نام پژوهشگر: اصغر مکارم
مهدی اسدی اصغر مکارم
چکیده: سکته قلبی از شایع ترین علل مرگ و میر در سراسر دنیا می باشد و باعث ایجاد اثرات منفی بر وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی افراد می گردد. اجرای برنامه توانبخشی قلبی در بیمارستان باعث دستیابی به بهترین شرایط جسمی، روحی، روانی و اجتماعی ممکن در بیمار می گردد. بنابراین هدف این تحقیق بررسی تأثیر برنامه توانبخشی قلبی مبتنی بر بیمارستان بر روی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سکته قلبی بیمارستان بقیه ا.... در سال 1389 بود. روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی 50 بیمار مبتلا به سکته قلبی بر اساس شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش برای گروه مداخله به صورت پشت سر هم و برای گروه کنترل به صورت تصادفی جور شده با اعضای گروه آزمایش(بر اساس سن، جنس و سطح تحصیلات) انجام گرفت . اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک، کیفیت زندگی مک نیو و مصاحبه جمع آوری گردید. گروه مداخله طی 20 جلسه تحت آموزش نظری و عملی برنامه توانبخشی قلبی در بیمارستان مشتمل برتمرینات ورزشی، آشنایی با سکته قلبی، عوارض و درمان آن، عوامل خطر زای بیماری و کنترل آنها قرار گرفت. . برای بیماران گروه کنترل نیز مداخله ای صورت نگرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی نرمال یا غیر نرمال بودن توزیع نمرات از آزمون کالموگراف اسمیرنوف استفاده شد. جهت بررسی همگنی نمرات بیماران در متغیرهای جورشده از آزمون کای دو استفاده شد. همچنین جهت بررسی تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل آزمون تی زوجی و تی مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده افزایش کیفیت زندگی بیماران گروه مداخله پس از انجام توانبخشی قلبی در بیمارستان می باشد. می توان تفاوت میانگین قبل و بعد کیفیت زندگی در ابعاد جسمی(p=0/00)، روحی روانی(p=0/00)، اجتماعی(p=0/00) و کل(p=0/00) در گروه مداخله را به اجرای برنامه توانبخشی قلبی مبتنی بر بیمارستان نسبت داد. نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که برنامه توانبخشی قلبی مبتنی بر بیمارستان بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سکته قلبی موثر است. کلید واژه ها: توانبخشی مبتنی بر بیمارستان/ کیفیت زندگی/ انفارکتوس میوکارد
مهدیه جعفری اصغر مکارم
چکیده مقدمه: سکته مغزی سومین علت مرگ و میر، دومین دلیل ناتوانی و از چالشهای بسیار مهم در زندگی است که منجر به ایجاد استرس واختلال در جنبه های مختلف زندگی فرد می شود، برای کاستن وتعدیل این چالشها و همچنین مقابله موثر با این پدیده سازگاری امری ضروری است و به عبارتی نتایج بعدی بیماری و سازگاری بستگی به فرد و متغیرهایی از قبیل شدت ضایعه، نقش خانواده و استراتژیهای مقابله ای خانوادگی و شخصی و منابع مالی و عوامل تسهیل کننده و موانع پیش روی فرد خواهد داشت، هدف از انجام این تحقیق تعیین وضعیت سازگاری وموانع و عوامل تسهیل کننده موثر بر آن در زندگی بیماران سکته مغزی بوده است. روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است و جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهرستان کرمان بودند، نمونه گیری به روش تمام شمار و با توجه به معیارهای ورودی انجام شد، مجموعاً 83 بیمار واجد شرایط وارد تحقیق شدند و داده ها به وسیله پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فلکمن و لازاروس و پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی موانع و عوامل تسهیل کننده (پس از تعیین روایی و پایایی) و ابزار سنجش سکته مغزی مرکز ملی سلامت جمع آوری گردید و سپس داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس، تی- تست و ضریب همبستگی پیرسون) توسط نرم افزار spss(ver16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های آماری این پژوهش نشان می دهد که بیشترین میانگین برای استراتژی های طلب حمایت اجتماعی، ارزیابی مجدد و حل مسأله برنامه ریزی شده و کمترین میانگین برای استراتژی خود کنترلی و گریز و اجتناب حاصل شده است، بیماران بیشترین مشکلات را به ترتیب در حیطه های سیاستها و عوامل محیطی، حیط? جسمی، حیط? اقتصادی احساس کردند و حمایت اجتماعی و اعتقادات معنوی را به عنوان تسهیل کننده معرفی کردند، بین استراتژیهای سازگاری و موانع و عوامل تسهیل کننده با ویژگیهای دموگرافیک و مدت زمان بیماری و شدت بیماری با توجه به سطح معنی داری (0.05p <) ارتباط معنی داری مشاهده شد، بین مشکلات جسمی و سایکولوژیک و میزان آگاهی و اطلاع رسانی با استراتژیهای مقابله ای (0.05p < ) ارتباط معنی داری مشاهده شد. نتایج: در نهایت یافته ها نشان داد بیماران از استراتژیهای مسأله مدار بیشتر بهره برده اند. مشکلات جسمی و روانی با استراتژیهای مسأله مدار ارتباط معکوس و با استراتژی گریز- اجتناب ارتباط مستقیم دارند، زنها از استراتژی طلب حمایت اجتماعی و معنوی بیشتر استفاده کرده اند، افراد متأهل و تحصیلکرده با مدت زمان بیماری بیشتر و شدت بیماری خفیف تر از استراتژی حل مسأله برنامه ریزی شده بیشتر استفاده کردند. بین سن و شدت بیماری و مشکلات جسمی، روانی و اقتصادی رابطه مثبت وجود دارد، افراد متأهل حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کردند و به تبع آن مشکلات جسمی و اقتصادی کمتری را مطرح کردند. تحصیلات بر میزان اطلاعات فرد نسبت به بیماری و مهارتهای مقابله ای تأثیر مثبت می گذارد .
