نام پژوهشگر: جمشید آذری ازغندی

بررسی تطبیقی رنه شاتوبریان و ترجمه فارسی آن اثر میر جلال الدین کزازی، جنبه های زبانی و ترجمه شناسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  ستاره کمیلی   مهران زنده بودی

کزازی استاد ادبیات فارسی و نیز مترجم آثار فرانسوی می باشد. تحلیل ترجمه وی می تواند رابطه موجود بین شایستگی ترجمه این مترجم و آشنایی وی با ادبیات فارسی را توصیف کند. رنه یکی از ترجمه های وی، اثر شاتوبریان است. غنای این اثر از نظر دامنه لغات و نیز آهنگ جملات، بر دشواری ترجمه رنه می افزاید. وینه و داربلنه دو نظریه پرداز علم ترجمه می باشند. اثر مشترک آنان، ترجمه شناسی مقایسه ای فرانسه و انگلیسی مبنای مقایسه این اثر فرانسه و ترجمه فارسی آن بوده است.

نقد ترجمه ی تربیت احساسات اثر گوستاو فلوبر از مهدی سحابی و سایرین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  فهیمه صادقی زاده   مهران زنده بودی

ترجمه ی ادبی همواره در پی استنساخ میان زبانی آفرینشی ادبی است و در حقیقت ، پیوندی است میان دو زبان و فرهنگ ، دو ادبیات و دو نگرش متفاوت از دنیا. هر ترجمه ای نقدش را نیز می طلبد و نقد می تواند ترجمه را در آشکار سازی جنبه های نهانی اثر یاری رساند ؛ به دیگر سخن ، بیانگر نگرشی بدیع است. در نقد ترجمه ی تربیت احساسسات اثر گوستاو فلوبر از مهدی سحابی از متد سیکال بر پایه ی روش نمونه گیری استفاده شده است. سیکال به ارزیابی علمی و ساختاری ترجمه می پردازد و روش نمونه گیری ، گزینش نمونه هایی از متن مبدا و قیاس آن با متن مقصد می باشد. درنهایت درجه ی کیفی ترجمه تعیین گردیده است. شایان ذکر است که شرح زندگی نامه ی نویسنده و مترجم اثر همراه با ذکر آثارشان و نقل ترجمه های مترجم جزء لاینفک ترجمه و نقد آن می باشد.

نقد ترجمه ی مادام بواری اثر گوستاو فلوبر از محمد قاضی و سایرین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  محدثه حسینی نسب   مهران زنده بودی

ترجمه ی ادبی همواره در پی استنساخ میان زبانی آفرینشی ادبی است و در حقیقت ، پیوندی است میان دو زبان و فرهنگ ، دو ادبیات و دو نگرش متفاوت از دنیا. هر ترجمه ای نقدش را نیز می طلبد و نقد می تواند ترجمه را در آشکار سازی جنبه های نهانی اثر یاری رساند ؛ به دیگر سخن ، بیانگر نگرشی بدیع است. در نقد ترجمه ی مادام بواری اثر گوستاو فلوبر از محمد قاضی و رضا عقیلی از متد سیکال بر پایه ی روش نمونه گیری استفاده شده است. سیکال به ارزیابی علمی و ساختاری ترجمه می پردازد و روش نمونه گیری ، گزینش نمونه هایی از متن مبدا و قیاس آن با متن مقصد می باشد. درنهایت درجه ی کیفی ترجمه تعیین گردیده است. شایان ذکر است که شرح زندگی نامه ی نویسنده و مترجم اثر همراه با ذکر آثارشان و نقل ترجمه های مترجم جزء لاینفک ترجمه و نقد آن می باشد.

