نام پژوهشگر: نزهت احمدی
نسیبه علیزاده وشکی نزهت احمدی
قشربندی اجتماعی یکی از جنبه های عمومی و همیشگی جوامع انسانی است. از این رو همه ی جوامع بشری دارای سلسله مراتب اجتماعی بوده اند. این پدیده نشان دهنده ی تفاوت ها و نابـرابری های اجتماعی، اختلافات سطح زندگی و امکانات بین گروه های مختلف اجتماعی است و جوامع مختلفی را در بر می گیرد. جامعه ی ایران در دوره ی افشاریه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. حکومت افشاریه توانست قدرت خود را در فاصله ی سال های 1148 – 1165 در ایران تثبیت سازد. افشاریه دولتی مستعجل بود که زمینه ساز وقایع و اتفاقات زیادی در تاریخ ایران شد. مهم ترین وقایع این دوره انجام فتوحاتی در عرصه ی خارجی بود که برای کشور ایجاد امنیت می-نمود. بروز این واقعه دگرگونی هایی را در ساختار اجتماعی ایران رقم زد و آن تغییر جایگاه و پایگاه اقشار عالیرتبه ی کشور بود. نظامیان علی رغم حضور همیشگی در ارکان دولت ها، در این دوره جایگاه خاصی یافتند؛ به حدی که جزو مقربان و نزدیکترین افراد به شخص شاه شدند. آنها حتی توانستند در دیگر ارکان دولت نیز نفوذی کامل یابند و به مدد پادشاهی نظامی، حکومت بر ایالات و ولایات، دیوان سالاری و دیگر امور مهم جامعه آن روز را به دست گیرند. بقیه ی افراد جامعه از نظر سلسله مراتب قشربندی پس از آنها قرار می گرفتند. بنابراین منابع این دوره با صراحت و به وضوح از حضور نظامیان در جامعه یاد کرده اند، اما هیچ اشاره ای به وجود اقشار دیگر در جامعه نداشـته اند. در این پژوهش از روش تحلیل تاریخی و بر اساس نظریه ی قشربندی ماکس وبر بهره گرفته شده است. وبر در بیان چارچوب قشربندی، ثروت، قدرت و منزلت را سه خصیصه ی عمده در تعیین قشربندی می داند. در این پژوهش سعی شده تا مشخص گردد آیا دیدگاه وبر با جامعه ی استبدادی ایران و قشر برکشیده در دوره ی افشاریه مطابقت دارد یا خیر؟ و اینکه نظامیان که در این دوره جایگاه بالایی یافته اند دارای کدام یک از این سه خصیصه ی برشمرده ی وبر بوده اند؟ نتایح حاصل از پژوهش نشان می دهد بافت قشربندی اجتماعی در جامعه ی ایران در دوره ی افشاریه را از نظر قدرت یابی پادشاه با نظریه ی وبر می توان انطباق داد. نیز بخش سلطه ی سنتی و کاریزماتیک دیدگاه وی درباره ی انواع سلطه ی سیاسی، با جامعه ی ایران در دوره ی افشاریه هم-خوانی دارد. نیز نتایح حاصل از پژوهش حاکی از برتری نظامیان بر دیگر اقشار و وجود نظام استبدادی و خودکامگی در حکومت آن دوره است.
کبری محمدی نزهت احمدی
چکیده دوره ی صفوی یکی از ادواری است که به دلیل تمرکز قدرت دینی و سیاسی، بعد از مدتها آشفتگی در ایران، دارای اهمیت بوده است و به تبع آن تاریخ نگاری آن دوره که منعکس کننده ی قدرت پادشاهان می باشد از اهمیت خاصی برخوردار است و درباری بودن اکثر مورخان از جمله مورخان دو اثر مورد نظر این رساله (قاضی احمد قمی و اسکندربیگ منشی) باعث تأثیرپذیری آنها از فضای سیاسی آن عصر شده و در عین حال عامل آگاهی کامل آنها از وضعیت مملکت بوده است و این خود باعث اعتبار این دو اثر و ضرورت بررسی آنها می باشد. در این پژوهش با بررسی متن و محتوای این دو اثر تاریخی، جداسازی اطلاعات، طبقه بندی و مقایسه اطلاعات به دست آمده، از دو منبع مورد نظر سعی شده است شباهت ها و تفاوتها به صورت توصیفی- تحلیلی بیان شود.خلاصهالتواریخ و عالم آرای عباسی از نظر سبک و محتوا در اکثر شاخصه های مورد نظر پژوهش شبیه به هم بوده و تفاوت آنها در بعضی شاخصه ها مانند: انسجام و سازماندهی منظم تر در عالم آرا و عدم رعایت این نکته در خلاصهالتواریخ می باشد، و می توان گفت قاضی احمد قمی و اسکندر بیگ منشی از بینش و روش کاملاً شبیه به هم در تاریخ نگاری برخوردار بوده اند و با توجه به تقدم زمانی قاضی احمد، به نظر می آید اسکندربیگ تحت تأثیر او بوده است. کلید واژه: تاریخنگاری، عصر صفوی، خلاصهالتواریخ ، عالم آرای عباسی، قاضی احمد قمی، اسکندر بیگ منشی
فرنگیس احمدی نزهت احمدی
چکیده مناطق مرزی ایران با تمدن کهن در طول تاریخ مرتب دستخوش تحولات سیاسی ـ نظامی و حتی اجتماعی شده اند. از آنجا که نواحی غربی ایران خصوصاً کرمانشاه و محال آن که از یک سو به علت هم جواری با سرزمین میان دو رود باستان و سپس شهر بغداد، موقعیت جغرافیاییش اهمیت یافت و از سوی دیگر به سبب وضعیت طبیعی منطقه، گروههای انسانی منطقه اهمیت یافت. گروههای انسانی که در طول قرن ها تحت تأثیر عوامل طبیعی وضعیت اجتماعی خاص خود را (عشیره ای ـ قبیله ای) حفظ کردند. در طول تاریخ ایران بعد از اسلام قرن ها منطقه و ساکنان آن در تشکیلات اداری سلاطین حاکم بر مملکت ایران جایگاهی نداشتند تا اینکه در عصر شاه اسماعیل دوم وقایع نگاران از حاکم مستقل کرمانشاهان سخن به میان می آورند از آن پس و به واقع از همان نخستین ایام سلطنت شاه اسماعیل صفوی طوایف ایلات کرد غرب ایران و بتدریج ایلات منطقه ی کرمانشاه به جریانات سیاسی ـ نظامی دولت صفویه وارد شدند. در اینجا پرسش قابل طرح این خواهد بود که چرا و چگونه کرمانشاه در عصر سلاطین صفوی وارد عرصه های سیاسی ـ نظامی ایران شد ؟ نقش سیاست های قومی ـ منطقه ای دولت های صفویه، افشاریه و زندیه بر تحولات منطقه ی کرمانشاه چگونه بوده است ؟ از آنجا که محدوده ی زمانی مورد بررسی، عصر غلبه و سلطه ی سران طوایف و ایلاتی است که با نفوذ در ارکان دولت ها و ارتش های تحت فرمان سلاطین سرانجام موفق به تأسیس حکومتهای ایلی میلیتاریسم (افشاریه و زندیه) شدند. عصری که سران طوایف یا خود به تشکیل دولت می پردازند (افشاریه و زندیه) یا با حمایت سران طوایف به قدرت دست می یابند. شاه اسماعیل صفوی در سال 907 با حمایت طوایف ترکمان آناتولی به سلطنت رسید بدین ترتیب گرچه خاندان صفوی، خاندانی ایل تبار نبودند اما هم در تأسیس و هم در تداوم حاکمیت خود به حمایت و فرمانبرداری سران ایلات ترکمان آناتولی متکی بودند گرچه اقدامات خودسرانه آنها موجب سرکوبی و به خدمت گرفتن نیروی سومی از طوایف ارمنی، چرکسی، قفقازی، عرب، کرد شد با گسترش رقابت های سیاسی ـ نظامی دولتمردان صفوی و عثمانی، تهاجمات مکرر طرفین به عراق عرب و شهر بغداد بر اهمیت نظامی کرمانشاهان و محال آن افزوده شد که این خود بر گرایش های سیاسی ـ نظامی ایلات منطقه ی کرمانشاه نسبت به سلاطین صفوی و عثمانی تاثیرگذار بود و موجب تهاجم مکرر سلاطین صفوی جهت سرکوب ایلات متمرد منطقه شد. در طول دوران حاکمیت حکومت های ایل تبار افشاریه و زندیه بر اهمیت نظامی منطقه افزوده شد خصوصاً از آن روی که زمان انعقاد قرارداد مرزی 1049 ایران و عثمانی، کرمانشاه خط مقدم جبهه ی درگیری های احتمالی ایران و عثمانی شد از این رو پادگانی نظامی در دو کیلومتری شهر جهت تجهیزات نظامی و توپخانه احداث شد. در تحولات تاریخ سیاسی ایران پس از مرگ نادر افشار به سبب وجود این پادگان، کرمانشاه وارد عرصه ی حوادث جانشینی نادر و غلبه ی کریم خان زند بر دیگر رقبای مدعی شد. پس از غلبه ی کریم خان بر رقبا کرمانشاه عرصه رقابت طوایف زند و خاندان زنگنه شد که به ناچار کریم خان پس از انتقال برخی طوایف کرد و وند به فارس و برگزیدن شیراز به پایتخت با ادامه حاکمیت خاندان زند بر کرمانشاه موافقت نمود. این پژوهش ضمن بررسی تحولات تاریخ ایران از عصر شاه اسماعیل تا تأسیس دولت قاجار (907- 1210) با توجه به روند تحولات تاریخی ایران به تاثیر این تحولات بر منطقه و گروههای انسانی ساکن آن می پردازد و نقش سیاست های منطقه ای سلاطین را بر سیاست های قومی منطقه مدنظر قرار داده و به این نتیجه می رسد که سیاست های قومی سلاطین بیشتر متأثر از سیاست های منطقه ای و جریانات سیاسی داخلی و منطقه ای است. روش مورد استفاده در پژوهش روش تاریخ تحلیلی است که در ضمن ارائه اطلاعات تاریخی مورد لزوم بر اساس منابع و منابع تحقیقی با تحلیل حوادث به بررسی و تفسیر حوادث موثر بر تحولات تاریخی کرمانشاه پرداخته می شود.
شهناز دارایی نیا نزهت احمدی
رساله ای که پیش روی شماست پژوهشی است که به بررسی نهاد وقف، کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آن در استان کرمانشاه ( کنگاور، سنقر، صحنه، هرسین ) پرادخته است. در این پژوهش با بررسی وقف نامه های شهرهای کرمانشاه، کنگاور، سنقر، صحنه و هرسین از نظر کمی و کیفی تلاش شده است تا کارکردهای اجتماعی موقوفات در مناطق و کارکردها و اثرات فرهنگی و مذهبی آنها مورد بررسی قرار گیرد. البته بررسی اثرات و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مناطق بر موقوفات نیز مطمح نظر قرار گرفته است و نیز سعی بر آن بوده که تحولاتی که در نهاد وقف در کرمانشاه روی داده است نیز نگاهی داشته با شیم. نهاد وقف در کرمانشاه متأثر از شرایط اجتماعی و اقتصادی مناطق، به نحوی که با بررسی کمیت و کیفیت وقف نامه ها، طبقه اجتماعی که واقفان بر آمده از آنند و موقوفات، گویای این تأثیرات می باشد. از آنجا که نهاد وقف بخشی از درآمد موقوفات را به امور رفاهی و عمرانی مناطق اختصاص داده است، دارای کارکردی اجتماعی بوده است و نیز وقف بر مدارس و مساجد و مراسم مذهبی گویای کارکردهای فرهنگی و مذبی وقف در کرمانشاه بوده است. با توجه به ساختار مذهبی کرمانشاهان دوره قاجار بخش اعظمی از درآمد موقوفات در این دوره به مراسم مذهبی از جمله تعزیه و کمک به زوار اختصاص داده شده است.
فرزانه صالحی مهدی فرهانی منفرد
دوره صفویه یکی از مهم ترین دوره ها در تاریخ ایران اسلامی است که به دلایل متعددی از موقعیت ممتازی برخوردار می باشد، مانند: رسمیت یافتن مذهب شیعه و تشکیل حکومتی فراگیر در ایران و برقراری روابط بین المللی با شرق و غرب. کشورها ازبدو تشکیل دولت هایشان برای ایجاد رابطه و نشان دادن هویت و قدرت خود، اقدام به اعزام نمایندگانی به سایر کشور ها می کردند. با جهانی شدن روابط میان دولت ها ، ایران عصر صفوی که دوباره قدرت سیاسی – اقتصادی خود را به دست آورده بود، تلاش نمود با دولت های اروپایی رابطه برقرار کند. اروپا نیز به خاطر تغییرات سیاسی و اقتصادی، توجهی خاص به مشرق زمین داشت. دولت صفویه پس از قدرتمند شدن توسط شاه عباس اول، روابط گسترده ای با همسایگان و اروپاییان آغاز کرد؛ در ابتدا وابستگی های نظامی نقش مهمی در انتخاب سفرا ایفا می کرد. اما با کمرنگ شدن قدرت قزلباش ها،علم و هوش ذاتی افراد در دربار صفوی، در انتخاب سفیران حایز اهمیت شد و از آنجا که شاه بر تمام امور مسلط بود، در انتخاب سفیرانش نقش مستقیم و مهمی داشت . در این پایان نامه، تلاش شده چگونگی پذیرش و اعزام سفرا و اهمیتی که دربار صفوی برای نقش سفرا قائل بود، بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در اعزام وپذیرش سفرا در سطح جهانی، اصولی حاکم بوده که تمام دولت ها موظف به پیروی از آن بوده اند. دولتمردان تمام کشور ها هم موظف به حمایت از مصونیت سیاسی و اقتصادی سفرا بودند و در مقابل سفرا نیز می بایستی در کنار احترام گذاشتن به قوانین کشور مقابل، حافظ منافع کشور متبوعشان باشند.
