نام پژوهشگر: حمزه ایزدی
محمد شیخ زاده عیش آبادی حمزه ایزدی
نهج البلاغه دریای ژرفی است که معارف الهی و نیازمندیها بشر را در کنار یکدیگر فراهم آورده است. امیرمومنان گاه از خداوند آنچنان که به وصف ناید سخن میگوید و گاه شگفتیهایی از خُردترین مخلوق او که به چشم نمیآید را برای همگان به تصویر میکشد. در این میان موضوع جانورانی که در این تحقیق از آنها نامبرده شده کمتر مورد کاوش کاوشگران واقع شده است در حالیکه ویژگیهای ظاهری، رفتار و عادت های جانوران را در لابهلای سخنان امیربیان میتوان یافت. توصیفات امام علی (علیه السلام) از جانوران در کنار تأکیدات و تشویقهای امام هر خوانندهای را برای مطالعه و پژوهش در زمین? جانوران برمی انگیزاند و نخستین پرسش برای خوانند? امروزی این است که سخنان امام از منظر دانش جانورشناسی در چه جایگاهی است و مقصود سخنان امام چیست؟ این تحقیق که برای پاسخ گویی به این سوالات طرح ریزی گردید منجر به روشن شدن این مطلب شد که اساساً آن چه در نهج البلاغه مطرح گردیده با علم جانورشناسی تطابق داشته و مقصود امام از بیان جملات توصیفی، متوجه ساختن مردم به نکات دقیق آفرینش و در نتیجه خداشناسی بوده، و از تشبیه رفتار افراد به رفتار حیوانات تفهیم بهتر مطلب و بعضاً تأدیب افراد بوده است. این پژوهش افزون بر آنکه شگفتی دانش امیرمومنان در توصیفات دقیق جانوران را در چهارده قرن پیش مینمایاند، زمین? تحقیق امروزی بر گونههای جانوری را نیز نشان میدهد زیرا امام (علیه السلام) در مورد برخی جانوران مانند پشه جملاتی به یادگار نهادهاند که میتواند بهعنوان گزاره و فرضیه علمی پای? تحقیقات محققان قرار گیرد.
نجمه علیمحمدی داورانی حمزه ایزدی
کفشدوزک hippodamia variegataیکی از دشمنان طبیعی پسیل پسته است. سم شناسی دموگرافیک یکی از روش های عمومی برای ارزیابی اثرات زیر کشندگی آفتکش ها روی دشمنان طبیعی است. با توجه به مصرف دو آفت کش هگزافلومرون و اسپیرودایکلوفن در باغات پسته، در این پژوهش اثرات جنبی این دو آفتکش روی شاخص های زیستی و پارامترهای جمعیت مرحله تخم کفشدوزک hippodamia variegata در شرایط کنترل شده (دمای1± 26 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 5± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنائی و 8 ساعت تاریکی) بررسی گردید. بدین منظور تخم ها به روش غوطه وری با غلظت توصیه شده در مزرعه تیمار شدند. نتایج نشان داد که در مرحله تخم کمترین طول دوره رشد با 35/2 روز مربوط به تیمار شاهد و بیشترین آن با 9/2 روز مربوط به تیمار هگزافلومرون بود. تیمار هگزافلومرون بیشترین بازدارندگی را روی مرحله تخم نشان داد. میانگین طول دوره رشدی در مرحله لارو سن یک تیمارهگزافلومرون در مقایسه با تیمار اسپیرودیکلوفن و شاهد افزایش یافته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار بین تیمارها بر اساس پارامترهای نرخ ناخالص و خالص تولید مثل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ تولد و مدت زمان دو برابر شدن یک نسل می باشد. نرخ ناخالص تولید مثل به ترتیب 38/0±43/24، 94/0±67/55، 66/0±11/48 در تیمار هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد به دست آمد. همچنین نرخ ذاتی افزایش جمعیت به ترتیب 0067/0±086/0، 0045/0±1086/0 007/0±1232/0، و مدت زمان دوبرابر شدن یک نسل 51/0±62/8، 25/.±54/6، 29/0±88/5 برای تیمارهای هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد به دست آمد. بنابراین هگزافلومرون بیشترین اثر منفی را روی نرخ ذاتی افزایش جمعیت داشت. کاربرد سموم شیمیایی به طور غیرمستقیم روی واکنش تابعی دشمنان طبیعی و در پی آن کارایی آن ها تاثیر می گذارد. در این پژوهش اثرات جانبی پادآفت هگزافلومرون و کنه کش اسپیرودایکلوفن روی واکنش تابعی لاروهای سن 4 کفشدوزک بررسی شد. تراکم های 4، 8، 16، 32، 64، 95، 128، 150، 200 و 300 پوره سن پنج پسل معمولی پسته روی دیسک برگی گذاشته شد. لاروها با روش تاپیکال تیمار شدند. بر اساس نتایج حاصله واکنش تابعی در هر دو تِیمار و شاهد از نوع دوم به دست آمد. تاثیر جانبی دو آفت کش مذکور بر روی میزان گلیکوژن، قند کل ، پروتیین و لیپید در سن چهارم لاروی که به روش تاپیکال تیمارشده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که میزان گلیکوژن با میانگین 06/16 میلی گرم بر گرم وزن لارو در تیمار هگزافلومرون و 41/17میلی گرم بر گرم وزن لارو در تیمار اسپیرودایکلوفن در مقایسه با شاهد تفاوت معنی دار نشان می دهد. همچنین در میزان قند کل و پروتیین در هر دو تیمار تفاوت معنی دار دیده نشد. میزان چربی در تیمار اسپیرودایکلوفن نسبت به شاهد کاهش اما نسبت به تیمار هگزافلومرون تفاوت معنی دار نداشت.
ساره حسین زاده اکبرآبادی حمزه ایزدی
چکیده بیولوژی پروانه ی برگ خوار کدوئیان diaphania indica (saunders) در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی بررسی شد. میانگین طول دوره های مختلف رشدی این شب پره، تخم تا مرگ حشره ی کامل در دمای ثابت 20، 25، 30 و 35 درجه ی سانتیگراد با تغدیه از خیار گلخانه ای به ترتیب 25/72، 31/34، 55/26 و 28/22 روز بود. بلندترین طول دوره ی رشدی در دمای 20 درجه ی سانتیگراد و کوتاه ترین در دمای 35 درجه ی سانتیگراد مشاهده شد. بالاترین میزان مرگ و میر در دمای 35 درجه ی سانتی گراد بود. آستانه ی حداقل رشد برای مراحل تخم، سنین لاروی، پیش شفیره، شفیره، حشره ی کامل، حشره ی کامل نر، حشره ی کامل ماده، تخم تا ظهور حشره ی کامل و تخم تا مرگ حشره ی کامل به ترتیب 47/13، 92/11، 46/9، 04/9، 57/15، 16، 16/12، 58/11 و 5/12درجه ی سانتیگراد بود. براساس مدل خطی، کم ترین آستانه ی حداقل رشد و نمو مربوط به مرحله ی شفیره به میزان 04/9 درجه ی سانتیگراد و بیش ترین مربوط به حشرات کامل نر به میزان 16 درجه ی سانتیگراد به ترتیب به ازای نیاز حرارتی 92/144، 100 روز-درجه مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان دهنده ی وجود تفاوت معنی دار بین تیمارها، بر اساس پارامترهای نرخ ناخالص و خالص تولیدمثل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ ذاتی تولد، نرخ ذاتی مرگ، مدت زمان دو برابر شدن یک نسل و متوسط مدت زمان نسل می باشد. پارامترهای نرخ خالص تولید مثل (r0) در دماهای فوق به ترتیب 827/0±19/68، 182/2±977/120، 077/1±05/64، 620/0±23/21، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) به ترتیب 002/0±0619/0، 0009/0±1746/0، 0006/0±1934/0 و 00163/0±1491/0 و متوسط مدت زمان نسل (t) به ترتیب 274/2±063/69، 055/0±45/27، 042/0±49/21 و 0231/0±44/20 به دست آمد. بر پایه نتایج به دست آمده برای پارامترهای نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، و نرخ ذاتی تولد دمای 30 درجه ی سانتیگراد بهترین و دمای 20 درجه ی سانتیگراد نامناسب ترین دما بود. این نکته نشان می دهد که این آفت در مناطق گرمسیری گسترش بیشتری داشته و خسارت وارد می کند.
