نام پژوهشگر: عبدالغنی ایروانی زاده
زهرا اشرفی نوش آبادی رضا سلیمانزاده نجفی
همانگونه که می دانیم در علم نحو دو مکتب متقابل پدید آمد. یکی مکتب بصری که بر قیاس اهتمام می ورزید و در این راه از استعمال رایج عرب کمک می گرفت. سرآمد نحویان این مکتب خلیل بن احمد – پایه گذار علم نحو– و سیبویه است، و مکتب دیگر مکتب کوفه بود که به اصول شنیداری توجه زیادی داشت، و آن را با وجود آن که نادر وکمیاب بود بر قیاس ترجیح می داد. از مشهورترین نحویان این گروه می توان به کسائی و فرّاء اشاره نمود. و فراء (متوفی سال 207 ه) از بزرگان نحو در مکتب کوفه به شمار می رود، و از مهمترین کتابهای وی، می توان به کتاب «معانی القرآن» اشاره نمود که با توانایی و ید طولانی که در شناخت لغت و صرف و نحو و ادبیات و بلاغت داشته توانسته است مطالب اعرابی بسیار مفید و نکته های ارزنده ای را در این کتاب بگنجاند. و از آنجا که فراء وجوه اعرابی را در حین تفسیر قرآن کریم ذکر نموده، لذا محور اصلی این موضوع استخراج نظریه های نحوی او از کتاب «معانی القرآن» و مقایسه آن با آراء سائر نحویان همچون سیبویه (متوفی سال 180 ه) وکسائی (متوفی سال 156 ه) است. برای پژوهشگران استخراج این وجوه مجموعه کاملی از اعراب قرآن به شمار می آید، که شامل مقایسه نظریه های نحوی فراء با آراء نحویان دیگر است، اضافه بر این که این تحقیق می تواند منجر به کشف آراء نحوی جدید و همچنین کشف بعضی اصطلاحات خاص فراء در علم نحو شود. ضمناً این تحقیق این امکان را برای محققین فراهم می آورد که بدون نیاز به مراجعه به کتاب «معانی القرآن» فراء از نظریه های نحوی او مطلع شوند.
داود نجاتی عبدالغنی ایروانی زاده
این پایان نامه به استخراج صورت های قرآنی و مضامین آنها در نهج البلاغه می پردازد، و آنها را بر اساس مواضیع بلاغی اقتباس، تضمین، تلمیح و استشهاد بررسی می کند. به علت پرورش یافتن امام علی (ع) در خانه وحی و نبوت، و مشاهده ی نزول آیات قرآنی، و گردآوری و تنظیم قرآن توسط ایشان، و بعد از این پیوند و همراهی بین ایشان و قرآن، طبیعی است که مفاهیم و اصول قرآن کریم در افکار و مفاهیم و عقائد حضرت منعکس گردد، و امام (ع) ترجمان و پژواک قرآن برای امت اسلامی گردد. پیامبر اکرم (ص) آیات الهی را در قلب امام ریخت به صورتیکه گفته می شود علی همان قرآن ناطقی است که آیات الهی قرآن صامت را شرح و تفسیر می دهد، و از اینجاست که در حقیقت نهج البلاغه تفسیر و توضیح قرآن کریم است. همانا پژوهش در قرآن کریم و نهج البلاغه از جنبه های مختلفشان، پژوهشی مفید و در عین حال ضرورتی اسلامی و شدید است، چرا که این دو - قرآن و نهج البلاغه- مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی نزد همه مسلمانان، و در طول قرن هاست. هر آینه در این پژوهش کوشیده ایم تا اندازه و چگونگی تأثیر پذیری امام علی (ع) در نامه های نهج البلاغه از قرآن را آشکار سازیم، و همچنین از اهدافی که امام را بر آن داشته است تا از آیات قرآنی در نامه هایش به صورت اقتباس و تضمین و استشهاد و تلمیح استفاده نماید، پرده بر داریم. این مهم با کمک تفسیر های قرآنی و شرح های مشهوری که در زمینه نهج البلاغه تألیف شده است؛ به انجام رسیده است.
حسین ایمانیان عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده: ادبیات افزون بر اینکه غذای روح است، و خیال را به پرواز در می آورد، گاه در بردارنده واقعیت های جامعه ای است که شاعر در آن زندگی می کند. ادبای عرب در طول دوران های مختلف، بسیاری از اخبار و حوادث و ویژگی های جامعه اسلامی را به تصویر کشیده اند، از جمله آن ها همدانی در مقاماتش و جاحظ در الحیوان و البخلاء و أبو الفرج اصفهانی در کتاب پر ارج الاغانی و البته ابن رومی از میان اشعارش می باشند. ابن رومی شاعر عرب زبان قرن سوم هجری که بیشتر عمرش را در بغداد به سر برد، افزون بر انواع کلاسیکی رایج در شعر عربی مانند مدح و هجا و فخر و رثا و غزل و دیگر فنونی که قریحه نادر او در بر گرفته است، به زندگی و جامعه اطرافش با هر چه در آن است از خوشی ها و رنج ها و شادی ها و اندوه ها می پردازد، و از مردم و راه های کسب روزی، از عادت ها و پوشش و گویش آنها، و از طبیعت و زن و موسیقی سخن می گوید. از این رو ابن رومی از بارزترین شاعران شعبی در ادبیات عرب به شمار می آید، زیرا درون مایه های شعری اش را از مشاهدات عادی و روزمره در خیابان و بازار و میان طبقات عامه مانند نانوا و بار بر و دریوزه گر گرفته است؛ بنابر این او شاعر مردم است نه شاعر قصرها و پادشاهان؛ و معروف است که ادبیات هر چه از کاخ ها و امیران دور تر، و به کوخ ها و مردم عادی و زندگی شان نزدیک تر باشد، راستین و واقعی تر جلوه می کند. شعر ابن رومی افزون بر ترسیم نشانه های تمدن اسلامی و جامعه بغدادیِ قرن سوم و نیز بیان حالات و باور های نیکوی مردم، بیشتر تصویرگر جنبه های منفی جامعه و آینه ای است نا امید که بلاها و زشتی ها و نابسامانی ها و درد های دوران در آن بازتاب داده می شود. نگارنده در دو فصل آغازین پایان نامه، نگاهی گذرا بر زندگی شاعر و مهم ترین ویژگی های شعری او، و نیز اوضاع فرهنگی و علمی و اجتماعی و اقتصادی جامعه بغدادی قرن سوم می اندازد. فصل سوم به مظاهر گونه گونی از زندگی روزمره مردم بغداد مانند بر پایی جشن ها، و حرفه ها، و سرگرمی ها، و باورهای مردمی و... اختصاص دارد. در فصل چهارم به برخی مسائل ادبی و نقدی که از اشعار ابن رومی برداشت می شود اشاره می کند. فصل پنجم نگاهی جامعه شناسی و مردم شناسی به مدایح ابن رومی دارد، تا از این رهگذر برخی ویژگی ها و اخلاق و آرزو های مردم قرن سوم را بیان دارد. فصل ششم به بررسی زندگی بی پرده و دور از پاکی مردم جامعه بغدادی می پردازد. و در بخش پایانی به ویژگی های جامعه شاعر از میان نکوهش ها یا هجویات وی اشاره می کند. نگارنده در پایان نامه حاضر با آوردن نمونه هایی از کتابهای تاریخی و مقایسه اش با آنچه ابن رومی گفته، تلاش در اثبات درستی یا نادرستی گفته های شاعر و مطابقت یا عدم مطابقت آن با واقعیت دارد. در این پژوهش قصد ما تأمل در متن شعری از لحاظ فنونی که شاعر در سرودن اشعارش از آنها یاری جسته، مانند استعاره و تشبیه و دیگر آرایه های ادبی، و یا موسیقی شعر او مانند قافیه و عروض، و هر آنچه با روساخت شعر پیوند دارد، نیست؛ بلکه خواسته ی نخست و انجام ما بررسی مضامین اشعار ابن رومی از نگاه جامعه شناسی و مردم شناسی جدید می باشد. تا از این راه به تصویری نسبتا واضح از وضعیت جامعه بغدادی و اسلامی قرن سوم، و نیز به نحوه نگرش مثبت یا منفی ابن رومی نسبت به جامعه دست یابیم. همان گونه که به بررسی و تحلیل عوامل تاثیرگذار در نوع نگاه شاعر به محیط اطراف خود می پردازیم. کلید واژگان: ابن رومی، جامعه عباسی، نقد اجتماعی، جامعه شناسی ادبیات، مدح، هجو.