بررسی طنز در دو اثر از مولیر: تارتوف، زنان دانشمند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  فاطممه باقریان کاظم آبادی   مهران زنده بودی

مایه های کمیک در آثار مولیر بسیار متنوع ومتعددند. او از فنون ایجاد خنده در کمدی های نویسندگان هم عصر و ما قبل خویش بهره فراوان جسته است. با این حال وی با استفاده از این عناصر سنتی، اثری بدیع پدید می آورد. او حرکات، اطوار و شوخی های عامیانه را به کار می برد، ولی آنها را تلطیف کرده و در خدمت تحلیل شخصیتهایش قرار می دهد. داستان پردازی نیز در آثار او اهمیت خاصی دارد، ولی بر خلاف آن چه در کمدی های متأثر از سبک ایتالیایی مرسوم است، مولیر به وقایع شکلی محتمل و قابل باور می دهد و با استفاده از آن موقعیتهایی را فراهم می آورد تا شخصیتها هر چه بیشتر ویژگیهای خود را آشکار سازند. وی به جای شخصیتهای قالبی گذشته، مردمان زمانش را به روی صحنه می آورد و با بهره گیری از تمام ابزاری که کمدی سنتی در اختیارش قرار می دهد و نیز به لطف ذکاوت و تیزبینی خویش به بررسی پیچیدگی های روانی شخصیتها می پردازد. او کمدی را به خوبی به عنوان آیینه اجتماع به کار می برد و ازآن وسیله ای برای اصلاح رفتارهای مردمان زمانه اش می سازد. در نتیجه وی به کمدی جایگاه والایی بخشیده و آن را به مقامی ارتقا می دهد که تا آن زمان تنها به تراژدی اختصاص داشته است.

le théâtre existentialiste de sartre dans huis-clos et les mouches. تئاتر اگزیستانسیالیستی سارتر در: در بسته و مگس ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  محمود وحیدپور   افضل وثوقی

این تحقیق به بررسی تئاتر اگزیستانسالیستی سارتر و نشان دادن عقاید وی در دو نمایشنامه ی « در بسته » و « مگس ها» می پردازد. اگزیستانسیالیسم که بر تمام سیستم های عقل محور می تازد و انقلابی علیه خردگراهاست، در نیمه دوم قرن نوزدهم پدید آمد و « بنیانگذار » آن دین شناس پروتستانی به نام کیرکگارد است. علی رغم نگاه ابژکتیو و عام خردگراها، اگزیستانسیالیسم وجود عینی انسان را به صورت فردی، بدون تلاش در جهت ارائه تعریف انتزاعی از انسان، بررسی می کند. سارتر نظریه پرداز و معرف اصلی اگزیستانسیالیسم در فرانسه است. در پی جنگ جهانی دوم، روح مجروح وی مسئولیت نجات بشریت را بر دوشش انداخت تا همانند نمایش نامه ی مگس ها، انسان ها را به یافتن قدرت لایزالشان که تا حال فراموشش کرده بودند تشویق کند. همان قدرتی که ژوپیتر (این الهه معرف نازی هاست) هم یارای مقابله با آن را ندارد، وآن چیزی نیست جز آزادی. با تکیه بر این عقیده می گوید: « وجود، مقدم بر ماهیت است » : وجود بی علت پدید آمده است، در نتیجه ما از پیش تعریف شده نیستیم. انسان آزادانه و با انتخاب در وضعیت، خویش را می سازد. ولیکن برخی همان طور که در « در بسته » اتفاق می افتد، در حالی که در سوء نیت غوطه ورند، انتخاب نکردن را انتخاب می کنند، هرچند که پیامدش وحشتناک باشد: آن ها وضعیت شان را تغییر نمی دهند و همچون فرانسوی ها ی زمان اشغال نازی ها در جهنم در بسته باقی می مانند. در این تحقیق برآنیم تا ویژگی تئاترسارتر را ترسیم کنیم، که آن را می توان اینگونه خلاصه کرد: « تئاتر وضعیت ها». وی نوع ادبی نمایشی را به دلیل توانایی برانگیختن ضرورت انتخاب آزاد نزد تماشاچی ترجیح می دهد.