محمد مهدی مهدی پور حسنعلی واحدی
بالا خانواده شپشک های نباتی، coccoidea از آفات بسیار مهم گیاهان محسوب شده و تقریبا در تمام زیستگاه های گیاهی جهان یافت می شوند. این حشرات از طریق مکیدن شیره گیاهی قسمت های هوایی و زیر زمینی گیاهان به صورت های مختلف باعث ایجاد خسارت می شوند. برخی گونه ها روی شاخه ، میوه، ریشه، تنه و برگ های میزبان تغذیه می کنند. افراد ماده دارای بدنی کیسه ای شکل، بزرگ و بیضوی هستند و پوششی انعطاف پذیر سطح بدن آنها را فرا گرفته است. حلقه بندی در قسمتهای مختلف بدن آنها در مراحل قبل از بلوغ و یا افراد بالغ برخی گونه ها به صورت متمایز و مشخص دیده می شود. طی سال های 88 و 89 نمونه برداری از شپشک های نباتی در منطقه کرمان انجام شد؛ به این منظور، با توجه به امکانات و به طور تصادفی قسمتی از پوشش گیاهی منطقه که قابل دسترس بودند، اعم از درختان مثمر و غیر مثمر، درختچه ها، بوته ها، گیاهان زراعی و علف های هرز مورد بررسی قرار گرفت. روش نمونه برداری بدین صورت بود که با بررسی قسمت های مختلف گیاهان، در صورت مشاهده ی آلودگی به شپشک ها و ثبت ویژگی های مزرعه ای آنها و عکس برداری لازم با قطع قسمت آلوده به همراه میزبان به آزمایشگاه منتقل پس از جداسازی داخل ظرف محتوی الکل 75% قرار داده می شدند. برای شناسایی دقیق تر نمونه های شپشک، در حدود 170 اسلاید میکروسکوپی به روش سمیع (1371) تهیه و اسلاید هایی که دارای کیفیت مناسب برای مطالعه، بودند انتخاب و مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت و سپس برای تایید به پژوهشگران خارجی فرستاده شد. در این پژوهش، طی23 مورد نمونه برداری، 260 نمونه متعلق به 13گونه از 5 خانواده به شرح زیر بررسی شد. coccidae: anapulvinaria pistaciae, coccus hesperidum; eulecanium tiliae, rhodococcus turanicus. diaspididae: chlidaspis asiatica; lepidosaphes pisiaciae, melanaspis inopinata, lopholeucaspis japonica, parlatoria oleae, salicicola kermanensis. eriococcidae: eriococcus isacanthus. monophlebidae: icerya purchasi. pseudococcidae: chorizococcus mirzayansi moghaddam.
عباس علینقی زاده لنگری محمد امین سمیع
طی یک بررسی در سالهای 1389-1388 به منظور شناسایی فون کفشدوزکها در سه منطقه از کرمان 17 گونه متعلق به 12 جنس و 7 قبیله و 3 زیرخانواده شناسایی شدند. برای شناسایی گونه ها از اندامهای جنسی نر و ماده و صفات مورفولوژیکی استفاده گردید. میزبانهای گیاهی و حشرات گیاهخوار شناسایی شدند گونه های ٍexochomus undulatus, exochomus pubescencs, exochomus nigromaculatus برای اولین بار از استان کرمان گزارش گردیدند.سایر گونه ها به قرار زیرند: coccinelle septempunctata , coccinella undecimpunctata, adalia bipunctata, hippodamia variegata , oenopia conglobata, psyllobora vigintidupunctata, chilocorus bipustulatus, exochomus nigripennism, exochomus qudrimaculatus, brumus octosignatus, clitosthetus arcuatus, pullus syriacus, nephus bipustulatus, hyperaspis sp.
بتول مختاری حسن اَبادی کامران مهدیان
بیولوژی و شکارگری کفشدوزک oenopia conglobata contaminata (menteris) تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. میانگین طول دوره رشدی از تخم تا حشره کامل در دماهای 5/22، 25، 5/27، 30 و 5/32 با تغدیه از شته سبز هلو 02/24، 68/19، 15/17، 009/14 و 32/14 و با تغذیه ازتخم پروانه بید آرد 27، 22/23، 57/19، 14/16 و 33/16 و با تغذیه ازتخم پروانه بید غلات 83/28، 52/24، 39/21، 92/17 و 22/18 بود و کم ترین میزان مرگ و میر روی همین میزبان ها در دمای 25 درجه سانتی گراد مشاهده شد. نتایج نشان داد که زمان رشد با افزایش دما کاهش می یابد. کم ترین زنده مانی در دماهای مختلف، برای لارو سن یک و بیشترین زنده مانی برای لارو سن سه، چهار و شفیره بدست آمد. نتایج نشان داد که بین اثر دما و طول هر یک از دوره های رشدی کفشدوزک اختلاف معنی دار وجود دارد. بررسی بیولوژی کفشدوزک با استفاده از تخم افستیا و شته نشان داد که افستیا به عنوان طعمه جایگزین برای پرورش کفشدوزک مناسب است. آستانه-های پایین رشد برای دوره تخم، لارو، شفیره و کل دوره تخم تا حشره کامل با تغذیه از شته سبز هلو به ترتیب 99/9، 58/10، 63/9 و 48/8 درجه سانتی گراد بدست آمد و ثابت دمایی برای مراحل رشدی بالا به ترتیب 1/43، 93/163، 9/71 و 58/322 روز درجه تخمین زده شد. . تاثیر تراکم میزبان بر میزان زادآوری این کفشدوزک برای یک دوره 21 روزه بررسی گردید. نتایج حاصله نشان داد تراکم 40 عدد میزبان را به عنوان کم ترین تراکمی در نظر گرفت که این کفشدوزک قادر به رشد، زاد و ولد و حفظ بقاء خود می باشد. جدول زندگی دو جنسیتی کفشدوزک با تغذیه از شته سبز هلو و پسیل معمولی پسته بررسی شد نرخ ذاتی و نرخ متناهی افزایش جمعیت با تغذیه از شته به ترتیب0.007 ± 17/0 (ماده/ماده/روز) 0084/0± 19/1 (روز) و با تغذیه از پسیل به ترتیب 0.007 ± 18/0 (ماده/ماده/روز) و 0086/0± 2/1 (روز) تعیین شد. نوع واکنش تابعی به وسیله رگرسیون لجستیک و پارامترهای قدرت جستجو با استفاده از رگرسیون غیر خطی تعیین شد. نتایج نشان داد که واکنش تابعی حشرات ماده کفشدوزک به تراکم های مختلف پوره های سن سه شته نوع دوم بود و قدرت جستجو و زمان دست یابی به ترتیب 00819/0±063/0 بر ساعت و 0290/0±1425/0 ساعت به دست آمد. نرخ شکارگری لارو سن چهار، 22/45، حشرات نر، 65/ 29و حشرات ماده 70/50 به دست آمد. در این بررسی مشاهده شد که همراه با افزایش دما بین 5/22 و 5/32 درجه سانتی گراد طول دوره رشدی مراحل مختلف رشدی کفشدوزک کاهش پیدا می کند. نتایج نشان داد دمای 25 تا 30 درجه سانتی گراد دمای مناسب برای پرورش این کفشدوزک می باشد. در این بررسی مشخص شد میزان بقای کفشدوزک با فاصله گرفتن از دمای مناسب، در دماهای بالاتر و پایین تر کاهش پیدا می کند. به طوری که در دمای 5/22 و 5/32 بیش ترین میزان مرگ و میر دیده می شود.
