نام پژوهشگر: مسلم زارعی
افضل بیننده منصور حقیقت
نسبیت بر این ایده بنا شده است که تمام قوانین فیزیک نسبت به تبدیل در چارچوب مرجع جدیدی که با سرعت ثابت و حرکت می کند متقارن هستند. این تبدیلات همان تبدیلات لورنتس هستند که اساس نظریه ی نسبیت را تشکیل می دهند. هنگامی که تقارن لورنتس در نظر گرفته شود، فضا و زمان همسانگرد به نظر می رسد. درحال حاظر تقارن لورنتس بهترین توضیحات را از ذرات بنیادی و نیروها به ما می دهد. همه ذرات و برهمکنش های غیر گرانشی بین آنها به وسیله نظریه ای که مدل استاندارد تعمیم یافته نامیده می شود توصیف می شود. در سالهای اخیر شواهدی مبنی بر شکست تقارن لورنتس، حداقل در ابعاد پلانک وجود دارد که این شکست در سیستم ها به شکل خود به خودی صورت می گیرد. یک تعمیمی از مدل استاندارد معمولی که همه خواص قراردادی را داشته باشد ولی تقارن لورنتس و cpt در آن شکسته شود، ارائه می شود. در این چارچوب مدل استاندارد در همه ی بخشهای لپتونی، کوارکی، هیگز و یوکاوا بسط داده می شود و مدل استاندارد تعمیم یافته را به دست می دهد. این مدل در حین اینکه جملات نقض تقارن لورنتس را در خود جای می دهد،قوامین پایستگی انرژی-تکانه ، بازبهنجارش پذیری و ناوردایی پیمانه ای در آن حفظ می شود. در اینجا ما از قضیه cpt استفاده می کنیم تا بین تقارن لورنتس و تقارن cpt ارتباط برقرار کنیم، اگر تقارن cpt برقرار باشد تمام خواصی را که برای ذره وجود دارد باید برای پاد ذره هم وجود داشته باشد. در این پایان نامه ما از این چارچوب استفاده کردیم تا قواعد فاینمن را برای مدل استاندارد تعمیم یافته بدست بیاوریم. ما در اینجا با وارد کردن جملات نقض لورنتس در بخش های لپتونی، کوارکی، هیگز و یوکاوا و اضافه کردن آنها به لاگرانژی مربوطه شان در مدل استاندارد معمولی، لاگرانژی مربوط به هر قسمت را بسط دادیم واز روی این لاگرانژی ها ما انتشارگرها و فاکتورهای راسی را برای هر بخش بدست آوردیم و دیدیم که علاوه براینکه به فاکتور های راسی در مدل استاندارد مقادیری اضافه یا کم می شود یک عده راس برهمکنشی هم بدست می آید که در آنها تغییر طعم صورت می گیرد این در حالی است که در مدل چنین تغییرطعمی وجود ندارد . همچنین در بخش برهمکنش ذره هیگز ما دو راس برهمکنشی را پیدا کردیم که در مدل استاندارد وجود ندارند این راس ها، hhz^0 و hh? هستند، در اینجا با توجه به سنگین بودن ذره هیگز این واپاشی ها در حالت عادی وجود ندارد اما ما می توانیم این راسها را به شکل حلقه در انتشارگر ذرات هیگز و فوتون وارد کنیم و جرم ذرات را تصحیح کنیم. با به کار بردن راس ها و انتشارگرهای تغییر یافته در برهمکنش بین ذرات و محاسبه پراکندگی یا آهنگ واپاشی ذرات میتوانیم داده های آزمایشگاهی را با نتایج نظری مقایسه کنیم و از این طریق روی ضرایب نقض لورنس حد بگذاریم.
