نام پژوهشگر: سید حسین سراج زاده
مینا هلالی ستوده محمد جواد غلامرضا کاشی
کل ساختار این تحقیق بر اساس این سوال شکل گرفته است که نظارت بر امر جنسی و متعلق مورد تأکید آن یعنی تن زنانه در سیر تحول خود از قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب چه صورت بندی یافته است؟ فرضیه ای که برای پاسخ به سوال فوق مطرح شد این بود که قدرت پنهان در عناصر بر سازنده گفتمان نظارت در هر یک از مراحل سه گانه ظهور، انتشار و تحقق آن در ارتباط با شرایط اجتماعی آن دوره، مسلط و موجب به حاشیه رانی دیگر عناصر متناقض بر سازنده گفتمان می شود. با استفاده از نظریه فوکو در مورد مناسبات قدرت و بدن و نیز نظریه گفتمانی لاکلا و موفه سعی در ترسیم مرزهای معنایی برساخته شده حول مدلول تن زنانه درون بستری از منازعات و رخدادهای اجتماعی- سیاسی دوران مورد مطالعه، شده است. این تحلیل نشان داد که پهلوی دوم در انقلاب سفید با بهره گیری از تن نمایشگر زنانه اراده به غربی سازی جامعه ایرانی را پیش برد. این گفتمان که در متن جامعه در حال تکوین و انتشار بود از سوی حاشیه سنتی مورد هجوم قرار گرفت؛ مواجهه این دو گفتمان منجر به ظهور گفتمان سومی شد که با توجه به قوت استعاری اش از عوامل تأثیر گذار در پیروزی انقلاب اسلامی شد. با پیروزی انقلاب آنچه در مسیر رویدادها و شرایط و مقتضیات سیاسی و اجتماعی ایران طی دوران بعد از انقلاب صورت گرفت تغییری گزیده بود در برخی قواعد متناسب با زمینه و واگشتی بود به سمت قواعد برسازنده امر جنسی در گفتمان سنتی و روزآمد کردن آن ها با مقتضیات جدید جامعه، اما نکته ای که در شرایط فعلی ایران به نظر می رسد که موجد بسیاری از کشمکش ها و جنجال هاست آن است که این تغییر در درون به واسطه دربرداشتن عناصر مدرن مانند زن در عرصه عمومی عنصری که در فرهنگ و سنت به معنای بنیادین آن وجود ندارد ذاتاً دچار بحران و سرگردانی شده است و به اشکال گوناگون و در مناسبت های مختلف خود را به منصه نمایش می گذارد و به بستر منازعات سیاسی در سطح خرد و کلان بدل می شود.
فرشید رحیمی سید حسین سراج زاده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین دین داری با معناداری زندگی و پایبندی اخلاقی انجام شده است. در این مطالعه برای تبیین رابطه بین دین داری و معناداری زندگی از نظریه های جامعه شناسانی مانند وبر، برگر، یینگر و گیرتس استفاده شده است، این جامعه شناسان بیشتر بر کارکردهای معنا بخشی دین تأکید دارند و جهت تبیین رابطه بین دین داری و پایبندی اخلاقی به نظریه های دورکیم و وبر در حوزه اخلاق و نیز به ترجمه فصلی از کتاب کولین کمپبل استناد شده است. در این تحقیق، دین داری به عنوان متغیر مستقل تحقیق در چهار بعد، اعتقادی، تجربی، پیامدی و مناسکی با استفاده از سنجه دین داری گلاک و استارک مورد بررسی قرار گرفت. متغیر پایبندی اخلاقی نیز در دو بعد پایبندی عملی و پایبندی احساسی سنجیده شد؛ بعد پایبندی عملی با 20 گویه و در قالب 9 ارزش که سعی شده است در آن تفاوت اخلاق فردی و اجتماعی لحاظ شود مورد بررسی قرار گرفت و بعد احساسی نیز با 8 گویه سنجیده شده است. معناداری زندگی نیز با سنجه ای در 15 گویه و در سه بعد ارزشمندی، امیدواری و هدفمندی بررسی شد. روش اجرای این تحقیق پیمایش است و اطلاعات توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. جمعیت این پژوهش دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران واحد کرج است که تعداد 372 نفر از آنان با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. توصیف هر یک از متغیرها بر اساس میانگین ارائه شده است. بر طبق یافته های توصیفی تحقیق میانگین شاخص کل برای متغیر دین داری 69 درصد است. از میان ابعاد متغیر دین داری، بعد اعتقادی با میانگین 77 درصد دارای بالاترین میانگین و بعد مناسکی با میانگین 41 درصد دارای کم ترین میانگین است. میانگین معناداری زندگی 71 درصد است. میانگین بعد ارزشمندی 8/69 درصد، امیدواری 9/70 درصد و هدفمندی 6/71 درصد است. میانگین پایبندی اخلاقی پاسخگویان نیز 70 درصد است. میانگین بعد پایبندی عملی به اخلاق 64 درصد و میانگین پایبندی احساسی نیز 7/63 درصد می باشد. جهت بررسی آزمون متغیرهای تحقیق از آزمون ضریب همبستگی، ارائه ی جداول متقاطع، رگرسیون تک متغیره و چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که به صورت کلی بین دین داری و معناداری زندگی و همچنین پایبندی اخلاقی رابطه معنی داری وجود دارد. البته باید یادآور شد که دین داری با بعضی از ارزش های اخلاقی از جمله، مسئولیت پذیری، تواضع و نوع دوستی در بعد پایبندی عملی رابطه معنی داری نداشت. نتایج آزمون های همبستگی وی کرامر و تاو کندال بیانگر این بود که متغیر دین داری با متغیرهای سن، جنس، مذهب و سطح تحصیلات پاسخگویان در ارتباط است، از میان کلیه متغیرهای زمینه ای فقط سن، با پایبندی اخلاقی رابطه معنی داری داشت و رابطه معنی داری میان متغیرهای زمینه ای با معناداری زندگی مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که متغیر دین داری و سن با هم 06/0 درصد تغیرات متغیر پایبندی اخلاقی را پیش بینی می کنند؛ و در رابطه با معناداری زندگی نتیجه تحلیل رگرسیون تک متغیره نشان می دهد که دین داری به تنهایی 11 /0 درصد تغییرات این متغیر را پیش بینی می کند. یافته های تحقیق به صورت کلی فرضیه های این تحقیق، مبنی بر ارتباط دین داری با اخلاق و معناداری زندگی را تأیید می کند.