مریم غفاری نزهت احمدی
چکیده موقعیت جغرافیایی منطقه طالقان به دلیل قرارگرفتن در میان رشته کوه های البرز مرکزی و همچنین به دلیل نزدیکی به مناطق شمالی کشور و در ارتباط بودن با مردمان منطقه خزری که به مدت دو قرن از پذیرش اسلام سر باز زده بودند، عرصه گرایشات مذهب شیعه قرار گرفت و در طی سالهای متمادیِ پس از ورود اسلام به ایران، پناهگاهی امن را برای مخالفین حکومت مرکزی پدید آورد که این امر، اسباب سوظن آنان و پیامدهایی را برای منطقه ایجاد کرد، اما این روند با ظهوردولت صفویه و دوام دولت های شیعه مذهب در ایران، تغییراتی را در منطقه، فراهم ساخت. در واقع این پایان نامه تلاش دارد، وضیعت مذهبی طالقان را در دو دوره صفویه و قاجاریه مورد بررسی قرار دهد تا بدین وسیله بر نتایج تأثیرات به جا مانده از حکومت های مرکزی شیعه مذهب(صفویه و قاجاریه) بر منطقه طالقان، دست یابد، بر این اساس، پرسش های مطرح شده در این پژوهش به چگونگی وضعیت مذهبی طالقان در این دوره زمانی خاص اشاره دارد و در فرضیات در نظر گرفته شده برای آن نیز تلاش شده تا، بر تأثرات و تأثیرات مثبت این دو حکومت شیعه( صفویه و قاجاریه) بر منطقه طالقان، مورد توجه و تأکید قرار گیرد. در حقیقت با ظهور دولت صفویه که در پناه و داعیه مذهب شیعه اثنی عشری به پا خواسته بود، تغییرات شگرفی در عرصه مذهبی در سراسر ایران رخ داد که در سایه ایجاد این دولت نو ظهور و به سبب توجهات ایجاد شده توسط شاهان صفویه، تأثیرات در منطقه به جا گذاشته شد و اعتماد و اطمینان خاطر دو سویه ای را به وجود آورد که این امر در نهایت، به همراه قوام و ثبات مذهبی ایجاد شده، در رشد و گسترش اعتلای فرهنگی منطقه طالقان تأثیری شگرف نهاد. با تدوام حکومت های شیعه مذهب در ایران و آغاز به کار حکومت قاجاریه، جهت و سمت و سوی توجهات دولت مرکزی بر منطقه، نگاهی نو یافت و طالقان، به دلیل اعتماد ایجاد شده و متقابل به نقطه ای امن برای تبعید شدگان حکومت وقت، بدل شد. در این بین نیز با آغاز فتنه گری بابیان و بهائیان در ایران، تحرکاتی در برخی از روستاهای طالقان، به جهت نشر افکار این فرقه، صورت پذیرفت و اسباب آشفتگی مذهبی را در منطقه فراهم آورد. در واقع این پژوهش با وقوف بر فقر و کمبود منابعی که اسباب مشکلات عمده ای را در این پژوهش ایجاد کرد. در ابتدای امر به جمع آوری اطلاعات بدست آمده بر اساس روش کتابخانه ای و میدانی پرداخته و در نهایت با رعایت تقدم وتأخر زمانی وقایع و تطبیق و تحلیل مطالب گردآوری شده در قالب شش فصل به ارائه آن پرداخته خواهد شد. واژه های کلیدی: طالقان ، صفویه ، قاجاریه ، بابیت ، بهائیت
مریم کشاورز صفیی نزهت احمدی
رساله حاضر تلاشی است در جهت بررسی موقعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهر قزوین در دوره صفوی پس از انتقال پایتخت به اصفهان ، مسئله اساسی این است که اعتبار قزوین در این دوران تا چه حد تحت الشعاع پایتخت جدید اصفهان قرار میگیرد و نیز بررسی اثرات پایتختی در دوره نخست صفوی، مانند ایجاد بناها و اماکن باشکوه که باعث تداوم اعتبار نسبی شهر در دوران بعد شد. همچنین بررسی امکانات و ویژگیهایی که در خود شهر وجود داشت، مانند موقعیت جغرافیایی مطلوب شهر از نظر سیاسی و طبیعی ، که قزوین را به مقر دوم سلاطین صفوی و یکی از قطبهای مهم تجاری واقتصادی کشور تبدیل کرد. هدف از این پژوهش بررسی رویدادها وتحولات مختلف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی قزوین دوران صفوی در مقطع زمانی پس از انتقال پایتخت به اصفهان بوده است. دراین راستا به سوالاتی پاسخ داده شده است. 1- چه عواملی موجب تداوم نسبی، موقعیت سیاسی شهر قزوین پس از انتقال پایتخت شد؟ 2- موقعیت اجتماعی و اقتصادی آن چگونه بوده است؟ در این رساله با استناد به منابع و مأخذ موجود و با روش توصیفی و تحلیلی به سوألات مطرح شده، پاسخ داده شده است . به لحاظ سیاسی، قزوین، پایتخت دوم صفویه بارها شاهد حضور سلاطین صفوی بنا به دلایلی همچون نزدیکی به مرزهای عثمانی بود، از نظر اقتصادی کماکان جزو شهرهای پردرآمد و دارای کشاورزی غنی که محصولاتش به خارج از ایران نیز صادر می شد. دستاورد بخش اجتماعی این رساله، کاهش جمعیت آن به دلیل عوامل سیاسی و طبیعی و تشدید اختلافات طبقاتی به جهت ظلم حاکمان و داروغه های آن بر مردم است.
مریم رضایی منش شهلا بختیاری
آئین ها و مراسم شیعی جزئی از آداب و رسوم اجتماعی شیعیان در جوامع اسلامی محسوب می شود که سرچشمه آن به عصر امامان شیعه باز می گردد . این آئین ها در طول تاریخ تحت تاثیر شرایط مختلف، دچار دگرگونی شده و به صورت های مختلف برگزار شده اند. دوران آل بویه و صفویه از جمله دوران هایی است که در طول تاریخ شیعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است .این اهمیت در برگزاری آئین ها و مراسم نیز متجلی است.برگزاری مراسم در هر یک از این دوره ها با توجه به شرایط سیاسی آن ها طراحی می شد. تفاوت در نوع و شکل آن است.مطالعات حاکی از این است که در دوره آل بویه با توجه به اقلیت شیعیان در مقابل اکثریت اهل تسنن و هم چنین وجود خلفای عباسی ، برگزاری مراسم به صورت محدود ومختصر بوده است. حتی گاه مصالح سیاسی ایجاب می کرد که برای حفظ آرامش وامنیت جامعه ممنوعیت اجرای مراسم بر آنان تحمیل شود . این در حالی است که گاه از آن برای مشروعیت خود در برابر خلیفه عباسی بهره می گرفتند. در مورد برگزاری مراسم در دوره صفوی نیز با توجه به رسمیت تشیع در این دوره ورقابت با عثمانیان سنی مذهب، برگزاری مراسم رنگ سیاسی می گیرد واحتمالا ًاز آن به عنوان ابزار و اهرمی در خور توجه برای این رقابت استفاده می شد، به گونه ای که مراسم در چنین فضایی به صورت پررنگ تر و وسیع تر نمایان گردید و با تغییرات و تحولات مختلفی همراهبود. این تغییرات، ناشی از اوضاع سیاسی و شرایط مساعد زمان صفوی است که شیعه در امنیت بوده و به برگزاری مراسم پرداخته است و همین شرایط سیاسی مطلوب، باعث رونق ،گسترش و فراوانی اجرای آن شده است .
