نام پژوهشگر: سعداله هوشمند
صادق موسوی فرد شهرام محمدی ده چشمه
به منظور تعیین مکان کروموزومی ژن های کنترل کننده برخی صفات زراعی- مورفولوژی در شرایط تنش و بدون تنش خشکی و تعیین شاخص های تحمل به خشکی مناسب برای تشخیص ژنوتیپ های مطلوب، سری کامل لاین های جایگزین شده کروموزومی گندم هوپ در زمینه ژنتیکی بهاره چینی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط مطلوب و تنش رطوبتی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد مورد آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از مقایسات میانگین و با توجه به اختلاف معنی دار بین والدین، کروموزوم های حامل ژن های موثر بر صفات در دو شرایط تنش و بدون تنش تعیین شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را بین لاین ها از نظر کلیه صفات مورد آزمایش به جز تعداد پنجه نابارور نشان داد که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی و امکان تعیین کروموزوم های حامل ژن های موثر بر صفات مورد مطالعه می باشد. مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین ژن های کنترل کننده عملکرد دانه و اجزاء آن در شرایط بدون تنش و تنش به ترتیب بر روی کروموزوم های1a, 2a, 2b, 3a, 3b, 3d, 4b, 5a, 6a, 6b, 7d و 7d 1a, 2a, 2b, 3d, 5a, 6a, 6d, 7b, قرار دارند. علاوه بر آن، بیشترین ژن های کنترل کننده خصوصیات فنولوژیکی در شرایط بدون تنش و تنش به ترتیب بر روی کروموزوم-های 1b, 3b, 4d, 5a, 5d, 6d, 7a و 2d, 3b, 5d, 6d, 7a, 7d قرار دارند. از طرفی بیشترین ژن های کنترل کننده خصوصیات روزنه ای در شرایط بدون تنش و تنش به ترتیب بر روی کروموزوم های 1b, 1d, 2a, 3a, 5d, 6b و1a, 2a, 2b, 2d, 3b, 6b قرار دارند. بر مبنای عملکرد دانه در شرایط بدون تنش آبی(yp) و تنش آبی(ys) شاخص های تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهره وری (mp)، شاخص تحمل (tol)، میانگین هندسی بهره وری (gmp)، شاخص حساسیت به تنش (ssi) و شاخص تحمل تنش (sti) محاسبه گردیدند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین شاخص ها و میانگین ها در شرایط تنش و بدون تنش نشان داد که مناسب ترین شاخص ها برای غربال کردن لاین ها سه شاخص میانگین بهره وری، میانگین هندسی بهره وری و شاخص تحمل تنش می باشد. مطالعه نمودار های سه بعدی نشان داد که بیشتر ژن های کنترل کننده شاخص های تحمل به خشکی ذکر شده بر روی کروموزوم های1a, 2a, 2b, 3d, 4d, 6a, 7a و7d قرار دارند. بررسی نمودار بای پلات وجود ژن های مرتبط با شاخص های تحمل به خشکی بر کروموزوم های2b, 3d, 6a, 7a, 7b و 7d را تائید نمود. تجزیه خوشه ای لاین ها نیز نشان داد که لاین های 2b, 6a, 3d و والد هوپ در یک گروه قرار گرفته اند و می توان از آنها برای اصلاح ژنتیکی تحمل به خشکی در گندم بهره جست.
علی آرمینیان سعداله هوشمند
چکیده این تحقیق به منظور بررسی صفات زراعی همانند عملکرددانه و صفات وابسته به آن در یک جمعیت گندم نان (triticum aestivum l.) متشکل از 94 لاین هاپلوئیدمضاعف به همراه والدین و 5 رقم بومی ایرانی در 4 سال زراعی (1388-1385) در دانشگاه شهرکرد اجرا گردید. آزمایش های مزرعه ای در قالب طرح های لاتیس مستطیل (11×10) سه گانه و عملیات زراعی کاشت، داشت شامل اعمال کود شیمیایی اوره، وجین و مراقبت های لازم از زمان کاشت تا برداشت انجام شده و نسبت به ثبت و اندازه گیری 31 صفت زراعی از جمله عملکرد دانه و برخی از اجزاء آن همانند ویژگی های سنبله، ارتفاع بوته، شاخص برداشت و نیز 9 صفت روزنه ای برگ پرچم اقدام گردید. جهت انجام آزمایش های مولکولی، استخراج dna انجام شده و از دو نشانگر مولکولی ریزماهوارک و trap استفاده گردید. نتایج تجزیه های ساده و چندمتغیره همانند تجزیه به مولفه های اصلی، تجزیه خوشه ای و تجزیه تشخیص کانونیکی (متعارف) حاکی از تفاوت های معنی دار بین لاین های هاپلوئید مضاعف، والدین و ارقام بومی برای اغلب صفات بوده که بر این اساس، تمامی ژنوتیپ ها در 4 دسته قرار گرفتند. همبستگی بین صفات نشان داد که رابطه بین عملکرد دانه و تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت، تعداد پنجه بارور و عرض برگ پرچم و نیز صفات مربوط به روزنه مثبت و معنی دار بود. نتایج تجزیه رگرسیون مرحله ای برای عملکرد دانه و صفات وابسته به آن نشان داد که طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، تعداد پنجه و طول برگ پرچم بیشترین سهم از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. بر اساس نتایج تجزیه علیت زنجیری، به جز اثر تعداد دانه در سنبله بر وزن صد دانه که معنی دار نبود، تقریباً اثرات مستقیم بقیه اجزاء عملکرد مثبت و معنی دار بود. لذا علت اصلی اختلاف در عملکرد دانه در ژنوتیپ ها را می توان به طور عمده به تفاوت آنها در طول سنبله، تعداد دانه در سنبله و تعداد پنجه دانست. نتایج تجزیه پایداری ammi نیز نشان داد که آثار اصلی جمع پذیر سال (یا مکان)، ژنوتیپ و اثر متقابل آنها معنی دار بوده و بترتیب 36، 1/12 و 8/19 درصد از تنوع کل را توجیه نمودند. اثر متقابل سال و ژنوتیپ نیز به دو مولفه اصلی معنی دار (p<0.01) در تجزیه ammi تفکیک شده که به ترتیب 59 و 41 درصد (تمامی) تنوع موجود را توجیه نمودند. بر این اساس بای پلات های رسم شده نشان دادند که تمامی لاین ها و ارقام بومی در 3 دسته قرار گرفته که بر اساس آن به عنوان نمونه، لاین های30 و 89 به عنوان پایدارترین و لاین های 8 و 77 به عنوان ناپایدارترین ژنوتیپ ها شناسایی گردیدند. در بخش مولکولی تحقیق، نقشه لینکاژیی به دست آمد که از 7 گروه لینکاژی شامل کروموزوم های 5a، 4a و دو گروه که به احتمال قوی کروموزوم های 7a و 2d بوده و سه گروه که کروموزوم های آنها مشخص نبود، تشکیل گردیده و طول آن برابر با 8/588 سانتی مورگان بود. نتایج نقشه یابی qtlهای کنترل کننده صفات زراعی در سال های مختلف، حاکی از وجود qtlهایی با اثر افزایشی و بزرگ اثر برای وزن صد دانه، تعداد پنجه بارور، طول و عرض برگ پرچم، تعداد گره، و ارتفاع بوته بدون اثر متقابل این qtlها با هم و با محیط در سال اول (1385) بر روی کروموزوم های 4a، 5a، (7a یا 7d) و گروه لینکاژی اول بود. در سال های دوم و سوم نیز، qtlهایی با اثرات اصلی و متقابل برای برخی از صفات زراعی و روزنه ای به دست آمد. به عنوان مثال در سال دوم (1386)، برای صفات طول برگ پرچم، طول غلاف پرچم، وزن و قطر پدانکل و فراوانی و مساحت روزنه برگ پرچم، وجود qtlهایی به اثبات رسید. همچنین در این سال، اثر اپیستازی اصلی (aa) بین برخی از qtlها برای صفات طول برگ پرچم، طول سنبله و مساحت روزنه در سطح فوقانی برگ پرچم مشاهده شد. همچنین در مجموع این تحقیق، برخی از جایگاه ها دارای اثرات متقابل با محیط، برخی از آنها پایدار بوده و نیز اثرات متنوعی به صورت چنداثری برای صفاتی مثل 50 و 100 درصد زمان به سنبله رفتن مشاهده گردید.