سهیلا عبدی سید حسین سراج زاده
بیشترین انگ و تحقیر از آن زنان تن فروش بوده است. زنانی که توسط جامعه بی اعتبار و طرد شده اند، آن ها به حاشیه رانده شده ترین قشر در جامعه هستند و به ندرت به آن ها فرصت حرف زدن و صحبت کردن درباره ی خودشان و تجارب شان از زندگی داده شده است. این زنان از گروه هایی هستند که به شدت در معرض خطر ابتلا به ایدز و اعتیاد بوده و تا حدی می توانند عامل شیوع آن هم باشند. رابطه ی بین اعتیاد و تن فروشی می تواند یک رابطه ی دو سویه باشد. از یک طرف اعتیاد، به علت فقر و نیاز به تامین مواد مخدر باعث تن فروشی می شود و از طرف دیگر ممکن است تن فروشی به دو دلیل باعث اعتیاد شود: مصرف مواد برای مقابله با فشارهای جسمی و روانی که تن فروشان با آن دست به گریبانند، و فراهم آوردن مواد برای مشتریان برای لذت جویی بیشتر آنان. همچنین رفتارهای جنسی پر خطر که در چهارچوب تن فروشی رخ می دهد می تواند عامل مهمی در اشاعه ایدز در بین تن فروشان و به تبع آن در جامعه باشد. با وجود گسترش اعتیاد و ایدز در جامعه و نیز ریسک پذیری و ریسک آفرینی تن فروشان، مطالعات محدودی در ایران روی این موضوع انجام شده است. تحقیق حاضر، از طریق کاربرد روش پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه ی عمیق و مشاهده به صورت هدفمند و گلوله برفی، روایت 8 زن تن فروشرا تحلیل می کند و به درک معنای آن ها از تجارب زیسته شان از تن فروشی و درک حس آن ها، اعتیاد و راه های مقابله با ایدز دست می یابد. شرکت کنندگان از میان زنان تن فروش در کرمانشاه انتخاب شده اند. مصاحبه ها به صورت شخصی با هر شرکت کننده به منظور استخراج روایات از تجارب انجام شده اند. دراین پژوهش3 تم اصلی از داده ها استخراج شده است : تجربه زیسته زنان تن فروش از تن فروشی، تجربه زیسته زنان تن فروش از اعتیاد وتجربه زیسته زنان تن فروش از ایدز؛ که هر کدام از این تم ها دارای مضامین فرعی به قرار زیر می باشند: در تجربه ی زیسته ی زنان تن فروش از تن فروشی مضامین زیر به دست آمد: دلایل ورودشان به بازار تن فروشی، راه های یافتن مشتری، تجربه کردن خشونت، داغ ننگ و پنداشت از خود. .دومین تم اصلی تجربه ی زیسته ی زنان تن فروش از اعتیاد است که شامل موارد زیر می شود: دلایل ورود به اعتیاد و آثار اعتیاد. و در نهایت در بررسی تجربه ی زیسته ی زنان تن فروش از ایدز می توان به این موارد رسید: آگاهی ازمخاطره ی ایدز، استراتژی های مقابله با ایدز، مکان های کسب آگاهی از ایدز، آگاهی مشتری ها از ایدز. هر کدام از مضامین فرعی مذکور دارای مضامین فرعی تری می باشند که به طور مفصل در پژوهش به آن پرداخته شده است. کلید واژه: تجربه ی زیسته، زنان تن فروش، اعتیاد، ایدز.