فاطمه جعفربیگی علم ابادی مهدی ضرابی
سفید بالک پنبه bemisia tabaci (genn.) (hem.: aleyrodidae) از آفات مهم محصولات کشاورزی در ایران است. در این پژوهش اثر زیرکشنده ی عصاره های گیاهی کلپوره، استبرق، آویشن و شاتره و آفت کش های پی متروزین، نیمارین بر پارامترهای جدول زندگی سفیدبالک پنبه b. tabaci (biotype a) (genn.) روی مرحله حشره کامل و تخم های در معرض گیاه آلوده به روش غوطه وری برگ مورد بررسی قرار گرفت. آفت کش پی متروزین به عنوان شاهد مثبت و آب و اتانول به عنوان شاهد منفی در نظر گرفته شد. عصاره شاتره مرگ و میر مراحل تخم، پوره، شفیره هم چنین مرگ و میر کل مراحل تخم، پوره و شفیره را افزایش داد. این نتایج نشان دهنده این است که عصاره شاتره بعد از سم پی متروزین بیشترین مرگ و میر را در مراحل مختلف ایجاد کرده است و با توجه به این نتایج، اثرات کشندگی عصاره شاتره روی مراحل مختلف زندگی سفید بالک پنبه در خور نگرش است. پارامترهای جدول زندگی در تیمار حشرات کامل و تخم های در معرض گیاه آلوده طبق جدول زندگی دوجنسی ویژه سنی آنالیز شد. در تیمار حشرات کامل، کمترین بقا و دوره تخم گذاری در تیمار استبرق مشاهده می شود، پس از عصاره استبرق، عصاره آویشن در مقایسه با سایر تیمارها دارای کمترین دوره تخم گذاری بوده است، در تیمار تخم های در معرض گیاه آلوده، کمترین بقا و دوره تخم گذاری در تیمار کلپوره مشاهده می شود و عصاره آویشن دارای کمترین بقا و عصاره استبرق دارای بیشترین دوره تخم گذاری بوده است. نتایج حاصله پارامترهای جمعیت در تیمار حشرات کامل نشان داد، بین متغیر نرخ خالص تولید مثل (nrr یا r0 )، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) در سطح 1 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد و برای متغیرهای نرخ ناخالص تولید مثل (grr) و متوسط مدت زمان یک نسل (t) به روز در سطح 5 درصداختلاف معنی دار وجود ندارد، در تیمار تخم های در معرض گیاهان آلوده که بین متغیر نرخ ناخالص تولید مثل (grr)، نرخ خالص تولید مثل (nrr یا r0 )، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) ، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) در سطح 1 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد و برای متوسط مدت زمان یک نسل (t) به روز در سطح 5% اختلاف معنی دار وجود ندارد. در این پژوهش بعد از آفت کش پی متروزین، عصاره های استبرق و کلپوره بیشترین تاثیر را روی آفت مورد نظر داشته و rm را به طور معنی داری نسبت به کنترل کاهش می دهند. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش مورد نظر و سایر پژوهش های انجام شده می توان نتیجه گرفت که سم پی متروزین و عصاره های استبرق و کلپوره می توانند به عنوان مواد موثر علیه آفات در برنامه های ipm به کار روند.
سعیده اسماعیلی مقدم محمد امین سمیع
سفید بالک پنبه bemisia tabaci (genn.) (hem: aleyrodidae) از آفات مهم محصولات کشاورزی در ایران است. در این پژوهش اثرات زیرکشنده ی آفت کش های پی متروزین، دیازینون، ایمیداکلوپرید، آبامکتین و عصاره استبرق بر دموگرافی سفیدبالک پنبه در مراحل حشرات کامل و تخم های در معرض گیاه آلوده به روش غوطه وری برگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آفت کش ها و عصاره استبرق بر پارامترهای دوره تخم گذاری و طول دوره حشرات کامل اثر دارند و عصاره استبرق همانند سایر آفت کش ها توانسته دوره تخم گذاری و طول دوره حشرات کامل را کاهش دهد. بیشترین مرگ و میر دوره تخم، مرگ و میر دوره شفیرگی و کل تلفات دوره شفیرگی مربوط به آفت کش پی متروزین است. نتایج پارامتر مرگ و میر دوره پورگی و کل تلفات دوره پورگی نشان داد که بعد از دیازینون، عصاره استبرق همانند آفت کش های دیگر روی این پارامترها تأثیر گذار است. پارامترهای جدول زندگی در تیمار حشرات کامل و تخم های در معرض گیاه آلوده طبق جدول زندگی دوجنسی ویژه سنی آنالیز شد. در تیمار حشرات کامل، کمترین بقا و دوره تخم گذاری در آفت کش دیازینون مشاهده شد، پس از دیازینون، عصاره استبرق در مقایسه با سایر آفت کش ها دارای کمترین بقا و دوره تخم گذاری بود. در تیمار تخم های در معرض گیاه آلوده، کمترین بقا و دوره تخم گذاری در آفت کش دیازینون مشاهده شد و آفت کش ایمیداکلوپرید دارای بیشترین بقا و دوره تخم گذاری بود. پارامترهای جمعیت در تیمار حشرات کامل نشان داد که بین متغیر نرخ خالص تولید مثل (nrr یا r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) و متوسط مدت زمان یک نسل (t) در سطح 1 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد و برای متغیر نرخ ناخالص تولید مثل (grr) در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار وجود ندارد. در تیمار تخم های در معرض گیاه آلوده، بین متغیر نرخ ناخالص تولید مثل، نرخ خالص تولید مثل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت در سطح 1 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد و برای متوسط مدت زمان یک نسل در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار وجود ندارد. در پژوهش حاضر آفت کش پی متروزین و عصاره استبرق در مقایسه با دیگر آفت کش ها بیشترین تأثیر را روی آفت مورد نظر داشتند و rm را به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش دادند. چنین به نظر می رسد که آفت کش پی متروزین و عصاره استبرق می توانند در برنامه های ipm برای کنترل سفید بالک پنبه بکار روند.
الهام محمدی محمد خانجانی
درمطالعه فونستیکی که طی سالهای 1389- 1390بهمنظور جمعآوری و شناسایی کنههای باغ های درختان میوه و مزارع یونجه منطقه رفسنجان واقع در شمال غربی کرمان انجام گرفت، تعداد 2000 اسلاید میکروسکوپی از مجموع نمونههای جمعآوری شده تهیه و شناسایی گردید. در این بررسی در مجموع 23 گونه از 18 جنس و 3 جنس متعلق به 15 خانواده شناسایی گردید که از بین آن ها تعداد 4 گونه برای فون دنیا جدید میباشد. در لیست زیر گونههایی که با علامت * مشخص شدهاند برای جهان جدید میباشند. prostigmata: cryptognathidae: cryptognathus kramer, 1879. ereynetidae: ereynetes kermanicus* sp. nov. linotetranidae: linotetranus eghbaliani* sp. nov. stigmaeidae: ledermuelleriopsis hurdei* sp. nov.; ledermuelleriopsis punicae* sp. nov. tenuipalpidae: aegyptobia persica khosrowshahi and arbabi, 1997; tenuipalpus granati sayed, 1946; tenuipalpus punicae pritchard and baker, 1958. tetranychidae: bryobia koch, 1836; eutetranychus orientalis klein, 1936; tetranychus dufour, 1832. trombidiidae: azaritrombium raphanicum saboori and bagheri, 2005. mesostigmata: ameroseiidae: ameroseius ornatus womersley, 1956. ascidae: lasioseius youcefi athias and henriot, 1959; proctolaelaps pygmaeus muller, 1860. eviphididae: alliphis siculus oudemans, 1905. macrochelidae: macrocheles insignitus berlese, 1918; macrocheles merdarius berlese, 1889. pachylaelapidae: pachylaelaps karawaiewi berlese, 1929. phytoseiidae: neoseiulus barkeri hughes, 1948; neoseiulus zwoelferi dosse, 1957; proprioseiopsis messor wainstein, 1960; phytoseius spoofi oudemans, 1915. rhodacaridae: rhodacarellus epiginalis sheals, 1956. trematuridae: nenteria stylifera berlese, 1904. واژگان کلیدی: درختان میوه، رفسنجان، فون، کنه گیاهی، یونجه.
