نام پژوهشگر: ابراهیم اناری بزچلویی
سجاد عربی ابراهیم اناری بزچلویی
چکیده بینامتنیت یکی از رویکرد های نقد جدید است که روابط بین متون را مورد بررسی قرار می دهد. این رویکرد، نحوه ی نگرش به متون را به طور کلی دگرگون کرد. بر اساس آن متن پایدار وجود ندارد؛ متون در نهایت حاصل آثار پیش از خود یا معاصر با خود می باشند. محمود سامی بارودی پیشوای شعر معاصر عربی با توجه به متون کلاسیک عرب بخصوص شعر جاهلی، باعث ظهور نهضت ادبی معاصر عربی بویژه در شعر شد و توانست شعر عربی را از رکود طولانی رهایی بخشد. خواننده با نگریستن در اشعار بارودی و شعر جاهلی به خوبی به جلوه بینامتنی اشعار بارودی با شعر جاهلی پی خواهد برد؛ روابطی که آگاهانه و آشکار، و بیشتر آن در ذیل «اجترار» یا نفی جزئی، بنابر معیارهای بینامتنیت از دیدگاه محمد بنیس قرارمی-گیرد. واژه های کلیدی: نقد ادبی، بینامتنیت، شعر جاهلی، بارودی، معارضه ها?
آزاده دشتبای روزبهانی حسن مقیاسی
رمانتیسم در ارتباطی تنگاتنگ با عصر جدید، درپی انقلاب فرانسه وبا رشد فرهنگی و اجتماعی مردم وصنعتی شدن جوامع غربدر اواخر قرن هجدهم واوائل قرن نوزدهم در کشورهای غربی رشد کرد، آنها که خرد وعقل را سرکوبگر ومحدود کننده ی احساسات وروح آدمی میپنداشتند،به تخیل وقدرت خیال ارزش زیادی دادند ومجال گسترده ای رابرای آن پدید آوردند وآنچه می نوشتند،جلوه های از جهان ناشناخته ی اندیشه وپندار بود . بابالارفتن سطح فکری وفرهنگی مردم در کشورهای خاورمیانه،بعد از آشنایی وارتباطشان با آنها ،ایجاد صنعت چاپ ورواج مطبوعات وگسترش مدارس ومحافل علمی،اعزام دانشجوبه اروپا ،ورود زنان به عرصه ی علمودرنهایت بحرانهای سیاسی واقتصادی به خاورمیانه واردشد وبدین صورت نهضت تجدد ادبی شکل گرفت.در این جریان پرویزخانلری وخلیل مطران که در جوامعی با شرایط سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی وادبی مشابهی می زیسته اند، ازجمله کسانی بودند که برای آشنایی با مکاتب غربی تلاش نمودند.آنان کوشیدند تابا تکیه برآداب وسنن گذشتگان، به شکلی بنیادی واصولی ویژگیهای این مکتب رادر قالب جریانی مشخص در ادبیات سامان دهی کنند . این پژوهش علاوه بر شناخت کلی از رمانتیسم وتاریخچه وسیر آن در کشورهای عربی وایران بهبررسی نقش خلیل مطران وخانلری در طرح وتحول مکتب رمانتیک پرداخته است که در این رساله سعی شده است تا بنیادهای فکری مکتب رمانتیسم وچایگاه آن در آراء واشعارشان و همچنین علل گرایششان به آن با تکیه بر دیدگاههای ادبی وفلسفی پایه گذاران این مکتب به صورت تحلیلی – تطبیقی در قیاس بایکدیگربررسی شود. این دوشاعرکه هردو منادی تجدد ونوآوری در شعر بوده اند ،درچارچوپ اسلوب گذشتگان، به بازسازی مضامین ومعانی شعری پرداخته اند وسعی بر آن داشته اند که آن را بازبانی عامه پسند بیان می کنند . آنها بسیاری از جلوه های رمانتیک همچون عشق، پناه بردن به طبیعت، بازگشت به دوران کودکی، گریزاز واقعیتها وتوجه به سیاحت درعالم خیال، تمایل به زندگی عادی مردم، آزادی وانقلاب برضد اوضاع جامعه ودرنهایت فرار به سرزمین پررمزوراز قصه وداستان وبازسازی اسطوره ها رادر دامن اشعارشان پرورانده اند. شایان اهمیت است که خلیل مطران در همه این خصایص از جلوه ودرخشش بیشتری است وازنگاه عمیق وژرف تری در مکتب رمانتیک برخوردار است.