فاطمه خلفی نزهت احمدی
چکیده در این پژوهش به بررسی نهاد وقف و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آن در شیراز پرداخته شده است. در اینجا با بررسی وقفنامه های شهر شیراز در دوره ی قاجاریه به لحاظ کمی و کیفی تلاش شده است تا کارکرد اجتماعی موقوفات در این شهر و کارکرد و تأثیر فرهنگی و مذهبی آن و نیز تأثیراتی که موقوفات از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این شهر پذیرفته اند، مورد بررسی قرار گیرد. همچنین دگرگونی های احتمالی که در نهاد وقف در شیراز دوره ی قاجاریه رخ داده است نیز از دغدغه های این پژوهش می باشد. نهاد وقف در شیراز از شرایط اجتماعی و اقتصادی شهر تأثیر پذیرفته، به طوریکه کمیت و کیفیت وقفنامه ها، جایگاه اجتماعی واقفان و موقوفات شهر این تأثیر را نشان می دهد. از سویی نهاد وقف با اختصاص سهمی از درآمد موقوفات به امور رفاهی و عام المنفعه مانند؛ امور بهداشتی، ساختن پل، آب انبار، کاروانسرا، حمام و غیره دارای کارکردهای اجتماعی بوده است و از سوی دیگر وقف بر مساجد و مدارس و مراسم مذهبی بیان کننده ی کارکرد فرهنگی این نهاد در شیراز دوره ی قاجاریه بوده است. هر چند در اواخر حکومت قاجاریه به ویژه بعد از مشروطیت نهاد وقف به دلیل عدم انطباق با اندیشه های نو و نظام آموزشی جدید پویایی و کارکرد گذشته ی خود را از دست داد و محدود به برپایی مراسم مذهبی و خیریه شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. با مطالعه و بررسی منابع و پژوهش های تاریخی و اسناد موجود در بایگانی اداره ی اوقاف و امور خیریه ی شیراز؛ مطالب مورد نیاز گردآوری و سپس به تدوین و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است. واژه های کلیدی: نهاد، وقف، شیراز، دوره ی قاجاریه
لیلا فلاح نزهت احمدی
چکیده رساله حاضر، پژوهشی است که به بررسی نهاد وقف در شهرهای همدان و ملایر در دوره قاجار پرداخته است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با توجه به کمیت و کیفیت وقف نامه ها، از یک سوکارکردهای اجتماعی و فرهنگی- مذهبی نهاد وقف و از سوی دیگر تاثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی این دو شهر در نهاد وقف در دوره زمانی مورد بحث تحت بررسی و تحلیل قرار گیرد. وقف نامه های موجود در بایگانی اداره اوقاف شهرهای همدان و ملایر، منابع اصلی مورد استفاده در این پژوهش هستند لذا با مطالعه و دسته بندی وقف نامه ها بر اساس سال، طبقات اجتماعی واقفان و مصارف اجتماعی و فرهنگی موقوفات و همچنین استفاده از منابع و ماخذ تاریخی جهت تکمیل داده های وقف نامه ها، به بررسی، تحلیل و نقد محتوای آن ها پرداخته شده است و نشان داده شده است که نوع موقوفات، کمیت و کیفیت وقف نامه ها و پایگاه اجتماعی واقفان بیانگر تاثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی شهرها در نهاد وقف می باشند. نهاد وقف با اختصاص سهمی از منافع موقوفات به امور عمرانی و رفاهی (عام المنفعه) همچون وقف بر ایجاد و تعمیر پل ها، کاروانسراها، دارالشفاء و غیره در شهرها، دارای کارکردی اجتماعی بوده است. از سوی دیگر وقف بر مساجد، مدارس و مراسم مذهبی گویای کارکرد فرهنگی- مذهبی نهاد وقف بوده است. قرار داشتن همدان و ملایر در مسیر جاده مهمی که از یک سو به عتبات عالیات در عراق و از سوی دیگر به مشهد رضوی منتهی می شد و همچنین ساختار مذهبی این دو شهر سبب شده بود تا بخش اعظم موقوفات همدان و ملایر در دوره قاجار به مراسم مذهبی از قبیل تعزیه داری و روضه خوانی ائمه مخصوصاً سیدالشهدا (ع) و رسیدگی به زوار ایشان اختصاص یابد. از سوی دیگر شهر نوپای ملایر، که با موقوفات شیخ الملوک در اوایل دوره قاجار شکل گرفته بود،با موقوفات دیگری توسط حکام پس از وی توسعه یافت. واژه های کلیدی: نهاد وقف، کارکرد اجتماعی، کارکرد فرهنگی، کارکرد مذهبی، همدان، ملایر، قاجار
دل ارا مردوخی سیمین فصیحی
تحولات نظام مالیاتی ایران در دور? قاجاریه از موضوعات مهم در پهن? تاریخ اقتصادی این دوره است که متأثر از اوضاع و عوامل گوناگون جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی بوده است. بخش مهم این نظام مالیاتی به ولایات مربوط است که بسته به اهمیت اقتصادی هر ولایت و ویژگی های آن بخشی از مخارج جاری کشور را تأمین می کرده است. در دور? مشروطه نظام مالیات در ایران و از آن میان در ایالات و ولایات آن، در معرض تحولات بسیار و در تکاپوی سامان دهی و تغییر قرار گرفت که ولایات مختلف از این تحولات بی تأثیر نبودند. این پایان نامه بر آن است تا تحول نظام مالیاتی کردستان را از دور? مشروطه تا پایان دور? قاجار و عوامل محلی و منطقه ای اثرگذار و نقش نظام ایلیاتی را بر آن بررسی کند. برای انجام این کار، با استفاده از روش تحقیق تاریخی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد منتشرنشده، به توصیف و سپس تحلیل اطلاعات تاریخی در باز? زمانی موردنظر پرداخته است. بررسی ها نشان داد که تحولات نظام مالیاتی کردستان از تحولات مالیاتی مرکز تابعیت می کرد، اما عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای باعث رکود تحولات تحت شرایط مختلف می شد که از آن میان است، مسئل? سالارالدوله و جنگ جهانی اول. همچنین عشایر کردستان بخش قابل توجهی از جمعیت این ولایت را تشکیل می دادند که با این تحولات همراه نبودند.
زهرا حسن مصفا نزهت احمدی
تاریخ نگاری محلی گیلان در فاصله ی قرون نهم تا یازدهم هـ . ق، به دلایل چندی رشد و رونق چشمگیری یافت. ضعف حکومت مرکزی و قدرت گرفتن حکومت های محلی در این منطقه را می توان از مهمترین عوامل این امر شمرد. برای شناخت تاریخ نگاری این دوره بررسی آثار برجای مانده ضروری به نظر می رسد از این روی این رساله به بررسی سه اثر ارزشمند از آن عصر پرداخته است. تاریخ گیلان و دیلمستان تألیف سید ظهیر الدین مرعشی نخستین اثرارزشمند در این زمینه به شمار می رود. مرعشی در این کتاب حوادث سالهای حدود 763 تا 894 هـ . ق را به نگارش در آورده است. پس از آن تاریخ خانی، شامل حوادث و رویدادهای چهل ساله ی گیلان در فاصله ی سال های 880 تا 920 هـ . ق است که توسط علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی تألیف شده است. تاریخ گیلان اثر ارزشمند دیگری است که در این مجموعه به چشم می خورد. این کتاب به تألیف ملا عبدالفتاح فومنی، رویداد ها و حوادث گیلان در فاصله ی سالهای 923 تا 1038 هـ . ق را شامل می شود. چنانکه پیداست، پیوستگی زمانی آثار مورد نظر از امتیازات تاریخ نگاری این بخش از شمال ایران به شمار می رود. پژوهش حاضر رویکردی تطبیقی به متون مورد نظر دارد و با مبنا قرار دادن رویکرد های سیاسی، مذهبی و اجتماعی مورخان، روش و بینش تاریخ نگاری آنها را مورد مقایسه و بررسی قرار داده است. بر این اساس ضمن تحلیل میزان بازتاب هر یک از رویکردهای فوق در آثارشان، سیر تاریخ نگاری محلی در اندیشه ی مورخان، مورد بررسی قرار گرفته است. به تحقیق در تاریخ گیلان و دیلمستان و تاریخ خانی، مورخان، بیشتر تحت تأثیر جو حاکم و اقتدار حاکمان کیائی قرار گرفته اند، در نتیجه در آثار آنها جریان های سیاسی از اولویت برخوردارند و صورت تاریخ های دودمانی به خود گرفته اند از این رو جانبداری مورخانی نظیر مرعشی و لاهیجی از حاکمان کیائی در کتابهایشان به طور واضح مشهود است و این نگرش آنها نسبت به حاکمان وقت موجب شده است تا گزارش های تاریخی آنها کم و بیش در جهت حمایت از امیران خود قرار گیرد در حالی که در تاریخ گیلان، مورخ در پی آشفتگی اوضاع سیاسی و سقوط حکومت های محلی وقت، با دیدگاهی متفاوت به جریان های تاریخی نگریسته و از منظری وسیع تر و با نگرشی اجتماعی و جامعه شناختی نیز، به تحلیل رویدادها پرداخته است. از این رو با تأمل در نگرش فومنی به پدیده های تاریخی، سیری تکاملی در اندیشه ی تاریخ نگاری محلی این سرزمین مشهود است.