اسطوره ادیپ در ماشین جهنمی اثر ژان کوکتو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  سمیه دهقان سفیدسنگی   افضل وثوقی

ژان کوکتو ، نویسنده قرن بیستم فرانسه ، سهم بسیار چشمگیری در تحول تئاتر فرانسه داشت. وی اولین نویسنده ای بود که تئاتر یونان را به صورت نمایش های روز فرانسه تنظیم کرد و روی صحنه آورد و پس از او ژید، ژیرودو ،سارتر ،آنوی و دیگر نویسندگان هم به او تأسی جستند. شاهکار نمایش نامه های کوکتو،" دستگاه جهنمی" که یقیناً بهترین اقتباس او از تراژدی یونان است ، در سال 1932 روی صحنه رفت. کوکتو با تلخیص از تراژدی اودیپوس سوفوکل ، این نمایش نامه را در 4 پرده تنظیم کرد. در این رساله با نگاهی دقیق تر بر زندگی ژان کوکتو ، به دلیل اصلی رویکرد او به ادیپ پی می بریم و همچنین با بررسی اسطوره ادیپ در طول قرن های متمادی و مقایسه اثرکوکتو با دیگر آثار برگرفته از اسطوره ادیپ در می یابیم که این نویسنده حقیقتاً جنبه جدیدی از شخصیت اسطوره ادیپ را در اثر خود ارائه داده است.

la solitude de lhomme dans antigone , la sauvage, le voyageur sans bagage de jean anouilh
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  معصومه عشقی شرق   زهره ناصحی

ce memoire presente une etude du theme de la solitude de lhomme dans trois oeuvres noires de jean anouilh: antigone, la sauvage, le voyageur sans bagage. lobjectif est dexpliquer les approches de jean anouilh sur les conditions sociales de lhomme daujourdhui qui se revelent par le theme de la solitude. cette etude comprend cinq chapitres: le premier explique la solitude volontaire et egalement linadaptation de lhomme avec les conditions sociales. le deuxieme chapitre affirme lefficacite du temps qui produit la solitude. le sujet du troisieme chapitre presente la solitude individualiste et la difference qui existe entre cette sorte de solitude et legoisme. lespace social et familial et son effet composent le contenu du quatrieme chapitre; et ce qui esten rapport avec le cinquieme chapitre consiste a expliquer la solitude existentialiste de lhomme qui doit choisir son chemin solitairement.

انکار خوشبختی در میکرومگاس اثر ولتر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  آمنه کرمی   محمدرضا فارسیان

خوشبختی یکی از مفاهیمی ست که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. بسیاری از نویسندگان وجود خوشبختی را انکار کرده اند. ولتر یکی از نویسندگانی ست که به انکار خوشبختی در آثار خود به ویژه درمیکرومگاس پرداخته است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی انکار خوشبختی در میکرومگاس، سیر تحول فکری نویسنده را درباره ی مساله ی خوشبختی نشان دهد.بدین منظوردر ابتدا سه داستان شناخته شده ی ولتر: زدیگ، کاندید و انژنو بررسی شده اند. در ادامه به مطالعه ی میکرومگاس به عنوان تصدیقی بر انکار خوشبختی پرداخته شده است

نظریه دوبروسکی درباره اتوفیکسیون : "تخیل" در خدمت "حقیقت" در اتوبیوگرافی ؟
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  الهام توانا   زهره ناصحی

مسأله ای که دنیای ادبیات معاصر فرانسه در حوزه ی اتوفیکسیون با آن مواجه است، ریشه در دو مورد دارد: از سویی منتقدان در ارائه ی تعریف واحدی از این مفهوم به نقطه ی اشتراک نمی رسند و از دیگر سو در آثار نویسندگان فعال در این زمینه هم مشابهت و یکسانی به چشم نمی خورد. به عنوان مثال، در حالی که سرژ دوبروسکی (serge doubrovsky) بر لزوم پرداختن به واقعیت در اثر تأکید می کند، نویسندگان دیگری همچون ونسان کولونا (vincent colonna) و ژرار ژنت gérard genette))، وجود عنصر تخیل )فیکسیون( را در اتوفیکسیون ضروری می دانند. بنابراین، مشکل به جایگاه تخیل در اتوفیکسیون برمی گردد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به بررسی نقش تخیل در آثار دوبروسکی بپردازیم و تلاش خواهیم کرد پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا تخیل، نویسنده را از مفهوم حقیقت دور می سازد یا بر عکس به تحکیم جایگاه این مفهوم در اثر کمک می کند.