فائزه پسندی جعفر دلشاد
یتناول هذا البحث شخصیهَ الشاعر الأصفهانی، فضلاً عن دراسه نماذج شعریه له، إیضاحاً لقیمه أشعاره من الناحیه الفنیه و إتجاهه العفیف فی معالجه هذا الجانب الشعری المتمیز. أبوبکر محمد بن داود الأصفهانی، المعروف بالظاهری (297-255 هـ.ق /910-869 م)، عاش فی العصر العباسی الثانی. کان من أکابر علماء عصره و فقهائهم و أذکیائهم لعلوه فی رتبه الادب، و تصرفه فی اللغه و تفننه فیها و قدرته علی القضاء و الافتاء، و اشتغاله فی الحدیث و تمکّنه من المناظره مع الأدباء و الشعراء، و هو فی سن مبکر. یکاد القدامی یجمعون علی هذه الخصال منهم إبن خلکان، الصفدی، الذهبی، المسعودی، الخطیب البغدادی کما نعته إبن الرومی بـ«فقیه العراق». لقد صنّف إبن داود کتباً فی التشریع و الفقه، لکن شهرته ذاعت بتصنیفه کتاب «الزهره» و الذی یعتبر من أهم مولفاته و کذا من أهم مصادر تاریخ شعر الحب العاطفی فی ذلک العصر. کثر فی هذا العصر، الغزل العفیف العذری جنباً الی الغزل الإباحی المکشوف؛ و قد ظلّ حیّاً مع وجود الشعراء الذین إرتفعوا عن الحس المادی و عاشوا فی حبّهم معیشه طاهرهً نقیهً، علی نحو ما هو معروف عن محمد بن داود الأصبهانی. إنّ شعره، یمثل إنعطافاً واضحاً فی تیار الشعر العربی، لأنّه وضع غرضاً شعریاً متمیزاً و کان حافظاً لأسالیب الشعر الموروثه، کما تأثّر بالحضاره العربیه الحدیثه. إنّ هذا البحث سیظل مفتوحاً أمام کل باحث لیضیف إلیه ما یجده من أشعار لهذا الشاعر، و ما یعثر علیه من أخباره الشعریه، لتستکمل شخصیته بکل جوانبها، و ستتّضح صوره البحث بکل أبعادها.
علی محمدرضایی عبدالغنی ایروانی زاده
اگر از هر زاویه به قرآن کریم نگاه شود در آن ظرافتها و ویژگیهایی دیده میشود که در اوج فصاحت و بلاغت است و انسان را وادار میکند به فوق بشری بودن آن اعتراف کند. در طول تاریخ، قرآن پژوهان در پاسخ به این سوال که، «قرآن از چه نظر معجزه است؟» این کتاب آسمانی را از جنبههای گوناگون مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. خداوند متعال یکی از علتهای اعجاز آمیز بودن قرآن را به خاطر تاثیری که بر مخاطب میگذارد معرفی میکند. آیا این تأثیر قرآن کریم به خاطر بلاغت آن است؟ آیا به سبب اسلوب خاص آن است؟ آیا به خاطر معنا و محتوای آن است؟ و یا به علت اخبار غیبی آن است؟ یا به خاطر همه آنها؟ تناسب و هماهنگی بین کلمات و جملهها، لفظ و معنا از اصول زیبایی کلام است، این تناسبها و هماهنگیها به شکل کامل در قرآن کریم وجود دارد؛ بکارگیری این قاعده در سوگندهای قرآن کریم در اوج خود نمایان میشود بطوری که با کلام بشری تفاوتهای چشمگیری دارد. با تأمل در سوگندهای قرآن کریم از یک سو بین مقسمبههایی که در پی هم آمدهاند تناسب و هماهنگی میبینیم، و از سویی دیگر بین مقسَمبهها ومقسَمعلیهها رابطه و هماهنگی وجود دارد، و از جهتی دیگر بین محور و محتوای سوره و سوگند موجود در آن سوره رابطه و هماهنگی وجود دارد. این نوشتار بطور فشرده با رویکرد معجزه بودن قرآن کریم، ابتدا به بیان و بررسی نکات بلاغی این هماهنگیها و تناسبها در سوگندهای قرآن کریم میپردازد و سپس به بیان نظرات قرآن پژوهان درباره هدف و کارکردهای سوگندهای قرآن کریم میپردازد.
نسرین سادات عاملی عبدالغنی ایروانی زاده
نوشته پیش رو با عنوان "مقایسه حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)" در قرآن با محور قرار دادن آیه 68 سوره مبارکه آل عمران و بررسی جنبه های معنوی ـ الهی آن دو پیامبر، در پی اثبات آن است که پیامبر گرامی اسلام و کسانی که با جان و دل و با معرفتی کامل دعوت پیامبر را پذیرفته اند نزدیکترین افراد به ابراهیم (علیه السلام) می باشند و سخن آن دسته از افرادی که خود را به جهت نسب به او نزدیکتر می دانند ادعایی بیش نیست بلکه ملاک نزدیک بودن به شخص، پیوند روحی و مکتبی و هم خوانی عقیده که استوارترین پیوندهاست می باشد. تحقیق حاضر شامل مقدمه و چهار فصل است: در فصل اول دورنمایی از موضوع تحقیق، تحت عنوان کلیات، اهداف تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیات و روش تحقیق، و در نهایت واژه شناسی آمده است. فصل دوم که اختصاص به بررسی دعاها و نیایش های دو پیامبر اسوه در قرآن دارد، شامل دو بخش می باشد که در ابتدا جهت ورود به بحث، در زمینه لغوی و معنوی دعا توضیحی مختصر داده شده است. در بخش اول این فصل، با عنوان «ابراهیم (علیه السلام ) آموزگار دعا» به بررسی یکی از بارزترین جلوه های زندگی ابراهیم (علیه السلام) یعنی دعاهای قرآنی آن حضرت که از طلب امنیت و آبادانی شروع و به طلب غفران و آمرزش الهی ختم می گردد پرداخته و در بخش دوم با عنوان «پیامبرگرامی اسلام الگوی عینی دعا» به دعاهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن توجه و پاره ای نکات نغز و ارزشمند و حکمت از خلال ادعیه آن بزرگوار برداشت شده است. فصل سوم با عنوان «محمد(صلی الله علیه و آله) و ابراهیم (علیه السلام): اسوه، امام و مظهر تام صفات الهی» می باشد. در این فصل سعی شده عنوان انتخابی تا حدی گویای مطالب مطرح شده در فصل باشد. این فصل شامل سه بخش است: در بخش اول به مقام الگویی آن دو بزرگوار و به روش الگوگزینی در قرآن توجه شده و در بخش دوم مقام امامت به عنوان یکی از وجوه مشترک شخصیتی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و در بخش سوم عناوین و سرانجام اوصاف مشترک همچنین تمایزات روحی و خلقی این دو پیامبر بزرگ بررسی گردیده است. در فصل آخر که فصل نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارها می باشد سعی بر آن است که علاوه بر پاسخگویی به سوالات و قبول فرضیه های طرح شده در تحقیق، به منظور کاربردی کردن هر چه بیشتر مطالب گرآوری شده، راهکارها و پیشنهادهایی را برای مراکز، ارگانها و سازمان های فرهنگی مربوطه ارائه دهیم.