معصومه توکلی مسلم زارعی
در این پایان نامه ابتدا دینامیک عالم را مورد بررسی قرار می دهیم. ابتدا برای بدست آوردن متریک ساده ی frw از اصل های همگنی و همسانگردی عالم و اصل موضوع وایل استفاده می شود. سپس معادلات اینشتین در نسبیت عام و حل این معادلات را مورد بررسی قرار می دهیم. معادلات اینشتین به دو معادله دیفرانسیل فریدمان کاهش می یابد. با کمک این معادلات وابستگی بین عامل مقیاس و چگالی انرژی به دست می آید. با وجود تطابق بسیار خوب مدل استاندارد با مشاهدات رصدی این مدل مشکلاتی از قبیل مشکل افق و مشکل تختی دارد که قادر به توضیح آنها نمی باشد. برای حل مسائل این مدل، از مهم ترین مدل اصلاحی یعنی مدل تورمی استفاده می شود. در این مدل عامل مقیاس به طور نمایی رشد می کند. علاوه بر حل این مسائل، این مدل قادر به توضیح منشأ افت وخیزهای اولیه نیز می باشد. بعد از بررسی انبساط شتاب دار، به بررسی تولید ذرات در پایان دوره ی تورم یعنی مرحله ی بازگرمایش می پردازیم. زمان مورد نظر مرحله ای از بازگرمایش است که ذرات از طریق تشدید پارامتری به طور نمایی تولید می شوند. در مدل های مختلف مربوط به این دوره، رشد افت و خیزهای کوانتومی میدان های جفت شده با اینفلاتون را بررسی می کنیم. کُدی به نام "لاتیس ایزی (latticeeasy) ``توسط فِلدر برای دوره ی بازگرمایش نوشته شده است. این کُد به روش عددی به حل معادله های حرکت در دوره ی بازگرمایش می پردازد. ما با بررسی داده های مربوط به این کُد و اجرای چند نمونه از مدل های آن خروجی های مربوط به هر یک را رسم کردیم. این برنامه را برای هر مدل از میدان های اسکالر قابل استفاده است و فقط کافی است که فایل های مدل و پارامترهای آن را تغییر دهیم. از آنجایی که شناخته شده ترین میدان ها، میدان مغناطیسی است از این رو بررسی خواص میدان مغناطیسی اهمیت دارد. در این پایان نامه مدل تورمی با میدان اسکالر مختلط اینفلاتون جفت شده با میدان پیمانه ای را در نظر می گیریم. این جفت شدگی باعث جرم دار شدن فوتون شده و تقارن همدیس شکسته می شود. علاوه بر این، در این مدل جفتیدگی پیمانه ای جنبشی به زمان یا به میدان اینفلاتون وابسته است. برای پتانسیل با شکست خودبه خود تقارن با محاسبات عددی تحول میدان اینفلاتون و اختلالات میدان پیمانه ای در طی دوره ی بازگرمایش را بررسی نموده و با بهره گیری از کُد "لاتیس ایزی (latticeeasy) `` برای نوشتن مدلی برای میدان های پیمانه ای تلاش کردیم. ولی به خاطر مسائلی از قبیل متفاوت بودن ضرایب مشتق اول در معادله ی حرکت و ازهمه مهم تر وارد شدن جمله ی رسانندگی که در این پایان نامه به آن نپرداختیم، این کُد احتیاج به تغییرات بیشتری دارد. به همین علت با کُدنویسی به روش رونگ کوتا یا استفاده از نرم افزارهای مختلف معادلات حرکت دوره ی بازگرمایش را بررسی کردیم. نتایج نشان می دهد میدان های پیمانه ای رشد می کند که در سازگاری با مشاهدات امروزی می باشد. از آنجایی که پارامتر خمش، کمیت مهم برای مقایسه با مشاهدات کیهانی است اثر میدان های پیمانه ای بر روی آن را بررسی کردیم. این کمیت برای حالت های چند میدانی وابسته به فشار غیر آدیاباتیکی می شود که اگر اثر این جمله زیاد شود باعث تغییرات در اختلال خمش می شود. این کمیت برای سازگاری با مشاهدات باید در مقیاس های بالای افق ثابت باشد. در بررسی های انجام شده نشان می دهیم که اختلال خمش در مقیاس های بالای افق برای میدان های پیمانه ای بدون تغییر باقی می ماند که با مشاهدات رصدی تطابق دارد.
سید علی حسینی منصوری بهروز میرزا
در این پایان نامه، ترمودینامیک و نمایش هندسی ترمودینامیک سیاهچاله های مختلف را مورد مطالعه قرارمی دهیم. به منظور شناخت بهتر سیاهچاله ها مختلف، استفاده از مفاهیم هندسه ی ترمودینامیکی راپنیر و وینهلد و نیز روش ناوردای لژاندر از اهمیت بسیاری برخوردار است. با در نظر گرفتن رفتار ظرفیت گرمایی و دمای هاوکنیگ، می توان نشان داد که استفاده مستقیم از هندسه ی راپنیر نمی تواند به طور کامل خواص ترمودینامیکی سیاهچاله ها را توصیف کند. اما در مقابل در فضای حالات تعادلی ترمودینامیک، روش ناوردای لژاندر اطالاعات درستی در مورد ترمودینامیک سیاهچاله ها را به ما می دهد به طوری که در بسیاری از سیاهچاله ها، مشاهده می شود که تکینگی های خمش اسکالرمربوط به متریک ناوردای لژاندر دقیقاً در نقاط گذار فاز مربوط به ظرفیت گرمای اتفاق می افتند به عبارت دیگر نقاط واگرایی ظرفیت گرمایی همان نقاط تکینگی خمش هستند. اخیراً حل جدیدی از نظریه ماکسول- پاد- انیشتین با ثابت