بررسی رمان کار یا همان شهر آفتاب امیل زولا از خلال نظریات مارکسیسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده ادبیات 1392
  مونا توانا   محمدرضا فارسیان

از آنجایی که فصول مشترک میان ادبیات و فلسفه به میزان وسعت هر کدام است، بدون تردید از یکدیگر تاثیرات فراوانی گرفته اند.کارل مارکس از جمله اندیشمندانی است که تفکراتش بر بسیاری از علوم انسانی قرن بیستم سایه افکند. در این میان ادبیات بی بهره نبوده و بویژه دنیای نقد ادبی با ورود اندیشه های مارکس و صرفا مکتب مارکسیسم دچار تحولاتی شگرف شده است. در جوامعی که نظام سرمایه داری در آن حکمفرماست، طبیعتا گروهی بورژا نامیده خواهند شد و گروهی دیگر پرولتریا. گروه اول همواره قشر برتر است که تمامی ابزار قدرت را در دست دارد در حالیکه گروه دوم طبقه کارگر هستند که فاقد این ابزارند. دراینصورت وجود استثمار و ظلم در آن جامعه ناگزیر خواهد بود که یک سر این رشته همین سرمایه داران و نمود قدرت شان است و طرف دیگر این رشته پرولتریا یا همان طبقه کارگر خواهد بود و انواع ظلمی که به ایشان میرود از قبیل نابرابری طبقاتی، بی عدالتی اجتماعی و نیز انواع استثمار همچون اقتصادی،فرهنگی، خانوادگی و حتی مذهبی. این روند همزمان با انقلاب صنعتی شروع شده و تا به امروز به نسبت تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تغییر کرده است. البته باید متذکر شد که این روال غالبا به ضرر قشر ستمدیده کارگر بوده است و باعث هرچه ضعیف تر شدن این قشر و هرچه متمول تر و قوی تر شدن سرمایه داران شده است. در دنیای ادبیات نیز با توجه به موارد مذکور نوع خاصی از آثار بوجود آمده است که به اسم ادبیات کارگری شهرت یافته اند.نمونه های زیادی از این تجارب در آثار مختلف ادبی به تصویر کشیده میشودند. از آن میان آثار نویسندگانی چون امیل زولا بسیار حائز اهمیت هستند نه از آن جهت که او خود تفکرات و گرایشات سوسیالیست-مارکسیستی داشته است بلکه حتی بر عالم سیاست نیز دستی داشته است.

l`etude du theme du bonheur dans le rouge et le noir de stendhal et la sauvage de jean anouilh -بررسی موضوع خوشبختی در سرخ و سیاه استاندال و دختر وحشی ژان آنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  الهه حقیقی باوفا   مهران زنده بودی

