نام پژوهشگر: سید محمد رضا میرمیران

بکارگیری روش مهندسی مجدد فرآیند های کسب و کار (bpr) با رویکرد rup (مطالعه موردی شرکت مزدایدک)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1388
  فرید عبدالعظیمیان   سید مجید الهی

جهش خیره کننده علم مدیریت در قرن 20 میلادی سازمان های سنتی را به سمت سازمان های مجازی سوق داده است. سیستم های تولید، با مدیریت علمی تیلور و بکارگیری آن در سیستم تولید انبوه فورد، متحول گشته و امروزه متدولوژی هایی نظیر تولید ناب، چابک و بهنگام، پیشتاز تفکرات سازمان های تولیدی بزرگ دنیا قرار گرفته است. سیر تحول فاکتور های تولید از تعداد تولید آغاز، با قیمت و کیفیت ادامه یافته و امروزه خدمات پس از فروش جزئی لاینفک از مزیت های رقابتی سازمان ها، در این محیط پر تلاطم، می باشد. بر اساس آمار منتشر شده توسط روزنامه تفاهم در تاریخ 29/03/86 به نقل از سازمان حمایت از مصرف کنندگان آمریکا، بین 60 تا 65 درصد از خریداران کالا های صنعتی، مهمترین ویژگی مد نظر خود در هنگام خرید کالا را نوع و چگونگی خدمات پس از فروش و گارانتی محصول اعلام داشته اند. این در حالی است که سیستم ها و نظام های قدیمی خدمات پس از فروش، دیگر جوابگوی نیاز های روزافزون مشتریان کالا و خدمات نمی باشند. نرم افزار های سیستم های یکپارچه، ماشین الات و دستگاه های پیچیده، وسائط نقلیه فوق مدرن، همه و همه، بیان گر این مطلب هستند که دانش بشری به سمت تخصصی شدن گام برداشته و هرچه سریع تر مسیر بلوغ خود را می پیماید. در این میان، فرآیند ها و روال های قدیمی خدمات پس از فروش، یارای پشتیبانی از این حرکت گسترده دانش تولید را نداشته و سازمان های امروزی، نیازمند تحولی شگرف در این فرآیند ها می باشند. در این راه، bpr نقش عمده ای را در تغییر اساسی این فرآیند ها، بر عهده گرفته است.]3و2 [ در این میان، براساس نتایج حاصل از عملکرد شرکت مزدایدک در اوایل دهه 80، تیم مدیریت آن از طرف ستاد گروه بهمن، دستخوش تحول گردید. در بررسی های اولیه کمیته راهبری فرآیندها، عدم وجود سیستم مدیریت فرآیندها، اصلی ترین دلیل نتایج ضعیف گذشته شناسایی گردید. به همین منظور، تیمی متشکل از کارشناسان و مشاوران سازمان اقدام به بررسی مناسب ترین روش جهت مدلسازی و استقرار سیستم مدیریت فرآیندها در سازمان نموده و متدولوژی پورتر را به این منظور انتخاب نمودند. نتایج حاصل از این پروژه براساس شاخص های عملکردی و ادراکی در سیستم های ارزیابی عملکرد، نظیر خودارزیابی مدل efqm (بصورت بازدید داخلی)، بررسی سازمان بازرسی استاندارد و کیفیت ایران، سازمان حسابرسی آزمودگان و مجامع فصلی ستاد گروه بهمن (بصورت آدیت خارجی) مورد ارزیابی قرار گرفت. ]4[ در اواسط سال 86، خروجی اولین دور خودارزیابی efqm بیانگر نقاط قابل بهبود بارزی در سیستم مدیریت فرآیندهای موجود بود. به همین دلیل، دیگر متدولوژی ها مورد بررسی قرار گرفته و از میان عمده متدولوژی های رایج جهت مدیریت فرآیندها، روش iso و دو متدولوژی score و rup جهت بررسی های بیشتر به کمیته راهبری مدیریت فرآیندها (متشکل از مدیران ارشد) ارجاع گردید. با بهینه کاوی از سازمان های موفق نظیر شرکت روبرته فرانسه، شرکت صنایع ملی پتروشیمی ایران، شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران، شرکت پلی اکریل ایران، شرکت پویش پارت سیمین، شرکت لوازم خانگی پارس و گروه کارخانجات نساجی تهران، به دلیل همسویی با اهداف پروژه و زیرساخت های سازمان، متدولوژی rup جهت استقرار سیستم مدیریت فرآیندها انتخاب گردید. ]4[ این در حالی است که سازمان نیازمند به بهبود های انفجاری بوده و روشی نظیر bpr از اولویت های سازمان به شمار می آمد.