کامران عبداللهی دزکی سعداله هوشمند
در این پژوهش در محیط بدون تنش برای شاخص برداشت بر روی کرومزوم 1d برای وزن ساقه اصلی بر روی کروموزمهای 2b و 4a وزن کل سنبله بر روی کروموزوم 7a تعداد دانه در بوته بر روی کروموزوم 5a وعملکرد بیولوژیک در بوته بر روی کروموزوم2b ودر محیط دارای تنش نیز بر روزن خشک بوته روی کروموزونهای 2dو 5a وزن تر بوته و وزن کل سنبله نیز به ترتیب بر کروموزومهای 7d و 2b جایگاه مشخص شد
رقیه امینیان دهکردی سعداله هوشمند
به منظور بررسی ژنومی عملکرد و برخی صفات مرفو فیزیولوژیک مرتبط با آن در شرایط تنش و بدون تنش خشکی و همچنین صفات مرتبط با تحمل به خشکی در گندم، دو سری کامل لاین های جایگزین شده کروموزومی که در سری اول این لاین ها کروموزوم های رقم تایمستین (tim) و در سری دوم کروموزوم های رقم رداجیپشن (red) جایگزین کروموزوم های همولوگ مربوطه از رقم چاینیز اسپرینگ (cs) شده اند، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و در دو شرایط تنش و بدون تنش خشکی در مزرعه و گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرایط تنش در گلخانه و مزرعه به ترتیب از مرحله غلاف دهی و طویل شدن ساقه آغاز شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت های معنی داری در بین لاین های جایگزین و والدین آنها و در اکثر آزمایش ها وجود داشت. با مقایسه میانگین بین لاین های جایگزین و والد گیرنده (cs)، لاین هایی که با رقمcs اختلاف معنی دار نشان دادند مشخص گردیدند. این لاین ها با احتمال بیشتری نسبت به سایر لاین ها دارای مکان های ژنی کنترل کننده صفات مورد نظر هستند. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش کروموزوم های a1،a 7،d 3 ،d 4 و d5 و در شرایط تنش کروموزوم هایa 1، a3، a5، a7، b3، b4، b7 و d4 با احتمال بیشتری نسبت به سایر کروموزوم-ها حامل ژن های موثر بر عملکرد دانه هستند. در صفات مورد بررسی مرتبط با زودرسی نیز کروموزوم هایa 5،d 1، d3 و d5 در هر دو شرایط محیطی و در هر دو سری لاین جایگزین بیشترین تاثیر را بر این صفات داشتند و در ارتباط با صفات فیزیولوژیکی کروموزوم a6 در شرایط بدون تنش و کروموزوم های a2 و d6 در شرایط تنش بیشترین تاثیر را بر روی صفات مذکور داشتند. در این مطالعه مشخص گردید که بین لاین های جایگزین برای صفت میزان تبعیض در جذب ایزوتوپ کربن تنوع وجود داشت. همچنین مشخص گردید کروموزوم b2 رقم tim باعث افزایش معنی دار میزان ? شد. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که تأثیر تنش خشکی بر ژنوم های رقمred در مقایسه با رقم tim کمتر بود. مقایسه بین ژنوم های a،b وd در سری لاین های جایگزین tim/cs نشان داد که ژنوم هایd وa به ترتیب در شرایط مزرعه و گلخانه حساس ترین ژنوم ها نسبت به شرایط تنش بودند. در حالی که در سری red/cs ژنومa متحمل ترین ژنوم به تنش خشکی بود. به طور کلی، در شرایط بدون تنش ، نقش ژنومd و در شرایط تنش نقش ژنوم a در بین سایر ژنوم ها در کنترل صفات مورد بررسی برجسته تر بود. بر مبنای عملکرد دانه در شرایط بدون تنش و تنش خشکی برخی شاخص های تحمل به خشکی از قبیل mp، gmp،tol ، ssi و sti محاسبه گردیدند. نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین این شاخص ها و عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش نشان داد که شاخص های mp ،gmp و sti برای جدا کردن لاین های با عملکرد بالا و متحمل به خشکی نسبت به سایر شاخص ها مناسب ترند. بررسی نمودار سه بعدی نیز نشان داد که لاین های a3 وb6 هر دو سری لاین جایگزین در شرایط مزرعه در گروه a قرار گرفتند. لذا کروموزوم های a3 و b6 با احتمال بیشتری نسبت به سایر لاین ها حامل ژن های موثر بر عملکرد بالا و تحمل به خشکی می باشند. بررسی مولکولی نیز نشان داد که از42 آغازگر ssr مورد استفاده تنها 8 آغازگر قادر به ایجاد چند شکلی بین والدین بودند و این آغازگرها توانستند صحت و درستی انتقال کروموزوم های جایگزین مربوطه را تأیید نمایند.
نجمه بزازی شهرام محمدی
شنبلیله با نام علمی trigonella foenum-graecum l. یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی، مرتعی و دارویی است که دارای خواصی از قبیل اثر تقویتی، التیام بخشی، افزایش شیر مادران، کاهنده قند و کلسترول خون می باشد. خشکی عامل اصلی کاهش تولید محصول در سرتاسر جهان است و توده ها یکی از منابع ژنتیکی مهم در بهبود محصولات در مناطق خشک هستند. به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی شش توده گیاه دارویی شنبلیله پژوهشی در دو بخش آزمایش جوانه زنی در آزمایشگاه و کشت در شرایط مزرعه انجام گردید. آزمایش جوانه-زنی بر پایه فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل تیمار آب مقطر (شاهد) و محلول های 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد پلی اتیلن گلیکول 6000 به ترتیب با پتانسیل های (صفر، 5/0-، 48/1-، 95/2-، 91/4-، 35/7- و 27/10- بار) و فاکتور دوم شامل شش توده شنبلیله به اسامی شیراز، اردستان، تیرانچه، یزد، جهرم و هندی بود. برای دو سطح تنش 35/7- و 27/10- بار هیچ جوانه زنی مشاهده نشد و نتایج تجزیه واریانس حاصل از سایر سطوح تنش نشان داد که اثر تنش خشکی و توده بر صفات درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه، طول ریشه چه و وزن خشک گیاهچه معنی دار بود (01/0p<). همچنین اثر متقابل توده و تنش خشکی فقط برای صفات سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و طول ریشه چه معنی دار گردید. با افزایش تنش خشکی میانگین تمامی صفات کاهش معنی داری نشان دادند. اما شدت کاهش در آن ها متفاوت بود به نحوی که در بالاترین سطح تنش درصد جوانه زنی کمترین کاهش نسبی را داشت و سرعت جوانه زنی بیش ترین واکنش را به تغییر پتانسیل آب نشان داد. توده اردستان برای صفات سرعت جوانه زنی، درصد جوانه زنی و طول ساقه-چه بالاترین میانگین را نشان داد. برای طول ریشه چه توده یزد و برای وزن گیاهچه توده تیرانچه دارای بالاترین میانگین بودند. آزمایش مزرعه ای بر روی شش توده شنبلیله به صورت کرت های خرد شده نواری (استریپ پلات) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عامل اصلی شامل سطوح 20% (شاهد)، 40%، 60% و 80% تخلیه رطوبت قابل استفاده خاک بود. هر واحد آزمایشی شامل 5 ردیف کاشت به طول 3 متر با فاصله ردیف های 30 سانتی متر و فاصله بوته ها روی ردیف 5/12 سانتی متر بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر اصلی تنش در کلیه صفات مورد بررسی معنی دار بود و در میان توده ها تنوع وجود داشت. مقایسه میانگین ها نشان داد در اثر تنش خشکی شاخص های رشد (روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد انشعاب اولیه) و اجزاء عملکرد (تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه) کاهش یافت و منجر به کاهش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه گیاه گردید. همچنین تنش منجر به کاهش غلظت عناصر پتاسیم و منیزیم و افزایش غلظت کلسیم در اندام هوایی گیاه شد. در مقایسه بین توده ها، بالاترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه متعلق به توده اردستان بود. مطالعه نمودارهای سه بعدی نشان داد توده های اردستان، شیراز و تیرانچه در مقایسه با دیگر توده ها دارای عملکرد بالا در هر دو شرایط تنش و بدون تنش بودند. بررسی نمودار بای پلات و تجزیه خوشه ای توده ها نیز نشان داد که می توان از توده های اردستان، شیراز و تیرانچه برای اصلاح ژنتیکی تحمل به خشکی در شنبلیله بهره برد.