محبوبه پورعوض اصغر مکارم
بررسی تأثیرآموزش مهارتهای ارتباطی بر کیفیت زندگی کاری کارکنان توانبخشی بهزیستی شهرستان ری در سال 1389 محبوبه پورعوض ، اصغر مکارم ، محمدعلی حسینی ، سمانه حسین زاده چکیده: مقدمه و هدف: امروزه کیفیت زندگی کاری بعنوان یک مفهوم جهانی در عرصه مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی مورد تامل قرار گرفته، تامین و ارتقاء آن کلید اصلی موفقیت مدیریت هر سازمان بشمار میرود و کیفیت زندگی کاری بعنوان یی از فنون بهبود سازمانی مورد توجه مدیران ارشد میباشد.یکی از روش های مناسب برای ارتقاء کیفیت زندگی کاری استفاده از دانش مهارتهای ارتباطی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین اثر آموزش مهارتهای ارتباطی برکیفیت زندگی کاری کارکنان توانبخشی شهرستان ری در سال 1389 انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی قبل و بعد بوده که طی آن 62 نفر از کارکنان توانبخشی مراکز دولتی وخصوصی بهزیستی شهرستان ری با روش تمام شماری انتخاب شدند، قبل و بعد از انجام مطالعه میزان کیفیت زندگی کاری آنان از طریق پرسشنامه والتون و میزان آگاهی از مهارتهای ارتباطی با پرسشنامه مهارتهای ارتباطی اندازه گیری شد، دوره آموزش مهارتهای ارتباطی طی یک کارگاه یک روزه به مدت 8 ساعت انجام و پیگیری آموزش از طریق پمفلت های آموزشی طی 4هفته انجام شد. یافته ها: یافته ها، حاکی از آن بود که شرکت در دوره آموزشی مهارتهای ارتباطی وآموزشهای مکمل در یک دوره 30روزه ، کیفیت زندگی کاری افرادرا به صورت معنا داری افزایش داده است.(p<0/05 ) بحث: یافته ها، این پژوهش نشان داد که شرکت در دوره آموزشی مهارتهای ارتباطی وآشنایی با تکنیکهای آن توانسته کیفیت زندگی کاری کارکنان را ارتقاء دهد. کلید واژه ها: مهارتهای ارتباطی، کیفیت زندگی کاری ، کارکنان توانبخشی مقدمه: یید از آفتهای مهم مدیریت بی توجهی به کیفیت زندگی کاری کارکنان است این بی توجهی اثربخشی و کارآیی سازمان را به شدت کاهش می دهد بدلیل عدم شناخت مدیران سازمان از کیفیت زندگی کاری این مقوله تناسب واندازه های واقعی خود را از دست داده است .(1)بی شک دنیای امروز دنیای سازمان ها است و متولیان این سازمان ها، انسانها هستند، انسانها به کالبد سازمان ها روح میدهند و آن را به حرکت درمی آورند و اداره می کنند. سازمان بدون وجود انسان ها نه تنها مفهوم نخواهند داشت بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. بنابراین منابع انسانی باارزشترین منبع برای سازمان ها هستند .آنها هستند که به تصمیمات سازمانی شکل می دهند و راه حل ارائه می کنند و نهایتا مسائل ومشکلات سازمان را حل مینمایند .چنین انسانی برای ارائه رفتار مطلوب و مورد پسند در راستای اهداف سازمانی باید هم انگیزه داشته باشد و هم درست برانگیخته شود .از جالبترین روشهای ایجاد انگیزش کارکنان، توجه به برنامه های کیفیت سیستم کار یا کیفیت زندگی کاری است. از زمان شروع بحث کیفیت زندگی کاری تا کنون صدها کتاب، مقاله و نظریه های مختلف از جمله نظریه والتون ، تاتل ، بلچر و دسلر ارائه شده است که کوشش همگی آنها شناخت مفهوم کیفیت زندگی کاری وروشهای اندازه گیری آن بوده است اما متاسفانه ابعاد وتاثیرات آن اغلب آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار نمی گیرد. کیفیت زندگی کاری برای بسیاری از مدیران موضوعی ناآشنا و در نتجهت مفهومش برای آنها ناخوشایند است .(2) ضرورت توجه به کیفیت زندگی کاری و بهبود آن یک منطق دارد و آن هم این است که 65 درصد عمر مفید انسانها در محیط کار سپری می شود کیفیت زندگی کار پایین یعنی اینکه کارمند شغلش را صرفا بعنوان وسیله ای برای رفع نیازهای اقتصادی می داند و کارمندانی با چنین تفکرات غالبا وفاداری کمی به سازمان دارند . (3) یی از مهمترین مشخصه ها وعوامل موثر بر ارتقاء کیفیت زندگی کاری روند روابط انسانی است شاید بتوان گفت ارتباط ییز از قدیمیترین و عالیترین دستاوردهای بشر بوده است و مهمترین دلیل آن هم این است که انسان ذاتا موجودی اجتماعی است ونیاز به تعامل و بودن با دیگران دارد وهمین نیاز بنیادی است که او را مجبور به پیدا کردن راهکارهایی برای برقراری ارتباط کرده است.