نام پژوهشگر: حمید خالقی مقدم
مسعود غلام زاده لداری علی رحمانی
کیفیت سود متغیر با اهمیتی است که سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل باید در تصمیم گیری های خود علاوه بر کمیت سود بدان توجه داشته باشند. طبق " فرضیه رفتار فرصت طلبانه"، مدیران شرکت های بورسی تحت فشار مستمر سرمایه گذاران برای دستیابی به عملکردهای خاص و نیز حفظ منافع خود، در فرآیند محاسبه سود مداخله می کنند و کیفیت سود را کاهش می دهند. از طرف دیگر، براساس " فرضیه تقاضا برای گزارشگری مالی"، شرکت های پذیرفته شده در بورس گزارش های مالی با کیفیت تری ارائه می کنند که مورد تقاضای سرمایه گذاران عمومی است. در این تحقیق، ما با استفاده از تعدادی از مشخصه های مرتبط شامل پایداری اقلام تعهدی، خطای برآورد در فرآیند تعهدی، نبود مدیریت سود، محافظه کاری شرطی و محافظه کاری قطعی، به بررسی تفاوت کیفیت سود 40 شرکت در دو مقطع قبل و بعد از درج نام آنها در فهرست نرخ های بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381 الی 1387 پرداختیم. سه مشخصه اول همان معیارهای اندازه گیری فرضیه رفتار فرصت طلبانه و دو مشخصه آخر، معیارهای اندازه گیری فرضیه تقاضا می باشند. هدف، ترسیم تأثیر مالکیت عمومی سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران بر کیفیت سود شرکت ها است. برای آزمون فرضیات تحقیق از رگرسیون چند متغیره، آزمون تی زوجی و آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتیجه این تحقیق نشان داد که پایداری اقلام تعهدی شرکت ها پس از درج نام آنها در فهرست نرخ های بورس اوراق بهادار تهران کاهش یافته است، اما خطای برآورد اقلام تعهدی و شاخص های مدیریت سود شرکت ها پس از درج در بورس با قبل از آن تفاوت معناداری ندارد. بنابراین با توجه به کاهش پایداری اقلام تعهدی که به مثابه کاهش کیفیت سود می باشد، یافته های این تحقیق با فرضیه رفتار فرصت طلبانه ناسازگار نیست. همچنین، محافظه کاری در گزارشگری مالی شرکت ها پس از درج نام آنها در فهرست نرخ های بورس کاهش می یابد. بنابراین با توجه به کاهش میزان محافظه کاری که به مثابه کاهش کیفیت گزارشگری مالی می باشد، یافته های این تحقیق با فرضیه تقاضا ناسازگار است.
سحر پژنگ یحیی حساس یگانه
در این پژوهش، رابطه بین ویژگی های شرکت و میزان افشای داوطلبانه اطلاعات مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. هدف این تحقیق گزارشی از میزان افشای داوطلبانه اطلاعات مالی و غیر مالی که عموماً توسط شرکت های پذیرفته شده بورسی انجام می شود و همچنین بررسی وجود رابطه بین مشخصه های ساختاری، عملکردی و بازار می باشد. به منظور تعیین میزان افشای داوطلبانه از شاخصی متشکل از 46 مورد از اقلام افشای داوطلبانه تعیین و مبنای محاسبه شاخص قرار گرفت. متغیرهای مستقل که مبنای نه فرضیه تحقیق هستند در قالب سه طبقه از ویژگی های شرکت یعنی ساختاری، عملکردی و بازار قرار می گیرند. ویژگی های ساختاری شامل اندازه شرکت، اهرم مالی، پراکندگی مالکیت و عمر شرکت می باشد. ویژگی های عملکردی نیز شامل نسبت حاشیه سود، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت جاری تعیین گردید. نوع صنعت و اندازه موسسه حسابرسی نیز ویژگی های بازار تعریف گردیده اند. بررسی فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون در سال 1386 نشان می دهد که بین اندازه شرکت، بازده حقوق صاحبان سهام و اندازه موسسه حسابرسی با میزان افشای داوطلبانه اطلاعات رابطه مستقیم و معنا دار برقرار است. از طرف دیگر بین عمر شرکت و میزان افشای داوطلبانه اطلاعات رابطه منفی و معنا دار وجود دارد. سایر متغیرهای مستقل مورد بررسی در این تحقیق با میزان افشای داوطلبانه اطلاعات رابطه معنا دار ندارد.