زهرا حیدری سورشجانی شهرام محمدی ده چشمه
به منظور تعیین جایگاه کروموزمی ژن های کنترل کننده ی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و زراعی مرتبط با مقاومت به خشکی در گندم نان و بررسی ارتباط آنها با خصوصیات ریشه، از 9 لاین جایگزین شده ی کروموزومی سری تایمستین در زمینه ی ژنتیکی رقم بهاره چینی (چاینزاسپرینگ) به همراه والدین آنها استفاده گردید. این لاین ها عبارت بودند از لاین های کروموزومی1a ، 3a، 3b، 4b، 7b، 1d، 3d،6d ،7d. این پژوهش در قابل طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و دو آزمایش جداگانه ی تنش خشکی و شرایط رطوبتی مطلوب، در گلخانه ی تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد به اجرا درآمد. تنش خشکی از مرحله ی سه برگی گیاهچه ها آغاز و تا زمان رسیدگی فیزیولوژیکی ادامه داشت. در این مدت، دور آبیاری براساس درجه روز رشد (gdd) گیاهان در اولین مرحله ی قطع آبیاری، صورت می گرفت. سپس صفات محتوای آب نسبی برگ، میزان آب از دست رفته، میزان واکس برگ، خصوصیات روزنه ای برگ پرچم، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، ارتفاع بوته، طول پدانکل، طول سنبله، طول و وزن خشک ریشه، و نهایتاً نسبت وزن ریشه به اندام های هوایی اندازه گیری و محاسبه شد. انجام تجزیه واریانس ساده در شرایط محیطی مختلف (تنش خشکی و بدون تنش)، برای اکثر صفات نشان داد که اثر ژنوتیپ معنی دار است. تجزیه واریانس مرکب، اثر بروز تنش خشکی را بر اکثر صفات بجز محتوای آب نسبی، میزان واکس، طول سنبله، عرض روزنه و مساحت روزنه-ای معنی دار نشان داد. اثر ژنوتیپ × محیط نیز برای همه صفات بجز آب از دست رفته، میزان واکس، مساحت روزنه ای و طول سنبله معنی دار شد. نقش کروموزوم های کاندید در کنترل میزان واکس که برای اولین بار در این مطالعه بررسی گردید؛ جز برای کروموزوم 3a تائید نشد. از میان لاین های مورد بررسی، لاین های1a ، 3a و 3dهم در شرایط تنش و هم در شرایط نرمال، بر حداقل یکی از خصوصیات فیزیولوژیکی، تاثیر گذار بودند. در شرایط تنش خشکی، کروموزوم های موثر بر همه صفات بجز ارتفاع بوته و مساحت روزنه ای تعیین شد و کروموزوم 1d تنها کروموزومی بود که در هیچ یک از شرایط محیطی، بر هیچ یک از خصوصیات فیزیولوژیکی تاثیر نداشت. اثر پلیوتروپیک کروموزوم ها نیز در بقیه ی صفات مشاهده گردید. همه ی کروموزوم ها در شرایط تنش رطوبتی اثر پلیوتروپیک داشتند. به نحوی که کروموزوم 3a، 1d،6d و 7b به صورت همزمان در کنترل صفات ریشه و خصوصیات روزنه ای نقش داشتند. تجزیه ی همبستگی بین صفات مورد مطالعه و دو صفت مهم عملکرد دانه و میزان واکس برگ، نشان داد که میزان واکس برگ در شرایط آزمایش حاضر، در افزایش عملکرد دانه موثر نبود؛ اما عملکرد دانه ضرایب همبستگی مثبت و معنی داری (**552/0 و **85/0) با صفت شاخص برداشت به ترتیب در آزمایش تنش و بدون تنش، داشت. گروه بندی ژنوتیپ ها برمبنای صفات فیزیولوژیکی نشان داد که در فاصله تشابه 98/66 سه گروه اصلی تشکیل گردید که از لحاظ خصوصیات فوق، با همدیگر مشابهت بیشتری داشتند. دندروگرام حاصل از گروه بندی لاین ها براساس تمام صفات در دو شرایط محیطی، در فاصله تشابه 44/60 دارای 4 گروه متمایز بود. این گروه بندی 63/63 درصد از کل لاین ها را در یک دسته قرار داد که شامل لاین های والدینی نیز بود.
آرمان اسکندری شهرکی شهرام محمدی
ذرت گیاه بومی نواحی گرمسیری است و شرایط مطلوب جهت رشد و نمو و تولید ذرت در مناطق مختلف، همیشه فراهم نیست. به همین دلیل دانشمندان اصلاح نباتات همواره به دنبال ایجاد ارقامی از ذرت بوده اند که با مناطق مورد کشت و کار، سازگار بوده و بتواند عملکرد بالاتر و پایدارتری را در مزارع منطقه داشته باشد. سازگاری صفت پیچیده ای است که مستقیما تحت تأثیر عواملی نظیر طول دوره بلوغ، تحمل به سرما در گیاه، مقاومت به گرما و مقاومت به خشکی قرار می گیرد. اصلاح ژنتیکی برای صفت سازگاری با توجه به منطقه مورد کشت، در ارقام ذرت تأثیر بسزایی بر صفت عملکرد داشته است. این تحقیق در بهار سال 1390 در دو بخش مزرعه و گلخانه ، در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. مواد ژنتیکی مورد استفاده در این مطالعه شامل 8 اینبردلاین در دست اصلاح ذرت در دو گروه زودرس و دیررس است که گروه دیررس شامل پنج اینبردلاین (i1تا i5) و گروه زودرس شامل سه اینبردلاین (i6 تا i8) می باشند. در کشت گلخانه ای به دلیل شرایط کنترل شده ای که در گلخانه وجود داشت، آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار و کشت در مزرعه در قالب کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار، با در نظر گرفتن عامل تاریخ کاشت در دو سطح (یازدهم اردیبهشت و هفتم خرداد) به عنوان عامل اصلی و اینبردلاین های کشت شده (i1 تا i8) به عنوان عامل فرعی، به منظور بررسی صفات مورفو- فیزیولوژیکی و فنولوژیکی در دو گروه رسیدگی از اینبردلاین های ذرت، انجام گرفت. مقایسه گروهی بین دو گروه زودرس و دیررس اینبردلاین ها با توجه به داده های حاصل از کشت گلخانه ای نشان دهنده تفاوت بسیار معنی داری بین این دو گروه در صفات درجه روز-رشد لازم از کاشت تا ظهور گل تاجی، درجه روز-رشد لازم از کاشت تا پیدایش تارهای ابریشمی، درجه روز-رشد لازم از کاشت تا مرحله قبل از شیری شدن دانه و درجه روز-رشد لازم از ظهور گل تاجی تا رسیدگی فیزیولوژیک، عملکرد دانه در بوته، طول بلال و تعداد گلچه در بلال بود. با توجه به نتایج مربوط به صفات فنولوژیکی در کشت گلخانه ای مشخص می گردد که گروه بندی اینبردلاین ها بر مبنای زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی نمی تواند تقدم و تأخر سایر مراحل فنولوژیکی را نشان دهد. در مطالعه حاضر مشخص گردید که برخی اینبردلاین هایی که بر مبنای زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی دیررس محسوب شده، بر مبنای سایر مراحل فنولوژیکی با اینبردلاین های زودرس تفاوت معنی داری نشان ندادند. از این موضوع نتیجه گرفته می شود که در ارتباط با محدودیت های محیطی در طول فصل رشد بایستی مراحل فنولوژیکی منطبق بر محدودیت های محیطی ملاک قرار گرفته و مبنای کلی زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک نمی تواند مبنا قرار گیرد. با توجه به نتایج تجزیه واریانس مربوط به کشت گلخانه ای و مزرعه برای صفت عملکرد و اجزاء آن، می توان گفت که عملکرد اینبردلاین های دیررس به طور کلی از اینبردلاین های زودرس بیشتر بوده ولی این تنها در شرایطی صادق است که محیط مطلوب برای هر دو این گروه های رسیدگی در مزرعه فراهم باشد. نتایج رگرسیون مرحله ای برای صفات مورد ارزیابی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد به عنوان متغیر تابع نشان داد که صفات وزن صد دانه، تعداد گلچه در بلال، درجه روز-رشد لازم از ظهور گل تاجی تا رسیدگی فیزیولوژیک و میزان آب از دست رفته برگ جمعا 98 درصد از کل تغییرات عملکرد را توجیه نمودند و بقیه صفات به دلیل اینکه اثرات ناچیزی بر عملکرد داشتند، از مدل حذف شدند.