چکیده رساله/پایان نامه : نظر به اینکه هدف پایان نامه بررسی تم خوشبختی در دو اثر ادبی است .ابتدا در بخش اول سعی شده است به تعریفی از خوشبختی در حالت کلی بپردازیم ولی با بررسی و مطالعات متوجه شدیم نه تنها یک تعریف کلی نمیتوانیم از خوشبختی ارائه دهیم بلکه تعریف خوشبختی به تعداد انسانهای روی زمین متنوع است و خوشبختی یک چیز خاص و دست نیافتنی نیست .در واقع خوشبختی یک احساس درونی است و انسان باید خودش برای به دست اوردنش تلاش کند وبا عوامل مختلف بدبختی بجنگد,بیشک انسان با ارداه و تلاش به خوشبختی مد نظرش میرسد.سپس با توجه به اینکه میخواستیم خوشبختی را در آثار ادبی بررسی کنیم,به بررسی موضوع خوشبختی در ادبیات فرانسه و در نزد چند نویسنده معروف فرانسه در سه قرن اخیر یعنی قرن هیجده,نوزده و بیست پرداختیم.در بخش دوم ابتداخوشبختی را در زندگی و افکارو اثار استاندال بررسی کردیم.سپس با استفاده از این اطلاعات ومطالعه شرایط سیاسی و اجتماعی,تم های اصلی رمان و شخصیت های مهم, تم خوشبختی را در سرخ وسیاه بررسی کردیم وبه عوامل موثر در خوشبختی سورل قهرمان داستان پی بردیم . در بخش سوم نظر به اینکه اطلاعات چندانی در مورد زندگی شخصی و افکار آنوی وجود ندارد, ما سعی کردیم به مطالعه آثار آنوی بپردازیم , تا از این طریق به نظرات او در مورد خوشبختی پی ببریم.در نهایت تم خوشبختی را با مطالعه تم های اصلی وشخصیت های مهم ,در نمایشنامه دختر وحشی بررسی کردیم .و در نهایت چه در ترز جه در سورل هر دو ضمن تایید نقش مهم عوامل خارجی در خوشبختی آنها , در نهایت احساس خوشبختی را در بدترین شرایط بیرونی و از درون خویش تجربه کردن.

بررسی مفهوم دیگری در اثر دربسته سارتر و مهمان سیمون دوبوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فرشته فکورمعنوی   مریم شیبانیان

dans ce mémoire, nous avons concentré notre étude sur la notion d’altérité telle que sartre et beauvoir la définissent à travers leurs essais et plus spécialement dans l’invitée et huis clos. etant donné le rapport étroit qui existe entre les notions existentialistes, la connaissance préliminaire de leur définition, bien que concise, s’est avérée nécessaire avant d’entrer dans notre analyse. c’est ce qu’on a tenté de faire dans les prolégomènes. après cette introduction théorique, nous avons pensé qu’il était indispensable de vérifier dans le premier chapitre, l’importance de la présence de l’autrui dans la vie des deux philosophes et leur réaction par rapport à une conscience étrangère. cette étude, bien que brève, nous a révélé les réactions diverses de sartre et de beauvoir à l’égard de cette notion. en effet, l’enfant unique de la famille, les rapports de sartre aux autres étaient très limités et sa première expérience était cauchemardesque. la scène vécue par sartre lui apprend la menace du regard de l’autrui. il apprend à quel point, la présence d’un autre peut réduire sa subjectivité car l’homme est toujours jugé sous ce regard. contrairement à sartre, beauvoir connaît des rapports variés. dans ces rapports, elle joue de temps en temps le rôle de dominante ou dominée. ces relations lui apprennent le sens de la réciprocité et l’entente dont elle parlera ensuite dans ses essais sous le nom de l’authenticité et des rapports authentiques. malgré leur vécu différent, l’agrégation de la philosophie joue un rôle important pour les unir. tous les deux trouvent la doctrine existentialiste apte à leur démarche. sartre est surnommé le pape de l’existentialisme en france pour le système de pensée qu’il définit à travers l’etre et le néant et simone de beauvoir, partageant ses idées, devient le « témoin privilégié de l’existentialisme aux côtés de sartre. » l’étude approfondie du rapport intellectuel de ces deux philosophes illustre de plus en plus la réciprocité qui règne dans leur rapport. l’harmonie intellectuelle, apparente surtout au début de leur relation, n’a pourtant pas empêché simone de beauvoir d’avoir ses prises de position personnelles. dans la deuxième partie, nous avons démontré comment la question de la honte, développée à travers l’etre et le néant, confère un aspect pessimiste à la conception sartrienne de l’altérité. ensuite, la mise en parallèle des théories de sartre et de beauvoir évoquées dans l’etre et le néant, l’existentialisme est un humanisme et pour une morale de l’ambigüité nous a révélé l’importance de l’éthique dans la pensée de simone de beauvoir. nous avons déduit que chez beauvoir la « liberté » est moins absolue que chez sartre et que la relation entre consciences n’aboutit pas nécessairement chez elle à l’impasse. une vérification brève du concept de « situation », analysé plutôt à travers le deuxième sexe, nous a montré que celui-ci est plus concret chez beauvoir. dans l’ensemble, la philosophie de beauvoir paraît ainsi moins idéaliste et moins pessimiste. grâce à la démarche choisie, nous avons réussi à éclaircir, autant que ce mémoire nous permettait, le rôle joué par beauvoir dans l’élaboration des notions clés de l’existentialisme-en particulier celle de l’altérite- aussi bien que dans le développement de sa version française. ainsi, nous avons vu comment beauvoir apporte une solution au paradoxe de la notion de « liberté en situation », établie par sartre. en effet, là où celui-ci condamne l’homme sans secours dans un conflit perpétuel avec autrui, beauvoir met l’accent sur l’interdépendance des consciences menant à ce qu’elle appelle « la liberté authentique ». ainsi, la conception individualiste de la liberté développée par sartre le long de l’etre et le néant se modifie au profit d’une liberté relative et sociale dont parle beauvoir. dans cette perspective, le modèle maître/esclave n’est plus pertinent, car on ne peut pas se vouloir libre en voulant la servitude des autres. l’analyse des théories de ces deux philosophes nous a préparé à pouvoir étudier l’altérité dans huis clos et l’invitée. ainsi, dans la troisième partie, nous avons essayé de comparer ces derniers à travers les thèmes communs abordés. cette étude nous a aidés à mieux connaître la conception de chaque philosophe en ce qui concerne la notion d’autrui. la comparaison détaillée du dénouement de ces deux ouvrages nous a amenés à découvrir les divergences qui existent entre les prises de position philosophiques de leurs auteurs. tout au long du roman, beauvoir instaure entre ses personnages, un rapport fondé sur le conflit. ainsi, deux consciences sont dressées l’une contre l’autre. bien évidemment, cela rappelle à l’esprit la thèse développée dans l’etre et le néant. mais à la différence de jean-paul sartre, beauvoir n’abandonne pas ses protagonistes dans l’impasse de ce conflit. en fait, en cela consiste la différence majeure entre ces deux philosophes. alors que dans la scène présentée dans huis clos, sartre laisse ses personnages sans secours face à la menace d’une conscience ennemie, beauvoir donne à son personnage la possibilité de surmonter la conscience étrangère et de se débarrasser de l’autrui. bien que la fin choisie par beauvoir soit brutale et violente, nous pouvons prétendre qu’à cet égard, celle-ci offre une conception plus modérée des rapports entre les consciences. en effet, la fin imaginée par beauvoir prend un aspect moins tragique par rapport à l’enfer eternel du trio dans lequel sartre s’obstine à enfermer ses personnages.

