نام پژوهشگر: ضرغام قبانچی
حسن خاکسار علی آبادی محمد داودی
چکیده دراین مطالعه رابطه ای، ارتباط بین استراتژی های فراشناخت درک مطلب و سطح درک مطلب زبان آموزان ایرانی مورد کاوش و بررسی قرار گرفت. بررسی رابطه بین استراتژی های فراشناخت درک مطلب با نگرش دانشجویان نسبت به زبان انگلیسی هدف دیگری بود که در این تحقیق دنبال شد. همچنین رابطه بین استراتژی های فراشناخت درک مطلب و جنسیت زبان آموزان ایرانی در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده نشان داد که ارتباط مثبت قابل ملاحظه ای بین مهارت در درک مطلب و استفاده از استراتژی های فراشناخت وجود دارد و آندسته از دانشجویانی که نگرش مثبت تری نسبت به زبان انگلیسی دارند از استراتژی های فراشناخت بیشتر استفاده می کنند. اطلاعات بدست آمده همچنین نشان داد که هیچ رابطه قابل ملاحظه ای بین جنسیت زبان آموزان ایرانی و استفاده ی آنها از استراتژی های فراشناخت وجود ندارد.
هانیه اعلمی دوست ضرغام قبانچی
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه میان هوش هیجانی و درک ادبی دانشجویان ادبیات انگلیسی می باشد .این تحقیق بدین منظور صورت گرفت تا دریابیم افرادی که دارای میزان متفاوت هوش هیجانی هستند درک ادبی متفاوتی دارند یا خیر. برای انجام این کار نود دانشجوی ادبیات انگلیسی انتخاب شدندکه هفتادو پنج نفر آنها از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند. به علت تعداد کم دانشجویان پسر این رشته در دانشگاه فردوسی پانزده دانشجوی پسر از دانشگاه خیام مشهد نیز در تحقیق حاضر شرکت کردند . از شرکت کنندگان خواسته شد تا به تست هوش هیجانی بار- ان و همچنین تست درک ادبی فورمن پاسخ دهند. از اداره آموزش نیز نمرات درس داستان کوتاه این دانشجویان گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی و درک ادبی همبستگی مثبتی وجود دارد . هوش هیجانی با مقیاسهای شخصیتهای داستان وتوصیف جزییات صحنه و اشخاص در تست درک ادبی نیز همبستگی دارد . از بین پنج مقیاس هوش هیجانی تنها دو مقیاس مهارتهای درون فردی و حالت کلی با درک ادبی همبستگی دارند. این دو مقیاس با مقیاسهای شخصیت های داستان و توصیف جزییات صحنه و اشخاص در تست درک ادبی نیز همبستگی دارند . اما هیچگونه ارتباطی بین نمرات درس داستان کوتاه و هوش هیجانی و درک ادبی پیدا نشد . بر اساس تی تست مشخص شد که بین عملکرد دانشجویان دختر و پسر در تست درک ادبی تفاوت چشمگیری وجود ندارد . از طریق بررسی نتایج رگرسیون مشخص شد که براساس نمرات هوش هیجانی دانشجویان می توان عملکرد آنان را در زمینه سوالات مربوط به شخصیتهای داستان پیش بینی نمود .از بین مقیاسهای فرعی هوش هیجانی میتوان بر اساس مهارتهای درون فردی عملکرد دانشجویان را در مقیاس اهداف شخصیتهای داستان و همچنین امتیاز کلی میزان درک ادبی پیش بینی نمود . عملکرد دانشجویان در مقیاس توصیف جزییات صحنه و اشخاص را نیز میتوان بر اساس مقیاس مهارتهای درون فردی تست هوش هیجانی پیش بینی کرد.
