نام پژوهشگر: عبدالحسین کافی
محمد کاظمی ناصر رفیعی محمدی
تبیان یکی از مهم ترین آثار تفسیری شیخ طوسی است که دارای ویژگیهای مهمی همچون بهره گیری از عقل و نقل می باشد. شیخ طوسی در تفسیر آیات، از قرآن، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مطالب تفسیری صحابه و تابعین، اقوال مفسران و دیگر دانشمندان اسلامی مانند لغویین، استفاده می کند. همچنین عنصر عقل نیز یکی از پایه های اساسی روش تفسیری تبیان به شمار می رود. از منظر شیخ طوسی، آن دسته از اخبار آحاد در تفسیر مطرود هستند که علاوه بر همراه نبودن با قرائن مطابقت با عقل، قرآن، سنت قطعی و اجماع شیعه، از داشتن شرائط جواز عمل نیز محروم باشند و هر روایتی که متصف به خبر واحد بودن شد غیر قابل استفاده در تفسیر نخواهد بود. شیخ طوسی نقش روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، محوری دانسته و حجم عظیمی از این روایات را در مواضع مختلف تفسیری به کار برده است. به تعبیر دیگر، روایات تفسیری در تبیان دارای کارکردهای گوناگونی هستند. مهم ترین کارکردهای روایات تفسیری در تبیان مشتمل بر چهار بخش عمده است: الف) تفسیری، در 10 قسم: تبیین مفاد آیات، تأیید معنای ظاهری آیه، تأیید و یا تقویت اقوال، نقد اقوال با روایت، تأیید روایت با روایت، نقد روایت با روایت، و ...... . در ضمن، شیخ طوسی تأویل را به معنای تفسیر و روایات تأویلی را نیز تفسیری می داند. ب) مباحث کلامی، در دو قسم: اثبات اصول و فروع اعتقادات شیعه و پاسخ به شبهات مخالفان و نقد و بررسی اقوال آنان. ج) علوم قرآنی، در چهار قسم: اسباب نزول، نسخ، مکی و مدنی و قرائت. البته در مباحث قرائت به این نتیجه رسیدیم که شیخ طوسی روایات قرائت را به نحوی در تفسیر آیات به کار برده و کارکرد تفسیری برای بسیاری از آنها قائل است و شاید خواسته تا راهی جدید در ارزیابی روایات قرائت معرفی نماید. د) کارکردهای روایات در تبیین معنای واژگان و اعراب آیات. از سوی دیگر، روایات تفسیری در تبیان با اِعمال شیوه های متعددی مورد ارزیابی قرار می گیرند. برخی از این شیوه ها سندی و برخی متنی است. اخبار آحاد، روایات مرفوع، روایات مرسل و نقد راوی، مواردی هستند که در تبیان مورد ارزیابی سندی واقع شده اند. همچنین، عرضه به قرآن، عرضه به سنت، بهره گیری از عقل، سنجش با اجماع و برخی شیوه های دیگر، روش های تبیان در ارزیابی متنی روایات تفسیری هستند.
محمد مهدی مردانی ولندانی سید محمود موسوی
چکیده نظام، مجموعه اجزاء بهم پیوسته ای است که یک واحد را تشکیل می دهد و یک هدف دارد "حسن " و"احسن" عبارت از: هر چیزی که بهت آورد وانسان بسوی آن رغبت کند. از ترکیب این دو عبارت یعنی نظام احسن که مورد معرکه آراء متفکران در طول تاریخ بشریت گردیده است، گروهی منکر چنیین نظری می باشند، اما اغلب متفکران الهی بر این باورند که نظام هستی نظامی احسن است از جمله اندیشمندان یونانی با نامیدن عالم به جهانی "زیبا " وتوجیه شرور توسط ارسطو، اعتقاد به نظام احسن دارند. همچنیین مکتب های دیگر بویژه مکتب های فلسفی مانند مشاء وحکمت متعالیه با الهام از آموزه های دینی نیز بر این باورند. آیات قرآن و روایات بسیاری با استفاده از عباراتی مانند: "غایت صواب" و " احسن صور" و "نهایت استحکام ودرستی که بالاتراز آن تصور نمی شود" و " اتقن و احسن “به تبیین مولفه های نظام احسن پرداخته اند. مکتب های فلسفی با الهام از این آموزه ها سعی و تلاش کرده اند تا این نظریه را برهانی کنند و از طریق برهان انّ ولمّ برای اثبات آن دلیل آورند و اشکالات وارده بر آن را دفع نمایند و به آن پاسخ دهند. ما در این پایان نامه نظر و آراء حکیم الهی ابن سینا را مورد بحث و بررسی قرارداده و سپس آن را بر آیات و روایات عرضه کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که نظام احسن در آموزهای دینی اعم از آیات کریمه و روایات معصومین (ع) بیان شده است و ا بن سینا سعی نموده است آن را برهانی کند اگر چه ادله او بعدا مورد نقد قرار گرفته است اما این حکیم بزرگ راه را برای بحث و تحقیق دیگران باز نمود. و نظام احسنی که حکما اسلامی از جمله ابن سینا معتقدند شواهد قرآنی و روایی آن را تأیید می کند. واژگان کلیدی: نظام احسن، عنایت الهی، علم الهی، صدور و فیض، خیر و شر، ارتسام صور، نظم و نظام، انواع نظم، نظام طولی و عرضی، فاعلیت خداوند.