صباح الدین مفاخری مسعود گلچین
چکیده: با توجه به تأثیرات متقابل بی سازمانی اجتماعی با مسائل گوناگون جامعه بخصوص آسیب های اجتماعی و تأثیر آن بر زندگی کنشگران اجتماعی، هدف تحقیق حاضر، مطالعه و شناسایی رابطه بین بی سازمانی اجتماعی و حضور شهروندان در فضای عمومی است. برای این منظور ابتدا اجتماع و بی سازمانی اجتماعی تعریف و ابعاد مختلف آنها مشخص گردید سپس با تعریف فضای عمومی و نحوه نظارت برآن، رابطه بین بی سازمانی اجتماعی و حضور افراد در فضای عمومی مورد مطالعه قرار گرفت و سعی گردید مکانیسم های که در این رابطه دخیل هستند، مشخص شوند. این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانوی? داده های مربوط به پیمایش های پیشین که از 10 خوشه محله شهر تهران، پنج هزار پاسخگو را در قالب پانصد بلوک انتخاب کرده بودند، صورت پذیرفت. برای تحلیل داده-های مربوط به بلوکها (به عنوان واحد تحلیل این مطالعه)، از آزمون های آماری t و f، ضرایب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره ، تحلیل مسیر و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین بی سازمانی اجتماعی و حضور در فضای عمومی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چقدر میزان بی سازمانی اجتماعی در محله افزایش یابد از میزان حضور و تعامل با فضای عمومی کاسته می-شود. همچنین یافته های تحقیق تفاوت معناداری را در بین مناطق 22گانه تهران از نظر میزان ابعاد بی سازمانی اجتاعی نشان می دهد. به طوری که مناطق 1، 22 و 3 در اکثر شاخصها وضعیت مطلوبتر و مناطق 7، 8 و 16 وضعیت نامطلوبی را دارند.
محمد امین پاک زمان قمی مسعود گلچین
مسئله ی تغییرات در حوزه دین و دینداری به خصوص از بعد نسلی در جوامع در حال گذار یکی از مسائل اساسی است که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در تبیین این مسئله بسیاری از تحقیقات قبلی در چارچوب رویکردهای کلان نگر عمل نموده اند. تحقیق حاضر با عنایت به مساله فوق و کارآمدی نظریات خرد دامنه به دنبال بررسی تفاوت نسلی از حیث دینداری در بین خانواده های روحانی و غیر روحانی با کاربرد توام رویکردهای ساختاری کلان و رویکردهای خرد دامنه بود تا سهم زمینه ها و فرایندهای خانوادگی نیز در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری لحاظ شود. به همین دلیل، مدل دو مرحله ایی توافق بین نسلی گودنو به عنوان مدل نظری تحقیق انتخاب گردید. در تحقیق حاضر از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش کلیه خانواده های روحانی و غیر روحانی در شهر قم بودند که دارای حداقل یک فرزند 18 تا 29 سال بودند.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t ، ضرایب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون t نشان داد که دینداری فرزندان در خانواده های روحانی بیشتر از خانواده های غیر روحانی است و همچنین مشخص شد که تفاوت نسلی در خانواده های غیر روحانی بیشتر از خانواده های روحانی است. بررسی روابط دو متغیره نیز نشان داد بین متغیرهای ادراک از انسجام خانوادگی، ادراک از انعطاف پذیری خانوادگی، ادراک از اهمیت دینداری برای پدر، توافق دینی والدین، اجتماعی کردن دینی، رضایت زناشویی، ادراک صحیح از دینداری پدر،و تمایل به پذیرش دینداری پدر با متغیر تفاوت نسلی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت پس از انجام رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام و تحلیل مسیر مشخص شد که تنها متغیر های تمایل به پذیرش دینداری پدر،توافق دینی والدین، ادراک از انسجام خانوادگی و نقش تبیینی در تغییرات تفاوت نسلی دارند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که این سه متغیر در مجموع 26/0 درصد از تغییرات تفاوت نسلی را تبیین می کنند. در مجموع یافته های این تحقیق از اغلب رویکردهای تفاوت نسلی بکار رفته در این تحقیق حمایت می کنند.
خبات رسول پور سید حسین سراج زاده
هدف این پژوهش بررسی شرایط ظهور گفتمان جماعت دعوت و اصلاح ایران (اخوان المسلمین ایران) و تحول گفتمان آن است. چه شرایط تاریخی زمینه ساز شکل گیری این گفتمان جدید در جامعه اهل سنت کردستان ایران شد؟ چه عواملی (چه کسانی) منابع و فضای اجتماعی لازم برای تولید این گفتمان را فراهم آوردند؟ چه عواملی قلمرو گفتمانی و محتوای گفتمان آن را تعیین نمودند؟ محقق پس از طرح یک مدل نظری ترکیبی، به بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اهل سنت کردستان ایران پرداخته و می کوشد نشان دهد که اگر چه «به وجود آمدن بحران در نظم اخلاقی جامعه» و «بسیج منابع» برای شکل گیری فرایند تولید ایدئولوژی ضروری است، قلمرو گفتمانی و محتوای ایدئولوژی ها تحت تأثیر عواملی همچون گفتمان هی رقیب موجود در بافت جامعه، محدودیت استدلالی و محدودیت انگیزشی تعیین می شود. در نهایت، محقق به بحث درباره دلالت های این پژوهش برای شناخت رابطه میان ایدئولوژی و ساختار اجتماعی می پردازد. این مطالعه از نوع مطالعه موردی است که با استراتژی پژوهشی تبیینی- تفسیری انجام گرفته است. جهت گردآوری داده ها از روش اسنادی و مصاحبه ای بهره گرفته شده است. روش نمونه گیری برای مصاحبه هدفمند بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، دو روش تطبیق الگو و تحلیل گفتمان مورد استفاده قرار گرفته است. واژگان کلیدی: فرهنگ، ایدئولوژی، گفتمان، تولید فرهنگ، جامعه اهل سنت کردستان ایران، بینامتنیت، نظم اخلاقی، تولیدگر فرهنگ، بسیج منابع، قلمرو گفتمانی، محتوای گفتمان، اسلام صوفی منشانه، ناسیونالیسم، اسلام گرایی.