منصوره بهلول مسعود فهرمانی
the purpose of this study was to investigate the effect of task repetition on accuracy of iranian efl learners ’speaking ability. in order to achieve this purpose, a null hypothesis was developed: there is no statistically significant difference between accuracy speaking ability in iranian efl learners by use of task repetition. ; of course i should mention that, beside this null hypothesis, another null hypothesis is task type does not have any impact on the accuracy gain through task repetition. the subjects consisted of 60 male and female students who were selected from among 88 intermediate efl learners by applying the proficiency test, and 60 participants that received 73-84 out of 100 were selected. to examine the effect of task repetition and task type on accuracy, the researcher assigned 60 students to 3 groups; the narrative task performers, personal task performers and decision-making task performers in the male and female groups. the first production of the subjects was measured for accuracy. then after a week all the subjects did the same task again, and their second production was also measured for accuracy. the t-test results and the analysis of variance indicated that task repetition, and task type, as well as the interaction between these variables resulted in significant differences in subjects’ speaking ability in term of accuracy.
محبوبه قربانی ایرج نوروزی
هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل کیفی باور معلم های زبان انگلیسی در موسسات زبان انگلیسی شهرهای نیشابور و مشهد میباشد. لذا به منظور رسیدن به این هدف چهار فرضیه مطرح شد: در فرضیه اول هیچ رابطه ای بین باور معلم ها درباره تدریس و جنسیت آنها وجود ندارد. در فرضیه دوم هیچ رابطه ای بین باور معلم ها درباره تدریس و سطح تحصیلی آنها وجود ندارد. در فرضیه سوم هیچ رابطه ای بین باور معلم ها درباره یادگیری و جنسیت آنها وجود ندارد. و در فرضیه چهارم هیچ رابطه ای بین باور معلم ها درباره یادگیری و سطح تحصیلی آنها وجود ندارد. باور معلم ها شامل چندین مورد می شود که مهمترین آنها, باور معلم ها درباره تدریس و یادگیری زبان انگلیسی میباشد. باور معلم ها بر روی تدریس آنها در کلاس و یادگیری دانش آموزان تاثیر میگذارد. این تاثیر ممکن است در بین معلم های زن و مرد و همچنین در بین معلم ها با سطوح تحصیلی متفاوت, متغیر باشد. برای فهمیدن این موضوع ,دو پرسشنامه درباره تدریس و یادگیری در بین 125 معلم زن و مرد با سطوح تحصیلی مختلف شامل کارشناسی و کارشناسی ارشد در آموزشگاه های زبان دو شهر نیشابور و مشهد توزیع شد. بعد از آن با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری این نتیجه کسب شد که هیچ رابطه ای بین باور معلم ها درباره تدریس و یادگیری و جنسیت آنها وجود ندارد. بدین معنی که باور معلم های زن و مرد باهم تفاوتی ندارند. اما, بین باور معلم ها درباره تدریس و یادگیری و سطح تحصیلات آنها تفاوت وجود دارد. بدین معنی که باور معلم ها با سطوح مختلف تحصیلی متفاوت میباشد
پروانه قبادی آذر حسینی فاطمی
این مطالعه به شناسایی ارتباط بین سبک آموزشی تدریس و سبک های یادگیری و تاثیر آنها بر فراگیری زبا ن انگلیسی بین دانش آموزان ایرانی در موسسات اموزش زبان پرداخته است. در این راستا پرسشنامه سبک های یادگیری رید(1987) در میان 134 فراگیر زبان دختر که در سطح پیشرفته بودند اجرا شد. علاوه بر آن پرسشنامه سبک تدریس گراشا و ریچمن توسط سی معلم زبان انگلیسی کامل شد. برای تعیین تاثیر سبک آموزشی تدریس معلم و سبک یادگیری بر زبان آموزی فراگیران نمره پایان ترم فراگیران بررسی شد. در این مطالعه نتایجی بدست آمد که بشرح زیر می باشد. بر طبق نتایج سبک یادگیری فراگیران به این ترتیب است: بینایی- شنیداری- حرکتی- لامسه- گروهی و انفرادی. نتایج همچنان مشخص کرد که سبک آموزشی تدریس غالب در میان معلمان ایرانی روش تسهیل کننده است. علاه بر آن رابطه مثبت و معناداری بین سبک تدریس معلم و سبک های یادگیری فراگیران بر فراگیری زبان انگلیسی مشاهده شد. با این وجود سبک آموزشی تدریس معلم تاثیر بیشتری بر فراگیری زبان انگلیسی دارد. از دیگر نتایج این مطالعه تاثیر مستقیم و ارتباط بین سبک یادگیری " گروهی" فراگیران وسبک آموزشی " خبره " معلم بریادگیری زبان انگلیسی بود بطوریکه این دو سبک دارای قابلیت پیش بینی موفقیت در فراگیری زبان دوم را دارند.