ریحانه صادقی جنت آباد کامران مهدیان
پسیل معمولی پسته، agonoscena pistaciae (hem.: psyllidae)، به عنوان آفت کلیدی درختان پسته در ایران شناخته شده است. و به صورت حشره کامل زمستان گذرانی می کند. در این تحقیق، تاثیرات کشندگی و فیریولوژیکی سموم پیری پروکسی فن و نیمارین روی پوره های سن پنج این حشره در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. هم چنین به منظور بررسی اثر تغییرات دمای محیط روی میزان ذخایر غذایی حشرات کامل زمستان گذران این حشره، حشرات کامل زمستان گذران طی ماه های مهر تا اسفند سال 1389 از باغ های پسته شهرستان رفسنجان جمع آوری شدند. نتایج حاصل از تجزیه داده های به دست آمده مربوط به اثر آفت کش ها روی پوره های سن پنج پسیل پسته نشان می دهد که نیمارین با مقدار lc50 کمتر ، سمیت بیشتری در مقایسه با پیری پروکسی فن با lc50 بیشتر ، روی پوره های سن پنج پسیل دارد. نتایج مربوط به اثرات این سموم روی فیزیولوژی پوره های سن پنج نشان می دهد که این دو سم کاهش معنی داری در میزان قندکل با هم و با شاهد بعد از 72 ساعت ایجاد کردند. میزان گلیکوژن دارای کاهش معنی داری نسبت به شاهد بعد از 48 و 72 ساعت بود، اما میزان چربی و پروتیین تغییر معنی داری نسبت به شاهد نداشت. در طول مدت زمستان گذرانی، در میزان پروتئین و چربی حشرات کامل تغییرات معنی داری مشاهده نشد، اما گلیکوژن در ماه مهر دارای بیشترین میزان خود بود و با کاهش دما در دی ماه به کمترین میزان خود رسید. تغییرات در قندکل برعکس تغییرات گلیکوژن بود و از کمترین میزان خود در ماه مهر به بیشترین میزان خود در ماه دی رسید. وجود رابطه منفی بین تغییرات قندکل با گلیکوژن، بیانگر تبدیل شدن گلیکوژن به سایر ترکیبات قندی است که این قندها سبب کاهش نقطه انجماد بدن حشره و تحمل دمای پایین توسط این حشره می شود. گلیکوژن فرم ذخیره ای انرژی است، بنابراین با بالا رفتن دما دوره رشد و نمو کوتاه، سرعت متابولیسم بالا و میزان ذخایر غذایی نیز بالا می رود. میزان قندهای الکلی ترهالوز، سوربیتول و میواینوزیتول از کمترین میزان خود در ماه مهر به بیشترین میزان خود در ماه دی رسید، اما میزان گلوکز تفاوت معنی داری نداشت.
مرجان بمانی گلناابادی کامران مهدیان
پروانه پوستخوار میوه پستهarimania comaroffi ragonot, 1893 (lep: pyralidae) یکی از آفات پسته میباشد که زمستان را به شکل شفیره سپری میکند. در این تحقیق، تغییرات فاکتورهای بیوشیمیایی مختلف، میزان تحمل سرمایی و نقطه انجماد بدن شفیرهها نسبت به نوسانات دمای محیط در طول دورهی زمستانگذرانی (از مهرماه تا اسفندماه) و همچنین تفاوت فاکتورهای ذکر شده بین شفیرههای زمستانگذران و غیرزمستانگذران در سال 1389، بررسی شد. برای اندازهگیری میزان قندکل بدن، چربی و گلیکوژن از روش واربرگ و یووال (1996)، پروتئین از روش لوری و همکاران (1951)، قندها از روش خانی و همکاران (2007)، نقطه انجماد بدن و تحمل سرمایی از روش خانی و محرمیپور (2007)، استفاده شد. میزان قندکل بدن شفیره ها با سرد شدن دمای محیط، افزایش یافت به نحوی که در سردترین ماه (دی ماه)، در بالاترین حد خود قرار داشت. تغییرات گلیکوژن نسبت مستقیم با دما داشت یعنی با کاهش دما کاهش یافت و در دی ماه در پایین ترین حد خود قرار گرفت. چربی و پروتئین بدن شفیره ها در دوره زمستان گذرانی و بین شفیره های زمستان گذران و شفیره های غیرزمستان گذران تفاوت معنی داری نداشت. ترهالوز، سوربیتول و مایواینوزیتول نیز در دوره زمستان گذرانی افزایش یافتند و بین شفیره های زمستان گذران و شفیره های غیرزمستان گذران تفاوت معنی داری داشتند اما گلوکز در این دو برهه تغییر معنی داری نکرد. نقطه انجماد بدن شفیره های تابستان-گذران به طور معنی داری بالاتر از شفیره های زمستان گذران بود. نقطه انجماد بدن شفیره ها به تدریج در طول پاییز کاهش یافت و در اواسط زمستان به پایین ترین حد رسید. تغییرات تحمل سرمایی شفیره ها عکس تغییرات نقطه انجماد بدن بود یعنی در تابستان در پایین ترین حد بود و به تدریج با سرد شدن هوا تحمل سرمایی افزایش یافت و در زمستان به بالاترین حد رسید. تبدیل شدن گلیکوژن به قندهای ساده و الکلی سبب بالا رفتن تحمل سرمایی شفیرهها میشود. تبدیل شدن گلیکوژن به ترهالوز، هنگامی که شفیره در معرض دمای پایین قرار می گیرد، به علت فعال شدن آنزیم گلیکوژن فسفوریلاز می باشد و زمانی که شفیره در معرض دمای بالا قرار می گیرد عمل متقابل آن با فعال سازی آنزیم گلیکوژن سینتتاز صورت می گیرد. رابطه عکس غلظت گلیکوژن و ترهالوز نشان می دهد که گلیکوژن یک منبع کربن برای ساخته شدن ترهالوز و قندهای دیگر است. سم پیری پروکسی فن موجب کاهش قندکل، گلیکوژن، ترهالوز و سوربیتول در شفیره ها شد. در حالی که میزان چربی کل، پروتئین، مایواینوزیتول و گلوکز هیچ گونه تغییری نکردند. اگرچه این سم از تحمل سرمایی این آفت کم می کند اما با توجه به افزایش طول دوره لاروی، به-کاربردن این گروه از سموم روی این آفت منطقی به نظر نمی رسد.
