نام پژوهشگر: سید محمود موسوی
جواد حاجی پور سید محمود موسوی
هنگامی که مباحث پردامنه در حوزه علم خداوند - علم به ذات و موجودات- نضج میگیرد و با عنایت و فاعلیت و قدرت پروردگار قرین میگردد؛ مفهوم بنیادین حکمتِ خداوند سر برآورده و مجال بحث و بازشناسی مییابد. شناخت سرشت حکمت پروردگار و تبیین آن از سوی فیلسوفان و متکلمان مسلمان در طول تاریخ همواره مورد اهتمام جدی بوده است. در قلمرو شناختِ هویتِ حکمت باری، تقریباً تمامی فیلسوفان و متکلمان اسلامی، حکمت خدا را با تفاوتهایی ذیل علم کلی و احاطی پروردگار برشمرده و برای آن از گزارههای گوناگونی بهره بردهاند. فیلسوفان اسلامی از عناصری همانند: خیریّت ذاتی وجود، نظام اسباب و مسبّبات، اندامواری و غایتمندی هستی، نظاممندیِ وسایطِ نیل به غایات، علم ذاتی و فعلی پروردگار، فاعلیت بالإراده و بالعنایه و بالرضا و بالتجلی واجب الوجود، قاعده امکان اشرف و دیگر گزارههای پسینی و پیشینی تمسک جستهاند؛ و در مقابل، متکلمینِ اسلامی بیشتر حول محور مصالح و مفاسد موجودات، اتقان و استحکام فعل پروردگار و وجود نظم و هماهنگی میان اجزای مختلف وجود عطف نظر داشتهاند؛ که البته از نگاه فیلسوفان نیز نگریخته است. اما دشوارترین فراز تبیین حکمت پروردگار، حلّ تناقض نمونِ (پارادوکس) وجود شرّ و نقص در پهنه هستی است. متکلمان و فیلسوفان مسلمان، طبق مکتب فلسفی خویش به این مقوله مهم و اساسی -که از مواضع مهم اصطکاک میان آن بخش از فسلفه الحادی غرب و حکمت اسلامی به شمار میرود- پرداخته و این تهدید را مبدل به فرصت ساخته و پاسخ درخور و شایستهای بدان دادهاند. نوشتار حاضر میکوشد تبیین دقیق متکلمان و فیلسوفان اسلامی از حکمت خداوند را فراخور بضاعت علمی و تحقیقی به دست دهد. انشاءالله تعالی.
نفیسه احمدوند محمد مهدی گرجیان
عصر امام رضا علیه السلام دوران تشتت آراء و شکل گیری نحله ها و گروه های مختلف فکری و عقیدتی است .در این میان وجود کشتی نجاتی که گم گشتگان و متحیرین دریای اندیشه های گوناگون در آن آرام گیرند، ضرورت می یابد و این ناجی وجود ثامن الحجج علیهم السلام می باشد.ایشان با ارائه تبیین عقلانی از معارف ناب عقیدتی دین مبین اسلام، آن مهم را به انجام رسانید.امری که در عصر ختم نبوت ضرورتی دو چندان می یابد. اثبات وجود خداوند متعال بر اساس اصول عقلی نظیر اصل علیت و احتیاج معلول به علت در قالب براهین مختلفی نظیر برهان نظم، حدوث و حرکت از جمله مطالب مهمی است که در مناظرات امام رضا علیه السلام مطرح می شود. ایشان وحدت واجب تعالی را بر اساس اطلاق و گستره وجودی او و عدم محدودیت در ذات نامحدودش اثبات می نماید و سپس مطابق وجود بسیط و محض حق تعالی تمامی صفات کمالی را برای او اثبات و هر نقص و عدمی را از وی سلب می نماید. در اثبات ضرورت نبوت برهان هدایت عامه و عدم نقض غرض از سوی خداوند حکیم در کلمات امام رضا علیه السلام یافت می شود. معجزه وتلازم عقلی آن با صحت ادعای صاحبش دلیلی است بر صدق ادعای شخص نبی که در هر عصری متناسب با شرایط به نحوی خاص صورت میگیرد.قوس صعود و جایگاه امام در رأس قله وجود تبیین کننده ضرورت وجود امام به عنوان خلیفه خداوند در میان مخلوقات می باشد. در نتیجه امام بالضروره دارای تمام مراتب کمالی و وجودی می باشد.تعیین چنین فردی از عهده خلق خارج بوده و امری مختص به حق تعالی است که از طریق نبی یا امام قبلی به مردم اعلان می گردد.