اسماعیل داردان سعداله هوشمند
عوامل نامساعد محیطی تاثیر نامطلوبی بر تولید گیاهان دارند. شوری خاک یکی از این عوامل محدود کننده است که بر میزان تولید و کیفیت محصول گیاهان تاثیر نامطلوب می گذارد. شوری با بر هم زدن تعادل یونی باعث ایجاد تنش اسمزی و یونی در سلول های گیاهی می شود. در این تحقیق، به منظور بررسی آسیب های تنش شوری بر گیاهان سه آزمایش شامل: بررسی تاثیر تنش شوری بر جوانه زنی، تاثیر شوری بر خصوصیات تکثیر سلولی مریستم ریشه و خصوصیات رشد رویشی در دو گیاه جو و ذرت هر یک شامل دو رقم متحمل و حساس به شوری در طرح فاکتوریل در قالب کاملا تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. در آزمایش جوانه زنی تیمار های شوری در پتانسیل های مختلف نمک کلرید سدیم شامل: 0 (شاهد)، 75، 150، 225، 300 و 375 میلی مولار nacl برای جو و 0 (شاهد)، 75، 150، 225 و 300 میلی مولار naclبرای ذرت در ظرف پتری اعمال و به مدت 12 روز در دمای 2±25 درجه سانتی گراد در ژرمیناتور قرار داده شدند. در پایان روز 12 درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه اندازه گیری شد. نتایج آزمایش جوانه زنی نشان داد تنش شوری باعث کاهش صفات اندازه گیری شده می شود. بیشترین میزان کاهش صفات در شوری حداکثر (375 میلی مولار برای جو و 300 میلی مولار برای ذرت) دیده شد. ارقام متحمل به شوری در هر دو گیاه جو و ذرت در اکثر صفات برتری بیشتر و معنی داری نسبت به ارقام حساس داشتند. به منظور بررسی خصوصیات تکثیر سلولی مریستم ریشه، بعد از اعمال تنش شوری شامل: 0 (شاهد)، 75، 150، 225 و 300 میلی مولار nacl برای هر دو گیاه جو و ذرت، نمونه های از مریستم ریشه های 5/1 تا 2 سانتی متری تحت بررسی میکروسکوپی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مشاهدات تقسیم میتوز در مریستم ریشه گیاهان جو و ذرت، بیانگر اثر تنش شوری بر کاهش ضریب میتوز، کاهش تقسیم میتوز در مراحل مختلف تقسیم را بیان می کند. این نتایج بیانگر سمیت nacl و اثر آن بر تقسیم میتوز می باشد. اولین پاسخ گیاه حساس به تنش شوری کاهش تقسیم میتوزی و در نتیجه کاهش رشد گیاه است. که این کاهش در ارقام جو معنی دار بود ولی تفاوت معنی داری بین رقم متحمل و حساس ذرت مشاهده نشد. جهت بررسی تنش شوری بر خصوصیات رشد رویشی نیز آزمایشی در شرایط کشت هیدروپونیک با سطوح شوری 0 (شاهد)، 75، 150، 225 و 300 میلی مولار nacl برای ارقام متحمل و حساس هر دو گیاه جو و ذرت انجام شد. بعد از گذشت 45 روز از شروع انجام ازمایش صفات از قبیل طول اندام هوایی و ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، تعداد برگ و پنجه در هر بوته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از آزمایش بیانگر تاثیر شوری بر روی تمامی صفات بود. میزان آسیب شوری و کاهش توان تولیدی در ارقام حساس جو و ذرت بیشتر از ارقام متحمل بوده است.
منصوره یوسفی عبدالرهمان محمد خانی
چکیده زالزالک (crataegus monogyna jacq.)، متعلق به تیره rosaceae می باشد. میوه زالزالک دارای ترکیب هایی مانند اسید سیتریک و اسید کراتگوس است و برای درمان بیماری های قلبی به کار می رود. اندازه کوچک و عدم یکنواختی میوه ها، منجر به محدودیت هایی برای تولید محصول می شود. یکی از دلایل این محدودیت تولید گل های فراوان و تبدیل درصد بالایی از آن ها به میوه است. در این پژوهش فنولوژی گل، طول عمر تخمک، دوره گرده افشانی موثر، ناسازگاری احتمالی و اثر برخی تنظیم کننده های رشد گیاهی بر کمیت و کیفیت میوه بررسی می شود. آزمایش روی درختان زالزالک در دانشگاه شهرکرد و در زمان تمام گل اجرا شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله بودند. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عامل ها، شامل نوع گرده افشانی در دو سطح آزاد و خود گرده افشان و سطوحی از مواد تنظیم کننده رشد گیاه از جمله naa با غلظت های صفر، 10 و ppm 20، اتفون و ga3 هر کدام، با غلظت های صفر، 75 و ppm 150 می باشد. مراحل رشد میوه و در پایان آزمایش، شاخص هایی چون درصد تشکیل میوه سه، هفت، ده و هفده هفته پس از تمام گل، قطر میوه، حجم دانه و میوه، وزن دانه، گوشت و میوه، نسبت وزن گوشت به دانه، وزن خشک و درصد آب گوشت ، tss، ta، tss/ta، درصد کلسیم، میزان روی، مانده گاری میوه ها و تعداد سلول در هر میدان دید میکروسکوپ می باشد. نتایج نشان می دهد، طول عمر تخمک و دوره گرده افشانی موثر زالزالک، به ترتیب نُه و چهار روز می باشد. نوع گرده افشانی به غیر از درصد تشکیل میوه در مراحل مختلف، قطرمیوه، وزن دانه، نسبت وزن گوشت به دانه، درصد کلسیم و مانده گاری میوه ها روی بقیه صفات تفاوت معنی داری ندارد. بیشترین درصد تشکیل میوه در مراحل مختلف، مربوط به ga3 ppm150 می باشد. اتفون ppm 75، بیشترین اثر را بر قطر میوه، حجم دانه و وزن گوشت، داشته است. اتفون ppm 150، اثر بارزی بر حجم میوه، وزن دانه و میوه، tss، tss/ta و تعداد سلول دارد. naa، بیشترین اثر را روی نسبت وزن گوشت به دانه و وزن خشک گوشت دارد، در حالی که ga3 ppm 75، بیشترین ta را سبب شده است. کمترین میزان کلسیم در تیمارga3 ppm150 و کمترین میزان روی و مانده گاری میوه ها در تیمار اتفون ppm150 دیده شد. از بین تیمار ها، اتفون ppm75، بیشترین اثر را در کاهش اندازه سلول داشت. کلمات کلیدی : طول عمر تخمک، دوره گرده افشانی موثر، مواد تنظیم کننده رشد گیاهی، میوه زالزالک، اتفون، اسید نفتالین استیک، اسید جیبرلیک، tss و ta.
مرضیه صالحی علی ملکی
در این مطالعه رابطه بین انرژی نهاده و ستانده،کارائی فنی و کارائی مقیاس واحدهای پرورش قارچ با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها در شهرستان اصفهان بررسی شد. داده ها از 22 واحد پرورش قارچ دکمه ای با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری جمع آوری گردید. تحلیل حساسیت انرژی و هزینه نهاده ها با استفاده از روش تولید نهایی نهاده (mpp) انجام شد. نتایج نشان داد که میزان انرژی ورودی و خروجی در تولید قارچ دکمه ای 900/8 و 25/45 مگاژول بر مترمربع است. بیشترین میزان سهم انرژی به کمپوست (49/32?) تعلق داشت و بدنبال آن سوخت گازوئیل با 45/48? دومین نهاده انرژی بر شناخته شد. نسبت انرژی،انرژی ویژه، افزوده خالص انرژی و بهره وری انرژی واحدهای پرورش قارچ به ترتیب 0/03، 59/52 مگاژول بر کیلوگرم، 875/36- مگاژول بر مترمربع و 0/02 کیلوگرم بر مگاژول بدست آمد. نتایج مدل سازی نشان داد که کمپوست و نیروی انسانی تاثیر مثبت معناداری بر محصول دارند. نتایج حاصل از تحلیل هزینه حاکی از این بود که کل هزینه تولیدی قارچ 748520ریال بر مترمربع محاسبه گردید. نسبت سود به هزینه 1/15 و بهره وری 0/002 کیلوگرم بر ریال بدست آمد. میانگین کارائی فنی، کارائی فنی خالص و کارائی مقیاس تولیدکنندگان به ترتیب 0/84، 0/9 و 0/89 بود.