عبدالحسین کافی محمدباقر سعیدی روشن
چکیده: «علم خدا»، یکی از مهم ترین مسائل مطرح در شناخت خدا و در متون دینی است. روش ها و رویکردهای دین شناسان در بررسی متون دینی یکسان نیست و هر گروه با روی آورد ویژه خود، به آن نگریسته، تو بر توی آن را واکاویده اند. متکلمان، فلاسفه، عرفا، مفسران و دیگر دانشمندان مسلمان، هر یک با رهیافت و روش خویش، لایه های گوناگون این بحث را بررسیده اند. هر دسته از آنان در رهگذر این تلاش، گره هایی از این بحث گشوده؛ و یا گاهی، گرهی در آن در انداخته اند. عرب قبل از عصر بعثت رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - نسبت به شناخت خدا؛ و به طور ویژه، نسبت به شناخت علم او، از دیدگاهی سطحی، محدود و نیز محصور در عالم ماده برخوردار بود. این نگرش ناقص و کم سو، در شعر و نثر بر جای مانده از این دوره، تبلور یافته است. هدف از نگارش این رساله، آن است تا (با تاکید بر روش معناشناسی)، دیدگاه کامل و جامع قرآن کریم در بار? «علم الهی» ترسیم گردد. آیات و روایات بیانگر «علم خدا» به دو دسته کلی، بخش پذیرند: «مضامین صریح» و «مضامین غیرصریح». دسته نخست، دو پاره را در-بردارد: پاره ای به «فعل دانستن» از سوی خدا پرداخته است، و پاره ای به «منبع این دانایی». آیات و روایاتی که به دلالت التزامی، «علم الهی» را بیان نموده اند، در «مضامین غیرصریح» جای دارند. در این رساله، سعی شده تا در حد وسع، آیات و روایات این موضوع، با تاکید بر رهیافت معنا شناختی، مورد مداقه قرار گیرند. در این رویکرد پژوهشی، دقت نظر در «میدان های معنایی» و «واژه های کلیدی» و به طور خاص، «کلمه های کانونی» از اهمیتی خاص برخوردار است. این روی آورد، کاوش در سطوح معناشناختی را می طلبید. در بررسی «سطح های معناشناختی»، سعی بر آن بود تا ابتدا «معناشناسی واژگانی» ، سپس«معناشناسی ترکیبی (جمله ای-گزاره ای)» و در مرحل? سوم، «معناشناسی متناظر (شبکه ای یا سیستمی)»، در هر یک از میدان های معناشناختی این موضوع مورد تعمق و دقت واقع شود. صدها آیه و روایت به تصریح یا تلویح، به بیان ابعاد علم الهی پرداخته اند. از مجموع این آیات و روایات استفاده می شود که خدای متعال از ازل، به همه موجودات آگاه بوده، هست و خواهد بود.
معصومه دردار سید محمود موسوی
در حوزه مباحث کلامی در بحث نبوت انبیا? بحث عصمت از جایگاه ویژه ا ی برخوردار است. چون غرض از بعثت انبیا ?تکامل و سعادت بشر است و این هدف بدون عصمت انبیا ? محقق نمی گردد. عصمت انبیا ? با دلایل عقلی و نقلی به اثبات رسیده است. اما در این میان آیاتی وجود دارد که ظاهر آنها با مسئله عصمت سازگاری ندارد و این امر موجب شده مخالفان عصمت آن را دستاویز خود قرار داده و در ظاهر مسائلی را به پیامبران از جمله به حضرت موسی ? نسبت دهند که با ساحت مقدس آن بزرگواران همخوانی ندارد. ازجمله قتل، خشم و غصب، خوف، نسیان، ذنب، توبه و... البته با وجود دلایل قطعی عصمت، این آیات نیازمند تفسیر و تاویل هستند. و لذا دفع شبهات از آیات، ضرورتی علمی است که نمی توان به راحتی از کنار آنها رد شد. این رساله در سه فصل، به شبهات عصمت حضرت موسی ? از طریق مفسرین و متکلمین و روایات پاسخ گفته و ضعف شبهات مخالفان عصمت را روشن نموده است. در بخش نخست این رساله، مباحثی همانند معنای عصمت، دلایل وجوب عصمت، منشأ عصمت، مراتب عصمت و... بررسی شده است. بخش دوم و سوم این نوشتار آیاتی از قرآن ذکر شده که همگی مربوط حضرت موسی ? است. این آیات دارای عناوینی هستند که برخی به ظاهر آنها تمسک جسته و شبهاتی را مطرح نموده اند. نوشتار حاضر ضمن بررسی شبهات از طریق مفسرین و متکلمین و روایات به آنها پاسخ گفته است. و این شبهات را مردود دانسته و عصمت را برای حضرت موسی? ثابت می داند.
عبدالحسین کافی محمد ذبیحی
در این نوشتار سعی شده است که برداشتهای ملاصدرا و علامه مجلسی پیرامون مفهوم عقل در روایات کتاب العقل و الجهل اصول کافی ، مورد تحقیق و کاوش قرار گیرد.