مریم جامه شورانی سید حسین سراج زاده
تحقیق حاضر با هدف مطالع? رابط? بین دین داری با شادمانی انجام شده است. برای همین منظور ابتدا رابط? میان میزان دین داری با شادمانی مطالعه و بررسی شد. سپس در مرحل? بعد رابط? میان انواع دین داری با شادمانی به صورت اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. دین داری (میزان و انواع) در این تحقیق متغیر مستقل؛ حمایت اجتماعی، معنا داری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیت ها متغیرهای واسطه ای و نهایتاً شادمانی متغیر وابسته است. روش اجرای این تحقیق پیمایش است و اطلاعات آن توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. نمون? تحقیق ازبین دانشجویان دانشگاه خوارزمی واحد کرج با حجم 371 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و به روش طبقه ای متناسب انتخاب شد. به منظور تبیین رابط? میزان دین داری با شادمانی از سه دسته مطالعات نظری استفاده شد. 1. نظریات جامعه شناسان کارکردگرای دین، مثل وبر، یینگر، گیرتس، لاکمن، برگر و اودی. 2. نظریات برخی از نظریه پردازان و اندیشمندان حوز? شادمانی مانند چلبی و وین هوون. 3. بررسی ها و مطالعات نظری برخی از اندیشمندان و پژوهشگران در زمین? رابط? این دو متغیر(دین داری و شادمانی) مانند پاتنام و لیم ، بروس، هیدی، کوزاریان و . . . که به تفصیل در بخش نظری تحقیق به آن ها پرداخته شده است. در بررسی و آزمون روابط متغیر های تحقیق، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین میزان دین داری با متغیر های واسطه ای (حمایت اجتماعی، معنا داری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیت ها) و وابسته تحقیق (شادمانی) ، همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین در این نوع بندی از دین داری بین نوع پیامدی دین داری و میزان شادمانی رابط? منفی نسبتاً ضعیف و بین نوع مناسکی دین داری و میزان شادمانی رابط? مثبت نسبتاً ضعیفی وجود دارد. و بین دیگر انواع دین داری (تجربی، اعتقادی) و میزان شادمانی همبستگی معنی داری مشاهده نمی شود. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر های مستقل (میزان دین داری، حمایت اجتماعی، معنا داری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیت ها) حدود 5/50 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته (شادمانی) را تبیین می کنند. به علاوه اثر دین داری بر شادمانی (بر خلاف نتایج حاصل از همبستگی پیرسون) به طور معنا داری منفی شد. باتوجه به تکنیک مسیر دین داری به واسط? متغیر های حمایت اجتماعی، معنا داری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیت ها می تواند اثر مثبتی بر شادمانی افراد داشته باشد و از طرفی ممکن است به واسط? ایجاد یک سری متغیر های دیگری که در تحقیق ما آورده نشده است (از جمله ایجاد نوعی واسواس و ترس از گناه و مجازات ناشی از آن ها، ایجاد وابستگی و سطوح پایین تر خود شکوفایی ایجاد دنیا گریزی در فرد ، عدم انعطاف پذیری، دگماتیسم و استبداد) بر شادمانی اثر منفی داشته باشد و عملاً سطح شادمانی افراد را کاهش دهد.