محمد علی تقوایی سید رضا نجفی
بما أنّ فی رثاءِالحسین(ع) تأثیراتٍ للتطوّر الروحی و الصّمود أمامَ الظالمینَ فَقُمتُ بهذه الدراسه فی شرحِ تخمیس السید حسین الطباطبائی(1221-1306ق) لمراثی جدّه بحرالعلوم (1155-1212ق)، عدد أبیات هذه الدراسه 150 بیتًا (60مخمّسًا) قائمه علی شرح المفردات باللغه االعربیه راکزه علی القواعد الصرفیه و ترجمتها إلی اللّغتَینِ العربیّه و الفارسیّه و قدطُرِحت أیضًا بعض المباحث النحویه و البلاغیه، مضمون هذه الأشعار رثاءُ الإمام حسین(ع) و اهل البیت، تمتّعَ الشاعربالقرآن و الأحادیث بینما تأثر العلامه بمحتشم الکاشانی. حَذا سید حسین الطباطبائی حذوَ جدّه فی التّخمیس، نرَی حبّ الحسین(ع) قد استحکمَ فی قلبهما فتوثّر الأشعارفی النّفوس تأثیرًا بالغًا. النّتائج الحاصله من البحثِ نافعه مِن جهات شتَّی، الأوّل: تبیین النّکات الصّرفیه ، النحویّه و البلاغیّه، الثانی: ترجمه الأبیات إلی اللّغتَینِ العربیّه و الفارسیّه والثالث: استخراج الآیات و الأحادیث المرتبطه بتخمیس المراثی.نتائج البحث: بماأنّ السید حسین الطباطبائی أنشد تخمیس مراثی جدّه بحرالعلوم یمکن أن نقارنَ مراثی بحرالعلوم و تخمیسها من جهات شتّی: استعمال المفردات القرآنیّه: کما نعلم استعمل العلامه بحرالعلوم کالسید حسین الطباطبائی المفردات القرآنیّه فی مراثیه امّا فی مجال الأسلوب فتمتّعَ العلامه من الأسلوب القرآنی: «لاتقدر العینُ حقَّ القَدرِ مِن صَبَب».فلانری هذا الأسلوب فی تخمیس السید حسین الطباطبائی. الإشاره إلی الأحادیث و الزیارات: نری مدَی اهتمام العلامه بالأحادیث و الزیارات:«سفن النجاه» و«ناغاه»، الکلمه الاولی إشاره إلی حدیثٍ و الکلمه الثانیه إشاره إلی عباره من زیاره الجامعه الکبیره، أما السید حسین الطباطبائی ناظم التخمیس فَراغبٌ إلی استعمال المفردات القرآنیه دون الزیارات. المبالغه الشعریه: من حیثُ المبالغه الشعریه استعملها السید حسین الطباطبائی أکثر من العلامه بحرالعلوم مثل هذا الشطر: «غَدا برَغم المعالی الدینُ منطَمِسًا».
سید حسن فاتحی نصر الله شاملی
اهدافی که این پایان نامه به دنبال تحقق آن ها بوده بدین شرح است: 1- بررسی ادیان موجود در دوره جاهلی به منظور شناخت منابع و سرچشمه های اندیشه دینی در شعر جاهلی 2- استخراج مصادیق ونمونه های اندیشه دینی در شعر جاهلی و تحلیل و دسته بندی آن ها 3- بررسی میزان عمق اندیشه دینی در نزد شعرای دوره جاهلی و تناقص آن با عملکرد آن ها 4- بررسی وجوه تشابه اندیشه دینی دوره جاهلی با اندیشه دینی اسلامی و مطالعه رابطه آن دو اهالی شبه جزیره عربستان با ادیان توحیدی پیش از اسلام نظیر دین حنیفی، زردشتی، صابئی، یهودی و مسیحی هر چند به طور محدود وجزئی آشنایی داشته اند، از این رو طبیعی است که اندیشه دینی توحیدی در شعر آنان بازتاب هایی دست کم در برخی جنبه ها داشته باشد. اندیشه دینی در شعر دوره جاهلی در قالب عناوین متعدد ومتنوعی پدیدار می گردد، از جمله: خداوند و صفات او نظیر: علم، قدرت، عدل، جاودانگی و... همچنین افکار و عقاید دیگر مانند: قضا وقدر، مرگ، بعث و حشر، محاسبه روز جزا، روح، توکّل، برادری دینی، کراهت و بیزاری از خونریزی، داستان های دینی، شعائر مذهبی، اماکن مقدسه، ماه های حرام و آداب و رسوم حج همانند : احرام، تلبیه، طواف و قربانی.... مهمترین نتایجی که این پایان نامه به آن دست یافته از این قرار است: 1-منابع و سرچشمه های اندیشه دینی در شعر دوره جاهلی متعدد و گوناگون است، از دین حنیفی گرفته تا زردشتی و صابئی و یهودی و مسیحی و از منظری دیگر می توان گفت این سرچشمه ها در حقیقت یکی است و آن عبارت است از همان رسالت آسمانی که هر از گاهی بر عهده پیامبری نهاده شده است. 2-به کارگیری برخی از واژه های دینی در شعر جاهلی ضرورتاً به معنای ایمان و یا درک حقایق مشخص و معین دینی، به همان شیوه ای که ادیان آسمانی مدنظر دارند، نیست؛ بلکه ممکن است این واژه ها، بر اثر مرور زمان و به مقتضای شرایط خاص زندگی جاهلی، صبغه دینیشان رنگ باخته و رنگ و بوی اجتماعی به خود گرفته وداخل در آداب و سنن مرسوم مردم دوره جاهلی شده باشند. 3-ما همواره میان سخن وعمل شعرای دوره جاهلی توافق و سازگاری مشاهده نمی کنیم؛ بلکه، تناقض هایی در عقاید و رفتارشان می یابیم، به گونه ای که گاه سخن آنان از حنجره فراتر نمی رود. این امر گذشته از شرایط سخت و دشوار زندگی در عصر جاهلی می تواند به خاطر کاهش نفوذ دین در میان مردم، و گردن نهادن به عادت ها و سنت های جاهلی، و دور شدن از حقیقت و جوهر ادیان توحیدی باشد. 4-در اندیشه دینی دوره جاهلی شباهت هایی با اندیشه دینی اسلامی می یابیم، بی آن که دارای کمال و پختگی اندیشه اسلامی و پیراستگی آن باشد، این امر به خاطر ادعای تاثیرگذاری اندیشه دینی پیش از اسلام بر اندیشه اسلامی و یا بالعکس نیست؛ بلکه، به خاطر آن است که سرچشمه اندیشه دینی در حقیقت یکی است و آن همان رسالت واحد آسمانی است که زنجیره آن به وسیله اسلام تکمیل شده است. همچنین اندیشه دینی از فطرت پاک الهی در نهاد انسان سرچشمه می گیرد؛ بنابراین، اگر انسان با فطرت پاک خود برخی از حقایق ایمانی را دریابد، این امر به همان فطرت پاکی که خداوند در نهاد وی به ودیعت نهاده ارتباط پیدا می کند.
