نام پژوهشگر: اسد الله لطفی
داود گروسی مهدی رشوند بوکانی
حجاب، عنوانی برای پوشش زنان مسلمان در برابر نامحرمان و در جامعه و یکی از ضروریات فقه و بلکه دین است. حکومت دینی و مسلمانان وظیفه دارند آن را به هنجاری از هنجارهای عمومی جامعه تبدیل کنند به گونه ای که رعایت نکردن حیا، عفاف و حجاب به عنوان ناهنجاری شناخته شود. در این راستا باید برنامه ریزی های لازم و سیاست گذاری های عمیق صورت پذیرد. ولی با این حال الزام و اجبار به حجاب و جرم انگاری رعایت نکردن حجاب، از دیدگاه نگارنده، در مبانی دینی مردود است و نمی توان تمامی زنان جامعه اعم از غیر مسلمان و مسلمان، تبعه و غیرتبعه را الزام و اجبار به حجاب نمود. بلکه باید برنامه ها به گونه ای پیش رود که حتی زنان غیرمسلمان تبعه ی سایر کشور ها نیز خود را ملزم به رعایت حجاب بدانند، یعنی باید حجاب تبدیل به هنجار شود و بی حجاب خود را هنجارشکن محسوب نماید. در این پژوهش جرم انگاری عدم رعایت حجاب شرعی مورد بررسی قرار گرفته و الزام و اجبار به آن مردود اعلام شده است
اسحق ملکشاهی اسد الله لطفی
سلب حیات از یک انسان زنده مهم ترین جنایتی است که نسبت به افراد انسانی صورت می گیرد، قتل نفس از یک طرف به اصل مصونیت و غیر قابل تعرض بودن حیات انسانی لطمه می زند و از طرف دیگر امنیت و نظام جامعه را متزلزل می کند؛ به همین جهت در ادیان مختلف، قباحت جرم قتل، مورد تاکید واقع شده است؛ در اسلام نیز توجه ویژه ای از جانب شارع مقدس به این امر شده است. این پژوهش بر آن است که مساله قتل کودک و دیوانه را در فقه امامیه مورد بررسی قرار داده و ضمن تبیین دیدگاه فقهای شیعه در این زمینه به بررسی تطبیقی این مسأله با نظرات فقهای شافعی و حنفی بپردازد. نتایج حاصله از این پژوهش نمایانگر آن است که هم فقه امامیه، هم شافعی و هم حنفی درخصوص عدم مسئولیت کیفری(عدم قصاص) دیوانه و کودک در صورت به قتل رساندن کسی، اتفاق نظر دارند و همچنین معتقدند که در این صورت مسئولیت مدنی(دیه) از کودک و دیوانه ساقط نمی شود. در وضعیت مقتول بودن دیوانه و کودک نیز فقهای امامیه متفق القول اند که اگر دیوانه مقتول باشد، قاتل قصاص نمی شود لیکن باید دیه را از مال خود پرداخت کند. وچنان که مقتول، کودک باشد بین فقهای امامیه اختلاف است و نظر مشهور این است که قاتل باید قصاص شود. در این مورد فقهای حنفی و شافعی نیز معتقدند که قاتل کودک و دیوانه باید قصاص شود.