بهار حاجی عزیزی سید حسین سراج زاده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه دینداری و سبک زندگی انجام شده است. همچنین رابطه بین ابعاد دو متغیر (دینداری و سبک زندگی) مطالعه شده است. برای تبیین رابطه بین متغیر مستقل(دینداری) و متغیر وابسته(سبک زندگی) از نظریه های دورکیم، وبر و بوردیو استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایش بوده و اطلاعات توسط پرسشنامه جمع آوری شده است. جمعیت این پژوهش دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران ( واحد کرج) در سال تحصیلی 92-91 بوده است، که تعداد 397 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. توصیف اغلب متغیرها بر اساس میانگین استاندارد شده ارائه شده است. نتایج به دست آمده از آمار توصیفی نشان داده است که بیش از نصفی (51%) از جمعیت نمونه، دارای میزان دینداری بالایی بوده اند ، و سایر افراد نمونه(حدود 45%) نیز دارای دینداری متوسطی بوده اند و تنها 3% از پاسخگویان دینداری ضعیفی داشته اند. بنابراین جمعیت نمونه این تحقیق دارای دینداری نسبتا بالایی بوده است. در بررسی سبک زندگی نیز نتایج توصیفی نشان داده است که اکثر افراد پاسخگو در حد متوسطی رفتارهای زیست محیطی را رعایت می کنند، بیشترین مصرف رسانه ای آنان مربوط به ماهواره و اینترنت بوده است؛ در مدیریت بدن، زنان مدیریت بدن بالاتری نسبت به مردان داشته اند و در نحوه گذران اوقات فراغت، شیوه-های رسانه محور و جمع گرایانه بیشترین زمان فراغتی نمونه تحقیق را به خود اختصاص داده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های دو متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج آزمون های دو متغیره نشان داد؛ بین دینداری و رفتار زیست محیطی، مدیریت بدن، مصرف رسانه ای و نحوه گذران اوقات فراغت رابطه معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد؛ بدین ترتیب تمامی فرضیات پژوهش تایید شدند؛ همچنین ابعاد مختلف دینداری نیز تاثیرات متفاوتی روی سبک زندگی افراد داشته است. در مطالعه رابطه متغیرهای زمینه ای با سایر متغیرهای تحقیق، پایگاه اقتصادی- اجتماعی فقط با ابعاد اخلاقی و عبادی دینداری، رفتار زیست محیطی، اوقات فراغت تفریح محور و مصرف ماهواره دارای رابطه معنادار بوده است. متغیر جنس، تنها با مدیریت بدن و بعد عبادی دینداری دارای رابطه معنادار بوده است و در نهایت متغیر تاهل، فقط با رفتار زیست محیطی و بعد عبادی دینداری رابطه معنادار داشته است. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که دین، همچون گذشته به عنوان نهادی ریشه دار در تعیین سبک زندگی افراد موثر است، اگرچه ممکن است بسیاری از تغییرات و نوسانات در ارزش های دینی رخ دهد اما در نهایت دین به عنوان یک الگوی ارزشی بنیادین در ایران بر بسیاری از جنبه های زندگی افراد تاثیرگذار می باشد. این یافته ها دلالت های نظری بوردیو در خصوص تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی، دورکیم درباره دین به مثابه الگویی از معنابخشی و وبر در مورد تاثیر دینداری های مختلف بر رفتارها و کنش ها را تایید کرده است. کلید واژه ها: دینداری، رفتار زیست محیطی، مدیریت بدن، مصرف رسانه ای، نحوه گذران اوقات فراغت.
هاشم مرادی حسین سراج زاده
از مهمترین و اصلی ترین مناسک و آئینهای شیعیان که هر ساله در ماه محرم برگزار میشود، آئینها و مناسک عاشوراست. شیعیان، پیوسته در طول تاریخ توانسته اند از طریق این آئین و مناسک، همبستگی خود را حفظ کنند و در جهت تداوم دین و مذهب خود گام بردارند. بعبارتی تشیع، با انجام مناسک محرم، توانسته است انسجام معنوی مومنان خود را بازتولید کرده و آنرا تا به امروز ادامه داده است. با توجه به وجود اقوام و اقلیتهای مختلف در ایران، آئینهای عاشورایی، دارای تنوع و تکثر فراوانی است که این امر، نشان دهنده ی اعتقاد عمیق ایرانیان به این واقعه و تلاش برای زنده نگه داشتن آن می باشد. این مناسک در طی تاریخ و در میان هر اقوام مختلف، همواره تغییرات گوناگونی را به خود دیده است. این پژوهش نیز در این زمینه و در ارتباط با تغییرات عزاداری ماه محرم در شهرستان طبس و الگوهای عزاداری موجود در این شهرستان صورت گرفته است و علاوه بر این، نگرش مردم طبس را نسبت به این عزاداریها و کارکردهای آن، مورد مطالعه قرار داده است. در این راستا محقق با انجام یک پژوهش کیفی مردم نگارانه و با استفاده از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعه اسنادی به این امر پرداخته است. داده های جمع آوری شده در این پژوهش با روش توصیف ضخیم گیرتز مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان میدهد علاوه بر اینکه تغییرات ساختاری و محتوایی متعددی در این عزاداریها رخ داده است، نگرش مردم نسبت به الگوهای عزاداری سنتی و جدید، نگرشی مثبت است اما گرایش اکثر مردم به عزاداری سبک سنتی است. در این پژوهش، کارکردهای متعددی نیز برای این عزاداریها و هیآتهای عزاداری بیان شده است که میتوان آنها را به این صورت تقسیم بندی کرد: کارکرد دینی و مذهبی، کارکرد سیاسی، کارکرد هنری، کارکرد اقتصادی، کارکرد روانی، کارکرد مدیریتی و اجرایی، کارکرد آموزشی و فرهنگی.