فاطمه اشراقی نصراله شاملی
تحقیق حاضر، شرح 108 بیت از شواهد شعری به کار رفته درمعجم الفاظ قرآن کریم راغب اصفهانی از ریشه «أب» تا «حظر» است که نکات صرفی ونحوی را به صورت مختصر بیان می دارد هم چنان که به بیان علت استشهاد به این ابیات می پردازد ودر کنار آن به سراینده ابیات اشاره می کند هم چنین ابیات ناقص را به صورت کامل ذکر می کند. مولف برای روشن ساختن معانی ایات، شعرهای دوران جاهلی واموی وعباسی استشهاد جسته اما به شرح آن نپرداخته ومفردات لغوی ونکات صرفی ونحوی را بیان نداشته، از این رو روشن ساختن مشکلات صرفی ونحوی ولغوی این ابیات برای فهم هرچه بیشتر این ابیات، ضروری به نظر می رسد. نتائج حاصل از دو جهت برای پژوهشگران سودمند است: اول آن که نکات صرفی ونحوی ولغوی ابیات توضیح داده می شود. ودوم ابیات به زبان عربی شرح داده شده واسناد مربوط به سراینده هر بیت تا حد امکان ذکر شده است وابیاتی ناقصی که در معجم آمده بعد از جستجوهای فراوان در کتب مختلف به صورت کامل ذکر گردیده است . واژه های کلیدی: معجم، شواهد شعری، راغب اصفهانی، معجم الفاظ قرآن کریم.
عبدالحسین افشار سید علی میرلوحی
این پایان نامه به استخراج صورت های قرآنی ومضامین آنها در نهج البلاغه اهتمام می ورزد وآنها را بر اساس موضوعات بلاغی اقتباس، تضمین، تلمیح، استشهاد و احیانا صنایع لفظی و معنوی دیگر بررسی می کند. . به علت پرورش یافتن امام علی (ع) در خانه وحی ونبوت ومشاهده نزول آیات قرآنی وگردآوری وتنظیم قرآن (توسط ایشان)، وبعد از این پیوند و همراهی بین امام علی (ع) وقرآن طبیعی است که مفاهیم واصول قرآن در افکار ومفاهیم وعقائد امام علی (ع) منعکس گردد وامیر المومنین علی علیه السلام ترجمان وپژواک قرآن برای امت اسلامی گردد. فرستاده (خدا) (ص) آیات الهی را در قلب پیامبر ریخت به صورتیکه گفته می شود علی علی السلام قرآن ناطقی است که کلمات الهی در قرآن صامت را شرح وتفسیر می دهد از اینجاست که در حقیقت نهج البلاغه تفسیر وتوضیح قرآن کریم است. همانا پژوهش در قرآن کریم و نهج البلاغه از جنبه های مختلفشان پژوهشی مفید ودر عین حال ضرورتی اسلامی وشدید است و ایندو قرآن و نهج البلاغه مهم ترین منبع فرهنگ اسلامی نزد همه مسلمانان ودر طول قرن هاست. از طریق بررسی این پژوهش محتوی و مضمون خطبه های نهج البلاغه را می فهمیم و این پژوهش اندازه وچگونگی تأثیرپذیری امام علی (ع) از قرآن را برایمان مشخص می کند، با کمک تفسیر های قرآنی وشرح های مشهوری که در زمینه نهج البلاغه تألیف شده است و همچنین از اهدافی که امام را برآن داشته است تا از آیات قرآنی در خطبه هایش به صورت اقتباس وتضمین واستشهاد وتلمیح استفاده نماید، پرده برمی دارد.
مهرناز سطوت عبدالغنی ایروانی زاده
سپاس و ستایش شایسته ی خداوند جهانیان است و درود و سلام باد بر پیامبر خاتم محمد مصطفی (ص) و بر خاندان پاک او. قرآن کریم کتابی آسمانی، از ناحیه خدای ابدی، به واسطه ی فرشته وحی، بر پیامبری امی فرود آمد، تا ظلمات جهل و خرافه را از روی عقول و فطرت کنار زند و به جای آن نور رخشان سرمدی بتاباند. قرآن چشمه ای زلال و همیشه زاینده است، که در بستر تاریخ، جاری و ساری است. دلی پاک می خواهد و اندیشه ای سالم تا با سرشت خداگونه اش همیشه میهمان این خان الهی باشد. قرآن در میان قوم عرب اما برای همه ی جهان و جهانیان نازل شده است. برای هدایت است و در خود گنج های نهان دارد. مفسری واقعی می خواهد تا لعل و در گرانبهایش را کشف کند. قرآن تا به امروز از جهت؛ واژه، معنا، ساختار، موسیقی، محتوی و ... بسیاری را مجذوب ساخته است از میان انسانها، خاورشناسان گروهی هستند که با هدفها و انگیزه های مختلفی به سراغ قرآن رفته و پژوهشهایی انجام داده اند. این نوشته سعی دارد این پژوهشها را معرفی، دسته بندی تحلیل و بررسی کند. و شامل، مقدمه، درآمد و هشت فصل است. در حقیقت آنچه پیش رو دارید ترجمه ی کتاب؛ المستشرقون و الدراسات القرآنیه نوشته ی استاد دکتر محمد حسین علی الصغیر است که از عربی به فارسی برگردانده شده است و به عنوان پایان نامه ی مقطع کارشناسای ارشد، رشته علوم قرآن می باشد. نویسنده ی کتاب؛ استاد، پژوهشگر و نگارنده ای توانا بوده و کتابهایی فراوان نوشته است. در این کتاب نیز با استفاده از منابع گوناگون مطالب مفید و جالبی ارائه کرده است. مترجم ناکار آزموده نیز تلاش کرده، آن را در حد توان و بضاعت اندک خویش از عربی به فارسی برگرداند. این ترجمه نه ترجمه ای آزاد است و نه آنچنان است که مطلبی از قلم بیفتد. بلکه سعی شده است معنای جملات ترجمه شده و حفظ امانت بشود. فقط فصل هشتم کتاب را به صورت جدول تنظیم کرده است و در نظر داشتم فهرست آیات و اعلام را به ترجمه بیفزایم و تحقیقی بر مطالب کتاب انجام دهم ولی مجالی بر آن نیافتم. در این ترجمه از فرهنگنامه هایی چون: الرّائد- جامع نوین- قاموس عصری- اصطلاحات روزمره عربی به فارسی، و ... استفاده شده است. ترجمه ی آیه ها از آیه الله ناصر مکارم شیرازی است. هدف از انتخاب ترجمه ی کتاب برای پایان نامه؛ کسب تجربه و مهارت در ترجمه بود چرا که همیشه در پژوهشها و مطالعات خود با منابع عربی برخورد می کردم و در استفاده ی از آنها ناتوان بودم. امّا دلیل ترجمه ی این کتاب؛ آگاهی یافتن از نثر معاصر عربی و بهره مندی از قلم استادی توانا همچون دکتر صغیر و سبب دیگر آشنایی با عملکرد خاورشناسان در رابطه با اسلام قرآن بود.
