. آزمون ها شامل: پروتکل کویپر و همکاران؛ پروتکل جونز و داست؛ و پروتکل گسیل و هافمن بود. برای تعیین نقطه انحراف ضربان قلب در هر یک از پروتکل ها، ضربان های قلب فعالیت آزمودنی ها لحظه به لحظه با استفاده از تله متری(مدل پولار) ثبت شد. برای تعیین hrdp و منحنی عملکرد ضربان قلب (hrpc)، از نرم افزار ویژه و روش بیشترین فاصله (dmax) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش آماری آنالیز واریانس یک راهه (anova)با اندازه های مکرر(آزمون تعقیبی بونفرنی) استفاده شد. یافته ها: در همه آزمودنی ها(100%) و در هر سه پروتکل تمرینیhrdp به طور میانگین برای پروتکل کویپر و همکاران در88 درصد ضربان قلب بیشینه، پروتکل جونز و داست 86 درصد ضربان قلب بیشینه وپروتکل گیسل و هافمن 84 درصد ضربان قلب بیشینه مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد، بین مقادیر میانگین هایhrdp در دو آزمون کویپر و همکاران و جونز و داست اختلاف معنی دار وجود ندارد (675 /0= p و 211/0=f). اما بین مقادیر میانگین هایhrdp در دو آزمون کویپر و همکاران و گیسل و هافمن و همچنین جونز و داست و گیسل و هافمن اختلاف معنی دار مشاهده شد (p<0/05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج چنین می توان نتیجه گیری کرد که با استفاده از هر سه پروتکل تمرینی بر روی نوارگردان با بهره گیری از روش dmax ، می توان hrdp را تعیین نمود
بهزاد آزادی عباس نقی زاده
نام خانوادگی دانشجو: آزادی نام : بهزاد عنوان پایان نامه :" تاثیر دو شیوه تمرینی درجا و انتقالی بر ترکیب بدن مردان جوان چاق" استاد(اساتید راهنما) : دکتر لطفعلی بلبلی استاد(اساتید مشاور) : دکتر عباس نقی زاده - دکتر عادل زاهد مقطع تحصیلی : کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی گرایش فیزیولوژی ورزش دانشکده : ادبیات و علوم انسانی تاریخ فارغ التحصیلی: 1388 تعداد صفحه: 80 کلید واژه ها:تمرین درجا، تمرین انتقالی، ترکیب بدن، مردان جوان چاق چکیده: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه ی تمرینی درجا(دوچرخه ثابت + وزنه تمرینی) و انتقالی(جاجینگ + نرمش پویا) بر ترکیب بدنی مردان جوان چاق بود. روش تحقیق: به همین منظور،40 نفر از مردان جوان چاق (با دامنه ی سنی5± 25 سال ، میانگین قد و وزن به ترتیب برای گروه تمرینی درجا برابر cm85/173 وkg15/109 و میاگین قد و وزن و وزن به ترتیب برای گروه تمرینی انتقالی برابرcm05/175 و kg95/106 ) با 30 bmi> به طور داوطلبانه انتخاب شدند ودر دو گروه 20 نفره درجا و انتقالی قرار گرفتند. روش اجرا به این شکل بود که آزمودنی ها به مدت 8 هفته تحت تمرین درجا و انتقالی در دو گروه قرار گرفتند. برنامه ی تمرینی درجا شامل سه قسمت بود که هر قسمت دریک روز انجام شده و در طول 8 هفته این برنامه بصورت چرخشی مورد استفاده قرار گرفت. زمان در نظر گرفته شده برای هر برنامه 75 دقیقه بوده است .برنامه ی تمرینی انتقالی هم 3 جلسه در هفته و هر هفته به مدّت 75 دقیقه طبق برنامه اجرا شد. برای تجزیه تحلیل و مقایسه ی داده های آماری از tهمبسته و t مستقل استفاده شد. نتایج: نتایج نشان می دهد که هر دو نوع تمرین درجا و انتقالی بر وزن چربی بدن مردان جوان چاق تأثیر معنا داری دارند. اما این دو نوع تمرین بر وزن بدون چربی مردان جوان تأثیر معنا داری ندارند. نتیجه گیری: بین تأثیر تمرین انتقالی و درجا بر وزن چربی و بدون چربی بدن آزمودنی هاتفاوت معنا داری از نظر آماری وجود نداشت.