اما علیرغم این نیاز شدید، اغلب ما انسانها در چگونگی برقراری رابطه با دیگران وتداوم آن مشکلاتی را تجربه می کنیم وغافلیم از این واقعیت که کسب مهارتهای خاص در بهبود روابط ما با دیگران و فایق آمدن بر مشکلات ارتباطی چه نقش خطیری را میتواند بعهده داشته باشد .( 4) کیفیت رشد وموفقیت هر فرد به کیفیت ارتباطات او بستگی دارد. بعلت پدخفبه بودن روابط اجتماعی، ایجاد یک رابطه خلاق و کارساز بادیگران همواره ییا از مهمترین مسایل ومشکلات بشر امروز است. توانایی برقراری ارتباط یک مهارت اساسی برای انسان است در حال حاضر نیز که از عصر ماشین به دنیای ارتباطات پای گذاشتیم عدم برقراری ارتباط صحیح و درک همدلانه از این عصر موجب درگیریهای شغلی، فشارهای خانوادگی، عدم امنیت وآسایش وموجب نگرانی میشود. (5) مواد و روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی است، که با روش قبل و بعد انجام شده است و نمونه ها را 62 نفر از کارکنان توانبخشی شاغل در مراکز دولتی و خصوصی تحت پوشش بهزیستی شهرستان ری تشکیل می دهند که با توجه به معیارهای ورود و با روش تمام شماری ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری بر اساس مدل والتون و مهارتهای ارتباطی استفاده شد ، ابتدا تمامی افراد از نظر کیفیت زندگی کاری و مهارتهای ارتباطی سنجیده شدند. پس از هماهنگی ،کارگاه آموزشی مهارت های ارتباطی طی یک کارگاه یک روزه به مدت 8 ساعت انجام و پیگیری آموزش از طریق پمفلت های آموزشی طی 4 هفته انجام شد. پس از اتمام آموزش مجدداً پرسشنامه ها توسط نمونه های پژوهش تکمیل گردید. داده ها در نرم افزار spss با ویرایش شانزده تجزیه تحلیل شد، از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن، از آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین پاسخ کمی در دو گروه وابسته ، از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین گروه ها ، و از مدل آمیخته خطی برای بررسی رابطه متغیرهای مستقل بر پاسخ ( کیفیت زندگی کاری) استفاده شد. روایی و پایائی ابزار: ابتدا جهت کسب روایی صوری و محتوایی پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون وپرسشنامه مهارتهای ارتباطی در اختیار 11 نفر از اساتید صاحب نظر قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها روایی تک تک سوالات بدست آمد. پس از انجام تغییرات و اصلاحات پیشنهادی، روائی پرسشنامه مذکور تأیید گردید. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش پرسشنامه های مذکور در یک مطالعه آزمایشی برای 15 نفر از نمونه ها به کار گرفته شد. پس از گرد آوری و بررسی همسانی درونی پرسشنامه کیفیت زندگی کاری وهشت شاخص آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 و پرسشنامه مهارتهای ارتباطی با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ 92/0 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش 62 نفر از کارکنان توانبخشی در مطالعه شرکت کردند که از آن بین 18 نفر) 29% ( مرد و 44 نفر)71% ( زن بوده اند، در بین کارکنان توانبخشی، 28 نفر)2/45 %( مجرد، 34 نفر) 8/54 % ( متأهل، که جز اکثریت افراد بودند. از بین رشته های تحصیلی به ترتیب تعداد از بیشترین به کمترین، رشته های پیراپزشکی 22 نفر)5/35%( ، و علوم توانبخشی 14 نفر)5/22%( وعلوم انسانی 13 نفر ) 21%(، و نیز در سایر رشته ها 13 نفر، 21 درصد قرار داشتند. تعداد افرادی که در مقطع کارشناسی بودند از همه بیشتر 39 نفر )9/62% ( ، و به ترتیب پس از آن فوق دیپلم 12 نفر)4/19%( و دیپلم 8 نفر )9/12%( و کارشناسی ارشد وبالاتر 3 نفر )8/4%( بوده اند. 21 نفر بین 1 تا 3 سال خدمت، که 9/33% از کل افراد بودند و 5 نفر ) 1/8 %(، در گروه 3 تا 5 سال که کمترین میزان را در بر داشتند، و 12 نفر )4/19 %(، در گروه 5 تا 10 سال و 24نفر) 6/38%(، نیز که بیشترین میزان را نیز در بر داشته است، در گروه 10 سال به بالای خدمت قرار داشتند. 