مهدی عابدی جزینی عبدالغنی ایروانی زاده
إنّ علم الاجتماع یدرس المجتمع ککلّ فی ثباته وتغیّره ویدرس الإنسان من خلال علاقته بالمجتمع أی إنه أکثر شمولاً من کلّ العلوم الانسانیه الأخری ولیس معنی ذلک أنّ دراسه کلّ العلوم تعادل دراسه علم الاجتماع، لأنّ الواقع الإنسانی لیس مجرّد جمع بسیط لأجزائه. إنّ اهتمام علم الاجتماع الأساسی ینصبّ علی البناء الإجتماعی(social structure)ککلّ وما یحویه هذا البناء من مکوّنات وما یحدث بینها من علاقات وتناقضات وما یطرأ علی هذا البناء نفسه. علم الاجتماع هو علم دراسه الإنسان والمجتمع دراسه علمیه تعتمد علی المنهج العلمی وما یقتضیه هذا المنهج من أسس وقواعد وأسالیب فی البحث. وأبوحیّان التوحیدی قد تحدّث عن کلّ الطبقات الاجتماعیه وأبرز طریقه عیشها وأخلاقها وعلاقاتها بعضها ببعض، لذلک نجد موقفه من خصائص الحیاه الاجتماعیه أوضح وأکثر صراحه من مواقف غیره من الکُتّاب؛ أبرزت مواقفه مدی تفاعله مع أحداث المجتمع من ناحیه ودلّت علی رویته الإصلاحیه ومقوّماتها من ناحیه أخری. وقد اعتمدنا فی تحدید خصائص الحیاه الاجتماعیه علی استقراء النصّ والتألیف بین مختلف مظاهر الحیاه الاجتماعیه للوصول إلی نتیجه واضحه عن المجتمع وتحدید مواقف المولّف منها. إنّ کینونه أیّ نصّ من النّصوص الأدبیه فی جوهرها تمثّل واقع المجتمع أو نفسیّه المبدع وإنّ قیمه النصّ فیما ینشئه للمتلقّی من أفق جمالی یتنوّع من متلقٍّ إلی آخر وفق أنساق معارفه اللغویه و الفلسفیه ورواه للحیاه. وقد رأینا أن نرجع فی هذا العمل إلی نصّ قدیم هو«الإمتاع و الموانسه» لأبی حیّان التوحیدی نروم من النظر فیه استخلاص خصائص المجتمع الذی صوّره وتحدید رویه المولّف له. دأبُ أبی حیّان فی هذا الکتاب (الإمتاع والموانسه) هو أنّ ابن سعدان کان یسأله وأبوحیّان یُجیبه و أحیاناً یطرح علیه السوال ویمهله إلی الغد لیجیب أو یمهله إلی أجل غیر معلوم، حتی یقرأ ویسأل و یباحث غیره، ثمّ یُجیب شفهیّاً أوکتابهً. إنّ الکتاب یتفّق مع بقیه المراجع بصوره عامّه فی إبراز الخصائص العامّه فی ذلک العصر، أمّا الاختلافات الموجوده بین الإمتاع والموانسه وبین غیره من الکتب، فإنّما هی اختلافات جزئیه تخصّ دقّه بعض المعلومات أو وضوح بعض الصّور ولذا فإنّنا نقرّ بوجود قیمه وثائقیه عامّه للکتاب رغم النقائص التی بیّناها. الکلمات الرئیسیه: أبوحیّان التوحیدی، المجتمع، ابن سعدان، الحیاه الفکریه، الخصائص السیاسیه، العیّارون.
حسن محمدی سردار اصلانی
چکیده : این پایان نامه به ترجمه کتاب « دموع الامیر و قصص أخری » اثر نجیب الکیلانی، نویسنده ی مصری، می پردازد. این کتاب شامل یک مقدمه و سیزده داستان کوتاه است.این اثر به ارزش های دینی و تاریخی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این اثر، بدون تعصب به بررسی برخی رویدادهای تاریخی اسلامی پرداخته است. برای آشنا کردن هر چه بیشتر جامعه ایرانی با تفکرات و اندیشه های این نویسنده، کسب تجربه ی عملی در راستای رشته ی تحصیلی و آشناکردن خواننده با بخشی از نکات ترجمه از زبان عربی، در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد اقدام به ترجمه آن شده است. در این ترجمه سعی شده که از روش تلفیقی یعنی ترجمه تحت اللفظی و ترجمه دقیق و روان استفاده شود، بدین صورت که با توجه به کل مفردات متن و با رعایت ساختار زبان مقصد و استفاده از فرهنگ های لغت عربی، ترجمه ای روان و قابل درک ارائه شود . با رعایت امانت در ترجمه،به هنجار های دینی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی نیز توجه خاصی شده است .
قاسم هادیان عبدالغنی ایروانی زاده
دکتر نجیب کیلانی یکی ازنویسندگان وشعرای توانمند مصری است که صاحب آثارمتعددی درزمینه های رمان ،داستان کوتاه ،تحقیقات ادبی،شعر ونمایشنامه است .عنوان یکی ازمجموعه داستان های وی العالم الضیق وقصص اخری(دنیای تنگ وچندداستان دیگر)می باشد که دراین پایان نامه به ترجمه آن پرداخته شده است این کتاب شامل 11داستان کوتاه می باشد که البته یکی ازاین داستان ها 6قسمتی ودر60صفحه می باشد ونمی توان ان راداستان کوتاه به حجساب آورد .وی با جملاتی ساده وروان امازیبا ودل نشین وبا محتوایی واقع گرایانه غمها ومشکلات جامعه خویش را بازگو می کند وبه مسائلی ازقبیل عدالت ،آزادی ،رفاه وغیره که مستضعفین موجود دروطن نویسنده به خاطر نبود یاکمبود آنها متحمل رنجهای فراوان شده اند می پردازد دراین ترجمه تاحدامکان سعی شده که بارعایت ساختارزبان مقصد ودرضمن درنظرگرفتن اصل امانتداری به زبان مبدا ترجمه ای روان وقابل فهم ارائه گردد.