بررسی تطبیقی مفهوم پوچی و تنهایی در محاکمه فرانتس کافکا و بیگانه آلبر کامو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1394
  محمد هاشمی زاده   مهران زنده بودی

با پیشرفت علم و تکنولوژی و تجربه نمودن دو جنگ جهانی و همچنین کمرنگ شدن نقش مذهب و ایمان، انسان قرن بیستم خود را تنها و زندگی اش را پوچ و بیهوده یافت و همواره در پی راهی بود تا خود را از این پوچی و تنهایی برهاند. فرانتس کافکا و آلبر کامو دو تن از نویسندگان بنام و بزرگ قرن بیست بودند که در آثارشان به این مفاهیم پرداختند. این تحقیق یه بررسی دو مفهوم پوچی و تنهایی در کتاب محاکمه کافکا و بیگانه کامو پرداخته است. هر دو شخصیت این دو کتاب – مورسو و جوزف کا – شخصیتهایی تنها می باشند و لیکن از نقطه نظر پوچی، دیدگاههایی متفاوت دارند. مورسو شخصیت اصلی کتاب بیگانه در برابر پوچی زندگی خود آگاهانه طغیان می کند وسعی در لذت بردن از زندگی اش را دارد در حالیکه جوزف کا در کتاب محاکمه خود را گرفتار دراین پوچی می بیند و در نهایت رنج تسلیم آن می شود.