کیهانشناسی به نام فانتوم ریسنرنردستروم در فضای پاد دوسیته به دست آمده است. به منظور مطالعه خواص این حل نیاز به داشتن تابعی از انرژی (جرم) بر حسب عبارتی از افق رویداد بیرونی و بار سیاهچاله فانتوم ریسنر نردستروم داریم که از فرمول مربوط به متریک فضا زمان به دست آمده از حل کنش ماکسول- پاد- انیشتین، حاصل می شود. با توجه به قانون اول ترمودینامیک و تابع جرم می توان کمیت های نافزونبر از جمله دمای هاوکینگ و نیز پتانسیل الکتریکی مربوط به سیاهچاله فانتوم ریسنر نردستروم را محاسبه کرد. به طور کلی خواص ترمودینامیک سیاهچاله فانتوم را می توان با روش های زیادی تحلیل کرد، یکی از این روش ها، روش معمول دیویس است. اما روش های مفید دیگری وجود دارند که هم از لحاظ ریاضی و هم از لحاظ فیزیکی قابل توجیح هستند. از مهمترین این روش ها می توان به روش ناوردای لژاندر و روش ترمودینامیک هامیلتونی اشاره کرد. استفاده از روش ناوردای لژاندر برای سیاهچاله فانتوم ریسنر نردستروم نشان می دهد که نقاط گذار فاز از ظرفیت گرمایی با نقاط تکینگی خمش اسکالر از متریک ناوردای لژاندر ناسازگاری دارد. بنابراین، روش ناوردای لژاندر در توضیح تطابق میان گذار فاز ها و تکینگی های خمش اسکالر ناتوان است. در این پایان نامه، روش جدیدی برای نمایش هندسی ترمودینامیک سیاهچاله ها را پیشنهاد شده است. این فرمولبندی ما را به برقراری ارتباط صحیح میان نقاط گذار برای ظرفیت گرمایی و تکینگی های خمش رهنمود می کند. با استفاده از این فرمولبندی جدید از نمایش هندسی می توان به نتایج درستی برای سیاهچاله فانتوم ریسنر نوردستروم رسید به عبارت دیگر با این روش برای توضیح بهتر از هندسه سیاهچاله فانتوم ریسنر نوردسترم در فضای پاد دوسیته، قادر به بیان هم خوانی بین نقاط گذار فاز و نقاط واگرای خمش اسکالر هستیم. روش ناوردای لژاندر (متریک کودو) نقاط اضافه ای که در آنها اسکالر خمش واگرا است را به ما می دهد که شامل نقاط گذار نیستند. ما این روش را برای شمار زیادی از سیاهچاله ها شناخته شده بکار بردیم که در تمام آنها تکینگی های ظرفیت گرمای و خمش اسکالر بر هم منطبق هستند. اثبات دقیقی نیز در حالت کلی ارائه شده که نشانگر انطباق نقاط گذار فاز و واگرای خمش اسکالر است. بنابراین نتیجه می گیریم روش ما می تواند به عنوان یک روش ساده و درست و منطقی از نمایش هندسی ترمودینامیک سیاهچاله ها استفاده شود.
مسلم زارعی مهدی پورطاهری
چکیده از هنگامی که بشر به فکر استفاده از آب و خاک برای تولید مواد غذایی افتاد، همواره مسئله آب و روش درست بهره برداری از آن مهم و مورد توجه بوده است. با نگاهی به گذشته، می توان ایرانیان را از جمله مردمان پیش رو در امر استفاده بهینه از منبع حیاتی آب دانست. امروزه با گذشت زمان به رغم ابداع روش های نوین آبیاری با راندمان بالا در ارتباط آبیاری و اهتمام فراوان دولت ها در عرصه سیاست گذاری در جهت توسعه این روش ها، استقبال چندانی از این فناوری ها نشده است. در این تحقیق سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که در صورت وجود و معرفی فناوری-های نوین آبیاری دارای تناسب نسبی با شرایط اقتصادی کشاورزان، موثرترین مانع بر روند مکانیزاسیون آبیاری در مناطق روستایی در سطح دهستان دوغائی کدام است؟ و آیا تفاوت بین موانع در ارتباط با موقعیت جغرافیایی روستاها معنی دار است؟ روش پژوهش در تحقیق حاضر، توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه است. داده های تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه نزد 294 کشاورز سرپرست خانوار(خانوار کشاورز)- که از طریق فرمول کوکران محاسبه شده- در10 روستا در چهار موقعیت متمایز جغرافیایی(که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند) به دست آمده، و سپس به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که بر اساس دیدگاه جامعه نمونه، موثرترین مانع بر روند مکانیزاسیون آبیاری در مناطق روستایی در این دهستان، موانع اقتصادی هستند و بین میزان موانع اقتصادی در ارتباط با موقعیت جغرافیایی روستاها تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که موانع اقتصادی در روستاهای کوهپایه ای و کوهستانی کمتر و در روستاهای دشتی و دره ای بیشتر ارزیابی شده اند. به رسمیت شناختن آبیاری قطره ای کم فشار در کنار آبیاری تحت فشار و ترویج آن و همچنین تصویب اعتبارات ویژه برای پیاده سازی آن، از جمله پیشنهادات این تحقیق برای توسعه مکانیزاسیون آبیاری در سطح کشور و حل موانع اقتصادی فراروی آن در سطح دهستان دوغائی است.