سمیره خوشدل نزهت احمدی
تاریخ نگاری بعد از مرگ شاه عباس اول تاکنون مورد غفلت محققان امروزی قرار گرفته است و با دیدی کلی گرایانه آن را فاقد بررسی می دانند. بدین منظور در این پژوهش سعی شده است تا به بررسی دو کتاب خلاصه السیر اثر محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی ( ت.1048ه.ق ) و خلدبرین تألیف محمد یوسف واله اصفهانی ( ت.1078ه.ق ) بپردازد و به یافته های تازه ای در ارتباط با تاریخ-نویسی این دو مورخ و آثار آنان مبادرت نماید و روشن سازد خاستگاه اجتماعی و سیاسی و همچنین گرایش های فکری و مذهبی دو نویسنده و از طرفی تحولات سیاسی چه تأثیری بر تاریخ-نگاری دو مورخ داشته است. طی بررسی انجام شده با استفاده از روش تطبیقی معلوم شد این دو از مورخان درباری بوده اند که با توجه به سنت تاریخ نگاری این دوره تاریخ نگاری آن ها بیشتر رویکردی سیاسی و نظامی داشته است و شرایط مذهبی حاکم در این دوره، سبب افزایش نمادهای شیعی در آثارشان شده است.
اعظم جوزانی نزهت احمدی
بسمه تعالی شماره: فرم مشخصات پایان نامه تاریخ: عنوان پایان نامه: کسب مشروعیت سیاسی در رویکردهای مذهبی حکومت ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو و ریشه های آن نام و نام خانوادگی: اعظم جوزانی رشته تحصیلی: تاریخ استاد راهنما: دکتر نزهت احمدی استاد مشاور: دکتر مهدی فرهانی منفرد تاریخ دفاع: 31/9/90 چکیده حکومت دو سلسله ی قراقویونلو و آق قویونلو در قرن نهم/ پانزدهم مصادف بود با تحولاتی که در حوزه ی مذهب در یک روند تدریجی پس از فروپاشی خلافت بغداد، پدید آمده بود. بدان مفهوم که اقتدار و تعصب مذهبی جای خود را به مدارا و هم اندیشی و حتی آمیختگی داد که بازتاب آن، رشد نحله ها و مذاهب به ویژه تشیع بود و با فراگیر شدن نفوذ آنان در سطوح مختلف اجتماعی، با سیاست نیز پیوند یافت. فرمانروایان ترکمان نیز بنا به مقتضیات پدید آمده، تمام مساعی خویش را برای بهره مندی از نفوذ این اندیشه ها و حاملان آن بکار بردند. آنان در سیاست های راهبردی خویش، تسامح مذهبی را مبنا قرار دادند و از این نیرو در کسب مشروعیت، سود جستند که هدف نهایی آنان در حکومت، یعنی دوام قدرت و منافع اقتصادی و سیاسی را تضمین می کرد. این پایان نامه درصدد است که چگونگی بهره وری از عنصر مذهب را در جهت تحکیم قدرت، در دوران حکومت ترکمانان، با تکیه بر نظریه مشروعیت بررسی نماید. روشی که این پژوهش از آن بهره گرفته، روش میان رشته ای و استفاده از چارچوب نظری است که با روش تاریخی تلفیق یافته است. با این توضیح که از نظریه ی مشروعیت که در علوم سیاسی یکی از بنیادی ترین نظریات حوزه ی حکومت است، استفاده شده و به لحاظ گستره ی وسیع این نظریه، ابتدا تحدید گردیده و نظریات اندیشمندان سیاسی در دوره ی ترکمانان با آن تطبیق داده شده و مقایسه گردیده و سپس با تلفیق این نظریه با روش تاریخی به جستجو و بازسازی رخدادهایی که در این دوران شکل گرفته، پرداخته و با توصیف، مقایسه و تحلیل آنها، عملکرد حکمرانان ترکمان بر اساس نظریه مشروعیت ارزیابی شده است. تبیین عملکرد حکمرانان در تلفیق دو عنصر سیاست و مذهب در ادوار مذکور به لحاظ آنکه دوره ی گذاری را در بر می گیرد که از تسلط اقتدارگرایانه مذهب سنت به سوی استیلای تشیع بر ساختار سیاسی حکومت صفویه، در حرکت است، از اهمیت وافری در این حوزه مطالعاتی برخوردار است. علاوه بر آن، تحلیل رخدادها به ویژه در این گستره، روشنی بخش این دوران از تاریخ سرزمین ایران است. همچنین تطبیق تئوری سیاسی مشروعیت با عملکرد ترکمانان حکومتگر در برخورد با مذهب، نگاهی نو به وقایع تاریخی است و می تواند هم تعلیل رفتارهای مذهبی حکمرانان را تسهیل نماید و هم در ایجاد نگرشی نو به تاریخ رهگشا باشد.
مریم شهابی محمدآبادی فریده حق بین
این پژوهش به بررسی و تحلیل ویژگی های نحوی پنج اثر منثور مربوط به دوره صفویه می پردازد. داده های این پژوهش از کتاب های الف- از شیخ صفی تا شاه صفی، ب- کشکول، ج- خلاصه السیر، د- تاریخ عالم آرای امینی و ه- تاریخ عالم آرای عباسی انتخاب شده است. آرایش سازه ها بر اساس دیدگاه درایر مشخص شده و از این رهگذر نشان داده می شود که با توجه به نظریه هسته- وابسته که توسط درایر مطرح گردیده، توالی سازه ها در زبان فارسی در دوره صفویه به چه صورت بوده است. سپس انواع جمله (ساده، هم پایه و مرکب)، بند (اسمی، صفتی و قیدی)، گروه (صفت، قید، حرف اضافه، اسم و فعل) و موارد نحوی دیگر از جمله هم پایگی، برجسته سازی، انواع ضمیر و غیره، با توجه به دستور زبان ارائه شده توسط ماهوتیان بررسی می گردد. بر اساس همین ملاک ها می توان دریافت که چه شباهت هایی میان زبان فارسی دوره صفویه و دوره معاصر وجود دارد و چه تغییراتی در طول تاریخ در دستور زبان فارسی حاصل شده است که آن را از زبان فارسی امروز متفاوت ساخته است. نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که نثر این دوره، به دلیل داشتن جمله های مرکب و طولانی بسیار، دارای پیچیدگی و تکلف است. آرایش سازه ها در جمله های ساده، هم پایه و اکثر جمله های مرکب به صورت sov و در سازه های تشکیل دهنده جمله، در بیش از نیمی از موارد به صورت vo می باشد. موارد نحوی دیگر، تفاوت چندانی با دوره معاصر ندارند و فقط گاهی در برخی موارد تفاوت های کوچکی مشاهده می شود.