مهشید سرنوشت حمزه ایزدی
پسته linnaeus vera pistacia یکی از محصولات کشاورزی است که از دیرباز در نقاط مختلف ایران کشت می شده است (صداقتی و همکاران، 1388)، از آفات کلیدی پسته که در سراسر پسته کاری های کشور حضور دارند و معمولا خسارت اقتصادی به گیاه و محصول پسته وارد می کنند، می توان به پسیل معمولی پسته agonoscena pistaciae burckhardt and lauter اشاره کرد. برای مهار خسارت این آفت گاهی درختان پسته تا شش مرتبه در سال سم پاشی می شوند، بنابراین، گسترش و طغیان این آفت، ضرورت بازنگری در کنترل شیمیایی برای کاهش میزان مصرف سموم و تشخیص و به کارگیری روش های غیرشیمیایی به ویژه کنترل بیولوژیک را ایجاب می کند. می توان با وارد کردن عوامل بیولوژیک و سموم کم خطر با دز و زمان مصرف مشخص، اقدام به کنترل این آفت نمود (سمیع و همکاران، 1384). به انگیزه بررسی سمیت دو ترکیب استامی پراید و عصاره الکلی انغوزه، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد تا مشخص شود که کدام ترکیب دارای سمیت بیشتر بر پوره های پسیل ممولی پسته است، که معین شد انغوزه دارای سمیت بیشتر است. در پژوهش حاضر تاثیرات دو ترکیب مذکور بر خصوصیات فیزیولوژیکی پوره های سن 5 پسیل معمولی پسته نیز بررسی شد . مشخص شد که انغوزه بر گلیکوژن (بعد از 24 و 48 ساعت)، استامی پراید بر پروتئین (بعد از 48 ساعت)، استامی پراید بر قند ترهالوز (بعد از 24) و انغوزه بر قند ترهالوز (بعد از 48 ساعت) و هر دو ترکیب بر قند مایواینوسیتول (بعد از 24 ساعت) موثراند. در سومین قسمت در این تحقیق تاثیر این ترکیبات بر میزان تغذیه کفشدوزک دونقطه ای adalia bipunctata بررسی شد و چنین نتیجه شد که در اثر استفاده سم استامی پراید میزان تغذیه کم و نتایج آزمایشگاهی نشان داد که استفاده از عصاره الکلی انغوزه جهت کاهش جمعیت پسیل معمولی پسته، تاثیر منفی چندانی بر روی میزان تغذیه حشرات کامل ماده a. bipunctata ندارد و به نظر می رسد این عصاره می تواند جزء مواد شیمیایی امن برای کفشدوزک دونقطه ای و شاید سایر دشمنان طبیعی محسوب گردد
نجمه امیرزاده محمدامین جلالی
پسیل معمولی پسته، agonoscena pistaciae از گروه آفات درجه اول پسته ایران است و از مهم ترین راه های کاهش خسارت آن استفاده از آفت کش های شیمیایی است. از جمله آفت کش های مورد استفاده در باغات پسته، آفت کش های نئونیکوتینوئیدی همچون استامی پرید، تیامتوکسام و ایمیداکلوپرید است که با توجه به مصرف زیاد آن ها در باغات پسته، در این پژوهش اثرات جانبی آن ها روی پسیل معمولی پسته و همچنین دشمنان طبیعی آن، کفشدوزک دو نقطه ای (adalia bipunctata) و یازده نقطه ای (coccinella undecimpunctata) بررسی گردید. برای این منظور در آزمایش های مربوط به پسیل پسته ,lc50 lc30 و lc25 هر یک از آفت کش ها با استفاده از روش غوطه وری برگ ها تعیین گردید که میزان آن به ترتیب برای استامی پرید 70/60، 96/29 و 48/24، برای تیامتوکسام 35/56، 54/31 و 71/26 و برای ایمیداکلوپرید 21/138، 11/54 و 38/41 میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. میانگین درصد مرگ و میر برای غلظت lc25 تیامتوکسام با مقدار ± 16/12? 9/0? درصد بیشترین میزان و برای شاهد با میزان 43/0?± 5/3? درصد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی پوره سن پنجم برای غلظت lc25 استامی پرید با مقدار 07/0± 65/5 روز بیشترین و برای تیمار شاهد با مقدار 01/0±82/4 روز کمترین بود. در مورد تحلیل کمی جمعیت میزان نرخ بقای (lx) حشرات کامل پسیل پسته تحت تاثیر غلظت های lc25 و lc30 حشره کش تیامتوکسام در مقایسه با شاهد کاهش یافت در صورتی که ایمیداکلوپرید تاثیر چندانی روی این پارامتر در غلظت های ذکر شده نداشت. در رابطه با حشره کش استامی پرید، زمانی که lc30 روی پوره های پسیل به کار برده شد میزان نرخ بقای حشرات کامل در مقایسه با شاهد کاهش یافت. امید به زندگی (ex) در تیمار سموم نسبت به شاهد کاهش داشت که بیشترین کاهش مربوط به غلظت lc25 تیامتوکسام و برای نرخ مرگ و میر (dx) در تیمار سموم نسبت به شاهد افزایش مرگ و میر وجود داشت که بیشترین آن مربوط به غلظت های زیرکشنده ی تیامتوکسام بود. در مورد پارامترهای جدول تولید مثل، غلظت lc25 تیامتوکسام بیشترین تاثیر را داشت. آزمایشات کفشدوزک ها در شرایط کنترل شده(دمای 1±26، رطوبت نسبی 5±65?، و طول 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) انجام شد. در مورد کفشدوزک a. bipunctataآزمایش های زیست سنجی به منظور تعیین lc50 و lc25 با استفاده از روش قطره گذاری در سطح پشتی قفس سینه انجام شد که میزان آن ها به ترتیب برای استامی پرید (65/222 و 37/86)، برای تیامتوکسام (37/232 و 100) و برای ایمیداکلوپرید (89/218 و 03/67) میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. آزمایشات مربوط به دز زیر کشنده روی درصد مرگ و میر و طول دوره رشدی لارو سن چهارم و شفیره انجام شد که بر اساس نتایج به دست آمده میانگین درصد مرگ و میر برای تیمار ایمیداکلوپرید با مقدار ± 22? 6/4? درصد برای لارو و با مقدار 3/0? ± 66/10? درصد برای شفیره بیشترین میزان و برای شاهد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی برای تیمار ایمیداکلوپرید با میزان 03/0±50/5 روز برای لارو سن چهارم و با میزان 13/0±20/8 روز برای شفیره بیشترین و برای تیمار شاهد کمترین بود. در مورد آزمایش های مربوط به کفشدوزک c. undecimpunctata آزمایش های زیست سنجی نیز به منظور تعیین lc50 و lc25 با استفاده از روش قطره-گذاری انجام شد که میزان آن ها به ترتیب برای استامی پرید (44/263 و 34/87)، برای تیامتوکسام (62/296 و 277/129) و برای ایمیداکلوپرید (82/447 و 64/139) میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. آزمایشات مربوط به دز زیر کشنده روی درصد مرگ و میر و طول دوره رشدی لارو سن چهارم و شفیره انجام شد که بر اساس نتایج به دست آمده میانگین درصد مرگ و میر برای لارو، تیمار استامی پرید و تیامتوکسام به ترتیب با مقدار 9/0? ± 10? و 0? ± 10? درصد و برای شفیره، تیمار ایمیداکلوپرید با مقدار 33/0? ± 66/8?درصد بیشترین میزان و برای شاهد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی برای تیمار تیامتوکسام با میزان 08/0± 25/6 روز برای لارو سن چهارم و با میزان 146/0±30/8 روز برای شفیره بیشترین و برای تیمار آب با میزان 00/0±00/6 روز برای لارو و 00/0±00/8 روز برای شفیره کمترین بود.
منیره محمدپور مهدی ضیاءالدینی
از جمله مهم ترین آفات چوب خوار در ایران، که طی سال های اخیر به صورت آفت کلیدی درآمده است شب پره ی کرم خراط zeuzera pyrina l. (lepidoptera: cossidae) است. دوره ی لاروی بسیار طولانی و فعالیت مخفی لارو درون شاخه ها، مطالعه ی ویژگی های زیستی آفت در طبیعت و مبارزه با آن را بسیار سخت کرده است. شناخت ویژگی های زیستی آفت شناسایی راه های مبارزه با آن را آگاهانه تر و موثرتر خواهد کرد. هدف این تحقیق، مقایسه ی اثر 6 جیره ی غذایی مختلف بر روی ویژگی های زیستی این حشره بود. جهت تعیین برخی از ویژگی های زیستی حشره، تخم های هم سن، در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2 ± 25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 10 ± 60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) پرورش یافتند و لاروهای هم سن، جهت تعیین طول کل دوره ی رشد و نمو، روی جیره های الف (شامل سویا، مخمر، آگار، پودر کامل شیر، ساکاروز، تفاله ی چغندر قند، اسید استیک و آب)، ب (شامل سویا، مخمر، آگار، کازئین، ساکاروز، تفاله ی چغندر قند، اسید استیک، آب و هموژنایز چوب سیب)، پ (شامل سویا، مخمر، آگار، شیر خشک، عسل، سبوس گندم، اسید استیک و آب)، ت (جیره ی پ همراه با جوانه ی گندم )، ث (شامل سویا، مخمر، آگار، پودر کامل شیر، ساکاروز، سلولز، ویتامین های c، e و آب) و ج (شامل سویا، مخمر، آگار، شیر خشک، عسل، خاک اره ی چوب گردو ، اسید استیک و آب) منتقل شدند. نتایج نشان دادند که در پرورش کرم خراط جیره ی غذایی پ باعث ایجاد کمترین دوره ی جنینی (31/0±5/12 روز) و دوره ی شفیرگی در شفیره های ماده (48/0±75/15 روز) می شود. هم چنین این جیره بیشترین وزن شفیره های نر (015/0±51/0 گرم) و ماده (033/0±85/0 گرم)، بیشترین تخم به ازای هر حشره ماده (12/80±760/545) و بیشترین تخم در اولین روز خروج و طول عمر بالای حشرات بالغ (10/1±94/10 روز در نرها و 94/0±20/7 روز در مادهها) را سبب می شود، ولی در مقایسه با بقیه ی جیره ها طول دوره ی لاروی نسبتاً بالایی (51/1±9/96 روز) دارد. با توجه به این خصوصیات جیره ی غذایی پ به عنوان بهترین جیره پیشنهاد می شود.