نفیسه رفیعی مسلم زارعی
متریک فریدمان-رابرتسون-واکر با توجه به دو اصل همگنی و همسانگردی عالم داده می شود. بر اساس این متریک و ویژگی های مرتبط با سیال کامل می توان معادله ی اینشتین را بررسی کرد که با توجه به آن دو معادله دیفرانسیل غیر خطی فریدمان برای هر مولفه از فضا-زمان نتیجه می شود. مدل کیهان شناسی استاندارد در توضیح برخی پدیده ها از جمله پدیده ی افق و تخت بودن عالم با مشکل روبه رو می شود. این مدل با شرط کاهش شعاع هابل همراه در طول دوره ای خاص، قادر به توجیه دومسئله ی مدل کیهان شناسی استاندارد می باشد. در مدل تورمی شرط غلتش آهسته یک شرط ضروری برای فضا-زمان تخت است. این شرط توسط یک پتانسیل تخت داده می شود. علاوه بر این، افت و خیزهای میدان اینفلاتون (میدان تورمی) می تواند ساختارهای بزرگ مقیاس امروزی را توضیح دهد. پارامتر بنیادی که در مقیاس های بزرگ مطالعه می شود، پارامتر خمش است که با توجه به آن می توان مجموعه ی بزرگی از مدل های تورمی را فرمول سازی کرد که در آن ها پارامتر خمش در مقیاس های بزرگ ناوردا باشد. در مطالعه ی دوره ی تورم، تاکنون انواع مختلفی از مدل های تورمی برحسب تعداد میدان های شرکت کننده در آن ارائه شده است که در این جا به بررسی چند نمونه ی کلی از آن ها پرداختیم و توسط نمودار، شرایط لازم در دوره ی تورم و اتمام آن را تحقیق کردیم. در این پایان نامه به طور خاص مدل تورمی توانی را مورد مطالعه قرار دادیم. مسئله ی اصلی در مدل تورمی توانی عدم حضور یک خروج مناسب از تورم برای میدان اینفلاتون است یا به عبارت دیگر در این مدل تورم پایان نمی یابد. در این جا برای حل این مسئله، یک پتانسیل شبیه به پتانسیل میدان آبشاری در نظر گرفتیم و این مدل را با توجه به آن مورد ارزیابی قرار دادیم. میدان آبشاری در طول تورم در حالت پایدار پتانسیل قرار دارد. سپس این میدان دچار یا تغییر آنی شده و تورم پایان می یابد. در نهایت تمام محاسبات انجام شده در این مدل را توسط نرم افزارهای ریاضی به طور عددی نمایش دادیم و نشان دادیم که تورم در مدل تورمی توانی با انتخاب یک پتانسیل مناسب دچار یا خروج مطلوب و مورد قبول می شود.
امیر هومان آران پور بهروز میرزا
ثابت کیهان شناسی پارامتری است که ابتدا در معادلات میدان اینشتین بیان شد اما بعد ها بنابر بررسی هایی که در ترمودینامیک سیاه چاله ها انجام شد دریافتند که این پارامتر را می توان به عنوان یک متغیر ترمودینامیکی در نظر گرفت. در مقایسه ای که بین سیاه چاله ها, در فضای پاد دوسیته, و سیستم های ترمودینامیکی نظیر گاز وان دروالس انجام گرفت این نتیجه به دست آمد که ثابت کیهان شناسی نقشی شبیه فشار را در قانون اول ترمودینامیک بازی می کند. کمیت همیوغ مرتبط با آن هم, حجم ترمودینامیکی می باشد (که با استفاده از تبدیل لژاندر در قانون اول به دست می آید) و جمله ی pdv به قانون اول اضافه می شود. علاوه براین, نکته مهم دیگری که در این مقایسه ها بیش تر از همه مورد توجه قرار می گیرد جرم سیاه چاله است که به عنوان یک پتانسیل ترمودینامیکی, انتالپی, مطرح می شود. در این پایان نامه برخی خصوصیات سیاه چاله ها و نیز با توجه به معادله حالتی که برای سیاه چاله ها به دست آمده است, نمودارهای p-v و g-t و یا g-p آن ها با نمودارهای گاز وان دروالس مقایسه می گردد. سیاه چاله هایی که در این جا بررسی می شوند, سیاه چاله های ریسنر-نوردستروم, کر و کر-نیومن هستند. در سیاه چاله های گاوس-بونه, معکوس ثابت جفت شدگی گاوس-بونه به عنوان فشار گاوس-بونه در نظر گرفته می شود و متناظر با آن حجم ترمودینامیکی گاوس-بونه نیز برای سیاه چاله در نظر گرفته می شود. در این سیاه چاله ثابت کیهان شناسی به عنوان یک پارامتر ثابت در نظر گرفته می شود.
