نام پژوهشگر: محمد رضا لک
ابراهیم اسداغی مسعود شمس بخش
بیماری سوختگی معمولی لوبیا common bacterial blight (cbb) ناشی از باکتری xanthomonas axonopodis pv. phaseoli (smith) vauterin et al., 1995 (xap) یکی از مهم ترین بیماریهای لوبیا (phaseolus vulgaris l.) در مناطق گرم و نیمه گرم می باشد. بهترین روش مدیریت این بیماری استفاده از ارقام مقاوم، استفاده از بذور عاری از باکتری و رعایت بهداشت زراعی می باشد. از طرف دیگر لوبیا توانایی ایجاد رابطه ی همزیستی با باکتریrhizobium leguminosarum bv. phaseoli و تثبیت ازت آزاد موجود در خاک را دارد. اخیرا ثابت شده است که باکتریهای ریزوبیوم در کنار تثبیت ازت برای گیاه، توانایی افزایش میزان مقاومت بقولات به عوامل بیماریزا را نیز دارند. در گیاه لوبیا نیز شواهدی مبنی بر بالا رفتن سطح مقاومت عمومی گیاه در هنگام همزیستی با باکتریهای ریزوبیوم به دست آمده است. در این مطالعه، ابتدا توانایی باکتری r. leguminosarum bv. phaseoli در بهبود پارامترهای رشدی و عملکردی لوبیا در مقایسه با تیمارهای کود ازته و کود حیوانی ارزیابی شد. سپس واکنش تعداد 30 لاین در شرایط گلخانه و مزرعه نسبت به بیماری سوختگی معمولی لوبیا ارزیابی شد. بعلاوه در این تحقیق تاثیر حضور باکتریr. leguminosarum bv. phaseoli در ریشه ی لوبیا بر روند بیماری سوختگی معمولی لوبیا در رقم/لاین های حساس و متحمل در شرایط گلخانه و مزرعه ارزیابی شد. از بین ارقام و لاین های مطالعه شده در این تحقیق، سه لاین ks51103, bf13607 و bf13608 به عنوان متحمل ترین و همچنین رقم محلی خمین و لاین ks21479 به عنوان حساسترین ها نسبت به cbb شناسایی شدند. در مرحله ی بعدی دو لاین متحملbf13607 و ks51103 و دو رقم/لاین حساس محلی خمین و ks21479 انتخاب و تاثیر حضور باکتری r. leguminosarum bv. phaseoli در ریشه ی این لاین ها بر میزان توسعه ی cbb و همچنین اثر آن با تیمار کود مقایسه شد. در هر دو آزمایش گلخانه ای و مزرعه ای، تیمارهای باکتری ریزوبیوم، کود ازته و آّب (به عنوان شاهد) در ریشه به کار رفت. سوسپانسیون باکتری xap ایزوله ی araxa1 که بیماری زایی آن بر روی رقم محلی خمین ثابت شده بود، بر روی اندام های هوایی اسپری شد. در آزمایش گلخانه ای، وزن اندام-های هوایی، وزن ریشه و تعداد غلاف در گیاه و میزان بیماری در 10، 15، 20، 25 و 30 روز پس از تلقیح باکتری xap و در آزمایش مزرعه ای، تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه و میزان بیماری در 20، 35 و 50 روز پس از مایه کوبی باکتری xap اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که باکتری r. leguminosarum bv. phaseoli قادر است در حد کود ازته میزان رشد گیاه و تولید گل و غلاف در آن را افزایش دهد. همچنین باکتری r. leguminosarum bv. phaseoli توانست علاوه بر تثبیت ازت در گیاه لوبیا و افزایش پارامترهای رشدی آن، میزان توسعه ی cbb را نیز در لاین های حساس و متحمل کاهش دهد. متغیر تعداد غلاف در آزمایشها و تیمارهای مختلف تغییر معنی داری از خود نشان نداد. به جز تاریخ 10 روز پس از مایه زنی در گلخانه، در تمام روزهای ثبت بیماری در گلخانه و مزرعه، میزان توسعه ی علائم بیماری در تیمار ریزوبیوم کمتر و یا مساوی با شاهد و کمتر از تیمار کود ازته بود. در روزهای انتهایی ثبت بیماری در هر دو آزمایش، میزان علائم بیماری برای تیمار کود ازته شدیدتر از تیمار ریزوبیوم بود. متغیر وزن صد دانه در آزمایش مزرعه ای، در بین تیمارهای ریزوبیوم و کود ازته اختلاف معنی داری در سطح 0/01 از خود نشان داد و این دلیل روشنی بر کمک به کاهش میزان cbb توسط r. leguminosarum bv. phaseoli است زیرا که در اثر شدت بیماری در گیاهان تیمار شده با ازت، کیفیت بذرها در این گیاهان پائین آمده و باعث کاهش وزن صد دانه شد در حالی که در گیاهان تیمار شده با ریزوبیوم، به علت پائین بودن شدت بیماری، خسارت وارد شده به بذرها کمتر بود و وزن صد دانه کمتر تحت تاثیر قرار گرفت. استفاده از باکتری r. leguminosarum bv. phaseoli در مناطق لوبیا کاری کشور با توجه به نقش آن در کاهش میزان cbb توصیه می شود.