فرهاد انواری نزهت احمدی
چکیده قرون پنجم و ششم از درخشان ترین دوره های تاریخ تمدن و فرهنگ اسلام و ایران است . سلجوقیان به دلیل گرایش به مذهب اهل سنت و نجات دهنده خلفای عباسی از دست آل بویه و فتنه ارسلان بساسیری وجهه مثبت و درخشان ، همچنین القاب و عناوینی خاص برای اولین بار در جهان اسلام کسب نمودند . همچنین سلاطین اولیه سلجوقی به دلیل ویژگی های قومی و قبیله ای خود مجبور بودند که از خدمت وزرای دانشمندایرانی استفاده نمایند که همین امر سبب رونق و شکوفائی علمی و ادبی و هنری در دورا ن این سلسله گردید و در تمامی ابعاد و شئون جامعه اسلامی رشد نمود . نام سلسله سلجوقی در تاریخ و تمدن اسلامی ، از لحاظ اهمیت و توجه خاصی که برای معماری و شهرسازی قائل بودند ، بسیار درخشان تر از دیگران است . بسیاری از سبک های معماری دوره های قبل در این دوره مورد توجه و عنایت واقع شده و با برطرف شدن عیوب و نواقص به عنوان سبکی کاربردی در اقصی نقاط جهان اسلام گسترش یافت . بارویکردنظام دیوانی وبه دلیل گستره وسیع قلمرو،سلاطین سلسله سلجوقی توانستند برای اولین درجهان اسلام،نظام نوینی درساخت وبنای مدارس علمی ایجاد کنند. در سایه اقتدار سلاطین سلجوقی شهرها توسعه و گسترش پیدا کردند بالاخص ؛ پایتخت های آنان رونق و شکوه فراوانی یافتند . همچنین به دلیل اعتماد سلاطین به وزرای دانشمند خود ازجمله خواجه نظام الملک موقعیت منحصر به فردی ازجهت معماری در جهان اسلام ایجاد گردید که بسیاری از سازه های به جا مانده از آن دوره گواه این مدعا است . این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی،درپی ارائه تحلیلی ازتاریخ معماری وشهر سازی سر زمینهای خلافت شرقی در قرون پنجم وششم هجری ،بر پایه متون واسناد اصیل ومطالعات انجام شده در این حوزه می باشد.
قمر کریمی نزهت احمدی
در این پژوهش به بررسی موقوفات دو شهر شوشتر و دزفول در دوره ی قاجاریه پرداخته شده است. در اینجا با بررسی وقف نامه ها و اسناد مرتبط با وقف دو شهر شوشتر و دزفول در دوره ی قاجاریه به لحاظ کمی و کیفی تلاش شده است تا تأثیرات اجتماعی و فرهنگی موقوفات بر دو شهر شوشتر و دزفول و نیز تأثیراتی که موقوفات از شرایط سیاسی، اجتماعی دو شهر مذکور در دوره قاجاریه پذیرفته اند، مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و تحلیلی می باشد. با مطالعه و بررسی منابع و پژوهش های تاریخی و اسناد موجود در بایگانی اداره ی اوقاف و امور خیریه ی دو شهر شوشتر و دزفول، مطالب مورد نیاز در فیش هایی گردآوری گردید، پس از تهیه ی فیش ها و مطالعه ی آنها، داده-های تحقیق دسته بندی، تحلیل و مقایسه گردید. سپس جداول مربوطه تهیه و در نهایت نگارش و تدوین متن اصلی پژوهش انجام گرفت. موقوفات دو شهر شوشتر و دزفول از شرایط سیاسی و اجتماعی این دو شهر تأثیر پذیرفته، به طوری که کمیت و کیفیت وقف نامه ها، جایگاه اجتماعی واقفان و موقوفات این دو شهر، این تأثیر را نشان می دهد. از سویی واقفان با اختصاص سهمی از درآمد موقوفات به امور رفاهی و عام المنفعه مانند: ساختن پل، قنات و حمام، موقوفات دارای تأثیرات اجتماعی بوده است و از سوی دیگر وقف بر مدارس، مساجد، بقاع، حسینیه ها، مراسم مذهبی و امور خیریه بیان کننده ی تأثیرات فرهنگی،مذهبی موقوفات بر این دو شهر در دوره قاجاریه می-باشد. هر چند در اواخر حکومت قاجاریه به ویژه بعد از مشروطیت، به دلیل عدم انطباق نهاد وقف با اندیشه های نو و نظام آموزشی جدید، موقوفات تأثیرات گذشته ی خود را از دست داده و مصارف آن محدود به برپایی مراسم مذهبی و خیریه شده است. در این دوره شاهد افزایش کمیت وقف نامه ها هستیم و با گذشت زمان بخصوص در دوره ناصرالدین شاه، بر میزان موقوفات افزوده شد ولی رقبات و مصارف، کوچک و جزئی گشت.
پریسا کریمیان زاده نزهت احمدی
کرمان در دوره ی صفویه یکی از ولایات بیگلربیگی نشین مهم محسوب می شد. محدوده جغرافیایی آن از جنوب یزد تا سواحل خلیج فارس و دریای عمان می رسید و از شرق، گاه تا نزدیکی قندهار توسط حاکم کرمان اداره می شد. از این رو در دوره حکومت صفوی این ولایت اهمیت ویژه ای داشت و شهر کرمان به عنوان مرکز و کرسی آن ولایت مورد توجه حاکمان، به ویژه از دوره ی شاه تهماسب قرار گرفت. این توجه ناشی از اهمیت استراتژیک و موقعیت سوق الجیشی منطقه و توان تجاری و مالی آن بوده است. دوره ی سی ساله ی حکومت گنجعلی خان (1005 تا 1034هـ.ق)، با اقداماتی که در بهبود اوضاع شهر و شهرنشینی در کرمان انجام گرفت، از مهم ترین ادوار شکوفایی شهرنشینی و توسعه کالبدی کرمان است. در این پایان نامه، شهر و شهرنشینی کرمان در دوره ی صفویه در پاسخ به این پرسش که دلایل رشد و شکوفایی کالبدی شهر و زندگی شهری در کرمان چه بوده مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق تحلیلی با در نظر داشتن پژوهش تاریخی مبتنی بر بررسی های میدانی و کتابخانه ای بوده است.