نرگس شیرازی سید ابوالفضل سجادی
چکیده: اشتراک لفظی در کنار ترادف و اضداد، از جمله مباحث معناشناسی است که زبان شناسان پیشین بدان پرداخته اند و تعریف هایی نیز از آن ارائه داده اند. سیبویه اولین کسی است که اشتراک لفظی را در تقسیمات کلام ذکر نموده و وجود آن را در زبان تأیید کرده است. تداخل لهجه ها و وام گیری از زبان ها، وضع اولیه ی زبانی، تطور صوتی و کاربرد مجازی، از جمله عوامل پیدایش اشتراک لفظی می باشد. زبان شناسان معاصر بر این باورند که در بررسی اشتراک لفظی باید میان دو اصطلاح « چند معنایی » و « اشتراک لفظی » تفاوت گذاشت. در واقع « چند معنایی» به « اشتراک لفظی » و « مشترک لفظی » به «جناس تام» در زبان عربی نزدیک است. در اشتراک لفظی، دو واژه ی قاموسی از روی تصادف ساختار صرفی واحدی پیدا می کنند و هر یک با حفظ معنای خود، هم آوا و هم نویس می شوند و در پدیده ی چند معنایی، یک واحد زبانی پس از انتقال و تغییر معنایی در گذر زمان، از چند معنا برخوردار می شود. رابطه ی معنایی میان معانی یک واژه، حوزه ی معنایی مشترک برای معانی یک واژه، ریشه شناختی واژگان، در نظر گرفتن مولفه های معنایی، توجه به صیغه ی جمع واژه ها از جمله روش هایی است که زبان شناسان معاصر برای تفکیک « چند معنایی » از « اشتراک لفظی » پیشنهاد کرده اند. در این پژوهش مقوله ی چند معنایی در دو تفسیر ادبی و واژگانی کشاف و مجمع البیان مورد برررسی قرار گرفته است. این دو تفسیر از جمله تفسیرهایی هستند که واژگان قرآن را با رویکردی معناشناسانه مورد بررسی قرار داده اند. زمخشری و طبرسی در مواردی که واژه دارای چند معنا بوده، معانی آن را بیان کرده و گاه نیز به رابطه ی معنایی واژگان چند معنا اشاره کرده اند. در این پژوهش از این رابطه ی معنایی، با عنوان هسته ی معنایی یا معنای مرکزی یاد شده است. واژگان چند معنا در این دو تفسیر، در روند تغییر معنایی خویش، راههایی چون گسترش معنایی، تخصیص معنایی، انتقال معنایی از راه مجاز و استعاره را پیموده اند. بافت و همنشینی واژگان، از دیگر عوامل تغییر معنایی در این واژگان می باشد. خوش بینی، تداعی معنای متضاد در ذهن و... از جمله، عوامل پیدایش واژگان اضداد این پژوهش بوده که در شمار واژگان چند معنا قرار می-گیرند.
فاطمه نظیری سنجانی ابراهیم اناری بزچلویی
دانش زبان شناسی، یکی از دانش هایی است که امروزه مورد توجه بسیاری از پژوهشگران علوم انسانی و حتی فلاسفه قرار گرفته است. شناخت این دانش از آن جهت اهمیت دارد که اغلب زبان ها، دارای وجوه مشترک بسیاری هستند و مطرح شدن یک نظریه بر اساس یک زبان خاص، توانایی تطبیق با سایر زبان ها را نیز دارد که البته برای تطبیق دقیق و علمی این گونه نظریه ها، شناخت زبان مقصد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مقصود از زبان مقصد زبانی است که پژوهشگر قصد تحلیل و بررسی معنایی آن را دارد. امروزه نظریه های زبان شناسی و معناشناسی، از دو جهت قابل بررسی هستند. اول این که برخی از این نظریه ها بر پایه بنیان های فلسفی شکل گرفته اند و سپس راه خود را از فلسفه جدا نموده اند. دومین ویژگی این گونه نظریه ها این است که شباهت بسیاری با آرای دانشمندان بلاغت و زبان شناسان قدیم زبان عربی دارند؛ البته پر واضح است که این شباهت نمی تواند اتفاقی باشد؛ بنابراین با جرأت می توان گفت زبان شناسان عصر حاضر، وامدار اندیشمندان و پژوهشگران قدیم زبان عربی هستند؛ اگرچه نظریه های این پژوهشگران بر مبنای زبان عربی، شکل گرفته، با این حال توانایی تطبیق با بیشتر زبان های دنیا را دارند و این کاری است که پژوهشگران معاصر، با ارائه ی نظریه هایی شبیه به آرای اندیشمندان قدیم، انجام داده اند. در این نوشتار تلاش بر آن است که مبحث صدق و کذب جمله ها در زبان عربی مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط این مبحث با فلسفه و نیز با نظریه های جدید، به گونه ای مختصر، شرح داده شود و در ادامه تلاش می شود تا انواع جمله های انشایی در زبان عربی، بر مبنای همین مباحث، بیان شده و کارآیی آن در نمونه هایی از آیات قرآن کریم نشان داده شود. محور اصلی این پایان نامه بر اساس نظریه ی«مشروط به صدق» و یا «معناشناسی صوری» شکل گرفته، تا به وسیله ی این نظریه و نیز آراء اندیشمندان قدیم در باب صدق و کذب، وجوه معنایی انواع جمله های انشایی، به ویژه وجه خبری این گونه جمله ها، مشخص گردد. البته در کنار این نظریه، توجّه به مباحث مطرح شده در باب تحلیل معنایی جمله ها بر اساس کنش ها و واکنش ها نیز می تواند یاری گر پژوهشگران در تحلیل های معنایی جمله ها و به ویژه آیات قرآن کریم باشد. این نوشتار بیانگر این مطلب است که نظریه های زبان شناسی برای آن که بتوانند به خوبی کارایی خود را در بیان مولّفه های معنایی جمله نشان دهند، باید در تلفیق با سایر ویژگی ها و قواعد خاصّ هر زبانی قرار گیرند. امید است این نوشتار بتواند را ه های جدیدی را برای رسیدن به دقیق ترین روش ها، جهت تحلیل معنایی انواع جمله ها و به خصوص آیات قرآن کریم، پیش روی پژوهشگران و علاقمندان قرار دهد. واژگان کلیدی: قرآن کریم، زبان عربی، نظریه معناشناسی صوری، صدق و کذب جمله های انشایی