فاطمه محمدی علیرضا معرفت
چکیده بیماری سوختگی معمولی از بیماریهای مهم لوبیا میباشد و به دلیل اهمیت استان زنجان از نظر کشت این محصول وجود این بیماری هم حائز اهمیت میباشد. تحقیق حاضر به منظور شناسایی و تعیین تنوع جدایههای باکتری عامل بیماری و مقایسه آنها با جدایههای شناخته شده صورت گرفت. از برگ و غلاف در بوتههای لوبیا با علائم لکههای آب سوخته با هاله زردرنگ، از مناطق مختلف استان زنجان نمونه برداری گردید. کلیه جدایهها با سه جدایه شناخته شده(استان مرکزی، اصفهان و لرستان) از نظر خصوصیات بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و اثبات بیماریزایی مورد مقایسه قرار گرفتند. علاوه بر این با استفاده از روش rep-pcr، تنوع جدایهها مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس آزمونهای بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و اثبات بیماریزایی، باکتریهای جدا شده در استان زنجانxanthomonas axonopodis pv. phaseoli شناسایی شدند. آنالیز دادهها در روش rep-pcr با استفاده از برنامه ntsys انجام گرفت و مشخص شد که تنوع ژتیکی زیادی در جدایههای جمع آوری شده از مناطق مختلف استان وجود دارد. با استفاده از نتایج دندروگرامهای حاصل از آنالیز دادهها در روش rep-pcr و آزمونهای بیوشیمیایی، میتوان نتیجه گرفت که تفاوتهای زیادی در جدایههای جمع آوری گردیده از مناطق مختلف استان وجود دارد، که نشانگر وجود تنوع در سویه x. a. pv. phaseoli در این استان بوده و میتواند دلیلی بر قابلیت تغییرپذیری این گونه باشد. نتایج این مطالعات نشان میدهد که سوختگی معمولی در استان زنجان گسترش زیادی دارد و یکی از بیماریهای خسارتزا میباشد. کلمات کلیدی: لوبیا، سوختگی معمولی، xanthomonas axonopodis pv. phaseoli، استان زنجان، rep-pcr.
مهدی یادگاری محمد جواد سلیمانی پری
چکیده: بیماری سوختگی معمولی لوبیا ناشی از x. axonopodis pv. phaseoli یکی از بیماری های مهم لوبیا در استان مرکزی است. در این پژوهش در تابستان 1389، نمونه های لوبیا مشکوک به بیماری که دارای علائم سوختگی بود از مزارع استان مرکزی جمع آوری شدند. از نمونه های گرد آوری شده 30 استرین باکتری جدا شد و پس از انجام آزمون بیماری زایی و بررسی ویژگی های فنوتیپی به عنوان x. axonopodis pv. phaseoli تشخیص داده شدند. بررسی الگوی پروتئین های محلول سلولی الکتروفورز شده روی ژل پلی آکریل آمید شباهت بالایی را بین استرین ها نشان داد اما برخی از استرین ها تفاوت بسیار جزئی داشتند. برای بررسی بیشتر استرین های باکتریایی dna ژنومی آن ها استخراج و با استفاده از آغازگر های اختصاصی x4f و x4r ژن آن ها به روش pcr تکثیر شد. استرین های بررسی شده دارای باند مربوطه بوده و اندازه باند به دست آمده از کاربرد آغازگر های مزبور با گزارش های منابع یکسان بود. یکی از استرین-ها با یبماری زایی بالا جهت آزمایش های گلخانه ای انتخاب شد. کاربرد غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک (200 و 400 میکرو مولار) و سیلیکون (1 و 2 میلی مولار) به منظور کنترل بلایت معمولی لوبیا در شرایط گلخانه ای ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مقاومت گیاه لوبیا به پاتوژن با کاربرد اسید سالیسیلیک (200 و 400 میکرو مولار) و سیلیکون (1 و 2 میلی مولار) به طور قابل توجهی افزایش و شدت بیماری در گیاهان تیمار شده کاهش یافت.بیشترین افزایش مربوط به تیمار x+sa400 و کمترین فعالیت آنزیم مربوط به تیمار x+si1 میلی مولاراست. فعالیت کیتیناز و بتا- 1و 4 گلوکاناز هم در تیمار های مختلف در زمان های 0، 24، 48 و 96 ساعت و پس از تلقیح پاتوژن، به عنوان مارکر های القای مقاومت مورد بررسی قرار گرفتند. حداکثر فعالیت آنزیم های کیتیناز و بتا 1و 4 گلوکاناز در 96 ساعت پس از تلقیح مشاهده شد. این نتایج گویای اهمیت نقش الیسیتور های شیمیایی در القای مقاومت سیستمیک در لوبیا علیه x. axonopodis pv. phaseoli است.