رعنا فرزان حمزه ایزدی
براساس آمار سازمان های بین المللی هر سال بخش قابل توجهی از تولیدات کشاورزی توسط آفات در انبارها از بین می روند. برای مبارزه با آفات انباری به طور معمول از سموم تدخینی استفاده می شود، اما آگاهی از خطرات باقی مانده این سموم روی محصولات انباری و نیز افزایش مقاومت به این سموم اتخاذ یک روش مبارزه مناسب تر را ایجاب می کند. ترکیبات آفت کش با منشاء گیاهی به دلیل این که از نظر زیست محیطی مشکلات کمتری دارند و همچنین خطرات کمتر برای جانوران خون گرم می توانند جایگزین مناسبی باشند. استفاده از نانوذرات به عنوان آفت کش گزینه دیگری است که در این تحقیق به آن پرداخته می شود. نانوذرات سیلیکا و اکسیدمس به کار رفته در این بررسی با روش سونوشیمی و با استفاده از دستگاه التراسونیک تهیه گردیدند. برای انجام آزمایش، جیره غذایی حشرات با غلظت های مختلف آفت کش نیمارین و نانوذرات تیمار شد، سپس مراحل زیستی مختلف آفات داخل هر تیمار قرار داده شدند و مرگ ومیر حشرات بعد از مدت زمان معینی ثبت شد. برطبق نتایج حاصل از زیست سنجی روی بید غلات نانوسیلیکا در پایین ترین و بالاترین غلظت (150 و 650 پی پی ام) به ترتیب حدود 83/80 و 100 درصد مرگ ومیر ایجاد کرد، پایین ترین و بالاترین غلظت نیمارین (2000 و 5500 پی پی ام) به ترتیب حدود 67/31 و 67/76 درصد مرگ ومیر ایجاد نمود، در حالی که نانواکسیدمس حتی در بالاترین غلظت کشندگی مناسبی به همراه نداشت. همچنین میزان تلفات لاروهای 3 روزه شب پره آرد در اثر کاربرد نانوسیلیکا در پایین ترین و بالاترین غلظت (200 و 850 پی پی ام) به ترتیب حدود 5/27 و 33/78 درصد بعد از 21 روز ثبت شد. پایین ترین و بالاترین غلظت نیمارین (2500 و 7000 پی پی ام) به ترتیب حدود 17/44 و 33/93 درصد مرگ ومیر بعد از 21 روز در لاروهای شب پره آرد ایجاد نمود. بررسی اثر نیمارین بر شاخص های تغذیه ای لاروهای شب پره آرد نشان داد که این آفت کش اثرات ضدتغذیه ای بالایی روی لاروهای این آفت دارد. میزان تأثیر نیمارین و نانوذرات بر مرگ ومیر شپشه آرد کمتر از تأثیر آن بر شب پره های مورد آزمایش بود. مقدار lc50 نیمارین برای بید غلات 3659 پی پی ام، برای شب پره آرد 3144 پی پی ام (بعد از 21 روز) و برای شپشه آرد 4192 پی پی ام (بعد از 21 روز) محاسبه شد. lc50 نانوسیلیکا برای بید غلات 108 پی پی ام، برای شب پره آرد 518 پی پی ام (بعد از 21 روز) و برای شپشه آرد 1549 پی پی ام (بعد از 14 روز) محاسبه شد. براساس نتایج به دست آمده از این بررسی آفت کش نیمارین و نانوذرات سیلیکا از قابلیت نسبتاً مناسبی برای کنترل آفات انباری مورد آزمایش برخوردارند.
نسیبه موذنی جهانگیر خواجه علی
تولیدات کشاورزی به وسیله بیش از 1200 گونه آفت شامل سوسک ها، پروانه ها و کنه ها مورد حمله قرار می گیرند. در بین آفات انباری، بال پولکداران خانواده pyralidae قرار دارند که مهم ترین آن ها متعلق به جنس های plodia و ephestia می باشند که در شرایط انباری به آرد، سبوس، میوه های خشک، غلات و مواد غذایی گوناگون زیان های سنگینی وارد می کنند. با توجه به معایب استفاده از سموم شیمیایی، در جستجو برای رسیدن به روشی کاربردی برگرفته از مواد طبیعی برای کنترل آفات انباری، در این پژوهش اثرات حشره کشی ترکیب گیاهی neemarin®، سمیت تنفسی و اثر دورکنندگی اسانس گیاهی آویشن دناییthymus daenensis celak (lamiaceae)، و اثرات حشره کشی فرمولاسیون dryacide® خاک دیاتومه روی برخی مراحل زیستی شب پره مدیترانه ای آرد، ephestia kuehniella و شب پره هندی،plodia interpunctella مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی کارایی قابل قبول نیمارین را در کنترل هر دو گونه آفت نشان داد. به طوری که در بالاترین غلظت های به کار رفته (7000 و 5600 پی پی ام) پس از 14 روز 90 و 80 درصد مرگ ومیر به ترتیب روی لاروهای سن اول شب پره آرد و هندی مشاهده شد. نتایج بررسی سمیت تنفسی اسانس آویشن دنایی نشان داد اسانس این گیاه خاصیت حشره کشی بالایی علیه مراحل مختلف رشدی این دو شب پره دارد، به طوری که در مجموع آزمایش های انجام شده مرگ ومیر بالاتر از 70 درصد به دست آمد. میزان lc50 سمیت تنفسی این اسانس روی حشرات کامل شب پره آرد و هندی به ترتیب 0/191 و 0/274 میلی لیتر بر لیتر هوا بود که سمیت بسیار بالای اسانس آویشن دنایی را روی این مرحله از زندگی شب پره های مورد آزمایش نشان می دهد. علاوه بر این اثر دورکنندگی این اسانس نیز روی حشرات کامل شب پره آرد و هندی قابل توجه بود. آزمایش های انجام شده در بررسی سمیت درای ساید روی لارو شب پره های مورد آزمایش، سمیت بالای این فرمولاسیون از خاک دیاتومه را روی این حشرات نشان داد. میزان مرگ ومیر در همه تیمارها با گذشت زمان افزایش می یافت. lc50 به دست آمده پس از 14 روز برای لاروهای سن دو و سن سه شب پره آرد، 29/06 و 236/55 میلی گرم بر کیلوگرم و در شب پره هندی 13/82 و 307/07 میلی گرم بر کیلوگرم بود. با توجه به کارایی بالای آفت کش های مورد آزمایش در این پژوهش، با انجام مطالعات تکمیلی روی روش های کاربردی مناسب تر می توان از این آفت کش ها در آینده ای نزدیک در کنترل آفات انباری استفاده کرد.
