نام پژوهشگر: مهین ی پناهی
سیده مریم پور هاشمیان مهدی نیک منش
چکیده در قرن سوم و در نیشابور به وسیله ی افرادی چون حمدون قصار و ابوعثمان حیری، جنبشی فکری علیه نظام حاکم تصوف شکل گرفت که به ملامتیه مشهور شد. اندیشه ی ملامتی نوعی اندیشه ی صوفیانه است که یکی از اصول آن سرزنش نفس است، نیز، صوفی ملامتی، با کتمان احوال و نیکی ها و عبادات، خود را در معرض سرزنش و ملامت دیگران قرار می دهد. به تدریج، افراط در این نظریه موجب پیدایش فرقه ی قلندریه گردید. خاقانی، شاعر قرن ششم، به تبع سنایی برخی از مضامین عارفانه را وارد شعر کرد. او که در زندگی مرحله ای از تحول و انقلاب روحی را پشت سر گذاشته بود، گاه مضامینی زاهدانه، چون توبه و دوری از شراب را در اشعارش می آورد و گاه در غزلیات قلندرانه اش به شراب دعوت می کند و از توبه دوری می جوید. خاقانی، با ملامتیه آشنایی داشته، از افکار آنان تأثیر پذیرفته است. در دیوان او دو اصطلاح "ملامتی" و "قلندری" در کنار هم و به یک معنا به کار رفته است. این پژوهش، سعی دارد ابتدا با معرفی ملامتیه، فتوّت، قلندریه و بیان ارتباط میان آنها، به ارائه ی نمونه های شعری در دیوان خاقانی پرداخته، شیوه ی کاربرد اصطلاحات ملامتی را توسط وی نشان دهد. سپس با بیان اصول ملامتی و قلندری، ردّ پای این افکار را در دیوان وی جستجو کرده، نمونه های موافقت یا مخالفت او را با این اندیشه ها مشخص کرده، بدین ترتیب بازتاب اندیشه ی ملامتی و قلندری و علاقه و توجه خاقانی را به آنها نشان می دهد. کلید واژه ها: عرفان، ملامتیه، خاقانی.