مریم گلی پور نزهت احمدی
وقف به عنوان یک پدیده دینی و تاریخی از موضوعاتی است که کمتر ذهن یک پژوهشگر تاریخ را به خود مشغول نموده است. به طوری که کمتر محققی نهاد وقف را به عنوان موضوع تحقیق بر می گزیند و به مطالعه آن به ویژه در حوزه ی شهر یا یک روستا می پردازد. فقر اطلاعات و علاقه در جهت مطالعه نهاد مورد نظر و سیر تحولات آن در گیلان از دلایل انتخاب نهاد وقف به عنوان موضوع پژوهش بوده است. شایان ذکر است به جهت رشد و گسترش نهاد وقف در گیلان دوره قاجار، این دوره در رساله حاضر محور قرار گرفته است. از مهمترین سوالات مطرح شده در رساله میزان نسبت موقوفات اجتماعی به موقوفات فرهنگی- مذهبی و عوامل موثر بر میزان موقوفات گیلان عصر قاجار است. روش کار در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی بوده است. در قدم اول به منابع و ماخذ در دسترس، مراجعه و مطالب مورد نظر فیش برداری گردید. قدم بعدی استفاده از اسناد مربوط به وقف نامه ها در گیلان دوره قاجار است. با مطالعه اسناد و دقت در نام واقفان و نوع رقبه و مصرف آن اطلاعات جامعی در مورد پایگاه اجتماعی واقفان و نوع رقبات در گیلان و مصارفشان به دست آمده است. از مقایسه میان وقف نامه های گیلان در این دوره چنین بر می آید که نسبت موقوفات فرهنگی- مذهبی به مراتب بیشتر از موقوفاتی با کارکرد صرفا رفاهی و اجتماعی است. علاوه بر این با توجه به تاریخ انجام وقف، میزان تاثیر عوامل مختلف بر کاهش یا افزایش وقف مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج به دست آمده آن است که موقعیت جغرافیایی و تقسیمات شهری، عملکرد حکام، میزان جمعیت، فرهنگ جامعه و نیز جنگ ها و بلایای طبیعی بر کاهش و افزایش موقوفات در گیلان تاثیر داشته اند.
فاطمه جلال پور نزهت احمدی
این رساله با طرح دو سوال یکی تاثیر سیاست های شاه عباس بر کارکردهای نهاد بازار و دیگیری تاثیر اقلیت های مذهبی و بازرکانان غیرایرانی حاضردر کشور بر کارکردهای نهاد بازار با ارائه دو فرضیه سعی در پاسخ به این مساله داشت.در این دوره پس از برقراری امنیت و ارامش سیاسی مجال تازه ای برای پرداختن به اقتصاد و اصلاح امور آن فراهم شد. تامین امنیت راه ها و جاده ها و ساخت کاروان سراها و بازارهای جدید در شهرهایی جون اصفهان و غیره هم چنین توجه به رونق صنایعی چون ابریشم زمینه ساز بهبود کارکردهای نهاد بازار شد.اما سیاست های شاه تماما مثبت نبود و انحصار طلبی های شاه مدودیت هایی را برای نهاد بازار در پی داشت.حضور و فعالیت اقلیت های مذهبی و بازرگانان غیر ایرانی در بازارهای کشورکه به صورت گسترده درامد این دوره را به یکی از دوره های مهم تبدیل کرد.اقلیت های به دنبال ازادی و امتیاطزاتی که از شاه گرفته بودند به طور گسترده به فعالیت مشغول بودند که این مساله منجر به رونق تجارت اخلی کشور شد.
معصومه میرزایی نزهت احمدی
دانش تنجیم به¬¬¬عنوان بخشی از دانش ستاره¬شناسی، که به بررسی?تأثیر اجرام سماوی براجسام زمینی وسرنوشت انسان¬ها می¬پردازد، دانشی است که از دیرباز مورد توجه بشر قرار داشته?است. از نظر معتقدان به این علم، توسل جستن به این شیوه راهی بود برای بهبود زندگی و به نوعی مصون ماندن از گزند حوادث و دیگر اینکه به کمک آن بتوان به اسرار زندگی پی برد، چرا که درنظر آنان یاری گرفتن از احوالات پدیده¬های آسمانی یکی از راه¬های مهمی بود که انسان را در رسیدن به خواسته¬هایش کمک می¬کرد. بررسی ساختارهای جامعه عصر صفوی برمبنای اعتقادات تنجیمی، به¬عنوان عنصری فرهنگی و اعتقادی، نشان از نفوذ عمیق این پدیده¬ی فراطبیعی در لایه¬های مختلف اجتماع دارد به¬طوری که در بکارگیری آن فرقی میان شاه و درباریان با مردم کوی و برزن دیده نمی¬شود و می¬توان گفت از رأس تا ذیل جامعه عصر صفوی را دربرگرفته بود. این دوره، به-عنوان بخش مهمی از تاریخ ایران، پر است از احکامی که منجمان و طالع¬بینان?بر¬اساس مستخرجات?خود برای امور مختلف ارائه داده¬اند،?تا جایی?که بسیاری از امور مهم لشکری و کشوری و زندگی عامه¬ی مردم برمبنای گفتار و تصمیمات آنان سامان داده شده است.?بر همین اساس می¬توان چنین پنداشت که منجمان و پیش¬گویان با?حضور در کنار ارباب قدرت و تأثیری که در تصمیمگیریهای آنان داشتند، علاوه¬بر داشتن شأن و صبغهای سیاسی از جایگاهی بس رفیع و ارزشمند در?جامعه و پیشگاه شاهان صفوی نیز?برخوردار بوده¬اند. در این گفتار تلاش گردید تا ضمن تعریف و روشن ساختن جایگاه تنجیم بر اساس منابع تاریخی و نجومی، و با استناد به نسخ خطی مربوطه وبه شیوه¬ی مطالعه¬ی کتابخانه¬ای، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که اعتقاد به این نیروی مافوق طبیعی در چه جنبه-هایی از زندگی مردمان این عصر نقش داشته و بیشترین طرفداران آن را چه اقشاری تشکیل می¬دادند. نتایج بدست آمده حاکی ازسیطره¬ی گسترده¬ی اعتقادات تنجیمی همچون فال¬بینی، طالع¬بینی، سعد و نحس اوقات و... است و با تمام امور زندگی افراد سر وکار داشته است تا جایی که می¬توان آن را بخشی از ساختار فرهنگی ـ اجتماعی این برهه دانست و آن را به ¬عنوان عاملی تاثیرگذار در تحولات سیاسی و فرهنگی جامعه ایرانی در دوره¬ی صفویه معرفی نمود.
الهام فروتن نزهت احمدی
چکیده: شاید بتوان اینگونه بیان کرد که عصر شاه عباس اول دوران تکامل تاریخ ایران از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری بود. یکی از وجوه تغییر و تحول در این عصر تحولات اجتماعی و تغییر نوع زندگی مردم بود. تحولاتی که به نوعی الگویی برای دوران های بعد شد. از آنجایی که منابع عصر صفوی به غیر از سفرنامه ها طبق رسوم زمان فقط به وجوه سیاسی و درباری توجه داشتند نقاشی ها و مگاره های این عصر به عنوان سندی می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد که اطلاعات مبثوتی را از این دوران بدست می دهند. آثاری که در بیشتر موارد از دیدگاه هنری به آنها توجه شده است در حالی که این شاهکارهای هنر ایرانی از غنایی برخوردارند که فهم آنها ما را با درون ذهن و فکر هنرمند آن آشنا می سازد. ذهنی که فقط به دنبال ارائه یک کار هنری نبوده است بلکه به طور غیر مستقیم ما را با موضوعاتی آشنا می کند که در منابع کمتر به آنها اشاره شده است. روش کار در این رساله جمع آوری مطالب از کتب و مقالات و رجوع به موزه ها و سایت ها مربوطه می باشد که پس از کسب مطالب مورد نظر روش توصیفی- تحلیلی برای ارائه مطالب موجود در نظر گرفته شد. پس از مطالعه و بررسی و توصیف مطالب جمع آوری شده به این نتیجه رسیدیم که در پس زیباشناسی نقاشی عصر شاه عباس انعکاسی از تاریخ اجتماعی مردم این عصر مانند تفریحات، نوع لباس، مشاغل و غیره آنها را می توان دریافت که در منابع اشارات اندکی به آنها شده است در حالی که با دریافت این مطالب می- توان فصل جدیدی را در تاریخ ایران بازنمایی کرد.