لیلا جمشیدی عبدالغنی ایروانی زاده
لقد عنی الباحثون و النقاد بالهجاء کفن من فنون الأدب الرفیعه، غیر أنهم اهتموا بجوانبه اللغویه و تطوره الأدبیه کغرض شعری، دون الاهتمام بالتذوق الفنی و التلقی التصویری الذی یعبّر عن عاطفه الشاعر و انفعالاته و خلجات قلبه أکثر من الأغراض الشعریه الأخری، و یصوّر الحیاه الفردیه و الاجتماعیه تصویرا صادقا بلغه سهله قریبه من الفهم. ولکن هذا لا یعنی أنه لم یُهتم بالجوانب الأخری فی الهجاء، بل هناک بعض الکتب التی قامت بدراسته شکلا و مضمونا، و إن تناولت أکثر هذه الکتب المیزات الکلاسیکیه للهجاء فی العصور المختلفه دون القیام بدراسه میزته الساخره التی تجذب جمهور الناس الذین لا یعنیهم من الهجاء إلا السخریه البارعه المسلیه، و تحلیل دوره التنویری فی رفع وعیهم الفردی و الاجتماعی والسیاسی و إسهامه فی الإنذار المبکر و النقد البناء. بینما نجد فی هجاء العصر العباسی – و هو عصر الازدهار الأدبی – لونا تصویریا ساخرا یکاد یختلف اختلافا تاما عن صوره الکلاسیکیه و معانیه المرذوله و یطلب دراسه واعیه مستقله؛ حیث یشتمل علی کثیر من عناصر فن الکاریکاتور أو الرسم الساخر، و یکون قادرا علی استبطان دوافع الشاعر و مشاعره بشکل مهذب و لطیف، و یستهدف التعبیر و التعلیق علی الآراء و الأفکار و الأحداث فی شتی المجالات بطریقه ساخره یعمد فیها الشاعر إلی نقد الواقع بشیء من الطرافه و المبالغه. فقد أخذ هذا اللون من الهجاء مکانه فی الأدب العباسی و فرض نفسه کبدیل أصیل لما نعرفه الیوم بفن الکاریکاتور أو الرسم الساخر و لهذا استوجب الرغبه فی اختیار تسمیته بالهجاء الکاریکاتوری. أما الشاعر الکاریکاتوری العباسی فهو فنان یتمیز بحده الذکاء و موهبه خارقه فی التصویر و نقل الوقائع و الأحداث فی قوالب هزلیه ساخره، و یتجه بهجائه الکاریکاتوری وجهات جدیده تبعا لتعدد أنواع الهجاء و دوافعه و أغراضه، فجاء هجاوه هذا مشبعا بنفسیته، أو صدی لشکواه من عدم التکافو الاجتماعی و العداله الاجتماعیه فی عصره المختل المقاییس، أو نعیه الفساد السیاسی و مدی اغتصاب الخلفاء و موظفیهم للسلطه و عجزهم عن التمرس بها و الإضطلاع بمهامها. ففی هذه الأطروحه (الهجاء الکاریکاتوری فی شعر أعلام شعراء العصر العباسی مثل: بشار، دعبل، أبی نواس، إبن الرومی، المتنبی) نحاول أولا أن نتطرق إلی تعریف الهجاء، مقوماته، نشأته و تطوره من البدایه حتی العصر العباسی بقدر ما کانت له صله بصلب الموضوع و تأثیر فی تکوین الهجاء الکاریکاتوری و مقوماته فی العصر العباسی. ثم نتناول فی الفصول القادمه تعریف الهجاء الکاریکاتوری و صلته بالکاریکاتور و دراسه العناصر المشترکه بینهما، کالمضمون بأنواعه المختلفه من الشخصیه و الاجتماعیه و السیاسیه، و الموضوع بمجالاته المتعدده، ثمّ السخریه و طریقه عرضها فی هذا اللون من الهجاء، و المبالغه کجوهر العمل الکاریکاتوری، و الالتزام کمحور أساسی فی الهجاء الکاریکاتوری لوقوف الشاعر إلی جانب قضیه إنسانیه أو ثقافیه أو اجتماعیه أو سیاسیه، و الأسلوب التعبیری فی هذا اللون من الهجاء فی ضم اللغه و الصوره. فنقوم بتحلیل هذه العناصر من خلال دراسه أهاجی بعض الشعراء العباسیین کبشار بن برد، أبی نواس، و دعبل بن علی الخزاعی، و ابن الرومی، و المتنبی، الذین یمتاز هجاوهم بهذه المیزه الفنیه، و تمنح أهاجیهم المجال فی فهم و إدراک هذه العناصر الکاریکاتوریه و دورها فی تکوین الهجاء الکاریکاتوری، وتکوّن الأرضیه المنبسطه لدراسه هذا اللون من الهجاء و تطوره و تحلیله فی المجالات المختلفه، وتعطینا إمکانیه مقارنه منهجیه سلیمه فی هذه العناصر المشترکه بین الهجاء الکاریکاتوری و بین الکاریکاتور، و یساعدنا علی البحث فی المعلومات المرتبطه به و بشعرائه. و یظهر من خلال هذا البحث أنّ الهجاء الکاریکاتوری بنیه متکامله الشکل و المحتوی، تتألف من العناصر التی تکون بیّنه واضحه علی المشابهه الکبیره بین هذا اللون من الهجاء و بین الکاریکاتور، کما أنّ تنسیق الصوره و بنائها و طرق تکوینها و کیفیه ترکیب عناصرها و صیاغتها فی الهجاء الکاریکاتوری و ربطها بنفسیه شعرائه شاهد علی عبقریه الشعراء العباسیین و أصاله فنانیتهم؛ إذ لم یألوا جهدا فی استثمار کل ما یمیز أسلوبهم الکاریکاتوری عن الأسالیب الشعریه من الانسیاق الفنی و التقنیات الخلاقه فی الفن التشکیلی الکاریکاتوری و اعتمادهم علیها للتخلص من المألوف و مجاوزه الأنماط السائده فی التعبیر الذی قد تعوّدت علیها بقیه الشعراء.
سیده ریحانه میرلوحی فلاورجانی سید رضا سلیمان زاده نجفی
این پایان نامه که روش تحقیق درآن مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی میباشد طباق و مقابله را در علم بلاغت عربی از آغاز شکل گرفتن تا کنون مورد بحث قرار داده،و مشتمل بر یک مقدمه ودوفصل ونتائج به شرح زیر است: پیشینه تحقیق، اهداف تحقیق ، روش تحقیق، سوالات تحقیق، اهمیت وکاربرد آن میباشد. فصل اول اختصاص به طباق دارد وموضوعات زیر را مورد بررسی قرار داده است: 1. معنای طباق در لغت و در اصطلاح و بیان ارتباط و مناسبت معنای لغوی واصطلاحی. 2.استخراج نمونه هایی از آن بیش از شکل گرفتن علم بلاغت ، در شعر عصر جاهلی ونظم و نثر عصر اسلامی واموی3.عصر شکل گرفتن علم بلاغت ودر نتیجه فن طباق ومقابله وآن مشتمل بر سه عصر است: الف.عصر عباسی ب.عصرانحطاط ج.عصر نهضت تا کنون. عصر عباسی بر اساس قرن تقسیم گردیده و دانشمندان بلاغت هرقرن که راجع به طباق تحقیق واظهار نظر نموده اند، درذیل آن قرار گرفته، وبه همین روش بررسی طباق در عصر انحطاط ونهضت تا عصر حاضر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در خلال این بررسیها به این نتیجه رسیدیم که طباق توسط برخی دانشمندان بلاغت میان مباحث علم بدیع قرار گرفته است، و با ادله وبرهان چنان که در متن پایان نامه آمده است ثابت گردید که مقام بلاغی طباق بالاتر از آن است که جزء محسنات بدیعی قرار داده شود و جایگاه ومحل شایسته آن درعلم بیان است وپیشنهاد داده شده که به علم بیان منتقل شده وجزء آن محسوب گردد، که این امر موجب توجه بیشتر علمای بلاغت به آن می گردد ودر نتیجه، این فن در امر نقد وتحلیل متون بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. فصل دوم اختصاص به مقابله دارد ودر آغاز معنای لغوی و اصطلاحی و رابطه آن با فن طباق بیان شده است، سبس نمونه هایی ازآن در عصر جاهلی و اسلامی و اموی یعنی پیش از بیدایش علم بلاغت آورده شده است و بعد از آن همچون فصل طباق به سه عصر عباسی، انحطاط، و نهضت تا معاصر تقسیم گردیده است. اما مهم ترین نتیجه این فصل همانند نتیجه طباق عبارت است از پیشنهاد تغییر محل استقرار مقابله از مباحث علم بدیع به مباحث علم بیان که با دلائل مربوط در جای خویش مطرح شده است، که این امر چنان که در بیان اهم نتائج طباق اندکی پیش بیان شد- توجه بیشتر علمای بلاغت را نسبت به این فن در پی دارد و در نتیجه در امر نقد وتحلیل متون بیشتر قابل استفاده است. البته برخی اساتید انتقال طباق ومقابله ازعلم بدیع به علم بیان را غلط می دانند به دلیل اینکه علم بیان را مستلزم مجاز دانسته و در این دو فن مجازی وجود ندارد.