زهرا نبوی شقاقی حمید خالقی مقدم
تخمین هزینه سهام همواره یکی از ضروری ترین محاسبات برای تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان است. روش های مختلفی برای اجرای این تخمین وجود دارد که استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی ها از متداولترین شیوه ها برای تخمین هزینه سهام است. مطالعات مختلفی در زمینه قدرت توضیحی انواع این مدلها انجام شده است. این تحقیق نیز به منظور شناسایی عواملی که می توانند در مدل قیمت گذاری مورد توجه قرار بگیرند، اجرا شده است. در این تحقیق 9 مدل قیمت گذاری دارایی ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته اند. مدلهای مورد مقایسه شامل مدل استاندارد capm، مدل سه عاملی فاما و فرنچ، مدل کارهارت، و مدلهای قیمت گذاری استانداردو سه عاملی و چهارعاملی بادر نظر گرفتن چولگی و کشیدگی منحنی بازده سهام می باشند. نمونه انتخابی شامل پنج صنعت خودرو و ساخت قطعات، فلزات اساسی، مواد دارویی، محصولات شیمیایی، آهک سیمان و گچ در دوره 1381 تا 1386 بود. روش تشکیل پرتفوی براساس متدولوژی فاما و فرنچ و براساس عوامل مربوط به اندازه، نسبت ارزش دفتری به بازار و عملکرد گذشته سهام بود.مناسب ترین مدل براساس معیارهای اطلاعاتی آکایکه و شوارتز انتخاب شد که مدل scapm یعنی مدل قیمت گذاری دارایی ها با در نظر گرفتن چولگی منحنی بازده انتخاب شد. درگام بعد ضرایب مربوط به مدل در زمینه داده های پنلی برای پنج صنعت انتخابی در نمونه تعیین شد. روش انتخابی جهت تعیین ضرایب ، مدل رگرسیون ضرایب ثابت بود. به کمک این مدل ضرایب مدل scapm برای صنایع تخمین زده شد. مدل انتخابی بر اساس آماره ها تایید شد.
کامران پاکیزه حمید خالقی مقدم
این پایان نامه شامل سه رساله می شود؛ در رساله اول به مطالعه مشخصه های ویژه بازارهای سهام پرداخته می شود، این مشخصه ها در شاخص های بازارهای مود مطالعه، مورد آزمون وبررسی واقع شده، و براساس شناخت حاصل از شاخصهای بازارها و با استفاده از مدلهای طبقه آرچ، تلاطم بورس اوراق بهادار تهران و بورس های بین الملل، مدلسازی شده است. آزمون مشخصه های ویژه بازار، نشان می دهد که همه بورس های بین المللی، دارای کشیدگی بالا و تلاطم خوشه ای، دارای اثرات آرچ و گارچ، عدم وجود خودرگرسیون بین بازده ها و بدان سبب تایید فرضیه بازارهای کارا در سطح ضعیف، می باشند. با این حال آزمون فرضیه عدم تقارن نشان می دهد که همه بورس های بین المللی به غیر از دو بورس نوظهور کوالالامپور و استانبول، دارای پدیده عدم تقارن یا اثرات اهرمی هستند. آزمون مشخصه های بازار در خصوص بورس اوراق بهادار تهران نیز نشان می دهد که بورس تهران هم دارای کشیدگی بالا، تلاطم خوشه ای و اثرات آرچ و گارچ است. با این حال آزمون خودرگرسیون بین بازده ها نشانگر خودرگرسیون قوی بین بازده ها بود، که بر این اساس، فرضیه بازارهای کارا در سطح ضعیف رد شد. آزمون عدم تقارن نیز نشانگر رد شدن فرضیه عدم تقارن در بورس تهران است. در رساله دوم، صحت پیش بینی تلاطم مدلهای ساده در مقابل مدلهای پیچیده تر سری های زمانی، مدلهای شرطی طبقه آرچ، در بورس اوراق بهادار تهران و بورس های توسعه یافته شامل دو شاخص اصلی بورس اوراق بهادار