سمیه زارع بهروز میرزا
در این رساله به منظور به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد درجات آزادی افق رویداد سیاهچاله ها، مدلهای فیزیکی شناخته شده در نزدیکی افق رویداد را مورد مطالعه قرار می دهیم. به عنوان یک مدل ساده ابتدا یک گاز بوزونی غیر برهم کنشی در نزدیکی افق رویداد در نظر می گیریم. خواهیم دید که اگر تعداد ذرات گاز با تعداد کوانتوم بیت های فضا-زمان برابر باشد، چگالش بوز-اینشتین اتفاق خواهد افتاد و ذرات سیستم در حالت چگالیده قرار می گیرند. با فرض نوعی از برهم کنش بین ذرات و مدلسازی یک سیستم بوزونی برهم کنشی با آمار تغییر شکل یافته، گازی از ذرات با آمار میانی را به عنوان یک نظریه موثر برای توصیف درجات آزادی افق رویداد مورد بررسی قرار می دهیم. انتخاب درست پارامترها در این آمارها به آنتروپی هاوکینگ-بکنشتین با ضریب صحیح منجر خواهد شد. بنابراین در نظر گرفتن این مدل می تواند درک بهتری از ساختار کوانتومی فضا-زمان به ما ارائه دهد. با توجه به ایده ورلینده در مورد اینکه فضا-زمان از کنار هم قرار دادن صفحات هولوگرافی به وجود آمده است به بررسی ترمودینامیک گاز بوزونی بر روی صفحات هولوگرافی می پردازیم. خواهیم دید که گاز بوزونی ابزاری مفید برای استخراج اصل همپاری انرژی و آنتروپی کوانتوم بیت های صفحات هولوگرافی است. در این رساله بعد کانال کوانتومی تابش برای سیاهچاله های شوارتس شیلد، btz و لاولاک محض مورد بررسی قرار می گیرد. دیده می شود که در ابعاد فضا زمانی فرد، تابش از یک سیاهچاله ی لاولاک محض d بعدی، با یک کانال کوانتومی d بعدی توصیف می شود. اما برای سیاهچاله ی لاولاک محض در ابعاد فضا زمانی زوج، بعد کانال کوانتومی تابش برابر با 1+epsilon (lambda) خواهد بود و همچنین مقدار ثابت کیهان شناسی lambda باعث به وجود آمدن قیدی بر روی بعد کانال کوانتومی تابش (و یا برعکس) می شود. از آنجایی که افق داخلی سیاهچاله ها نقش مهمی در فهم منشأ میکروسکوپی آنتروپی سیاهچاله ها دارد به بررسی ترمودینامیک افق داخلی می پردازیم. نشان خواهیم داد که برای بعضی از سیاهچاله ها در بعضی ابعاد، حاصلضرب آنتروپی افق های داخلی و خارجی مستقل از جرم سیاهچاله بوده و این مطلب معادل با این است که t_{+}s_{+}=t_{-}s_{-} ، که t_{pm} و s_{pm} به ترتیب دماهای هاوکینگ و آنتروپی های افق داخلی و خارجی می باشند. در ادامه برای سیاهچاله های میرز-پری در ابعاد فضا-زمان dgeq 6 و همچنین سیاهچاله ی کر-آنتی دوسیته در $ dgeq 4 $، تابع دیگری از آنتروپی افق های داخلی و خارجی که مستقل از جرم باشد می یابیم. همچنین برای سیاهچاله ی ریسنر-نوردستروم-آنتی دوسیته در 4 بعد فضازمانی، تعمیمی از رابطه ی t_{+}s_{+}=t_{-}s_{-} را به دست خواهیم آورد. سپس برای سیاهچاله ی کر-آنتی دوسیته در 3 بعد فضازمان و هنگامی که ثابت کیهان شناسی lambda متغیر باشد خواهیم دید که حاصلضرب آنتروپی افق های داخلی و خارجی مستقل از جرم بوده و به ثابت کیهان شناسی وابسته است. پس از بیان مطالبی در مورد تطابق kerr/cft بارهای مرکزی را برای چند سیاهچاله به دست می آوریم. در انتها نیز قضیه های افت و خیزی مطرح شده در مکانیک آماری غیر تعادلی را برای فضا-زمانهای دارای افق به ویژه سیاهچاله ها به کار برده و تعمیمی از معادله کاوایی را برای سیستم ماده و سیاهچاله که بر طبق یک پروتکل از تعادل خارج شده و دمای اولیه و نهایی آن متفاوت است به دست خواهیم آورد.
آرشین خواجه برج سفیدی منصور حقیقت
در این پایان نامه در ابتدا مروری بر مفاهیم اولیه ی تقارنها و قوانین پایستگی خواهیم داشت و به طور خاص تقارنهای لورنتس و ?????? که تقارن های دقیقِ طبیعت هستند را معرفی می کنیم. نقض تقارن های لورنتس و ?????? می تواند به صورت نقضِ خودبخودی در تئوری های موجود جا داده شود. از این رو به مطالعه ی شکست خودبخودی این تقارن ها می پردازیم. در ادامه با انواع تبدیلات لورنتس آشنا می شویم. در گام بعدی به توصیف مدل استاندارد تعمیم یافته می پردازیم. سپس برخی آزمایش های تجربی انجام گرفته مربوط به شکست تقارن های لورنتس و ?????? در این چارچوب را مرور خواهیم کرد. در ادامه با انواع تابع ساختارهای الکترومغناطیسی در مدل استاندارد و مدل های ورای مدل استاندارد آشنا می شویم. تابع ساختار ممان دو قطبی الکتریکی در مدل استاندارد تعمیم یافته علاوه بر تکانه ی انتقالی به اسکالرهای لورنتسی دیگری نیز وابسته است که از ترکیب چهار بردار تکانه ی لپتونهای باردار و ضریب نقض لورنتس - ?????? ساخته می شوند، بنابراین انتظار می رود در انرژی های بالا ممان دوقطبی الکتریکی لپتون های باردار افزایش یابد. در ادامه با فرض برهمکنش ممان دوقطبی الکتریکی لپتون های باردارِ میون و تائون با فوتون و ممان دوقطبی ضعیفِ این لپتون های باردار با بوزون ??0 ، سطح مقطع پراکندگی برهمکنش ???+??+? ???+??+ را محاسبه کرده، با استفاده از ممان دو قطبی الکتریکی محاسبه شده در مدل استاندارد تعمیم یافته و استفاده از نتایج آزمایشگاهی مربوط به این سطح مقطع پراکندگی، روی ضریب نقض لورنتس ?????? مربوط به این لپتون های باردار حد می گذاریم.