28 نفر) 2/45% (،در مراکز دولتی و 34 نفر) 8/54%(، از کل 62 نفر در مراکز خصوصی اشتغال داشتند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، میانگین نمره کیفیت زندگی کاری پس از آموزش افزایش نشان میدهد و با توجه به01p = 0/00 اختلاف نیز معنی دار شده است. پس از آموزش مهارتهای ارتباطی، میانگین نمره کیفیت زندگی کاری کلی و کلیه شاخص های آن بر اساس مدل والتون افزایش را نشان میدهد.(جدول 1) در مقایسه، در متغیر مهارتهای ارتباطی کلی پس از آموزش در کارکنان توانبخشی اختلاف معنی داری را نشان نداد. باتوجه به مدل آمیخته خطی، فقط متغیرهای زمینه ای جنس، نوع مرکز خدمت شرکت کنندگان بر پاسخ کیفیت زندگی کاری اثر داشت.(جدول2 ) جدول1 :توزیع شاخصهای کیفیت زندگی کاری بر اساس مدل والتون قبل وبعد از مداخله زمان اندازه گیری شاخص ها قبل از مداخله بعداز مداخله مقدار احتمال زوجی میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار پرداخت منصفانه وکافی 9/2 7750/ 1/3 844/0 007/0 محیط کاری ایمن وبهداشتی 8/2 7570/ 1/3 953/0 007/0 فرصت بکارگیری وتوسعه بی واسطه استعدادهای انسانی 7/2 838/0 3 835/0 0001/0< تامین فرصت رشد وامنیت مداوم 7/2 801/0 1/3 893/0 0001/0< فضای کلی کار وزندگی 6/2 601/0 9/2 576/0 0001/0< یکپارچگی وانسجام اجتماعی 9/2 695/0 2/3 714/0 002/0 قانون گرایی در سازمان 7/2 813/0 1/3 844/0 0001/0< نقش اجتماعی زندگی کاری 9/2 078/1 3/3 084/1 0001/0< جدول 2: آنالیز اثرات ثابت با استفاده از مدل آمیخته خطی متغیر مستقل مقدار f آزمون مقدار احتمال عرض از مبداء - 0001/0 زمان(قبل وبعد از مداخله) 37/3 0001/0 مرکز(دولتی وخصوصی) 25/4 04/0 اثر متقابل مرکز و زمان 22/5 03/0 جنس 62/5 02/0 بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر و با توجه به مدل آمیخته خطی، تنها متغیرهای زمینه ای جنس و نوع مرکز خدمت بر پاسخ کیفیت زندگی کاری کلی اثر داشت، که یافته مورد نظر با نتایج پژوهش های والاپابونرود(2009) منطبق است، نیز با نتایج تحقیق خاقانی زاده (1380) ، که نشان داد کیفیت زندگی کاری تحت تأثیر وضعیت تأهل می باشد مغایرت دارد. کم کیفیت ترین مقوله در کیفیت زندگی کاری مربوط به شاخص فضای کلی کار وزندگی و با کیفیت ترین مقوله مربوط به شاخص های یکپارچگی وانسجام اجتماعی در سازمان ونقش اجتماعی زندگی کاری بود که این یافته با نتایج پژوهش جمشیدی (1379) و محمدی (1387)و لوئیس سیریلیو آکوئینو کامپوز (2006) مطابق وبا یافته های سلمانی (1382) مغایرت دارد. با عنایت به نتایج موجود، اکثر کارکنان توانبخشی قبل از مداخله (7/67درصد) کیفیت زندگی کاری در سطح متوسط داشتنند و(8/25درصد)کیفیت زندگی کاری در سطح ضعیف دارند، تنها (5/6درصد)آنها قبل از مداخله در سطح مطلوب قرار داشتند، که این نتایج با یافته های والاپا بونرد (2009) مبنی بر داشتن سطح متوسط کیفی زندگی کاری پرستاران بیمارستان های تایلند منطبق است همچنین درگاهی (1386) با تحقیقی بر روی پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران به این نتیجه رسیدندکه نمونه های تحقیق از سطح ضعیف کیفی زندگی کاری برخوردار بودند که با نتایج محقق مغایرت دارد. بر اساس یافته های محقق شاخص های فضای کلی کار وزندگی، تامین فرصت رشد وامنیت مداوم و توسعه قابلیتهای انسانی به ترتیب از سطح نارضایتی بالاتری برخوردار بودند که این یافته با نتایج تحقیق شریفی