تهران و 8 شاخص دیگر از بورس های بین المللی آزمون و بررسی می شود. صحت پیش بینی این مدلها در بورس های مختلف با استفاده از روش شناسی خارج از نمونه مورد ارزیابی واقع می شود. از مدلهای زیر در این رساله استفاده شده است: مدل های گام تصادفی، میانگین تاریخی، میانگین متحرک، هموارسازی نمایی، میانگین متحرک موزون نمایی، رگرسیون و مدلهای طبقه آرچ؛ arch، garch، egarch و gjr- garch. جهت ارزیابی صحت پیش بینی نیز از توابع زیان متقارن شامل، میانگین کامل خطا، ریشه دوم میانگین مجذور خطا و میانگین درصدی کامل خطا، استفاده گردید. آزمون های تجربی، نتایج زیر را نشان می دهد؛ در غالب بورس های بین المللی ، مدل gjr- garch رتبه اول ، مدلgarch درغالب بورس ها در رتبه دوم قرار گرفته و مدل گام تصادفی ، مدلی است که بدترین پیش بینی را در اکثر بورس های مذکور حاصل نموده است. از سوی دیگر نتایج در مورد بورس تهران نتایج متفاوت تری را نشان می دهد: مدل ساده نمایی بهترین پیش بینی و مدل گام تصادفی تقریبا رتبه دوم را کسب نموده است. در نهایت اینکه مدل میانگین تاریخی بدترین نوع پیش بینی را حاصل نموده، و مدل های طبقه آرچ نیز پیش بینی مناسبی را در بورس تهران به نمایش نگذاشته اند. در رساله سوم، رابطه بین تلاطم و بازده بورس اوراق بهادار تهران و سایر بورس های بین المللی همزمان با استفاده از دو متدولوژی انگل (engle et al, 1987) و فرنچ (french et al, 1987) صورت گرفت. نتایج این رساله از مطالعه های وایتلو (whitelaw, 1994) وایت لو (whitelaw, 2000)بیکارت و وو (beakart and wu, 2000) لی و همکاران (li et al, 2005) و مطالعه بالابان وبایر(balaban and bayer, 2005) حمایت می کند، براین اساس، نتیجه این مطالعه نیز چالشی برای نظریه پرتفلیو محسوب می شود. به نظر می رسد که انحراف معیار یا واریانس شرطی معیار مناسبی جهت اندازه گیری ریسک نباشد. برخلاف بورس های نوظهور که به سمت کارایی اطلاعاتی پیش می روند و غالبا دارای تلاطم بالایی هستند، بورس تهران از عدم کارایی اطلاعاتی لازم و تلاطم پایین بواسطه وجود مکانیسم های کنترلی قیمت شبیه دامنه نوسان محدود قیمتی سهام، حجم مبنا برای معاملات و نیز حجم کم سهام شناور در دست سهامداران خصوصی، رنج می برد، براین اساس به نظر می رسد مکانیسم های کنترلی قیمت پیشگفته باید تسهیل شوند تا مکانیسم عرضه و تقاضا که در همه بورس های توسعه یافته و غالب بورس های نوظهور، تعیین کننده قیمت است، حاکم شود.
حجت سرهنگی حمید خالقی مقدم
در این مطالعه استراتژیهای معاملاتی مومنتوم ساده با مومنتوم دومرحله ای و ترکیبی مورد مقایسه قرار گرفته است. همچنین در بخش دیگری از پایان نامه عوامل موثر بر بازدهی مومنتوم مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان دهنده برتری معنی دار استراتژیهای مومنتوم ساده در مقایسه با استراتژیهای ترکیبی می باشد. لیکن بین بازدهی استراتژیهای مومنتوم ساده با مومنتوم دو مرحله ای تفاوت معنی داری وجود ندارد. از میان چهار متغیر مورد بررسی حجم معاملات،نسبت نگهداری سهامتوسط سرمایه گذاران نهادی، سهام شناور آزادوحجم مبنا تنها دو متغیر حجم معاملات و حجم مبنا در دوره ای کوتاه مدت بر بازدهی مونتوم موثر می باشد.