جمال طالبی قره قشلاقی عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده پژوهش زیر با عنوان "بررسی هجو سیاسی در شعر شعرای شیعه در دوره عباسی اول با محوریت دعبل خزاعی، سید حمیری ودیک الجن" به بررسی هجو سیاسی در شعر شیعه در محدوده زمانی دهه سوم قرن دوم تا دهه سوم قرن سوم پرداخته است. شعرای مذکور از پیشگامان هجو سیاسی در دوره عباسی اول به شمار می آیند. این پژوهش روی چهار محور اساسی زیر تاکید دارد: 1ـ جمع آوری اشعار مرتبط با هجو سیاسی از دیوانهای این سه شاعر. 2ـ نقد وتحلیل وارزیابی اشعار این شعراء. 3ـ استخراج مضامین مشترک ومتفاوت موجود در آن. 4ـ بررسی صور فنّی وتبیین آن در شعر شعرای مورد نظر. بعد از استخراج اشعار مرتبط با هجو سیاسی از دواوین این سه شاعر، با استفاده از شیوه توصیفی ـ تحلیلی، اشعار مورد نظر مورد نقد وتحلیل وبررسی قرار گرفته وسبک های به کار رفته در هجو آنان مورد ارزیابی واقع شد. با نگاه به آثار وتألیفاتی که به بررسی ادبیات شیعه تا سده سوم پرداخته است، این نکته به چشم می خورد که صاحبان آن پژوهش ها علاوه بر شیعه ستیزی وبه سخریه گرفتن بسیاری از عقائد شیعه، نقش ادبیات شیعه را کم رنگ نشان داده وآن را صرفاً به مدح ورثای أهل بیت (ع) محدود کرده اند، واین ما را واداشت تا هجو سیاسی ونقد اجتماعی را که مبارزه با حکومت های ظلم وجور است به عنوان موضوع پژوهش خویش برگزینیم. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر این حقیقت است که دعبل خزاعی در نقد خلفا و وزرراء وسایر کارگزاران دستگاه عباسی، و نیز نقد اوضاع سیاسی زبان تندی داشته ودر این راه از هیچ کس ابایی نداشته است.او در قریب به اتفاق اشعار هجو آمیز خود قالب طنز را برگزیده که همراه با سخریه است. سید حمیری دیگر شاعر شیعه مورد بررسی در این پژوهش، بیشتر روی مسأله غدیر تمرکز داشته است به طوری که بیش از 90 درصد اشعار مرتبط با هجو سیاسی روی این محور دور می زند.سبک حاکم بر اشعار هجو آمیز این شاعر تا حدودی به احتجاج نزدیک است، سبکی که پیشتر کمیت اسدی خالق آن بود. دیک الجن سومین شاعری است که شعر سیاسی او با صبغه هجو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.شاید شاعر گمنام بهترین لقب برای او باشد که دشمنان شیعه تلاش زیادی برای متهم کردن او به میگساری و بی دینی از خود نشان داده اند.او نیز همپای دعبل و سید حمیری به نقد حکومت های پیشین وحکومت زمان خود یعنی عباسیان پرداخته است و می توانیم بگوییم تعریض یا در لفافه سخن گفتن صبغه غالب در شعر هجوی وی بوده است. از نطر مضمون این نتیجه حاصل شد که شعرای مورد پژوهش گرچه در دوره عباسی زندگی می کردند ولی پرداختن به مسأله خلافت بعد از پیامبر، حادثه کربلا وجه مشترک این شعرا بوده است.در کنار این وجه مشترک، هجو امویان و عباسیان و نیز احزاب سیاسی در اشعارشان به کثرت نمایان است.
کبری سلیمیان ریزی نصرالله شاملی
إنّ للزهد جذرا ثقافیّا دینیّا واسعا بین الشعوب، وکلّ یفسّره بشکل خاصّ یتناسب وثقافتهم واعتقادهم، وهو من مفاهیم أساسیّه یجب التدقیق فیها، لأنّ کیفیّه فهمها توثّر مباشره فی حیاه الإنسان الفردیّه والاجتماعیّه. الزهد فی الثقافه الإسلامیّه یعنی عدم التعلّق، وعدم الحبّ والعبودیّه للدنیا وظواهرها المادیّه، ولا یخالف هذا التعریف الجهد واکتساب المال من الطریق المشروع واستعماله لرفع حوائج الفرد والمجتمع ومساعده الآخرین. إنّ نهج البلاغه من أکبر المصادر الإسلامیّه العلمیّه الّتی تتضمّن کلام الإمام علیّ علیه السلام وآرائه فی المجال الدینیّ، والسیاسیّ، والاجتماعیّ والاقتصادیّ. من الموضوعات الّتی نراها کثیرا فی نهج البلاغه موضوع الزهد، وقد أکّده الإمام علیه السلام دائما ببیان أضرار حبّ الحیاه المادیّه ومذمّه عبودیّه الدنیا. من معالم الزهد فی کلمات الإمام علیه السلام ترک عبودیّه الدنیا، والقناعه، وذکر الموت، والآخره، وتقصیر الآمال الطویله، والتقوی، والشکر لله علی نعمه، والصبر والجهاد، وهذه المعالم ترتبط بالزهد مباشره. إنّ نهج البلاغه قد جمعه الشریف الرضیّ العالم، والمفکّر والشاعر البارز فی القرن الرابع الهجری، وبدراسه دیوان الشریف الرضیّ نعرف معالمه الّتی تشابه الزهد ومظاهره فی نهج البلاغه. تدرس هذه الرساله بصوره وصفیّه ـ تحلیلیّه موضوع الزهد وأبعاده فی نهج البلاغه ودیوان الشریف الرضیّ وتبیّن کیفیّه تأثّر الشاعر بکلام الإمام علیه السلام فی موضوع الزهد.