یزدی(2006)که بر روی کارکنان آزمایشگاه بالینی دانشگاه های علوم پزشکی تهران انجام داد و بیان داشت که اعم نارضایتی افراد در نحوه پرداخت منصفانه، به موقع و کافی دستمزد آنان و محیط فیزیکی کار نامناسبشان بود همسو می باشد. با عنایت به نتایج تحقیق، میانگین کیفیت زندگی کاری کل در کارکنان شاغل در بخش دولتی وخصوصی بعد از مداخله تفاوت آماری معنی دار را نشان داده است ولی در اکثر شاخص ها نظیرپرداخت منصفانه وکافی،محیط کاری ایمن وبهداشتی،فرصت بکارگیری وتوسعه بیواسطه استعدادهای انسانی ، یکپارچگی وانسجام اجتماعی ونقش اجتماعی زندگی کاری بعد ازمداخله در کارکنان شاغل در مراکز دولتی تفاوت معنی دار آماری دیده نشده است استنباط پژوهشگر بر این است شاید تفاوت تعداد شرکت کنندگان در دو گروه موجب بروز چنین نتیجه ای گردیده است یا برای کارکنان شاغل در بخش دولتی شرایط و ارزش گذاریهای محیطی وشغلی در سطح کیفی پایینتری ارائه می گردد، بر طبق نظریه والتون در سال1975 کیفیت زندگی کاری همان ارزشها ی محیطی وشخصی فرد می باشد که بر پیشرفت اقتصادی وبهره وری وی نیز موثر می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر کیفیت زندگی کاری کارکنان مراکز توانبخشی بهزیستی شهرستان ری (1389)، انجام و فرضیه هایی تحقیق مورد تایید قرار گرفته و نشان داد که شرکت در دوره های آموزش مهارتهای ارتباطی وآشنایی با تکنیکهای آن توانسته کیفیت زندگی کاری کارکنان توانبخشی را ارتقاء دهد. با توجه به آنکه ارتقاء کیفیت زندگی کاری می تواند باعث افزایش بهره وری و تعهد سازمانی کارکنان شود ، از این رو در راستای اقدامات وتدابیر در جهت غنی سازی ومدیریت منابع انسانی، برنامه ریزی آموزش مهارتهای ارتباطی وقوی تر شدن این مهارتها بسیار کمک کننده بوده و نقش پشز گیرنده از بروز پاومد های ناتوانی در ایجاد ارتباط موثر که بهره وری وسلامت سازمان را متاثر خواهد نمود ایفا مینماید . نظر به اینکه استفاده از روش آموزشی کارگاهی فوق به دلیل افزایش دانش مهارتهای ارتباطی سبب ارتقاء کیفیت زندگی کاری کارکنان توانبخشی می شود، پس به معاونت توانبخشی بهزیستی کل کشور پیشنهاد می شود این روش آموزشی را برای کلیه کارکنان توانبخشی بکار گیرند. امروزه آموزش در قالب آموزشهای کارگاهی،جلسات بازآموزی وسمینارها نقش مثبتی در افزایش مهارتهای کارکنان دارد و می توانند با استفاده از این تجربه آموزشی بر توانایی ها واعتماد بنفس آنها افزوده و به وزارت محترم بهداشت و درمان و سازمان بهزیستی کشور پیشنهاد می شود از این برنامه آموزشی در جهت افزایش دانش و مهارت دانشجویان گروه توانبخشی خصوصاً دانشجویان مدیریت توانبخشی استفاده نماید. تشکر و قدر دانی: از کلیه کارکنان توانبخشی که در این طرح همکاری نمودند و همچنین از همکاری صمیمانه معاونت محترم پشتیبانی و مسئول محترم آموزش بهزیستی شهرستان ری و از اساتید گرانقدر بویژه آقای دکتر محمد علی حسینی، آقای دکتر اصغر مکارم و سرکار خانم دکتر سمانه حسین زاده که در این مطالعه از راهنماییهای ایشان بهره فراوانی بردم کمال تشکر را دارم. منابع: 1) موحدی زاده،حمید رضا . رابطه عوامل سازمانی وکیفیت زندگی کاری از دیدگاه کارکنان در استانداری خراسان رضوی در سال 1386.) 2) بهرام زاده، حسینعلی و خدمتگزار باغان . نقش منابع انسانی بر بهره وری سازمانی با تاکید بر کیفیت زندگی کاری .نشریه مدیریت .ش 85 .سال 1383 3) آسیب شناسی سازمان ،سایت اینترنتی مرکز اطلاعات فنی ایران www.tici.info) 4) کدیور،پری. روانشناسی تربیتی، تهران، سمت،1379، ص 25-22 5) مختاری،آزاده .ح.بررسی نظرات اعضای هیات علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در زمینه اهمیت آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشجویان پزشکی در سال 1383
آزیتا عسگری محمد علی حسینی