عاطفه طاهریان کلاتی ضرغام قبانچی
با توجه به اهمیت فاکتور تمایل به قراری ارتباط به زبان انگلیسی در زبان اموزی, در این پروزه سعی شده است عوامل محیطی تاثیرگذار بر این فاکتور شناسایی و ماهیت پویای ان از دیدگاه بوم شناسی برونفنبرنر (1979و 1993) بررسی شود. برای تحقق این هدف, این طرح در دو مرحله به اجرا گذاشته شد. در مرحله اول به منظور شناسایی عوامل محیطی از 200 زبان اموز ایرانی در سه موسسه مختلف اموزش زبان درخواست شد عواملی را که باعث افزایش یا کاهش تمایل انها به برقراری ارتباط می شود گزارش دهند. در مرحله دوم, جامعه اماری طرح شامل 16 زبان اموز شد.در این مرحله داده ها از طریق مصاحبه مشاهده کلاسی و گزارش کلاسی زبان اموزان طی سه ماه جمع اوری گردید. نتایج حاکی از ان بود که تمایل به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی تحت تاثیر متقابل عوامل محیطی, شخصی, زبانی و احساسی حالتهای متفاوتی دارد. این فاکتورها می توانند تاثیر تسهیل کننده و بازدارنده در تمایل زبان اموزان ایرانی به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی داشته باشند.
فاطمه خان احمد ضرغام قبانچی
این مطالعه به منظور بررسی سطح کمرویی در میان یادگیرندگان زبان دوم در ایران و رابطه ی آن با میزان حس خودکارآمدی و تمایل به برقراری ارتباط طراحی شده است. . هدف دیگر این مطالعه بررسی نقش این سه متغیر در فراگیری زبان دوم در یادگیرندگان ایرانی می باشد. در این مطالعه صد و پانزده شرکت کننده از دو مرکز آموزش زبان های خارجی در مشهد حضور داشته و به سه پرسشنامه مربوط به کمرویی، خودکارآمدی و تمایل به برقراری ارتباط پاسخ داده اند. نمرات پایان ترم آنها نیز به عنوان شاخص فراگیری زبان دوم جمع آوری شده است.نتایج حاصل از همگرایی نشان داده است که سطح کمرویی در دانش آموزان رابطه ای منفی با سطح کارآمدی آنها و همزمان رابطه ای منفی با تمایل به برقراری ارتباط در آنها داشته است. همچنین خودکارآمدی رابطه ای مثبت با سطح تمایل به برقراری ارتباط داشته است. در میان مهارتهای مربوط به تمایل به برقراری ارتباط، کمرویی بیشترین رابطه را به صورت منفی با تمایل به صحبت کردن و کمترین رابطه را با تمایل به نوشتن داشته است. خودکارآمدی رابطه ای مثبت با تمایل به برقراری ارتباط در کلیه مهارتها را داشته است. همچنین نتایج نشان داده که خودکارآمدی به طور مناسب نشان دهنده ی میزان تمایل به برقراری ارتباط می باشد. در میان متغیرهای این مطالعه، کمرویی هیچ رابطه ای با فراگیری زبان دوم نداشته اما خودکارآمدی و تمایل به برقراری ارتباط رابطه ای مثبت با فراگیری زبان دوم داشتند. علاوه بر این، خودکارآمدی و مدل ارائه شده در این مطالعه مشخصا نشان دهنده ی میزان فراگیری زبان انگلیسی بوده است. نتایج حاصله از این مطالعه هیچ گونه تفاوتی بین یادگیرندگان زن و مرد در خصوص میزان کمرویی، خودکارآمدی و تمایل به برقراری ارتباط نشان نداده است.