سپیده محمدی چمناری سعداله هوشمند
در این بررسی از جمعیت نسل bc2f6 برنج، حاصل از تلاقی ارقام هاشمی/ir67418-110-3222 شامل 142 لاین، طی دو دوره 15 و 30 روزه و دو سطح تنش (بدون تنش و تنش شوری ds/m8) برای تعیین qtlهای کنترل کننده صفات گیاهچه ای در برنج و نقش اپیستازی و اثر متقابل qtl در محیط استفاده گردید. در مقایسه با محیط بدون تنش، تنش شوری موجب کاهش اکثر صفات مورد مطالعه و افزایش صفات نسبت طول ساقه به ریشه و نسبت وزن خشک ساقه به ریشه در دوره 15 روز و نسبت طول ساقه به ریشه غلظت سدیم، کلسیم، نسبت سدیم به پتاسیم و نسبت سدیم به کلسیم در دوره 30 روز شد. نتایج ارزیابی فنوتیپی در هر دو محیط بدون تنش، تنش شوری و تجزیه همزمان دو محیط، طی دو دوره 15 و 30 روز نشان داد که اثر ژنوتیپ برای کلیه صفات به جز محتوای آب برگ (در محیط تنش شوری در دور 30 روز) معنی دار بود. برای تعیین qtlهای کنترل کننده صفات در جمعیت، از نقشه لینکاژی شامل61 جفت نشانگر چند شکل، با پوشش 5/1003 سانتی مورگان از ژنوم برنج و متوسط فاصله دو نشانگر 4/16 سانتی مورگان استفاده شد. شناسایی qtlها و برآورد اثرات اپیستازی و اثر متقابل با محیط به دو روش مکان یابی فاصله ای مرکب و mcmc انجام شد. برای هر یک از صفات مورد بررسی بین 1 تا 5 مکان ژنی شناسایی گردید. این مکان های ژنی حداکثر 79/88 درصد (طول ساقه) از تنوع فنوتیپی صفت را در جمعیت پوشش می دادند. نتایج نقشه یابی qtlهای کنترل کننده صفات مورد مطالعه حاکی از وجود qtlهایی برای صفات طول ساقه، طول ریشه، طول ساقه به ریشه، وزن تر ساقه و ریشه، وزن خشک ساقه و ریشه، وزن خشک ساقه به ریشه، تعداد برگ سبز و کل برگ ها، درصد سبزینگی، غلظت یون های سدیم، پتاسیم، کلسیم، نسبت یون سدیم به پتاسیم و نسبت یون سدیم به کلسیم و شاخص های tol،sti و ssi بود. به روش مکان یابی فاصله ای مرکب برای طول ساقه qtlهایی بر روی کروموزوم های 3، 4، 6، 7 و 8، برای طول ریشه qtlهایی بر روی کروموزوم های 3، 6، 7 و 12، برای طول ساقه به ریشه qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 3، 4 و 6، برای وزن تر ساقه qtlهایی بر روی کروموزوم های 6 و 7، برای وزن تر ریشه qtlهایی بر روی کروموزوم های 3، 7، 8 و 12، برای وزن خشک ساقه qtlهایی بر روی کروموزوم های 6، 7 و 12، برای وزن خشک ریشه qtlهایی بر روی کروموزوم های 3 و 12، برای نسبت وزن خشک ساقه به ریشه qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 3، 4، 6، 7، 8، 10 و 12، برای تعداد برگ سبز qtlهایی بر روی کروموزوم های 4، 6، 7، 8 و 12، برای تعداد کل برگ qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 4، 6، 7 و 12، برای درصد سبزینگی qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 4، 6، 7 و 12، برای محتوای آب برگ qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 2، 6، 7 و 12، برای غلظت سدیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 3، 7 و 8، برای غلظت پتاسیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 3، 6، 8، 9 و 12، برای غلظت کلسیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 3، 5، 7 و 12، برای نسبت سدیم به پتاسیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 3، 10 و 12 و برای نسبت سدیم به کلسیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 2، 8، 9 و 12 شناسایی گردید. برای شاخص tol، qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 6، 7 و 8، برای شاخصsti، qtlهایی بر روی کروموزوم های 1، 6، 7 و 12 و برای شاخص ssi، qtlهایی بر روی کروموزوم های 2، 4، 5 و 7 شناسایی گردید. با روش mcmc، qtlهایی بر روی کروموزوم شماره 12 برای صفات وزن خشک ساقه به ریشه، تعداد برگ سبز و درصد سبزینگی، برای نسبت سدیم به پتاسیم qtlهایی بر روی کروموزوم های 2 و 5 و برای نسبت سدیم به کلسیم qtlای بر روی کروموزوم شماره یک مکان یابی گردید. بیشترین اثرات اپیستازی برای طول ریشه شناسایی شد. مکان های ژنی دارای اثرات اصلی در کنترل نسبت سدیم به پتاسیم و نسبت سدیم به کلسیم دارای اثرات متقابل معنی دار با محیط بودند. اثرات اپیستازی برآورد شده در صفات درصد سبزینگی، نسبت سدیم به پتاسیم و نسبت سدیم به کلسیم نیز دارای اثرات متقابل معنی دار با محیط بودند. در نهایت از این نتایج و qtlهای شناسایی شده برای صفات گیاهچه ای در هر دو محیط بدون تنش و تنش شوری و هر دو دوره 15 و 30 روزه و با در نظر گرفتن نقش اثرات اپیستازی و محیطی می توان برای پیشبرد نسل های بعدی بهره برد. به نظر می رسد از طریق انتخاب به کمک نشانگرها برای صفات مقاومت به تنش بتوان انتخاب همزمان برای این صفات را انجام داده و رقم جدید برنج با خصوصیات مناسب را معرفی کرد.
افسانه حیدری ریحانی بهروز شیران
از آن جا که انتقال دائم ژن و تولید گیاه تراریخته، خاصه در گیاهان چند ساله مانند بادام فرایندی زمانبر است و لازمه ی صرف وقت و هزینه ی زیاد می باشد، بیان موقت ژن با استفاده از اگروباکتریوم (اگرواینفیلتریشن) به عنوان یک راهکار مفید جهت مطالعه ی عملکرد ژن در سیستم های بیانی متفاوت و بهینه سازی فاکتورهای موثر در روش های تراریختگی مورد توجه قرار می گیرد. از این رو این مطالعه با هدف توسعه یک سیستم کارامد برای بیان موقت به واسطه ی اگروباکتریوم در بادام انجام شد. ژن گزارشگر لیکیناز که علاوه بر مزایای ایمنی زیستی، سادگی و حساسیت در کار، به دلیل توانایی شکستن پیوندهای بتاگلوکان، خاصیت ضد باکتریایی و ضد قارچی را داراست، برای ارزیابی عواملی که سطح بیان موقت را تحت تاثیر قرار می دهند، بکار برده شد. سه سیستم تظاهر مختلف حامل ژن لیکیناز، که تحت تاثیر عناصر تنظیمی متفاوت قرار داشتند به واسطه دو سویه اگروباکتریوم lba4404 و gv3501 با استفاده از روش اگرواینفیلتریشن به برگ های رقم های مامایی و شاهرود 12 بادام انتقال داده شد. بیان این ژن در سطح پروتئین و rna مورد بررسی و تایید قرار گرفت. آنالیزهای آماری نشان داد که بیشترین میزان تولید پروتئین در برگ های رقم مامایی با استفاده از سیستم تظاهری که موجب تجمع پروتئین در شبکه آندوپلاسمی می شود، با کاربرد سویه lba4404 بدست می آید. همچنین در این پژوهش دو روش استفاده از سرنگ و سیستم خلأ در اگرواینفیلتریشن مورد مقایسه قرار گرفتند که کارایی پایین سیستم خلأ باعث شد در این تحقیق از روش سرنگ استفاده شود. همچنین مقایسه میزان پروتئین نو ترکیب تولید شده در گلبرگ و برگ های رقم مامایی نشان داد میزان بیان در گلبرگ بیشتر است. بررسی اثر ضد میکروبی آنزیم لیکیناز تولید شده بر دو عامل بیماریزا در بادام یعنی باکتری pseudomonas syringae و قارچ phytophtora cactorum نشان داد که لیکیناز باعث کاهش رشد پاتوژن ها می گردد.