چکیده: مقدمه و هدف: استرس شغلی یکی از مشکلات بسیار مهم و روزافزون محیط کار در جامعه امروز است و از نظر اقتصادی یکی از علل بازدارنده در بازار کار به شمار می رود. مشکلاتی که این مسئله برای فرد به وجود می آورد شامل پیامدهای روانی، جسمی و رفتاری نظیر غیبت از کار، رها کردن شغل، کاهش بهره وری، افزایش ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، رفتارهای ستیزه جویانه در برابر همکاران و اعضای خانواده می باشد. یکی از روش های مناسب مقابله با استرس شغلی استفاده از تکنیک های مدیریت زمان می باشد. این مطالعه با هدف تعیین اثر آموزش مدیریت زمان بر استرس شغلی مدیران مراکز توانبخشی بهزیستی استان تهران در سال 1389 انجام شد. روش بررسی: این تحقیق از نوع مطالعات نیمه تجربی قبل و بعد بوده که طی آن 60 نفر از مدیران توانبخشی مراکز بهزیستی استان تهران با روش تمام شماری انتخاب شدند، قبل و بعد از انجام مطالعه میزان استرس شغلی آنان از طریق پرسشنامه اسیپو و میزان آگاهی از مدیریت زمان با پرسشنامه مدیریت زمان اندازه گیری شد، دوره آموزش مدیریت زمان طی یک کارگاه یک روزه به مدت 6 ساعت انجام و پیگیری آموزش از طریق پمفلت های آموزشی طی 6 هفته انجام شد. یافته ها: یافته ها، حاکی از آن بود که بعد از دوره آموزش 45 روزه، توان مدیریت زمان افراد بعد از مداخله به صورت معنا داری افزایش یافته است ( 05/0 p <). ضریب همبستگی جزئی، بین مدیریت زمان و استرس شغلی بعد از آموزش نیز تفاوت معناداری برابر با -0/363 و ( p-value =0/005 ) نشان داده که یک رابطه معنی دار معکوس بین آنها می باشد. بحث: یافته های این تحقیق نشان داد آموزش مدیریت زمان موجب ارتقای توان مدیریت زمان شده و با ارتقاء مهارت سازمانی مدیریت زمان افراد، می توان از میزان استرس شغلی افراد کم کرد و به عبارتی یک واحد افزایش در نمره مدیریت زمان مدیران از طریق آموزش می تواند به اندازه نیم واحد از استرس شغلی آن ها کم نماید.
مریم آلبوغبیش محمد علی حسینی
هدف: این مطالعه با هدف تعیین وضعیت مدیریت دانش و ارائه راهکارهای ارتقاء آن از دیدگاه مدیران و کارشناسان در سازمان بهزیستی استان خوزستان در سال 1390 انجام گرفته است. روش بررسی: این مطالعه در دو فاز کمی و کیفی صورت گرفت. در فاز کمی، مطالعه از نوع توصیفی–تحلیلی، مقطعی بوده و جامعه مورد مطالعه 146 نفر از 400نفر مدیر و کارشناس در مقطع کارشناسی و بالاتر، شاغل در ستاد مرکزی، ادارات و مجتمعهای بهزیستی 22 شهرستان استان خوزستان می باشد. و ابزار تحقیق پرسشنامه ی محقق ساخته بوده که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس روش لاوشه 79/0cvr= و پایایی آن با ضریب آلفای 97/0 محاسبه گردید. با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار 18«spss» داده ها تحلیل گردید. در فاز کیفی، جامعه مورد مطالعه 8 نفر از مدیران و کارشناسان می باشند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و جهت گردآوری راهکارهای ارتقاء مدیریت دانش از روش گروه کانونی استفاده گردید. یافته ها: میانگین نمره وضعیت موجود مدیریت دانش در کل 2.71، و در مولفه های به دست آوردن دانش 2.66، به بکاربردن دانش 3.02، به اشتراک گذاری دانش 2.61 و نگهداری دانش 2.57 به دست آمد. در جلسه گروه کانونی پس از بحث و توافق، در مجموع 44 راهکار در چهار بخش مدیریت دانش جمع بندی و به تایید شرکت کنندگان رسید. نتیجه گیری: از نظر کارکنان میانگین کل وضعیت مدیریت دانش و مولفه های به دست آوردن، به اشتراک گذاری و نگهداری دانش در سازمان بهزیستی خوزستان از سطح متوسط پایین تر است ولی به بکاربردن دانش در سطح متوسط ارزیابی گردید. مشارکت کنند گان جهت پیاده سازی مدیریت دانش بر ایجاد یک سیستم آموزشی به موقع، به روز، منسجم و متناسب با نیاز به عنوان مهمترین راهکار ارتقاء مدیریت دانش در سازمان بهزیستی خوزستان تاکید داشتند.