محسن حیدری نصرت آبادی حمزه ایزدی
چکیده کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae (lepidoptera: pyralidae) یکی از آفات مهم انار می باشد که زمستان را به صورت لاروهای سنین آخر سپری می کند. در این تحقیق، تغییرات ویژگی های بیوشیمیایی مختلف، میزان آب بدن، میزان تحمل سرمایی و نقطه انجماد بدن لاروها نسبت به نوسانات دمای محیط در طول دوره زمستان گذرانی (از مهر تا اسفند) و هم چنین تفاوت ویژگی های ذکر شده بین لاروهای زمستان گذران و تابستان گذران در سال 1391، بررسی شد. میزان قند کل در طول دوره زمستان به صورت افزایشی ثبت شد و در سردترین ماه سال به بیش ترین میزان خود رسید. گلیکوژن بدن لاروها با سرد شدن دمای محیط کاهش یافت به طوری که در سردترین ماه سال به کم ترین میزان خود در بدن لاروها رسید. هم چنین لاروهای تابستان گذران و زمستان گذران تفاوت معنی داری را از نظر میزان این دو ترکیب نشان دادند. میزان چربی کل در اوایل فصل زمستان که حشره خود را برای زمستان گذرانی آماده می کند به بیش ترین حد خود رسید و در طول دوره زمستان گذرانی این میزان کاهش یافت و مجددا در اسفندماه با شروع فعالیت لاروها بر میزان آن افزوده شد. از نظر میزان چربی بین لاروهای تابستان گذران و زمستان گذران تفاوت معنی دار مشاهده شد. میزان پروتئین کل بدن لاروها با سرد شدن دمای محیط به صورت افزایشی ثبت شد به طوری که در بهمن ماه (سردترین ماه سال) به بیش ترین میزان خود رسید. ترهالوز و مایواینوسیتول تغییرات افزایشی را داشتند و تفاوت معنی داری بین لاروهای تابستان گذران و زمستان گذران نشان دادند. میزان گلوکز و گلیسرول و هم چنین میزان آب بدن لاروهای زمستان گذران و تابستان گذران تغییرات ثابتی داشتند و تفاوت معنی داری را نشان ندادند. نقطه انجماد بدن لاروهای تابستان گذران به طور معنی داری بالاتر از لاروهای زمستان گذران بود. نقطه انجماد بدن لاروها به تدریج در طول پاییز کاهش یافت و در اواسط زمستان به پایین ترین حد رسید. تغییرات تحمل سرمایی لاروها عکس تغییرات نقطه انجماد بدن بود یعنی در تابستان در پایین ترین حد بود و به تدریج با سرد شدن تحمل سرمایی افزایش یافت و در زمستان به بالاترین حد رسید. تبدیل شدن گلیکوژن به قندهای الکلی سبب بالا رفتن تحمل سرمایی لاروها می شود. تبدیل شدن گلیکوژن به ترهالوز زمانی که لاروها در معرض دمای پایین قرار می گیرند، به علت فعال شدن آنزیم گلیکوژن فسفریلاز می باشد و زمانی که لاروها در معرض دمای بالا قرار می گیرند عمل عکس آن با فعال سازی آنزیم گلیکوژن سینتتاز صورت می گیرد. رابطه عکس غلظت گلیکوژن و ترهالوز نشان می دهد که گلیکوژن یک منبع کربن برای ساخته شدن ترهالوز و قندهای دیگر است. واژگان کلیدی: کرم گلوگاه انار، زمستان گذران، تابستان گذران، فیزیولوژی
ابوالفضل دهشیری حمزه ایزدی
پسیل معمولی پسته agonoscena pistaciae از راسته hemiptera و خانواده psyllidae کلیدی ترین آفت باغ های پسته ایران است. در این پژوهش حساسیت پورههای سن پنج پسیل معمولی پسته به آفت کش های اسپیروتترامات، فلونیکامید و لامبداسای هالترین و تاثیر آنها روی تحمل سرمایی و تغییرات آنزیم استراز مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از غلظت-مرگ ومیر به صورت پروبیت تجزیه شد. نتایج نشان داد که آفت کش لامبداسای هالترین نسبت به اسپیروتترامات و فلونیکامید به ترتیب با دز کشنده 50 درصد 3/3، 4/259 و 8/1486 میلی گرم ماده موثره بر لیتر بیش ترین سمیت را دارد. لامبداسای هالترین هیچ گونه تاثیری روی تحمل سرمایی پوره های سن پنج پسیل معمولی پسته نداشت؛ اما آفت کش های اسپیروتترامات و فلونیکامید تحمل سرمایی این آفت را به طور معنی داری کاهش دادند. هم چنین تحمل سرمایی با افزایش غلظت و کاهش دما کاهش پیدا کرد. آفت کش های فلونیکامید و لامبداسای هالترین روی آنزیم استراز اثر مهارکنندگی داشتند و با افزایش غلظت آفت کش، مهار آنزیم افزایش یافت اما آفت کش اسپیروتترامات در غلظت lc25 باعث مهار آنزیم استراز شده و در غلظت lc50 باعث افزایش فعالیت این آنزیم گردید. با توجه به نتایج این پژوهش آفت کش های مذکور می توانند جایگاه خوبی در کنترل شیمیایی پسیل معمولی پسته داشته باشند.
رضوان عرفان پور امین صادقی
سن گندم (hemiptera: scutelleridae) eurygaster integriceps putton آفت مهم غلات است که سبب خسارت شدید کمی و کیفی می شود. سیکل زندگی آن دو مرحله متفاوت دارد، مرحله رشد و نمو و مرحله دیاپوز. طی مرحله دیاپوز، ذخایر انرژی سن گندم به طور چشم گیری تغییر می-کند. به منظور بررسی فیزیولوژی دیاپوز سن گندم، حشرات کامل زمستان گذران نر و ماده به صورت ماهانه از آبان 90 تا فروردین 91 از ارتفاعات شهرستان دهگلان استان کردستان، جمع آوری شد. سپس ترکیبات ضد یخ مانند ترهالوز، گلیسرول، گلوکز، مایواینوزیتول و سوربیتول در حشرات کامل سن گندم با دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده تنوع وزنی بالایی در نمونه های اندازه گیری شده سن گندم بود، به طور کلی وزن حشرات نر از حشرات ماده پایین تر بود، این کاهش وزن به علت ناهماهنگی رشد دستگاه تولیدمثلی در حشرات دو جنس نر و ماده است. همچنین غلظت ترکیبات ضد یخ با کاهش دمای هوا افزایش یافت، به طوری که نتایج حاصل از اندازه گیری پلی ال ها نشان داد که گلیسرول و ترهالوز مهم ترین قندهای بدن می باشند. بیش ترین مقدار گلیسرول در بهمن ماه در حشرات نر 002/.0 ± 0/116 میلی گرم بر گرم وزن و در حشرات ماده 0/003 ± 0/139 میلی گرم بر گرم وزن به دست آمد و بیش ترین میزان ترهالوز محاسبه شده در دی ماه بود که مقدار آن در حشرات نر 0/0141 ± 0/509 میلی گرم بر گرم وزن و در حشرات ماده به 0/036 ± 0/583 میلی گرم بر گرم وزن رسید. طی دیاپوز گلیسرول با سرد شدن هوا افزایش و پس از سردترین ماه های سال (دی و بهمن) کاهش یافت. به نظر می رسد طی دوره دیاپوز گلوکز با تبدیل شدن به گلیسرول در سرماسختی حشرات نقش مهم و حیاتی را ایفا می نمایند. سایر ذخایر غذایی مهم بدن مثل پروتیین و چربی کل در این دوره تغییرات قابل توجهی را متحمل نشدند. هر چند غلظت برخی ترکیبات ضد یخ در سن گندم پایین است، اما به نظر می رسد ترکیبات مختلف پلی ال ها حتی در غلظت های پایین نیز حشرات را در برابر دماهای پایین محافظت کنند.