یونس اکبری سید حسین سراج زاده
این پژوهش در پی بررسی مطالعه تغییرات رفتار و نگرش دانشجویان نسبت به مواد مخدر و عوامل اجتماعی موثر برآن در طول دوران تحصیل می باشد. روش انجام این کار با استفاده از طرح پیماشی طولی پس نگر صورت گرفت. جمعیت نمونه این تحقیق شامل 299 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خوارزمی بوده است. نظریه مورد استفاده در این پژوهش شامل نظریه پیوند اجتماعی، فرصت افتراقی، پیوند افتراقی، احساس آنومی و نظریه ناکامی (شکست عشقی و تحصیلی) بودند. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که بین متغیرهای مستقل و زمینه های (جنسیت، وضعیت تاهل، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، رشته تحصیلی در دانشگاه، فرصت افتراقی، التزام، پیوند افتراقی، مشغولیت، احساس آنومی، شکست تحصیلی ، شکست عشقی) و متغیرهای وابسته ( تغییر رفتار و نگرش نسبت به مواد) ارتباط معنی داری وجود دارد. با این وجود کیفیت رابطه این متغیر ها با نگرش نسبت به مواد با کیفیت رابطه بین آنها و متغیر رفتار نسبت به مواد و همچنین سیگار متفاوت بود. در جمعیت نمونه این تحقیق درصد دانشجویانی که در طول تحصیل تغییر نگرش مثبتی نسبت به مواد داشته اند (33.3) درصد، دانشجویانی که تغییر نگرش نداشته اند (35.9) درصد و دانشجویانی که تغییر نگرشی منفی نسبت به مواد داشته اند (30.8) درصد بوده اند. این ارقام برای دو متغیر تغییر رفتار نسبت به مواد و تغییر رفتار نسبت به سیگار نیز به شرح زیر می باشد: تغییر رفتار مثبت نسبت به سیگار(22.4) درصد عدم تغییر رفتار (69.9) درصد، تغییر رفتار منفی نسبت به سیگار (7.7) درصد و برای متغیر تغییر رفتار مثبت نسبت به مواد(30.1) درصد، عدم تغییر رفتارنسبت به مواد (62) درصد و تغییر رفتار منفی نسبت به مواد (8 ) درصد می باشد. به طور کلی می توان چنین استنباط کرد که شدت تغییر رفتار نسبت به مواد و سیگار بیش از تغییر نگرش می باشد، بیشترین رابطه بین متغیرهای التزام، مشغولیت و فرصت افتراقی و متغیر تغییر رفتار و نگرش نسبت به مواد وجود دارد. واژگان کلیدی: تغییر رفتار، تغییر نگرش، مواد مخدر، دانشجویان، التزام، فرصت افتراقی، مشغولیت.
علی سلیمی علیرضا محسنی تبریزی
این تحقیق، گامی در زمینه تدوینِ نظریه اجتماعی اسلامی درباره کجروی است. هدف، به دست آوردن بخشی از بدنه گزاره ای نظریه قرآن و ترسیم خطوط کلّی این نظریه است. رویکرد برگزیده، مراجعه به قرآن بر اساس پرسشهای مطالعات جامعه شناختی کجروی است. فن تحقیق، تحلیل محتوای کیفی قیاسی و کاربرد آن، کشف، توصیف، تحلیل و تفسیر پیامهای آشکار و پنهان گزاره های قرآنی در پیوند با مقوله های پیشینی برگرفته از این مطالعات است. محصول آن نیز، از جمله، اعتبارسنجی یافته های آن مطالعات، تأیید، پالایش یا گسترش آنها از نگاه قرآن و ممکن ساختن ارائه پاسخهای قرآنی در قالب یک نظریه است. کار تحقیق در دو بخش، دنبال شده است: اول، یافتن پاسخهای قرآن به پرسشهای کلّی و بنیادین دو حوزه نظری ساختی و تضاد پیرامون تعریف، اثرپذیری اجتماعی و اثرگذاری اجتماعی کجروی. دوم، یافتن الگویی که بشود در تبیین اجتماعی نفاق به قرآن نسبت داد. بخش دوم، گزاره های قرآنی را برای یافتن آثاری بررسی می کند که متغیرهای ساختی و تضادی، در پیوند با متغیرهای سطوح دیگر تحلیل، بر یک پدیده کجروانه خاص دارند. در کنار این دو، مبانی فراتجربی نظریه قرآنی، مرور شده اند. آنها بخشی از ویژگی های جدایی ناپذیر این نظریه اند. معانی خاصی به محتوا، مفهومها و متغیرهای آن می بخشند. و با تمیز آنها از نظریه های متعلق به پارادایمهای دیگر در ترسیم خطوط کلّی نظریهْ مفیدند. یافته ها نشان می دهند ابعاد محتوایی و روشی تحقیق، اهداف آن را برآورده اند: در بُعد محتوا، گزاره های بخش اول، بیانگر نگاه تفصیلی قرآن درباره شمار قابل اعتنایی از متغیرهای مستقل و میانجی اند. و با عنایت به مناسبات علّی آنها با کجروی و بزهدیدگی، عمق تحلیل اجتماعی (ساختی و تضادی) قرآن را نشان می دهند. گزاره های بخش دوم، متغیر های ساختی و تضادی را با طیف وسیعی از متغیر های خرد، میان برد و کلان، تلفیق کرده اند. و با عنایت به روابط آنها، تلفیقی، فرابخشی و فراگیر بودن نظریه قرآنی را نشان داده، گستره (یا سطح) نظریه را ترسیم می کنند. در بُعد روشی نیز یافته ها بیانگر نکات زیرند: شباهت دغدغه ها و روشهای فهم متن و ملاکهای روایی و پایایی آنها در علوم اسلامی و اجتماعی، ظرفیت آنها در رعایت ضوابط و استفاده از مزایای روشهای حوزه دیگر و اینکه تحلیل محتوای کیفی قیاسی می تواند زمینه فهمی از قرآن باشد که در هر دو حوزه، دارای روایی و پایایی است. برای