رضا یوسفی سید حبیب الله کواری
یافته ها حاکی از بالا بودن معنی دار قابلیت یادگیری سازمان در کارکنان مراکز توانبخشی بودند انحراف معیار=5/41 و میانگین=2/156). همچنین موانع یادگیری سازمانی نیز به میزان معنی داری بالا بودند و انحراف معیار=4/14 و میانگین 3/71). تسهیل کننده های یادگیری سازمانی نیز به میزان معنی داری بالا بودند و انحراف معیار=12 و میانگین 6/77). علاوه بر این بین موانع یادگیری سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی رابطه معکوس و معنی داری نیز وجود دارد ، ضریب همبستگی=328/0-) ولی بین تسهیل کننده های یادگیری سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی رابطه معناداری وجود نداشت(05/0 p>، ضریب همبستگی=064/0) نتیجه گیری: نتایج حاکی از قابلیت بالای یادگیری سازمانی در کارکنان مراکز توانبخشی بهزیستی شهر تهران می باشند. مهمترین مانع یادگیری سازمانی فشار کاری روزانه کارکنان و مهمترین تسهیل کننده یادگیری سازمانی شناخت نقاط قوت و ضعف کارکنان در یادگیری در بین کارکنان مراکز توانبخشی می باشد. لذا به منظور ارتقا بهره وری سازمانی توجه کافی به این موانع و برنامه ریزی جهت حذف یا کاهش موانع یادگیری سازمانی و افزایش تسهیل کننده های یادگیری سازمانی کارکنان مراکز توانبخشی پیشنهاد می شود.
عبدالحکیم جوربنیان اصغر مکارم
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط رفتار شهروندی سازمانی با تعهد سازمانی و مولفه¬های آن در کارکنان ستاد سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1392 است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 108 نفر از کارکنان ستادی سازمان بهزیستی شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی ساده و طبق فرمول حجم نمونه و مطالعات گذشته، انتخاب گردیدند. داده¬ها با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی و پرسشنامه تعهد سازمانی، که شامل سه بعد تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر است، جمع¬آوری و به منظور تحلیل داده¬ها از نرم افزار آماری spss نسخه 21، آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج همبستگی نشان¬داد که بین رفتار شهروندی¬ سازمانی و تعهدسازمانی کارکنان رابطه مثبت و معناداری (01/0? p، 325/0 =r ) وجود دارد. همچنین از بین مولفه¬های تعهدسازمانی، تعهدعاطفی و تعهدهنجاری با رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط معنادار ومثبت بوده¬اند، اما رفتارشهروندی سازمانی با تعهد مستمر، ارتباط معنا داری نداشت. نتایج آنالیز واریانس نشان¬داد که میانگین رفتار شهروندی سازمانی در گروه¬های سنی، نوع استخدام و سابقه کارکارکنان، میانگین تعهد مستمر در نوع استخدام کارکنان و میانگین تعهد عاطفی در میزان سابقه کار کارکنان دارای اختلاف معنادار بوده است. نتیجه¬گیری: براساس یافته¬های پژوهش نتیجه می¬گیریم که با ارتقاء مفهوم رفتارشهروندی سازمانی می-توانیم میزان تعهد سازمانی کارکنان ستاد سازمان بهزیستی شهر تهران را افزایش دهیم. کلیدواژه¬ها: رفتارشهروندی سازمانی، تعهد سازمانی، سازمان بهزیستی
الهام ایزدیان اصغر مکارم
در سازمان های نوین استقرار تفکر نوآوری و خلاقیت و استفاده از آن امری اجتناب ناپذیر است. پرورش و تقویت روحیه خلاقت و نوآوری در سازمان مستلزم فراهم آوردن بستری مناسب است و یکی از بستر های لازم ساختار و تشکیلات سازمانی مناسب می باشد. در این مقاله مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری شرایط ایجاد این مولفه ها و هم چنین ویژگیهای افراد و سازمانهای خلاق و نوآور تبیین شده است. با بهره جویی از فنون خلاقیت و نوآوری خواهیم توانست به طریقی کارآمد و اثربخش به اهداف خود برسیم و سازمان و جامعه ای توسعه یافته و پیشرو داشته باشیم. آگاهی از فنون و تکنیک های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به این رشته است. هدف کلی مقاله حاضر مشخص کردن و شناسایی ابعادی از ساختارسازمانی وبررسی رابطه آن با خلاقیت کارکنان در ستاد سازمان بهزیستی کشوراست. درتحقیق حاضرازنظریه رندسیپ به عنوان مبنای مطالعاتی خلاقیت و از نظریه رابینز به عنوان مبنای مطالعاتی ساختار سازمانی مرکب از سه مولفه پیچیدگی، رسمیت وتمرکزاستفاده شده است. روش ازنوع توصیفی –همبستگی است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان ستاد سازمان بهزیستی کشور اعم از رسمی، قراردادی و پیمانی است که دارای مدرک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در سال 1391 در نظر گرفته شده که در حوزه های توانبخشی، اداری –مالی، پشتیبانی، پیشگیریی، اجتماعی و مشارکتهای مردمی مشغول خدمت هستند که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 170نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شده است . برای تجزیه وتحلیل داده های توصیفی براساس نرم افزارکامپیوتری spss از آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار، فراوانی،درصد فراوانی) و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از آماراستنباطی (آزمون اسپیرمن،آزمون رگرسیون) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این بود که تمرکز و پیچیدگی با خلاقیت رابطه معکوس دارند ولی رسمیت رابطه ای با خلاقیت ندارد.