احسان بهروزی مقدم حمزه ایزدی
پروانه برگ خوار سفید پسته، ocneria terebinthina stgr. lepidoptera: lymantriidae یکی از آفات درختان پسته است، که به صورت لارو زمستان گذرانی می کند. به منظور بررسی اثر تغییرات دمای محیط روی میزان ذخایر غذایی لاروهای زمستان گذران این حشره این ذخایر در لاروهای زمستان گذران وغیر زمستان گذران، لاروهای زمستان گذران طی ماه های مهر تا اسفند سال 1388 از باغ های پسته شهرستان رفسنجان جمع آوری شدند. در طول مدت زمستان گذرانی، در میزان پروتئین و چربی لاروها تغییرات معنی داری مشاهده نشد، اما گلیکوژن در ماه مهر دارای بیشترین میزان خود بود و با کاهش دما در دی ماه به کمترین میزان خود رسید. تغییرات در قند کل بر عکس تغییرات گلیکوژن بود و از کمترین میزان خود در ماه مهر به بیشترین میزان خود در ماه آذر رسید. وجود رابطه منفی بین تغییرات قندکل با گلیکوژن، بیانگر تبدیل شدن گلیکوژن به سایر ترکیبات قندی است که این قندها سبب کاهش نقطه انجماد بدن حشره و تحمل دمای پایین توسط این حشره می شود. همچنین لاروهای زمستان گذران نسبت به لاروهای غیر زمستان گذران دارای چربی و گلیکوژن بالاتری بودند، اما میزان قند کل و پروتئین در آن ها تفاوت معنی داری مداشت. بنابر این، لاروهای زمستان گذران این حشره قبل از زمستان گذرانی اندوخته ای از مواد غذایی را به صورت چربی و گلیکوژن، جهت تحمل فصل سرما ذخیره می کنند. بالا رفتن میزان چربی و گلیکوژن قبل از زمستان گذرانی و تبدیل گلیکوژن به سایر قندها در طول زمستان گذرانی عامل تحمل دماهای پایین تا 1#15- درجه سانتیگراد توسط لاروهای زمستان گذران می باشد. علاوه بر این تفاوت در ذخایر غذایی لاروها در دو دمای 25 و 35 درجه سانتیگراد نشان دهنده، بالاتر بودن میزان پروتئین در لاروهای پرورش یافته در دمای 25 درجه سانتیگراد و بالاتر بودن میزان گلیکوژن در لاروهای پرورش یافته در دمای 35 درجه سانتیگراد بود گلیکوژن فرم ذخیره انرژی است، بنابر این با بالا رفتن دما دوره رشد و نمو کوتاه، سرعت متابولیسم بالا و میزان ذخایر غذایی نیز بالا می رود. همچنین در این تحقیق تاثیر شبه هورمون های پیری پروکسی فن و کلروفلوآزورون روی مرفولوژی و فیزیولوژی لاروهای حشره مورد بررسی قرارگرفت. لاروهای تیمار شده با پیری پروکسی فن دارای پوست اندازی مضاعف همراه با بدشکلی بوده و دوره لاروی در این لاروها تقریبا 3 برابر طول دوره لاروی شاهد بود. همچنین به علت حفظ خصوصیات لاروی توسط این شبه هورمون، میزان پروتئین در این لاروها دارای افزایش معنی داری بود. لاروهای تیمار شده با کلروفلوآزورون، توانایی پوست اندازی نداشته و به حالتی مابین لارو و شفیره تبدیل و ضمن افزایش دوره لاروی، تلف شدند. این شبه هورمون توانایی کاهش گلیکوژن در لاروهای تیمار شده را نسبت به لاروهای شاهد داشت.
فیروزه پارسامنش علی علیزاده
پسیل معمولی پسته، agonoscena pistaciae، زیان بارترین آفت پسته در ایران به شمار می رود. همه ساله آفت کش های بسیار زیادی برای مهار خسارت این آفت استفاده می شود که از جمله این آفت کش ها می توان به فوزالن و آمیتراز اشاره نمود. سمیت فوزالن و آمیتراز به تنهایی و به همراه پای پرونیل بوتوکساید (pbo) روی فرم های تابستانه و زمستانه پسیل پسته جمعیت رفسنجان به روش باقیمانده در لوله شیشه ای (rcv) اندازه گیری شد. نتایج زیست سنجی نشان داد که اختلاف معنی داری بین فرم ها از نظر حساسیت به فوزالن وجود دارد. نسبت سینرژیستی (sr) آفت کش فوزالن برای فرم های تابستانه و زمستانه به ترتیب 6/3 و 1/3 برابر و برای آفت کش آمیتراز روی فرم های تابستانه و زمستانه به ترتیب 3/1 و 3 برابر شد. اجزای مختلف انرژی ذخیره شده شامل میزان چربی، قند، گلیکوژن و پروتئین کل به فواصل زمانی 0-4 و 4-8 ساعت بعد از تیمار در فرم های زمستانه و تابستانه پسیل پسته با غلظت های کشنده 10، 30 و 50 درصد آفت کش فوزالن و آمیتراز به تنهایی و به همراه pbo سنجش شد. مقدار انرژی در فرم تابستانه و زمستانه تفاوت دارد. مقدار چربی کل بین دو فرم تابستانه و زمستانه تحت تاثیر غلظت های مختلف فوزالن به تنهایی قرار گرفت. در بازه زمانی 4 تا 8 ساعت مقایسات میانگین غلظت های فوزالن به تنهایی فرم تابستانه نشان داد که غلظت های lc50 و lc10 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار چربی کل نسبت به شاهد گردید (05/0< p). مقدار قند کل در فرم تابستانه تنها در محدوده زمانی 4 تا 8 تحت تاثیر غلظت های مختلف فوزالن به تنهایی و به همراه پای پرونیل بوتوکساید در تیمار با غلظت lc50 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار قند کل نسبت به شاهد گردید. مقدار انرژی مصرف شده در فرم زمستانه در محدوده ی زمانی 0 تا 4 تحت تاثیر غلظت های مختلف فوزالن به تنهایی در غلظت lc30 و lc50 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار انرژی مصرف شده نسبت به شاهد گردید. مقدار انرژی مصرف شده در فرم زمستانه نیز در محدوده زمانی 4 تا 8 ساعت تحت تاثیر غلظت های مختلف فوزالن به همراه پای پرونیل بوتوکساید در غلظت lc50 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار انرژی مصرف شده نسبت به شاهد گردید. مقدار تخصیص انرژی سلولی در فرم تابستانه در محدوده ی زمانی 4 تا 8 ساعت تحت تاثیر غلظت های مختلف فوزالن به تنهایی در غلظت lc50 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار تخصیص انرژی سلولی نسبت به شاهد گردید. نتایج سنجش تخصیص انرژی سلولی نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو فرم زمستانه و تابستانه وجود دارد. تخصیص انرژی سلولی در فرم تابستانه در بازه زمانی 0 تا 4 ساعت تحت تاثیر غلظت های مختلف آمیتراز به تنهایی در غلظت lc50 منجر به افزایش معنی دار (05/0>p) در مقدار تخصیص انرژی سلولی نسبت به شاهد گردید.
مطهره ایرانی رضا رنجبر کریمی
از آن جا که بیشتر حشره کش های متداول، روی سیستم عصبی حشرات موثرند و با توجه به شباهت سیستم عصبی حشرات و انسان، مصرف آن ها با خطر همراه است، به همین دلیل در طول چند دهه اخیر توجه پژوهشگران به جستجو و پیدا کردن حشره کش هایی معطوف شده است که دارای اثر انتخابی بوده و از ایمنی بیشتری برخوردار باشند. در این پژوهش دو دسته مهم از آفت کش های نسل سوم از گروه تنظیم کننده های رشد حشرات (igrs) یعنی اکسیم اترها و بنزوئیل تیواوره ها سنتز شد و خواص آفت کشی آن ها بر روی پوره های سن پنجم آفت پسیل پسته مورد بررسی قرار گرفت. از میان ترکیبات اکسیم اتر و بنزوئیل تیواوره سنتز شده، ترکیب 4- (4- (2، 6، 6- تری متیل سیکلوهگزن- 2- ان- 1- ایل) بوت-3- ان- 2- ایلیدن) آمینو) اکسی) بنزونیتریل و ان-((2- برومو- 4-متیل فنیل) کرباموتیول) بنزآمید به ترتیب با کمترین دوز کشنده پنجاه درصد یعنی 76/227 و 26/357 میلی گرم بر لیتر، بیشترین سمیت را برای پوره های سن پنجم پسیل پسته داشتند. ساختار ترکیبات سنتز شده توسط تکنیک های طیف سنجی مانند ir ،h-nmr1 ، c-nmr 13، f-nmr 19و uv مورد شناسایی و تأیید قرار گرفت.
آرزو اسدآبادی حمزه ایزدی
چکیده ندارد.
حسین رییسی حمزه ایزدی
چکیده ندارد.
فاطمه اصغری کامران مهدیان
چکیده ندارد.