نام پژوهشگر: محمد رضا کلباسی مسجدشاهی
اشکان بنان محمد رضا کلباسی مسجدشاهی
در تحقیق حاضر به بررسی اثرات رنگ نور و رنگ تانک پرورشی بر عملکرد رشد (وزن بدن، نرخ رشد، ضریب تبدیل غذایی، ترکیب لاشه و...) و وضعیت فیزیولوژیک (پارامترهای خون و پلاسما) فیل ماهی huso huso پرداخته شده است. مراحل عملی مطالعه در انستیتو بین اللملی تحقیقات ماهیان خاوباری رشت انجام شد که بدین منظور 64 عدد بچه فیل ماهی با میانگین وزنی (± اشتباه معیار) 1.42 ± 98.83 گرم (در گروه های 8 تایی) تحت طیف های نور سفید، قرمز، سبز و آبی و نیز 80 عدد با میانگین وزنی 1.24 ± 98.50 (در گروه های 8 تایی) در تانک هایی به رنگ سفید، قرمز، سبز، سیاه و آبی بمدت 12 هفته پرورش داده شدند. رنگ نور قرمز تاثیر منفی معنی داری بر عملکرد رشد بچه فیل ماهیان (در مقایسه با نور آبی) داشت که این تاثیر با کاهش معنی دار چربی کل کبد و آلبومین و افزایش معنی دار کورتیزول، گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید (در مقایسه با تیمارهای دیگر) همراه بود. نتایج همه پارامترهای رشد حاکی از وجود اثر مثبت رنگ تانک سیاه بود. سطوح گلوکز پلاسما در تانک سفید بطور معنی داری بالاتر از سایر رنگ ها بود و اگرچه تانک سفید بالاترین سطوح کورتیزول پلاسما را نیز در بین تیمارهای رنگ تانک داشت، تاثیر معنی داری در خصوص سایر پارامترهای فیزیولوژیک مشاهده نشد. از این رو با توجه به نتایج بدست آمده رنگ نور آبی با ایجاد حالت آرامش در ماهی تاثیر مثبت معنی داری بر شرایط فیزیولوژیک ماهی داشته و رشد بیشتری را بهمراه داشته است. همچنین با توجه به همسو بودن تمامی پارامترهای رشد در ماهیان پرورش یافته در تانک سیاه انتظار می رود که در صورت تداوم بیشتر مرحله پرورش نتایج قابل توجهی نیز در ارتباط با این تیمار حاصل گردد.
انسیه حبیبی محمد رضا کلباسی مسجدشاهی
ماهی آزاد دریای خزر گونه بومی ارزشمند دریای خزر است که در معرض خطر انقراض می باشد. دارای دو فرم مهاجر بهاره و پاییزه است که از نظر خصوصیات ظاهری نیز تفاوت هایی در آنها وجود دارد. شناخت دقیق و تفکیک ماهیان مهاجر بهاره و پاییزه در امر بازسازی ذخائر و حفظ تنوع ژنتیکی این گونه ارزشمند ضروری است. در این تحقیق به منظور بررسی امکان تفکیک انواع مهاجر بهاره و پاییزه ماهی آزاد دریای خزر از نشانگر مولکولی aflp استفاده گردید. 12 ترکیب پرایمر ecori /msei ، در مجموع 807 باند قابل امتیاز دهی ایجاد کردند که 227 عدد ازآنها چند شکل بودند. درصد لوکوس های پلی مورفیسم در ماهیان مهاجر بهاره (02/85 %) نسبت به ماهیان مهاجر پاییزه (21/76 %) بیشتر بود. در سطح هتروزیگوسیتی تفاوت معنی داری بین انواع مهاجر پاییزه (207/0) و بهاره (227/0) وجود نداشت. اما این میزان در مهاجرین بهاره بیشتر از پاییزه ها بود که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بیشتر در ماهیان مهاجر بهاره نسبت به مهاجر پاییزه است. میانگین پلی مورفیسم 62/80 در صد بیان شد. فاصله ژنتیکی بر مبنای ضریب nei، 034/0 و اختلاف بین دو جمعیت 6 در صد و درون جمعیت 94 در صد محاسبه شد. اختلاف ژنتیکی درون جمعیت بیشتر از اختلاف بین جمعیت بوده است. این امر را می توان با تفاوت بین افراد درون جمعیت ها و تأثیر عوامل محیطی توجیه کرد. نتایج نشان داد که اختلاف ژنتیکی معنی داری بین ماهیان مهاجر بهاره و پاییزه وجود ندارد احتمالاً انواع بهاره جزئی از جمعیت پاییزه می باشند که در این فصل سال اقدام به مهاجرت می کنند و تفاوت موجود را می توان به عوامل فیزیولوژیک و محیطی نسبت داد. به نظر می رسد این دو گروه ماهیان از یک جمعیت منشأ گرفته باشند.