راضیه رباط جزی پرتو روشندل
چکیده گیاه ریحان (ocimum basilicum l.) متعلق به تیره نعناع از گیاهان نسبتاً حساس به شوری محسوب می شود. در سال های اخیر محققان تأثیر مثبت تغذیه سیلیکونی در کاهش اثرات زیانبار تنش های غیر زیستی را، برای برخی از گیاهان گزارش کرده اند. در پژوهش حاضر تأثیر تغذیه سیلیکونی (3 میلی مولار) به مدت 4 هفته در افزایش تحمل به شوری ناشی از کلرید سدیم (50، 100، 150 و 200 میلی مولار) در گیاه ریحان به صورت آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای بررسی شد. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: شاخصهای رشد (وزن تر و خشک اندام های هوایی و زیر زمینی)، شاخصهای بیوشیمیایی (میزان رنگیزه های فتوسنتزی، میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاءهای سیتوپلاسمی، غلظت پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز، اسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز) در برگها و شاخصهای فیتوشیمیایی (محتوای فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و سنجش فعالیت پاکروبی h2o2). آنالیز داده ها حاکی از کاهش معنی دار شاخص های رشد گیاهچه های ریحان در تنش شوری بود. در عین حال، استفاده از سیلیکون (به تنهایی) و همراه با تنش شوری باعث افزایش معنی دار در شاخص های مذکور گردید. در تیمار شوری (50، 100 و 150 میلی مولار) همراه با سیلیکون، تغذیه سیلیکونی باعث افزایش معنی دار بیوماس گیاه (به ترتیب تا 30%، 36% و 29%) نسبت به تیمار شوری شد. در تنش شوری به تنهایی، محتوای کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در سطوح کلرید سدیم 50 میلی مولار به ترتیب 38% و 31%، در سطح 100 میلی مولار 26% و 36%، در سطح 150 میلی مولار 44% و 52% و در سطح 200 میلی مولار 64% و 59% کاهش نشان داد. ولی هنگام استفاده از سیلیکون از شدت تخریب رنگیزه های فتوسنتزی کاسته شد به طوری که نسبت به تیمار شوری محتوای کلروفیل کل و کاروتنوئیدها در سطوح کلرید سدیم 50 میلی مولار به ترتیب 31 و 26 درصد، در سطح 100 میلی مولار 168 و 22 درصد و در سطح 150 میلی مولار 169 و 24 درصد افزایش داشت. در حالی که تنش شوری (به تنهایی)، میزان پراکسیداسیون لیپیدی و پراکسید هیدروژن را در سطوح کلرید سدیم 50 میلی مولار به ترتیب 56% و 14%، در سطح 100 میلی مولار 106% و 35%، در سطح 150 میلی مولار 175% و 53% و در سطح 200 میلی مولار 219% و 69% افزایش نشان داد، تغذیه سیلیکونی (همراه با شوری) میزان این پارامترها را در سطوح کلرید سدیم 50 میلی مولار به ترتیب 49% و 25%، در سطح 100 میلی مولار 33% و 23%، در سطح 150 میلی مولار 13% و 15% کاهش داد. با افزایش غلظت کلرید سدیم، کاهش معنی دار در فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز و افزایش معنی دار در فعالیت آنزیم اسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز نسبت به شاهد مشاهده شد. ولی تغذیه سیلیکونی به همراه تیمار شوری (در سطوح شوری 50 تا 150 میلی مولار) فعالیت همه آنزیم های مذکور بجز کاتالاز را افزایش داد. محتوای فنل کل و فعالیت پاکروبی dpph در اندام های هوایی گیاهچه های ریحان با افزایش سطح کلرید سدیم (بدون سیلیکون) افزایش یافت، در عین حال مقادیر این صفات از مقادیر مربوطه در تیمار کلرید سدیم همراه با سیلیکون کمتر بود. در شوری 200 میلی مولار میزان این پارامترها به بالاترین حد خود (به ترتیب 60% و 64% افزایش نسبت به شاهد) رسید. با افزایش شدت شوری، بر قدرت پاکروبی پراکسید هیدروژن اندام های هوایی ریحان نیز افزوده (بالاترین میزان این افزایش تا 116% در سطح شوری 100 میلی مولار بود) شد. تغذیه سیلیکونی به تنهایی باعث کاهش معنی داری در محتوای فنل کل (5%)، فعالیت پاکروبی dpph (4%) و افزایش معنی دار (33%) قدرت پاکروبی h2o2 در مقایسه با شاهد شد. در مجموع می توان نتیجه گیری کرد سیلیکون می تواند اثرات زیانبار کلرید سدیم را تخفیف داده و متعاقباً منجر به افزایش تحمل به شوری در گیاه ریحان شود و البته این رخداد ظاهراً از طریق بهبود فعالیت فتوسنتزی، افزایش انسجام و پیوستگی ساختار غشاء های سیتوپلاسمی، افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و کاهش سطح گونه های فعال اکسیژن، به ویژه h2o2 انجام می گیرد. با این وجود، تنش شوری خواص دارویی (با رویکرد به ظرفیت آنتی اکسیدانی آن) اندامهای هوایی ریحان را افزایش داد. کلمات کلیدی: ریحان، سیلیکون، تنش شوری، آنزیم های آنتی اکسیدان، ظرفیت آنتی اکسیدان، گونه های فعال اکسیژن
زهرا حمیدی اردکانی شهرام محمدی
به منظور برآورد وراثت پذیری صفات فنولوژیکی و صفات مرتبط با عملکرد دانه گندم، دو آزمایش جداگانه در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. در آزمایش اول ژنوتیپ های aa6bv، ac4cq، ab2ez، ac1bf، ad3bb و ارقام cs، tn و ox در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار ارزیابی و با استفاده از روش امید ریاضی وراثت پذیری مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش دوم از ارقام cs، tn و f2 حاصل از تلاقی آنها با استفاده از روش مبتنی بر نسل دوم و والدین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس آزمایش اول نشان داد که اثر ژنوتیپ برای اکثر صفات اندازه گیری شده معنی دار بود لذا اندازه گیری وراثت پذیری برای صفات مورد مطالعه منطقی است. نتایج مقایسه میانگین برای صفت gdd از جوانه زنی تا پایان رسیدگی نشان داد که aa6bv دیررس ترین ژنوتیپ می باشد و تنوع مشاهده شده در ژنوتیپ ها بیانگر وجود تنوع کافی در صفت مورد نظر می باشد. بنابراین امکان انتخاب در بین ژنوتیپ ها از نظر این صفات وجود دارد. نتایج مقایسه وراثت پذیری برآورد شده از دو روش نشان داد که در بیشتر صفات روش امید ریاضی مقدار وراثت پذیری بیشتری را نسبت به روش مبتنی بر f2 و والدین دارد. بررسی تفاوت وراثت پذیری صفات حاکی از این بود که صفات تعداد پنجه بارور و طول برگ پرچم به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار تفاوت را در دو روش داشتند. نتایج مقایسه همبستگی های فنوتیپی و ژنتیکی دو روش نشان داد که برای برخی ازصفات همبستگی های ژنتیکی در هر دو روش بزرگتر و هم علامت با همبستگی های فنوتیپی بوده است. همچنین نتایج مشخص کرد که روش امید ریاضی مقدار همبستگی های فنوتیپی و ژنتیکی بیشتری نسبت به روش مبتنی بر f2 و والدین برای صفات برآورد می کند.
آمنه قاسمی مصرمی احد یامچی
چکیده به منظور بررسی اثر شوری بر برخی شاخص های مورفولوژیک و بیوشیمیایی در ژنتیپ های گندم آزمایشی در شرایط کشت هیدروپونیک در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل دو سطح شوری ( شاهد و هدایت الکتریکی 6 دسی زیمنس بر متر مربع) و سه ژنوتیپ (دو لاین موتانتt-67-60) ، (t-65-7-1 و رقم طبسی) بودند. وزن تر ، وزن خشک و طول ساقه، طول ریشه آنزیم لیپوکسی ژناز (lox)، کلروفیل و مالون-دی الدهید اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری بر رشد گیاه تاثیر منفی دارد. با اعمال شوری میزان ,lox مالون دی الدهید، و کلروفیل در ژنوتیپ ها مورد مطالعه اختلاف معنی داری نشان داد. بیشترین میزان تغییرات lox، مالون دی الدهید، مربوط به رقم طبسی و کمترین میزان تغییرات مربوط به لاین t-67-60 بود. با توجه به همبستکی منفی بین میزان مالون دی الدهید، lox و کلروفیل با تحمل به شوری چنین به نظر می رسد که لاین موتانت t-67-60 تحمل بیشتری در مقایسه با ژنوتیپ های دیگردارد. واکنش زنحیره پلی مراز با 15 آغازگر issr حدود 182 باند قابل امتیاز دهی تکثیر نمودند. از 15 آغازگر مورد استفاده در این تحقیق 13 آغازگر الگوی باندی واضع و تکرار پذیری تولید نمودند که بین آن ها 6 آغازگر چند شکلی نشان دادند. در این میان تعداد قطعات تکثیر شده توسط آغازگرهای مختلف متفاوت بودند. بیشترین تعداد قطعات تکثیر شده مربوط به آغازگر 15 و 22 با تعداد 22 باند و کمترین قطعه تکثیر شده مربوط به اغاز گر 17 با تعداد13 باند بود. اندازه قطعات تکثیر شده در تمامی آغازگرها بین 100تا3000 جفت باز تخمین زده شد از بین قطعات تکثیر شده، 14 باند (6/7 درصد) چند شکل مشاهد گردید که مر بوط به اغاز گرهایissr15 و issr11 issr18، issr16 issr13 issr27 می باشد که آغازگر issr18 بیشترین تعداد چند شکلی(25 درصد) را نشان داده است. فاصله ژنتیکی ژنوتیپ های مورد بررسی با استفاده از ضریب تشابه جاکارد از 94/0 تا 96/0 متغیر بود. پایین بودن دامنه فاصله ژنتیکی میان ژنو تیپ های مورد بررسی مبنی بر نزدیکی ژنتیکی بالایی آن ها بوده و برصحت جد والدی طبسی دلالت دارد، تنوع موجود در شدت باندها و به ویژه مشاهده باندهای جدید موید بروز جهش در لاین های مورد بررسی بود. واژه های کلیدی : اشعه گاما، تنوع ژنتیکی، شوری، گندم، لاین های موتانت.