مثال، فهم های تحقیق از آیات، به تحلیلهای معتبر منابع تفسیری، مستند و، بدین شکل، از این روایی برخوردار شده اند. در نهایت، ویژگی های زیر، مراجعه به قرآن بر اساس پرسشهای مطالعات کجروی را به عنوان یک بستر پژوهشی نو و ارزشمند در علوم اسلامی و اجتماعی، معرفی می کنند: نخست، وجود و ابعاد دو رویکرد ساختی و تضادی و تعریفها و مفاهیم مرتبط با آنها در نظریه قرآنی کجروی و نیز خطوط کلّی این نظریه، مستندسازی شده اند. و مقدمه مناسبی برای شناسایی نهایی آنند. دوم، افزوده های معرفتی این مراجعه به مطالعات کجروی که، از جمله، عبارتند از: معرفی اثرگذاری اجتماعی کجروی و بزهدیدگی، شناسایی تأثیر متغیرهای ساختی و تضادی بر بزهدیدگی و سبب شناسی نفاق با ارجاع به متغیرهای کلان (ساختی، تضادی، میان-فرهنگی) که تحلیلی نو در این مطالعات و نوعی بومی سازی آنهاست.
سید وحید سیدالعلما فاطمه جواهری
بر اساس پیش بینی های سازمان بهداشت جهانی، بیماری های قلبی و عروقی به عنوان مهمترین علت مرگ و میر در سراسر جهان تا سال 2020 است و این در حالی است که آمارهای رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نشان می دهد بیش از 40درصد مرگ ومیرها در کشور ناشی از بیماری های قلبی و عروقی و بیش از 19درصد مربوط به سکته های قلبی است، به طوری که ایران رکورددار بالاترین آمار مرگ قلبی در جهان نامیده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبه روایی و مصاحبه قوم نگارانه به دنبال کشف و شناسایی عوامل مهم و موثر اجتماعی -فرهنگی در بروز بیماری های قلبی بوده است. نمونه تحقیق بیماران قلبی بستری شده در بیمارستان قلب شهید رجایی بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه مدل نظری نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. براساس نتایج، عوامل بهره مندی اندک از سرمایه اقتصادی، منزلت اجتماعی اندک، پیامدهای منفی شهرنشینی، تجربه شرایط سخت زندگی در دوران کودکی، فشار روانی و تضعیف عاملیت انسان شرایط اولیه در ایجاد بیماری های قلبی بوده اند که دارای پیامدهای اولیه تعیین کننده های اجتماعی-اقتصادی بیماری و باورهای فرهنگی خاص می باشند؛ از طرفی عوامل دوگانگی آگاهی و رفتار، سبک زندگی ناسالم و کم سوادی بهداشتی به عنوان شرایط ثانویه موجد پیامد زمینه های ابتلا به بیماری قلبی خواهد شد.
سمیه مومنی سید حسین سراج زاده
چکیده رویت پذیری از مباحث جدیدی است که با مسئله ی اقلیت ها در جوامع امروزی پیوند خورده است. گروههای اقلیت اعم از اقلیت های مذهبی، زنان، سیاهان و... به نوعی خواستار رویت پذیری بیشتر و به رسمیت شناخته شدن در جامعه شده اند. این خواست و مطالبه در معماری، پوشش، رسانه ها و انجام مناسک علنی نمود بیشتری یافته است. این پژوهش می کوشد تا بر اساس مفهوم رویت پذیری و مباحث مربوط به آن، رویت پذیری زرتشتیان به عنوان یکی از اقلیت های دینی شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد. پرسش های اساسی این تحقیق عبارتند از: رویت پذیری (نمایش اجتماعی) اقلیت زرتشتیان به عنوان یکی از سه اقلیت قانونی، در شهر تهران و در فضای عمومی شهری، به چه میزان و چگونه است؟ زیست اجتماعی زرتشتیان به عنوان یک اقلیت دینی چگونه است؟ ارتباط آنها با محیط پیرامونی چگونه است؟ در این پژوهش که در سال های 89-90 انجام شده است، از روش های مشاهده، مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه عمیق، مطالعات اسنادی در بخش گرد آوری داده ها و از روش گروندد تئوری در بخش تحلیل یافته-ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه به چهار شاخص مکان، مناسک، رسانه ها و پوشش، زرتشتیان رویت پذیری ناچیزی دارند و در فضای عمومی شهر تهران تقریبا دیده نمی شوند. به نظر می رسد این امر دلیل دوگانه ای دارد؛ از سویی بدلیل سیاست های دولتی مبنی بر یکدست سازی هر چه بیشتر جامعه ایرانی برای بروز و ظهور نمادهای اقلیت های دینی محدودیت هایی وجود دارد؛ و از سویی دیگر بدلیل عدم تمایل زرتشتیان به ادغام با مسلمانان و گرایش به حفظ هر چه بیشتر انسجام درونی جامعه خود، آنها به روابط درونی تمایل دارند و درنتیجه، تا حد زیادی رویت ناپذیرند. بنابراین سعی می کنند برای حفظ دین خود و به رسمیت شناخته شدن در جامعه و از دست ندادن حقوقی که به صورت قانونی دارند، به شکلی کاملا مسالمت آمیز در میان جامعه ی مسلمان ایرانی به زیست آرام خود ادامه دهند و برخلاف اقلیت های مذهبی دیگر جوامع بویژه جوامع اروپایی، میل چندانی برای رویت پذیری در فضای عمومی جامعه ندارند. کلمات کلیدی: رویت پذیری، زیست اجتماعی، اقلیت مذهبی، زرتشتیان، به رسمیت شناخته شدن، فضای عمومی.