مجید گودرز تله جردی اصغر مکارم
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی با بهزیستی روانی در سالمندان مراکز جامع توانبخشی روزانه سالمندان استان تهران بود.: از آنجا که حمایت اجتماعی با بهزیستی روانی رابطه مثبت دارد. پژوهش حاضر نشان می دهد تغییر وضعیت اجتماعی سالمندان و افزایش حمایتهای اجتماعی باعث تقویت بهزیستی روانی در آنها می شود
سیده نفیسه عسکری نژاد اصغر مکارم
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مسئولین و کارشناسان مرتبط با امر مناسبسازی شهری برای افراد دارای ناتوانی در شهرداری شهر تهران در سال 1393 بوده است. روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به روش تمامشماری انجام شد. تمامی مسئولین و کارشناسان مرتبط با امر مناسبسازی در شهرداری شهر تهران و مناطق 22گانه مورد پژوهش قرار گرفتند.پس از کسب رضایت، سه پرسشنامه محققساخته جهت سنجش میزان آگاهی، نگرش و عملکرد(از دیدگاه مسئولین و کارشناسان) به انضمام متغیرهای فردی در اختیار 178 نفر شرکتکننده قرار داده شد. همچنین یک پرسشنامه محققساخته جهت سنجش عملکرد مسئولین و کارشناسان، در اختیار 53 نفر از افراد دارای ناتوانی مراجعهکننده به معاونت توانبخشی جمعیت هلال احمر و انجمن حمایت از معلولان نخاعی تهران، قرار داده شد.جهت تجزیه و تحلیل آماری نرم افزار spss نسخه 22 استفاده شد.یافتهها نشان داد که عملکرد مردان بهتر از زنان بوده است. همچنین آگاهی افراد با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد و بالاتر در سطح بهتری نسبت به شرکتکنندگان با مدرک فوق دیپلم بوده است. از سویی دیگر شرکتکنندگان با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر نسبت آنانی که مدرک فوقدیپلم و کارشناسی داشتند، نگرش مثبتتری دارا بودند. آگاهی اعضای ستاد نیز در سطح بالاتری نسبت به اعضای معاونت فنی و عمرانی ارزیابی شد. همچنین آگاهی، نگرش و عملکرد افراد آشنا با معلولیت نسبت به کسانی که ناآشنا بودند، بهتر بوده است. نتیجه گیری: بنظر میرسد خدمت گرفتن افراد با مدارج تحصیلی بالا، مرتبط با امر مناسبسازی و آشنا با پدیده ناتوانی میتواند به انجام بهتر مناسبسازی در جامعه منتهی گردد.
قاسم موسوی اصغر مکارم
مقدمه: کسب آمادگی برای ارتقاء سطح ایمنی جوامع و مراکز در برابر حوادث و سوانح پیش بینی نشده، از ضروری ترین مراحل مدیریت بحران به حساب می آید بدین منظور بایستی وضعیت موجود جوامع و مراکز را با بررسی میزان آمادگی آنها در برابر حوادث و سوانح تعیین و راهکارهای افزایش سطح آمادگی را ارائه نمود. در این پژوهش سعی شده است میزان آمادگی مراکز توانبخشی در برابر حوادث و بلایا از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. روش کار : در مطالعه توصیفی _ تحلیلی حاضر 16 مرکز توانبخشی استان زنجان بصورت تمام شماری، با استفاده از یک چک لیست محقق ساخته از نظر آمادگی در برابر حوادث، مورد بررسی قرار گرفتند. این چک لیست که روائی صوری و محتوی آن با مساعدت اساتید و کارشناسان حوزه مدیریت بحران و امدادو نجات مورد ارزیابی و تایید قرار گرفته است، حاوی قسمتهای اطلاعات دموگرافیک، ساختار مدیرت بحران، برنامه ریزی، آموزش و هماهنگی می گردد. با حضور خود محقق در مراکز مورد مطالعه، چک لیست برای هر مرکز بصورت جداگانه، تکمیل گردید و داده های به دست آمده بااستفاده از نرم افزار «spss» با ویرایش 10 وارد رایانه شد. یافته ها: هیج یک از مراکز توانبخشی استان زنجان در مورد ساختار مدیریت بحران، اقدامی انجام نداده اند. مراکز توانبخشی استان زنجان در رابطه با برنامه ریزی آمادگی در برابر حوادث و سوانح غیر مترقبه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. در بخش هماهنگی درون و برون سازمانی، دو مرکز توانبخشی در وضعیت خوب وسه مرکز در وضعیت متوسط بودند در حالیکه 11 مرکز دیگر در این قسمت ضعیف بودند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان آمادگی در برابر حوادث و سوانح غیر مترقبه در مراکز توانبخشی استان زنجان، پایین می باشد و در هیچ آیین نامه ای مدیران مراکز، نسبت به تامین سطح حداقلی از این آمادگی، به غیراز ضرو رت وجود کپسول اطفاء حریق، ملزم نگردیده اند و در برخی مراکز مسئولان و مدیران مراکز با سلیقه شخصی نسبت به تامین موارد کوچکی از آمادگی، اقدام نموده اند.