الهام سادات حسامی سعداله هوشمند
گندم مهمترین گیاه زراعی کشور میباشد که خود کفایی در آن یکی از سیاستهای کلی بخش اقتصادی و تأمین امنیت غذایی کشور است. با وجود اصلاحات انجام شده میانگین عملکرد گندم در کشور با میانگین جهانی آن فاصله دارد. در این راستا، به منظور شناسایی و مطالعه ی برتری لاین های امیدبخش گندم نان از نظر خصوصیات مطلوب و تعیین صفات مناسب به عنوان شاخص انتخاب، در دو محیط؛ با شرایط نرمال و تنش رطوبتی در انتهای فصل، 16 ژنوتیپ، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی92-1391 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کبوترآباد اصفهان مطالعه شد. ژنوتیپ های مورد استفاده لاین هایی بودند که در آزمایش های مقایسه عملکرد پیشرفته در پژوهش های 13ساله ی مرکز تحقیقات کشاورزی استان اصفهان، برتری خود را از لحاظ کمی و کیفی نشان داده بودند. ژنوتیپ ها از لحاظ صفات: ارتفاع بوته، طول سنبله، روز تا ظهور سنبله، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، وزن دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در مترمربع، وزن کل بوته در مترمربع، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت، درجه حرارت کنوپی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه داده های مورد بررسی نشان داد که عامل ژنوتیپ در محیط نرمال بر صفات ارتفاع بوته، روز تا ظهور سنبله، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، تعداد دانه در سنبله و درجه حرارت محیط کنوپی و در شرایط تنش خشکی بر صفات ارتفاع بوته، طول سنبله، روز تا ظهور سنبله، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، وزن دانه سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه و عملکرد دانه از لحاظ آماری در سطح یک درصد معنی دار بود و همچنین اثر تکرار در شرایط نرمال در مورد فاکتورهای ارتفاع بوته، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک و درجه حرارت محیط کنوپی در سطح یک درصد و در مورد عملکرد دانه در سطح پنج درصد معنی دار شد. این اثر در محیط تنش در مورد صفات روز تا رسیدگی فیزیولوژیک و وزن هزار دانه در سطح پنج درصد معنی دار شد. نتایج نشان داد که در شرایط نرمال لاین امیدبخش m-90-7 با عملکرد دانه 39/10 تن در هکتار به طور معنی داری عملکرد بیشتری نسبت به سایر ارقام تولید نمود. همچنین در شرایط تنش لاین m-91-4 با عملکرد دانه 46/7 تن در هکتار بیشترین عملکرد را نشان داد. تأثیرگذاری سه صفت ارتفاع بوته شاخص برداشت و وزن کل بوته در محیط نرمال و پنج صفت: تعداد سنبله در مترمربع، وزن دانه در سنبله، شاخص برداشت و وزن کل بوته در مترمربع در محیط تنش بر عملکرد در سطح یک درصد معنی دار بود.
صادق موسوی فرد علی ایمانی
زود گلدهی در ژنوتیپ های بومی و سرمازدگی و درنتیجه آن کاهش شدید تولید، از مشکلات عمده تولیدکنندگان بادام در اغلب سال ها است. لذا درک صحیح از ویژگی های ایجاد مقاومت جهت دستیابی به ارقام متحمل به سرما با عملکرد بالا و بازارپسندی خوب از اهداف عمده بهنژادی بادام بشمار می رود. در این پژوهش چهار ژنوتیپ متفاوت از نظر زمان گلدهی و تحمل به سرما، شامل دیرگل حساس (sh12)، میان گل تا دیرگل متحمل (h)، زود گل متحمل (g19) و زود گل تا میان گل حساس (m3) انتخاب شد و در سه بخش مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و ملکولی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخش مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برخی از صفات مورفو-فیزیولوژیکی مرتبط با سرمازدگی در نمونه های تهیه شده در مرحله شکوفایی کامل، در شرایط کنترل شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد ژنوتیپ زود گل g19 و ژنوتیپ زود گل تا میان گل m3 به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان سرمازدگی بودند. مطالعه میزان نشت یونی نیز نشان داد که ژنوتیپهای g19 و m3 به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان نشت یونی بودند. در اغلب موارد میزان قندهای محلول و همچنین مقدار پرولین در ژنوتیپ های متحمل بطور معنی داری بیش از ژنوتیپ های حساس بود. همبستگی بین میزان سرمازدگی با قندهای محلول و مقدار پرولین منفی و معنی دار بود که می تواند بیانگر نقش این ویژگی ها در تحمل به سرما باشد. در حالی که این همبستگی با شاخص نشت یونی مثبت و معنی دار بود. در نمودار بای پلات میزان قندهای محلول و مقدار پرولین با ژنوتیپ های متحمل به سرما و نیز میزان سرمازدگی و نشت یونی با ژنوتیپ های حساس به سرما در یک راستا بودند. تجزیه خوشه ای برمبنای این ویژگی ها به درستی ژنوتیپ های حساس و متحمل را در گروه های جداگانه قرار داد. لذا ضمن اینکه می توان از این ویژگی ها در شناسایی ژنوتیپ های متحمل استفاده نمود، بهره گیری از ژنوتیپهای h و g19در اصلاح ژنتیکی تحمل به سرما و ایجاد ارقام جدید در بادام قابل توصیه است. در بخش مورفولوژیکی نیز مشخص شد که هر یک از این ژنوتیپ ها از نظر صفات زراعی چه وضعیتی دارند. در بخش ملکولی نیز از روش rna-seq برای بررسی ترانسکریپتوم استفاده شد. روش rna-seq توانایی ما را در تشخیص و بررسی تنش های غیرزیستی در سطح ترانسکریپتوم متحول کرده است. در این مطالعه برای اولین بار آنالیز جامع الگوی بیان ژن در بافت بساک بادام تحت تنش یخ زدگی انجام شد. علاوه بر بدست آوردن بیش از 40000 توالی ترانسکریپت در بادام، بیش از 6000 ژن تغییر بیان یافته در پاسخ به تنش سرما شناسایی شد. از بین ژن های تغییر بیان یافته که تفاوت آماری معنی داری داشتند، تعداد 2415 ژن افزایش بیان و تعداد 4511 ژن کاهش بیان نشان دادند. بررسی آنتولوژی ژن-های تغییر بیان یافته فرایندهای مهم مرتبط با سرما همچون متابولیسم کربوهیدرات ها، فرایندهای متابولیکی پروتئین، مسیرهای بیوسنتز پرولین و مسیرهای مهم دیگر را نشان داد. این نتایج با نتایج بدست آمده از مطالعات فیزیولوژیکی که افزایش محتوای قندهای محلول و پرولین را نشان داده مطابقت دارد. در بررسی های تکمیلی بیان 14 ژن درگیر در متابولیسم کربوهیدرات ها و بیوسنتز پرولین شامل beta-1,3-galactosyltransferase، invertase، sucrose synthase، phosphoglycerate kinase، udp-glucose pyrophosphorylase، hexokinase-1، phosphoenolpyruvate carboxykinase، bzip،pyrrolidone-carboxylate peptidase، trehalose-6-phosphate synthase، phosphomannomutase، hexokinase-3، ribulose-phosphate 3-epimerase وproline dehydrogenase 2 با استفاده از real time pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیان ژن ها نشان داد که بیشتر این ژن ها همچون trehalose-6-phosphate synthase، beta-1,3-galactosyltransferase، phosphomannomutase، invertase، sucrose synthase، phosphoglycerate kinase،phosphoenolpyruvate carboxykinase و pyrrolidone-carboxylate peptidase و همچنین عوامل رونویسی مانند bzip در ژنوتیپ های متحمل افزایش بیان داشته اند. این نتایج نشان دهنده اهمیت ژن های مذکور در تحمل بادام در برابر تنش سرما می باشد. شبکه های ترسیم شده در این مطالعه می تواند راهنمای مناسبی برای انتخاب ژن ها جهت دستورزی های ژنتیکی در اصلاح بادام و همچنین گیاهان خویشاوند باشد. به علاوه تعداد قابل توجه ترانسکریپت های شناسایی شده در این مطالعه منجر به تفسیر بهتر ژنوم و ترانسکریپتوم بادام و همچنین سایر گونه های خانواده rosaceae می شود. همچنین ژن های بدست آمده در این تحقیق می توانند به عنوان بیومارکرهای مولکولی در برنامه های اصلاحی برای تنش های مختلف در بادام و سایر گونه های rosaceae بکار روند.