زهرا باقری ورزنه عبدالغنی ایروانی زاده
لقد کثرت الحروب فی العصر العباسی وشملت الداخل والخارج، وهذا ممّا جعل بعض الشعراء یصفون هذه الحروب فی أشعارهم؛ وهذه الرساله تناولت شعر الحرب عند شاعرین بارزین فی القرن الثالث الهجری والقرن الرابع الهجری هما أبو تمام الطائی الذی شارک فی الحروب بشعره وأبوفراس الحمدانی الذی شارک فیها بکلّ کیانه، فتهدف هذه الرساله إلی أن تبین قدره الشاعرین علی خلق الصور، وکیفیه تصویر الحرب فی أشعارهما، وتبین التغییرات التی واجهها وصف الحرب مع مضیّ قرن من زمن أبی تمام إلی زمن أبی فراس. واعتمدت هذه الرساله علی المنهج الوصفی ـ التحلیلی، وانحصرت فی سته فصول: الفصل الأول: مقدّمات عامّه، والفصل الثانی: شعرالحرب فی العصور الأربعه(من الجاهلی إلی نهایه العباسی)، والفصل الثالث: وصف الحروب فی أشعار أبی تمام وأبی فراس الحمدانی، والفصل الرابع: الصور الشعریه فی الأشعار الحربیه للشاعرین، والفصل الخامس: الحرب والأغراض الشعریه المختلفه، والفصل السادس: إحصاء لمفردات الحرب وما یتصل بها عند الشاعرین. من أهمّ النتائج التی حصلنا علیها خلال هذه الدراسه ما یلی: إنّ القصائد التی یصور فیها أبو تمام حروب العرب مع الروم هی فی الأصل من قصائده المدحیه لذلک یستهلّها بالمقدّمه الغزلیه أو بالمقدمه الطّللیه، ولا بدّ أن تکون الصور التی یرسمها للقواد ممّا یرضیهم لذلک استطاع أن یوفّی القوّاد حقّهم، هولاء الّذین أغفل التاریخ ذکرهم، من مثل: أبی سعید الثّغری،ویکثر من الطباق والجناس فی قصائده التی ینظمها لوصف الحروب الخارجیه، لیبیّن المفارقات العظیمه التی توجد بین العرب وأعدائهم، ونری فی مدائحه التی نظمها لوصف المعارک لونا جدیدا من ألوان الفن وهو القصص. أمّا أبوفراس فقد تحرّر من قید المدح التکسبی فی قصائده الحربیه، فیطرق الموضوع بسرعه دون اتّکاء علی المقدّمات، وهذه القصائد فی الأصل من قصائده الفخریه أولا والمدحیه ثانیا؛ أمّا الشاعران فاعتمد فنّهما علی الواقع والحقیقه مع أنّهما استخدما صورا رائعه لرسم لوحات حربیه ولوّنا هذه الصور بألوان جمیله وتعتبر قصائدهما من الوثائق الهامّه للتاریخ والشعر. الکلمات الدلیلیه: شعر الحرب، أبو تمام، أبو فراس الحمدانی، الوصف، الصور الشعریه.
حسین قایمی اصل نصرالله شاملی
با کنکاش خاستگاه مفهوم بینامتنیت در نقد غربی در می یابیم که این اصطلاح ریشه در تئوری های زبانی غربی مانند دیدگاههای سوسور، فرمالیسم های روسی، منطق گفتگویی باختین درباره رابطه گفتمان خویشتن با گفتمان دیگری، دعوت به گشودگی متن در مکتب نشانه شناسی دارد که منجر به ظهور مفهوم بینامتنی به دست ژولیا کریستیفا شد. کریستیفا بینامتنیت را تأثیرپذیری متون از همدیگر به وسیله تداخل میان گفتارهای متعدد میدانست ولی درپایان از این اصطلاح عقب نشینی کرد و اصطلاح «انتقال» را برگزید. پژوهشگران غربی از نظریه بینامتنی کریستیفا استقبال نمودند واین مفهوم چنان گستردگی یافت که همه فنون انسانی ازجمله نقاشی، سینما، موسیقی وغیره را در برگرفت. اصطلاح بینامتنی از غرب به نقد عربی معاصر راه یافت وگروهی از منتقدین عرب بدان اهتمام ورزیده و کوشیدند که بین این نظریه و نقد قدیم عربی پیوند معناداری برقرار نمایند؛ درحالیکه بینامتنیت با همه معانی مرسوم خود در نقد غربی مطابقت چندانی با مفاهیم نقد کهن عربی ندارد. برداشت نادرست منتقدین معاصر عرب از نظریه بینامتنیت، باعث پیدایش اشکالات متعددی در پژوهش های بینامتنی معاصر عربی شده است. به مصداق تطبیق عملی از مفهوم بینامتنیت برای بررسی ساز وکارهای بینامتنی در گفتمان شعری جاهلی به ویژه اشعار عدی بن زید العبادی، این پژوهش از روش های نقدی متعددی بهره جسته است. از آن جمله؛ روش تاریخی برای تبیین نقش محیط پیرامون شاعر در مفاهیم شعری، روش تحلیلی- توصیفی به منظور کشف بینامتنی های مختلف شعری می باشد. در نتیجه این پژوهش نشان می دهد که گفتمان شعری عدی بن زید العبادی بر یک خط معنایی واحد جریان نیافته است؛ بلکه بنابر ساز و کارهای بینامتنی، منابع مختلفی در ساختار اشعار وی تبلور یافته، بطوریکه درمی یابیم این اشعار از منابع مختلفی مانند تاریخ، افسانه، دین، شعر قدیم، ومیراث تمدنی عرب سرچشمه می گیرد. به عنوان مثال میراث دینی دارای بینامتنی های قوی و پررنگی در قصائد عدی بن زید العبادی است، هرچند حکایت از دینداری به معنای عمیق و اطاعت کامل از فرامین آن ندارد؛ چرا که این گفتمان شعری گاهی با افسانه هایی مانند بدبینی از پرنده کلاغ یا تصویر غول در اذهان عرب جاهلی در می آمیزد. موضوعات و انواع بینامتنی در گفتمان شعری عدی بن زید العبادی متفاوت است؛ مثلا بینامتنی با شعر عربی قدیم یکی از ساز وکارهایی شاعر برای باروری اشعارش بوده و گاهی از بینامتنی تاریخی برای تقویت معانی شعری خود وبیان سیه روزی که به دست دشمنانش بدان دچار شد بهره می جوید. وگاهی بینامتنی وی به بیان آداب ورسوم تمدّن قدیم عرب جاهلی می پردازد. همچنین در اشعار وی بینامتنی های روشنی از تمدّن ساسانی وجود دارد که نتیجه تاثیرپذیری شاعر از محیط فرهنگی پیرامون خود بوده است. بنابرآنچه گذشت اشعار عدی بن زید العبادی از بُعد بینامتنی قابل توجه می باشند که گستردگی علم وآگاهی شاعر نقش برجسته ای در ساختار این بینامتنی ها داشته است.
احمد نهیرات عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
فریبا حسینی عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
حسن جعفری نسب اشکذری جعفر دلشاد
چکیده ندارد.
علی اکبری عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
حسینعلی محمدی فرد عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
بتول کاوه دستجردی علی میرلوحی
چکیده ندارد.
علی اصغر روان شاد عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
رقیه احمدی محمدرضا ابن الرسول
چکیده ندارد.
علی مرتضوی محمد خاقانی
چکیده ندارد.
عدنان اشکوری عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.
زهرا کریمی زارچی عبدالغنی ایروانی زاده
چکیده ندارد.