مسلم زارعی علی اصغر شریفی راد
از آن¬جا که قدرت¬های استکباری تعالیم اسلام را با منافع خویش در تضاد دیده و اتّحاد مسلمانان جهان را مانعی برای اهداف خود تلقی می¬کنند و با تمام توان از روش¬های شیطانی برای مقابله استفاده می¬کنند که یکی از این روش¬های شیطانی پروراندن فرقه¬های جدید برای مسلمانان به تناسب منطقه¬ی جغرافیایی، مذهب و ملیت و سپس ترویج آن در جهان اسلام می¬باشد. بر همین اساس یکی از این فرق سلفیه می¬باشد که بنیان آن گردآمده¬ای از پاره آرای اجتهادی در زمینه¬های عقیدتی و احکام عملی است، صاحبان این مذهب آن¬ها را براساس خواست و به اقتضای طبع و تمایلات خویش از مجموعه بسیار گسترده وگوناگون آرای اجتهادی که از سوی بسیاری از عالمان سلف و برگزیدگان اهل سنت و جماعت ابراز داشته شده است گردآورده اند و آن¬گاه اعلام کرده اند این تنها چیزی است که می¬تواند همه «گروه نجات یافته اسلامی» را که در پرتو کتاب وسنت پیش می¬روند در خود جای دهد و هر که از این دایره بیرون رود و آرای اجتهادی دیگری برگزیند بدعت گزار و گمراه است. بر این اساس در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که«مبانی و گرایش¬های سلفیت چیست؟» برای شناخت این موضوع در ابتدا به بررسی معنی لغوی سلفی و سلفی¬گری پرداخته و در ادامه مبانی سلفیه و تاریخچه آن در سه دوره جداگانه واکاوی می¬شود.سپس به این پرسش می¬پردازیم که سلفی-گری چگونه مکتبی و دارای چه باوری است؟ و سلفیه را از دیدگاه مخالفان آن بررسی و در پایان گرایش¬های سلفی و معنا و مفهوم جریان سلفی¬گری و گونه¬های سلفی¬گری و دسته¬بندی¬های آن و سلفی¬گری مدرن ، هویت جدید وهابیت امروز و ماهیت ضدشیعی نو وهابیان که از این فرقه پدیدار شده¬اند را بیان می¬نماییم.
حلیمه آخوندزاده فرهنگ لران
در این پایان نامه ابتدا متریک داخلی یک ستاره ی در حال رمبش گرانشی را در چهار بعد مطالعه می کنیم. دیده می شود این متریک مطابق با متریک جهان بسته ی $frw$ رفتار می کند. سپس به علت ویژگی های مشترکی که فضا-زمان گرانشی سه بعدی نسبت به فضا-زمان گرانشی چهار بعدی دارد و هم چنین سادگی این فضا-زمان، دینامیک یک فضا-زمان سه بعدی، در حضور میدان اسکالر با جفت شدگی کمینه و غیر کمینه را محاسبه کرده و شکل گیری سیاه چاله را در فضا-زمان پاد دوسیته مورد بررسی قرار می دهیم. سپس با فرضِ ایستا بودنِ فضا-زمان، در فضای سه بعدی حل سیاه چاله را برای دو حالت چرخان و باردار مطالعه می کنیم.