روح اله صدیقی یحیی حساس یگانه
چکیده هدف اولیه این تحقیق این است که آیا ساختار حاکمیت شرکتی از طریق تاثیر بر میزان مدیریت سود با محتوای اطلاعاتی سود حسابداری رابطه دارد؟ نقش حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می باشد و زمانی که مدیران دارای انگیزه برای انحراف از منافع سهامداران می باشند این نقش پر رنگ تر می شود. یک نمونه از این انحراف ها مدیریت سود، با استفاده از اقلام تعهدی می باشد. حاکمیت شرکتی احتمالا وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و درک سرمایه گذاران از قابلیت اتکاء عملکرد شرکت که به وسیله میزان سود اندازه گیری می شود را بهبود می بخشد. در این تحقیق مربوط بودن ارزشی سود از طریق ضرایب واکنش سود اندازه گیری شده است. میزان مدیریت سود نیز با استفاده از اقلام تعهدی غیرعادی که به وسیله مدل تعدیل شده جونز (1995) تخمین زده شد، به دست آمد. با مرور ادبیات حاکمیت شرکتی، 9 ویژگی از حاکمیت شرکتی که انتظار می رود بر درک سهامداران از قابلیت اتکاء سود تاثیر گذارند، در این تحقیق انتخاب گردیدند. این 9 ویژگی عبارتند از درصد سهام در تملک سرمایه گذاران نهادی، تمرکز مالکیت، اندازه هیأت مدیره، عضویت مدیرعامل در هیأت مدیره، دوگانگی مسئولیت مدیرعامل، استقلال هیأت مدیره، درصد سهام شناور آزاد، اتکا بر بدهی و اندازه مرجع حسابرسی. این 9 ویژگی برای ارزیابی تاثیر حاکمیت شرکتی بر مدیرت سود و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری مورد استفاده قرار گرفتنند. از مدل ارائه شده توسط استون و هریس (1991) برای بررسی رابطه ساختار حاکمیت شرکتی و میزان مدیریت سود با محتوای اطلاعاتی سود حسابداری استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تلفیقی استفاده شده است. همچنین از آزمون والد برای بررسی معنی دار بودن ضرایب پس از وارد شدن عوامل موثر بر قابلیت اتکاء سود (حاکمیت شرکتی و میزان مدیریت سود) در مدل استون و هریس (1991) نسبت به مدل اولیه استفاده شد. با توجه به محدودیت های اعمال شده جهت انتخاب نمونه، نمونه آماری در این تحقیق شامل 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که طی سال های 1383 تا 1387 مورد بررسی قرار گرفتند (675 مشاهده شرکت-سال). نتایج نشان می دهد که 1- میزان مدیریت سود به صورت مستقیم با محتوای اطلاعاتی سود مرتبط است. 2- تمرکز مالکیت، اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره و اندزه مرجع حسابرسی به صورت مستقیم با میزان مدیریت سود مرتبط است. همچنین اتکا بر بدهی نیز به صورت معکوس با میزان مدیریت سود ارتباط دارد. اما تنها علامت اتکا بر بدهی و اندازه مرجع حسابرسی مطابق پیش بینی می باشد. 3- اندازه مرجع حسابرسی به صورت معکوس با محتوای اطلاعاتی سود حسابداری مرتبط می باشد. 4- میزان مدیریت سود در مقایسه با ساختار حاکمیت شرکتی، تاثیر بیشتری بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری دارد. 5- بین ساختار حاکمیت شرکتی و محتوای اطلاعاتی سود، بدون توجه به وجود یا عدم وجود مدیریت سود، رابطه مستقیم وجود دارد. کلمات کلیدی: حاکمیت شرکتی، مدیریت سود، اقلام تعهدی غیر عادی، محتوای اطلاعاتی سود
مهدی حیدرنیا صابر شعری
چکیده ندارد.
حمیدرضا فدایی علی ثقفی
چکیده ندارد.
اکبر هدایتی نیا کامران فیضی
چکیده ندارد.
فارق کرمی حمید خالقی مقدم
چکیده ندارد.
زهره رییسی یحیی حساس یگانه
چکیده ندارد.
ناهید محمدی علی ثقفی
چکیده ندارد.
ملیحه کریمی احمد آبادی یحیی حساس یگانه
چکیده ندارد.
فرزانه یوسفی اصل محسن خوش طینت
در این پژوهش ارتباط مابین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورت های مالی بررسی شد.عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه های نمایندگی می شود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می گردد. لذا ذینفعان هر شرکتی به دنبال مکانیزمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می باشند. از طرفی محافظه کاری انگیزه و توانایی مدیران را برای دستکاری ارقام حسابداری کاهش داده و لذا موجب کاهش هزینه های نمایندگی می گردد.