میترا وندا سعداله هوشمند
یک جمعیت شامل 120 فامیل f3 همراه والدین، با استفاده از نشانگر ssr، مورد ارزیابی قرار گرفت. نمودار توزیع فراوانی نشان داد که، برای تمامی ویژگی های مورد مطالعه تفکیک متجاوز فامیل هاوجود داشت. نتایج تجزیه میانگین نسل ها نشان داد که جزء افزایشی ژن ([a]) برای تمام صفات به جز قطر دانه و تعداد برگچه معنی دار بود.میزان وراثت پذیری در کلیه صفات مورد مطالعه، به جز صفت روز تا رسیدگی و روز تا غلاف دهی، پایین بود. لذا این صفات به شدت تحت تأثیر محیط بوده و اثر ژنوتیپ بر آن ها کم است بنابراین انتخاب در نسل های اولیه برای این صفات مناسب نیست. نتایج تجزیه همبستگی، رگرسیون و تجزیه مسیر در جمعیت مورد مطالعه نشان داد که صفات تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته و وزن صد دانه تأثیرگذارترین صفات بر عملکرد دانه بوده و می توان آنها را جهت بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار داد. بیست مکان ژنی کنترل کننده بیشترین مکان ژنی کنترل کننده بر روی گروه لینکاژی یک (lg1) قرار داشت. برای تعداد دانه در بوته یک qtl، برای تعداد غلاف در بوته یک qtl و برای عملکرد دانه یک qtl در فاصله نشانگری gllc538-ssr90 مشاهده شد که qtlهای کنترل کننده این صفات بسیار به هم نزدیک بوده و حالت چنداثری (پلیوتروپی) نشان دادند. نتایج نقشه یابی qtlهای کنترل کننده صفات زراعی حاکی از وجود qtlهایی با اثر غالبیت، افزایشی و فوق غالبیت برای صفات مورد مطالعه بود.
عبدالعظیم کریمی برام پرتو روشندل
چکیده ماش سبز (.vicia sativa l) از تیره حبوبات(fabaceae) ، گیاهی علفی و نسبتا حساس به شوری محسوب می شود. در یکی دو دهه اخیر مطالعات متعددی در زمینه تاثیر میدان های مغناطیسی بر فیزیولوژی، اندام زایی و بیوشیمی مدل های جانوری و انسان صورت گرفته است. در این میان، به نظر می رسد گیاهان سیستم های مدل مناسبتری برای مطالعه اثرات زیستی میدان های مغناطیسی هستند. در پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر متقابل میدان مغناطیسی و شوری در گیاه ماش در دو مرحله جوانه زنی و گیاه چه های دو ماهه پرداخته شده است. صفات مورد بررسی در مرحله جوانه زنی عبارت بودند از: شاخص های رشد (وزن تر و خشک اندام های هوایی و زیرزمینی، طول ریشه چه و دانه رست )، و اندازه گیری فعالیت آنزیم آمیلاز، در مرحله گیاه چه های دو ماهه علاوه بر شاخص های رشد، شاخص های بیوشیمیایی (میزان رنگیزه های فتوسنتزی، میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشاهای سلولی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان مانند کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز) در برگ ها اندازه گیری گردید. برای انجام آزمایشات مرحله جوانه زنی؛ بذرهای ماش تحت تاثیر پنج سطح شدت میدان مغناطیسی صفر(شاهد)، 50، 100، 200 و250 میلی تسلا در دو راستای موازی و عمود بر محور رویان و در4 سطح زمانی5، 10، 20و30دقیقه قرارگرفتند. آنالیز داده ها نشان داد که راستای میدان مغناطیسی موازی یا عمود بر محور رویان تاثیر معنی داری بر صفات مورد آزمایش نداشت، درحالی که سطوح های مختلف شدت و مدت زمان میدان مغناطیسی بر صفات مورد نظر تاثیر قابل توجهی داشته است. نتایج طول ریشه چه و دانه رست، وزن تر و خشک ریشه چه و دانه رست نشان داد که ترکیب معینی از دزهای میدان مغناطیسی از جمله میدان200میلی تسلا/ 5 دقیقه برای طول ریشه چه، میدان50 میلی تسلا/ 5 دقیقه برای طول دانه رست ها و میدان50 میلی تسلا/ 10دقیقه برای وزن تر و وزن خشک دانه رست های10روزه، عکس العمل قابل توجهی را نسبت به نمونه-های شاهد داشتند. همچنین جهت بررسی اثر تنش شوری، 4 سطح غلظت کلرید سدیم شامل صفر(شاهد)،50،100 و 150 میلی مولار مورد آزمایش قرارگرفت. نتایج نشان داد که اگر چه غلظت50 میلی مولار باعث افزایش14 درصدی طول ریشه چه ها می شود، اما با افزایش غلظت شوری از100 به150 میلی مولار طول ریشه چه ها به ترتیب30 و92 درصد کاهش پیدا می کنند. همچنین مشخص گردید که با افزایش غلظت شوری، طول دانه رست ها، وزن تر و خشک دانه رست ها و درصد جوانه زنی از یک روند کاهشی برخورداربود. نتایج این تحقیق نشان داد که پیش تیمار میدان مغناطیسی پس از تیمار با شوری باعث افزایش معنی دار بر درصد جوانه زنی و طول و وزن خشک دانه رست ها و ترمیم این صفات شده است. نتایج آزمایشات در خصوص آنزیم آمیلاز نشان داد که بیشترین میزان فعالیت این آنزیم مربوط به پیش تیمار میدان مغناطیسی (افزایشی 22درصد) و کمترین مقدار آن مربوط به شوری100 میلی مولار (کاهش 13درصدی) بوده است، و میدان مغناطیسی توانسته است تاثیر منفی شوری روی فعالیت آنزیم آمیلاز را به میزان 6 درصد تخفیف دهد. برای انجام مراحل گلدانی موثرترین شدت و زمان میدان مغناطیسی به دست آمده از آزمایشات اولیه (50 میلی تسلا/10 دقیقه) و موثرترین غلظت کلرید سدیم (100میلی مولار) که صفات زنده ماندنی گیاه (طول و وزن خشک دانه رست) را در مرحله جوانه زنی به نصف کاهش داده بود مدنظر قرار گرفت (برای اطمینان دوسطح شوری70 و120میلی مولار به کارگرفته شد). دربررسی رنگیزه های فتوسنتزی در برگ گیاه چه-های دو ماهه، مشخص شد که تیمارهای مختلف میدان مغناطیسی باعث افزایش قابل توجهی بر روی رنگیزه های فتوسنتزی کلروفیلa، کلروفیل کل و کارتنوئیدها شده است، اما تاثیر آن بر کلروفیلb کمتر است. درحالی که تنش شوری بر رنگیزه های فتوسنتزی تاثیر کاهشی چشم گیری دارد. نتایج نشان داد که پیش تیمار موثرترین شدت و زمان اعمال میدان مغناطیسی و تیمارهای شوری70 و120میلی مولار به تنهایی و به صورت توام با میدان مغناطیسی بر میزان پراکسیداسیون لیپیدی غشا تاثیر معنی داری داشته است، به-طوری که پیش تیمار میدان مغناطیسی باعث کاهش62 درصدی و تیمارهای شوری باعث افزایش چند برابری پراکسداسیون لیپیدی غشا شده است. در خصوص آنزیم های آنتی اکسیدان، غلظت های مختلف شوری باعث افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز شده است درحالی که تاثیر تیمارهای میدان های مغناطیسی بر آنزیم های مذکور نسبت به غلظت های مختلف شوری کمتر بوده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که میدان مغناطیسی می تواند اثرات زیان بار کلرید سدیم را تا حدودی تخفیف داده و متعاقبا منجر به افزایش تحمل به شوری در گیاه ماش شود. به نظر می رسد مکانیسم این فرایند از طریق بهبود فعالیت فتوسنتزی، افزایش انسجام ساختار غشا سلولی، تغییر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و افزایش فعالیت آنزیم آمیلاز انجام می گیرد.
لاله چالیش سعداله هوشمند
چکیده ندارد.
میترا وندا سعداله هوشمند
چکیده ندارد.
شهلا مشایخی جمالویی سعداله هوشمند
چکیده ندارد.
مصطفی خزایی سعداله هوشمند
چکیده ندارد.
کاظم یوسف زاده سعداله هوشمند
چکیده ندارد.