محمد نظری نورآباد سید حسین سراج زاده
بسیاری از گرایش های تحلیلی موجود در باب تحولات به وجودآمده در سپهر زنده گی دینی ایران امروز، از فروپاشی عرصه ی یک دست و متشکل دین داری، میل به تکثر، افول دین داری و گرایش به دنیوی شدن، فردی شدن دین داری، سربرآوردن سبک های مختلف دین ورزی و امثالهم در نزد جوانان و دانش جویان سخن می گویند. اما در این تحولات، افراد چه فراز و فرودی را در زیست دینی خود تجربه می کنند و هر کدام از ابعاد دین داری نزد آنان چه تغییری می کند؟ هم چنین، عوامل و تجربه هایی که موجب بروز چنین تحولی در زیست دینی آنان می شوند، کدام اَند؟ در مقاله ی حاضر، روایت های بازگوشده ی 15 نفر از دانش جویان از زنده گی دینی شان با مصاحبه ی روایی و روش تحلیل روایت، مطالعه شد.
مسعود زمانی مقدم سید حسین سراج زاده
این پژوهش در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی استفهامی و روش کیفی به بررسی وضعیت دین داری دانشجویان و نگرش آن ها نسبت به مرگ می پردازد. داده های پژوهش با نمونه گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه باز و عمیق با هفده دانشجو گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعاتِ به دست آمده، از روش نظریه ی زمینه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش در پانزده مقوله ی عمده و در ابعاد شرایطی (نوع دین داری، نگرش به هستیِ پس از مرگ، خانواده)، تعاملی (دین و علم، مراسم تدفین، منابع مرگ اندیشی، مرگ دیگران) و پیامدی (مرگ اندیشی، آمادگی برای مرگ، پذیرش مرگ، ترس از مرگ، اثر پس از مرگ، چگونه مردن، خودکشی و اتانازی، میل به زیستن) صورت بندی شده اند. برآیند و نتایج تحقیق نشان دهنده محوری بودن نوع دین داری دانشجویان در نگرش آن ها نسبت به مرگ است. از این رو، مقوله ی کانونی، «نگرش دینی/عرفی نسبت به مرگ» است.
نشمین خضری سید حسین سراج زاده
هدف این پژوهش این است که از منظر شهروندان و پرسنل نهادهای دولتی و موسسات غیردولتی شهر تبریز، دیدگاه و کنش برخواسته از این دیدگاه را در خصوص پدیده تکدی گری شناسایی نموده و شرایط، تعاملات و پیامدهای ناشی از شرایط و تعاملات را در مورد پدیده مورد بررسی براساس نظر مصاحبه شوندگان نشان دهد. در واقع این پژوهش در صدد پاسخگویی به این پرسش است که چرا تبریز یک شهر بدون گدا است. روش تحقیق این پژوهش روش کیفی بوده و به طور خاص از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. مصاحبه شوندگان براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته های به دست آمده در قالب سه مدل زمینه ای به تفکیک شهروندان تبریزی، نهادهای دولتی و موسسات غیردولتی مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و در نهایت این سه مدل در قالب یک مدل نهایی زمینه ای در 10 مقوله به شرح ذیل ادغام شدند: نقش بازیگردانی عناصر فرهنگی- اجتماعی- اقتصادی، وظیفه شناسی مردم و مسئولین، عدم توفیق نهادهای رسمی/ حکومتی متولی، بی اعتباری متکدی، تعاملات بین بخشی، اقدامات مواجهه ای، بی منزلتی اجتماعی، فرهنگ مقابله ای، نهادینه شدن مبارزه با گدایی، سرمایه اجتماعی. این 10 مقوله حول " سازمان یافتگی و سرمایه فرهنگی- اجتماعی " به عنوان مقوله هسته تنیده شده اند. درپایان مقوله های استخراج شده مطابق روش نظریه زمینه ای تحت یک مدل پارادایمی با سه بخش شرایط و تعاملات و پیامدها ارائه شده اند. کلیدواژه: تبریز، تکدی گری، نظریه زمینه ای، سازمان یافتگی و سرمایه فرهنگی- اجتماعی
اشرف گیلانی سید حسین سراج زاده
چکیده ندارد.