احمد صداقت نیازابادی محمد غضنفری
تحقیق حاضر گفتمان روابط قدرت در سخنرانی های جورج بوش، رییس جمهور پیشین ایالات متحده، را مورد مطالعه قرار داده است. با عنایت به ساختارهای دستوری و واژگان خاصی که در متن سخنان وی به کار رفته، محقق کوشیده است تاثیر خطابه های سیاسی وی بر ذهن مخاطبان و در اقناع افکار عمومی در تهاجم نظامی به عراق در سال 2003 میلادی را مورد بررسی موشکافانه قرار دهد. این نقد و بررسی بر اساس زبان شناسی نقش گرای هالیدی به انجام رسیده است. برای نیل به چنین هدفی، پانزده متن مصاحبه و سخنرانی جورج بوش از سایت های مختلف گردآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نقد و تحلیل متن ها، استراتژی های گفتمانی، لایه های معنایی پنهان ساختاری و واژگانی در سخنرانی ها استخراج و توضیح داده شده اند. جلوه های زبان شناختی که در متن های سخنرانی و مصاحبه های جورج بوش در باره ی توجیه اشغال عراق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند عبارتند از: کاربرد وجه مجهول به جای معلوم، ساز و کار آغازه-پایانه، اسمی سازی، ساز و کار تعدی، و زبان احساس بر انگیز. تجزیه وتحلیل موارد یاد شده به این نتیجه گیری دست می یابد که که جورج بوش در گفتمان سیاسی خود زبان را به گونه ای عوامفریبانه و ماهرانه به کار گرفته و در راستای موجه جلوه دادن تهاجم ایالات متحده به عراق کوشیده است افکار عمومی جهان را قانع کند که صدام حسین رییس جمهور وقت عراق امنیت جهان را تهدید می کند و باید مورد حمله قرار گیرد. علاوه بر این ها، وی با به کارگیری استراتژی های زبان شناختی کوشیده است برتری نظامی-سیاسی و رهبری کشورش در عرصه جهانی را به ذهنها القا کند
الهه خیابانی آذر حسینی فاطمی
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر روش تکلیف-محور بر مهارت درک مطلب دانش آموزان دوره راهنمایی و همچنین عملکرد آنها در امتحان پایان ترم زبان انگلیسی بوده است. همچنین این پژوهش بر اساس عملکرد شرکت کنندگان، موثرترین نوع تکلیف را تعیین نموده است. به این منظور دو کلاس در پایه سوم شامل 50 دانش آموز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. بر اساس نتایج پیش آزمون که حاکی از برابری آنها بود، دو گروه به شکل تصادفی به یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش تقسیم شدند. گروه کنترل با روش های سنتی تعلیم داده شده و گروه آزمایش با استفاده از روش تکلیف- محور تعلیم داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و تحلیل آماری نتایج حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایش بود. برای بررسی تاثیر احتمالی هر نوع تکلیف بر مهارت درک مطلب گروه آزمایش، عملکرد آنها به کمک یک دستورالعمل تحلیلی مورد ارزشیابی قرار گرفت. آزمون تحلیل واریانس وآزمون توکی نشان دهنده عملکرد بهتر آنها در تکالیف خلاقیتی بود. علاوه بر این، نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی پایان ترم هر دو گروه حاکی از تاثیر ادامه دار روش تکلیف محور بر مهارتهای عمومی زبانی گروه آزمایش و عملکرد بهتر آنها بود.
حامد بابکان خانشان ضرغام قبانچی
this thesis is about the effect of self-confidence and educational motivation on oral translation quality.