فهیمه سلیمانی نزهت احمدی
هدف پژوهش حاضر تحقیق پیرامون تاریخ نگاری و اندیشه تاریخ نگاری دوره اول صفویه به صورت کلی با تمرکز بر کتاب تکمله الاخبار نوشته، خواجه زین العابدین علی مشهور به عبدی بیگ شیرازی است. در این تحقیق سعی شده است تا با بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی سده اول دولت صفوی، تأثیر این عوامل بر تکمله الاخبار عبدی بیگ نمایانده شود. در همین رابطه این سوال مطرح می شود که دیدگاه های سیاسی، مذهبی و جهان بینی مورخین دوره اول صفوی (905-986) خاصه کتاب تکمله الاخبار از منظر تاریخ نگاری اسلامی و صفوی چه ویژگیهای داشته و شباهتها و تمایزات آنها کدام است؟ یافته های تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی بدست آمده گویای آن است که منظومه فکری، سبک نگارش ادبی و تاریخی آثار مورخین سده اول صفویه مخصوصاً سبک نوشتاری عبدی بیگ در تکمله الاخبار، ادامه سنت تاریخ نگاری اسلامی و شباهت آنها در توجه همسو به تقدیرگرایی، جبرگرایی و باور به مشیت الهی است. وجه تمایز عبدی بیگ در تکمله الاخبار تأکید او بر موعود باوری و استفاده از استدلالات مذهبی در بیان علت وقایع است.
سکینه محمودی نزهت احمدی
چکیده ندارد.
زهرا زارعیان جهرمی نزهت احمدی
چکیده ندارد.
مریم نخست مهدی فرهانی منفرد
چکیده ندارد.
وجیهه السادات میرحاج نزهت احمدی
چکیده ندارد.
وجیهه السادات میرحاج محمدآبادی نزهت احمدی
حکومت پهلوی با در پیش گرفتن سیاست هایی متفاوت از حکومت های پیشین تغییرات عمده ای را در تمام ارکان کشور از جمله نهاد وقف ایجاد کرد. سیاست هایی مانند سکولار بودن و مدرنیزه کردن کشور در دور ه ی رضا شاه و اصلاحات ارضی در دوره ی محمد رضا شاه در وضع اوقاف تأثیر مستقیم نهاد. بررسی وضعیت اوقاف اصفهان بر اساس سیاست های اتخاذ شده دغدغه ی اصلی این پژوهش است. سیاست سکولار (جدایی دین از سیاست) حکومت پهلوی که با روی کار آمدن رضا شاه آغاز شد در مواردی مانند منع روضه خوانی و عزاداری و سخت گیری بر طلاب و روحانیون در استفاده از مدارس و مکان های وقفی سبب کاهش وقف بر این امور گردید. همچنین مدرنیزه کردن کشور در این دوره که در تمام جهات از جمله صنعت، آموزش و پرورش، توجه به آثار باستانی و قدیمی و ... صورت گرفت هر چند گاهی اوقات کاملاً مطابق با موارد گفته شده در وقف نامه ها نبود اما در بهبودی وضعیت موقوفه ها و استفاده ی بهینه از آن ها بسیار موثر بود. اجرای قانون اصلاحات ارضی نیز نهاد وقف را با دگرگونی بسیاری مواجه کرد و موارد آن از وقف زمین مزروعی به زمین ساده، حمام، خانه، مغازه و ... تغییر جهت داد. روش به کار گرفته شده برای این پژوهش در مرحله ی اول استخراج مطالب از وقف نامه ها، در مرحله ی دوم استخراج مطالب از اسناد و روزنامه های اصفهان در زمان پهلوی، در مرحله ی سوم برداشت کتابخانه ای با استفاده از منابع و مآخذ مربوط به موضوع و در مرحله ی چهارم گفتگو با عده ای از واقفان و بعد از تجزیه و تحلیل به صورت متن اصلی به رشته ی تحریر درآمده است. نتایج حاصل از این پژو هش نشان داد که اوقاف اصفهان در دوره ی پهلوی نسبت به دوره ی قبل دارای وضعیتی نسبتاً مناسب با همراهی و حمایت مردم، همچنین تقریباً در چارچوب قوانین اتخاذ شده از سوی حکومت پهلوی بوده است. مدرنیزه کردن در اکثر موارد سبب بهبود وضعیت موقوفات و اصلاحات ارضی سبب تغییر روند آن ها شده است. همچنین بر تعداد زنان واقف نیز در این دوره افزوده شده است.
نزهت احمدی عبدالحسین نوایی
این پایان نامه تحت عنوان نهاد وقف ، دگرگونی ها و کارکردهای فرهنگی - مذهبی آن در عصر صفوی ، علاوه بر فصل مقدماتی از شش فصل تشکیل شده است . درفصل مقدماتی به موضوع تحقیق ، اهداف و ضرورت پژوهش ، پیشینه تحقیق و نقد منابع پرداخته شده است . در فصل اول تحت عنوان نهاد وقف ، ابتدا به تشریح پیشینه وقف در ایران پیش از اسلام و ایران اسلامی ، پرداخته شده است . سپس تعریف ، مفهوم و انواع وقف و شرایط آن از دیدگاه علمای عصر صفوی بررسی و تحولات ساختاری دوره اول و دوم دولت صفوی اجمالا بیان شده است . در فصل دوم با عنوان تاثیر نهاد وقف بر نظام آموزشی دوره صفوی ، انگیزه های واقفان ازساخت مدارس و تاثیر موقوفات بر پیشرفت آموزش دینی درجامعه تجزیه و تحلیل شده و اعمال نفوذ فکری واقفان بر مدارس مورد ارزیابی قرار گرفته است . در فصل سوم ، با عنوان وقف و نهاد روحانیت ابتدا ارتباط نهاد روحانیت با دولت صفوی بررسی و سپس تاثیر رشد موقوفات بر پیشرفت علوم دینی در ایران عصر صفوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . در فصل چهارم ، با نام تشیع و وقف ابتدا تاثیر موقوفات و نهاد آموزش دینی بر گسترش آئین تشیع در ایران روزگار صفویه بررسی و سپس به نقش تشیع در گسترش و جهت دهی به موقوفات پرداخته شده است . فصل پنجم با عنوان وقف و آداب و مراسم مذهبی به بررسی جایگاه و نقش وقف در مراسم مذهبی شیعیان از جمله اعیاد مذهبی و مراسم سوگواری ونیز نقش موقوفات در افزایش سفرهای زیارتی ، پرداخته شده و همچنین تاثیر گسترش موقوفات بر توسعه بناهای مذهبی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است . در فصل آخر دگرگونی های نهاد وقف در دوره صفوی براساس جداول و نمودارهایی نشان داده شده است . در پایان نیز نتیجه گیری کلی از بحث پرداخته شده است .