زهرا میرزاییان بهروز میرزا
در این پایان نامه به منظور به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد رفتار بحرانی و گذارهای فاز موجود در سیاهچاله ها، ترمودینامیک سیاهچاله ها را مورد مطالعه قرار می دهیم. از آنجا که ساده ترین نوع سیاهچاله ها، سیاهچاله ی شوارتزشیلد است، ابتدا ترمودینامیک این سیاهچاله ها را در فضای تخت بررسی می کنیم. خواهیم دید که در فضای تخت سیاهچاله ی شوارتزشیلد به علت داشتن ظرفیت گرمایی منفی در یک حالت تعادل ناپایدار قرار دارد.اما وجود بار و تکانه ی زاویه ای باعث پایدار شدن سیاهچاله می شود. می توان مشاهده کرد که برای سیاهچاله شوارتزشیلد در فضای آنتی دوسیته با در نظر گرفتن ثابت کیهانشناسی ? به عنوان یک متغیر ترمودینامیکی گذار فازی از حالت ناپایدار به حالت پایدار وجود دارد. با فرض وجود بار و یا تکانه ی زاویه ای برای یک سیاهچاله در چهار بعد در فضای آنتی دوسیته که به ترتیب سیاهچاله های ریسنرنوردسترم و کر نامیده می شوند، رفتار بحرانی و گذار فاز را مورد مطالعه قرار می دهیم. در این مورد با در نظر گرفتن ثابت کیهانشناسی ? به عنوان فشار، یک حجم همیوغ با استفاده از قانون اول ترمودینامیک معرفی می کنیم. رفتار و نماهای بحرانی سیاهچاله باردار و یا چرخان در فضای آنتی دوسیته مشابه شاره ی وان در والس می باشد. در این پایان نامه سیاهچاله ی چرخان در ابعاد بالا با یک تکانه ی زاویه ای را مطالعه می کنیم. همچنین رفتار بحرانی و گذار های فاز سیاهچاله ها در مرتبه های بالاتر گرانش مانند گرانش لاولاک در دو آنسامبل کانونیک و کانونیک بزرگ مورد مطالعه قرار گرفته است.
زینب شرکت قناد بهروز میرزا
در این رساله رفتار بحرانی و گذارهای فاز برای سیاهچاله های چرخان در ابعاد بالاتر از چهار بعد در فضای تخت و فضای آنتی دوسیته با در نظر گرفتن ثابت کیهانشناسی ? به عنوان یک متغیر ترمودینامیکی در دو حالت مورد بررسی قرار می گیرد. در ابتدا سیاهچاله های چرخان در ابعاد بالا با یک تکانه زاویه ای و سپس سیاهچاله های چرخان با چند تکانه زاویه ای را در نظر می گیریم. نتایج نشان می دهد که در مورد سیاهچاله های چرخان با یک تکانه زاویه ای در فضای آنتی دوسیته یک گذار فاز بازگشتی و در مورد سیاهچاله های چرخان با چند تکانه زاویه ای در فضای آنتی دوسیته یک گذار فاز شبیه نقطه سه گانه مایع-جامد-گاز را خواهیم داشت. در ادامه نیز رفتار بحرانی و گذارهای فاز سیاهچاله ها در نظریه گرانش جرمدار و همچنین گرانش با جملات مرتبه بالاتر در کنش مورد مطالعه قرار گرفته است. در اینجا سیاهچاله های موجود در نظریه گرانش مرتبه بالا شامل سیاهچاله های گاوس-بونت و لاولاک مرتبه سوم در فضای آنتی دوسیته و در حضور جملات غیر خطی از بار همانند جمله بورن اینفلد در نظر گرفته شده است. با بررسی گذار های فاز مربوط به این سیاهچاله ها نوع جدیدی از گذار فازهای "بازگشتی دوگانه" و "بازگشتی به همراه نقطه سه گانه" به ازای مقادیر مختلف از فشار را خواهیم داشت. از آنجایی که حضور تصحیحاتی ماورای تقریب نیمه کلاسیکی از دید گرانش کوانتومی مورد توجه قرار گرفته است، در ادامه این رساله به بررسی رفتارهای بحرانی و نوع گذارهای فاز سیاهچاله ها تحت تاثیر این تصحیحات پرداخته ایم. این تصحیحات با استفاده از روشهای مختلفی از جمله فرمولبندی کاردی، اصل عدم قطعیت و .غیره به دست می آیند. تصحیحات ماورای تقریب نیمه کلاسیکی بر روی کمیت های ترمومودینامیکی سیاهچاله های مایرز-پری در ابعاد فضا-زمان زوج در هنگرد کانونیک بزرگ مورد مطالعه قرار گرفته است. در انتها پس از بیان تکینگی های موجود در معادلات فریدمن به بررسی این تکینگی ها در حضور نیروی آنتروپی و ثابت گرانش متغییر خواهیم پرداخت. اثر نیروی آنتروپی باعث تغییر رفتار فشار و چگالی انرژی در تکینگی نوع دوم می شود و در این حالت فشار محدود باقی می ماند. اما اثرات تغییر ضریب جفت شدگی به عنوان تابعی از چگالی انرژی تنها بر زمان تحول عالم خواهد بود.