اسماعیل نجفی پور مقدم بهرام فلاحتکار
این مطالعه به منظور بررسی اثرات لسیتین جیره بر عملکرد رشد، شاخص های هماتولوژیک، بیوشیمیایی خون و ترکیب اسید چرب بدن بچه تاس ماهی سیبری (acipenser baeri brandt 1869) انجام گرفت. ماهی هایی با میانگین وزن اولیه 3/0±9/32 گرم با پنج جیره (سه تکرار) دارای انرژی و پروتئین یکسان و مقادیر مختلف لسیتین شامل صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10درصد لسیتین به مدت 8 هفته غذادهی شدند. بچه ماهیان 5 وعده در روز بر مبنای درصد وزن بدن و در ساعات 8 ، 12 ، 16 ، 20 و 24 غذادهی شدند. این مطالعه نشان داد بکارگیری لسیتین تا 5/7 درصد در جیره این ماهی باعث افزایش رشد می گردد (p<0.05). همچنین نتایج محقق ساخت میزان چربی لاشه در تیمار 5/2 درصد لسیتین بالاتر از سایر تیمارها بود (p<0.05). اما در سایر ترکیبات لاشه شامل پروتئین، چربی و خاکستر اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میزان تری گلیسیرید و کلسترول درجیره های حاوی صفر و 5/2 درصد لسیتین بطور معنی داری بالاتر بود (p<0.05). همچنین میزان توتال پروتئین و آلکالین فسفاتاز در تیمار حاوی صفر درصد لسیتین بصورت معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود (p<0.05). میزان بیلی روبین و آلانین آمینوترانسفراز (ترانس آمیناز) تحت تاثیر مقادیر مختلف لسیتین قرار نگرفتند. میزان هموگلوبین درتیمار های 5 و 5/7 درصد لسیتین در مقایسه با سایر تیمارها به طور معنی داری دارای مقادیر بالاتری بود (p<0.05). میزان هماتوکریت در تیمار 5/7 درصد لسیتین بصورت معنی داری مقادیر بالاتری نسبت به سایر تیمارها نشان داد (p<0.05). ترکیب اسیدهای چرب بدن بچه تاس ماهیان تحت تاثیر جیره های مورد نظر قرارگرفتند. بطوریکه بیشترین مقادیر مجموع اسیدهای چرب امگا 6 نظیر اسید لینولئیک (c18:2n-6) و کمترین مقادیر مجموع اسیدهای چرب امگا 3 در ماهیان تغذیه شده با جیره 5/2 درصد لسیتین مشاهده شد (p<0.05). از سوی دیگر بصورت معنی داری بیشترین مقادیر hufaنظیر ایکوزاپنتانوئیک اسید (c20:5n3) و دوکوزاهگزانوئیک اسید (c22:6n3) در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 10 درصد لسیتین مشاهده شد (p<0.05). مطالعه حاضر نشان می دهد که بکارگیری مقادیر 5 تا 5/7 درصد لسیتین در جیره بچه تاس ماهی سیبری سبب بهبود شاخص های رشد، هماتولوژیک و بیوشیمیایی شده از سوی دیگر قرار دادن لسیتین به میزان 10 درصد سبب افزایش مقادیر hufa در این گونه می گردد.
رامین قربانی محمد رضا کلباسی مسجدشاهی
در تحقیق حاضر کارایی لتروزول به عنوان یک ماده غیراستروئیدی بازدارنده آروماتاز و هورمون استروئیدی 17?- متیل تستوسترون در فرآیند نرسازی ماهی جنگجوی سیامی ( betta splendes ) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو آزمایش طراحی شد که در آزمایش اول، لاروهای ماهی جنگجوی سیامی در روزهای 2، 10، 20، 30 و 40 پس از جذب کیسه زرده در محلول های حاوی لتروزول ( 500، 1000 و 1500 میکروگرم بر لیتر) و در هر بار به مدت 8 ساعت غوطه ور گردیدند و سپس به مدت 3 ماه پرورش داده شدند. در این آزمایش درصد نرسازی ماهی جنگجوی سیامی در تیمارهای 1000 و 1500 میکروگرم بر لیتر، %100 و در تیمار 500 میکروگرم بر لیتر %1/87 بود که همگی نسبت به تیمار شاهد ( %33/45 ) از اختلاف معنی داری در تغییر نسبت جنسی برخوردار بودند. اما هیچگونه اختلاف معنی داری از لحاظ وزن نهایی و طول استاندارد ماهی های تحت تیمارهای لتروزول و تیمار شاهد مشاهده نشد. در آزمایش دوم، تیمار با هورمون 17-? متیل تستوسترون ( 500، 700 و900 میکروگرم بر لیتر) در روزهای دوم، پنجم و هشتم پس از جذب کیسه زرده و در هر بار به مدت 3 ساعت انجام شد. درصد نرسازی در تیمارهای500 ، 700 و 900 میکروگرم بر لیتر به ترتیب 78، 33/90 و 66/99 درصد بود که از اختلاف معنی داری در تغییر نسبت جنسی نسبت تیمار شاهد برخوردار بودند. درصد تلفات، کاهش رشد وزنی و طولی در تیمارهای 700 و 900 میکروگرم بر لیتر نسبت به تیمار شاهد دارای اختلاف معنی داری بود، اما در تیمار 500 میکروگرم بر لیتر چنین اختلافاتی مشاهده نشد. بنابراین از این تحقیق می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که داروی لتروزول نسبت به هورمون 17-? متیل تستوسترون از کارایی بالاتری در نرسازی ماهی جنگجوی سیامی برخوردار بوده است.