فاطمه کیخائی اکبر مسعودی
هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه بین ارزشهای سازمانی و احساس معلمین از محیط مدرسه در دبیرستانهای شهر شیراز بود و اهداف جزئی آن بررسی رابطه پیوند بوروکراتیک و فرهنگی با احساس معلمین، بررسی موثرترین پیوند در بروز این احساسات و بررسی تاثیر تعاملی این دو پیوند بر احساس معلمین بود. برای دست یافتن به پاسخ این سوالات دو پرسشنامه، سیاهه ارزشهای مدارس فرم i و پرسشنامه احساس معلمین که توسط پانگ (1996) تهیه شده بود و اعتبار و پایانی آن محاسبه شده بود در بین 418 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر شیراز که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. با استفاده از روشهای آماری، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس دوطرفه، اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، نتایج زیر بدست آمد: -1 رابطه منفی بین پیوند بوروکراتیک با احساس دبیران از محیط مدرسه وجود دارد. -2 رابطه مثبت بین پیوند فرهنگی با احساس دبیران از محیط مدرسه وجود دارد. -3 موثرترین پیوند در بروز احساسات دبیران، پیوند فرهنگی است . -4 تعامل پیوند بوروکراتیک و فرهنگی بر احساس کلی و احساس همگروهی دبیران تاثیر مثبت و معنادار و بر تعهد، رضایت و احساس نظم و ترتیب آنها تاثیر معناداری ندارد.
جواد قد بیگلو محمود طاووسی
موضوع این رساله بررسی ریشه شناسانه 200 واژه فارسی برگرفته از متن کردی داستان شیخ فرخ و خاتون استی است و معادل آنها در گویش های بلوچی، کردی، لری و لاری که تا حد امکان به بررسی واژه های گویشی معادل نیز پرداخته شده است بدین ترتیب حدود 1000 واژهء (تکراری) بررسی شده است . در این واژه نامه از ریشه های ایرانی باستان که با علامت * مشخص شده است (که به معنی فرضی بودن واژه است)، هندی باستان، سانسکریت ، اوستا، فارسی باستان، پهلوی، پارسی میانه، پارتی میانه و پازند استفاده شده. بدین دلیل که گاه رد یک واژهء فارسی نو را تنها در هندی باستان یا ایرانی باستان پیدا می کنیم که با مراجعه به دوره های متاخرتر یعنی دوره های میانه و زبانهای فارسی میانه و حتی فارسی دری آن واژه را نمی یابیم و همچنین دنبال کردن یک واژه بر روی درخت زندگی اش ما را با واژه های دیگری که همسان و معادل و مترادف آن واژه در دیگر گویش های ایرانی باشند آشنا می کند. و بدین ترتیب شناخت نقطهء برخاست آن واژه و اینکه پراکندگی آن در فلات ایران تا به کجاها رفته است می تواند در تقسیم بندی زبانهایی که چه در داخل فلات ایران و چه در خارج از آن تحت عنوان زبانهای ایرانی شناخته می شوند. ما را یاری کند. طبق تقسیم بندی انجام شده توسط دانشمندان گویش های کنونی ایرانی بنا به اینکه ریشه اوستایی یا فارسی باستان داشته باشند به ترتیب در دو دسته ایرانی شمال غربی و جنوب غربی قرار می گیرند که این تقسیم بندی بر مبنای تفاوتهای اوجی در واژه های هم معنا و یکسان انجام می شود. مثلا در مورد واژه دانستن که ریشه اوستایی: zan و ریشهء فارسی باستان: dan دارد، گویش های بلوچی و کردی طبق ریشهء اوستایی صرف می شوند: /zant/ (:دانست) و گویشهای لری و لاری بر طبق ریشه فارسی باستان: /dunes/ (با کمی تغییر واجی). هدف اصلی این رساله هم بررسی این امر و آوردن شواهدی برای اثبات آن می باشد. با گردآوری چنین واژه نامه هایی گنجینهء واژه های زبان فارسی را غنی می کنیم، واژه هایی که از خاطر ما رفته اند و قبلا بسیار استفاده می شده اند و یا واژه هایی که اکنون در برخی گویش ها مورد استفاده است ، می توانند ما را از کاربرد واژه های نامانوس عربی، ترکی، مغولی، انگلیسی و فرانسوی بی نیاز سازند.