مهدیه اسکندری مسلم زارعی
در این پایان نامه ابتدا به بررسی مدل استاندارد کیهان شناسی و مشکلات آن می پردازیم. نظریه ی تورم به عنوان موفق ترین نظریه در جهت اصلاح مدل استاندارد کیهان شناسی برای توصیف عالم اولیه شناخته می شود. در ادامه دینامیک دوره ی تورم و ساده ترین نوع مدل تورمی که شامل یک میدان اسکالر به نام اینفلیتون است را مطالعه می کنیم. کیهان شناسی تورمی علاوه بر حل مشکلات مدل استاندارد، به ما این امکان را می دهد تا به مطالعه ی افت و خیز های کوانتومیِ اولیه، که منشأ ناهمگنی و ناهمسانگردی های کیهان می باشند بپردازیم. به این نکته باید اشاره کنیم که مدل های تورمی جایگزینی برای مدل استاندارد کیهان شناسی نیستند بلکه با حفظ موفقیت های مدل استاندارد و با اضافه کردن یک دوره با انبساط بسیار سریع اولیه، سعی در تصحیح این مدل دارند. مهم ترین نقش تورم، در بحث تشکیل ساختار از افت وخیزهای کوانتومی میدان اینفلیتون می باشد که این افت و خیزها در حالت کلاسیک خاموش می باشند. علاوه بر این ها نظریه ی تورم، پیش بینی هایی درباره ی طیف توانی اختلالات آغازین دارد. ما در این پایان نامه، کمیت طیف توانی را ابتدا برای اختلال های اسکالر و تانسوری برای مدل تورمی استاندارد و بدون تقریب به دست می آوریم، سپس با اضافه کردن جمله ای به معادله ی حرکت میدان اختلالات، طیف های توانی جدیدی را محاسبه می کنیم که انحراف آن ها از مقدار استاندارد مورد بررسی قرار می گیرد. ردپای اختلالات تولید شده در دوره ی تورمی را می توان بر روی طیف توان تابش زمینه ی کیهانی مشاهده کرد و کدcamb یکی از سریع ترین کدهای کامپیوتری برای محاسبه ی این طیف توانی می باشد. در پروژه ی حاضر پس از معرفی این کد، تغییرات ایجاد شده در طیف اختلالات اولیه را وارد آن کرده و با تحلیل نتایج به دست آمده به این نتیجه می رسیم که طیف توان زاویه ای جدید که با در نظر گرفتن تصحیح وارد شده به معادله ی حرکت به دست آمد، تطابق بهتری با نتایج داده های ماهواره ی پلانک 2013 دارد.
نبی الله صالحی ساداتی مسلم زارعی
پارامتر چگالی نسبی dm? (نسبت چگالی ماده تاریک به چگالی بحرانی) را می توان با استفاده از مدل استاندارد کیهان شناسی و معادله ی بولتزمن بر اساس نرخ بر هم کنش ماده تاریک با دیگر ذرات، محاسبه نمود. نرخ برهم کنش تابعی از سطح مقطع پراکندگی است. بنابراین با محاسبه ی سطح مقطع پراکندگی و واپاشی می توان پارامتر چگالی نسبی را محاسبه کرد. با اعمال قید بر روی dm? می توان فضای پارامتر مدل های مختلف ماده تاریک را به دست آورد. با بررسی و مقایسه پارامتر چگالی نسبی به دست آمده با چگالی ماده تاریک می توان مدل هایی که خصوصیات ماده تاریک دارند را مشخص نمود. در این پژوهش ما به بررسی ساده ترین مدل ارائه شده برای ماده تاریک (اسکالر حقیقی) با تقارن z2(نگه داشتن جملات تا مرتبه ?4)که به مدل استاندارد اضافه می شود، می پردازیم و با توجه به فراوانی ماده تاریک به دست آمده از نتایج ماهواره پلانک، حدود پارامترهای فضا(جرم ماده تاریک و جفتیدگی ذره ماده تاریک و هیگز) را تعیین می کنیم.
رضا شیری ورنامخواستی احمد شیرزاد
نظریه گرانش هیلبرت اینشتین در فضا-زمان سه بعدی هیچ درجه آزادی دینامیکی ندارد. درسال ???? دیزر، جکیو و تمپلتون جمله ای از نوع چرن-سیمونز به کنش این نظریه اضافه کردند و نشان دادند مدل متناظر (نظریه گرانش توپولوژیکی جرم دار ) تحت خطی سازی, دارای یک درجه آزادی جرم دار دینامیکی است. ظهور تعداد درجات آزادی در یک نظریه گرانش سه بعدی, توجه ما را به این مدل و دسته ای از مدل هایی که از تعمیم این مدل به دست می آید, جلب می کند. همچنین مشابه با نظریه توپولوژیکی جرم دار سه بعدی, نوشتن نظریه چهار بعدی نیز امکان پذیر است. در این پایان نامه, رفتار دینامیکی نظریه گرانش توپولوژیکی جرم دار در سه بعد و متناظر چهاربعدی اش را مطالعه کرده ایم. بر حسب مجموعه متغیرهای چندپایه, کنش نظریه گرانش توپولوژیکی جرم دار نسبت به سرعت ها خطی است. به عبارت دیگر یک لاگرانژی مرتبه اول داریم. برای بررسی ساختار بندادی لاگرانژی مرتبه اول می توان از رهیافت هم تافته در سیستم های مقید که برای اولین بار توسط فدیو و جکیو پیشنهاد شد, استفاده کرد. کار بعدی ما در این پایان نامه مطالعه ساختار هامیلتونی نظریه گرانش توپولوژیکی جرم دار با استفاده از رهیافت هم تافته است. نتیجه اصلی که ما به دست آوردیم, این است که نظریه توپولوژیکی جرم دار غیرخطی, دارای ? درجه آزادی دینامیکی در فضای فاز است که معادل با ? درجه آزادی دینامیکی در فرمولبندی متریک است.